💠❓📚 ✍🏻💠 #پــرســمــان
❓پیامی این روزها منتشر می شود که شیعیان چرا برای #حسین سیاه می پوشید، پوشیدن #لباس_سیاه زشت و لباس دشمنان خدا است چنان که شیخ صدوق در من لا یحضره الفقیه می آورد، (ج ۱، ص ۲۵۱)؟
☑ پاسخ:
❌آن روایت شیخ صدوق از حیث سند مرسل بوده و قابل استدلال نیست. از سوی دیگر اگر سند ان را نیز بپذیریم با توجه به سایر روایات ناظر به کراهت پوشش سیاه در نماز خواندن است.
📚 وسائل الشیعه، ج ۴، ص ۳۸۲، باب ۱۹.
▪از سوی دیگر حکم کراهت در پوشش سیاه از برخی چیزها برداشته شده است مانند عمامه، عبا، چادر و...
📚 الکافی، ج ۳، ص ۴۰۳.
🏴 یکی از مواردی که پوشش سیاه در آن استثنا شده است سیاه پوشی در مصائب اهل بیت می باشد. در این موارد یا اهل بیت خود لباس سیاه می پوشیدند و دیگران را به ان امر می کردند و یا با سکوت و تقریرشان بر سیاه پوشی دیگران صحه می گذاشتند:
1⃣ سیاه پوشی زنان در شهادت #حمزه:
▪«زینب دختر ام سلمه (ربیبه پیامبر) سه روز بر حمزه گریه کرد و لباس سیاه بر تن کرد (و پیامبر در این سه روز مانع او نشد)».
📚 تهذیب اللغه، ازهری، ج ۱۲، ص ۱۷۱.
2⃣ دستور پیامبر به سیاه پوشی زنان در شهادت #جعفر_طیار:
▪«اسماء بنت عمیس می گوید: هنگامی که جعفر به شهادت رسید پیامبر به من فرمود سه روز جامه سیاه بر تن کن».
📚 مسند احمد، ج ۶، ص ۴۳۸.
3⃣ سیاه پوشی امام حسن در شهادت #امیرمومنان:
▪ابن ابی الحدید می آورد: «حسن بن علی در سوگ امیرمومنان جامه های سیاه بر تن کرد و با همین جامه میان مردم آمد و برای آنان خطبه خواند».
📚 شرح نهج البلاغه، ج ۱۶، ص ۲۶.
▪ذهبی نیز به همین گونه نقل می کند.
📚 سیر اعلام النبلای، ج ۳، ص ۲۶۷.
4⃣ سیاه پوشی زنان در شهادت #امام_حسن (ع):
▪«زنان تا یک سال برای حسن بن علی لباس سیاه پوشیدند».
📚المستدرک، ج ۳، ص ۱۸۹.
5⃣ سیاه پوشی امام سجاد و زنان بنی هاشم در سوگ #امام_حسین (ع):
▪«هیچ زن هاشمی و قریشی نماند مگر اینکه در سوگ شهادت حسین لباس سیاه پوشیده بودند».
📚 بحارالأنوار، ج ۴۵، ص ۱۹۶.
⚜ #امام_سجاد(ع) چنین فرمود:
▪«همانا من و اهل بیتم برای پدرم لباس عزا به تن کرده ایم».
📗 بلاغه الامام علی بن الحسین، ص ۹۳.
6⃣ سیاه پوشی #ام_سلمه در سوگ امام حسین (ع):
▪«پس از آنکه ام سلمه خبر شهادت حسین را شنید در مسجد پیامبر خیمه سیاه بر پا کرد و خود جامه سیاه پوشید».
📓 عیون الاخبار و فنون الاثار، ص ۱۰۹.
🏴 از سوی دیگر نیز می توان بر سیاه پوشی در مصیبت اهل بیت استدلال کرد و آن اینکه طبق روایات صریح و روشن عزاداری برای اهل بیت دارای رجحان و افضیلت است.
📚 بحارالانوار، ج ۴۴، ص ۲۶۹، باب ۳۲.
▪از سوی دیگر پوشش سیاه نماد حزن و عزاداری می باشد لذا قائل به رجحان پوشش سیاه در عزاداری اهل بیت می توان شد (دقت کنید).
⚜ چنان که مرحوم بحرانی می آورد:
▪« بعید نیست که به دلیل روایات مستفیض در امر به عزاداری اهل بیت حکم به رجحان پوشش سیاه و عدم کراهت ان شویم زیرا پوشش سیاه نماد حزن است».
📚 الحدائق الناضره، ج ۷، ص ۱۱۶.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
avc_MyVideo133_bk7swfgx4f.mp3
2.06M
🕥 💠📢💠 #منـبر؛ رسـانـہ شیعـہ
🎧 #بشنوید | #مناسبتی
⁉ #مقاومت یا #تسلیم؟!
👌ماجرای گفتگوی #ام_سلمه و #امام_حسین (علیه السلام)
🎙حجت الاسلام دکتر #رفیعی
📲 ڪانال پـرتـو اشـراق
🆔 @partoweshraq
#ماه_محرم
پرتو اشراق
🌹 گریه عجیب #پیامبر (صلی الله علیه و آله) از عاقبتشان!
🌌 رسول خدا (صلی الله علیه و آله) شبی در خانه همسرشان #ام_سلمه بود. نیمه شب از خواب برخاست و در گوشه تاریکی مشغول #دعا و گریه و زاری شد.
👣 ام سلمه که جای #رسول_خدا (صلی الله علیه و آله) را در رختخوابش خالی دید، حرکت کرد تا ایشان را بیابد.
🌴 متوجه شد رسول اکرم (صلی الله علیه و آله) در گوشه خانه، جای تاریکی ایستاده و دست به سوی آسمان بلند کرده اند. در حال گریه می فرمود:
🤲🏻 «خدایا! آن نعمت هایی که به من مرحمت نموده ای از من نگیر!
🔅مرا مورد شماتت دشمنان قرار مده و حاسدانم را بر من مسلط مگردان!
🔅خدایا! مرا به سوی آن بدی ها و مکروه هایی که از آنها نجاتم داده ای بر نگردان!
🔅خدایا! مرا هیچ وقت و هیچ آنی به خودم وا مگذار و خودت مرا از همه چیز و از هر گونه آفتی نگهدار!»
👣 در این هنگام، ام سلمه در حالی که به شدت می گریست به جای خود برگشت.
🌹پیامبر (صلی الله علیه و آله) که صدای گریه ایشان را شنیدند به طرف وی رفتند و علت گریه را جویا شدند.
✋🏻 ام سلمه گفت:
- یا رسول الله! گریه شما مرا گریان نموده است، چرا می گریید؟ وقتی شما با آن مقام و منزلت که نزد خدا دارید، این گونه از خدا می ترسید و از خدا می خواهید لحظه ای حتی به اندازه یک چشم به هم زدن به خودتان وا نگذارد، پس وای بر احوال ما!
🌹 رسول خدا (صلی الله علیه و آله) فرمودند:
🔅«چگونه نترسم و چطور گریه نکنم و از عاقبت خود هراسان نباشم و به خودم و به مقام و منزلتم خاطر جمع باشم، در حالی که #حضرت_یونس (علیه السلام) را (۱) خداوند لحظه ای به خود وا گذاشت و آمد بر سرش آنچه نمی بایست!» (۲)
📚 پی نوشت ها:
۱. حضرت یونس به رسالت مبعوث شد و در شهر نینوا به تبلیغ قوم خویش پرداخت مردم حقیقت را از او نپذیرفتند. یونس گمان کرد وظیفه اش به پایان رسیده، پیش از آنکه فرمان الهی برسد، خشمگین شهرش را ترک نمود و از میان قومش بیرون رفت همچنان راه می پیمود تا به کنار دریا رسید و در دریا گرفتار شکم ماهی شد یکدفعه به خود آمد که باید صبر و تحمل می کرد و بدون فرمان خداوند از میان قومش بیرون نمی آمد شاید گوش شنوا و دلی حقیقت پذیری در میان ایشان پدید می آمد از این جهت در میان ظلمت ها به مناجات پرداخت و نجاتش را از خداوند منان خواست، خداوند نیز دعای یونس را پذیرفت و او را نجات داد.
۲. بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۱۷.
📗 داستان های بحارالانوار, جلد ۱، محمود ناصری.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#روایت
#داستان_کوتاه
#سـیـره_اهـل_بیـٺ
#من_محمد_را_دوست_دارم
❣️تربت سرخ!
🌷 به مناسبت #شب_جمعه، شب زیارتی ارباب بی کفن
⚜️ #امام_باقر (علیه السلام) می فرماید:
🌴 روزی پیامبر (صلی الله علیه و آله) در خانه #ام_سلمه بود... سفارش کرد: کسی نزد من نیاید!
⏳طولی نکشید که حسین (علیه السلام) در حالی که کودک بود، وارد شد و سراغ پیامبر را گرفت و بلافاصله خودش را به پیامبر رساند.
✨ ام سلمه می گوید:
👣 به دنبالش دویدم (شاید مانع شوم). وقتی به او رسیدم، دیدم حسین (علیه السلام) روی سینه پیامبر (صلی الله علیه و آله) نشسته است و پیغمبر گریه می کند و چیزی در دست دارد!
🌹 پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود:
🔅«ام سلمه! این جبرئیل است که به من خبر می دهد حسینم کشته خواهد شد. این هم خاک سرزمینی است که حسین در آنجا شهید می شود. آن را نزد خود نگهدار. هر وقت به خون تبدیل شد، حسینم کشته گردیده است!!»
🤲🏻 ام سلمه عرض کرد: یا رسول الله! از خدا بخواه از او دفع کند!
🌴 فرمود: خواستم و خدا وحی کرد:
🔅«این درجه ای است که هیچ کس بدان نرسد (جز حسین علیه السلام). حسین، هر یک از پیروان خود را که شفاعت کند، پذیرفته می شود».
🦋 «حضرت مهدی (علیه السلام) فرزند او است... خوشا به حال کسی که از دوستان و پیروان حسین باشد! به خدا قسم آنها در روز قیامت رستگارند». (۱)
📚 پی نوشت:
۱. بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۲۳۹، جلاءالعیون، ص ۲۸۱، لسان العرب، ج ۴، ص ۳۹۲.
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#روایت
#کرامات
#داستانک_مهدوی
پرتو اشراق
💧گريه پيامبر (ص) از واگذاری خدا به خود!!
🤲🏻 به مناسبت #شب_جمعه، شب نزول رحمت و مغفرت 📿
🌌 رسول خدا (صلى الله عليه و آله) شبى در خانه همسرشان امّ سلمه بود. نيمه شب از خواب برخاست و در گوشه تاريكى مشغول دعا و گريه زارى شد.
🛏 امّ سلمه كه جاى #رسول_خدا (صلى الله عليه و آله) را در رختخوابش خالى ديد، حركت كرد تا ايشان را بيابد.
🤲🏻 متوجه شد رسول اكرم صلى الله عليه و آله در گوشه خانه، جاى تاريكى ايستاده و دست به سوى آسمان بلند كرده اند. در حال گريه مى فرمود:
🔅خدايا! آن نعمت هايى كه به من مرحمت نموده اى از من نگير!
🔅مرا مورد شماتت دشمنان قرار مده و حاسدانم را بر من مسلط مگردان!
🔅خدايا! مرا به سوى آن بديها و مكروههايى كه از آنها نجاتم داده اى برنگردان!
🔅خدايا! مرا هيچ وقت و هيچ آنى به خودم وامگذار و خودت مرا از همه چيز و از هر گونه آفتى نگهدار!
👣 در اين هنگام، #امّ_سلمه در حالى كه به شدت مى گريست به جاى خود برگشت.
🌹پيامبر صلى الله عليه و آله كه صداى گريه ايشان را شنيدند به طرف وى رفتند و علت گريه را جويا شدند.
✋🏻 امّ سلمه گفت:
- يا رسول الله! گريه شما مرا گريان نموده است، چرا مى گرييد؟ وقتى شما با آن مقام و منزلت كه نزد خدا داريد، اين گونه از خدا مى ترسيد و از خدا مى خواهيد لحظه اى حتى به اندازه يك چشم به هم زدن به خودتان وانگذارد، پس واى بر احوال ما!
🌹رسول خدا صلى الله عليه و آله فرمودند:
- چگونه نترسم و چطور گريه نكنم و از عاقبت خود هراسان نباشم و به خودم و به مقام و منزلتم خاطر جمع باشم، در حالى كه حضرت يونس عليه السلام را (١) خداوند لحظه اى به خود واگذاشت و آمد بر سرش آنچه نمى بايست! (٢)
📚 پی نوشت ها:
۱- حضرت يونس به رسالت مبعوث شد و در شهر نينوا به تبليغ قوم خويش پرداخت مردم حقيقت را از او نپذيرفتند. يونس گمان كرد وظيفه اش به پايان رسيده، پيش از آنكه فرمان الهى برسد، خشمگين شهرش را ترك نمود و از ميان قومش بيرون رفت همچنان راه مى پيمود تا به كنار دريا رسيد و در دريا گرفتار شكم ماهى شد يكدفعه به خود آمد كه بايد صبر و تحمل مى كرد و بدون فرمان خداوند از ميان قومش بيرون نمى آمد شايد گوش شنوا و دلى حقيقت پذيرى در ميان ايشان پديد مى آمد از اين جهت در ميان ظلمت ها به مناجات پرداخت و نجاتش را از خداوند منان خواست ، خداوند نيز دعاى يونس را پذيرفت و او را نجات داد.
۲- بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۱۷.
📚 داستانهاى بحارالانوار، جلد اول، محمود ناصرى
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#روایت
#پیامبر_اکرم
#داستان_کوتاه
#سیـره_اهـل_بیـٺ
پرتو اشراق
🌹امانت دارى ام سلمه
📜 موقعى كه مولا على عليه السلام تصميم گرفت كه به عراق براى اقامت برود، نامه ها وصيتنامه خود را به ( #ام_سلمه ) سپرد، و هنگامى كه امام حسن عليه السلام به مدينه برگشت آنها را به وى برگردانيد.
🐫🐪 وقتى كه امام حسين عليه السلام عازم عراق شد، نامه و وصيت خود را به ام سلمه سپرد و فرمود:
☝️🏻هرگاه بزرگترين فرزندم آمد و اينها را مطالبه كرد به او بده.
🩸پس از شهادت امام حسين عليه السلام امام سجاد به مدينه بازگشت و سپرده ها را به وى برگردانيد. (۱)
🧔🏻 (عمر پسر ام سلمه) مى گويد: مادرم گفت:
🌤 روزى پيامبر (صلى الله عليه و آله) با على عليه السلام به خانه من تشريف آورد و پوست گوسفندى طلب كرد؛ در پوست مطالبى نوشت و به من داد و فرمود:
📜 هر كه با اين نشانه ها از تو اين امانت را طلب كرد به وى بسپار.
⏳روزگارى گذشت و پيامبر صلى الله عليه و آله از دنيا رحلت كردند تا زمان خلافت اميرالمؤ منين كسى طلب اين امانت را نكرد، تا روزى كه مردم با على عليه السلام بيعت كردند.
👥🧔🏻👥 من (پسر ام سلمه) در ميان جمعيت روز بيعت نشستم پس از آنكه على عليه السلام از منبر فرود آمد مرا ديد و فرمود:
👈🏻 برو از مادرت اجازه بگير، مى خواهم او را ملاقات كنم...
🧔🏻 من نزد مادرم رفتم و جريان را گفتم...
☝️🏻مادرم گفت: منتظر چنين روزى بودم.
🌹امام وارد شد و فرمود: ام سلمه آن امانت را با اين نشانه ها به من بده!!
👣 مادرم برخواست از ميان صندوقى، صندوق كوچكى بيرون آورد و آن امانت را به وى سپرد، سپس به من گفت:
☝️🏻فرزندم دست از على عليه السلام بر مدار كه پس از پيامبر صلى الله عليه و آله امامى جز او سراغ ندارم. (۲)
📚 پی نوشت ها:
۱- سفينة البحار ماده (سلم).
۲- پيغمبر و ياران ۱/۲۷۵ - بحارالانوار ۶/۹۴۲.
📗 يكصد موضوع ۵۰۰ داستان، سيد على اكبر صداقت
📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق
🔰 به ما بپیوندید...
🆔 eitaa.com/partoweshraq
🆔 splus.ir/partoweshraq
#روابت
#اُسوه_ها
#امام_علی
#داستان_کوتاه
#بانـوے_همـیـشہ
#فضائل_مولا_علی
#زنان_برجسته_اسلام