امام حسن عسکری علیه السلام:
التَّوَاضُعُ نِعْمَةٌ لَا یُحْسَدُ عَلَیْهَا.»[6]
«فروتنى و تواضع نعمتى است که هیچ کس بدان حسد نورزد.»
تحف العقول ، ص 489
نوع خودکار
مشکی اشنایدر ۱.۴
آبی کیان ۱.۶
آبی آسمانی و صورتی و طلایی ، بیک سافت ۱.۲
#روایت
#ولادت_امام_حسن_عسکری
#خط_نسخ
@Hasanbahraminejadkhat
هدایت شده از 🌍International🔻بین الملل
#روایت | دیدار خانوادهای با چهارده فرزند با آیتالله خامنهای
صبح زود روز ۱۴ آبان به همراه خانواده با اشتیاقی وصف ناپذیر از قم به تهران رفتیم و ساعت ۱۱ وارد بیت رهبری شدیم. چون قبلاً سابقه چنین دیداری را داشتیم.
بالاخره درب اتاق باز شد، حضرت آقا وارد شدند و در ابتدای ورود با صدای پدرانهای فرمودند: آقای وافی! شما هستید!
برای اینکه سنگینی فضای دیدار شکسته شود به شوخی به آقا عرض کردم که سال ۹۵ ما ۱۰ فرزند داشتیم که خدمتتان رسیدیم و میخواستیم به آن ۱۰ فرزند اکتفا کنیم، ولی شما چنان تشویق کردید که چهار فرزند دیگر هم آوردیم.
من بچه را گرفتم تا آقا اذان بگویند، آقا فرمودند در آغوش من بگذار! عرض کردم که اذیت میشوید (چون حدود نیم ساعت ایشان روی پا، در سالن کناری مشغول گفتوگو با شرکت کنندگان در نماز بودند) فرمودند: نه، اذیت نمیشوم و نوزاد را در آغوش گرفتند و به صورت شمرده شمرده اذان و اقامه را قرائت فرمودند.
اذان و اقامه که تمام شد به آقا عرض کردم برخی از افراد جامعه به خاطر داشتن ۱۴ فرزند، ما را افراطی میدانند.
حالت لحن آقا عوض شد و فرمودند کاری به حرف مردم نداشته باشید، کار شما درست است، شما کارخودتان را انجام دهید!
عرض کردم بعد از دیدار سال ۹۵ شایعه شد که شما به ما فرمودهاید که این تعداد فرزند زیاد است! ایشان فرمودند: من که باشم که بخواهم این حرف را بزنم!؟
بعد فرمودند: در روایات متعددی داریم که یکی از نشانههای همسر خوب و مومن این است که ولود (دارای فرزندان زیاد) باشد که الحمدالله همسر شما این ویژگی را به نحو احسن دارد.
از اینجا به بعد توجه خاص حضرت آقا متوجه خانم بنده شد و ایشان جملاتی همچون شما در حال جهاد هستید، شما نمونه هستید یا اینکه آفرین به شما، نسبت به همسرم به کار بردند که کاملا مشهود بود حقیر و فرزندانم (در این دیدار) در حاشیه قرار گرفتیم و متن اصلی و مهمان ویژه، خانم بنده است!!
بنده محضر آقا عرض کردم در دو سال گذشته برای ترویج فرهنگ فرزندآوری با سفر به ۲۸ استان با تعداد زیادی از فعالان جمعیتی آشنا شدم که در زمینه حیات جنین (مقابله با اسقاط) درمان ناباروری و فرهنگسازی فرزندآوری، طبق امر شما مشغول فعالیت هستند، همه آنها خواستار دیدار با شمایند، ایشان فرمودند سلام من را به آنها برسانید..
عرض کردم آقاجان ما چند میلیون خانم متاهل در سن باروری داریم که اگر هر کدام یک فرزند بیاورند عمده مشکلات جمعیتی حل خواهد شد. بعد از آن اشاره کردم به چند آمار که ایشان فرمودند اطلاع دارم.
عرض کردم آقاجان، فعالین جمعیتی نمیگذارند حرف شما روی زمین بماند و با امیدواری مسیر را ادامه خواهند داد (چون آمار جمعیتی بسیار ناامید کننده است)
به آقا عرض کردم ۵ تا از فرزندانم طلبه هستند و شش نوه هم دارم که خودم و فرزندانم فدای شما!
تا آمدم تک تک فرزندان را محضر آقا معرفی کنم، مهلت ندادند و خودشان شروع کردند به احوالپرسی با بچهها، اینکه چه درسی میخوانند و به چه فعالیتی مشغول هستند.
قبل از دیدار چند نفر از فعالین به صورت خاص سفارش کرده بودند که سلامشان را به آقا برسانم که به قولم عمل کردم.
مجدداً عرض کردم آقاجان فعالین جمعیتی مشتاق دیدار شما هستند که ایشان فرمودند هماهنگ کنید و برای بار دوم با این جمله بحث را ادامه دادند که سلام من را به آنها برسانید.
دختر دومم از فرصت استفاده کرد و به آقا گفت اسم فرزندی که در راه است را شما بگذارید که ایشان با محبت خاصی فرمودند حتماً این کار را میکنم.
در این بین داماد بنده نکات مهمی را خدمت آقا گفتند و معظم له با حوصله گوش کردند و فرمودند خوب درس بخوانید و تا میتوانید به مردم خدمت کنید و چند مطلب دیگر.
نوبت به پسرم مهدی رسید و او هم سوالاتی از آقا پرسید، بعد از مهدی ابوالفضل و همینطور فرزندان دیگر نکاتی را به حضرت آقا عرض کردند.
حضرت آقا به قاسم (فرزند دوازدهم) نگاه کردند و اسمش را پرسیدند، عرض کردم که بعد از شهادت حاج قاسم دنیا آمده است و اسمش را قاسم گذاشتهایم و البته خودش میگوید من حاج قاسم هستم!
خانمم خطاب به آقا گفت: آقاجان برای عاقبت به خیری و شهادت خودم و فرزندانم دعا فرمایید؛ که ایشان با لحنی سراسر محبتآمیز فرمودند انشالله خداوند به نسل شما برکت بدهد!
این دیدار حدود ۲۰ دقیقه طول کشید و لحظه خداحافظی رسید، واقعاً برای ما جدا شدن از حضرت آقا سخت بود!
و لذا حتی زمانی که حضرت آقا حرکت کردند به سمت درب خروجی اتاق، پشت سر ایشان مرتباً به بیانهای مختلف ابراز علاقه میکردیم، آقا فرمودند به همه این عزیزان انگشتر بدهید و البته به خانم وافی به صورت ویژه!
اینجا بود که مجدداً درخواست دیدار فعالین جمعیتی را با ایشان مطرح کردم که ایشان نیز فرمودند سلام تک تک آنها را برسانید.
حسن ختام هم، عکس دسته جمعی و ناهار مهمان حضرت آقا
وافی
@behzadzare
هدایت شده از خوشنویسی/خط طلبه
پيامبر صلي الله عليه و آله : عَلَيكُم بِحُسنِ الخَطِّ فَإنَّهُ مِن مَفاتِيحِ الرِّزقِ ؛
پيامبر صلي الله عليه و آله :بر شما باد به زيبايى خط كه از كليدهاى روزى است .
الرواشح السماويّه ، ص 202
#روایت
#خوشنویسی
@Hasanbahraminjadkhat
هدایت شده از خط رهبری
🔰#روایت | حزب الله لبنان و دشنه ظریف دسته صدف سپید
ماجرای ملاقات سعد حریری با آیتالله خامنهای به روایت طارق متری وزیر فرهنگ لبنان ( ۲۰۰۵ تا ۲۰۰۸)
📝 همراه سعد حریری به تهران سفر کردیم. قرار ملاقات با آیتالله خامنهای بود. - این دیدار در آذرماه ۱۳۸۹ انجام شده است - قبل از دیدار قرار شد، جلسهای با سعد حریری به عنوان نخست وزیر داشته باشیم. شش وزیر هم همراه بودیم. جلسه در محل اقامت حریری در کاخ سعدآباد برگزار شد. سعد حریری گفت: باید مساله سلاح #حزب_الله را به عنوان مساله اصلی لبنان مطرح کنیم. من سخنی نگفتم، اما همه تأیید کردند.
وقتی وارد دفتر آیتالله خامنهای شدیم، ایشان بسیار گرم و صمیمانه سعد حریری را در آغوش گرفت. جوانی و هوشمندیاش را تحسین کرد. از مرحوم رفیق حریری ذکر خیری به میان آورد. از لبنان بسیار تعریف کردند. ناگاه از سعد حریری پرسیدند، آقای نخست وزیر شما #رمان «گوژ پشت نتردام» را خواندهاید!؟ خب پیداست که نخوانده بود! سری تکان داد که معلوم نبود خوانده یا نه. آیتالله خامنهای گفت. در این رمان یک زن بسیار زیبایی تصویر شده است. او زیباترین زن پاریس است. طبیعی است که قدرتمندان در صدد دستیابی به این زن هستند. لاتهای پاریس، قداره کشان، بانفوذها. اما همه میدانند که آن زن زیبا، اسمش چی بود!؟ من گفتم ازمیریلدا! آیتالله خامنهای با تمام چشمانش خندید و گفت احسنت! شما وزیر فرهنگ بودید!
همه میدانستند که ازمیریلدا یک دشنه ظریف دسته صدف سپید بسیار تیز و کارا به همراه دارد. هر کس به او سوء نظری داشته باشد، ازمیریلدا از استفاده از آن دشنه تردید نمیکند.
آقای نخست وزیر! #لبنان مثل همان زن زیباست. لبنان عروس خاورمیانه است. خیلیها به کشور شما نظر دارند. #اسرائیل خطری است که شما را تهدید میکند. مگر تا خیایانهای بیروت نیامدند؟ مگر مردم را نکشتند؟ ویران نکردند؟ سلاح مقاومت مثل همان دشنه ازمیریلداست. دشمن را نومید میکند و امکان عمل را از او میگیرد.
گفتگوها ادامه پیدا کرد. اما سعد حریری کلمهای در باره سلاح حزب الله سخنی نگفت. بعد از جلسه پرسیدم. نگفتی؟ گفت: دیدی جلسه را چگونه اداره کرد و بحث را پیش برد. میشد مطرح کرد؟
@rahbari_plus
هدایت شده از استیکر بسم الله الرحمن الرحیم و ذکر روزهای هفته
♨️چهار گروه که خداوند در قیامت به آنها نظر نمیکند...
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ أَرْبَعَةٌ لا يَنْظُرُ اللَّهُ إِلَيْهِمْ يَوْمَ الْقِيامَةِ عَاقٌّ وَ مَنَّانٌ وَ مُكَذِّبٌ بِالْقَدَرِ وَ مُدْمِنُ خَمْرٍ.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمودند:
خداوند در روز قیامت به چهار گروه نظر نمیکند:
1⃣کسیکه عاق والدین شده.
2⃣کسیکه در مقابل کاری که برای دیگران انجام میدهد #منت میگذارد.
3⃣کسیکه منکر قضای الهی باشد..
4⃣کسی که دائم الخمر باشد..
📚 خصال ج١ص٢٠٣
#روایت
#روایت
❌ #پاسخ_به_شبهات
💠 آیا میدانید چرا به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) امی می گویند ؟
◆ راوی می گوید از امام جواد (علیه السلام) سوال کردم؛ یا بن رسول الله(صلی الله علیه و آله و سلم)، چرا به پيامبر اسلام «اُمّی» میگویند؟
حضرت پرسیدند؛ مردم (عامّه و اهل سنت) چه می گویند؟
عرض کردم آنها میگویند، چون پیامبر(صلی الله علیه و آله و سلم) نمی توانست بنویسد و سواد نداشت!!!
◆ امام جواد (علیه السلام) فرمودند؛ دروغ میگویند و لعنت خداوند بر آنان. چطور سواد نداشتند در حالیكه خداوند در قرآن میفرماید؛
۞ او خدایی است كه رسولش را در ميان بیسوادان برانگيخت تا برای آنان آيات خداوند را بخواند و آنها را پاكيزه ساخته و كتاب و حكمت به آنان بياموزد ۞.
◆ سپس فرمودند؛ چطور كسی كه سواد ندارد، میتواند كتاب را به ديگران بياموزد؟
والله که رسول الله (صلی الله عليه و آله و سلم) به ۷۲ زبان میخواندند و مینوشتند. اما پیامبر را «اُمّی» گفتند، چون اهل مكه بود و مكه «اُمُّ القریٰ» محسوب میشد.
چراکه خداوند در قرآن میفرماید؛
۞ ما تو را فرستاديم تا اهالی اُمُّ القریٰ و كسانی كه در اطراف آن زندگی میکنند را انذار کنی ۞.
قلْتُ لَهُ يَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لِمَ سُمِّيَ النَّبِيُّ الْأُمِّيَّ؟
قَالَ مَا يَقُولُ النَّاسُ؟
قُلْتُ يَقُولُونَ؛ إِنَّمَا سُمِّيَ الْأُمِّيَّ لِأَنَّهُ لَمْ يَكْتُبْ.
فَقَالَ كَذَبُوا عَلَيْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ. أَنَّى يَكُونُ ذَلِكَ وَ اللَّهُ تَعَالَى يَقُولُ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ؛
۞ هُوَ الَّذِي بَعَثَ فِي الْأُمِّيِّينَ رَسُولاً مِنْهُمْ يَتْلُوا عَلَيْهِمْ آيٰاتِهِ وَ يُزَكِّيهِمْ وَ يُعَلِّمُهُمُ الْكِتٰابَ وَ الْحِكْمَةَ ۞
📖 جمعة / ۲.
فَكَيْفَ يُعَلِّمُهُمْ مَا لَمْ يُحْسِنْ؟
وَ اللَّهِ لَقَدْ كَانَ رَسُولُ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ يَقْرَأُ وَ يَكْتُبُ بِاثْنَيْنِ وَ سَبْعِينَ لِسَاناً وَ إِنَّمَا سُمِّيَ الْأُمِّيَّ لِأَنَّهُ كَانَ مِنْ مَكَّةَ وَ مَكَّةُ مِنْ أُمَّهَاتِ الْقُرَى وَ ذَلِكَ قَوْلُ اللَّهِ فِي كِتَابِهِ؛
۞ لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرىٰ وَ مَنْ حَوْلَهٰا ۞
📖 انعام / ۹۲.
📙علل الشرایع ج۱ ص۱۲۵
•┈┈••✾❀✾••┈┈•
🌏 @ShiaLine | خطشیعه
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📣 #روایت | سعیدِ خمینی، عبداللهِ سیدقائد
🖼 در حاشیهی عیادت فرزندان رهبر انقلاب به نمایندگی از ایشان، از مجروحان لبنانی و رزمندگان مقاومت که برای درمان به ایران اعزام شدهاند
🔹️همین چند دقیقه قبل فهمیده ملاقاتکنندهاش فرزندِ رهبر انقلاب اسلامی و بهقول خودشان سیدقائد است. به احترامش نیمخیز شده روی تخت. دو دست توی پانسمان با انگشتانی قطع شده و چشمهای عمل و پانسمان شده و سر و صورتی پر از زخم و بخیه. هیچ جا را نمیبیند. فقط از جهت صدا میتواند مکان مخاطب را تشخیص دهد.
🔹️همسر جوانش هم کنار تخت ایستاده. کاملا در قواره یک زوج شیعهی لبنانی! حاج آقا که میرسد با همان چشم و پلکهای بخیه و پانسمان شده بغضش میترکد. در پاسخ حاج آقا که از احوال و زخمهایش میپرسد میگوید: «فدای سر شما! نگران نباشید!»
🔹️همسرش ایستاده کنار تخت. اشک میریزد. قفل کردهام. آن از زهرای ۵ ساله و هادیِ ۱۱ساله و الباقی بچههایی که در خردسالی زخم صهیون به تنشان نشسته و این هم از بزرگترهایشان و عبدالله ۳۲ ساله و همسرش.
🔹️عبدالله دارد با گریهای که معلوم نیست اشکهایش باید چطور از لای زخمها، بخیهها و پانسمانها راهشان را باز کنند ادامه میدهد: «به سیدقائد بگویید درست است که ما عزیز از دست دادهایم (منظورش سیدحسن نصرالله است) اما سایهی عزیزتر هست هنوز! به سید قائد بگویید یک سپاه در لبنان دارد که منتظر دستور اوست.»
🔹️حاج آقا میگوید به امر آقا راهی شدهاند تا جویای احوال او و بقیه رزمندگان شوند. بعد هم هدیهای که از طرف آقاست را به همسر عبدالله میدهد. عبدالله اما گوشش به این حرفا نیست و تند تند با گریه دارد حرفهایش را میزند: «به سید قائد بگویید نگران ما نباشد. از طرف من حتما ببوسیدش! بگویید سربازش سلام رساند!»
🔹️حاج آقا خطاب به همسر عبدالله، جویای رسیدگی از آنها میشوند و اینکه اگر مشکلی هست حتما بگویند. زن محجوبانه از همه چیز تشکر میکند و از رسیدگی کادر درمان. مترجم ترجمه میکند که زن جوان یکهو میپرد توی صحبتها: «فقط یک درخواست دارم!» همه گوش تیز میکنند: «سلام من را هم به سیدقائد برسانید!»
🔹️سرم را میگیرم سمت پنجره تا بغض خفت شده بیخ گلویم رها شود. جای سالم توی صورت پر از بخیهی عبدالله نیست. حاج آقا کنار گوشش میگوید: «الان به خدا خیلی نزدیکی، برای ما دعا کن!» عبدالله اشک میریزد و با چشمهای بسته حرفهایش را میزند.
🔹️پرتاب میشوم به سکانسهای از کرخه تا راین و سعید، رزمندهی ایرانی که بعد از بهبود چشمانش با شنیدن یاد و نام امام اشک میریخت. در پاسخ به اینکه گریه برای چشمهایش ضرر دارد میگفت بگویید بدوزندشان. سعید نمیدانست عبدالله با چشمهای دوخته شده هم گریه میکند.
💻 Farsi.Khamenei.ir
هدایت شده از ،، احکام و مسائل شرعی ،،
﷽؛
#وضو چه فواید و آثاری دارد ؟
👈 برخی فواید #وضو را بیان میکنیم :
1⃣ آرامش
#رسولخدا صلیاللهعليهوآله فرمودند :
{ خشم از شيطان است و شيطان از آتش پديد آمده و آتش را با آب خاموش میشود ، وقتى يكى از شما خشمگين شود وضو گيرد . تماس آب با پوست اعصاب سمپاتيك و پاراسمپاتيك را متعادل میکند و سبب آرامش میشود. به خصوص اگر تماس با آب سرد صورت پذيرد }.
2⃣ طول عمر
#پيامبراكرم صلیاللهعليهوآله به يكي از #اصحاب خود فرمود :
{ هر چه مي تواني بيشتر طاهر (با وضو) باش تا خداوند عمرت را زيادتر كند }.
3⃣ درک ثواب شهداء
#پيامبراكرم صلیاللهعليهوآله فرمودند :
{ اگر مي تواني هميشه با وضو باشي اين عمل را ترك نكن چرا كه اگر با وضو از دنیا بروی ، شهيد محسوب می شوی }.
4⃣ موجب سفيد روئي در قيامت
#پيامبرخدا صلیاللهعليهوآله فرمودند :
{ مؤمنان در قیامت به خاطر وضو گرفتن و سجده درخشان و سفيد رو هستند و كافران سيه رويند }.
5⃣ بخشش گناهان
#امامکاظم عایه،السلام فرمودند :
{ وضوی نماز مغرب، كفاره گناهان صغيره است از اول صبح تا مغرب و وضوی نماز صبح ، كفاره گناهان صغيره شب تا صبح است }.
6⃣ ثواب شب زنده داردي
#پیامبرخدا صلياللهعليهوآله فرمودند :
{ كسي كه شب را با وضو بخوابد ، گويي تمام شب را به احياء و عبادت گذرانده است }.
7⃣ توبه از گناهان
در #روایت است که وضو روی وضو (بدون باطل شدن وضوى قـبلى) همانند نورى است بر روى نور ديگر ، و #امامصادق علیهالسلام فرمودند :
{ كسى كه وضو بسازد ، در حالى كه هنوز وضو دارد خداوند توبه او را تجديد مىكند ، در حالى كه هنوز استغفار نكرده باشد }.
#منبع کتب موجود در ستاد ملی ترویج احکام دین استان قم
┈┉┅━❀💌❀━┅┉┈
@Javanmardi_langarudi
🌐 کارشناس احکام و مسائل شرعی حجّت الاسلام والمسلمین سیّد شمس الدّین جوانمردی لنگرودی 🌐