🌱
⁉️ تفاوت توبه کننده با شخص بی گناه
آیا با توبه، گناه از نامه عمل به کلی پاک میشود یا فقط بایگانی میشود؟ و فرق بین کسی که توبه کرده با کسی که گناه نکرده در چیست؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
یکی از پرتکرارترین موضوعات در معارف اسلامی توبه و شرایط و آداب و آثار و پیامدهای آن است. خداوند متعال توبه را بین بندگان قرار داده تا آنها را از عذاب دور کند.
به صراحت در قرآن میفرماید تا وقتی توبه بین مردم رواج دارد آنها را عذاب نمیکنم ﴿وَمَا کَانَ اللَّهُ مُعَذِّبَهُمْ وَهُمْ یَسْتَغْفِرُونَ﴾؛ «مادامیکه به درگاه خدا توبه و استغفار کنند باز خدا آنها را عذاب نکند»؛ (أنفال، ۳۳)
بنابراین خدا به دنبال بازگشت بهسوی بندگان است و وقتی آنها برگردند و توبه کنند حتماً خداوند میبخشد و این کار نوعی امتنان و منتی از سوی خدا بر سر بندگان است؛ و این بخشی از برکات آن است؛
اما در مورد بخشش و بایگانی یا تفاوت توبهکننده و کسی که گناه نمیکند به چند نکته توجه بفرمایید:
۱. با توبه حتماً انسان بخشیده میشود و عذاب از انسان دور و او مستحق بهشت میشود (تحریم، ۸). جایی که خدا به انسان توبهکار وعده بهشت میدهد چه معنایی دارد که گناهش بایگانی باشد.
بایگانی بودن گناه توبهکنندهای که در بهشت است لغو و بیهوده است چراکه خداوند متعال کسی که به بهشت رفته را از بهشت بیرون نمیکند. رفتن به بهشت بعد از حساب و کتاب الهی است و بهشتیان دیگر نباید دغدغهای داشته باشند؛
بنابراین بایگانی شدن گناه توبهکننده که طبق نص صریح قرآن به بهشت میرود مخالف حکمت الهی است و خداوند کار بیهوده و غیر حکیمانه میکند.
۲. و طبق برخی روایات معتبر «توبهکننده از گناه مانند کسی است که گناه نکرده است». البته این توبه واقعی طبق روایات باید چهار رکن اصلی را داشته باشد.
الف: پشیمانى درونی و قلبی.
ب: استغفار زبانی.
ج: عمل با اعضاء و جوارح.
د: تصمیم جدی بر عدم بازگشت به گناه.
ولی این مطلب که توبهکننده و شخص بیگناه عین یکدیگر باشند، درست نیست. بین آنها گاهی تفاوت وجود دارد مثلاً آثار وضعی گناه ممکن است تا مدتها با توبهکننده باشد درحالی که فرد بیگناه این آثار را ندارد.
کسی که مدتها دزدی کرده است و بعد توبه واقعی کرده است بخشیده میشود و عذاب ندارد، ولی آثار وضعی این گناه تا مدتها با اوست درحالیکه فردی که این گناه را نداشته این آثار را ندارد. این یکی از مهمترین تفاوتهای توبهکننده با بیگناه است.
مثلاً کسی که تهمتی زده یا فحاشی کرده هرچند توبه کند و جبران کند تا مدتها ممکن است جایگاه و احترام و آبرویش نزد مخاطبان مخدوش باشد و کمکم در اثر بندگی و اصلاح و رفتار درست این ذهنیت جبران میشود ولی کسی که گناه نکرده این تبعات و عواقب را ندارد.
نتیجه:
توبهکننده طبق معارف الهی بخشیده میشود و بهشتی است و فرد بهشتی معنا ندارد گناهان بخشیده شدهاش بایگانی شود. این با حکمت الهی منافات دارد.
بین انسان توبهکار و بیگناه شباهتی است در بخشیده شدن و برداشته شدن عذاب است. ولی گاهی تفاوتی نیز دارند که انسان توبهکار آثار وضعی گناهش تا مدتها ممکن است دنبالش باشد.
📕 https://www.pasokhgoo.ir
#توبه #گناه
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ مصیبت بزرگ و بازتاب عمل
طبق آیه 30 سوره شوری، هر مصیبتی به شما می رسد بازتاب عمل بد شما است. از این منظر، آیا شهادت امام حسین علیه السلام نیز (أستغفر الله) مصیبت و بازتاب عمل بد ایشان بود؟ مگر ایشان معصوم نیست؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
تردیدی نیست که شهادت امام حسین علیه السلام و یاران ایشان، مصیبت عظیم و بزرگ بر شیعیان و مسلمانان و سماواتیان است؛ چنانکه در فرازی از زیارت عاشورا آمده است:
«ای ابا عبد اللّه، هرآینه عزایت بزرگ و سنگین شد، و مصیبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام بس بزرگ گشت، و سنگین و بزرگ شد مصیبتت در آسمانها بر همه اهل آسمان...».
از سوی دیگر، در آیه 30 سوره مبارکه شوری بیان شده است که «و هر مصيبتى به شما رسد به خاطر اعمالى است كه انجام دادهايد، و خداوند بسيارى را نيز عفو مىكند»؛ «وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ وَ يَعْفُوا عَنْ كَثيرٍ».
در ادامه در قالب چند نکته به بررسی رابطه این آیه و مصیبت وارد شده بر امام حسین علیه السلام می پردازیم:
نکته اول:
مصائب و مشکلات و شروری که به زندگی انسان وارد می شود، متنوعند و به گونههای مختلفی تقسیم می شوند.
برخی از آنها مجازات و كفاره گناهانی است که آدمی مرتکب شده است. این مصائب، بازتاب اعمال بد انسان است که بخشی از آن در دنیا و بخشی نیز در آخرت، گریبانگیر او خواهد شد.
آیه 30 سوره مبارکه شوری درصدد اشاره به این حقیقت است و به همین جهت به این نکته توجه می دهد که بسیاری از کارهای بد شما، با اینکه کفاره و مجازات دنیوی یا اخروی به دنبال دارد، اما خداوند آنها را بخشیده و مانع از نزول بلا و مصیبت می شود.
نکته دوم:
برخی از مصیبت ها نیز بازتاب اعمال بد ما نیستند و با این حال، به فرد يا جامعه وارد می شوند. بخشی از آنها برآمده از تزاحمات طبیعی هستند (مثلا زلزله یا خشکسالی) و برخی نیز ناشی از ظلم ظالمان و بدرفتاری دیگران (مثلا جنگ و غارت).
هر چه هست، کسی که به او مصیبت و شرّ وارد شده، در این زمینه تقصیری نداشته و با این حال، شرّ و مصیبت به او وارد شده است. بسیاری از مصائبی که به انبیاء و امامان و مومنان وارد شده است، از این دسته هستند و نباید آنها را نتیجه اعمال بد آنها دانست.
از منظر قرآنی روشن است که ابتلاء به مشکلات یکی از سنت های خدا به منظور پرورش انسانها و بروز عیار بندگی است که شامل همه مردم (عنکبوت، ۲) از جمله انبیاء و اوصیای الهی(بقره، ۱۲۴) می شود:
«قطعاً همه شما را با چيزى از ترس، گرسنگى، و كاهش در مالها و جانها و ميوهها، آزمايش مىكنيم؛ و بشارت ده به استقامتكنندگان». (بقره، ۱۵۵)
بنا بر آنچه در روایات آمده، ابتلائات و مشکلات برای هر کسی متناسب با جایگاهی که دارد، کارکرد خاصی پیدا می کند: «بلاها برای ظالم تأدیب و برای مؤمنان امتحان و برای پیامبران درجه و برای اولیا کرامت و مقام است.»
این گونه از مصائب، در علم الهی ثبت و ضبط شده و حتی پیامبران یا امامان نیز گاهی از آن مطلع می شوند.
در آیات 22 و 23 سوره مبارکه حدید، به این گونه مصائب اشاره شده است: «هيچ مصيبتى(ناخواسته) در زمين و نه در وجود شما روى نمىدهد مگر اينكه همه آنها قبل از آنكه زمين را بيافرينيم در لوح محفوظ ثبت است ... اين بخاطر آن است كه براى آنچه از دست دادهايد تأسف نخوريد، و به آنچه به شما داده است دلبسته و شادمان نباشيد».
بنابراین، بسیاری از مصائب - از جمله مصائبی که به انبياء، امامان، صالحان و مومنان وارد می شود - بازتاب اعمال بد انسان نیست و مصداق آیه 30 سوره مبارکه شوری به حساب نمی آید و می توان آنها را امتحان و زمینه ای برای تعالی به حساب آورد.
در تایید این مطلب، می توان به بیان امام سجاد علیه السلام در نقد یزیدِ ملعون اشاره داشت. یزید وقتی خاندان امام حسین علیه السلام را دید، آیه 30 سوره شوری را خواند و شهادت امام حسین علیه السلام را مصداق آن دانست تا اینطور وانمود کند که لابدّ ایشان گناهی مرتکب شده که این چنین مصیبت بر او وارد شده است.
امام سجاد علیه السلام در نقد این ملعون، فورا آیات 22 و 23 سوره حدید را قرائت کرده و فرمودند که مصائب وارد شده بر ما، مصداق این آیات است نه آیه 30 سوره شوری.
نتیجه:
بنابراین، گاهی یک آیه، عام و مطلق است و آیات دیگر، بیانگر قیودش. از این رو، با جمع بندی آیات و عرضه آنها به یکدیگر و ملاحظه روایاتی که مرتبط با آن آیات بیان شده است، می توان به این دیدگاه درست رسید که مصائب دارای اقسام متنوعی است که برخی از آنها (نه همه آنها) ناشی از بدرفتاری و گناهان انسان است.
مصیبت وارد شده بر امام حسین علیه السلام - و همچنین مصائب وارد شده بر سایر انبیاء و امامان علیهم السلام و مومنان و صالحان- مصداق این قسم از مصائب نیست و دارای علل طبیعی و انسانی دیگری است که شرحش گذشت.
📕 https://www.pasokhgoo.ir
#امام_حسین #مصیبت
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ معیار تشخیص فرقههای انحرافی
به طور کلی معیار تشخیص فرقههای انحرافی چیست؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
در طول تاریخ همواره شاهد ایجاد فرقههای انحرافی در میان جوامع بشری بودهایم که سعی داشتند به شکلهای مختلف افراد بیشتری را به سوی خود جلب کرده و از این طریق قدرت بیشتری را کسب نمایند.
در سدههای اخیر، اما با رشد فزایندهای از این گروهها مواجه بودهایم. علاقه و گرایش به معنویت در کنار فقر فکری و اعتقادی معمولاً باعث گرایش افراد به این فرقهها شده است.
متأسفانه باید گفت با آن که گرایش به معنویت در جوامع بشری در دهههای اخیر بیشتر شده، اما بجای گرایش به تفکرات مذهبی اصیل، به دلیل حجم بالای تبلیغات و سیطره امپراتوری رسانه بر ذهن انسانها، فرقههای معنویت نمای انحرافی مورد استقبال و توجه قرار گرفتهاند.
از اینرو لازم است برخی از شاخصههای مشترک این فرقههای انحرافی معرفی شود تا در حد امکان، روشنگر حقیقت باشد. اصولاً فرقههای انحرافی دارای نقاط مشترکی هستند که سعی میشود در این پاسخ به برخی از آنها به همراه معرفی مصداقی برای آن اقدام گردد.
برخی از این نقاط مشترک به عنوان معیار تشخیص این فرقهها به قرار زیر است:
.
نکته اول: دعوت به خود بجای دعوت به خدا
شاید بتوان مهمترین خصیصه گروههای انحرافی را در دعوت سران آن به خود، بجای دعوت به خدا دانست. چنین گروههای بهصورت مستقیم و غیرمستقیم، دعوت به خداوند را در درون فرقه خود از بین برده و معمولاً سران خود را مانند یک الهه پرستش و احترام میکنند.
تقریباً تمام گروههایی که تحت عنوان کلی عرفانهای نوظهور (سای بابا، اوشو، کرشنا مورتی و ...) شناخته میشوند، از این قبیلاند. این گروهها اصولاً آموزههای رهبر خود را ترویج کرده و رسیدن به هدایت و معنویت و به تبع آن آرامش را تنها از طریق او میدانند.
در اینگونه گروهها اصولاً رد پایی از خدا و یا یک نیروی برتر غیرمادی دیده نمیشود و همهچیز بر مدار انسان و خواستههای او دور میزند.
همچنین فرقه بهاییت نیز برای سران خود جنبه الوهیت قائلاند و حتی خود بهاءالله خودش را خالق جهان میدانست و پیروان او نیز این امر را تبلیغ میکردند.
.
نکته دوم: شریعت گریزی و دعوت به مراقبه
وجه مشترک دیگر این گروهها شریعت گریزی و تأکید بر مراقبه و زندگی اخلاقی و البته باز هم منهای خدا و یا هرگونه قدرت برتر است؛ به عبارت دیگر اصولاً این گروهها به جای ترویج ایمان به خدا و انجام دستورات دینی، ایمان به خود و کشف الوهیت درون انسان را توصیه و ترویج میکنند.
همچنین از آن جا که این گروهها معنویتی بدون تکلیف و سختی و دردسر را ترویج میکنند، اصولاً برای عامه مردم جذاب است و به همین خاطر سبب گرایش به آنها میشود. بسیاری از عرفانهای کاذب مانند اوشو و همینطور گروههای مختلف صوفیه در این چارچوب قرار دارند.
.
نکته سوم: خردستیزی
یکی دیگر از شاخصههای چنین گروههایی، خردستیزی و ترویج ایمان کورکورانه است به طوری که در القای نظریات خود به دیگران تا آنجا پیش میروند که عقلگرایی را مخالف با معنویت و مانع رسیدن به مراتب والای ایمانی معرفی میکنند.
معمولاً هم دلایل این گروهها برای حق معرفی کردن خودشان پیرامون کشف و یا حتی رؤیا و خواب دور میزند.
بهعنوان مثال پیروان احمد الحسن هیچ دلیل عقلی و روایی معتبر برای تبعیت از احمد الحسن ندارند و تنها دلیل ایشان در این حوزه، دیدن خواب و رؤیا است که بعد از خواندن اورادی، فردی در عالم خواب آنها را به تبعیت و پیروی از احمد الحسن سفارش و یا الزام کرده است؛
و یا در مورد بهاییت با آن که آنها برای سران خود جنبه الوهیت قائلاند؛ اما برای سخن خود هیچ دلیلی ارائه نکرده و تنها به نقل ادعاهای بهاءالله و امثالهم که خود را خدا و خالق معرفی میکردند، اکتفا میکنند.
.
نکته چهارم: تفکرات و آموزههای التقاطی
یکی دیگر از شاخصههای فرقههای انحرافی، استفاده از آموزههای التقاطی است؛ یعنی این فرقهها معمولاً برای جذب و گسترش در میان مردم، از آموزههای ادیان و فرقههای گوناگون استفاده میکنند؛
به عبارت دیگر آنها هر آموزه و تفکری که تصور میکنند برای عامه مردم میتواند جذاب باشد را از مکاتب دینی مختلف جمعآوری کرده و با ممزوج کردن آنها به هم و دادن چهره و سر شکلی جدید به آن، آن را به عنوان آموزه فرقه خود به مردم معرفی میکنند.
همچنین علاوه بر موارد ذکر شده موارد دیگری را چون دنیاگرایی، انسان محوری، ترویج خروج دین از عرصه اجتماع و ... را نیز میتوان از جمله شاخصههای چنین گروهایی ذکر کرد که در این مجال نمیگنجد.
📕 https://www.pasokhgoo.ir
#فرقه_انحرافی #تشخیص
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ فرق حسد و غبطه
فرق حسد و غبطه در چیست؟ چگونه متوجه شوم به شخصی حسادت دارم یا غبطه میخورم؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
صفات خوب و بد بیشترین محتوای معارف اخلاقی را تشکیل میدهند؛ و بین صفات خوب و بد برخی کلیدی و ریشهای و نقش مادر برای صفات دیگر است؛ یعنی زمینه برای صفات دیگر مهیا میکند.
در بین صفات بد، حسادت و حسد بسیار نکوهش شده و زمینه بسیاری از صفات بد را مهیا میکند. در مورد تعریف آن و فرق آن با غبطه نکاتی را مطرح میکنیم.
۱. حسد که در فارسی از آن تعبیر به «رشک» میشود، به معنی «آرزوی زوال نعمت از دیگران است، خواه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد»؛
بنابراین کار حسود یا ویرانگری است، یا آرزوی ویران شدن بنیان نعمتهایی است که خداوند به دیگران داده است، خواه آن سرمایه و نعمت به او منتقل شود یا نه!
در مقابل حسد، «غبطه» قرار دارد و آن این است که انسان آرزو کند که نعمتی همانند دیگران یا بیشتر از آنها داشته باشد، بیآنکه آرزوی زوال نعمت کسی را داشته باشد.
در حدیثی از امام صادق علیهالسلام میخوانیم: «انَّ الْمُؤْمِنَ یَغْبُطُ وَ لَایَحْسُدُ، وَ الْمُنَافِقُ یَحْسُدُ وَ لَایَغْبُطُ»؛ «مؤمن غبطه میخورد، ولی حسد نمیورزد، امّا منافق حسد میورزد و غبطه نمیخورد».
شما با این تعریف از حسد، خودتان باید ببینید آیا نسبت به دیگران حسود هستید یا غبطه میخورید؟ آیا دوست دارید دیگران نعمتی نداشته باشند یا دوست دارید شما هم مثل آنها دارای مرتبه و نعمت و جایگاه باشد؟
اگر دوست دارید شما هم مانند آنها شوید بدون اینکه آنها شکست بخورند یا نعمتی از آنها گرفته شود، شما حسود نیستید و غبطه میخورید.
ولی اگر دوست دارید کلاً آنها هیچ موفقیتی نداشته باشند و شکست بخورند، حال چه شما جای آنها باشید یا اصلاً نباشید، این حسادت است و باید به درمان آن بپردازید.
۲. اما اگر واقعاً حسادت دارید باید نکاتی پیرامون حسد به شما عرض کنیم که حسد از بیماریهای خطرناک اخلاقی است که اگر انسان به درمان آن نپردازد، دین و دنیای او را تباه میکند.
درمان این بیماری اخلاقی بر دو اساس استوار است. علمی و عملی. در قسمت «علمی» شخص حسود باید روی دو چیز مطالعه و دقّت کند یکی پیامدها و آثار ویرانگر حسد ازنظر روح و جسم و دیگر ریشهها و انگیزههای پیدایش حسد.
حسود باید بیندیشد که این بیماری اخلاقی بهزودی جسم او را بیمار میکند، مانند خوره روح او را میپوساند و از بین میبرد، خواب و آرامش را از او سلب میکند.
از طرفی باید انگیزههای حسد را به انگیزههای غبطه تبدیل کند و نیروهای ویرانگر را به نیروهای سازنده مبدّل سازد.
این معنی در حدیثی از امیر مؤمنان علی علیهالسلام نقلشده که فرمود: «احْتَرِسُوا مِنْ سُورَهِ الْجُمَدِ وَ الْحِقْدِ وَ الْغَضَبِ وَ الْحَسَد وَ اعِدُّوا لِکُلِّ شَیْءٍ مِنْ ذَلِکَ عِدَّهً تُجَاهِدُونَ بِهَا مِنَ الْفِکْرِ فِی الْعَاقِبَهِ وَ مَنْعِ الرَّذِیلَهِ وَ طَلَبِ الْفَضِیلَهِ»؛
خود را از شدّت بخل و کینه و غضب و حسد در امان دارید و برای مبارزه با هر یک از این امور وسیلهای آماده سازید، ازجمله تفکّر در عواقب سوء این صفات رذیله و راه درمان و طلب فضیلت از این طریق!
۳. امّا ازنظر عملی میدانیم تکرار یک عمل تدریجاً تبدیل به یک عادت میشود و ادامه عادت تبدیل به ملکه و صفت درونی میگردد.
حسود باید با استفاده از ضد حسد به درمان پردازد که درمان هر بیماری دارویی است که از ضد آن تشکیل یافته است!
در حدیثی از پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله میخوانیم: «اذَا حَسَدْتَ فَلَاتَبْغِ»؛ هنگامی که نسبت به کسی حسد پیدا کردی بر طبق آن عمل نکن و بر او ستمی روا مدار!
شما در این مورد سعی کنید برعکس همان افراد را به خاطر موفقیتشان ستایش کنید، از آنها هم جلوی خودشان و هم پشت سرشان زیاد تعریف کنید و نهتنها در ذهن و فکرتان، بلکه بهصورت لسانی نیز از آنها تعریف کنید، و برای موفقیت شان دعا کنید،
و حتی عملاً کمک کنید که در تخصصی که در آن احساس حسادت دارید، موفق شوند، راهنماییشان کنید، استادان خوب، کتب خوب و هر کمکی که میتوانید بکنید که پیشرفت کنند، این کار عملاً مثل آبی است روی آتش حسادت و باعث میشود کمکم حسادت تان نسبت به آنها کم بشود؛
و در حدیث دیگری از امیر مؤمنان آمده است که فرمود: «انَّ الْمُؤْمِنَ لَایَسْتَعْمِلُ حَسَدَهُ»؛ مؤمن حسد خود را به کار نمیگیرد.
ازجمله اموری که در درمان حسد بسیار مؤثر است راضی به رضای حق بودن و تسلیم در برابر اراده او شدن و قانع به زندگی خویش گشتن است،
.
.
در حدیثی از امیر مؤمنان میخوانیم: «مَنْ رَضِیَ بِحَالِهِ لَمْ یَعْتَوِرَهُ الْحَسَد»؛ کسی که به آنچه دارد راضی باشد، حسد در امان او را نمیگیرد.»
به نعمتهایی که خدا به شما داده زیاد فکر کنید تا حس سپاس گذاری تان تقویت و حس حسادت تان کمتر شود.
درنهایت برای موفقیت خودتان هدفهای بلند را طرح و برنامهریزی کنید و تلاش کنید به آنها برسید، وقتی هدف و برنامه داشته باشید و مشغول کارهای مفید باشید، احساس پیشرفت میکنید و طبیعتاً احساس رضایت میکنید و کمتر حسادت میتواند روی شما اثر منفی بگذارد.
نتیجه:
حسد از صفات بسیار بد است که ریشه بسیاری از صفات زشت است. به معنی «آرزوی زوال نعمت از دیگران است، خواه آن نعمت به حسود برسد یا نرسد». با توجه به این تعریف اگر حسود هستید با عمل به راهکارهای علمی و عملی میتوانید بهتدریج به درمان بپردازید.
📕 https://www.pasokhgoo.ir
#حسد #غبطه
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ زیارت با معرفت امام رضا علیه السلام
اگر امکانش هست امام رضا علیه السلام رو با زبان ساده معرفی کنید تا با فضایل ایشان آشنا بشیم و زیارت بامعرفت داشته باشیم؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
در فرهنگ اسلام شناخت مقام ائمه علیهمالسلام مورد تأکید قرارگرفته است تا حدی که در کتب حدیثی شیعه از آن تعبیر به وجوب شده است.
نکته لازم به ذکر اینکه شناخت ائمه علیهم السلام به این است که به مقام والای آنها پی ببریم و مهمترین ملاک شناخت آنها این است که آنها را افرادی بدانیم که اطاعت از آنها واجب است؛ به این حدیث درباره مقام امام رضا علیهالسلام و لزوم شناخت مقام آن حضرت توجه فرمایید:
امام صادق علیهالسلام فرمود: نوه من در زمین خراسان در شهری به نام طوس کشته شود، هر که بامعرفت به حق او وی را زیارت کند روز قیامت دستش را بگیرم و او را به بهشت برم اگرچه اهل گناه کبیره باشد.
عرض شد شناختن حق او چیست؟ فرمود بداند که او امامی است که اطاعتش واجب است و غریب و شهید است هر که عارف به حقش او را زیارت کند خدا به او اجر هفتاد شهیدی که برابر رسول خدا صلیالله علیه و آله از روی حقیقت شهید شدهاند بدهد.
امام رضا علیهالسلام هشتمین جانشین برحق پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله هستند ایشان یکی از چهارده شخصیت معصوم و یکی از ائمه هدی علیهمالسلام میباشند.
یکی از ویژگیهای امام رضا علیهالسلام این است که درباره ثواب و فضیلت و آثار زیارت آن حضرت احادیث متعددی رسیده که به چند حدیث اشاره میکنیم:
حدیث اول: حضرت امام رضا علیهالسلام فرمودند:
کسی که مرا زیارت کند درحالیکه خانهام دور و مزارم بعید است من روز قیامت در سه جا به نزدش آمده تا او را از ترسها و هولهای قیامت برهانم:
الف: هنگامیکه کتابها (نامههای اعمال) به دستهای راست و چپ داده میشوند.
ب: در هنگام عبور از صراط.
ج: در وقت میزان اعمال.
حدیث دوم:
علی بن مهزیار میگوید به امام جواد علیهالسلام عرض کردم پاداش قبر امام رضا علیهالسلام چیست؟ فرمود به خدا بهشت برای اوست.
حدیث سوم:
از امام هفتم موسی بن جعفر علیهالسلام نقلشده که آن حضرت فرمودند:
کسی که قبر فرزندم را زیارت کند برای او نزد خدا ثواب هفتاد حجّ مقبول هست.
راوی میگوید: محضرش عرضه داشتم: ثواب هفتاد حج؟! حضرت فرمودند:
بلی، بلکه ثواب هفتصد حج؟! عرض کردم: هفتصد حج؟! فرمودند: بلی، بلکه ثواب هفتاد هزار حج.
عرض کردم: هفتاد هزار حج؟! فرمودند: بلی، کسی که آن حضرت را زیارت کند و شب را نزد آن جناب بیتوته کند مثل کسی که است که خدا را در عرش زیارت کرده.
عرض کردم: مثل کسی که خدا را در عرش زیارت کرده؟! حضرت فرمودند:
بلی، هنگامیکه قیامت به پا شود چهار تن از اولین و چهار تن از آخرین روی عرش خدا هستند.
امّا چهار تن از اولین عبارتاند از:
حضرت نوح و ابراهیم و موسی و عیسی علیهمالسلام.
و امّا چهار تن از متأخرین عبارتاند از:
حضرت محمّد و علی و حسن و حسین صلوات اللَّه علیهم اجمعین.
سپس مجلس وسیع شده و در آن توسعه داده میشود و کسانی که قبور ائمه را زیارت کردهاند با ما روی عرش مینشینند.
توجه داشته باش که از بالاترین آنها ازنظر رتبه و ثواب کسی است که از قبر فرزندم علی علیهالسلام را زیارت کند.
ضمناً کرامات زیادی از قبر شریف امام هشتم علیهالسلام به زائران رسیده که نشان از عنایت آن حضرت به زائران هست و به همین دلیل آن حضرت را امام رئوف نامیدهاند.
📕 https://B2n.ir/r88289
#امام_رضا #زیارت
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ نحوه کمک رسانی امیرالمؤمنین علیهالسلام به فقرا
چطور امام علی هر شب شیر در خانه فقرا می برد؟ ظروف یکبار مصرف که نبوده تو چی میبرده هر شب؟ با عقل جور در نمیاد.
تازه تو ظرف های فلزی هم اگر به فرض بگیریم میبرده شبی ده تا خونه ام که به صورت ناشناس شیر برده باشه سالی بیش از ۳۰۰۰ تا ظرف باید میخرید؟!
بعدم طبق روایت های شیعیان که میگه ناشناس میبرده شبانه پس یعنی نمیرفته ظرفشم پس بگیره!! یعنی کارخونه مسگری هم داشت از پس این همه ظرف بر نمیومد!
.
.
.
⭕️ پاسخ:
امام علی علیهالسلام و دیگر ائمه طاهرین علیهالسلام اهتمام و جدیت فراوانی برای کمک به نیازمندان و رفع نیازهای اولیه زندگی آنها، داشتند. این کمکها گاهی بهصورت علنی و آشکار و گاهی هم مخفیانه و بهصورت ناشناس صورت میگرفت.
با این وجود برخی افراد مغرض سعی دارند با بیان برخی مطالب بیاساس نسبت به این موضوع تشکیک کنند بدون توجه به اینکه این مسئله با توجه به کثرت گزارشهایی که پیرامون این موضوع در منابع شیعه و سنی نقل شده است قابل تشکیک نیست.
در ادامه به صورت خاص سیره امام علی علیهالسلام در کمک به فقرا و نیازمندان بیان خواهد شد:
امام علی علیهالسلام بعد از حدود 25 سال از رحلت پیامبر اکرم صلیالله علیه و آله در دورهای به حکومت رسید که به واسطه سیاستهای مالی غلط خلفای گذشته و به صورت خاص عثمان فاصله طبقاتی عجیبی در بین مردم شکل گرفته بود.
لذا امیرالمؤمنین علیهالسلام در طول حکومت خویش سعی کردند تا این تبعیض را از بین ببرند و در کنار آن فقر مطلق را ریشهکن کنند.
آن حضرت در کنار پیگیری این امر مهم، اقدامات فردی خویش در کمک به فقیران و ایتام را که از دوران حیات نبوی و تحت تأثیر تربیت آن حضرت انجام میدادند پیگیری میکردند که گزارشات فراوانی پیرامون این گونه اقدامات حضرت در منابع تاریخی و حدیثی اهل سنت و شیعه نقل شده است. در ادامه برخی از این گزارشها نقل خواهد شد:
۱. روزی علی بن ابیطالب علیهالسلام متوجه شد زنی در کوچه مشک آبی را به زحمت به دوش میکشد. مشک را از زن گرفت و برایش به خانه برد. در طول راه از حالش جویا شد.
زن گفت: «علی شوهرم را به جبهه فرستاد و او را کشت. اکنون چند بچه یتیم دارم و چون تنگدستم، به ناچار برای مردم کار میکنم».
وقتی به در خانهی زن رسیدند، امام مشک را به او تحویل داد و به خانه رفت. فردای آن روز حضرت با کیسهای مملو از نان و غذا بر دوش گرفت و به سمت خانه آن زن حرکت کرد.
بعضی از یارانش خواستند به او کمک کنند ولی او فرمود: «روز قیامت چه کسی حاضر است بار مرا بکشد؟» وقتی به خانهی زن رسید، در زد و فرمود: «من همان بنده خدا هستم که دیروز در بردن مشک کمکت کردم. برای بچههایت غذا آوردهام.»
زن در را باز کرد و گفت: «خدا از تو راضی شود و خودش میان من و علی بن ابیطالب قضاوت کند.» حضرت وارد شد و فرمود: «من دوست دارم ثوابی به دست بیاورم. تو یا نان بپز یا بچهها را آرام کن.»
زن جواب داد: «من با پختن نان آشناترم. تو بچهها را سرگرم کن تا من نان بپزم.» امام گوشت پخت و زن هم نان پخت. امام در دهان بچهها گوشت و خرما گذاشت و فرمود: «پس سعی کن علی بن ابیطالب را حلال کنی.»
سپس کنار آتش تنور آمد و صورتش را نزدیک برد و فرمود: «یا علی، حرارت آتش را بچش! این کیفر آن کسی است که حق بیوه زنان و یتیمان را ضایع کند.»
در این هنگام زن دیگری که امام را میشناخت وارد شد و با دیدن این صحنه به زن صاحب خانه گفت: «وای بر تو! این امیرالمؤمنین علی است.»
زن با دستپاچگی نزد امام آمد و گفت: «یا امیرالمؤمنین، از کاری که کردم، بسیار خجالت میکشم.» امام فرمود: «نه خیر. من باید به دلیلی کوتاهیای که در حقت داشتم، از تو خجالت بکشم».
۲. محمد بن الصمه از طریق پدرش از عموی خود نقل کرده است: شبی در مدینه، مردی را دیدم که مشکی بر دوش و کاسه غذایی در دست گرفته بود و میگفت: ای خدای من که صاحب اختیار و آفریدگار و پناه دهنده مؤمنانی، قربانی امشب مرا بپذیر، به چیزی جز آنچه در این کاسه دارم و آنچه بر دوش کشیدهام به شبانگاه در نیامدهام و تو خود میدانی که من علیرغم شدت گرسنگی و تشنگی، به خاطر تقرّب به تو و هدیه به پیشگاهت آن را از خود دریغ داشتم.
ای پروردگار من! پس روی مرا بر نگردان و دعایم را بپذیر! به او نزدیک شدم تا آنکه او را شناختم، ناگهان متوجه شدم که او علی بن ابیطالب بود؛ سپس به سراغ مردی رفته و اطعامش نمود.
۳. قنبر غلام امام علی علیهالسلام نیز نقل کرده است: علی علیهالسلام در شبی از شبها عبورش به خانه زنی بینوا افتاد که کودکان خردسالش از گرسنگی گریان بودند و خواب به چشمانشان نمیآمد.
.