⭕ پویش شعر «برای وطن»
من نه حزب بادم
من همان بارانم
که ببارم کمکی قدر خودم
تا بیاید یوسف!
طاهره_موحدی(مهدا)
⭕️ اینجا محفلی برای شاعران شعرهایی از جنس صبر،مقاومت ،ایثار است.
⭐️از شما شاعران پر ذوق دعوت می شود که ...
⭕️ شعرهای خود را در قالبهای
🍃تک بیتی
🍃دوبیتی
🍃رباعی
🍃قصیده
🍃غزل
🍃شعر نو
برای ما بفرستید تا ضمن انتشار در شبکه های اجتماعی، در ایجاد روحیه ی حماسی
و نشاط دینی میان ملت سهیم باشید.👇
@morning_rain_1403
اینجا سرای شعر شبکه نویسندگان است.
https://eitaa.com/PoetryHall
#پویش_شعر_وطن
هان از چه چنین بر وطنم تاخته ای؟
وقتی در هر نبرد خود باخته ای
تاریخ بخوان ببین کجا آمده ای
ایرانی را هنوز نشناخته ای!
🌼خاطره شیوندی
در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇
https://eitaa.com/PoetryHall
#پویش_شعر_وطن
اگرم اذن دهد رهبر فرزانه ما
جان خود را بدهم بهر وطن ،چون شهدا
من ز نسل شهدای وطن ایرانم
تشنهی غلت زدن در وسط میدانم
🌼طاها
در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇
https://eitaa.com/PoetryHall
#پویش_شعر_وطن
سنگری دارم که نامش خانه است
هستی من حفظ این کاشانه است
پشت سنگر چای را دم کرده ام
من خبرها را کمی کم کرده ام
دور کردم خانه را از اضطراب
خوانده ام با بچه ها هر شب کتاب
در هیاهو و صدا از روبرو
میروم آرام و میگیرم وضو
کودکم بالا رود بر دوش من
افسرِ آینده در آغوش من
بوی عطر قورمه سبزی شد بلند
سنگرم را دور کردم از گزند
روزها گل های من سرزنده اند
دشمنان کشورم بازنده اند
میدهد آزارشان لبخند ما
روسری ها میشود سربند ما
مادری را دوست دارم مثل نور
گرم هستم، عاشق و سنگ صبور
کودکم بر دامن سبزم پرید
پرچم زیبای ایران را کشید
دخترم بازی کند در جانماز
شکر میگویم خدا را در نماز
عشق و ایمان غصه را سرکوب کرد
حال فرزندان من را خوب کرد
زندگی جاری ست در میدان جنگ
میزنم هر روز بر این خانه رنگ
جنگ تحمیلی نشان ضعف نیست
حاضر میدان بزمِ رزم کیست؟
درس مادر بودنم را خوانده ام
پای این سنگر تماما مانده ام
دست هایم روبه سوی آسمان
میهنم تا آخرش زیبا بمان...
🌼زهره_قاسمی
@shaeranehowzavi
در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇
https://eitaa.com/PoetryHall
#پویش_شعر_طنز_مقاومت
با اذن که آمدی به کاشانهی ما؟!
بیچاره شوی دشمن بیگانهی ما
ای قوم که هست قدمت بودنتان
اندازه ی آفتابه ی خانهی ما!😅
#سیدعلی_نقیب
https://eitaa.com/seyedali_naghib
در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇
https://eitaa.com/PoetryHall
#پویش_شعر_طنز_وطنی
این موشکمان مختصری بود هنوز
بر ظلم و ستمها تشری بود هنوز
میگفت سحر: وعدهی اصلی مانده
این را که تو خوردی سحری بود هنوز
#محمد_علیان
خنده بر هر درد بی درمان دواست
چه برسه به اسرائیل😉
عزیزان شاعر می توانند اشعار طنز خود را در قالب های مختلف اعم از:
🌻قصیده
🌻غزل
🌻رباعی
🌻مثنوی
🌻نو
🌻سپید
برای ما بفرستید تا ضمن انتشار در شبکه های اجتماعی، در ایجاد روحیه ی حماسی
و نشاط دینی میان ملت سهیم باشید.👇
@morning_rain_1403
در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇
https://eitaa.com/PoetryHall
پویش_شعر_وطن
برای ایران همیشه سرافراز⭐️
در سینه ات داری خروش رود کارون را
در عمق رگهای تو دیدم موج جیحون را
در آسمان بی کران، غوغای سجیلت
چون تیر آرش می شکافد قلب صهیون را
در معرکه إنا فتحنا خواندی و دشمن
از ضربه ی تیغ تو فهمیده شبیخون را
با خطبه ثابت کرده بانوی دیار تو
از کربلا آموخته لحن رجزگون را
دامان همسایه به زودی سبز خواهد شد
وقتی بگیری از کلاغان باغ زیتون را
من از طنین خنده مظلوم فهمیدم
نور تو روشن می کند چشمان محزون را
حتی بهار گل فشان هم غبطه خواهد خورد
وقتی تماشا می کند این خاک گلگون را
🌼فرزانه_قربانی
@shaeranehowzavi
در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇
https://eitaa.com/PoetryHall
صبحت پر از عطر پیروزی💫
(مهدا)
در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇
https://eitaa.com/PoetryHall
#پویش_شعر_وطن
مباد مسخ شدن در شبِ سراب، به پیش!
آهای لشکر بیتابِ آفتاب، به پیش!
نمانده راه زیادی به فتح این قلّه
مگرد مستِ دهاندرههای خواب، به پیش!
مباد لانه کند در دل تو نیرنگش
که کرکسیست پسِ جلد این عقاب، به پیش!
بیا به تاخت بتازیم در دل ظلمت
که صبح منتظر ماست، همرکاب به پیش!
به آسمان بنگر، گرچه سر به سر ابریست
کمان کشیده به پرتاب یک شهاب، به پیش!
جهان، جهانِ زیان است، پس خیال مکن
که بسته راهِ تو را حرف ناحساب، به پیش!
حسین(ع)این طرف و هرچه تیرگی آن سو
مشخص است، نمان ماتِ انتخاب، به پیش!
زنانِ عاشقِ بانوی نور و آب، به گوش!
آهای لشکر مردان بوتراب، به پیش!
اگرچه پیچ و خم و سنگ و صخره بسیار است
هنوز میرود این رود با شتاب به پیش
اسیرِ پرسش بیپاسخ است هر بنبست
مباش بند سوالات بیجواب، به پیش!
گشوده رو به تو آغوش، پرچمِ میهن
بدون واهمه، سرباز انقلاب، به پیش!
🌼میثم_داودی
@adabqom
در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇
https://eitaa.com/PoetryHall
#پویش_شعر_وطن
ایستاده در طوفان✨
منم آن کودک دهه شصتی
دختر روزهای بمباران
کام من را به تربت آغشتند
نام من را گذاشتند ایران
سوت خمپاره، نالۀ آژیر
توی گوشم هنوز جا مانده
طفل نوپای آن زمان امروز
مادری شد که روی پا مانده
منم آن کودک دهه شصتی
با همان خاطرات سرخ و سیاه
در همان زیرپلۀ تاریک
کوچه پس کوچههای نیروگاه..
موشک از روی بام رد میشد
پدرم رفته بود نخلستان
در صف پیت نفت یخ میزد
مادرم صبحهای بعدِ اذان
جنگ ما را سوار وانت کرد
با خودش برد ساحلِ گیلان
مینوشتیم پشت هر نامه
برسد دستِ نخلِ خوزستان
دهۀ شصت فصل رویش بود
خاک سرخش جوانه میآورد
روحمان هرچقدر کودک بود
جنگ ما را بزرگتر میکرد
ضربۀ جنگ گرچه کاری بود
خندهها مثل رود جاری بود
گرچه باد خزان شبیخون زد
رنگ تقویمها بهاری بود
آسمان نور را تعارف کرد
سالهای سیاه آبی شد
چشم خورشید و ماه روشن شد
خاک ایرانم آفتابی شد
منم آن کودک دهه شصتی
مثل سرو ایستاده در طوفان
با همین اقتدار خواهد ماند
ریشهام در دل تو ای ایران
#سمیه_خردمند
@shaeranehowzavi
در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇
https://eitaa.com/PoetryHall
دیوانه! دوباره جنگ بر پا نکنی
پر رو نشوی حرکت بیجا نکنی
امواج بلا را سر تو میریزم
تا بار دگر از این غلطها نکنی
🌼صامره_حبیبی
@qompoz
در سرای شعر،جای شعرتون خالیه👇
https://eitaa.com/PoetryHall