🚩 شب حضرت قاسم بن الحسن (ع) 6⃣روز ششم محرم 📋 پس از عون بن عبد اللّه بن جعفر، بر قاسم بن #حسن (ع) كه نوجوان و نابالغ بود، به ميدان آمد. هنگامى كه #حسين (ع) به او نگريست، او را در آغوش گرفت و آن قدر با هم گريستند كه هر دو از حال رفتند. سپس جوان، اجازه پيكار خواست و عمويش #حسين (ع) ، از اجازه دادن، خوددارى كرد. جوان، پيوسته دست و پاى #حسين (ع) را می‏بوسيد و از او اجازه می‏خواست تا به او اجازه داد. او به ميدان آمد و در حالى كه اشك‏هايش بر گونه‏ هايش روان بود، چنين مى ‏خواند: 📝انْ تَنْکُرونى فَانَا فرعُ الْحَسَن سِبْطُ النَّبِىِّ الْمُصْطَفَى و الْمُؤْتَمَن هذَا حُسَیْنٌ کَالاسیرِ الْمُرْتَهَن بَیْنَ اُناسٍ لاسُقوا صوبَ الْمُزَن 🇮🇷اگر مرا نمى ‏شناسيد، من شاخه حَسَنم‏! نواده پيامبرِ برگزيده و امين اين، #حسين است، به سان اسيرى در بند ميان مردمى كه خدا كُند از آب باران ننوشند! سپس حمله بُرد و صورتش به پاره ماه میمانْد. جنگيد و با وجود كمىِ سنّش، 35 مرد را كُشت. حُمَيد بن مسلم، گفته است: من در لشكر ابن سعد بودم و به آن جوان، مینگريستم. او پيراهنى و بالاپوش و كفش‏هايى داشت كه بندِ يك لنگه ‏اش پاره بود، و از ياد نبرده‏ام كه لنگه چپ آن بود. عمرو بن سعد ازْدى گفت: به خدا سوگند، بر او حمله می‏برم! به او گفتم: سبحان اللّه! و از آن، چه می‏خواهى؟! كشتن همين كسانى كه گرداگردِ آنها را گرفته ‏اند، براى تو بس است. گفت: به خدا سوگند، به او حمله خواهم بُرد! آن گاه، بر او حمله بُرد، و باز نگشت تا با شمشير، بر سرش زد و آن جوان، به صورت بر زمين‏ افتاد و فرياد برآورد: اى عمو جان! #حسين (ع) ، مانند باز شكارى، نگاهى به او انداخت و خود را به صفوف دشمن‏زد و مانند شيرى خشمگين، حمله كرد و عمرو را با شمشير زد.او دستش را جلوى‏ آن گرفت و از آرنج، قطع شد. فريادى كشيد و از امام (ع) ، كناره گرفت. سواران كوفه، براى نجات وى، يورش آوردند؛ امّا او در جلوى سينه اسب‏ها قرار گرفت و اسب‏ها، او را لگدمال كردند تا مُرد. غبار كه فرو نشست، #حسين (ع) بر بالاى سرِ جوان، ايستاده بود و او، پاهايش را از شدّت درد، به زمين مكشيد. #حسين (ع) فرمود: "به خدا سوگند، بر عمويت گران مى‏آيد كه او را بخوانى و پاسخت را ندهد يا پاسخت را بدهد و كمكى نتواند به تو بكند يا كمكت كند، امّا به تو سودى نبخشد. از رحمت خدا دور باشند كسانى كه تو را كُشتند! واى بر كُشنده تو!" سپس او را بُرد، و گويى میبينم كه پاهاى آن جوان، بر زمين كشيده میشود و #حسين (ع) سينه او را بر سينه خود، نهاده است. با خود گفتم: با او چه میكند؟ او را آورد و كنار شهيدان و كشتگان از خاندانش نهاد. آن گاه، سر به آسمان بلند كرد و گفت: "خدايا! همه آنها را به شمار آور و يک تن را هم جا مگذار و هرگز آنها را ميامرز! اى عموزادگان! شكيبايى كنيد. اى خاندان من! شكيبا باشيد كه ديگر پس از امروز، هيچ خوارى نخواهيد ديد!" 📚 مقتل الحسين عليه السلام؛ خوارزمی ج 2 ص 27  #مقتل #کربلا #حسن #قاسم #حسین #محرم #عاشورا ⬛️ @paraclete

🎧 #صوت ⚫️ روضه شب پنجم محرم 🎤 حجت الاسلام حامد کاشانی #حسین #عاشورا #محرم #عبدالله ⬛️ @paraclete

🎧 #صوت ⚫️ روضه شب ششم محرم 🎤 حجت الاسلام حامد کاشانی #حسین #عاشورا #محرم #قاسم ⬛️ @paraclete

#استوری | 🏴قاسم بن الحسن (ع) امامِ عاشقان عمو جان تویی قاسمِ تو مور و سلیمان تویی من مجتبایم در دل لشکر الله اکبر ... الله اکبر ... #قاسم‌ #حسن #حسین ⬛️ @paraclete

🚩عبرت های عاشورا دلایل و ریشه های وقوع فاجعه کربلا 6⃣قسمت ششم نکند امام حسینِ زمانِ خودمان رو تنها بگذایم! نکند ما هم اهل کوفه باشیم ... #عبرتهای_عاشورا #عاشورا #کربلا #حسین ⬛️ @paraclete

🚩 عبرت های عاشورا دلایل و ریشه های وقوع فاجعه کربلا 6⃣ قسمت ششم چرا جامعه به اینجا کشیده شد؟ مسلمانان برای کشته شدن کسانی که دوستی آنها اجر و مزد رسالت پیامبر خدا ﷺ بود، نذر می کنند! مسعودی در تاریخ ‌اش دارد که وقتی حکومت امویان منقرض شد، صفاح که به نام اهل بیت (ع) قیام کرد و راست هم می‌گفت چرا که آن زمان اولین خلیفه عباسی نوعی از محبت اهل بیت را داشت. شیوخ شام را دعوت کرد و گفت که چرا شما نسبت به علی اینقدر دشمنی و کینه ورزی دارید و او را چهل سال لعن کردید، مگر علی کیست، شیوخ شام آنقدر تحت تاثیر تبلیغات اموی بودند که می‌گویند علی راهزنی بوده که امیرمؤمنان معاویه هرچه تلاش کرد او را دستگیر کند نتوانست! صفاح پرسید چرا با اهل بیت پیامبرﷺ چنین رفتاری داشتید؟ آنان قسم خوردند و گفتند ما به جز بنی امیه و معاویه اهل بیتی برای پیامبر ﷺ نمی شناسیم!!! ... شاید تعجب کنید اما ریشه این حرف در کارهای رسانه ای و تبلیغی معاویه و بنی امیه بود که به اختصار خدمتتان عرض میکنم: 📝 اقدامات معاویه برای تثبیت خلافت خود معاویه برای تثبیت خلافت خود، از برخی اصول دینی نیز بهره می‌برد! 1⃣_ خال المومنین! خواهر معاویه "ام حبیبه" دختر ابوسفیان، مسلمان شد و با پیامبر ﷺ ازدواج کرد و ام المومنین شد، معاویه از این اتفاق سوء استفاده کرد و خود را "خال المومنین" (دایی مومنان) لقب داد تا وجهه دینی پیدا کند! 2⃣ _ کاتب وحی! معاویه، آشکارا خود را کاتب وحی و نویسنده قرآن معرفی میکرد. در حالی که عموم اهل سنت وی را فقط کاتب برخی نامه های پیامبر ﷺ میدانستند نه کاتب وحی! حتی اگر فرض کنیم که معاویه کاتب وحی بوده، بازهم فضیلتی برای وی محسوب نشده و سبب عصمت او از خطا و گناه نخواهد بود؛ زیرا عبدالله بن ابی‌سرح که به گواه تاریخ کاتب وحی بود، در زمان پیامبر ﷺ مرتد شد و پیامبر ﷺ که مظهر رحمت است، دستور داد که وی را حتی اگر به پرده کعبه نیز آویزان باشد، بکشید! 3⃣_ خویشاوندی با پیامبر! از معاویه نقل شده که مدام میگفت: نحن شجره رسول الله ﷺ ما "بنی امیه" فامیل های پیامبریم ﷺ او در نامه ای به امام علی گفت: ما هر دو از نسل عبد مناف هستیم! (با هم نسبت داریم) که امام علی در پاسخ او گفت: "اما این سخن تو که ما از فرزندان عبدمناف هستیم؛ بله هستیم؛ اما اُمَیّه مانند هاشم، حَرب مانند عبدالمطلب و ابوسفیان مانند ابوطالب نیست؛ کسی که با پیامبرﷺ هجرت کرد، مانند آزاد شدگان (توسط آن حضرت) نیست و کسی که نسب روشن دارد (صریح) ، با کسی که خود را می‌چسپاند (لصیق) ، برابر نیست!" در واقع، اُمیه، جد امویان، فرزند خواندهء یهودی عبدالشمس فرزند عبد مناف بود. لذا او عرب نبود بلکه به واسطه سنت فرزند خواندگی اعراب خود به قریش الصاق شد. 4⃣ _ جبرگرایی! یکی از عقایدی که وی و تمام کارگزاران بنی امیه بشدت تبلیغ میکردند، عقیده به جبر بود! وی به قدرت رسیدن خود را از سوی خدا می‌دانست؛ زیرا همه کارها در دست خداوند است. معاویه میگفت: این خلافت امری از امر خداوند و قضایی از قضای الهی است. وقتی او یزید را جانشین خود کرد، عایشه به او اعتراض کرد و او همین جواب را به وی داد که این قضا و تقدیر الهی برای یزید است! 5⃣_ جعل حدیث! وی افرادی را استخدام کرد تا برای مشروعیت دادن به خلافت وی و بیرون کردن رغبا از دایره حکومت دست به جعل حدیث بزنند. 👤ابن ابی الحدید معتزلی سنی، شارح نهج البلاغه، نقل میکند که اسكافی‌ گويد: معاویه افرادی را گماشت تا در طعن علی روایت جعل کنند و بابت هر روایت پول زیادی میداد! از جمله افراد جاعل حدیث اینها هستند: "ابوهريره‌"_ "عمرو بن‌ العاص"‌_ "مغيرة‌ بن‌ شعبه‌" و از تابعين‌: "عروة‌ بن‌ زبير" وی ادامه میدهد که: زُهری‌ روايت‌ کرد از‌ "عروة‌ بن‌ زبير" برای وی‌ نقل کرد و گفت‌: عایشه‌ به‌ من‌ گفت‌: 📝 من‌ در نزد رسول‌ خدا ﷺ بودم‌ كه‌ عباس‌ و علی روی‌ آوردند. رسول‌ خدا ﷺ به‌ من‌ گفت‌: يَا عَائشَةُ! إنَّ هَذَيْنِ يَمُوتَانِ عَلَي‌ غَيْرِ مِلَّتِي‌ - أوْ قَالَ: عَلَي‌ غَيْرِ دِينِي‌. ای‌ عایشه‌! قطعا اين‌ دو نفر بر غير ملّت‌ من‌ - و يا گفت‌: بر غير دين‌ من‌ خواهند مرد!" ادامه دارد ... #عبرتهای_عاشورا #عاشورا #کربلا #حسین #محرم ⬛️ @paraclete

🎬 #کلیپ استاد #رائفی‌_پور 📄 «روح دین» - قسمت دوم 📥 لینک دانلود قسمت اول👇 🌐 https://t.me/masaf/53341 📥 لینک دانلود سخنرانی کامل کلیپ👇 🌐 https://t.me/Masafbox/3575 📥 لینک دانلود با کیفیت‌های مختلف👇 🌐 aparat.com/v/brPiK ☑️ کانال رسمی استاد رائفی‌پور و مؤسسه مصاف ☑️ @Masaf

🏴 #طرح | در کربلا چه گذشت... ششم محرم الحرام | یاری طلبیدن حبیب ابن مظاهر ازبنی اسد ▪️جناب حبیب بن مظاهر اسدی با اذن امام حسین علیه السّلام برای آوردن یاور و کمک، به قبیله بنی اسد رفت. اسدیان پذیرفتند و حرکت کردند، ولی جاسوسان به عمر سعد خبر دادند و او عده ای را فرستاد تا مانع آنها شوند. 🔺وقایع نگار روزانه محرم @aqr_ir

مثل دل رباب یک دل شکسته نیست تو هفت آسمون غمگین و خسته نیست آقا تو رو خدا یک لحظه صبر کن اینجوری خاک نریز چشماش بسته نیست 🎙 نوحه خوانی حاج احمد واعظی در شب هفتم محرم ▪️ گفتنی است که تمامی مراسم‌های ویژه ایام محرم که در حرم مطهر امام رضا علیه‌السلام برگزار می‌شود، با نظارت و اعمال دقیق شیوه‌نامه‌های بهداشتی و حضور حداقلی زائران همراه است. @aqr_ir

🔊 #سخنرانی استاد #رائفی_پور 📝«ظرفیت تمدن سازی عاشورا (جامعه سازی)» - جلسه ۴۰ ☑️ لینک فایل تصویری 👇 https://t.me/masaf/54366 📅 ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ - تهران-هیئت سید الشهدا 🎧 کیفیت 64kbps ☑️ @Masaf

🚩 شب حضرت علی اصغر (ع) 7⃣ روز هفتم محرم #حسین #کربلا #محرم #عاشورا #مقتل #علی_اصغر ⬛️ @paraclete

🚩 شب حضرت علی اصغر (ع) 7⃣ روز هفتم محرم 📋چون حسين (ع) قتلگاه جوانان و يارانش را نگريست، براى جنگ با دشمن با نفس نفيس خود عزيمت فرمود و ندا در داد: آيا مدافعى هست كه از حرم رسول اللَّه دفاع كند؟ آيا خداشناسى هست كه در حقّ ما هراس خدا را در پيش گيرد؟ آيا فريادرسى هست كه به اميد رحمت خدا به فرياد ما برسد؟ آيا ياورى هست كه به اميد آنچه در نزد خداست ما را يارى رساند؟ در اين وقت ناله زنان بلند شد و امام به باب خيمه آمد و فرمود: خواهرم زينب (س) ، بچه كوچک‏ مرا بياور تا با وى وداع کنم، امام او را گرفت تا ببوسد، حرمله بن كاهل‏ تيرى انداخت كه آن گلوگاه كودک را سوراخ كرد، امام به زينب فرمود: او را بگير. بعد خون صغير را با دو كف دست بگرفت تا پر شدند و آن خون را به سوى آسمان پاشيد و فرمود: :چه آسان است آنچه در محضر خدا بر من وارد مى ‏آيد. ..." 📚لهوف، علی بن موسی ابن طاووس، ترجمه میر ابوطالبی، دلیل ما، قم، 1380،ص149-151. #محرم #حسین #عاشورا #کربلا #مقتل #علی_اصغر ⬛️ @paraclete