eitaa logo
🇮🇷پی‌نوشت‌ و اخبار ایران🇮🇷
7 دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
4.1هزار ویدیو
68 فایل
نوشته‌‌های؛ خبری، فرهنگی، مذهبی، سیاسی، ورزشی، اقتصادی و... ملی منعکس و یا با #پی‌نوشت برای #تبیین و بهره‌برداری مناسب برای به چالش‌کشیدن آن‌موضوعات، برای اطلاع‌رسانی در این‌کانال درج‌می‌گردد
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ . اشعار ،با هشتک های هرشب تفکیک شده و بشرح زیر است: ................. .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... .................... . .................... . .................... .................. وقایع بعد از شهادت ............... ................................ آقا رسول الله * لطفا هشتک یا "کلمه آبی رنگ" فوق را لمس "کلیک کنید" و در پایینِ صفحه ،سمت راست، علامت ۸یا بالا (↑ و ↓)را بزنید و از اشعار آیینی بهرمند شوید .___ کانال باب الحسین (ع) https://t.me/Babolhusein گروه اشعار حسینی https://t.me/joinchat/TnNArTssrr8vRxab . گروه مخصوص کلاس آموزشی تفسیر زیارت عاشوراء و پاسخ به سوالات و شبهات مقتل امام حسین ع است. https://t.me/joinchat/1mMEyJCOrVMwYmI0 لینک کانال ضامن اشک @zameneashk ای دی برای پاسخ به سوالات مقتل @m_h_tabemanesh2 آی دی ارسال اشعار @Yaghoubian1349 .
. فرزنـد ابوتـراب تا علقمـه تاخت در وسوسـه ی آب ادب کرد نباخت هر عضو تنش که گشت سیراب فرات بخشید بـه نیزه یا کـه در راه انداخت .
. السلام علیک یا اباالفضل العباس یا باب الحوائج حاصل آه دل و خونِ جگر چشم تر است غم شیرین تو را اشک دو دیده ثمر است شور شیرین و غم لیلی و آه مجنون بی تمنای تو ای ماهِ حسین ، بی اثر است آسمان بهر تماشای رخت خم شده و چشم خورشید به دستان و به چشم قمر است دیده چون باز کنی روشنی روز شود پلک را تا که گشایی شب غم ها سحر است تا به چشمان عدو برق نگاهت افتد هیبت چشم تو از خیل سپه بیشتر است از سر شب چو نگهبان حرم بیداری از سر صبح علمداری و ، مشکت به بر است در تماشای حسینی و به خیمه نگران گاه اندوه تو از شعله ی سوزانِ در است بغض سنگین تو بشکافته از ضرب عمود علقمه شاهد این جاریِ خون جگر است در پس نخل چه پنهان شده خصم از ترست ضربه ی پشت سر از دشمنِ بس خیره سر است تن بی دست تو بر خاک بلا افتاده دل مولا ز تماشای سرت پر شرر است دست و پایت چه جدا گشت و سرت بشکستند وارث فرق علی بودی و این بس هنر است گر چه دیر است ولی لفظ " برادر " گفتی یا أخا گفتن تو غبطه ی اهل نظر است گفته بودی بدنم را به سوی خیمه مبر شرم من بیشتر از داغ غم این خبر است وقتی از علقمه برگشت به سوی طفلان هدیه ی او به همه اهل حرم چشم تر است ✍ .
. مستجاب است دعا در حرمت یا عباس چه غم از سختی دنیاست مرا با عباس مثل طوفان زده های شب دنیایم که می رسم با تو به آرامش دریا عباس آبرو یافته هر کس به شما رو زده است خاک پای علمت آبروی ما عباس هر کجا نام تو آنجاست غمی آنجا نیست می کند معجزه نامت همه جا یا عباس با تو حاجت نبرم پیش کریمان حتی به کسی نیست مرا حاجتم الا عباس نزنم دست به دامان کسی تا هستی دستگیر دل هر نوکر تنها عباس عشق هیأت شدم از عشق علم از وقتی که توانست بگوید لبم آقا عباس چه کسی مثل تو هر سال برآورده کند آرزوی دل ما، کرببلا را عباس مادرت ام بنین بود ولی بی تردید پسرش خوانده تو را حضرت زهرا عباس پرچمت مثل چراغی ست که بر هر خانه ست شود آن خانه حسینیه ی دلها عباس ✍ .
. مرثیه حضرت ابالفضل سلام الله علیه لب آبی و لبت داغ تر از خورشید است آنچه بعد از تو نبیند دل من امید است من چگونه خبرت را برسانم به حرم مانده ی بال و پرت را برسانم به حرم همچنان دخترم از خیمه تو را می خواند خواهرت منتظر آمدنت می ماند هلهله ها خبر از دست بریده داده خبرم را به حرم قدِ خمیده داده قامتم از غم بی دستی تو تا مانده کوهی از تیر به روی بدنت جا مانده بدنت پر شده از تیر تماشا سخت است حرِکت دادن این جسم از اینجا سخت است فرصت کندن تیر از تن تو نیست مرا طاقت هلهله ی دشمن تو نیست مرا بروم پیکر بی دست تو را پس چه کنم کینه ی دشمن بد مست تو را پس چه کنم تن بی دست تو با نیزه لگد کوب شده حرمله با غم تو حال دلش خوب شده .
. چشم بر راه تو ماندند پریشانی چند ناله دارند تو را دست به دامانی چند کاش باران بزند تا که بشویَد ما را شرم دارد زِ شما چشم پشیمانی چند به کجا این سرِ شب خاک به سر میریزی تا کنارِ تو گشاییم گریبانی چند گریه کردیم در این خیمه و آرام شدیم چه لطیف است هوا در پسِ بارانی چند من که از روضه‌ی تان هیچ نمیفهم هیچ تا به پایم نرود خار مغیلانی چند غیر تو حال حرم را چه کسی می‌فهمد کاش آواره شوم بین بیابانی چند هرچه داریم حسین است حسین است حسین خوشبحال جگر بی سر و سامانی چند حتم دارم که بیایی شب عباسِ شماست بشنوم از لبت ای کاش " عموجانی" چند (حسن لطفی)✍ .