eitaa logo
پرتو اشراق
782 دنبال‌کننده
25.8هزار عکس
14.2هزار ویدیو
58 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🕕 💠🌷💠 🌃 آقا مجید شبیه خیلی از جوونهای هم سن و سال خودش بود. اما تو یک شب، یک لحظه، جوری اهل بیت خریدنش که به حر مدافعین حرم مشهور شد!! 🚬 تو جنوب شهر تهران پایه ثابت قلیون کشیدن بود. ✍ حتی بلد نبود چجوری وصیت نامه بنویسه!! اما وقتی فهمید حرم بی بی زینب در خطره. فهمید وقتش رسیده که بالهاشو باز کنه و دل بکنه از دنیاش... 🌷 🌹 🌐 @partoweshraq
🕕 💠🌷💠 🚌 با بدبختی مجید را به سربازی فرستادیم. 💍 گفتم نمی‌شود که سربازی نرود فردا که خواست ازدواج کند، حداقل سربازی رفته باشد. وقتی دید دفترچه سربازی را گرفته‌ام. 👈 گفت: برای خودت گرفته‌ای! من نمی‌روم!! 🚌 با یک مصیبتی اطلاعاتش را از زبانش بیرون کشیدیم و فرستادیم، اما مجید واقعاً خوش‌شانس بود. 👌از شانس خوبش سربازی افتاد کهریزک که یکی از آشناهایمان هم آنجا مسئول بود. ‼مدرسه کم بود هرروز پادگان هم می‌رفتم!! 💓 مجید که نبود کلاً بی‌قرار می‌شدم. 🎂 من حتی برای تولد مجید کیک تولد پادگان بردم. انگار نه انگار که سربازی است. آموزشی که تمام شد دوباره نگران بودیم. 👌دوباره از شانس خوبش «پرند» افتاد که به خانه نزدیک بود!! 📇 مجید هر جا می‌رفت همه‌ چیز را روی سرش می‌گذاشت مهر تائید مرخصی آنجا را گیر آورده بود یک کپی از آن برای خودش گرفته بود. 🚗 پدرش هر روز که مجید را پادگان می‌رساند. وقتی یک دور می‌زد وب رمی گشت خانه می‌دید که پوتین‌های مجید دم خانه است. ⁉ شاکی می‌شد که من خودم تو را رساندم پادگان تو چطور زودتر برگشتی؟! 🌷 مجید می‌خندید و می‌گفت: خب مرخصی رد کردم!! 🎙 راوی: مادر شهید 🌷 🌹 🆔 @partoweshraq
🕕 💠🌷💠 🔪تا پیش از سفر کربلا خیلی پسر شری بود، همیشه چاقو در جیبش بود، خالکوبی هم داشت. 🚌 وقتی از سفر برگشت مادرش ازش پرسیده بود چه چیزی از امام حسین (ع) خواستی؟! 👁 مجید گفته بود یه نگاه به گنبد (ع) کردم و یه نگاه به گنبد (ع) انداختم و گفتم: آدمم کنید... 📿 سه چهار ماه قبل رفتن به سوریه به کلی متحول شد، بعد از اون همیشه در حال دعا و گریه بود. نمازهایش را اول وقت می خواند. 👌خودش همیشه می گفت نمیدانم چه اتفاقی برایم افتاده که دوست دارم همیشه دعا بخوانم و گریه کنم و در حال عبادت باشم. 🌷 🌹 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕕 💠🌷💠 🎬 🌹شهید مدافع حرمی که بعد از شهادتش، لباسهایش بوی عطر گرفته است! 🔅🔆🔅🔆🔅 👌آقا مجید شبیه خیلی از جوونهای هم سن و سال خودش بود. اما تو یک شب، یک لحظه، جوری اهل بیت خریدنش که به حر مدافعین حرم مشهور شد. ✍ تو جنوب شهر تهران پایه ثابت قلیون کشیدن بود. حتی بلد نبود چجوری وصیت نامه بنویسه. 🕊 اما وقتی فهمید حرم بی بی زینب(سلام الله علیها) در خطره. فهمید وقتش رسیده که بالهاشو باز کنه و دل بکنه از دنیاش... 🌷 🌹 🕯 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
🕕 💠🌷💠 🍪 دایی‌ های مجید همه نانوایی داشتند؛ مجید می‌رفت دم در نانوایی بربری دایی‌اش می‌ایستاد به کسانی که توانایی خرید نان نداشتند از جیب خودش نان می خرید و دستشان می داد! 🗓 بعضی وقت ها هم با مناسبت و بی مناسبت هزینه یک روز پخت نان را به شاطر می داد و می گفت نان رایگان به مردم بدهد! 🍪 آنقدر در این نانوایی ایستاد تا به مجید بربری معروف شد؛ از بس به این اسم معروف شده بود؛ وقتی هم که ثبت نام کرد برای اعزام به سوریه حاج جواد از مسئولین گردان امام علی (ع) فکر می کرد فامیلش بربری است!! 🎙راوی: مادر شهید 🌷 🌹 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🕕 💠🌷💠 🇸🇾 حلب 🗺️ خانطومان 🗓️ ۲۰ / دی/ ۹۴ - داش مجید یه چیزی بگم ناراحت نمیشی؟! + نه داشی بگو راحت باش! - میگم تو دیگه مدافع حرمی. این خالکوبیای روی دستت آخه...!! + دمت گرم داش! حالا ببین. تا فردا این خالها یا پاک میشن یا خاک! 🗓️ ... و فردا پاک شد. 💥 اولین تیر هم به دست شهید مجید قربانخانی اصابت کرد! 🌷 🌹 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
‍🕕 💠🌷💠 🚌 پیش از سال ۹۳ که مجید به سفر کرد پسر خیلی شری بود. 🔪همیشه چاقویی در جیبش بود. خالکوبی داشت. اما بعد از سفر کربلا تغییر کرد! 🇩🇪 زمانی آمد و اصرار کرد می خواهد برود آلمان و کار کند!! تصور می کرد اگر بگوید ما اجازه نمی دهیم و اگر بگوید آلمان ما مشکلی نداریم. من خیلی مخالفت کردم و گفتم نباید آلمان برود. 🕐 مدتی بود شب ها خیلی دیر می آمد. 💞 شرایطش به گونه ای بود که حتی تصور می کردیم با دختری دوست شده و دیر می آید یا با رفقایش جایی می رود. اما بعدها فهمیدیم که برای آموزشی اعزام به سوریه می رفته است!! . ▪️🦋▪️🦋▪️🦋▪️ 🌌 قبل از شروع عملیات، نیروها را جمع کردم و گفتم که چگونه عمل کنند. ⛏️ پس از اتمام سخنانم، متوجه شدم مجید با یکی دیگر از دوستان در حال کندن یک کانال است. 🗣️دبلند گفتم مجید چند بار گفتم خاکبازی نکن... 👕 لباس آستین کوتاه پوشیده بود!! ⁉️ گفتم «چرا خالکوبی‌ات مشخصه؟! 👈🏻 چند بار گفتم بپوشون». ✋🏻 پاسخ داد «این خالکوبی یا فردا پاک می شود، یا خاک می شود!» ⏳این آخرین شوخی مجید بود... 💥فردای همان روز مجید به وسیله موشک کورنت به رسید و تمام خالکوبی هایش پاک شد...!! 🌷 🌹 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
🕕 💠🌷💠 💪🏻 تا پیش از سفر کربلا خیلی پسر شری بود، همیشه چاقو در جیبش بود، خالکوبی هم داشت. 🚌 وقتی از سفر کربلا برگشت مادرش ازش پرسیده بود چه چیزی از (ع) خواستی؟! 👁️ مجید گفته بود یه نگاه به گنبد امام حسین (ع) کردم و یه نگاه به گنبد حضرت عباس (ع) انداختم و گفتم آدمم کنید. 📖📿 سه چهار ماه قبل رفتن به سوریه به کلی متحول شد، بعد از اون همیشه در حال دعا و گریه بود. نمازهایش را اول وقت می خواند. 🤲🏻 خودش همیشه می گفت نمی دانم چه اتفاقی برایم افتاده که دوست دارم همیشه دعا بخوانم و گریه کنم و در حال عبادت باشم. 🌷 🌹 📲 ڪانال پـرتـو اشـراق 🆔 @partoweshraq‌
🌷 📄 وصیت نامه شهید قربانخانی: ✍🏻 «بسم رب الشهدا و الصدیقین» 🔅 سلام عرض می کنم خدمت تمام مردم ایران، سلام می کنم به رهبر کبیر انقلاب و سلام عرض می کنم به خانواده ی عزیزم، امیدوارم بعد از شهادتم ناراحتی نداشته باشید و از شما خواهش می کنم بعد از مرگم خوشحال باشید که در راه اسلام و شیعیان به شهادت رسیدم». ✍🏻 صحبتی با امام خامنه ای: 🔅«صحبتم با حضرت امام خامنه ای، آقاجان گر صد بار دگر متولّد شوم، برای اسلام و مسلمین جان می دهم و از رهبر انقلاب و بنیاد شهید و سپاه پاسداران و همین طور بسیج خواهشمند هستم که بعد از به شهادت رسیدن من، هوای خانواده ام را داشته باشید». 🔅«والسلام و علیکم و الرحمة الله و برکاته» 🖊 شعری برای حضرت رقیه؛ 💚 🔅بر سینه می زنم که مبادا درون آن 🔅غیر رقیه خانه کند عشق دیگری 🌷 🦋 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq