eitaa logo
کانال پرسمان دینی
853 دنبال‌کننده
45 عکس
13 ویدیو
81 فایل
بحول و قوه الهی؛پاسخگوی شبهات وسوالات دینی در« گروه »و «کانالهای پرسمان» می باشیم. http://eitaa.com/joinchat/2121924619Ce5ff3b4f6e @ebadi_porseman
مشاهده در ایتا
دانلود
💢اقتدا به غیر روحانی💢 @Porseman_channel شخصی می تواند پیشنماز شود که : 1- قرائتش صحیح باشد. 2- احکام مربوط به نماز را بداند (مانند وضو و غسل ). 3- عادل باشد (ظاهر الصلاح باشد و از او گناه کبیره ای مشاهده نشود و اصرار بر گناهان صغیره هم نکند). (اگر با اقتدای گروهی از مؤمنین، اطمینان به عدالت به معنای ذکر شده برای شخصی حاصل شد، در اثبات عدالت کفایت می کند) برای تصدی امامت جماعت، لباس خاصی واجب نیست و یک شخص غیر روحانی هم اگر شرایط علمی و تقوا را داشته باشد می تواند امام جماعت شود.اما در جایی که روحا نی هست به فتوای همه مراجع حق تقدم با اوست ونماز پشت سر غیر رو حا نی اشکال دارد فتاوای مراجع تقلید به شرح ذیل است: آیت الله خامنه ای : اگر خواندن نماز پشت سر عالم دینی (روحانی ) که او را شایسته اقتدا می دانند ولو با رفتن به مساجد نزدیک , به راحتی امکان دارد سزاوار نیست به غیر او اقتدا کنند بلکه اقتدا به غیر عالم دینی در برخی موارد خالی از اشکال نیست . آیت الله همدانی : اگر در مساجد اقامه نماز جماعت بوسیله روحانی ممکن نباشد امامت غیرروحانی اشکال ندارد. آیت الله تبریزی : در جایی که دسترسی به روحانی دارای شرایط هست , به روحانی اقتدا شود. آیت الله مکارم : در جایی که روحانی هست امامت غیرروحانی خالی از اشکال نیست . امام خمینی (ره ): اگر دسترسی به روحانی نباشد غیرروحانی با وجود سایر شرائط می تواند امامت نماید. آیت الله صافی : با وجود روحانی دارای شرایط بهتر اقامه جماعت توسط روحانی است آیت الله فاضل : در غیر مساجد مانعی ندارد ولی در مساجد از امام جماعت روحانی استفاده شود. آیت الله بهجت : در جایی که روحانی دارای شرایط در دسترس است , اقتدا به غیرروحانی سزاوار نیست . نتیجه: از مجموع فتاوای فقیهان این نکته استفاده می شود، اقتدا به غیرروحانی , نماز را باطل نمی کند ولی با وجود روحانی جامع شرایط، لازم است که به روحانی اقتدا شود. بنابر این اگر در منطقه روحانی عادل وجود ندارد و مسجدی هم نباشد که در آن عالم روحانی عادل نماز اقامه کند شما می توانید نماز جماعت با شرایطی که گفته شد برپا کنید. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسمان 💢زبان حضرت آدم(ع)💢 @Porseman_channel در عصر ما هزاران زبان و گويش وجود دارد ؛ و روشن است كه حضرت آدم (ع) به هزاران زبان صحبت نمي كرده است ؛ همچنين زبان حضرت آدم يكي از زبانهاي فعلي هم نبوده است ؛ چون زبانها تحت تأثير عوامل متعددي دائما در حال تغييرند ؛ براي مثال گويش گيلَكي و لري و كردي و بلوچي و طبرستاني و... همه در اصل يك زبان بوده اند كه به مرور زمان تغيير كرده و متفاوت از همديگر شده اند ؛ و اين تفاوت به قدري زياد شده است كه الان صاحبان اين گويشها زبان همديگر را متوجه نمي شوند. بنا بر اين زبان حضرت آدم (ع) بعيد است كه تا الان بدون تغيير مانده باشد. آنچه از روايات معصومين (ع) بر مي آيد اين است كه زبان حضرت آدم (ع) سُرياني بوده است ؛ لذا زبان سرياني اولين زبان انسان است ؛ لكن زبان سرياني در طول قرون واعصار تغييرات بسياري كرده است ؛ و شكلهاي تغيير يافته آن به صورت گويشهاي گوناگون زبان سرياني هنوز موجودند. زبان سرياني ، يكي از زبانهاي اقوام سامي است كه اهل سوريه و عراق بوده اند ؛ و سام نام پسربزرگ حضرت نوح است ؛ و نژاد سامي از فرزندان او هستند. لهجه آشوريها و كلدانيهاي سوريه و عراق و تركيه و ايران سرياني است ؛ البته لهجه آشوريها با كلدانيها تفاوتهايي نيز دارد. ديگر زبانهاي سامي عبارتند از آشوري ، بابلي ، عبري ، آرامي ، عربي و حبشي ( ر.ك: فرهنگ معين ؛ واژه سرياني و واژه سام و سامي) طبق روايات معصومين (ع) تا زمان حضرت ابراهيم غلبه با زبان سرياني بوده است ؛ ولي بعد از آن زبان عبري كه تكامل يافته تر است ، رواج پيدا كرده است ؛ لذا كتب انبياء بعد از حضرت ابراهيم (ع) به زبان عبري بوده است. عبر يكي از اجداد حضرت ابراهيم است و عبري و عبراني منسوب به اوست ؛عبراني نام اول قوم بني اسرائيل است ؛ زبان عبري نيز از زبانهاي سامي است .(ر.ك: فرهنگ معين ؛ واژه عبري و عبراني) زبان عربي هم از زبانهاي سامي است و با عبري و سرياني خويشاوندي داشته و تكامل يافته تر از همه آنهاست ؛ و از نظر ظاهر و وزن كلمات و دستور زبان ،قرابت زيادي با عبري دارد. (ر.ك:فرهنگ معين ؛ واژه عربي) از برخي روايات استفاده مي شودكه حضرت نوح (ع) ابوالبشر ثاني است ؛ يعني در طوفان نوح بسياري از مردم نابود شده اند و از بين افراد باقي مانده ، تنها نسل فرزندان حضرت نوح در زمين گسترش يافته است ؛ اين فرزندان هر كدام در روي زمين به سمتي كوچ كرده و نسل انسان را گسترش داده اند ؛ و زبان آنها به خاطر دوري از همديگر به گونه هاي متفاوتي تغيير يافته است. لذا مي توان گفت كه ريشه تمام زبانها در اصل زبان سرياني كه در اثر عوامل گوناگون تغيير يافته است. ( از معصوم (ع) نقل شده كه فرموده اند: پنج تن از انبياء (ع) سرياني بودند آدم و شيث و ادريس و نوح و ابراهيم ؛ و زبان آدم (بل از هبوط از بهشت ) عربي بود و آن زبان اهل بهشت است ؛ پس زماني كه پروردگارش را معصيت كرد خداوند متعال بهشت و نعمات آن را با زمين و كشاورزي عوض كرد و زبان عربي او را به سرياني تبديل نمود. و فرمود:پنج تن از انبياء عبراني بودند اسحاق و يعقوب و موسي و داود و عيسي و پنج تن از انبياء عرب بودند هود و صالح و شعيب و اسماعيل و محمد(ص) و... ) ( بحارالأنوار ج : 11 ص : 57) @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسمان 💢معناي سهو در نماز💢 @Porseman_channel سهو؛ در لغت به معانی غفلت کردن، توجه نداشتن قلب به چیزی،و اشتباه،آمده است. برخی از اهل لغت، سهو را به فراموشی معنا کرده و با نسیان یکی دانسته‌اند در هر حال در مباحث فقهی، وقتی از سهو سخن گفته می‌شود؛ نسیان را هم دربر میگیرد؛ یعنی مکلّف کاری را از روی غفلت یا فراموشی انجام داده و یا ترک می‌کند لذا از جهت حکم شرعی، سهو و نسیان یکسان هستند.چه آن‌که کاربرد سهو، معمولاً در برابر عمد است؛یعنی جایی که فرد با توجه و تذکّر، عملی را انجام می‌دهد یا ترک می‌کند؛ بر خلاف سهو که منشأ فعل یا ترک عمل، غفلت یا فراموشی است. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسمان 💢آل محمد ص كيستند؟💢 @Porseman_channel اولا باید به دید خود پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) مقصودش از "آل محمد" در صلوات چه کسی است چراکه برترین مبیّن و مفسر گفتار یک شخص خود همان شخص است. ام سلمه، همسر رسول خدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله) گفته است: «پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) به فاطمه فرمود: همسر و دو پسرت را نزد من بیاور. فاطمه آنها را خدمت حضرت آورد. رسول اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) کسای فدکی بر روی آنها افکند و دست مبارک خویش را بر آنها نهاد و عرض کرد: بار خدایا! اینان آل من هستند، پس صلوات و برکات خودت را بر محمد و آل محمد قرار بده، به درستی که حمید [ستوده] و بزرگواری». ام سلمه می‌گوید: من هم گوشه کسا را بالا زدم تا در این جمع مقدس آل محمد داخل شوم، اما حضرت کسا را از من گرفت و به من فرمود: تو بر خیر هستی [اما اجازه عضویت در آل محمد را به من نداد] مسند احمد بن حنبل، ج6، ص323 بنابر این روایت در زمان حیات طیبه پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) "آل محمد" تنها بر علی، فاطمه، حسن و حسین(علیهم‌السلام) صدق می‌کرد و مصداق دیگری نداشت. گرچه کلمه «اهل» و «آل» در لغت به معنای خانواده و خاندان است که بالتبع شامل همسر و فرزندان و نوه‌ها نیز می‌شود ولیکن به جهت آنکه در مورد «اهل بیت پیامبر» و «آل بیت النبی» دلیل خاص بر محدودیت مفهوم آن از نظر پیامبر اکرم(صلی‌الله‌علیه‌وآله) داریم بنابراین نمی‌شود آن را شامل همسران و همه فرزندان پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) بشماریم. یعنی این روایت، دایره مصداقی "آل" را محدود به آل کساء نموده و دیگران را از این دایره خارج ساخته است چراکه پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) حتی ام سلمه همسرش را اجازه نداد تا در زیر کساء وارد شود و از آل محمد به حساب آید. حال، باید دید که چه خصوصیتی سبب گشته که پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) همسران خویش و دیگر دختران و نوه‌های خود را در روز مباهله و قضیه کساء داخل نکرده؟ تنها خصوصیتی که فارق بین اهل بیت و غیر ایشان است همان عصمت می‌باشد که از این‌رو هر کس از نسل پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) خصوصیت عصمت را داشته باشد از "آل محمد" و "اهل بیت" محسوب می‌شود. ثانيا ابن حجر هیثمی در صواعق بر خروج همسران از مفهوم آل محمد اذعان می‌کند و می‌گويد: «يقينا لفظ آل، همسران پيامبر را در بر نمی‌گيرد...». الصواعق المحرقه، ص225 و ابن قیم جوزی نیز می‌گوید: «قول صحیح در مورد آل محمد، اینکه آنان کسانی‌ هستند که صدقه بر آنها حرام است» جلاء الافهام، ص173 و بر همسران پیامبر و اصحاب و امت پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) صدقه حرام نیست. ثالثا مامون از امام رضا(علیه‌السلام) پرسيد: آيا آل پیامبر، همان عترت پيامبر هستند؟ حضرت فرمودند: بلی. مامون گفت: در احاديث پيامبر آمده است که پيامبر فرمودند: «امت من همان آل من هستند»، و صحابه هم می‌گويند: «آل محمد، امت او هستند». حضرت رضا(عليهالسلام) از مامون و حضار پرسيدند: آیا صدقه[زکات واجب] بر آل محمد حرام است يا نه؟ گفتند : آری! امام رضا(عليه‌السلام) فرمودند: آيا صدقه بر همه امت حرام است؟ گفتند: نه. امام(عليه‌السلام) فرمودند: تفاوت ميان آل پيامبر و امت همين است....» امالی شیخ صدوق، ص422؛ (روايات شيعه كه آل را به اهل بيت معصوم معنا كرده؛ بسيار است؛ البرهان فی تفسیر القرآن، ج 4، ص 627.؛انوار درخشان، ج 13، ص 113.) پر واضح است که همسران پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) و اصحاب از آل محمد محسوب نمی‌شوند چراکه صدقه بر آنها حرام نیست. رابعا اگر منظور از آل همسران پيامبر يا صحابه ايشان است؛وآن فهميده ميشود،باید اهل سنت بر این شیوه صلوات، که شیعیان بر اساس روایات وارده به آن عمل می کنند،(اللهم صل علی محمد و آل محمد)، بر شیعیان پیشی و سبقت می گرفتند. زیرا که اهل سنت بر خلاف نگاه مذهب تشیع، برای همه صحابه و تابعین و همه زنان پیامبر جایگاه و مقام و شأنیت خاصی قائل اند تا جائیکه قول و عمل همۀ صحابی و تابعین ... را حجت و واجد اعتبار می دانند. چرا اهل سنت آن را نميگويند و حذفش نموده اند؟ @Porseman_channel در نتیجه: "آل" تنها به معنا پیرو نیست بلکه در صلوات به معنای اهل و نزدیکان خاص است. گرچه مفهوم آل در لغت گسترده است اما لزوما هر مفهوم گسترده‌ای در خارج مصداقش گسترده نخواهد بود و خود پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) مصادیق مفهوم «آل محمد» را بیان نمود و دایره مصداقی آن را در محدوده چهارده معصوم ضیق و منحصر ساخت و حتی اجازه نداده تا ام سلمه داخل در کساء شود تا از آل محمد به حساب آید لذا در نظر پیامبر(صلی‌الله‌علیه‌وآله) همسران حضرت از حوزه مصداقی "آل محمد خارجند چه رسد به اصحاب و دیگر افراد از امت حضرت. بنابراین: مصادیق آل محمد در خارج تنها و تنها اهل بیت(علیهم‌السلام) هستند و غیر آنان هرگز در دایره مصداقی آل محمد قرار نمی‌گیرند. شاید از همین رو بوده که رَیّان‌بن‌الصَّلْت قمی کتا
بی نوشته و در آن، سخنان حضرت رضا(علیه‌السلام) را در «الفرق بین ‌الآل و الامة» فراهم آورده است.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسمان جن ها به کدام بهشت می روند؟ @Porseman_channel در روایتی از مرحوم علی بن ابراهیم در تفسیرشان وارد شده: و سئل العالم علیه السلام عن مؤمنی الجن أ یدخلون الجنة فقال لا و لكن لله حظائر بین الجنة و النار یكون فیها مؤمنو الجن و فساق الشیعة از عالم آل محمد علیهم السلام پرسیدند که: آیا مؤمنان از طائفه جن در بهشت میروند؟ فرمود: نه، ولیکن خداوند حَظیره هائی(دخمه ها) در بین بهشت و دوزخ وجود دارد که در آن مکانهای معین شده مؤمنان از جن و فاسقان از شیعه سکونت دارند حظائر به مکان های محدود و بسته اطلاق می شود که افرادی که در آن قرار می گیرند از بعضی چیزها مصون و نهایتا از بعضی چیزها نیز محروم هستند.در بعضی از کتابهای لغت مانند مجمع البحرین و قاموس مثالی که زده اند اینست که حظائر محیط هایی هستند که جهت نگه داری شتران و گوسفندان ساخته می شود تا آنها را از گرما و سرما و باد ها حفظ کند. پس طبق این روایت شریفه مؤمنین از گروه جنّ در پایینترین مراتب بهشت قرار می گیرند که نسبت به مراتب بالاتر بهشت(مثلا بهشت خلد و عدن و رضوان) مانند دخمه ها یی هستند. مرحوم محمد بن علی بن ابراهیم همدانی(وکیل امام علیه السلام در ناحیه همدان) در کتاب العلل می فرمایند: الْعِلَّةُ فِی الْجِنِّ أَنَّهُمْ لَا یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ أَنَّهُمْ خُلِقُوا مِنَ النَّارِ وَ الْجَنَّةُ هِیَ نُورٌ فَلَا تَجْتَمِعُ النَّارُ وَ النُّورُ وَ سُئِلَ الْعَالِمُ علیه السلام فَقِیلَ لَهُ فَإِذَا لَمْ یَدْخُلُوا الْجَنَّةَ فَأَیْنَ یَكُونُونَ فَقَالَ إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ حَظَائِرَ بَیْنَ الْجَنَّةِ وَ النَّارِ یَكُونُونَ فِیهَا مُؤْمِنُو الْجِنِّ وَ فُسَّاقُ الشِّیعَةِ علت اینکه اجنه داخل بهشت نمی شوند این است که جنس ایشان از آتش است و بهشت از نور است و نور با آتش جمع نمی شود.(سپس همین روایت بالایی را به عنوان دلیل ذکر کرده اند.) اما اعتبار این روایت واحده: از حیث سند: این روایت در تفسیر علی بن ابراهیم قمی در ذیل آیات سوره احقاف به صورت مرسله (بدون سند) بیان گردیده و در دیگر کتب روایی مویدی ندارد.اما در مورد اعتبار روایات تفسیر قمی علماء نظرات مختلفی دارند.اکثر علماء تمامی روایات علی بن ابراهیم در این کتاب را بدون لحاظ سند قبول می کنند (به اصطلاح علم رجال:مراسیل آن در حکم مسانید است).در مورد همین روایت هم با وجود نداشتن سند بزرگانی چون علامه مجلسی در بحارالانوار (در چند جای بحار) و مرحوم ملا محسن فیض کاشانی در تفسیر الاصفی و مرحوم سید هاشم بحرانی در تفسیر البرهان ،به آن استناد کرده اند. اما بنا به تحقیقات آیت الله سبحانی تفسیر موجود که به عنوان تفسیر قمی مشهور است و بارها چاپ شده در واقع تلفیقی از تفسیر علی بن ابراهیم قمی و تفسیر ابی الجارود است که توسط شخصی به نام ابوالفضل العباس با هم تلفیق شده.لذا تا سوره آل عمران که طریق روایات علی بن ابراهیم معلوم است ما تمامی روایات این کتاب را قبول می کنیم اما از اواسط سوره آل عمران به بعد تفسیر ابی جارود است و باید طریق روایات را بررسی کنیم.این قول در واقع از مرحوم آقا بزرگ تهرانی صاحب الذریعه الی تصانیف الشیعه است. از حیث محتوا: جناب علامه مجلسی در بحارالانوار بعد از بررسی اقوال مفسرین در مورد اعراف به بیان احادیث مربوطه می پردازد.اولین حدیثی که ایشان ارائه فرمودند همین حدیثی است که می فرماید:مؤمنین از جن در دخمه هایی بین بهشت و دوزخ قرار می گیرند لذا علامه مجلسی هم از این روایت همین را فهمیده که این دخمه ها در واقع در اعراف قرار دارند.لیکن طبق صریح روایات مربوط به اعراف،اعراف تپه و جای بلندی است که محل عبور افراد است و حتی فاسقین از شیعه در آنجا نمی مانند.علی بن ابراهیم هم این روایت را ذیل این آیه از سوره اعراف نیاورده.لذا تطبیق مورد آیه به اعراف درست به نظر نمی رسد. نتیجه: علاوه بر ضعف سندی این روایت ،از نظر محتوا هم با روایات مربوط به اعراف نمی سازد. کلام علامه طباطبایی در المیزان: مرحوم علامه طباطبایی در المیزان بعد از ذکر این حدیث می فرماید: أقول: و روی مثله فی بعض الروایات الموقوفة من طرق أهل السنة، و روایة القمی مرسلة كالمضمرة فإن قبلت فلتحمل على أدنى مراتب الجنة و عمومات الكتاب تدل على عموم الثواب للمطیعین من الإنس و الجن. می گویم:مثل این مطلب در بعضی از روایاتی که از طریق اهل سنت وارد شده و قابل اعتماد نیست نیز بیان شده.روایت قمی هم مضمره است و هم مرسله(نام شخص امام در روایت معلوم نیست و سلسله سند روایت ذکر نشده)به فرض هم که روایت قمی را قبول کنیم به دلیل آیاتی که دلالت می کنند بر عمومیت ثواب برای همه مومنین چه جن و چه انسان،باید این روایت را بر خلاف ظاهرش حمل کنیم یعنی بگوئیم روایت مربوط به مرتبه ای از بهشت است! @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢لغت اهل بهشت و جهنم💢 @Porseman_channel 1. هرچند روایاتی وجود دارند که عربی را زبان اهل بهشت می دانند، اما روایت معتبر و قابل استنادی وجود ندارد که زبان اهل جهنم را فارسی یا ترک قلمداد نماید و اگر هم حدیثی در این ارتباط وجود داشته باشد، قابل استناد نخواهد بود، چون قرائن و شواهد بسیاری بر خلاف این ادعا وجود دارد. برخی با استناد به روایات زیر، ادعا می کنند که زبان اهل بهشت، عربی است و زبان اهل جهنم، عجمی، فارسی، جدیدا ترکی و... است: ✔️ از حضرت علی (ع) در مورد زبان اهل بهشت سوال شد فرمود به عربی صحبت می کنند. ودر مورد زبان اهل جهنم سوال شد؟ فرمود به زبان مجوس صحبت می کنند. (علل الشرایع ج2 ص597، عیون أخبارالرضا، ج1 ص246، بحارالانوار ج8 ص286) ✔️ از سیوطی نیز نقل شده که: لسان یوم القیامةسریانیّةومن دخل الجنّةتکلم بالعربیّة، زبان روز قیامت سریانی است وهر کس که داخل بهشت شود به عربی صحبت می کند. (الدرالمنثور،ج4ص70) اولا در پاسخ باید گفت، سند روایی برخی از این احادیث، ضعیف است و ثانیا، منظور از زبان عجمی، مجوسی، یا سریانی و... آن است که اهل جهنم به زبانی گنگ و نامفهوم سخن می گویند. گويا از شدت عذاب به لالى و گنگى مى افتند و زبانى نامفهوم مى يابند! ️ 2. ﺗﻮﺟﻪ ﺑﻪ ﯾﮏ ﻧﮑﺘﻪ ﻗﺮﺁﻧﯽ ﻫﻢ ﺿﺮﻭﺭﯼ ﺍﺳﺖ، ﻭ ﺁﻥ ﺍﯾﻨﮑﻪ ﺩﺭ ﺩﻭ ﺁﯾﻪ ﻗﺮﺁﻥ ﮔﻔﺘﮕﻮﯼ ﺍﻫﻞ ﺑﻬﺸﺖ ﻭﺟﻬﻨﻢ ﻧﻘﻞ ﺷﺪﻩ ﺍﺳﺖ. 🎀 و بهشتیان، دوزخیان را ندا میدهند که :ما آنچه را پروردگارمان به ما وعده داده بود درست یاﻓﺘﻴﻢ؛ ﺁﻳﺎ ﺷﻤﺎ [ﻧﻴﺰ] ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﭘﺮﻭﺭﺩﮔﺎﺭﺗﺎﻥ ﻭﻋﺪﻩ ﻛﺮﺩﻩ ﺑﻮﺩ ﺭﺍﺳﺖ ﻭ ﺩﺭﺳﺖ ﻳﺎﻓﺘﻴﺪ؟» ﻣﻰﮔﻮﻳﻨﺪ: «ﺁﺭﻯ.» ﭘﺲ نداﺩﻫﻨﺪﻩﺍﻯ ﻣﻴﺎﻥ ﺁﻧﺎﻥ ندا ﺩﺭﻣﻰﺩﻫﺪ ﻛﻪ: «ﻟﻌﻨﺖ ﺧﺪﺍ ﺑﺮ ﺳﺘﻤﻜﺎﺭﺍﻥ ﺑﺎﺩ.» (ﺍﻋﺮﺍﻑ/44) 🎀 ﻭ ﺩﻭﺯﺧﻴﺎﻥ، ﺑﻬﺸﺘﻴﺎﻥ ﺭﺍ ندا ﻣﻰﺩﻫﻨﺪ ﻛﻪ: «ﺍﺯ ﺁﻥ ﺁﺏ ﻳﺎ ﺍﺯ ﺁﻧﭽﻪ ﺧﺪﺍ ﺭﻭﺯﻯِ ﺷﻤﺎ ﻛﺮﺩﻩ، ﺑﺮ ﻣﺎ ﻓﺮﻭ ﺭﻳﺰﻳﺪ.» ﻣﻰﮔﻮﻳﻨﺪ: «ﺧﺪﺍ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﺑﺮ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ ﺣﺮﺍﻡ ﻛﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ.» (ﺍﻷﻋﺮﺍﻑ/50) ✔️ ﺍﯾﻦ ﺁﯾﺎﺕ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﺪ ﮐﻪ ﺑﻬﺸﺘﯿﺎﻥ ﻭ ﺟﻬﻨﻤﯿﺎﻥ ﺑﺎ ﻫﻢ ﺳﺨﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ ﻭ ﻇﺎﻫﺮ ﺁﯾﺎﺕ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﮔﻔﺘﮕﻮﯼ ﺁﻧﻬﺎ ﺑﺪﻭﻥ ﻭﺍﺳﻄﻪ ﻭ ﻣﺴﺘﻘﯿﻢ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺍﯾﻦ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ ﺩﻟﯿﻞ براین ﺑﺎﺷﺪ که ﺁﻧﻬﺎ ﺑﻪ ﯾﮏ ﺯﺑﺎﻥ ﺳﺨﻦ ﻣﯽ ﮔﻮﯾﻨﺪ.💥 3. در سیره اهل بیت موارد چندی وجود دارد که آنها با زبان فارسی سخن گفته اند و این زبان را بدین طریق تکریم کرده اند. از جمله: ✔️ گروهی از ایرانیان در محضر امام صادق (ع) بودند در حالی که ایشان مشغول موعظه بود. آنها با خود گفتند که ما به دلیل ناآشنایی با زبان عربی، متوجه سخن ایشان نمی شویم، امام با شنیدن این سخنان، نصیحت خود را با زبان نیز تکرار نمود که 🌹"هرکه درم اندوزد، جزایش دوزخ باشد". 🌹 (بحارالانوار، ج 47، ص 119، ح 162) ✔️ ابو هاشم جعفری نقل می کند: با امام هادی (ع) نشسته بودم و او با برخی غلامانش به و صقلبی (زبان یکی از اقوام موجود در قفقاز) سخن می گفت. (بحارالانوار، ج 49، ص 87، ح 2) ✔️ شخصی از اهل خراسان نزد امام دهم آمده و با زبان عربی، با آن امام سخن می گفت، اما امام پاسخ او را با زبان فارسی می داد که این موضوع، باعث تعجب آن فرد ایرانی شد. (کا فی، ج 1، ص 285، ح 7) ◀️ 4. ضمنا ذکر این نکته لازم است که برتری یک زبان (مثل عربی در انزال وحی) به معنی برتری قوم آن زبان نیست. همچنانکه قرآن بارها اعراب را به دلایل مختلف، توبیخ کرده است.: 🎀«هر گاه ما آنرا بر بعضى از عجم [غیر عرب] ها نازل مى‌کردیم و او آنرا بر ایشان مى‌خواند، به آن ایمان نمى‌آورند.» (شعراء، 198 و 199) اینکه زبان عربی، زبانی دقیق و فصیح است، ارتباطی با برتری نژاد عرب و یا کم ارزشی سایر اقوام و نژادها ندارد. اسلام مخالف نژادپرستی و برتری قومی بر قومی دیگر است. و همه انسانها برابرند و تنها ملاک برتری انسانها در نزد خداوند، تقواست و بس. ◀️ 5. درباره مرحوم آیت الله نیز باید گفت، ایشان از علمای اخلاق و مهذبین روزگار بوده اند که البته بسیار شوخ طبع و خوش خلق بوده اند و در این کلیپ صوتی بریده شده، به درستی مشخص نیست، ایشان از کسی نقل قول کرده اند؟ شوخی کرده اند؟ و ... @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسمان 💢فرق انشاء الله و ان شاء الله💢 @Porseman_channel اصل این مطلب که تلفظ اشتباه یا غیر صحیح بعضی الفاظ موجب تغییر معنا می شود، صحیح است اما شاهد مثال شما اشتباه است و مطلبی که در مورد إن شاء الله نوشتید، صحیح نیست. اولا بحث شما درباره الفاظی است که بر زبان جاری می کنیم نه نوشتار ثانیا در نوشتار هم، انشاء الله چه به صورت متصل نوشته شود (إنشاء الله) و چه به صورت منفصل (إن شاء الله)، در هر دو صورت به یک شکل تلفظ می شود یعنی إن شاء الله تلفظ می شوند (به کسر همزه إن) و هیچکس أنشاء الله تلفظ نمی کند(به فتح همزه إن) بنابراین در هر دو صورت تغییری در معنا ایجاد نمی شود. در هر دو حالت، همزه در إن شرطیه، با کسره تلفظ می شود اما همزه اول در أنشأ (به معنای ایجاد کردم)، با فتحه تلفظ می گردد. أنشأ باید به فتح همزه اول و ضم همزه آخر تلفظ شود تا معنای «ایجاد کردم» بدهد. ضمن اینکه در این فعل یک همزه در آخر کلمه وجود دارد که با عث می شود هم از نظر معنا و هم از نظر تلفظ و هم از نظر نوشتار با کلمه إنشاء الله فرق داشته باشد. اگر طبق یک احتمال، انشاء در«انشاء الله» را مصدر فرض کنیم،به ترجمه ای مبهم می رسیم! (ایجاد خدا یا ایجاد کردن خدا)! می بینید که معنای عبارت ناتمام است و ناقص؛ تصدیق یا تکذیب ناظر به یک قضیه کامل است که موضوعی دارد و محمولی و بعد متکلم محمول را بر موضوع حمل می کند و بدان استناد می دهد، آنگاه شما می توانید بگویید: این استناد و حمل، صحیح است یا نه. در انشاء الله، اگر انشاء را مصدر فرض کردیم، موضوع داریم اما محمولی در کلام وجود ندارد لذا استنادی وجود ندارد لذا تصدیق یا تکذیبی نمی توان بدان نسبت داد لذا یک ترکیب اضافی با معنای ناقص می شود. نکته دیگر اینکه انشاء الله (به معنای ایجاد خدا) و ان شاء الله (به معنای اگر خدا بخواهد)، به یک صورت تلفظ می شوند لذا اگر اشکالی هم وارد باشد، دست کم به بخش خواندن و تلفظ آندو وارد نیست چون هر دو یکجور تلفظ می شوند؛ پس اشکال را به بخش نوشتار وارد نموده اید اما به یک بیان، این اشکال بر نوشتار هم وارد نیست چون قرینه مقامیه و سیاق کلام متکلم، دال بر معنای مورد نظر اوست و توهم اشکال را برطرف می کند. البته اصل این فرمایش دوستان که ان شاء الله (به معنای اگر خدا بخواهد) را جدا بنویسیم، خوبست و بنده منکر قواعد درست نویسی نیستم چون إن در اینجا، حرف شرط است و شاء فعل است و دو کلمه اند و قاعدتا باید جدا نوشته شوند و انشاء (به معنای مصدری) چون یک کلمه است، قهرا باید به صورت متصل نوشته شود اما خواستم عرض کنم که استدلال ها و اشکالات دوستان، وارد نیست که توضیح دادم. @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پرسمان 💢راهکارهای ترک خودارضایی( استمناء)💢 @Porseman_channel در مورد ترک این عمل ، همت باید از ناحیه خودتون باشد و تنها راهکارارائه میشود و این شما هستید که باید عمل کنید تا ان شالله به مرور ترک بکنید.و مطمئن باشید همت و اراده که بکنید و متوسل به اهل بیت شوید می شود به راحتی ترک کرد و البته بچه های مذهبی به راحتی می توانند ترک کنند. @Porseman_channel اما مواردی که ان شالله باید دقت کنید و انجام دهید عبارتند از: @Porseman_channel 1. اولین مسئله ای که در این زمینه است ارتباط معنویی بیشتر با خداست ،یعنی در طول روز سعی کنید: الف: نمازهاتون اول وقت. ب: خواندن روزی دو تا چند صفحه از قرآن کریم. ج: خواندن زیارت عاشورا در هر روز. این سه کار رو هر روز انجام بدید و زیارت قبل از خواب شب هم قرآن رو بخونید.حتما و حتما این کار رو بکنید اگر واقعا قصد ترک دارید. 2. با عواملی که باعث می شود تحریک شوید و خود ارضایی کنید مواجه نشوید مثلا ماهواره است اصلا نگاه نکنید فیلم یا اینترنت و...هر چی هست اصلا به سمتش نرید و اگر می تونید از بین ببرید اونها رو که آینده شما رو تباه می کند.لذا از هر چیزی که باعث تحریک می شود دوری کنید مثل لباس تنگ پوشیدن،لخت بودن در حمام،دیدن زنان در تلوزیون یا زنان بد حجاب در بازار و... @Porseman_channel 3. سعی کنید حتما در طول روز ورزشی سنگین برید و فعالیت جسمی داشته باشید و اجازه ندید که بدن آسوده و آرام باشد لذا حتما یک باشگاهی برید و ورزش کنید که فوائد فراوان دیگری هم دارد. 4. تا خسته نشدی رختخواب نرو و وقتی کامل خوابتون می اومد باید بخوابید که در بستر به فکر گناه نیفتید. 5. در خانه یا محیطی خلوت اصلا تنها نمانید و سعی کنید حتما خارج شوید و در کنار خانواده و یا دوستان باشید 6. خود رو جریمه کنید که هر وقت مرتکب این عمل شدید مثلا روزه بگیرید تا بوسیله این جریمه ها عاملی برای ترک آن شود. 7. ذکر لاحول و لا قوه الا بالله را زیاد بگید مخصوصا زمانی که افکار جنسی به سراغتون میاد. 8. اگر دوستانی هم دارید که ناباب هستند یا ممکنه باعث تحریک شما و شما رو تشویق به گناه کنند حتما دوری کنید و دوستان خود رو از افراد مذهبی ونماز خوان و مومن قرار دهید تا باعث به گناه افتادن شما نشوند. 9. در ضمن با مضرات این کار هم آشنا شویید و مطالعه کنید که استمنا چقدر ضرر جسمی و در موارد مختلف هم این ضرر وجود داردمثلا: الف: پيامدهاى جسمانى: ضعف چشم و بينايى، تحليل رفتن قواى جسمانى، عقيم شدن و ناتوانى در توليد مثل، پيرى زودرس، ضعف مفاصل، لرزش دست، زشتى چهره و از بين رفتن طراوت صورت. ب: پيامدهاى روحى و روانى: ضعف حافظه و حواسپرتى، اضطراب، منزوى شدن و گوشهگيرى، افسردگى، بىنشاطى و لذت نبردن از زندگى، پرخاشگرى و بداخلاقى و تندخويى، كسالت دائمى، ضعف اراده. ج: عوارض اجتماعى: ناسازگارى خانوادگى، بى ميل شدن به همسر و ازدواج، ناتوانى در ارتباط با جنس مخالف و همسر، بىغيرت شدن، احساس طرد شدن، از بين رفتن عزت، پاكى، شرافت و جايگاه اجتماعى، دير ازدواج كردن و لذت نبردن از زندگى مشترك. اين پيامدها برگرفته ازنامه هاي كساني است كه با ما مكاتبه داشته و از اين بيماري رنج و سختي بسياري متحمل شده اند و نظريات علمي و پزشكي نيز آنها را تأييد مي كند. 10. مهمتر از همه این مباحث ؛اینکه ازدواج رو سخت نگیرید و اگر در سنی هستید که موقعه ازدواج هست تعلل نکنید و با توکل به خدا جلو برید و با انتظارات کم ان شالله ازدواج کنید چرا که وقتی انسان به گناه بیفته ازدواج بر او واجب می شود.خیلی از توقعات و رسم و روسوم ها رو کنار بگذارند خانواده ها به راحتی می شود ازدواج کرد. این ها مواردی بودند که تاثیر زیادی در ترک این عمل دارند ان شالله اراده و همت کنید و عمل کنید تا ترک کنید . @Porseman_channel
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢رضایت مردم💢 @Porseman_channel جلب و کسب رضایت مردم برای حیات اجتماعی هر شخص لازم می باشد و چون انسان یک موجود اجتماعی است لذا مراعات مردم و عرف در محدوده خود و برای به دست آوردن مقبولیت اجتماعی ضروری به نظر می آید. لیکن مساله موردی است که رضایت خدا با رضایت خدا، در تناقض و تعارض باشد در این صورت کدام مقدم است؟ آموزه های دینی توصیه اکید به رعایت و ملاحظه رضایت خدا و مقدم داشتن آن بر هر رضایتی است. متاسفانه در کف جامعه شاهدیم که رضایت والدین و همسر و دوست و همسایه و رئیس و کارفرما و معشوق و...مقدم شده و شخص بخاطر جلب رضایت کذایی آنها مرتکب معصیت میشود. درحالیکه آموزه دینی توصیه میکند که مردم را مرده حساب کنید و خدا را مدنظر گرفته و اگر برای مردم هم مواقعی حساب باز میکنید حساب استقلالی نباشد بلکه چون خدا فرموده باشد. بَلْ تُؤْثِرُونَ الْحَيَوةَ الدُّنْيَا وَ الاَخِرَةُ خَيرْ وَ أَبْقَى ليكن [شما] زندگى دنيا را بر مىگزينيد؛ با آنكه [جهان] آخرت نيكوتر و پايدارتر است. 📖اعلی16-17 تَخْشَى النَّاسَ وَ اللَّهُ أَحَقُّ أَنْ تَخْشاه از مردم مىترسيدى، با آنكه خدا سزاوارتر بود كه از او بترسى. 📖احزاب37 امام كاظم عليه السّلام به فضل بن يونس فرمود: خير را برسان و خير بگو و امّعة نباش. عرض كردم: امّعة چيست؟ فرمود: نگو «من با مردم هستم» و «من يكى از مردمم». همانا رسول خدا صلّى اللَّه عليه و آله، فرمود: اى مردم! به راستى فقط دو راه آشكار وجود دارد، راه خير و راه شرّ، پس نبايستى راه شرّ در نزد شما از راه خير محبوبتر باشد. 📚تحف العقول ص413 وَ قَالَ الصَّادِقُ ع وَ مَنْ طَلَبَ رِضَى النَّاسِ بِسَخَطِ اللَّهِ وَكَلَهُ اللَّهُ إِلَى النَّاسِ وَ السَّلَامُ. هر كه رضاى خدا جويد در برابر خشم مردم خدا امورش را كفايت كند و هر كه رضاى مردم جويد در برابر خشم خدا، خدا او را بمردم واگذارد و السلام. 📘الإختصاص ص225 النَّاسُ عِنْدَهُمْ مَوْتَى وَ اللَّهُ عِنْدَهُمْ حَيٌّ كَرِيمٌ مردم در نظراولیاء خدا؛ مرده هستند خدا زنده است 📕إرشاد القلوب / ج1 / 202 یعنی نگرش مردم برای آنها مهم نیست بلکه خدا برای آنها مهم و مقدم بر همه چیز می باشد @Porseman_channel 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢چند مرد حلاجیم💢 @Porseman_channel وقتی همه چیز عادی و عالی است و شرائط به وفق مراد ماست.مشکلی نیست و آرامش نسبی داریم.... غالبا قدرت تسلط بر افعال و اقوال خود داریم. و البته در همین حالت عادی نیز همه ما عالی و خوش اخلاق و اهل کمالات نیستیم. چه رسد به حالات اورژانسی و ویژه و خاص.... لیکن در شرائط عادی، تسلط و مدیریت بر خود داریم.ولی خود واقعی ما در صورتی ظاهر میشود که تحت فشار و استرس و زیر بار مشکلات هستیم. آن وقت ؛ معلوم میشود ملکات نفسانی و حالات واقعی روحی ما چگونه است. در سختی ها و مشکلات و فشارها اینکه چند مرد حلاجیم واضح میگردد. و خود واقعی ظهور و بروز میکند. همیشه در شرائط عادی همه چیز خوب است و اعصاب آرام و زندگی بر وفق مراد...لیکن وقتی شرائط سخت شد؛جوهر انسانها خود را نشان داده و جلوه گری میکند. لذا در اسلام توصیه شده؛ برای شناخت افراد با آنها به مسافرت بروید تا خود واقعی در مشکلات سفر خودنمایی کند. معیار دوست خوب؛ در خشم او معلوم میشود.فرموده اند دوست خود را خشمگین نمایید تا خود واقعی او را در این آزمون ببینید در حین رانندگی و مصائب و تصادف و بی پولی ومشکلات حاد جوهر انسانها خودرا لو داده و برملا خواهد شد. خوافى الاخلاق تكشفها المعاشرة. پوشيده هاى خصلتها ظاهر ميكند آنها را معاشرت. يعنى خصلتهاى پنهانى هر كس ظاهر نمىشود مگر بمعاشرت با او، پس تا كسى با كسى معاشرت نكند بمجرّد حسن ظاهر حكم بخوبى او نمىتواند كرد. 📘غرر الحكم و درر الكلم ؛ ج3 ؛ ص466 شش چيزست كه آزمايش كرده مىشود به آنها عقلهاى مردمان، بردبارى نزد خشم، و شكيبائى نزد ترس، و قصد نزد خواهش، و ترس از خدا در هر حال، و نيكوئى مدارا و سازش، و كمى جدال و ستيزه. مراد به «ترس» چيزى چند است كه مردم ترس از آنها داشته باشند از بلاها و مصيبتها، و مراد به «قصد» ميانه رويست يا راست روى يعنى اين كه نزد خواهش أمرى ميانه روى كند در آن و در طلب آن، و افراط نكند، يا از راه راست بدر نرود و مرتكب گناهى نگردد. 📙غرر الحكم و درر الكلم ؛ ج4 ؛ ص140 قويترين مردم كسى است كه قوى باشد بر نفس خود يعنى مسلّط باشد بر او و او را در فرمان خود دارد و تابع هوا و هوس او نباشد. 📚غرر الحكم و درر الكلم ؛ ج2 ؛ ص406 قوىترين مردم كسى است كه غلبه كند بر خواهش خود يعنى مسلّط باشد بر آن و تابع آن نباشد. 📘غرر الحكم و درر الكلم ؛ ج2 ؛ ص413 چنانچه خواهى اندازه راستى دوستت را بدانى او را خشمگين نما؛ پس اگر بر دوستى با تو پايدار ماند دوست توست . به دوستى كسى اطمينان منما مگر آن كه سه بار خشمگين ش ساخته باشى. 📙تحف العقول ص647 @Porseman_channel 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢هر چیز را نخور💢 @Porseman_channel هر حیوانی برای خوردن خود حد و مرزی دارد و حتی همه چیزخواران هم محدودیتهایی در خوردن از طرف تکوین برایشان تعریف شده است و تبعیت میکنند. پوزه برای یک حیوان،وجه انتخاب است و حیوانی که پوزه دارد نه که هر چه به آن بخورد را میخورد حیوانات غالبا چیزی که برایشان ضرر دارد که به صورت طبیعی می شناسند و دوری میکنند حتی مرغ و خروس های خانگی نیز قوه تشخیص دارند و هر چه در اختیارشان گذاشته بشود را مصرف نمیکنند. لیکن گاهی انسان که اشرف مخلوقات است چنین نمیکند و هرچه می بیند مصرف میکند. لذا می بینیم که بدون هیچ حد و مرزی غذاهای حرام و غیرمجاز هم مصرف میشود.و معیارشان فقط لذت بردن است وآیا میشود به حیوانی که فقط بخاطر لذتش بدون توجه به مضرات آن همه چیز را مصرف میکند؛ عاقل گفت؟!! فَلْيَنْظُرِ الْإِنْسانُ إِلى طَعامِهِ 📖عبس/24 خداوند توصیه میکند که مراقب خوراک خود باشیم و هر چیز را به صرف لذیذ بودن نخوریم.یکی از دستورات اسلام اینست که انسان باید به غذایی که میخورد نگاه کند تا نکند مسموم و مضر و حرام باشد این یک روی سکه و یک طرف قضیه است. روی دیگر سکه؛دقت انسان به خوراک فکری و اندیشه ها و باورهایی است که برای او سرو میشود. نباید هر دست پختی را مطلوب دانست و هر پیشنهادی را پذیرفت. متاسفانه مسلمانان که معتقد بخدا وقرآن هستند واردات فکری و اندیشه ای شان و خوراک معنوی شان؛از ماهواره و شبکه های ضد دین می باشد و غذای فکری که از اتاق فکرهای استعمار و استثمار و سکولار سرو و آماده میشود؛می باشد و این آسیب بزرگی می باشد اگر غذای مسموم و آلوده به ویروس و میکروب و فاسد مصرف شود؛سلامتی جسمانی انسان به خطر خواهد افتاد لیکن با مصرف غذاها و خوراک فاسد و مفسد فکری کار سختتر شده و فکر و اندیشه شخص مسخ شده و نه تنها دنیا بلکه ابدیت او تحت تاثیر قرار گرفته و نابود میشود. به مقدار شرافتی که روح نسبت به جسم دارد؛خوراک روح مهمتر از جسم است.ما چقدر در انتخاب غذای جسم حساسیم و در خریدن میوه و خوراکی وسواس می باشیم...آیا حداقل همین قدر به خوراک فکر و اندیشه خود هم حساسیم؟!!! هر حرف و حدیثی میشنویم و خود را درمعرض هر شبهه ای قرار میدهیم..آیا واکسن زده ایم ؟خود را ایمن کرده ایم؟!!! در حدیثی که از معصومين نقل شده نيز آمده است كه منظور از" طعام" در اينجا" علم و دانشى" است كه غذاى روح انسان است، بايد بنگرد كه آن را از چه كسى گرفته؟ از جمله از امام باقر ع نقل شده كه در تفسير اين آيه فرمود:" علمه الذى ياخذه عمن ياخذه"؟ نظير همين معنى از امام صادق ع نيز نقل شده است 📕تفسير" برهان" جلد 4 صفحه 429. پس زیبنده است لااقل به اندازه حساسیت و دقت مان در مورد خوراک و تغذیه جسم فرزندانمان؛به تغذیه و خوراک روح و اندیشه فرزندان خود نیز حساس باشیم... @Porseman_channel 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌸🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💢لذتهایی که نچشیده ایم💢 @Porseman_channel آیا غیر از لذتهای مادی و جسمانی لذتهای دیگری نیز وجود دارد؟ ✅پاسخ قطعا وجوددارد. ما نسبت به جسم و روحی که داریم لذتهایی هم خواهیم داشت و هر چه ملائم با طبع ان دو باشد مایه حظ و لذت خواهد بود. لیکن علماء اخلاق فرموده اند لذتهای جسمانی ؛ لذت حقیقی نیستند بلکه در واقع فرونشاندن درد و رنج و رفع آنها می باشند . مثلا وقتی گرسنه یا تشنه ایم دچار درد و رنج کم آبی و احتیاج به تغذیه میشویم و با خوردن و آشامیدن در واقع درد گرسنگی و تشنگی تسکین می یابد و ما احساس لذت می یابیم. لیکن لذتهای روحانی لذتهای ماندگار و حقیقی هستند که افول ندارند و پایدار هستند و در اوج می باشند. و متاسفانه چون ما توجه به جسم داریم و از روح غافلیم لذا دنبال لذتهای آن بوده و آنرا هدف قرار داده ایم.وخوشبخت کسی را میدانیم که بیشتر متوغل در این لذتها باشد. لذا حیواناتی که در خور و خواب و خشم و شهوت و آسایش برتر از انسان باشند،گوی سبقت را از انسان برده اند و نهایت رشد یک انسان این خواهد بود که وارد مسابقه لذت گرایی مادی با حیوانات باشد و در خور و خواب و شهوت و غضب با آنها خود را مقایسه نماید.... ولی قرآن و اهل بیت ع ما را به چشید لذتهایی مافوق این لذتها دعوت کرده اند.که مختص انسان است اگر لذت ترک لذت بدانی دگر لذت نفس لذت ندانی لذتهایی چون لذت محبت به دیگران- احسان-دوست داشتن دیگران-یافتن راه حل مسائل علمی –اطعام-ایثار-عبادت و مناجات با خدا-داشتن فرزند و محبت به او-نوع دوستی-دستگیری از مظلوم-ایجادفرح و شادی در دیگران-سخن گفتن با معشوق-تماشای مناظرزیبا-کشف و اختراع چیزی-گذشت و بخشش-همجواری با معصومین ع-خواندن قرآن-فهم احادیث اهل بیت ع-تعلیم و تعلم-مفیدبودن-ترک گناه-ترک لذتهای کذایی مادی-وگریه برای اهل بیت ع و در فراق معشوق حقیقی وانتظار........ اینها نمونه هایی از لذتهای روحانی می باشد که به تعبیر قرآن؛رضوان خدا و درک قرب الهی فوق همه لذتهاست و رضوان من الله اکبر 📖توبه72 لَذَّةُ الْكِرَامِ فِي الْإِطْعَامِ وَ لَذَّةُ اللِّئَامِ فِي الطَّعَام لذّت كريمان در خوراندن است و لذّت لئيمان در خوردن، 📕غرر الحكم و درر الكلم ؛ ص377 این لذت معنوی است که در وقت بازشدن گره های علمی فریاد بزندکه أين الملوک و أبناء الملوك من هذه اللذة. 📙سفينة البحارج4 ؛ ص344 @Porseman_channel 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 🌷🌷🌷🌷🌷🌷 🌸🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا