eitaa logo
👥 پُرسمان شیعه ⁉️
192 دنبال‌کننده
19 عکس
2 ویدیو
0 فایل
🍃 ﷽ 🍃 📋 هدف ما بیان شبهات و پاسخگویی به آنها و به پرسش‌های شـما در مسائل دینی أعم از اعتقادی، اخلاقی و ... می‌باشد. ⚠️ نشر مطالب با ذکر لینک مجاز است❗ 💢 کانال اصلی‌مون: @Hadis_Shia راه ارتباطی با ما 👇 B2n.ir/w15631
مشاهده در ایتا
دانلود
🔻 ۳) نتیجه‌گیری نتیجه اینکه، انتظار، ظرفیّت و توانایی فراوانی برای تحقق جامعه آرمانی و اسلامی‌ موعود، ایجاد می‌کند و با توجه به آنچه گفته شد به رمز برشمردن فضایل بی‌شمار برای منتظران پی می‌بریم و درمی‌یابیم که چرا از نظر اسلام، انسان منتظر از چنین مقام و مرتبه بلندی برخوردار است. . ۴) منابع ۱. خصال شیخ صدوق، ج۲، ص۶۱۰ ۲. کمال الدین شیخ صدوق، ص۶۴۴ ۳. الغیبة نعمانی، ص۲۰۰ ۴. کافی مرحوم کلینی، ج۱، ص۳۷۱ ۵. بحار الأنوار، ج۵۲، ص۱۲۸ ۶. بحار الأنوار، ج‏۵۲، ص۱۴۲ ۷. خصال شیخ صدوق، ج۲، ص۶۱۶ ۸. بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۲۹ ۹. بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۱۰ ۱۰. الغیبة نعمانی، ص۲۰۰ ۱۱. تحف العقول الحرانی، ص۳۷ ۱۲. کمال الدین شیخ صدوق، ص۶۴۵ ۱۳. خصال شیخ صدوق، ج۲، ص۶۲۵ ⁉️ @PorsemanShia
۹ اسفند
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۲ فروردین
۱۲ فروردین
🌱 ⁉️ پرسش: چرا امام حسن (علیه السلام) ابن ملجم را نبخشید؟ . . . ⭕️ پاسخ: با وجود سفارش به عفو و گذشت در آیات قرآن‏ و علی رغم بسیاری از روایات شیعیان در زمینه سفارش و توصیه به بخشش و گذشت، که برخی از آن‌ها از شخص امیر المومنین علی علیه السلام صادر شده است، سوال این است که چرا آن حضرت قاتل خود را قصاص کرد؟ و چرا امام حسن علیه السلام، ابن ملجم را نبخشید؟ اما عفو و بخشش خودش جایگاهی خاصی دارد، در صورتی عفو نیکوست که زمینه ای برای اصلاح فرد مقابل وجود داشته باشد، این طور نیست که هر کسی مستحق عفو و بخشش باشد. امیرالمؤمنین عليه‌ السلام نیز در این زمینه می‌فرماید: «گذشت به همان اندازه که شخص بزرگوار را درست مى‌کند، شخص فرومایه را تباه مى‌گرداند». [۱] و «[بدى یا خوبى را] به نیکى پاداش ده و از بدى درگذر، به شرط آن که به دین لطمه‌اى نزند یا در قدرت اسلام ضعفى پدید نیاورد.» [۲] طبق نقل تاریخ، ابن ملجم لیاقت عفو و بخشش نداشت... امام علی (علیه السلام) درباره برخورد با ابن ملجم چنین وصیت فرمود: «پسران عبدالمطلب! نبینم در خون مسلمانان فرو رفته‌اید -و دست‌ها را بدان آلوده- و گویید امیر مؤمنان را کشته‌اند! بدانید جز کشنده من نباید کسی به خون من کشته شود. بنگرید! اگر من از این ضربت او مردم، او را تنها یک ضربت بزنید و دست و پا و دیگر اندام او را مبرید که من از رسول خدا (صلی الله علیه وآله) شنیدم می‌فرمود: بپرهیزید از بریدن اندام مرده هرچند سگ دیوانه باشد.» [۳] در یکی از کلمات موجود در نهج البلاغه، سفارشی از امام علی (علیه السلام) خطاب به جامعه اسلامی بدین مضمون وجود دارد: من تا دیروز همراهتان بودم. امروز مایۀ پند و اندرز شمایم و فردا روزی از شما جدا خواهم شد! اگر زنده بمانم که خودم باید خونخواه خویشتن باشم و اگر بمیرم، مرگ وعده گاهم خواهد بود (که در نهایت باید با آن برخورد کنم). اگر از خون خویش بگذرم، این گذشت، مرا به پروردگار نزدیک کرده و برای شما نیز آثار مثبتی به دنبال خواهد داشت. شما نیز (در زندگانی خود) گذشت را پیشه کنید! آیا نمی‌خواهید که پروردگار از گناهانتان درگذرد. [۴] امیر المومنین (علیه السلام) توصیه مطلق به گذشت اولیای دم نفرموده است در این بیان، روی سخن امام علی (علیه السلام) نه تنها به فرزندانش، بلکه به تمام جامعۀ اسلامی است و در این گفتار، هیچ توصیه‌ای به گذشت اولیای دم از قاتل خود نفرموده، بلکه ایشان اظهار می‌دارند در صورتی که از این ترور جان سالم به در برند، دو راه را پیش رو دارند که انتخاب هر کدامشان مشروع است، اما اگر یکی از آن دو راه - یعنی راه گذشت - را انتخاب کنند، پاداش بیشتری خواهند داشت. سپس به مسلمانان نیز توصیه می‌فرماید که اگر آنان نیز در چنین موقعیتی قرار گرفتند، با آن‌که حق قصاص دارند، گذشت را از یاد نبرند. این موضوع مربوط به زمانی است که عملاً قتلی اتفاق نیفتاده و اگر فرد مجروح از خون خویش گذشت کند، هیچ تهدیدی جامعۀ اسلامی را تهدید نمی‌کند. همان‌گونه که مشاهده می‌شود، امیر المؤمنین (علیه السلام) در این گفتار، هیچ توصیۀ ویژه‌ای به فرزندشان ننموده که اگر این ضربت به شهادت ایشان منجر شود، چه گزینه‌ای را انتخاب نماید. امام حسن (علیه السلام) ابن ملجم را نبخشید تا خون زیادتری ریخته نشود. «وَ لَکمْ فِی الْقِصاصِ حَیاةٌ یا أُولِی الْأَلْبابِ لَعَلَّکمْ تَتَّقُون؛ ای صاحبان خرد! برای شما در قصاص مایه زندگی است، باشد که [از ریختن خون مردم بدون دلیل شرعی] بپرهیزید». [۵] در این زمینه، باید شرایط آن زمان را در نظر داشت. شاید اگر با گذشت امام حسن (علیه السلام) هیچ خطری جامعه را تهدید نمی‌کرد، این امام بزرگوار نیز گزینۀ گذشت را از نظر دور نمی‌داشت. اما قرائن و شواهد، نشانگر آن است که جامعه در آن روز، چنان ملتهب بود که اگر قاتل امیرالمؤمنین (علیه السلام) قصاص نمی‌شد، خون‌های بیشتری بر زمین ریخته شده و با انتقام جویی‌های گروهی، افراد بی‌گناه بسیاری نیز آسیب می‌دیدند! طبیعتاً اگر چنین احتمالی وجود داشت، مجازات یک فرد مجرم، سزاوارتر از بروز فتنه‌ای بود که آتش آن، بی‌گناهان را نیز می‌سوزاند. قصاص مایه قوام و حیات جامعه شمرده شده است؛ یعنی اگر شخص قاتل قصاص نشود، افراد جامعه احساس امنیت نمی کنند؛ چون ممکن است فرد قاتل گستاخ شده و به قتل ادامه دهد. کفیت و عدالت درنحوه قصاص امام حسن (علیه السلام) بخاطر جلوگیری از فتنه بود. یکی از شواهدی که ادعای فوق را تأیید می‌کند، وصیتی دیگر از امیر المؤمنین (علیه السلام) خطاب به بستگان خویش است که طی آن بیمناک بودن خود از بروز چنین فتنه‌ای را اظهار داشته و اتفاقاً بر مجازات و قصاص قاتل برای جلوگیری از چنین فتنه‌ای تأکید می‌فرماید: 🔺
۱۲ فروردین
🔻 ای فرزندان عبد المطلب! نبینم که شما با فریاد «امیر المؤمنین کشته شد! امیر المؤمنین کشته شد!»(خون مرا بهانه کرده) کشتار مسلمانان را آغاز کنید! به شما هشدار می‌دهم! هیچ فردی جز قاتل من نباید در این ماجرا کشته شود! هر آن‌گاه که من به دلیل جراحت ناشی از ترور او جان سپردم. همان‌گونه که او یک ضربت شمشیر به من زد، شما نیز با یک ضربت قصاص کنید و او را مثله نکنید؛ زیرا من از پیامبر (صلی الله علیه وآله) شنیدم که فرمود: حتی سگ هار و درنده را نیز مثله نکنید! [۶] جالب این است که امام (علیه السلام) عدالت را درباره قاتل خودش حتى در کیفیت قصاص توصیه مى کند. مبادا ناراحتى هاى شدید شیعیانش سبب شود او را به طرز غیر عادلانه اى قصاص کنند. حتى در نامه ۲۳ می خوانیم که امام (علیه السلام) درباره قاتل خود به فرزندان و یارانش توصیه می کند و مى فرماید:«إِنْ أَبْقَ فَأَنَا وَلِیُّ دَمِی، وَ إِنْ أَفْنَ فَالْفَنَاءُ مِیعَادِی، وَ إِنْ أَعْفُ فَالْعَفْوُ لِی قُرْبَةٌ، وَ هُوَ لَکُمْ حَسَنَةٌ، فَاعْفُوا (أَ لَا تُحِبُّونَ أَنْ یَغْفِرَ اللهُ لَکُمْ) [۷] (اگر زنده بمانم، ولىّ خون خویشم [و مى توانم قصاص یا عفو کنم] و اگر از دنیا چشم بپوشم فنا [در دنیا] میعاد و قرارگاه من است و اگر عفو کنم، عفو براى من موجب قرب به خدا و براى شما [در صورتى که از میان شما بروم] حسنه و نیکى در نزد خداست؛ بنابراین عفو کنید، آیا دوست ندارید خدا شما را بیامرزد؟). امام حسن (علیه السلام) در قصاص ابن ملجم تجاوز از حق نکرده است اگر ولی دم از قصاص قاتل گذشت نماید و دیه درخواست کند، هر دو باید به نحو احسن به وظیفه خودشان عمل کنند. با دقت در آیه قصاص متوجه می شویم که جمله «فَاتِّباعٌ بِالْمَعْرُوفِ» یعنی، صاحب خون در گذشت کردن از قاتل، از حق پیروی کرده و تجاوز نکند و به نیکی با او رفتار نماید. و جمله «أَداءٌ إِلَیهِ بِإِحْسانٍ» یعنی، قاتل مبلغ دیه را با احسان و نیکی و بدون منت و اذیت پرداخت نماید. [۸] امام حسن (علیه السلام) ابن ملجمی را که بعد از قتل پشیمان نبود نبخشید اگر چه عفو و بخشش در جای خود امر پسندیده ای است، امّا اگر این امر موجب گستاخی قاتل یا جرأت دیگران شود، که نتیجتاً منجر به قتل های دیگر می شود، در این صورت قصاص قاتل اولویت دارد. در مورد قاتل امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب علیه السلام مطلب این چنین است؛ ابن ملجم لعنة الله علیه که یک قاتل و اسیر است، به جای ندامت و پشیمانی، خبث باطنی و شقاوت درونی خودش را به نمایش گذاشت. از ابو الوفاء بن عقیل روایت شده است که چون ابن ملجم علیه اللّعنة را نزد حضرت امام حسن علیه السلام آوردند، به آن حضرت گفت که یک کلمه با شما آهسته می خواهم بگویم. آن حضرت علیه السلام ابا و امتناع فرمودند. حضرت فرمودند: غرضش آن است که گوش مرا به دندان بگیرد. پس آن ملعون گفت: واللَّه که اگر می گذاشت، گوشش را از سرش جدا می کردم. پس هر گاه افعال و اقوال او این باشد در چنین حالی که منتظر کشته شدن است، و کینه او در این مرتبه باشد که در چنین وقتی حفظ نکند، پس چگونه خواهد بود احوال و افعال او در هنگامی که آزاد باشد! [۹] حال آیا ترحم بر چنین قاتلی جایز است؟! طبعاً گذشت از او ظلم به بشریت است. امیر مومنان علی علیه السلام فرمود ؛«عفو و گذشت ، افراد لیم و پست را فاسد می کند به همان اندازه که افراد با شخصیت را اصلاح می نماید». [۱۰] ️و در نقل دیگر فرمود:« عفو و گذشت درباره کسی است که اعتراف و اقرار به گناه خود داشته باشد نه در مورد کسی که بر گناه اصرار دارد». [۱۱] ابن ملجم که لعنت خداوند بر او باد ، نه تنها از قتل علی علیه السلام ناراحت نبود بلکه به آن افتخار می کرد چنان که امام باقر علیه السلام فرمود: «چون ابن ملجم را به نزد امام حسن علیه السّلام آوردند، آن ملعون گفت با خدا عهد کرده بودم که پدر تو را بکشم، وفا به عهد خود کردم». [۱۲] امام حسن (علیه السلام) قاتل امام مسلمین را باید قصاص می کرد. ابن ملجم، اقدام به کشتن خلیفه خدا در زمین و امام و رهبر مسلمانان نموده است و این حق مردم است که خون بهای امام خود را بگیرند؛ چرا که او جامعه ای را از بهره مندی از رهبر معصومی منع کرده و باید تاوان این خسارت را نیز بپردازد. «مِنْ أَجْلِ ذلِک کتَبْنا عَلی بَنی إِسْرائیلَ أَنَّهُ مَنْ قَتَلَ نَفْساً بِغَیرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فِی الْأَرْضِ فَکأَنَّما قَتَلَ النَّاسَ جَمیعاً وَ مَنْ أَحْیاها فَکأَنَّما أَحْیا النَّاسَ جَمیعاً؛ به همین جهت، بر بنی اسرائیل مقرّر داشتیم که هر کس، انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد، چنان است که گویی همه انسان ها را کشته، و هر کس انسانی را از مرگ رهایی بخشد، چنان است که گویی همه مردم را زنده کرده است» [۱۳] قتل معادل با قتل تمام افراد جامعه است. 🔺
۱۲ فروردین
🔻 اگر امام حسن (علیه السلام) ابن ملجم را می بخشید جامعه دچار هرج و مرج می شد. اگر امام حسن علیه السلام، ابن ملجم لعنة الله علیه را قصاص نمی کرد، ممکن بود در جامعه عده ای از مریدان امام علی علیه السلام و حامیان حکومت دست به قتل ایشان بزنند، که این کار باعث هرج و مرج در جامعه و تداوم قتل های دیگری می شد. در بحار الانوار این قضیه این گونه نقل شده: پس از شهادت امیرالمؤمنین (علیه السلام) مردم کوفه و خویشاوندان حضرت، در فقدان امامشان به شدّت غضبناک بودند. و اگر ابن ملجم به دست مردم می افتاد، او را قطعه قطعه می‌کردند و دیگر توجهی به سفارش امام و پیامبر نمی‌کردند. لذا امام حسن (علیه‌السلام) او را در اتاقی محبوس کرد و بعد از دفن امیرالمؤمنین (علیه السلام) و بر اساس وصیت آن حضرت، یک ضربت بر ابن ملجم زد. این درحالی بود که مردم کوفه برای قصاص در صحنه حاضر بودند. مردم بدن ابن ملجم را ربودند و او را قطعه قطعه کردند و سپس بدنش را به آتش کشیدند. [۱۴] امام حسن (علیه السلام) نبخشید زیرا حکم ابن ملجم با سایر قاتلین فرق داشت علاوه بر این نکاتی که بیان شد، نکتۀ مهم دیگر این است که اصلاً حکم قاتل پیامبر و امام با قاتل سایر مردم فرق می کند. در روایتی علی علیه السلام فرمود: اگر بهبود یافتم خودم می دانم چه کار کنم. اما اگر از دنیا رفتم همان کار را با او بکنید که با قاتل پیامبر باید انجام داد. [۱۵] برای کشتن ابن ملجم امام حق انتخاب بین عفو و کشتن داشت؛ جالب است بدانید که آن حضرت در سفارشی که به فرزندشان در مورد قاتل خود دارند فرمودند: به او خوراک و آشامیدنی بدهید و نیکو از او نگهداری کنید؛ اگر بهبود یافتم که خود صاحب اختیار خویشتنم؛ اگر بخواهم او را عفو می کنم و اگر بخواهم انتقام می گیرم. [۱۶] بخشیدن ابن ملجم حکم نابودی کوفیان را امضا می کرد. چه بسا عدم قصاص ابن ملجم سبب ایجاد جنگی دیگر میان میان مردم اندک اما با وفا و مومن کوفه (و نه همه آنان) با خوارج می‌گردید که در میان مردم کوفه و نواحی اطراف آن زندگی می‌کردند. این جنگ در شرایطی که معاویه در کمین ضربه زدن و تصرف شهر کوفه بود، برای کوفیان حکم نابودی آنان را داشت. بخشیدن ابن ملجم نشانه ی ضعف حکومت امام حسن (علیه السلام) بود، برخی معتقدند: عدم عفو حضرت مجتبى (علیه السلام) و بخشیدن ابن ملجم به علت عدم مساعدت جو و منطقه اسلام در آن روز بوده است. چون با وجود توطئه‏ هاى معاویه و تمرد اهالى کوفه از ادامه جنگ و اضطراب و تشویش دولت و حکومت اسلام؛ عفو عبدالرحمن بن ملجم دلیل بر شکست و ضعف دولت حضرت مجتبى علیه السلام محسوب می‌شد، فلذا حضرت بر اساس مصلحت عامه مسلمانان قصاص را مقدم داشتند. میل أمیرالمؤمنین (علیه السلام) به عفو بر اساس کرامت نفس و گذشت شخصى خود بوده و قصاص حضرت مجتبى (علیه السلام) بر اساس صلاح عامه و حفظ دولت اسلام بوده است. این است که عامه مسلمین در مرگ آن حضرت در سوگ نشستند، چون چنین امام متحقق به حق و عادلى را از دست دادند و این مصیبت تمام شهر مکه و مدینه و خانه‏ هاى آنجا را گرفت. ------------------------------------------------ ۱. الارشاد، شیخ مفید، ج۱، ص۲۹۸ ۲. غررالحکم و دررالکلم، تمیمی آمدی، ص۳۴۱ ۳. نهج البلاغه، ترجمه شهیدی، نامه ۴۷، صص ۳۲۰ - ۳۲۱ ۴. نهج البلاغه، ص ۳۷۸، نامه ۲۳ ۵. سوره بقره، آیه ۱۷۹ ۶. نهج البلاغه، ص ۴۲۲، نامه ۴۷ ۷. سوره نور، آیه ۲۲ ۸. سوره بقره آیه ۱۷۸ ۹. الدرة الباهرة، ۳؛ حلوانی، نزهة الناظر، ۵۵ ۱۰. بحار الانوار، ج۷۴ ص۴۱۹؛ کنزالفوائد، ج۲ ص۱۸۲ ۱۱. بحار الانوار، ج۷۵، ص۸۹؛ الدره الباهره، ص۱۸ ۱۲. قرب الاسناد،‌ ص ۱۴۴ ۱۳. سوره مائده، آیه ۳۲ ۱۴. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج ۴۲، ص ۲۹۷ ۱۵. ارشاد مفید، ج ۱، ص ۲۱ و ۲۲ ۱۶. بحارالأنوار، ج ۴۲، ص ۲۳۹ ⁉️ @PorsemanShia
۱۲ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۳ فروردین
👥 پُرسمان شیعه ⁉️
🌱 ⁉️ صله رحم با گناه کاران در میان بستگان و خویشاوندان ما افرادى هستند که در زندگى خود به موازین دین
🌱 با سلام و احترام مشابه این پرسش قبلاً در کانال پاسخ داده شده است: 👇 https://eitaa.com/PorsemanShia/21 اما پاسخ دیگری نیز در ادامه آمده است: 👇
۱۳ فروردین
🌱 ۱ - اهمیت صله رحم صله رحم یکی از مهم‌ترین واجبات اسلام است که هم در قرآن و هم در روایات تأکید فراوانی بر آن شده و تارک آن مورد مذمت قرار گرفته که به چند حدیث در این مورد اشاره می‌شود. ۱.۱ - مولای متقیان امام علی (علیه‌السّلام) می‌فرماید: برای اهل دین علاماتی است که با آن‌ها شناخته می‌شوند و صله رحم یکی از آن‌هاست. ۱.۲ - امام صادق (علیه‌السلام) نیز به نقل از پیامبر اکرم (صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم) می‌فرماید: افضل اعمال بعد از ایمان، صله رحم است. . ۲ - آثار صله رحم صله رحم آثار متعددی دارد: ۲.۱ - طولانی شدن عمر زیادی عمر، یکی از آثار صله رحم است. ۲.۱.۱ - امام صادق (علیه‌السّلام) در روایتی زیبا می‌فرماید: من چیزی را مؤثرتر از صله رحم برای زیادی عمر نمی‌شناسم. گاه کسی که تنها سه سال به پایان عمرش باقی است، صله رحم می‌کند و خداوند به برکت آن، سی سال به عمر او می‌افزاید و عمر او را تا سی و سه سال دراز می‌کند و گاه کسی سی و سه سال به پایان عمر او باقی است؛ اما قطع رحم می‌کند و خداوند سی سال از عمر او می‌کاهد و سه سال بعد از آن اجل او فرا می‌رسد. ۲.۱.۲ - در روایت دیگری سالار شهیدان می‌فرماید: هر کس دوست دارد مرگش به تأخیر بیفتد، صله رحم کند. ۲.۲ - زیادی رزق و روزی صله رحم هم‌چنین رزق و روزی را زیاد می‌کند. ۲.۲.۱ - پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) می‌فرماید: هر کس یک عمل را برای من ضمانت کند (انجام دهد)، چهار عمل را برای او ضامن می‌شوم و آن صله رحم است که هر کس انجام دهد، خداوند او را دوست خواهد داشت، رزق او زیاد می‌شود، عمرش افزایش پیدا می‌کند و داخل بهشتی می‌شود که خداوند وعده داده است. ۲.۳ - افزایش محبت و جلوگیری از مرگ بد از آثار دیگر صله رحم، افزایش محبت و جلب حمایت ایشان و جلوگیری از مرگ بد است. ۲.۳.۱ - در مورد اخیر مولا علی (علیه‌السلام) می‌فرماید: صله رحم دشمن را‌ اندوهگین می‌سازد و از مرگ‌های بد نگه می‌دارد. سکرات مرگ نیز با صله رحم آسان می‌شود. ۲.۳.۲ - امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: کسی که دوست دارد خداوند سختی‌های مرگ را بر او آسان کند، نسبت به خویشان و نزدیکان و پدر و مادرش نیکی کند، اگر چنین کرد خداوند سختی‌های مرگ را بر او آسان می‌کند. . ۳ - آثار قطع رحم قطع رحم نیز مورد نکوهش فراوان قرار گرفته و آثار ناخوش‌آیندی نیز بر‌ آن مترتب می‌باشد. ۳.۱ - امیرالمؤمنین (علیه‌السّلام) می‌فرماید: «اقبح المعاصی قطیعة الرحم و العقوق؛ زشت‌ترین معصیت‌ها قطع رحم و عاق (والدین) ‌شدن است. قطع رحم باعث کاهش عمر انسان شده، او را به فقر مبتلا کرده و از ورود به بهشت محروم می‌نماید. ۳.۲ - پیامبر اکرم (صلی الله علیه وآله) فرمود: سه گروه هرگز داخل بهشت نمی‌شوند: شراب‌خوار، ایمان‌آورنده به سحر و قاطع رحم. (البته اگر توبه نکردند). . ۴ - چیستی صله رحم حال باید دید صله رحم چیست و با چه اموری محقق می‌شود. آیات مختلف از جمله ۸۳، ۱۷۷ و ۲۱۵ سوره بقره و دیگر آیات منظور از صله رحم را ارتباط داشتن و نیکی کردن و انفاق به خویشان و نزدیکان می‌داند. این نیکی و انفاق می‌تواند زبانی، فعلی، قلبی و مالی باشد. ۴.۱ - انفاق زبانی انفاق زبانی مثل سلام کردن و جواب دادن آن، دعا کردن، دوری گزیدن از غیبت، تهمت و افترا به ایشان، نام او را به نیکی یاد کردن، آشکار کردن نیکی‌ها و پوشاندن عیوب ایشان. ۴.۲ - انفاق فعلی انفاق فعلی با به‌جا آوردن نماز، روزه، حج و زیارت به نیابت، وفای به عهد، دید و بازدید، حفظ احترام و رعایت شأن و موقعیت ایشان، عیادت و ... محقق می‌شود. ۴.۳ - انفاق قلبی آرزوی وصول خیرات دنیوی و اخروی و آرزوی دفع بلایا، از مصادیق انفاق قلبی است. ۴.۴ - انفاق مالی و در نهایت انفاق مالی می‌تواند با کمک بلاعوض، قرض الحسنه دادن، پرداخت صدقه به نیابت از او انجام گیرد. با چنین اوصافی از صله رحم اگر شخصی از خویشان و نزدیکان حدود الهی را رعایت نکند و ابایی از گناه کردن نداشته باشد و حتی گاه از روی جهل و نادانی یا خدای ناکرده از روی عناد و غرض‌ورزی، نسبت‌های ناروایی به خداوند دهد، وظیفه ما در مورد صله رحم با ایشان چیست؟ 🔺
۱۳ فروردین
🔻 ۵ - صله رحم با نزدیکان گناه‌کار وظیفه ما در قبال افرادی که مسائل اسلامی را رعایت نمی‌کنند: ۵.۱ - ریشه‌یابی برای اصلاح هر امری در درجه اول باید ریشه‌های آن مسئله را بررسی کرد و متناسب با آن علل و عوامل، راهکارهای مناسب را به کار گرفت؛ به عنوان مثال ممکن است مشکلات زندگی باعث این امرشده باشد و یا ازدست دادن عزیزی او را به کفرگویی واداشته است و ... بررسی شرایط روحی، جسمی، تربیت خانوادگی، زمان شروع این حالت و اطلاعات بیش‌تری از ایشان می‌تواند شما را به انتخاب روش برخورد مناسب رهنمون شود. ۵.۲ - محبت محبت کردن به افراد، یکی از بهترین راه‌های تبلیغ دین و امر به معروف و نهی از منکر است. ۵.۳ - امربه معروف ونهی ازمنکر یکی از مهم‌ترین وظایف نسبت به این‌گونه افراد امر به معروف و نهی از منکر است. البته امر به معروف و نهی از منکر مراتبی دارد. در یک مرتبه می‌توان با محبت کردن و رفتارهای شایسته او را متوجه اشتباهاتش کرد. در مرتبه دیگر برای این‌که به او بفهمانید که از این اعمالش متنفرید می‌توانید روی بگردانید، چهره را در هم بکشید و حتی رفت و آمد را به طور موقت ترک کنید. در رتبه بعدی با موعظه و نصیحت و اشاره به عاقبت بد کسانی که گناه‌کار بودند می‌توانید ایشان را نهی از منکر کنید. در مورد موعظه و نصیحت سعی شود حالت سرزنش و توبیخ نداشته باشد که در غیر این صورت نسبت به شما حالت تدافعی گرفته و با شما از در لجاجت برخورد خواهد کرد. ۵.۴ - ارائه کتاب‌های مفید کتاب‌های موثری نیز در این زمینه وجود دارد که می‌توانید به ایشان هدیه دهید؛ کتاب کیفر گناه از آقای رسولی محلاتی می‌تواند مفید باشد. ۵.۵ - القای محبت خدا راه مؤثر دیگر این است که محبت خداوند را در دل او جای دهید. ۵.۵.۱ - ذکر نعمت‌های خداوند برای این کار ذکر نعمت‌های بی شمار خداوند به ایشان و دفع بلاهای متعدد از ایشان می‌تواند بسیار مفید باشد. نعمت‌های مختلفی چون سلامتی، رزق و روزی، اولاد و شوهر خوب، مسلمانی و شیعه بودن و خیلی از نعمت‌هایی که می‌شناسید. متذکر شوید که این همه نعمت را خداوند به ما ارزانی داشته و اگر بندگانش را دوست نمی‌داشت، این چنین نمی‌کرد. ۵.۵.۲ - ارائه چهره‌ای زیبا از دین چهره‌ای زیبا و خوب از دین و خداوند به ایشان عرضه کنید. ذکر رحمت‌های الهی، عفو و بخشش‌های بی‌شمار، نعمت‌های بهشتی، لذت انجام فرامین الهی و ترک معاصی در ایجاد این چهره زیبا مؤثر است. ۵.۶ - مصلحت خداوند اگر ایشان بعد از یک حادثه غم‌انگیزی مثل فوت شوهر یا فرزند یا والدین و یا بیماری خود و نزدیکان و یا به هر علت دیگری این‌گونه شده‌اند، ایشان را تسلّی و دلداری دهید، خودتان را در غم و مصیبت ایشان شریک گردانید و به ایشان بفهمانید که خداوند به بندگان خود ظلم نمی‌کند و کارهای او همه از روی حکمت و مصلحت می‌باشد و در مقابل مصیبت، انسان را بی‌اجر و مزد نمی‌گذارد. این گونه گفت‌وگوها و دید و بازدیدها همراه با ارائه چهره‌ای دل‌انگیز از دین می‌تواند زمینه‌ساز بازگشت وی از این حالات و اعمال باشد. . ۶ - محدود کردن رابطه اما اگر همه این کارها را قبلاً انجام داده‌اید و یا بعداً انجام دادید و نتیجه نگرفتید، می‌توانید با رعایت ادب و احترام به ایشان رابطه خود را با ایشان محدود کنید. البته نه اینکه قطع رحم کنید. می‌توانید وظیفه مسلمانی خودتان را با یک تماس تلفنی و در حد یک سلام و احوال‌پرسی و هرازگاه دیدار سرپایی انجام دهید. البته از انفاق قلبی و زبانی یعنی دعا برای اصلاح و بازگشت وی دریغ نکنید که این خود جزو صله رحم محسوب می‌شود. ۶.۱ - پيامبر خدا صلى‌الله‌عليه‌وآله فرمودند: «صِلُوا أرحامَكُم و لو بِالسَّلامِ»، صله رحم كنيد، گر چه با يك سلام. ۶.۲ - امام صادق (علیه‌السلام) می‌فرماید: با ارحامتان ارتباط داشته باشید و به برادرانتان نیکی کنید ولو به یک سلام نیک و جواب آن. ۶.۳ - دیدگاه مراجع تقلید البته مراجع عظام تقلید نیز قطع رحم را جایز نمی‌شمارند؛ ولی تصریح می‌کنند که اگر ترک معاشرت به طور موقت موجب خودداری وی از گناه شود، از باب امر به معروف و نهی از منکر واجب می‌شود. 📕 https://B2n.ir/kr2691 ⁉️ @PorsemanShia
۱۳ فروردین
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
۱۴ فروردین
🌱 با سلام و احترام مشابه این پرسش قبلاً در کانال پاسخ داده شده است: 👇 1⃣https://eitaa.com/PorsemanShia/116 2⃣https://eitaa.com/PorsemanShia/52 3⃣https://eitaa.com/PorsemanShia/43 ⁉️ @PorsemanShia
۱۴ فروردین