eitaa logo
مداحی‌پلیر
240 دنبال‌کننده
19 عکس
66 ویدیو
0 فایل
- بسم‌الله - هر کس پیِ درمان غمش کاری کرد من ، نام تورا بردم و آرام شدم .. - بخونیدمداحی/مولودی‌پلیر - بقول یه بنده‌خدایی آدم باس ساقی هزارنفر باشه و مستِ یکی ؛
مشاهده در ایتا
دانلود
to-che-kardi.mp3
3.88M
جانِ من است او؛ سیو نکنیدش.
4_6014635775700765342.mp3
11.9M
خوشا به این عمر ، که با علی و اولادش می‌گذرد ؛ عیدتون‌مبارکا💚' |
14030426-2-16.mp3
6.9M
شبیهِ مولا همه‌چی‌تمام بودی :)
[WWW.FOTROS.IR]ma1402043003.mp3
21.92M
فتنه‌ها اگه برملا شد ، به همتِ دختر مرتضی شد !
مداحی‌پلیر
#حاج‌محمودکریمی #مولودی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ای که به عشق و جنون معنایی تازه بخشیدی .. خوش‌آمدی ! یارحمت‌الله‌الواسعه🤍
مداحی‌پلیر
من زاده شدم تا که تو را دوست بدارم ..
بعد از شهادت زهـرا، امشب علی اول بار است که پس از سال‌ها بالاخره لبخند زده. طفل قنداق‌پیچ را به آغوش کشیده؛ در گوشش اذان زمزمه کرده؛ گلویش را بوییده و بازوهایش را بوسیده. زنان بنی‌کلاب شنیده‌اند. آمده‌اند به خوش‌باش. آمده‌اند به دیدن طفل. به دست‌های سپید مرمرین‌اش که نقل گعده‌های قبیله شده. زنان بنی‌کلاب برایش بازوبند آورده‌اند. زنان بنی‌کلاب حسودند. از همان اول، چشم دیدن ام‌البنین را در بیت علی نداشتند. حالا او برای علی، شیرپسری زیبا و سیاه‌چشم آورده. ماه کامل انگار. درخشان. کشیده ابرو. سرخ‌ گونه. زنان بنی‌کلاب پچ‌پچ میکنند. ام‌البنین بی‌اهمیت، میخندد. رسم عرب است که دست‌های نوزاد را حنا بگذارند. برای امان از گرمای بادیه. گذاشته‌اند. دست‌های پسرک سرخ سرخ است. سرخ حنا. دست‌های پسرک خضاب شده. زنان بنی‌کلاب شورچشم‌اند. پچ‌پچه میکنند و ‌به‌ گوشه چشم نگاهش میکنند و زیرلب، وردهای تاریک می‌‌پراکنند. دیدی چه دست‌های سرخی داشت. دیدی چه گلوی برف‌گونه‌ای. بازوان علی بود گویی. چشم‌های ابوطالب انگار. زنان بنی‌کلاب می‌روند. پسر می‌زایند. یک به یک. پشت به پشت. به بغض علی. به حسادت عباس. پسران قد کشیدند و مرد شدند. لشکری شدند. لشکر بزرگ قبیله. به عراق رفتند. آخرالامر مردی از همین بنی کلاب در عراق، راه آب به عباس بست. شمر نام. گفت که به گلویش آب نرسد. گفت که چشمان سیاهش تاریک شود. گفت که بازوهای مرمرین‌اش را بیاورید که سال‌ها فخر طایفه ماست. پسرک حالا کنار شط افتاد. پسران زنان بنی‌کلاب بالای سرش پچ‌پچه میکنند. چه گلوی برف‌گونه‌ای. چه دستان سرخ خضاب شده‌ای... «مهدی مولایی»
خدا او را برای لبخندِ حسینش کنار گذاشته بود :) روزتون مبارکک💙'