eitaa logo
ساندویچ فلسفه
8.6هزار دنبال‌کننده
115 عکس
106 ویدیو
18 فایل
🍔 فلسفه اسلامی، فلسفه غرب و فلسفه‌های مضاف را در سه سطح تجربه کنید: 🧠 عمومی علاقه‌مندان به تفکر 🪵 نیمه‌تخصصی علاقه‌مندان به فلسفه و مبانی علوم 📚 تخصصی ویژه دانش‌پژوهان علوم عقلی 👥گروه t.me/philosophy_Sandwich_Group 👤مدیر @Philosophy_Sandwich_Admin
مشاهده در ایتا
دانلود
فرایند تکوّن طبیعت‌گرایی روش‌شناختی در تاریخ تفکر غرب.pdf
915.5K
📝 | فرآیند تکون طبیعت‌گرایی روش‌شناختی در تاریخ تفکر غرب ➖ طبیعت‌گرایی در اواخر یونان باستان ➖ نفوذ ارسطو و طبیعت‌گرایی قرون وسطی ➖ طبیعت‌گرایی عصر جدید (فرانسیس بیکن، کپلر، نیوتن، دکارت) ➖ طبیعت‌گرایی فیزیک کلاسیک با نگاه دئیستی ➖ طبیعت‌گرایی جدید با نظریه تکامل ✏️ دکتر 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
🔖 قسمت قبل | نقد و بررسی مکاتب اخلاقی ۲۱ 🧩 دیگرگرایی (واقع‌گرایی) ۲نقد و بررسی دیگرگرایی ۱. چرا عاطفه؟ ‌این كه عاطفه را به عنوان ملاك قرار دهیم، دلیل منطقی ندارد. انسان دارای انواعی از خواسته‌ها است. برخی از آنها غریزی است و برخی دیگر عاطفی و اجتماعی. به چه دلیل تأمین خواسته‌های نوع اول خیر اخلاقی نیست اما تأمین خواسته‌های نوع دوم خیر اخلاقی است. آیا این فقط یك امر قراردادی است، یا آنكه دلیلی منطقی دارد؟ ۲. نادیده گرفتن خواسته‌های عقلانی ‌افزون بر این، گویا عاطفه‌گرایان تصور كرده‌اند كه ما فقط دو چیز داریم: عاطفه و غریزه. و در این میان، حق تقدم را به عاطفه داده‌ و آن را ملاك اخلاق دانسته‌اند. در حالی كه ما انگیزه‌های دیگری نیز داریم. خواسته‌های دیگری هم كه فراتر از غرایز و عواطف هستند در ما وجود دارد، آنها را هم باید بررسی كنیم. خواسته‌هایی كه آنها را به كمك عقل می‌توانیم درك كنیم و به وجودشان پی ببریم و عقل هم حكم می‌كند كه آن خواسته‌ها دارای ارزش بیشتری هستند. به تعبیر دیگر، به جای عاطفه، چرا عقل را كه به راستی معیار امتیاز انسان از حیوان است، به عنوان ملاك ارزش نپذیریم؟ ۳. عدم جامعیت ‌اشكال دیگر این است كه بر اساس این مكتب، اخلاق منحصر به مسائل اجتماعی و روابط گروهی خواهد شد. لازمه این سخن این است كه سه قسم دیگر از افعال انسانی را از دایره ارزش‌گذاری‌‌های اخلاقی بیرون بدانیم. یعنی افعالی كه هر فردی در رابطه با خودش انجام ‌می‌دهد و سود و زیان آنها به خودش بر می‌گردد؛ افعالی كه مربوط به روابط بین او و خداوند هستند و افعالی كه متعلق آنها محیط زیست، به معنای عام كلمه، اعم از حیوانات، جنگل‌ها، مراتع، دریاها و امثال آن، هستند. 📘، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ۲۰۸-۲۱۱ 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
مدرنیته و علت غایی.mp3
32.61M
| مدرنیته و علت غایی 03:03 سرنوشت علم بعد از گالیله 07:12 مغالطه انکار زمین‌محوری 08:47 ثمرات حذف علت غایی 11:14 شبهه تحول جهان و ثبات الهی 13:49 انکار الهیات مسیحی 15:14 انکار حرکت از قوه به فعل 19:12 ارتباط اروپا با جهان اسلام 👤 دکتر 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
🖼 | علامه طباطبایی: 📌 خلقت انسان بر اساس رنج و مشقت است، هیچ شأنى از شؤون حیات را نخواهى دید که توام با تلخی‌ها و رنج‌ها و خستگی‌ها نباشد، از آن روزى که در شکم مادر روح به کالبدش دمیده شد، تا روزى که از این دنیا رخت بر می‌بندد، هیچ راحتى و آسایشى که خالى از تعب و مشقت باشد نمی‌بیند، و هیچ سعادتى را خالص از شقاوت نمی‌یابد، تنها خانه آخرت است که راحتی‌اش آمیخته با تعب نیست. 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
📲 | رابطه علم و دین از دید عالمان معاصر غربی ۱. استقلال علم و دین ۲.تعارض علم و دین ۳. منکر اصالت دین ۴. مکمل‌بودن علم و دین ۵. فهم دین با زبان علم 📘 ، خداباوری از منظر اندیشمندان معاصر غربی، ۱۷-۲۲ 📚 | | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
نسبت خدا با مکان.mp3
5.37M
🪐 | نسبت خدا با مکان آیا خداوند در لامکان است؟ چطور او داخل و خارج اشیاء است؟ 03:23 اشتباه ذهن 04:21 تعبیر صحیح (و هو معکم) 06:04 دیدگاه اضافه اشراقی 06:48 تنظیر: نسبت نفس با بدن 09:00 هستی، جلوه‌ی وجود خدا 👤 دکتر 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
🔍 | دیدگاه جان لاک پیرامون علیت 🧐 آنچه از عبارات لاک ظاهر است، آن است که مفاهیم علت و معلول هم از راه احساس حاصل می‌شود و هم از راه درون‌نگری. او می‌گوید اگر توجهی به تحول مستمر اشیاء بکنیم، مشاهده می‌کنیم که اشیاء بسیاری، چه کیفیات و چه جواهر، آغاز به بودن می‌کنند و وجودشان را از تأثیر و عمل بعضی اشیای دیگر دریافت می‌کنند. از این مشاهده، تصوراتمان را از علت و معلول به دست می‌آوریم. آنچه را که هر تصور بسیط یا مرکبی را ایجاد می‌کند، علت می‌خوانیم و آنچه را که ایجاد شده است، معلول. 🔥 مثلا چون در جوهری که موم نام دارد مشاهده می‌کنیم که میعان که تصوری است بسیط بر اثر درجه معینی از گرما حاصل شد، تصور بسیط گرما را در نسبت با میعان موم علت می‌نامیم و میعان را معلول. همین طور چون مشاهده می‌کنیم که جوهری نظیر چوب که مجموعه ای معین از تصوراتی بسیط است بر اثر آتش تبدیل به جوهری دیگر به نام خاکستر می‌شود که تصور مرکب دیگری است مشتمل بر مجموعه‌ای از تصورات بسیط؛ آتش را در نسبت با خاکستر، علت و خاکستر را معلول می‌دانیم. 📗 ، فلسفه تجربی انگلستان، ۵۲ 📚 | | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌏 | جریانات زیرزمینی ذهن فیزیکدان‌ها ➖ جریان‌های فلسفی‌ای که در پس زمینه ذهن فیزیکدان‌ها در تصمیم‌گیری‌های آن مؤثر است. 👤 پروفسور 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
🔖 قسمت قبل | نقد و بررسی مکاتب اخلاقی ٢٢ 🧩 قدرت‌گرایی (واقع‌گرایی) ۱ 📌 فردریش نیچه، یكی از فیلسوفان و اندیشمندان بزرگ آلمانی است كه در قرن بیستم توجه بسیاری از اندیشمندان غربی را به خود جلب كرد. آندره مالرو، نویسنده معاصر فرانسوی درباره اهمیت و جایگاه اندیشه‌های وی در فرهنگ غرب می‌نویسد: «اندیشه‌های بنیادی قرن بیستم یا از آنِ ماركس است یا از آنِ نیچه». دیدگاه اخلاقی وی،‌ به دلیل نقش محوری و بنیادینی كه به مفهوم «قدرت» می‌دهد، به نام قدرت‌گرایی یا قدرت‌طلبی معروف شده است. 🪜اصول اخلاقی نیچه ۱. تنفر از اخلاق مسیحی‌ ‌نیچه‌ اخلاق مسیحی را «اخلاق زوال» می‌نامید؛ و آن را اخلاقی می‌دانست كه ثمره‌ای جز انحطاط انسانیت و تمدن انسانی ندارد؛ زیرا مسیحیت اهانت و تحقیر به غرایز اصلی حیات را تعلیم می‌دهد. اخلاق‌ مسیحی پدید آورنده انسان‌های انحطاط یافته‌ای است كه نسبت به زندگی و حیات انسانی تنفر دارند و آن را انكار می‌كنند. اخلاق مسیحی همه همت و هنر آن این است كه از رشد و پیشرفت مردان برجسته منع كند و ظهور ابرمرد را ناممكن جلوه‌‌گر سازد. مسیحیت به همه آنچه كه طبیعی، فطری و غریزی‌ است دست رد می‌زند. اساس مسیحیت بر پایه دشمنی با طبیعت و فطرت است. ۲. نابرابری طبیعی انسان‌ها نیچه بر این عقیده بود كه مردم از هیچ جهتی با یكدیگر مساوی نیستند و فریاد برابری و مساوات را معلول ضعف و ناتوانی طرفداران این ایده می‌دانست و به همین دلیل بودكه با نظام دموكراسی كه اشراف و قدرتمندان را هم سطح مردمان عادی می‌سازد،‌ به شدت، مخالفت می‌كرد. وی نظریه خود را مستند به مشی طبیعت كرده و می‌گفت: «طبیعت از برابری نفرت دارد.» ۳. اخلاق سروران و اخلاق بندگان ‌وی انسان‌ها را به دو دسته اكثریت و اقلیت تقسیم می‌كرد و بر این باور بود كه اكثریت باید فقط وسیله‌ای باشند برای عز و علو اقلیت، و نباید آنها‌ ‌را به عنوان كسانی كه دعوی مستقلی بر سعادت یا رفاه دارند در نظر گرفت. ‌نیچه‌ معمولاً از مردم عادی به عنوان مشتی بی‌سر و پا نام می‌برد و مانعی نمی‌بیند كه برای پدید آمدن یك مرد بزرگ این مردم رنج بكشند. ‌نیچه‌ تأكید می‌كند كه عوام الناس و مردم عادی صرفاً وسیله‌ای برای عزت و برتری اشراف هستند. ۴. معیار اخلاق ‌نیچه بر این باور است كه برای تشخیص فضایل و رذایل اخلاقی باید دید كه چه كاری موجب تقویت حس قدرت‌طلبی ما می‌شود و چه كاری موجب تضعیف این حس می‌شود: كارهای نوع اول، فضیلت و كارهای نوع دوم، رذیلت به حساب می‌آیند. خود وی در تعریف «خوب» و «بد» اخلاقی می‌گوید: «نیك چیست؟ آنچه حس قدرت را تشدید می‌كند، اراده به قدرت و خود قدرت را در انسان. بد چیست؟ آنچه از ناتوانی می‌زاید. نیك بختی چیست؟ احساس این كه قدرت افزایش می‌یابد؛ احساس چیره شدن بر مانعی. خلاصه اینکه ناتوانان و ناتندرستان باید نابود شوند. این است نخستین اصل بشر دوستیِ ما.» 📘، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ٢١١-٢١٦ 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
شناخت مقوله متی.mp3
11.68M
🗞 | شناخت مقوله متی تعریف مقوله متی تفاوت متی و زمان جایگاه زمان در حکمت متعالیه 👤 دکتر 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
30.85M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🪜 | سه مرحله فکر بشر از دیدگاه آگوست کنت ➖ نقد و بررسی ➖ اگر بشر پدیده‌ها را به خدا یا ذات اشیاء نسبت می‌داد ریشه در جهلش داشت یا اینکه این دو نوع تحلیل نسبت به یک مسئله است؟ 👤 استاد 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌡 | با نفی علوم غیر تجربی ریشه‌ی علم تجربی زده می‌شود. ➖ خود علوم تجربی مبتنی بر مبادی‌ای هستند که هیچکدام تجربی نیستند. 👤 استاد 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
🔖 قسمت قبل | نقد و بررسی مکاتب اخلاقی ٢٣ 🧩 قدرت‌گرایی (واقع‌گرایی) ۲نقد و بررسی اصول اخلاقی نیچه ۱. نقاط قوت قدرت‌گرایی: ‌نظریه اخلاقی ‌نیچه‌،‌ علی‌رغم سستی‌ها و كاستی‌هایی كه دارد، خالی از نكات آموزنده هم نیست. تأكید بر عزت و كرامت انسانی ـ كه در اسلام عزیز نیز فراوان بدان اشاره رفته است ـ از نقاط قوت این دیدگاه به شمار می‌رود. همچنین می‌بینیم كه ‌نیچه‌ ارباب كلیسا را به دلیل توصیه به ریشه‌كنی غرایز سرزنش می‌كند و معتقد است روش درست در برخورد با غرایز سركش، مهار آنها است نه نابودسازی آنها. ۲. واكنشی در برابر اخلاق مسیحی: نیچه در این باره می‌گوید: «از دیدگاه من، مسیحیت نهائی‌ترین صورتِ تصورپذیر تباهی است، من مسیحیت را نفرین و لعنتی عظیم می‌نامم.» به نظر می‌رسد كه انتقاد نیچه از نظام اخلاقی مسیحی و رواقی تا اندازه‌ای قابل توجیه باشد و افراط در حالت تواضع و تسلیم و انقیاد و سر به زیر بودن در اخلاق مسیحی و رواقی ناپذیرفتنی است. ‌با این همه، متأسفانه،‌ خود نیچه نیز به وادی تفریط گرائید و با مطلق دانستن ارزش قدرت و بی‌ارزش پنداشتن هر گونه ترحم و عطوفتی،‌ با عقل سلیم به مخالفت پرداخته است. به عبارت دیگر، برای فرار از چاله ظلم پذیری به چاه ظلم كردن و ستمگری سقوط كرده است. وی حسن و قبح ذاتی عدل و ظلم را نادیده گرفته و‌ ‌لذا حتی كارهای عادلانه‌ای كه عامل ضعف یا معلول آن باشند، بد و كارهای ظالمانه‌ای كه علت یا معلول قدرت باشند،‌ خوب می‌داند. ۳. تكیه بر تكامل داروینی: ‌برخی از نویسندگان، با استناد به كلماتی از نیچه،‌ بر تأثیرپذیری وی از نظریه تكاملی داروین صحه گذاشته‌اند. اما نیچه در برخی از سخنانش به شدت بر نظریه داروین می‌تازد و می‌گوید گزینش طبیعت به نفع «نیرومندتران» و «نیك بنیادتران» نیست. در عین حال اشكال اساسی به این نظریه اخلاقی این است كه می‌خواهد قانون اخلاقی را به قانون حاكم بر یك واقعیت طبیعی و غیر اختیاری تشبیه كرده و بر اساس قانون طبیعت، قوانین اخلاقی را استخراج كند. و حال آن كه طبیعت بی‌جان و عاری از انگیزه نمی‌تواند مبنایی برای اخلاق،‌ كه در آن نیت و انگیزه و اختیار نقش محوری دارد،‌ قرار گیرد و ملاك خوبی و بدی افعال دانسته شود. قلمرو طبیعت، قلمرو پدیده‌های جبری و موجودات بی‌اراده و بی‌شعور است؛ در حالی كه قلمرو اخلاق و قوانین اخلاقی، قلمرو پدیده‌های انتخابی و اختیاری است و قوام اخلاق به ادراك و اختیار و شعور و انتخاب و نیت و قصد و امثال آن است. ۴. فروكاستن منزلت انسانی در حد درندگان: ‌قدرت‌گرایی نیچه شباهت زیادی با لذت‌گرایی حسی آریستیپوس دارد. آریستیپوس «لذت» را صوت طبیعت و لذت‌جویی را امری مطابق فطرت و طبیعت آدمی می‌پنداشت و در نتیجه ارزش آدمی را تا سطح حیوانات و چهارپایان تنزل می‌داد. و نیچه نیز بر این پندار است كه قدرت و قدرت‌طلبی صوت طبیعت و مقتضای فطرت و طبیعت آدمی و قانون حیات است، و در نتیجه ارزش آدمی را تا حد حیوانات درنده پایین می‌آورد. مكتب ‌آریستیپوس‌ بُعد شهوانی آدمی را تقویت می‌كرد و مكتب نیچه بُعد درنده‌خویی او را. و هر دو مكتب در حقیقت به یكسان اساس ارزش اخلاقی را نشانه گرفته و آن را نابود می‌كنند. بر اساس نظام اخلاقی ‌نیچه‌ به هیچ وجه نمی‌توان از این دو اصل اخلاقی مورد قبول همه نظام‌های اخلاقی و همه انسان‌های عاقل كه «عدالت خوب است» و «ظلم بد است» دفاع كرد. 📘، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ۲۱۶-۲۱۹ 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکم‌ناپذیری ذات الهی.mp3
83.07M
👥 | حکم‌ناپذیری ذات الهی آیا ذات الهی بدون تعین، حکم‌ می‌پذیرد؟ فرق این نظریه با تنزیه و تشبیه شواهد روایی بر این مسئله اشکالات این نظریه و پاسخ به آن 👤 ارائه: دکتر 👤 ناقد: دکتر 👤 ناقد: استاد 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌡 | جنگ غزه به خوبی ذات متافیزیک غربی را نشان داد. ➖ امروز مشکل جهان بد اخلاقی نیست بلکه بی‌اخلاقی و بی‌متافیزیک‌شدن اخلاق است. 👤 دکتر 📚 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
🖼 | علی صفایی حائری: 📌 غم‌ها را نمی‌توان کم کرد، باید خودت را زیاد کنی. 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
| اندیشه دیالکتیکی هگل ✂️ در زندگی عملی و نزد فهم همگانی، هر چیزی از چیزهای دیگر جداست و با خود یکی است و همه چیزهای دیگر را نفی می‌کند [یعنی انسان عادی فقط کثرت می‌بیند و اشیا را متباین به تمام ذات می‌یابد] اما اگر درست فکر کنیم می‌یابیم که تصور یک چیز جدا از همه چیز، بیهوده است. ⚔ باید با کمک فلسفه نظری [یعنی فلسفه مورد نظر هگل در بخش عقل نظری؛ فلسفه دیالکتیکی هگل] فاهمه را ارتقا داد و به مرتبه عاقله رسید. یعنی باید از فهم محدود به اندیشة دیالکتیکی رسید تا ذهن ببیند که هر مفهومی چگونه در دل خود ضد خود را به همراه دارد و زاينده ضد خويش است. 💥 هگل در شرح اندیشه دیالکتیکی، واژه «تضاد» را به حدّ آزاردهنده‌ای به کار می‌برد. از نظر هگل، هر مفهوم متعلق به فهم ]هر یک از مقولات فاهمه[ از راه «قدرت منفی»، راه‌گشا به يک تضاد می‌شود؛ یعنی وقتی مفهوم، سختی و بسته بودن خود را از دست می‌دهد، تضاد درون آن آشکار می‌شود و راه به ضد خويش می‌گشايد. ♾ هگل می‌گوید اگر کمی در مفهوم محدود (کران‌مند) دقت و اندیشه کنید، کم‌کم این مفهوم، سختی و محدودیت و بسته بودن خود را از دست می‌دهد و از دل آن، مفهوم «بی‌کران» یا «نامحدود» بیرون می‌آید و این «تولدِ ضدِ محدود از دل محدود»، ماهیت محدود و نامحدود را بر ما پدیدار می‌کند. 🌀 شاید هگل چیزی شبیه آنچه را ما در متضایفان می‌گوییم قصد کرده است. باید توجه داشت که در فلسفه هگل، ذهنی همان عینی و عینی همان ذهنی است. طبیعتا در چنین فلسفه‌ای، روابط فلسفی به روابط منطقی تبدیل می‌شوند و با کشف روابط مفاهیم، واقعیات کشف می‌شوند [واقعی همان مفهوم است و مفهوم همان واقعی یا واقعیت]. 📙 و ، تاریخ فلسفه، ج۷، ۱۶۹-۱۷۹ 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❗️ | ظلمی که به اسم تساوی حقوق زن و مرد در حق زنان غربی شد! 🥀 زن آمریکایی: ای‌کاش یک زن خانه‌دار بودم و توی خونه بچه‌داری می‌کردم به جای اینکه مثل الان مجبور باشم برده شرکتی باشم که هیچ اهمیتی برام قائل نیست... 🌹 شهید مطهری: 🔻 زن و مرد دو ستاره‌اند در دو مدار مختلف، هرکدام باید در مدار خود و فلک خود حرکت کند. شرط اصلی سعادت هریک از زن و مرد و در حقیقت جامعه بشری، این است که دو جنس هریک در مدار خویش به حرکت خود ادامه دهند. 🔻 تساوى حقوق زن و مرد حقیقتى مسلّم است، امّا تشابه و همانندى آن، نادرست و غیرممکن؛ زیرا با توجّه به ساختار آفرینشى زن و مرد و ویژگى ها و نیازهاى جسمى و روحى آنان، حقوق مشابه، نه ممکن است و نه سزاوار. 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات
🔖 قسمت قبل | نقد و بررسی مکاتب اخلاقی ٢۴ 🧩 تطور‌گرایی (واقع‌گرایی) 💠 در حقیقت مبدع و طراح اصلی این نظریه، اسپنسر انگلیسی است. وی به دنبال آن بود كه اخلاق طبیعی جدیدی را جایگزین اخلاق ناشی از عقاید كهن کند‌. و بر این باور بود كه قانونی اخلاقی كه سازگار با اصل تنازع بقا و انتخاب طبیعی نباشد، از همان ابتدا، بیهودگی و یاوه بودن خود را نشان داده است. رفتار خوب یا رفتار بد را باید بر اساس تطابق یا عدم تطابق آن با مقاصد حیات تعریف و تبیین كرد. 🗿 او معتقد بود ‌انسان اولیه خودگزین بوده و تنها به لذت شخصی خودش می‌اندیشید. انسان در نخستین مرحله تكاملی خود، همه چیز و همه كس را تنها برای خود می‌خواسته است. اما در اثر قانون تطور، آدمیان تكامل پیدا كرده و به مرحله‌ای از رشد و انسانیت رسیدند كه سود و لذت دیگران نیز برای آنان اهمیت دارد. 🔚 از دیدگاه ‌اسپنسر‌، رفتار، به طور كلی و در یك تعریف عام، عبارت است از كاری كه ناظر به غایت و هدفی است. اما هر اندازه كه در نردبان تكامل به پله‌های بالاتری صعود كنیم، شاهد كارهای هدفمند بیشتری خواهیم بود: كارهایی كه در جهت خیر و صلاح فرد یا نوع انسانی هستند‌. او در یک تقسیم‌بندی رفتار را به نیمه متکامل و کاملا متکامل و اخلاق را به نسبی و مطلق تقسیم می‌کند. ✍ نقد و بررسی تطورگرایی ۱. مبنایی اثبات ناشده؛ ‌نخستین ایراد این مكتب این است كه مبتنی بر فرضیه‌ای اثبات ناشده است. این فرضیه كه قانون تطور در طبیعت ثابت است یا نه، هر چند یك فرضیه مشهور و گرایشی مسلط در نزد زیست شناسان است، اما تاكنون هیچ دلیل قاطعی برای اثبات آن اقامه نشده است. ۲. دلیل بی‌ربط؛ ‌حتی اگر بپذیریم كه قانون تكامل در طبیعت امری مسلم و قطعی است، باز هم منطقاً نمی‌توان این قانون را، به صرف این كه در طبیعت جریان و سریان دارد، به عالم اخلاق نیز سرایت داد. مسائل اخلاقی یك سلسله مفاهیم خاصی است كه مربوط به اختیار و اراده انسان است. در حالی كه این قانون، قانونی است مربوط به طبیعت بی‌شعور و بی‌اراده كه همه فعل و انفعالات آن به صورت جبری تحقق می‌یابد. یك قانون جبری طبیعی چگونه می‌تواند منشأ ارزش‌های اخلاقی، كه قوام آنها به اراده و اختیار و نیّت است، شود. ۳. همان دیگرگرایی است؛ ‌حتی اگر از دو اشكال پیش‌گفته نیز صرف نظر كنیم، حاصل این نظریه این است كه انسان‌ها در این مرحله از تكامل خود، دارای عاطفه دیگرگزینی هستند. و انسان اخلاقی به كسی گفته می‌شود كه در تزاحم میان منافع و لذات شخصی و فردی‌اش با منافع و لذات گروهی و اجتماعی جانب اجتماع و گروه را مقدّم بدارد. اما این سخن چیزی جز همان مدّعای مكتب دیگر‌گرایی نیست. در نتیجه همان اشكالاتی كه بر آن مكتب وارد بود، بر این مكتب نیز وارد خواهد شد. 📘، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، ۲۲۱-۲۲۹ 📚 | 📮 ایتا | تلگرام | اینستاگرام | آپارات