eitaa logo
علیرضا زادبر
53.3هزار دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.1هزار ویدیو
9 فایل
دکتری علم سیاست، گرایش مسایل ایران تاریخ ثبت نام کلاس های ترم جدید از ۳۱ خرداد
مشاهده در ایتا
دانلود
💢اگر ناراضی هستید، بدهید دكتر سیدعبدالباقی مدرسی (فرزند شهید ): ✅تصور می‌كنم دوره چهارم بود و شاید شش ماهی از عمر می‌گذشت. می‌دانیم مدرس در این‌دوره لیدر اكثریت و در اوج شهرت و قدرت بود. یكی از روزها، نزدیك غروب، عده‌ای از به مناسبتی كه حالا فراموش كرده‌ام -شاید یكی از اعیاد بود- به خانۀ ما آمدند. جمعیت متراكم و زیاد بود. من با خرما از واردین پذیرایی می‌نمودم. ✅یكی از نمایندگان گفت: «حضرت آقا! من از طرف قاطبۀ نمایندگان استدعایی دارم كه امید دارم اجابت گردد.» ✅آن نماینده اظهار داشت: «حضرت آقا مسبوقید كه نماینده مبلغ صدتومان است و این برای ادارۀ زندگی كم است. ترتیبی دهید كه مجلس، این مبلغ را به دویست تومان برساند.» ✅مدرس در جواب گفت: «نظر شما درست یا غلط، در مورد آن بحثی ندارم، ولی روزی كه انتخاب شدید مشخص بوده كه حقوق شما صد تومان است و با رضایت، وكالت را انتخاب كرده‌اید یا انتخابتان كرده‌اند. اگر حالا ناراضی هستید، باید بدهید و اعلام كنید كه ما با حقوق دویست تومان حاضریم قبول نمایندگی كنیم. اگر موكلین یا آنها كه شما را انتخاب كرده‌اند، راضی شدند و باز به مجلس آمدید، حق دارید دویست تومان بگیرید. غیر از این هم راهی ندارید.» 📚تنها در محراب (برگ‌هایی از زندگی شهید مدرس)، صفحه ۳۴ https://eitaa.com/Politicalhistory
‍ 💢زندانی فراری . شاید نام را شنیده باشید. از زمان وارد ارتش شد و در جریان شکست ارتش ایران و پراکنده شدن نیروهای ایرانی پس از هجوم متفقین به کشور حضور داشت. اما شهرت او به چه بود؟ . نخست: مسئول خرید ادوات ارتش ایران بود و مستقیما با شاه ارتباط داشت. او بزرگترین دلال خرید اداوت نظامی بود. در خاطرات خود درباره علت انتخاب طوفانیان در این سمت میگوید: «حدس می‌زنم به علت طی دوره نظامی در آمریکا و آشنایی زیاد با مستشاران نظامی آمریکایی در ایران، از طریق آنها به محمدرضا معرفی شد و از آن پس خریدهای گزاف اسلحه ایران را ترتیب می‌داد». (خاطرات حسین فردوست، ص ۲۱۸) دوم: او شاید تنها شاه مهره ای بود که پس از انقلاب توانست از زندان فرار کند. معتقد است آمریکایی ها او را فراری دادند هنگامی که از زندان قصر به لویزان میرفت تا مدارک خرید ادوات نظامی و فساد مالی را تحویل انقلابی ها دهد. اما نویسنده کتاب"سراب یک ژنرال" معتقد است او از ابتدا بازداشت نشده بود بلکه فرد زندانی؛ برادرش هادی بوده است. دلال بزرگ ادوات نظامی و مهره مورد اعتماد آمریکایی ها در خاطراتش در مصاحبه با دانشگاه هاروارد آمریکا می‌گوید: "یکی از اشتباهات ما، حقوق زیادی بود که به آمریکایی ها میدادیم؛ مثلا یک مستشار معمولی نیروی هوایی که اش ۲ هزار دلار بود در آن سالها بیش از ۸ هزار دلار حقوق میگرقت و وقتی تعداد آمریکایی ها در ایران بخصوص تهران زیاد شد اجاره خانه بالا رفت ما از آمریکایی ها خواسته بودیم که مستشاران بدنامی که در ویتنام خدمت کرده بودند را به ایران نفرستند اما آنها توجهی نداشتند" یکی از دلایل مردم در دهه چهل و پنجاه از حکومت پهلوی حضور بی حساب و کتاب آمریکایی ها بود. حتی صدای ارتشی ها هم بلند شد اما شاه گوش شنوایی نداشت. https://eitaa.com/Politicalhistory