🌱
⁉️ پرسش:
چند دعا از ادعیه مشهور و کوتاه را که در تقویت بنیه عرفانی انسان نقش دارد، معرفی نمایید؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
۱. دعای صباح،
۲. دعای کمیل،
۳. مناجات خمس عشره،
۴. دعاهای صحیفه سجادیه،
۵. مناجات شعبانیه،
۶. دعای ابو حمزه ثمالی،
۷. دعای عرفه.
خواندن مداوم، آگاهانه و عاشقانه ادعیه یاد شده، مورد توصیه و سفارش است و برای آنکه این دعاها در روح شما اثر گذارد، سعی کنید:
۱. در سحرها و نیمه های شب ادعیه را بخوانید.
۲. توجه نمایید که در هنگام قرائت دعا، با چه وجودی گفت و گو می کنید و چه کسی را می خوانید.
۳. در هنگام دعا، امید خویش را در اصلاح نفستان از غیر خدا قطع کنید و تنها بر او امید بندید.
۴. به محتوا و پیام دعاها دقت کرده و در آن بیندیشید و واقف باشید که از خدا چه حقایقی می طلبید.
📕 https://B2n.ir/f63984
#دعا
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ پرسش:
میگویند تربت شفا دهنده امام حسین (علیه السلام) خاکی است سرخ رنگ که از داخل قبر قسمت بالای سر حضرت میجوشد و تربت شفا دهنده، آن تربت است؛ آیا این صحت دارد؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
احادیثی که درباره فضیلت تربت امام حسین (ع) آمده با مضامین مختلف نقل شده است؛ بنابراین، منحصر در آنچه در پرسش آمده نیست، اگرچه ممکن است اثر بخشی تربت با خصوصیات یاد شده بیشتر باشد که به چند نمونه از روایات اشاره میشود.
۱ – یونس بن ربیع میگوید: امام صادق (علیه السلام) فرمود: «بالای سر امام حسین (علیه السلام)، خاک قرمزى است که در آن شفای هر دردى غیر از مرگ میباشد».
یونس بن ربیع گوید: «بعد از اینکه، این حدیث را شنیدم نزد قبر حاضر شده و طرف سر قبر را حفر کردیم و چون به قدر یک ذراع کندیم از قسمت بالای سر قبر، خاکهایى مثل ریگهاى ریزى که آب، آنها را با خود میآورد بر ما ریخته شد،
رنگ آنها قرمز و اندازهشان قدر یک درهم بود، آنها را با خود به کوفه آورده پس آنرا مخلوط کرده و به صورت خمیری در آورده و پنهانشان نمودیم و بعد به تدریج از آن به مردم میداده تا با آن مریضهاى خود را مداوا کنند».
۲ – ابو حمزه ثمالى از امام صادق (علیه السلام) پرسید: «فدایت شوم میبینم اصحاب ما را که تربت حائر حسینی را براى شفا گرفتن میگیرند، و مىگویند در این تربت شفا هست؛ درست است؟
امام صادق (علیه السلام) در پاسخ فرمود: «از خاک قبر تا فاصله ۴ میل درمان جویند، و همچنان است خاک قبر جدّم رسول خدا (صلی الله علیه وآله)، خاک قبر حسن، على بن حسین و محمّد بن علی (علیه السلام)،
از آن برگیر که شفای هر درد و بیماری، و سپر از هر چه از آن ترس داشته باشی، است و هیچ دارویى با آنها برابر نیست جز دعا و همانا بیاثرى آنها به سبب مخلوط شدن آن خاک با آنچه در ظرف باقیمانده (ظروفى است که تربتها را در آنها میریزند)
و یا به جهت کمتر بودن یقین کسى است که با آنها میخواهد خود را درمان کند، ولى آنان که یقین کامل دارند، در صورت به کارگیری آن برای معالجه، به اذن خدا شفا برایشان حاصل میشود…».
۳ – امام صادق (علیه السلام) فرمود: «تربت قبر امام حسین (علیه السلام) را از اطراف قبر به مساحت هفتاد باع (اندازه کشیدن دو دست) در هفتاد باع میتوان برداشت».
📕 https://B2n.ir/e50297
#تربت
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ پرسش:
آیا ممکن است امام زمان (علیه السلام) در عصر غیبت دیده شود؟ امام زمان (علیه السلام) چه زمانی ظهور میکند؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
دیدن امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) محال نیست و توفیق زیارت ایشان امتیاز بالایی است. در دعاها نیز از خداوند متعال میخواهیم که این دیدار را نصیبمان فرماید: «اَللّهُمَ اَرِنی الطَّلعَةَ الرَّشیدة».
همچنین بنابر منابع اسلامی وقتی مردم امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را در زمان ظهور ببینند، خواهند گفت: «ما ایشان را چند بار دیده بودیم!»
از سویی دیگر بخواهیم مسأله را از دیدگاه قرآن بررسی کنیم، ماجرای حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجهالشریف) شبیه داستان حضرت یوسف (علیه السلام) است:
«فَعَرَفَهُم وَ هُم لَهُ مُنکِرُونَ» به آن معنا که یوسف برادرانی را که دهها سال او را ندیده بودند، شناخت؛ ولی آنها او را نشناختند. آنچه در این میان مهم است، توجه به دو مسأله است.
اوّل آن که ما مأمور نیستیم برای دیدن امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) به منطقه، مسجد یا واسطهای رجوع کنیم. در آیات و روایات در این مورد سفارشی نشده است؛
ولی مکلّفیم در زمان غیبت به مجتهد جامعالشرایط (فقیه عادل) که در حلال و حرام الهی صاحب نظر است، مراجعه کنیم و کلام او را برای خود حجت بدانیم و به آن عمل کنیم.
دوم این که نباید فریب افراد شیاد را بخوریم که با ادعای ملاقات با امام عصر (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) افرادی را دور خود جمع کرده، از این راه نان میخورند و باید به هوش باشیم که تعداد مدعیان دروغین کم نیست.
ملاقات با امام زمان، ارواحنا فداه، در مواردی نیز انجام شده است؛ اما به گونهای بوده که افراد، بعداً متوجه شدند که آن شخص حضرت مهدی (علیه السلام) بوده است. همچنین این ملاقاتها با اراده حضرت صورت گرفته است، نه با اراده ملاقات کننده.
زمان ظهور امام زمان علیه السلام
هیچ کس نه میتواند و نه حق دارد برای ظهور امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، زمان تعیین کند؛ چون زمان ظهور از علوم غیبی است که فقط در اختیار خداوند متعال است.
در روایات میخوانیم اگر کسی برای ظهور زمانی را تعیین کرد او را تکذیب کنید: «کَذَبَ الوَقّاتُون!»
📕 https://B2n.ir/q29423
#امام_زمان
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ پرسش:
آیا امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) همسر و فرزند دارد؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
عقل به ما میگوید دنبال مسائلی برویم که چهار شرط داشته باشد:
۱. ضروری و واجب باشد؛
۲. مستحب و مفید باشد؛
۳. مشکل فردی در آن حل شود؛
۴. جامعهای را از خطر و انحراف نجات دهد.
اطلاعات جزیی راجع به مسائل شخصی امام زمان و هیچ امام دیگر، نه واجب و مستحب است و نه مشکل فرد و جامعهای را حل میکند. وقتی امت ما، به ویژه نسل جوان از مهمترین ضروریات غافل هستند؛ آیا صلاح است که ما وقت خود را برای این گونه سؤالات صرف کنیم؟!
قرآن کریم در سوره کهف از جوانمردانی یاد میکند که در اقلیت بودند و چون احساس کردند که در محیط فاسد نمیتوانند مکتب خودشان را حفظ کنند؛ از رفاه و لذتهای زندگی شهری صرف نظر کردند و در بیابانها غاری یافته، به آن جا هجرت نمودند تا دین خود را حفظ کنند.
این نسخهی قرآنی، نسخهی شفابخش تمام مسلمانانی است که در سرزمینهای کفر در اقلیت هستند و تصمیم دارند تا دین خود را حفظ کنند و اگر لازم باشد از منطقهای به منطقهای هجرت نموده، هم فکران خود را شناسایی کنند؛ از درآمدها و رفاههایی بگذرند؛ ولی تحت تأثیر آنها قرار نگیرند.
قرآن از کسانی که به جای این نسخه شفابخش در فکر آمار و تعداد آن افراد هستند و با هم گفتوگو میکنند که آیا آن جوانمردان، سه نفر، پنج نفر یا هفت نفر بودند، به شدت انتقاد میکند. (کهف، ۲۲)
دغدغه ما باید این مسأله باشد که چه کنیم تا سرباز مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) شویم، نه آن که حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) خانواده دارد یا ندارد!
لابد پس از این سؤال، سؤالهای دیگری از این نوع هم پیش میآید؛ مثلاً این که آیا فرزندان ایشان پسرند یا دختر؛ داماد و عروسشان چه کسانی هستند؛ غذایشان چیست؟...
درست مثل وقتی که حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: «سَلونی قَبل اَن تَفقدِونی؛ از من بپرسید تا مرا از دست ندادهاید»؛ در این میان کسی پرسید: «تعداد موهای سر من چقدر است؟»
خداوند متعال بعضی از سؤالها را به گونهای جواب میدهد که سؤال کننده از سؤال خود شرمنده شود؛ مثلاً از پیغمبر صلی الله علیه وآله میپرسیدند: چه چیزهایی را انفاق کنیم: «یسأَلونَکَ مَاذَا ینفِقُونَ» چه چیز یعنی، لباس، غذا، میوه، گوشت یا نان و...
اما خداوند به جای این که بفرماید چه چیزی را صدقه بدهید، جواب دیگری میدهد و میفرماید: «هر چه میخواهید، بدهید؛ ولی به پدر و مادر بدهید.» و به جای «چه چیز» به «چه کس» توجه میکند.
ما از این شیوه قرآنی استفاده میکنیم که لازم نیست هر سؤالی را جواب بدهیم؛ ولی لازم است جواب ما ارشادی باشد؛ یعنی سؤال کننده به سمت و سوی حق هدایت شود. خوراک، پوشاک یا مسکن مسأله اصلی نیست؛ سؤال اصلی، نوع صدقه نیست؛ بلکه صدقه گیرنده مورد توجه است.
📕 جهت نما (چهل پرسش و پاسخ مهدوی)، محسن قرائتی
#امام_زمان
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ پرسش:
یکی از مشکلات باور به روح و نفس انسان، توضیح رابطه آن با بدن است. آیا میتوان با مثالهای قابلقبول این مطلب را شرح داد؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
«تمثیل» به معنای مثل آوردن، تشبیه کردن چیزی به چیزی یا تصویر کردن آن است. تمثیل، یکی از تأثیرگذارترین روشها در انتقال معانی عمیق و تبیین امور معقول و فراحسی بهحساب میآید؛
خصوصاً در تبیین معارف اسلامی و مفاهیم نامحسوس، کاربرد شایانی داشته و فهم مطالب عمیق را برای مخاطبان آسان میکند.
رابطه روح و بدن، ازجمله موضوعاتی است که از طریق تمثیل میتوان آن را تبیین کرد و به فهم درست از آن نزدیک شد.
معصومان علیهم السلام نیز به تمثیلهای موجود در این زمینه توجه داشتند و برخی را پذیرفته و برخی را رد نمودهاند.
برای نمونه آنجایی که زندیقی، رابطه روح و بدن را به نور و چراغ تشبیه و تمثیل میکند، از جانب امام صادق علیهالسلام مورد مخالفت قرار میگیرد؛ چراکه نور بعد از خاموشی چراغ از بین میرود و باقی نمیماند در حالی که روح پس از جدایی از بدن، به زندگی خود ادامه میدهد.
اما با این حال، در روایات از تمثیلهای متنوع برای تبیین رابطه روح و بدن استفاده شده است که در ادامه در قالب نکاتی به برخی از آنها اشاره میشود.
نکته اول: چند تمثیل درباره روح و بدن
در این فراز، به ذکر چند تمثیل درباره رابطه روح و بدن میپردازیم که معصومان علیهمالسلام از آنها استفاده کردهاند و در روایات ذکرشدهاند.
معنی و لفظ
رابطه روح و بدن را میتوان مانند رابطه معنی و لفظ دانست؛ چنانکه در روایتی از امیرالمؤمنین علی علیهالسلام به این تمثیل اشاره شده است؛ در حالی که معنا نه جزء لفظ و نه خارج از لفظ است، قوام لفظ به معنای آن بوده و بدون معنا، لفظ بدون کارکرد و مهمل میشود. روح نیز قوام بدن بوده و درحالی که روح نه جزء بدن و نه خارج از بدن است، بدن بدون روح جسد و مردهای بیش نیست.
باد و مشک
در برخی روایات، رابطه روح و بدن، به ورود هوا در مشک تمثیل و تشبیه شده است. همانطوری که ورود و خروج هوا به مشک، بر وزن آن چندان نمیافزاید و نمیکاهد و جای مشخصی ندارد، ورود و خروج روح بر بدن نیز همینگونه است و جای مشخصی ندارد.
گوهر در صندوق
از منظر برخی روایات، رابطه روح با بدن، مانند رابطه گوهری است که در درون صندوق قرار داشته و هنگامیکه گوهر خارج گردد، دیگر به صندوق اعتنا نمیشود. با خروج روح، بدن دیگر به کار گرفته نمیشود و روح در مسیر خود سیر میکند.
پارچه نازکِ محیط به بدن
طبق روایات، همانطوری که نفس با بدن آمیخته نمیشود، پوشش و پارچه نازک با بدن نیز چنین است. نفس و بدن نسبت به همدیگر، مانند پارچه و پوششی هستند که نه با بدن ترکیب میشود و نه حلول و تداخلی با همدیگر پیدا میکنند؛ بلکه در عین اینکه پوشش، احاطه بر بدن دارد و همه آن را فرامیگیرد، ولی جزء و یا قسمتی از آن محسوب نمیگردد.
علم و عمل
یکی دیگر از تمثیلها، تمثیل علم و عمل است که در روایات به آن اشاره شده است. علم امری غیرمادی، معنوی و عمل امری عینی و مادی است. نفس نیز امری غیرمادی و بدن امری مادی و عینی است.
همانطور که علم و عمل همراه یکدیگرند، نفس و بدن نیز اقتران و ملازم با یکدیگرند. همانگونه که علم بدون عمل سودی ندارد و عمل بدون علم نیز فایده ندارد، نفس و بدن نیز چنین هستند.
نفس بدون بدن مفید و منشأ اثر نیست و کمالات آن شکوفا نمیشود و نیز بدن بدون نفس، موجود مرده و فاقد حرکت است که وجود آن فاقد اثر است.
نکته دوم: تحلیل تمثیلها
تشبیهات و تمثیلها اگرچه ما را به فهم درست از موضوع نزدیکتر میسازند، اما گاهی ممکن است به سبب غفلت از وجه شباهت، ما را از فهم درست، دورتر نمایند.
یافتن وجه شباهت و تطابق آن با موضوع، از اهمیت خاصی برخوردار است. هرکدام از تمثیلهای یادشده نیز به وجه شباهت خاصی نظر داشتند.
بااینکه وجه شباهت در هر یک از آنها متفاوت بوده است اما همه یا اکثریت آنها در وجوهی نیز مشترک بودهاند؛ مثلاً:
- وجود ثنویت و دوگانگی بین روح و بدن؛ به این صورت که انسان فقط روح و یا فقط بدن نیست؛ بلکه ترکیب ویژه و خاصی از آن دو است.
ـ در این تمثیلها، نفس و روح انسان، مدبّر و مقوّم بدن دانسته شده و قوام بدن به نفس است.
ـ در بسیاری از آنها نفس و روح انسان، بهعنوان موجودی فرا محسوس و فرا مادی تعبیر میشود که با یک موجود محسوس و مادی که همان بدن است، ارتباط دارد.
ـ هرکدام از نفس و بدن، هویت مخصوص خود را داشته، بدون اینکه باهم امتزاج و یا ترکیب یابند.
🔺
🔻
نتیجه:
تمثیل و تشبیه، یکی از بهترین راهها برای توضیح و تبیین امور نامحسوس مثل رابطه روح و بدن است. به همین جهت، در روایات و منابع دینی، تمثیلهای زیادی در این زمینه وارد شده است: معنی و لفظ، باد و مشک، گوهر و صندوق، پارچه نازکِ محیط به بدن، علم و عمل.
بااینکه هر یک از این تمثیلها، به بُعدی از ابعاد رابطه نفس و بدن اشاره دارند؛ ولی دلالتهای مشترکی نیز میان آنها وجود دارد؛ مانند دوگانگی نفس و بدن، قوام داشتن بدن به نفس، معرفی نفس بهعنوان موجودی نامحسوس و هویت مخصوص برای هرکدام از نفس و بدن بدون ترکیب و امتزاج.
📕 https://B2n.ir/w89221
#روح
⁉️ @PorsemanShia
🌱
⁉️ پرسش:
چگونه ممکن است انسانی مانند امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) عمر چند ساله و یا چند هزار ساله داشته باشد؟
.
.
.
⭕️ پاسخ:
در پاسخ میتوان گفت عمر مثل حرکت است. حرکت هم روند تند و هم روند کند دارد. حرکت کند مثل حرکت رشد موی بدن، که در یک ماه حدود یک سانتیمتر حرکت میکند. ممکن است حرکت نکند، مثل موی مژه و ابرو که دهها سال بدون حرکت و در واقع بدون رشد باقی میماند.
گاهی نیز حرکت به قدری تند است که نمیتوان آن را اندازهگیری کرد و یا مثل حرکت نور بسیار سریع است، ولی میدانیم که هیچ دلیل علمی و عقلی برای محدود کردن حرکت وجود ندارد.
در بعضی از منابع، کتابهای تاریخی و حتی آیات و روایات از عمرهای طولانی خبر میدهند. قرآن میفرماید: «حضرت نوح (علیه السلام) ۹۵۰ سال به تبلیغ مشغول بود.» (۱)
در آیهی ۲۵۹، سورهی بقره نیز آمده است که یکی از اولیای خدا، معروف به حضرت عزیر، در حالی که سوار الاغی بود، از روستای ویرانهای، عبور میکرد. از خدا پرسید که چگونه صاحبان این خانهها که سالهاست مردهاند، دوباره زنده خواهند شد: «قَالَ أَنَّى یحْیی هذِهِ اللهُ بَعْدَ مَوْتِهَا؟!»
خداوند متعال برای آن که مسأله را به صورت تجربی برای او روشن کند، او را صد سال می میراند: «فَأَمَاتَهُ اللهُ مِائَةَ عَامٍ» سپس او را زنده کرد: «ثم بعثه» و از او پرسید: «چه مدت است که در این جا هستی؟»: «قال کم لبثت؟»، گفت: «روزی یا بخشی از روزی»: «قَالَ لَبِثْتُ یوْماً أَوْ بَعْضَ یوْمٍ.»
خداوند متعال فرمود: «نه؛ تو صد سال است که مردهای»: «قَالَ بَلْ لَبِثْتَ مِائَةَ عَامٍ» اکنون به الاغت نگاه کن که چگونه استخوانهای او را سر پا میکنیم و نیز به غذا و نوشیدنی خود بنگر که هیچ تغییر نکرده است!»
غذا اگر در جایی مثل یخچال و سردخانه نباشد، پس از یک هفته تغییر میکند. صد سال چند هفته است؟ وقتی یک سال ۵۲ هفته است، پس صد سال ۵۲۰۰ هفته میشود؛ بنابراین، خداوند متعال غذای این بنده را ۵۲۰۰ برابر عمر طبیعی سالم نگه داشت، در حالی که عمر امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) از آغاز تولد تاکنون، حتی بیش از بیست برابر عمر طبیعی نبوده است.
خداوند متعال با این آیه قدرت خود را نشان میدهد که ما میتوانیم صدها و هزارها برابر عمر طبیعی چیزی را نگه داریم. این معجزه میتواند دربارهی عمر امام (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) هم اتفاق بیفتد.
همچنین از این آیه اهمیت علم تجربی فهمیده میشود؛ بر این اساس که علم تجربی به قدری ارزش دارد که یک پیامبر، باید صد سال بمیرد تا چیزی را با حس درک کند.
همچنین از این آیه استفاده میشود که زنده شدن مرده مخصوص قیامت نیست؛ بلکه در همین دنیا نمونههایی از زنده شدن بعضی مردگان وجود دارد که به اصطلاح آن را «رجعت» میگویند.
مردگانی که با معجزه حضرت عیسی (علیه السلام) زنده شدند، از این نمونهاند و نیز مردهای که در آیه مورد بحث به آن اشاره شد.
همچنین از این آیه استفاده میشود که اگر ریشه سؤال عناد و لجاجت نباشد، میتواند گامی به سمت رشد و تکامل انسان باشد.
از نمونههای دیگر قرآنی طولانی بودن عمر انسان در داستان حضرت یونس در سوره صافات آیات ۱۳۹ تا ۱۴۴ است. در مضمون این آیات میخوانیم که همانا یونس از فرستادگان است. آن گاه که از قوم خود فرار کرد و به سوی کشتی پر از بار و مسافر شتافت. ناگهان کشتی به خطر افتاد و قرار بر این شد که بر اساس قرعه، افرادی به دریا افکنده شوند.
پس، یونس با مسافران کشتی قرعه انداخت و از بازندگان شد و او را به دریا افکندند و در این حال ماهی بزرگی او را بلعید. او خود را سرزنش کرد و در شکم ماهی به تسبیح خداوند پرداخت و اگر از تسبیح گویان نبود، تا روز قیامت در شکم ماهی میماند (لَلَبِثَ فِی بَطْنِهِ إِلَى یوْمِ یبْعَثُونَ). از این آیه معلوم میشود که زنده ماندن تا روز قیامت امکان دارد.
همچنین دربارهی عمر طولانی میتوان به این نمونهی قرآنی اشاره کرد که ابلیس از خداوند متعال خواست تا روز قیامت به او مهلت بدهد: (قَالَ رَبِّ فَأَنْظِرْنِی إِلَى یوْمِ یبْعَثُونَ) (۲) خداوند متعال او را تا زمان بسیار طولانی عمر داد: (قَالَ فَإِنَّکَ مِنَ الْمُنْظَرِینَ إِلَى یوْمِ الْوَقْتِ الْمَعْلُومِ). (۳)
------------------------------------------
۱. سوره عنکبوت، آیه ۱۴
۲. سوره ص، آیه ۷۹
۳. همان، آیات ۸۰ و ۸۱
📕 جهت نما (چهل پرسش و پاسخ مهدوی)، محسن قرائتی
#امام_زمان
⁉️ @PorsemanShia