به #زبان_ساده اما متکی به #تاریخ این مملکت
.
اگر #مرگ_بر_آمریکا نمی گفتیم؟
.
تصور عمومی جامعه امروز این است:
#نخست ما شروع کننده دشمنی و تنش با #آمریکا بودیم
#دوم اگر علنا این دشمنی را ابراز نمی کردیم از جانب آمریکا هم تنش و #مجازاتی برای ما وجود نداشت
.
بهتر است این مساله را از دیدگاه #تاریخ مورد بررسی قرار دهیم:
برای بررسی این #مساله به ۶۷ سال قبل باز میگردیم به #تعبیر دیگر ۲۵ سال قبل از پیروزی انقلاب اسلامی
.
از دوره #قاجار که نفت توی مسجدسلیمان توسط شخصی بنام دارسی اهل انگلستان کشف شد تا سال ۱۳۳۲ یعنی دوران پدر(رضاشاه) و پسر(محمدرضا) انگلیسی ها #نفت ایران رو در قالب شرکتی بنام ایران و انگلیس میبردن و درصد کمی رو بحساب دولت ایران واریز میکردن
.
وقتی #دولت_مصدق با هدف ملی شدن نفت ایران، سعی کرد انگلیسی ها رو از ایران اخراج کنه و به اصطلاح حقوقی از شرکت نفت انگلیسی که سالها نفت ایران رو میبرد خلع ید کنه، دولت انگلستان نفت ایران رو تحریم کرد، کشتی نظامی به آبادان فرستاد و جلوی #صادرات نفت ایران رو گرفت
.
اون زمان یعنی دهه ۳۰ ایران هیچ چیزی به جز نفت برای #صادرات نداشت، اقلام جزیی دیگه که صادر میکرد ناچیز بود و با درآمد اونها نمیشد کشور رو چرخوند. با اینکه سهم اصلی فروش نفت به انگلستان میرسید، انگلیسی ها پیشنهاد دادن که از این به بعد سود فروش نفت پنجاه پنجاه بشه مثل قراردادی که اون سال با عربستان بستن، #مصدق اینم قبول نکرد و گفت کل نفت واسه ایرانه و شما جمع کنید برید
.
تحریم شدید ایران، اقتصاد کوچک کشور رو ورشکست کرد. مصدق مجبور شد برای تامین بودجه و تهیه مایحتاج مردم ارواق دولتی بفروشه که موقتی بود مردم هم شرایط مصدق رو درک میکردن و اوایل همراه بودن تا اینکه از داخل خیانت ها شروع شد
.
امید مصدق این بود که از یک قدرت دیگه وسط دعوای ایران و انگلیس استفاده کنه و دست به سمت آمریکایی ها دراز کرد تا کمک مالی دریافت کنه، ابتدای ماجرا آمریکایی ها مواضعی به نفع ایران اتخاذ کردن، نیمه راه یکی به نعل زدن یکی به میخ و نهایتا سمت انگلیسی ها رو گرفتن
.
دعوای بین ایران و انگلیس که اون زمان #چرچیل نخست وزیرش بود بالا گرفت و رفت به دادگاه لاهه، #ایران پیروز شد و این از لحاظ حقوقی موفقیت بزرگی برای مصدق بود اما در صحنه عمل ایران تحریم بود و درآمدی نداشت
.
مصدق یک روز و یکبار هم #مرگ بر آمریکا نگفت نه تنها نگفت بلکه رسما به آمریکا سفر طولانی داشت، بعدا نامه نوشت و از #دولت_آمریکا درخواست وام کرد چند ماه آمریکایی ها معطلش کردن و آخرش گفتن مشکلات داخلی خودتون و ما نمی تونیم بهتون کمک کنیم
.
آمریکایی ها ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ علیه مصدق کودتا کردن، نوه روزولت رئیس جمهور اسبق این کشور مامور بود تا عملیات رو توی ایرانی فرماندهی کنه. کودتا پیروز شد و مجددا مسیر #تاریخ ایران به نفع خارجی ها و استبداد داخلی تغییر کرد
.
#مصدق برکنار شد. سپهبد زاهدی به نخست وزیری رسید. خواهران نفتی(شرکت های بزرگ) به نفت ایران برگشتن با این تفاوت که این دفعه #انگلستان تنها نبود بلکه شرکتهای نفتی آمریکایی هم اومدن و چنبره زدن روی نفت ایران
.دقت کنید ده سال قبل از اینکه #امام_خمینی اصلا شناخته بشه و اساسا حرکت رو شروع کنه و خبری از انقلاب باشه این ماجرا اتفاق افتاده، حرکت امام سال ۴۲ شروع شد و این ماجرایی که دارم میگم سال ۳۲ رخ داده
.
چندماه بعدش #معاون رئیس جمهور آمریکا برای دیدار شاه به ایران اومد، دانشجوها روز ۱۶ آذر تجمع کردن و سه تا دانشجو کشته شدن و روز دانشجو ثبت شد.چند سال بعدش ساواک تاسیس شد و دیگه قدرت #بلامنازع_استبدادی افتاد دست شاه
.
#علیرضا_زادبر
https://eitaa.com/Politicalhistory
#مرداد
💢شاهِ چمدانی
ماروین زونیس استاد آمریکایی و نویسنده کتاب #شکست_شاهانه در صفحه ۱۸۰ کتاب خود از #محمدرضا_پهلوی با این عنوان یاد میکند:
شاه چمدانی
این صفت را نشریات اروپایی به #شاه داده بودند زیرا همواره در میان خطر و معرکه از کشور فرار میکرد. نخستین باری که #محمدرضا از کشور گریخت به مرداد سال ۱۳۳۲ باز میگردد.
وقتی به بغداد و از آنجا به رُم پناه برد.
او در بحرانها از قلب حادثه گریزان بود و به تعریف خواهرش #اشرف روحیه مُرغدلی داشت. در همان سال، در اوج دعوای با #مصدق بخصوص پس از کشتار معروف سی تیر که بیش از ۲۵۰ نفر در یک روز پس از استعفای مصدق کشته شدند بار دیگر #شاه مورد عتاب قرار میگیرد. اما این بار از جانب همسری که همیشه دوستش داشت: ثریا
#ثریا در خاطراتش اشاره میکند که با لحن تندی با شاه صحبت کرده است:
"خودت را جمع کن و کشور را از #فقر و کمونیسم نجات بده. آدم دلش به تو میسوزد. تو حق نداری با این حالت افسردگی زندگی را سر کنی. تو باید مرد باشی که زمانی بودی و من به او احترام می گذاشتم."
Anderw Cooper, The fall of heaven. Op. Cit. P 75.
راستی این کتاب را بخوانید. در بالا هم به آن اشاره کردم. آنانی هم که به ترجمه #اعتماد ندارند زبان اصلی را بخوانند:
کتاب #شکست_شاهانه ، ماروین زونیس، ترجمه: عباس مخبر، تهران: طرح نو.
موضوع این کتاب روانشناسی شخصیت شاه است.
#علیرضا_زادبر
https://eitaa.com/Politicalhistory
ماجرای لقب شاه چمدانی چیست؟
.
شاهِ چمدانی
ماروین زونیس استاد آمریکایی و نویسنده کتاب #شکست_شاهانه در صفحه ۱۸۰ کتاب خود از #محمدرضا_پهلوی با این عنوان یاد میکند:
شاه چمدانی
این صفت را نشریات اروپایی به #شاه داده بودند زیرا همواره در میان خطر و معرکه از کشور فرار میکرد. نخستین باری که #محمدرضا از کشور گریخت به مرداد سال ۱۳۳۲ باز میگردد.
وقتی به بغداد و از آنجا به رُم پناه برد.
او در بحرانها از قلب حادثه گریزان بود و به تعریف خواهرش #اشرف روحیه مُرغدلی داشت. در همان سال، در اوج دعوای با #مصدق بخصوص پس از کشتار معروف سی تیر که بیش از ۲۵۰ نفر در یک روز پس از استعفای مصدق کشته شدند بار دیگر #شاه مورد عتاب قرار میگیرد. اما این بار از جانب همسری که همیشه دوستش داشت: ثریا
#ثریا در خاطراتش اشاره میکند که با لحن تندی با شاه صحبت کرده است:
"خودت را جمع کن و کشور را از #فقر و کمونیسم نجات بده. آدم دلش به تو میسوزد. تو حق نداری با این حالت افسردگی زندگی را سر کنی. تو باید مرد باشی که زمانی بودی و من به او احترام می گذاشتم."
Anderw Cooper, The fall of heaven. Op. Cit. P 75.
۲۶ دی ۱۳۵۷ محمدرضا پهلوی پس از مجموعه اقداماتی یک ساله برای بقا در قدرت وقتی با شکست همه طرح ها روبرو شد از ایران فرار کرد. او برای بقای در قدرت طرح های گوناگونی پیاده کرد اما به نتیجه نرسید از تغییر چند نخست وزیر، خواندن اعلامیه معروف، بازداشت هویدا، احتمال وقوع کودتا، انحلال ساواک، برپایی حکومت نظامی و.... شاه بیش از ۴۰۰ روز متوالی مقاومت کرد اما مردم دیگر به خانه بازنگشتند. در سالهای اخیر افراد شاخصی نظیر دکتر زیباکلام با انکار این ۴۰۰ روز مقابله شاه با مردم، این گزاره را در ذهنها تثبیت کردند که شاه به اختیار رفت! چون مردم او را می نمیخواستند! البته این نخستین فرار شاه در وسط معرکه نبود. نخستین بار ۲۵ مرداد سال ۳۲ در جدال با دکتر مصدق از ایران فرارکرد و به ایتالیا رفت. آن زمان سفیر مصدقی ایران در رُم حتی به ملاقات شاه نرفت و یک تاجر یهودی ایرانی هزینه های اقامت شاه را پرداخت کرد. از آن به بعد شاه تصمیم گرفت بخشی از دارایی خود را اساسا خارج از کشور ذخیره کند و اصلا وارد کشور نشود. سال ۵۷ شاه از این تجربه بهره برد. چون نیازی نداشت حسابهای خارج از کشور را پر کند. بهبهانیان پیشکار مالی و رازدار دارایی شاه بود که بعدا سر خانواده شاه پس از مرگ شاه کلاه گذاشت و ناپدید شد. هیچ گاه هم مصاحبه نکرد.
#علیرضا_زادبر
https://eitaa.com/Politicalhistory