پرسمان #احکام
نماز خواندن در ماشین، هواپیما، قطار و کشتی جایز است؟
@Porseman_channel
📤 پاسخ:
🔸الف) در حال توقف: اشکال ندارد.
🔸ب) در حال حرکت:
ب.۱: به واسطه تنگی وقت یا ضرورت دیگر: جایز است؛ اما باید استقرار و قبله را در حد ممکن رعایت کند و در حال چرخش به طرف قبله چیزی نخواند.
ب.۲: در وسعت وقت (یعنی فرصت پیدا می کند که قبل از گذشتن وقت نماز، آن را خارج از هواپیما، قطار و مانند آن بخواند): لازم است نماز را تأخیر بیندازد و در حال حرکت جایز نیست.
✅ آیات عظام؛ سیستانی و مکارم: به طور کلی اگر وسایل نقلیه به حدی تکان نداشته باشند که مانع از آرامش بدن و انجام کارهای نماز به طور صحیح شوند، اشکال ندارد؛ چه در وسعت وقت یا تنگی آن. در غیر این صورت، اگر به واسطه تنگی وقت یا علتی دیگر ناچار باشد نماز را در چنین جایی با تکان های شدید بخواند، به قدری ممکن باید استقرار و قبله را رعایت کند.
@Porseman_channel
پرسمان #احکام
💢تعیین سوره قبل از بسم الله؟💢
آیا قبل از خواندن سوره در نماز، باید نیت کنیم که چه سورهای میخواهیم بخوانیم؟
@Porseman_channel
در اینباره، بین مراجع تقلید اختلاف نظر است، برخی[1] تعیین سوره را در نیت، قبل از قرائت آن، لازم نمیدانند و برخی[2] میگویند، ابتدا باید معین شود چه سورهای خوانده میشود و بعد شروع به بسم الله شود.
حضرت آیت الله العظمی خامنه ای (مد ظله العالی):
لازم نیست.
حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی (مد ظله العالی):
خیر، لازم نیست.
حضرت آیت الله العظمی صافی گلپایگانی (مد ظله العالی):
بلی باید معین شود چه سورهای خوانده میشود و بعد شروع به بسم الله شود.
حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی (مد ظله العالی):
بنابر احتیاط بسم الله به نیت سورهای که میخواهد بخواند گفته شود.
[1]. آیات عظام خامنهای و شبیری زنجانی.
[2]. آیات عظام نوری همدانی و صافی گلپایگانی؛ آیت الله نوری: (بنا بر احتیاط).
@Porseman_channel
💢سر ایمان💢
سر ایمان چیست؟
@Porseman_channel
اهل بیت ع برای تفهیم مطالب متعالی و واژه های بلندبالای اسلام آنها را تشبیه به محسوسات نموده اند تا فهم آن حقائق راحتتر و همه فهم تر باشد.
ازجمله این تشبیهات ؛تشبیه عده ای از فضائل اخلاقی به سر ایمان است.
بنابر تعبیر روایات هر چیز سر دارد؛
📘شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد / ج16 / 100
یعنی مدیریت کننده و فرمان دهنده و سازمان دهی کننده که معظم ادراکات را مثل چشم و گوش و زبان و...در سر است و سر یک انسان معظم بدن اوست و بدن بدون سر؛ جسدی بیش نیست و بی فائده خواهد بود و حیات و زندگی نخواهد داشت.
اگر ایمان را به صورت انسانی ترسیم و تصویر نماییم طبق فرمایش اهل بیت ع ؛ سر این هیکل و صورت؛ صبر- احسان-اخلاق نیکو-راستگویی و امانتداری ..بیان شده است
رأس الایمان الاحسان/الصبر/الامانه/الصدق/حسن الخلق
📕غررالحکم ص288
البته دقت شود این روایات ؛ روایات اخلاقی هستند و از منظر اخلاق بیان کرده اند و این به آن معنا نیست که اگر کسی صبر یا احسان و...نداشته باشد کافر است یا هر کافری که اینها را داشته باشد, ایمان دارد.
نه بلکه روایت درصدد بیان شدت اهمیت و جایگاه این امور است وطوری تقویت و بیان فرموده است تا انگیزه زیادی به عمل داده و تحریک به این فضائل نماید.
پس از نظر اخلاقی یک انسان بی اخلاق ، گویا سر ندارد و بدون صبر و احسان و راستگویی گویا شاکله و ملکوتی برای خود ترسیم کرده و تراشیده ایم که بی سر است و اگر کسی چشم برزخی داشته باشد، صورت باطنی او را به صورت انسان و موجودی بی سر می بیند که قدرت ادراکه و تمییز حق از باطل و راه از چاه و...را ندارد.
طی مسیر اخلاق و معنوین مرهون داشتن سر است .و آن این فضائل اخلاقی می باشد....
@Porseman_channel
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷🌷🌷🌷
پرسمان #روایی
💢مشورت با زن💢
@Porseman_channel
در خصوص روايت : إِيَّاكَ وَ مُشَاوَرَةَ النِّسَاءِچند نظر وجود دارد كه به بيان هر يك مي پردازيم
1- همان گونه که آيت الله جوادي آملي تذکر مي دهند « چنين تعبيرهايى به لحاظ غلبه خارجى موضوع در زمان بيان آن است. يعنى در آن زمان كه زنان از تعليم و تربيت صحيح محروم بودهاند در صورتى كه اگر شرايط درست براى فراگيرى آنها در صحنه تعليم و تربيت فراهم شود اگر غلبه بر عكس نشودلااقل غلبه با مردان نخواهد بود تا منشاء نكوهش گردد. يعنى اگر زنان درپرتو تعليم صحيح و تربيت وزين پرورش يابند و چون مردان بينديشند و چون رجال تعقل و تدبر داشته باشند تمايزى از اين جهت با مردها ندارند و اگر گاهى تفاوت يافت شد، همانند تفاوتى است كه در اين مورد بين خود مردها نيز مشهوداست.مثلاً اگر زنان مستعد به حوزهها و دانشگاههاى علمى راه يابند و همانندمردان به فراگيرى علوم بپردازند و در دروس مشترك آگاهى كامل يابند ديگرنمى توان گفت رواياتى كه در نكوهش زنان آمده و احاديثى كه در پرهيز ازمشورت با آنها وارد شده و ادلهاى كه در نارسايى عقول آنان رسيده اطلاق دارد و هيچگونه استثنايى نسبت به زنان دانشمند و محقق ندارد بلكه قطعاً اينگونه زنان، مستثنا خواهند بود و در اين زمينه تمايزى با مردها ندارند»
زن در آيينه جمال و جلال . ص 36و372
2- روايت در مقام نهي از مشورت در امور خاص (مانند حکومت داري يا قضاوت و ...) است نه مطلق مشورت . امير المومنين علي عليه السلام در ادامه همين وصيت ميفرمايد::«...وَلَا تُمَلِّكِ الْمَرْأَةَ مِنْ أَمْرِهَا مَا يُجَاوِزُ نَفْسَهَافَإِنَّ ذَلِكَ أَنْعَمُ لِبَالِهَا وَ بَالِكَ وَ إِنَّمَا الْمَرْأَةُرَيْحَانَةٌ وَ لَيْسَتْ بِقَهْرَمَانَةٍ وَ لَا تُطْمِعْهَا أَنْ تَشْفَعَ لِغَيْرِهَا ؛ زن را به بيش از آنچه راجع بخود او است بر كارها سر كار وصاحب اختيار مكن،
زيرا زن چون گل لطيف است و کارگزار حکومتي نيست و او رابراي شفيع شدن براي غير به طمع نينداز و...»توضيح آنکه در اين خطبه ضمن اشاره به لطافت زن (النساء ريحانه ليس بقهرمانه ) عدم کارگيري زن به عنوان کارگزاري حکومت اشاره مي شود و از عدم قبول شفاعت زن در امور حکومتي سخن به زبان مي رود. از اين رو ممکن است منظور ازمشورتي که در صدر خطبه مورد نهي قرار گرفته است مشورت در امور حکومتي وسياسي و قضايي باشد. چرا که اين امور نيازمند عقلانيت محض، شجاعت ودورانديشي ويژه اي است و چه بسا لطافت روحي و رواني زنان سبب اتخاذ تصميم احساسي گردد. البته زنانی که تصمیمات عقلانی انهاتجربه شده است از این مشاوره مستثنی هستند.
3- مراداز این کلام مشورت با تمامی زنان نیست بلکه مراد زنانی هستند که یا کم خردند و یا تجربه و آگاهی لازم در امور مورد مشورت را ندارند ، ممکن است این سوال به ذهن متبادر شود که از کجا و با توجه به کدام قید ، کلام مطلق حضرت امیر (ع) را مقید کردید ؟ در پاسخ باید گفت قیود در نصوص دینی اقسام مختلفی دارند : 1- قیود عقلی و لبی 2- قیود لفظی . قیود لفظی خود به دودسته تقسیم می شوند : 1- قید متصل2- قید منفصلدر کلام فوق اگر چه قید متصلی دیده نمی شود اما هم ازنظر عقلی و لبی ، مقید است و شامل زنان آگاه و شایسته نمی شود و هم ادله منفصله ای در تقید این کلام وجوددارد .چنانکه پیامبر (ص) فرمودند: پیرامون دخترانتان با زنان مشورت کنید از محتوای این سخن بر می آید که در هرموردی که زنان از آگاهی یا تخصص بهره مند باشند می توان با آنان رایزنی کردهمانگونه که در قران مجید نیز پیشنهاد دختران شعیب ع از سوی آنحضرت پذیرفته شد و عملی گشت ؛ همچنین حضرت علی (ع) در جایی دیگربر مشورت گرفتن از زنانی که کمال عقل را دارا هستند تصریح نموده اند : از مشورت کردن بازنان بپرهیز مگر آن زنی که به کمال عقل آزموده شده باشد .به جهت قیود لبی و عقلی نیز استاد جوادی آملی بر این عقیده اند که : آیا می توان گفت روایاتی که در نکوهش زنان آمده و احادیثی که در پرهیز از از مشورت با آنها وارد شده و ادله ای که در نارسایی عقول آنان رسیده ، اطلاق دارد و هیچگونه انصرافی به زنان دانشمند و محققان از این صنف ندارد ؟ ...و یا آنکه این تعبیر ها به لحاظ غلبه خارجی است که منشاء آن دور نگاه داشتن این صنف گرانقدر از تعلیم ومحروم نگهداشتن آنان از تربیت صحیح است ؟
زن به حکم زن بودن از طرف مشورت قرار گرفتن محروم نیست ، آنچه می تواند او را از این موقعیت محروم کند ، عدم کار آیی ، بی تجربگی و نا آگاهی است .مورد مهمی که در تحلیل اینگونه روایات نباید از نظر دور داشت ، این استکهاصولا مشاور باید واجد شرایط مربوطه و فاقد شروطی دیگر باشد. مثلا در روایات از مشورت گرفتن از بخیل ، درغگو ، احمق ، ترسو ، آزمند و ... نهی شده است .4یکی از مهمترین شروطی که مشاور باید دارا باشد ، داشتن اطلاعات و آگاهی و تجربه کافی در مورد مشاوره است و اگر مشاور فاق
د این شرط مهم بود ، نباید با او مشورت نمود خواه زن باشد یا مرد .در روایات متعددی از ناحیه معصومین (ع) وارد شده استکه با خردمند خیر خواه مشورت نمایید و نیز در مشورت و هم رایی بر آگاهی وتجربه داشتن مشاور تاکید نموده اند : بهترین کسان برای مشورت ، صاحبان خرد و دانشند و افراد با تجربه و دور اندیش . عامل دانایی و آگاهی در مشاوره آنقدر مهم است که درروایتی از حضرت امیر (ع) آمده است : با دشمن دانای خود مشورت کن و از نظردوست نادان خود بپرهیز .
لذا همانطور که ملاحظه می شود ، شرایط یک مشاور خوب باید در فردی جمع باشد و موانع ، مفقود تا بتوان با او مشاوره نشست حال این فرد چه مرد باشد و چه زن .در برخی زمانها به دلیل دور ماندن زنان از برخی تعلیمات و علوم و فعالیتها و مهارتها ، طبیعتا در اکثر زنان چنین شرایطلازمی برای مشورت وجود نداشت واینگونه تعابیر با توجه به غلبه خارجی موضوع است والا عمومیت ندارد و در حقیقت به شروط مشاور بر میگردد نه به زن بودن.
@Porseman_channel
💢عجله کردن در اسلام💢
آیا اسلام توصیه به عجله نموده یا تأنی و صبر؟
@Porseman_channel
ابتداءا و فی نفسه توصیه به عجله نشده است بلکه مواردی فرق میکند طبق روایات معصومین ع ، توصیه شده در کارهای خیر و نیکوکاری و احسان عجله شود البته عجله نه بمعنای شتابزدگی ودست و پا چلفتگی و کار را ناقص انجام دادن بلکه بمعنای اقدام می باشد.
طبق فرمایش قرآن و معصومین ع ؛ اقدام به موقع و در اول وقت برای عبادت و هر کار معروفی مطلوب و مورد سفارش می باشد.
نماز اول وقت-شرکت بموقع در جمعه و جماعات و کارهای عبادی ممدوح است .
واینجاست که گفته میشود:
در کارخیر حاجت هیچ استخاره نیست.
چرا که مصداق (فاستبقوا الخیرات/بقره148 و سابقواالی مغفره من ربکم /حدید21)می باشد.
توصیه اهل بیت ع فرموده اند:
فی التأخیر آفات (در تاخیر انداختن کارها آفتها وجود دارد)
الطراز الأول و الكناز لما عليه من لغة العرب المعول / ج3 / 396
در صورت تاخیر و پشت گوش انداختن و گذاشتن انجام کار به دقیقه نود و آخر ؛احتمال ظهور و بروز موانع و مشکلات وجود دارد که مانع انجام کار شوند.
وفرمودند:
تَأْخِيرُ الْعَمَلِ عُنْوَانُ الْكَسَلِ.
عيون الحكم و المواعظ ص201
عنوان و سرفصل و آدرس کسالت و نشانه آن؛به تاخیر انداختن عمل است.
چراکه شخص کسل کارها را پشت گوش می اندازد و امروز فردا میکند. ولی کسی که انگیزه و نشاط و هدف و شوق داردبا نشاط و در اولین فرصت انجام میدهد.چراکه می داند فرصتها مثل ابر میگذرد و باید فرصت را غنیمت شمرد تا به حسرت و اندوه نینجامد.
بدرستى كه فرصتها مىگذرند مانند گذشتن ابر، پس غنيمت دانيد آنها را هر گاه ممكن شوند در بابهاى خير و اگر نه برگردد آن فرصتها پشيمانى، يعنى هرگاه كسى را فرصت كار خيرى بشود و آن را غنيمت نشمارد و نكند آن كار را آن فرصت آخر سبب پشيمانى او در دنیا و آخرت میگردد .
نهج البلاغة ص471
در عین حال توصیه شده که از عجله در تصمیمات بزرگ و کوچک زندگی و شتابزدگی که موجب به هم خوردن تمرکز و تدبیر و عمل میگردد.بپرهیزید.
تعبیر (العجله من الشیطان)
تأنّى از خداوند و شتاب از شيطان است.
المحاسن / ج1 / ص 215
عجله در تصمیم گیری ها و شتابزدگی در کارها که موجب تضییع آن شده و کاستی و نقصان در پی دارد؛ مذموم اعلام شده است.بلکه باید همه جوانب را در نظر گرفت و در تصمیم گیری های مهم زندگی چون ازدواج و شغل و تدبیر معیشت زندگی و...باید عجله ننمود بلکه تأنی کرده و با مشورت و تدبیر و تعقل و مراعات همه جوانب تصمیم و اقدام کرد...
@Porseman_channel
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
💢مهارت تحمل دیگران💢
چکنیم آستانه تحمل خود را بالا ببریم؟
@Porseman_channel
یکی از مشکلات و معضلات اجتماعی و خانوادگی و فردی بلکه سیاسی در هرجامعه ؛ پایین بودن آستانه تحمل می باشد.
هر قدر مسئولیت اشخاص بیشتر و در معرض مطالبات مردم بیشتر باشند؛ باید مهارت تحمل خود را بالاتر ببرند.
یک مدیر در سطح خرد یا کلان وقتی موفق است که بتواند با شرح صدر برخورد نماید و در عین حالی که قوانین و مقررات مصوب و وظایف قانونی خودرا انجام میدهد با تدبیر و شرح صدر و تحمل و تغافل بیشتر به مدیریت زیرمجموعه خود بپردازد.
بزرگترین مسئولیت اجتماعی؛سیاسی؛ مسئولیت حکومت و اداره مملکت است که یک رهبر جامعه لازم است آستانه تحمل بالایی داشته باشد و نیش و کنایه و تخریب و قضاوتها و مخالفتها را بتواند تحمل کند و بالطبع در هر رده مدیریتی به نسبت آن این ضرورت بیشتر احساس میشود.
پیامبران الهی که بزرگترین مسئولیت سیاسی اجتماعی را داشته اند؛ لذا از خدا شرح صدر خواسته اند.
رب اشرح لی صدری/📖طه25
و درقرآن یک سوره با عنوان انشراح وجود دارد.
الم نشرح لک صدرک...
در واقع شرح صدر و داشتن آستانه تحمل بالا یک عنایت ویژه و نعمت خاص الهی است که تا خدا منت گذاشته و به کسی عنایت فرماید.
وچنان تغافل و شرح صدر حضرت بالا بود که خدا با اخلاق عظیم حضرت را ستود
📖قلم4
و دشمنان تعبیر گوش از این عملکرد حضرت نمودند.
📖توبه61
متاسفانه در کف جامعه و رده های مختلفی مدیریتی و اجتماعی و خانوادگی بداخلاقی هایی می بینیم و چه آسیبهای اجتماعی فردی و خانوادگی که بخاطر کم بوده آستانه تحمل که تحمیل فرد و جامعه نمیشود.
با یک پارک نامناسب ویک بوق ممتد و یک نوربالا در رانندگی به همین راحتی و آسانی ، موجبات آسیبهای فراوان میشود.
جمله معروف زیبایی است که:
"همیشه ظرفهای کوچک زود لبریز میشوند"
لذا ظرف وجود خود را باید سعه داد و با بکارگیری عقل و تدبیر ؛با بکارگیری تحمل و تغافل، آرامش و امنیت را برای خودو دیگران فراهم نمود.
آب فراوان نشود تیره به سنگ
عارف که برنجد تنگ آب است هنوز
نِصْفُ الْعَاقِلِ احْتِمَالٌ وَ نِصْفُهُ تَغَافُلٌ.
📘عيون الحكم و المواعظ ص 499
نصف عاقل ؛ تحمل دیگران است و نصف آن تغافل،
مراد از «احتمال» تحمّل گناهان و بى ادبي هاى مردم است،
مراد از «تغافل» تغافل از آنها يعنى خود را بغفلت انداختن از آنها و چنين نمودن كه آگاه بر او نشده،
الاحتمال قبر العیوب
📙نهج البلاغه حکمت6
تحمّل و بردبارى از سختيها پوشنده بديها است .
چون شخص در برابر سختيها بردبار بود مردم از او خوشنود بوده از عيوب و بديهايش چشم مىپوشند، يا آنكه بواسطه خوددارى عيوب او آشكار نگشته نادانيهايش فاش نشود.
@Porseman_channel
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌷🌷🌷🌷🌷
💢بهره گيرى ميت از روزه و حج نايب💢
رسول گرامى(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: هر كس بميرد و روزه بر ذمّه او باشد، ولىّ او (فرزندش) از جانب او روزه مى گيرد.
انّ رسول الله قال: من مات و عليه صيام، صام عنه وليه.
(صحيح مسلم، ۳/۱۵۵، باب قضاء الصيام عن الميت).
ابن عباس مى گويد: زنى حضور رسول خدا رسيد و گفت: مادرم مرده و روزه بر ذمه دارد.
پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: هرگاه بدهى به مردم داشت، تو پرداخت مى كردى؟
آن زن گفت: بلى!
پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: پرداخت بدهى خدا لازمتر است.
انّ امرأة أتت رسول الله(صلى الله عليه وآله وسلم) فقلت: انّ أُمّي ماتت و عليها صوم شهر، فقال: أرأيت لو كان عليها دين أكنت تقضينه، قالت: نعم، قال: فدين الله أحقّ بالقضاء.
(صحيح مسلم، ۳/۱۵۵، همان باب).
زنى حضور رسول خدا رسيد و گفت: كنيزى را از جانب مادرم آزاد كردم.
پيامبر(صلى الله عليه وآله وسلم) فرمود: به اجر اين عمل مى رسى.
سپس آن زن افزود: بر ذمّة مادرم يك ماه روزه بود، آيا از جانب او روزه بگيرم؟
فرمود: روزه بگير.
آن زن افزود: مادرم حج نرفته بود آيا از جانب او حج بجا بياورم؟
پيامبر فرمود: انجام بده.
أنت امرأة فقال: انّي تصدقت على أُمي بجارية وانّها ماتت، قال: فقال وجب أجرك:… قالت يا رسول الله: انّه كان عليها صوم شهر أفصوم عنها، قال: صومي عنها، قالت لا انّها لم تحج قط أفأحج عنها، قال: حجي عنها.
(صحيح مسلم، ۳/۱۵۵، همان باب).
✅ضمنا روایات نیابت از مرده در منابع شیعه نیز ذکر شده است
من لا يحضره الفقيه / ج2 / 460 /
وسائل الشيعة / ج2 / 444 / 28
وسائل الشيعة / ج8 / 277 / 12
وسائل الشيعة / ج21 / 505 / 106
@Porseman_channel
منتظر کیست؟
@Porseman_channel
✅این یک سوال ؛ تکراری است و همیشه این سوال در محافل و مجالس مهدوی پرسیده میشود.
لیکن باید دانست که معنای منتظر آن است که ما هر روز و هفته و ماه و سال تجربه اس میکنیم؟
منتظر مهمان می باشیم
منتظر برگشتن مسافری از سفر
منتظر تولد کودک
منتظر رسیدن موعد قرار ملاقات
منتظر رسیدن سر برج برای دریافت حقوق یا یارانه
منتظرآمدن بهار و عید و تابستان و...
منتظر رسیدن به سن یا موقعیت اجتماعی خاص
منتظر رسیدن نوبت درصف اتوبوس و مترو ونانوایی و...
منتظر نامه رسیدن یک عزیز
منتظر المپیاد و المپیک واعلام نتایج کنکور
و...
در روز و هفته و سال ؛ انتظار میکشیم و برای همه انسانها انتظار معنای غریبی نداردو مانوس هستیم.
لیکن هر چه مورد انتظار اهمیت بیشتری داشته باشدو برای ما مهم باشد؛ بیشترمورد توجه ما بوده و بیشتر مترقب ومترصد به سر رسیدن آن خواهیم بود.
و البته به صورت طبیعی وقتی انتظار میکشیم که آمادگی نسبت به مورد انتظار خود داشته باشیم و البته تمهید مقدمات میکنیم.
منتظر یک مسافرو مهمان ؛ خانه راآماده میکند و غذا پخته و خانه را جارو کرده ,شست و شو و نظافت کرده و شرائط برای ورود مهمان مهیا مینماییم.
هیچ عاقلی در مورد انتظاری که دارد به صرف گفتن منتظرم اکتفا نمیکند بلکه قدمی برداشته و مهیای مورد انتظارش میشود.
در کارها و عملکرد روزمره چنین هستیم و انتظار را با همه لوازمش رعایت میکنیم...
لیکن باید دید در مورد انتظار فرج که در روایات بسیار توصیه شده؛ چه کردیم و چه میکنیم؟
چگونه مهیای ورود این مهمان عزیز هستیم و چطور انتظار برگشت این مسافر و خبر گرفتن از او را داریم؟
به نظر می رسد در این مورد به صرف ادعا و سخن و دعا اکتفا شده و از حقیقت آن غفلت میشود.
خانه ظاهر و خانه دل را مهیا کرده ایم؟
شرائط شغلی و مالی خود را تطهیر کرده ایم؟
در تربیت اخلاقی فرهنگی قرآنی خود و فرزندان خود تلاش کرده ایم؟
چشم انتظار هستیم؟
وسائل پذیرایی را مهیا کرده ایم؟
آيينه شو جمال پرى طلعتان طلب
جاروب كن تو خانه و پس ميهمان طلب
👌و این همان است که در روایات معصومین ع به عنوان
افضل اعمال و احب الاعمال و افضل جهاد و افضل عبادت معرفی شده است.
📘الإمامة و التبصرة من الحيرة ص : 19
📘تحف العقول ص/ 37 وص106 وص : 403
📕من لا يحضره الفقيه / ج4ص376
به نظر می رسد انتظار یاد دادنی نیست باور کردنی است. باور کنیم که کسی می آید ؛ منتظر عزیز سفر کرده هستیم ؛ مهمان داریم؛و بهار و تولدی دوباره در راه است و اوست منجی عالمین
@Porseman_channel
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌸🌸🌸🌸🌸🌸
پرسمان #مهدویت
💢وظایف منتظران امام زمان ع💢
@Porseman_channel
کتاب (مکیال المکارم فی فوائد الدّعا للقائم علیه السلام)
مکیال المکارم، به معنای (معیار سنجش خوبیها) است و این کتاب به سفارش خود حضرت مهدی (ارواحنا فداه) نوشته و نام گذاری شده است. در این کتاب به تفصیل راجع به فواید دعا برای فرج سخن گفته شده است.
نویسنده ی این اثر با ارزش (آیت الله محمد تقی موسوی اصفهانی) می باشند.
دراین کتاب80وظیفه ذکرشده است:
1. تحصیل شناخت صفات و آداب و ویژگی های آن حضرت
2. رعایت ادب نسبت به او
3. اظهار محبت نسبت به آن حضرت به طور خاص
4. محبوب نمودن او در میان مردم
5. انتظار فرج و ظهور آن حضرت
6. اظهار اشتیاق به دیدار آن بزرگوار
7. ذکر مناقب و فضائل آن حضرتعلیه السلام
8. اندوهگین بودن مؤمن از فراق آن حضرت
9. حضور در مجالس ذکر مناقب و فضائل آن حضرت
10. تشکیل مجالس ذکر مناقب و فضائل آن حضرت
11. سرودن شعر در فضایل و مناقب آن حضرت
12. خواندن شعر در فضایل و مناقب آن حضرت
@Porseman_channel
13. قیام به هنگام یاد شدن نام و یا القاب آن حضرت
14. گریستن بر فراق آن حضرت
15. گریاندن بر فراق آن حضرت
16. خود را به گریه کنندگان شبیه نمودن بر فراق آن حضرت
17. درخواست معرفت امام عصر علیه السلام از خداوند عزوجل
18. تداوم درخواست معرفت آن حضرت
19. مداوت به خواندن دعای غریق ( یا الله، یا رحمن، یا رحیم، یا مقلب القلوب ...)
20. دعا در زمان غیبت آن حضرت
21. شناختن علامت های ظهور آن حضرت
22. تسلیم بودن و عجله نکردن
23. صدقه دادن به نیابت آن حضرت
24. صدقه دادن به قصد سلامتی آن حضرت
25. رفتن به حج به نیابت آن حضرت
26. فرستادن نایب که از طرف آن حضرت حج کند
27. طواف بیت الله الحرام به نیابت آن حضرت
@Porseman_channel
28. نایب ساختن دیگری تا از طرف آن حضرت طواف نماید
29. زیارت مشاهد رسول خدا و ائمه معصومین (علیهم السلام) به نیابت از مولایمان
30. استحباب اعزام نایب برای زیارت از سوی آن حضرت علیه السلام
31. سعی در خدمت کردن به آن حضرت
32. اهتمام ورزیدن به یاری آن حضرت
33. تصمیم قلبی بر یاری کردن آن حضرت در زمان حضور و ظهور او
34. تجدید بیعت با آن حضرت علیه السلام بعد از فرایض همه روزه و هر جمعه
35. صله آن حضرت علیه السلام به وسیله مال
36. صله شیعیان و دوستان صالح امامان علیهم السلام به وسیله مال
37. خوشحال کردن مؤمنین
38. خیرخواهی برای آن حضرت علیه السلام
39. زیارت کردن آن حضرت علیه السلام
40. دیدار مؤمنین صالح و سلام کردن بر آنان
@Porseman_channel
41. درود فرستادن بر آن حضرت علیه السلام
42. هدیه کردن ثواب نماز به آن حضرت علیه السلام
43. هدیه نماز مخصوص
44. نماز هدیه به آن حضرت به گونه مخصوص در وقت معین
45. اهداء قرائت قرآن به آن حضرت
46. توسل و طلب شفاعت از خداوند به وسیله آن حضرت
47. دادخواهی و توجه نمودن و عرض حاجت به آن حضرت
48. دعوت کردن مردم به آن حضرت
49. رعایت حقوق آن حضرت و مواظبت بر ادای آنها و رعایت وظایف نسبت به آن بزرگوار
50. خشوع دل هنگام یاد آن حضرت
51. عالم باید عملش را آشکار سازد
52. تقیه کردن از اشرار و مخفی داشتن راز از اغیار
53. صبر کردن بر اذیت و تکذیب و سایر محنت ها
@Porseman_channel
54. درخواست صبر از خدای تعالی
55. سفارش یکدیگر به صبر در زمان غیبت آن حضرت
56. پرهیز از مجالسی که نام آن حضرت علیه السلام در آنجا مورد تمسخر باشد
57. تظاهر با ستمگران و اهل باطل
58. ناشناس ماندن و پرهیز از شهرت یافتن
59. تهذیب نفس
60. اتفاق و اجتماع بر نصرت آن حضرت
61. متفق شدن بر توبه واقعی و بازگرداندن حقوق به صاحبان آنها
62. یوسته به یاد آن حضرت بودن
63. به آداب آن حضرت عمل نمودن
64. دعا به درگاه الهی برای جلوگیری از نسیان یاد آن حضرت علیه السلام
65. اینکه بدنت نسبت به آن حضرت خاشع باشد
66. مقدن دانستن خواستة آن حضرت بر خواسته خود
@Porseman_channel
67. احترام کردن نزدیکان و منسوبین به آن حضرت (مانند سادات علوی و علمای دینی )
68. بزرگ داشتن اماکنی که به قدوم آن حضرت علیه السلام زینت یافته اند
69. وقت ظهور را تعیین نکردن
70. تکذیب و دروغ شمردن وقت گذاران ظهور
71. تکذیب کردن مدعیان نیابت خاصه آن حضرت علیه السلام در زمان غیبت
72. درخواست دیدار آن حضرت با عافیت و ایمان
73. اقتدا و تأسی جستن به اخلاق و اعمال آن حضرت
@Porseman_channel
74. حفظ زبان از یاد غیر خدا و مانند آن
75. خواندن نماز آن حضرت
76. گریستن در مصیبت مولایمان شهید مظلوم حضرت ابا عبدالله الحسین علیه السلام
77. زیارت قبر مولایمان آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
78. بسیار لعنت کردن بر بنی امیه در آشکار و پنهان
79. اهتمام و همت کردن در ادای حقوق برادران دینی
80. مهیا کردن سلاح و اسب در انتظار ظهور آن حضرت (منظور آماده باش
💢شنیدن آیه سجده دار از رادیو و تلویزیون💢
@Porseman_channel
مسأله 1096 اگر آیه سجده را از کسی که قصد خواندن قرآن ندارد، بشنود، یا از مثل گرامافون (1) آیه سجده را بشنود لازم نیست سجده نماید (2)، ولی اگر از آلتی (3) که صدای خود انسان را می رساند (4) بشنود واجب است سجده کند.
(1) (اراکی:) و ضبط صوت.. (بهجت:) از ضبط صوت..
(2) (اراکی:) بنا بر احتیاط واجب باید سجده نماید..
(3) (اراکی، بهجت:) اگر از مثل بلندگو..
(4) (نوری:) در حال خواندن آیه سجده و یا ضبط کرده است..
(گلپایگانی، صافی:) مسأله اگر انسان از بچّه غیر ممیّز که خوب و بد را نمی فهمد یا از کسی که قصد خواندن قرآن ندارد، آیه سجده را بشنود، احتیاط واجب آن است که سجده کند و هم چنین است اگر از مثل نوار آیه سجده را بشنود.
(خوئی، تبریزی:) مسأله اگر انسان از گرامافون (خوئی: یا ضبط صوت) یا از بچّه غیر ممیّز که خوب و بد را نمی فهمد یا از کسی که قصد خواندن قرآن ندارد، آیه سجده را بشنود یا گوش دهد سجده واجب نیست و هم چنین است رادیو اگر به طور نوار و ضبط صوت باشد ولی اگر شخصی در ایستگاه رادیو آیه سجده را به قصد این که از قرآن است بخواند و انسان به وسیله رادیو گوش دهد سجده واجب است.
(زنجانی:) مسأله اگر آیه سجده توسط ضبط صوت و مانند آن، یا بچه غیر ممیز که خوب و بد را نمی فهمد، خوانده شود، بنا بر احتیاط واجب باید کسی که آن را گوش می کند سجده نماید و هم چنین است پخش رادیویی یا تلویزیونی اگر صدای قرآن قبلًا ضبط شده و پخش گردد؛ ولی اگر شخصی در ایستگاه رادیو یا تلویزیون آیه سجده را بخواند و به طور مستقیم پخش شود، بر کسی که به آن گوش می دهد سجده واجب است.
(فاضل:) مسأله اگر آیه سجده را از صدا و سیما یا ضبط صوت یا رایانه بشنود، لازم نیست سجده کند، بلی اگر به صورت مستقیم از صدا و سیما پخش شود مثل این که از بلندگو بشنود باید سجده کند.
(سیستانی:) مسأله اگر انسان از شخص خواب یا دیوانه یا از بچّه ای که قرآن را تشخیص نمی دهد آیه سجده را بشنود یا گوش دهد سجده واجب است ولی اگر از گرامافون یا ضبط صوت بشنود، سجده واجب نیست و هم چنین است رادیو اگر به طور نوار ضبط صوت باشد، ولی اگر شخصی در ایستگاه رادیو آیه سجده را بخواند و انسان به وسیله رادیو گوش دهد، سجده واجب است.
(مکارم:) مسأله هر گاه آیه سجده را از مثل نوار یا رادیو گوش کند، احتیاط آن است که سجده کند.
(بهجت:) مسأله 902 در وجوب سجده برای کسی که آیه سجده را می شنود، فرق نمی کند که قرائت کننده مکلّف باشد یا نباشد؛ و آن که قرائت کننده خودش هم سجده کند یا نکند؛ و آن که صحیح قرائت کند یا غلط، امّا به صورتی که معلوم و مشخّص باشد که آیه سجده را تلاوت کرده؛ و همین طور فرق نمی کند که به صورت حرام، مثل غنا بخواند یا نه؛ و آن که شنیدن، به صورت حرام باشد، مثل التذاذ از صدای اجنبیّه یا نه؛ و باز هم فرق نمی کند که وقت گوش دادن، بداند که به آیه سجده گوش می دهد و یا بعد از گوش دادن، بفهمد آیه سجده بوده است. و امّا اگر قرائت کننده، طفل غیر ممیّز باشد و یا از شخص ِ خواب بشنود، سجده واجب نمی شود؛ و هم چنین است اگر شنونده، کلمات و حروف را تشخیص ندهد و فقط همهمه ای بشنود.
مطابق نظر آيت الله خامنه اي
در فرض مرقوم، سجده واجب است.
@Porseman_channel
💢ثمره دوستی هدیه عیب💢
@Porseman_channel
✅غالبا انسانها با کسی دوست میشوند که عیبهای او را مخفی میکند و همیشه درصدد چاپلوسی و مدح او هست.
خیلی کم دیده میشود کسی دوستان منتقد داشته باشد بلکه غالبا دشمنان منتقد هستند و اگر کسی انتقاد کند او را به دیده دشمن نگاه میکنیم.
و در برابر او گارد گرفته و فاصله خود را از او زیاد کرده و ملاقاتها را کم میکنیم.
ولی جالب است که بدانیم طبق فرمایش اهل بیت ع ؛ کاملا مساله برعکس بوده و توصیه کرده اند که مثل آیینه باشید و دوستانی مثل آیینه وعیبگو داشته باشید.
نه تنها از عیب خود فرار نکنید بلکه استقبال نمایید که کسی انتقاد کند و دوستانه و از روی دلسوزی عیبهای ما را به ما بگوید
ثَمَرَةُ الْأُخُوَّةِ حِفْظُ الْغَيْبِ وَ إِهْدَاءُ الْعَيْبِ.
📙عيون الحكم و المواعظ ص208
يَا كُمَيْلُ الْمُؤْمِنُ مِرْآةُ الْمُؤْمِن
📕تحف العقول ص
173
👌علت این توصیه این است که اسلام دین رشد و ترقی است اگر ما عیبهای خود را ببینیم چطور میخواهیم درصدد رفع آن برآییم و چطور میتوانیم اقدام به تهذیب و تخلیه نفس کنیم؟
باید عیبی که در صورت و لباس و بدن را دید تا رفع آن نمود کسی که عیب را نبیند که رسواتر میشود و هرجا برود بیشتر و بیشتر با عیب آشکار خود که خود بی اطلاع است و نمیبیند؛مورد اهانت و تمسخر واقع میشود.
البته گفتن عیب و انتقاد کردن شرائطی دارد که با ملاحظه شرائط باید انجام شود و شخص دوستانه و در مسیر رفع عیب دوست خود و اصلاح رفتار و اندیشه او برآید نه درصدد تشفی و تخریب و رسوا کردن و اهانت به او....
@Porseman_channel
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌷🌷🌷🌷🌷🌷
🌸🌸🌸
ثواب ايستادن در صف اول نماز جماعت بيشتر است آيات و رواياتي هم موجود است؟
@Porseman_channel
هر شخص مؤمن و معتقد به خداوند متعال و شيعه اهل بيت ـ عليهم السلام ـ در برخورد با چرائي و علت احكام بايد نكاتي را هميشه مدّ نظر قرار دهد:
1. احكام توقيفي هستند يعني از طرف خداوند متعال وضع شده است و توسط نبي مكرّم اسلام و اهل بيت ـ عليهم السلام ـ به ما رسيده است يعني اين كه ما مسلمانان حق كم و زياد كردن و تفسير آن احكام را نداريم. و آنچه كه علماء دين و مراجع تقليد با توجه و تلاش و دقت فراوان به عنوان احكام و دستورات الهي به ما انتقال داده اند و به ما رسانده اند را، همان طور عمل كنيم، هر چند علت اصلي آن را ندانيم.
2. در فهم دستورات الهي گاه خود ائمه و پيامبر، علّت آن را توضيح داده اند و گاه توضيح نداده اند كه در اين صورت چون عقل ما كامل نيست بسياري از مسائل احكام را بايد تعبّدا بپذيريم يعني خود را مطيع دستورات الهي بدانيم و آنها را بر ديده منّت بگذاريم و عمل كنيم.
البته منظور اين نيست كه عقل تعطيل شود بلكه عقل ما يقينا از مسائل ديني برداشت هايي مي كند كه ممكن است يكي از علل احكام هم باشد ولي ما نمي توانيم به صراحت و دقيق چيزي را كه از عقل برداشت كرده ايم علت تام بدانيم، بلكه ممكن است برداشت هاي ديگر نيز وجود داشته باشد.
ولي آن چه كه مهم است اين است كه انسان انديشيدن و تفكر در امور ديني كه باعث انگيزه بيشتر براي عبادت و يا عبادت آگاهانه است را از دست ندهد.
امّا در زمينه ايستادن در صف اوّل نماز جماعت، ما آيه اي نداريم كه به طور خاص به اين مطلب پرداخته شده باشد. امّا در بعضي از آيات قرآن كريم پيش قدم بودن و سبقت در كار خير تمجيد شده است كه نماز بدون شك يكي از آن كارهاي خير است.
مانند آيه شريفه وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ. أُوْلَئِك يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ .
«آنها كساني هستند كه به سوي كارهاي نيك پيشي گرفته از اهم سبقت مي گيرند.
كه علامه بزرگوار، طباطبائي در ذيل اين آيات مي فرمايند: «مراد از سابقون كساني هستند كه درخيرات سبقت مي گيرند و قهرا وقتي به اعمال خير سبقت مي گيرند به مغفرت و رحمتي هم كه در ازاي آن اعمال هست سبقت مي گيرند و لذا در آيه شريفه سَابِقُوا إِلَي مَغْفِرَةٍ مِّن رَّبِّكمْ وَجَنَّةٍ...
به جاي امر به سبقت در اعمال خير، دستور مي دهد: به مغفرت و جنت سبقت گيريد، سپس سابقون به خيرات، سابقون به رحمت و مغفرت مي باشند»
يكي از اعمال خير نيز صف اوّل جماعت است كه پيش قدم بودن در آن و سبقت گرفتن بر آن مستوجب رحمت و مغفرت ويژه است چرا كه اين افراد در حقيقت از دنيا و كارهايي كه مربوط به دنياي آنهاست زود تر دل كنده و خودشان را به قرب خداوند مي رسانند.
و در روايات اهل بيت ـ عليهم السلام ـ هم رواياتي بسيار زيبا از اهميت صف اوّل نماز جماعت وارد شده است از جمله اين كه: حضرت امير المؤمنين علي ـ عليه السلام ـ فرمودند: «أفضل الصفوف اوّلها و هو صفّ الملائكه».
كه در اين روايت صف اوّل را أفضل صفوف دانسته اند و آن را صف ملائكه معرفي مي نمايند.
و هم چنين صف اوّل آنقدر مورد تأكيد قرار گرفته، كه در زمان پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ ازدحام شد و عده اي گفتند ما خانه هايمان را مي فروشيم، نزديك مسجد خانه مي خريم تابه صف اول برسيم، پيامبر اكرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ مي فرمايند:
«إنّ الله و ملائكة يصلون علي الصف المقدّم».
يعني خداوند و ملائكه بر صف اوّل درود مي فرستند و هم چنين گاه شركت در صف اوّل مانند جهاد در راه خدا معرفي مي شوند چنان چه ابوالحسن موسي بن جعفر ـ عليه السلام ـ مي فرمايند: «إنّ الصلاة في الصف الاول كالجهاد في سبيل الله عزّوجل». نماز در صف اول مانند جهاد در راه خدا است.
و بايد متوجه اين مطلب باشيم كه شركت در صف اول از روي ريا و خود نمايي نباشد بلكه فقط به جهت تقرب به خداوند متعال باشد. زيرا كه ريا عمل را حبط (باطل) مي كند و ثواب و اثرات آن را نيز از بين مي برد.
@Porseman_channel