eitaa logo
پرتو اشراق
785 دنبال‌کننده
25.5هزار عکس
13.8هزار ویدیو
58 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🌴 سجده درخت!! 🎪 به نقل از پدرش گفت: که در حضور گروهی از قریش برای این که شایستگی (صلی الله علیه و آله) را به آنان نشان دهد، به ایشان گفت: ✋🏻ای پسر برادرم! آیا خداوند تو را فرستاده است؟ 🌹فرمود: آری. ☝🏻ابوطالب گفت: همانا انبیا، و کارهای خارق العاده ای دارند. پس یک معجزه به ما نشان بده! 🌹رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمود: 🔅آن درخت را صدا بزن و بگو که می گوید، به اذن خدا جلو بیا. 👈🏻 ابوطالب آن درخت را صدا زد! 🌴 درخت جلو آمد و سجده کرد. سپس به درخت دستور داد تا برگردد. درخت برگشت!! ✋🏻 ابوطالب گفت: شهادت می دهم که به درستی تو راستگو هستی. سپس به پسرش (علیه السلام) گفت: 🔅پسرم، همراه پسر عمویت باش و از او جدا نشو. 📚 بحارالأنوار، ج ٣۵، ص ١١۵، روایت ۵٣، باب ٣. 👥 آورده‌اند که (ع) را پرسیدند: پیش از پیامبر ما(ص) آخرین کس از جانشینان پیامبران که بود! ⚜ گفت: پدرم (جناب ابوطالب) 📙 برگردید به ضیاءالعالمین از شیخ ابوالحسن شریف فتونى. 🌹 اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و عجل فرجهم 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
🌙 {فضائل و مناقب} ⏳لحظه‌ای که (سلام الله علیها) و فرزندانش بالای سر حاضر می‌شوند! ⚜ (علیه السلام) در پاسخ به این پرسش که آیا مؤمن از جان کندن خود ناراحت می شود، فرمودند: 🔅نه، به خدا، زمانی که فرشته مرگ ( ) برای ستاندن جانش می‌آید، او بی تابی می‌کند. ⚜ امّا عزرائیل به او می گوید: 🔅ای دوست خدا، بی تابی مکن؛ زیرا سوگند به آن که (صلی الله علیه و آله و سلم) را برانگیخت، من از پدر مهربانی که به بالینت بیاید، با تو خوش رفتارتر و مهربانترم. 👁 چشمت را باز کن و بنگر. ⚜ حضرت فرمود: 🌹 (صلی الله علیه و آله) و و و و و امامان از نسل آنها (علیهم‌ السلام)، در برابرش نمایان می‌شوند و به او گفته می‌شود: 🔅این رسول خدا و... رفیقان و همراهان تو هستند... در این هنگام، چیزی برای او خوشتر از این نیست که جان از بدنش جدا شود و به منادی بپیوندد. 📚 منبع: ، جلد ۳، صفحه ۱۲۷ - ص ۵۲۰. 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🌐 @partoweshraq
🗓 📚⏳ 🕐🕜🕤🕕 ... در روز ۴ جمادی الثانی سال ۱۱ هجری قمری، ۷ مهر سال ۱۱ هجری شمسی، ۲ سپتامبر سال ۶۳۲ میلادی چه اتفاقی افتاد؟ 🌌 مردمان از خبر دفن شبانهء دخت پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) بهت زده می شوند...!! 📜 تلخ تر آنکه می شنوند فرزند پیامبرشان، آن است که اهل مدینه حتی از محل قبر ایشان نیز آگاه نباشند. 🌌 آری!… شب گذشته، اصلی را با زمین صاف کردند (۱)؛ و نزدیک به چهل نقطه را در به صورت قبر ساخته اند تا محل قبر اصلی بانوی دو عالم - بنا به وصیت خود ایشان - مشخص نباشد... 👥👥 مردمان گفتند: [ای وای بر ما!] پیامبرمان جز یک دختر در میان ما نداشت؛ که وفات یافت و دفن شد و ما در هنگام وفات، غسل و نمازش حضور نداشتیم! الآن نیز از محل قبرش آگاهی نداریم تا حتی آن را کنیم…(۲) 🔥 دستگاه نیز از ماجرا آگاه می شود… رو به کرده، می گوید: 👈🏿 به تو نگفتم آنان مراسم را شبانه انجام خواهند داد [و ما را برای نماز خبر نخواهند کرد!!] ⛏ عمر در تصمیمی عجولانه و برای ترمیم چهره‌ی خلیفه و دستگاه خلافت، تصمیم به نبش قبرهای ساخته شده در بقیع می گیرد؛ تا با بیرون آوردن پیکر حضرت صدیقه کبری (سلام الله علیها)، ابوبکر به عنوان خلیفه در مراسمی با شکوه بر آن حضرت نماز گزارد…!! 👈🏿 به همین منظور، ابوبکر دستور می‌دهد که زنانی از مسلمانان را جمع کنند و همراه با گروهی به بقیع رفته، شروع به نبش قبرها نمایند. 🔥 عمر سرپرستی این کار را به عهده می گیرد... 🌹 خبر به امیرمؤمنان (علیه السلام) می‌رسد... آن حضرت از شدت خشم، چشمانشان سرخ شده است... 🗡شمشیر را از نیام می کشند، عبایی زرد رنگ - که در جنگ های سخت می پوشیدند - بر دوش می افکنند و می‌فرمایند: 🔅دستی که به قبرها برسد، به صاحبش بر نخواهد گشت... و آنگاه راهی بقیع می شوند… 👣 فردی که این سخن را شنیده و خروج امیرالمؤمنین را مشاهده کرده بود، به شتاب خبر را به بقیع می رساند، و مردمان مانند گلهء بُزان که از شیری می گریزند، فرار می کنند... 🌹 امیرمؤمنان به بقیع می رسند، بر ذوالفقار تکیه کرده، تهدید علنی نسبت به هر گونه اقدامی می نمایند... ⚠ اهل سقیفه در می یابند که امیرالمؤمنین (علیه السلام) در این قضیه، همانند ماجراهای قبل، مأمور به صبر نیستند... 🔥 عمر شروع به می کند… ولی کاری از پیش نمی برد و قضیه فیصله می یابد…(۳) 🌷 اینک دختر (صلی الله و آله) و پاره تن رسول خدا در کنار آن حضرت آرمیده است تا از رنج های بی پایانش برای پدر حکایت کند. (۴) 🌹 أللّهُمَّ عَجِّل لِوَلِيِّكَ الفَرَج... 📚 بحارالانوار ۱۸۳/۴۳ 📚 بحارالانوار ۱۷۱/۴۳ 📚 بحارالانوار ۱۹۹/۴۳ 📚 بحارالانوار ۱۸۸/۴۳ 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
💐 | 🇮🇷 در پیام نوروزی ۹۸: 🎙خدا را شکرگزارم که مقدّر فرمود امسال هم را که با میلاد مسعود و مولای متّقیان همزمان شده است، به ملّت عزیز ایران تبریک عرض کنم؛ هم‌ میهنان عزیز! ۹۸/۱/۱ 🗓 🆔 @partoweshraq
🌷از جان گذشتی! 🌙 به مناسبت شب اول سال ١٣ بعثت 🌌 ؛ شبی که ایثار موجب فخر خداوند شد. - نظرتان چیست؟! بالاخره چه كنیم؟ اگر همین طور پیش برود، جامعه دچار اختلاف و تشنج می شود! 👥 هر كسی چیزی گفت: - او را تبعید یا زندانی كنیم تا دست كسی به او نرسد. - نه این كار عملی نیست. بالاخره با او تماس می گیرند و نظریاتش را عملی می كنند. - یك نفر شجاع و نترس انتخاب كنیم تا او را بكشد. به این ترتیب از دستش ‍ راحت می شویم، ولی چه كسی؟ چه كنیم؟ - (١)! تو بگو! - من می گویم كار یك نفر نیست. یك نفر باشد، به دست بنی هاشم قصاص می شود. ⚔ بهتر است از هر قبیله یك نفر انتخاب شود تا هم امكان قصاص نباشد و هم آنان توان جنگیدن با همه قبایل را نداشته باشند و مجبور شوند با گرفتن دیه و خون بها راضی شوند. آن وقت دیه را می پردازیم!! 👥👥 همه این نقشه را پسندیدند و برای شب برنامه ریزی كردند. 🌹 پس از پی بردن به نقشه آنان مطلب را با پسر عمویش در میان گذاشت و پرسید: - علی جان! حاضری به جای من بخوابی؟ 🌷 با خود اندیشید: اگر بروم، آنها بر سرم ریخته و مرا خواهند كشت، اما می روم. جانم فدای پسر عمویم! 🌌 رفت و شب را در رختخواب او خوابید. 👥👥 نیمه شب مشركان در را باز كردند تا نیت خود را عملی سازند. - به آرامی داخل شوید! مراقب باشید بیدار نشود! - به به! عجب آرام خوابیده! سرش را هم كشیده. روانداز را كنار بزنید. - عجب! این كه محمد نیست! است!! - پس محمد كو؟ زود بگو كجا است؟ 🌷شما كیستید؟ اینجا چه می خواهید؟ مگر او را به من سپرده بودید كه سراغش را از من می گیرید؟! 👤یكی از مشركان گفت: 🕋 بیایید از این جا برویم. رهایش كنید. الان ممكن است محمد از خارج شده باشد! حتما در راه است، اگر از چنگ ما بگریزد و به یارانش ‍ ملحق شود، دیگر كاری از ما ساخته نیست. 🌌 بدین گونه او در شب لیله المبیت در جای پیامبر خدا خوابید و اسلام با جانفشانی (علیه السلام) حفظ شد. (٢) 📚 پی نوشت ها: ١.- ابوحكم نام عموی پیامبر بود كه بعدا به ابوجهل شهرت یافت. ٢- ابن هاشم، سیره النبویه، ج ٢، ص ١٣٨. 📗حیات پاکان ١، داستان هایی از زندگی پیامبر اکرم، و حضرت فاطمه (علیهم السلام)، مهدی محدثی. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🌟 اعجاز امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) در مقابل دیدگان جناب مالک اشتر ⚜️ - عليه السّلام - مى فرمايد: 👳🏻‍♂️ بر على - عليه السّلام- وارد شد و سلام كرد. 🌹على- عليه السّلام - جوابش را داد و فرمود: ❓چه چيز باعث شد كه در اين ساعت، به اينجا بيايى؟ 👳🏻‍♂️✋🏻 گفت: دوستى و محبت تو اى ! 🌹حضرت فرمود: دم در، كسى را ديدى؟ 👳🏻‍♂️ گفت: بلى، چهار نفر را ديدم. 🌴 مالك اشتر با امیرالمومنین على - عليه السّلام - به دم در رفتند و در آنجا شخصى ، ، و شخصى مبتلا به مرض بودند. 🌹حضرت فرمود: اينجا چه كار مى كنيد؟ 👥👥 گفتند: بخاطر مرضى كه داريم آمده ايم. 📜حضرت برگشت و بقچه اى را باز كرد و در آن بسته چرمى را در آورد و از درون آن نيز كاغذى بيرون آورد و براى آنها خواند. 👥👥 همه آنها يافتند و برخاستند و رفتند. 📚 بحارالأنوار، ۴۱ / ۱۹۵. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
💐 داستان خواستگارى اميرمؤمنان (علیه السلام) از حضرت فاطمه (سلام الله علیها) 💖 علاقه و محبّت اميرمؤمنان (عليه السلام) به فاطمه (علیها سلام)، امرى طبيعى بود. افزون بر قرابت نسبى، کمالات معرفتى، اخلاقى و دينى فاطمه، از دوره کودکى در پيش ديد اميرمؤمنان بود. 🌷 على (عليه السلام) در پاسخ کسانى که او را به پيش قدمى در خواستگارى از دختر پيامبر(ص) تشويق مى کردند، مى فرمود: 🔅«به خدا سوگند، فاطمه شايسته علاقه و دوست داشتن است»؛ [۱] ولى حرمت و اُبهّت پيامبر (ص) مانع از اظهار اين علاقه بود. 👳🏼‍♂️ سرانجام، سعد بن معاذ، واسطه اين امر خير شد و موافقت ضمنى (ص) براى خواستگارى را به على (عليه السلام) منتقل کرد. ⛲ (عليه السلام) وضو گرفت، غسل کرد، بهترين لباس خود را پوشيد و پس از خواندن دو رکعت نماز، به تنهايى براى خواستگارى از فاطمه نزد پيامبر (ص) رفت.[۲] 📚 مطابق برخى گزار ش ها در جلسه اوّل [۳] يا جلسه سوم، [۴]على (عليه السلام) خواسته خود را با پيامبر(ص) در ميان گذاشت.[۵] پيامبر(ص) اگر چه با اين پيشنهاد موافق بود و با روى باز با آن مواجه شد، ولى به روش پيشين خود، اين خواستگارى را نيز با دخترش در ميان نهاد. براى نخستين بار و بر خلاف بارهاى قبل، (ع) روى برنگرداند، ساکت ماند و سر به زير افکند. 🌺 موافقت حيامَدار فاطمه(ع)، پيامبر(ص) را به اظهار وا داشت و فرمود: 🔅«سُکوتُها اقرارُها» [۶] 🔅«سکوت او، رضايت اوست». 💕 اين رنگى آسمانى و جلوه اى زمينى داشت. پيامبر(ص) در پاسخ به اعتراض خواستگاران پيشين، فرمود: 🔅«به خدا سوگند، من فاطمه را از شما باز نداشتم؛ بلکه خداى متعال، او را از شما دريغ کرد و به ازدواج على در آورد». [۷] 💐 روشن است که شرط اوّل يک ازدواج شايسته، همسانى همسران است که در خواستگاران پيشين فاطمه(ع) وجود نداشت و تنها در شخص امام على عليه السلام متبلور بود. ⚜️ امام صادق (عليه السلام) مى فرمايد: 🔅«اگر خداى ـ تبارک و تعالى ـ اميرمؤمنان عليه السلام را براى ازدواج با فاطمه نيافريده بود، همتايى براى او روى زمين نبود، از آدم تا ديگران». [۸] 🌴 مراسم و عقد ازدواج، حدود يک سال پس از هجرت پيامبر(ص) به مدينه، در آغازين ماه هاى سال دوم هجرى، در ماه صفر يا ربيع الأوّل انجام شد. 🌷🌹 در آن هنگام، اميرمؤمنان (عليه السلام) ۲۴ سال و فاطمه(ع) نُه سال داشت.[۹] 📚 پی نوشت ها؛ ۱. الأمالى صدوق، ص ۶۵۳، عيون أخبار الرضا عليه‌ السلام: ج ۲ ص ۲۰۱. ۲. کشف الغمّة، ج ۱، ص ۳۷۹. ۳. کشف الغمّة، ج ۱، ص ۳۵۸ و ۳۷۴. ۴. أعلام الورى، ج ۱، ص ۱۶۰. ۵. ر . ک، ص ۱۸۹ خواستگارى سَرور زنا.. ۶. ر . ک، ص ۱۸۹ خواستگارى سَرور زنان . ۷. ر . ک، ص ۱۸۷، ح ۱۳۳. ۸. ر . ک، ص ۱۸۹ ح ۱۳۵. ۹. ر . ک، ص ۲۴۲ (درس‌هايى از ازدواج حضرت فاطمه(ع)) . 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq