eitaa logo
قیام نو
310 دنبال‌کننده
730 عکس
148 ویدیو
8 فایل
پیام: @honar57 عضو حوزه هنری گیلان عضو شبکه توزیع جشنواره عمار
مشاهده در ایتا
دانلود
قیام نو
📚🌻 ماجرای مهیج سلفی نوجوانان ایرانی با سردار جنگل 🔻 کتاب « سلفی با میرزا » نخستین رمان نوجوان دربار
به‌جای کنار آمدن با سهم‌خواهی‌های رایج در دنیای ما بزرگترها، ترجیح دادیم همراه کودکان و نوجوانان این سرزمین باشیم و ببینیم چه تکالیف قضا شده‌ای در قبالشان داریم. رمان نوجوان درباره سردار جنگل، یکی از اهم تکالیف فراموش شده بود. تبریک به خانم مشایخ که ماه‌ها از عمرش را وقف این خلأ کرد و ان شاءالله اجرش را از حضرت صدیقه طاهره (س) بگیرند.
🔸داماد جنگلی🔸 پدربزرگ مادری‌ام پهلوان جوادمهدی‌زاده، مرد دلیری بود که با همه‌ی سختی‌های زندگی روستایی درد خاک را فهمید و پای کار وطن درآمد. کُشتی گیله‌مردی می‌گرفت و بنا به گفته‌ آنهایی که دیده بودند پشت رقیب را همیشه به خاک می‌کشید. پهلوان جواد هم‌رکاب میرزا بود. اینکه تفنگچی بود یا دست و بازوی محلیِ میرزا را دقیق نمی‌دانم و حسرت ندانستنش همه‌ عمرم را بس. حوالی "کسما" میرزا برای استقرار تفنگچی‌هایش اتاقی اجاره کرده بود. صاحب‌خانه دختر رسیده‌ای داشت و پهلوان جواد، زنش را طلاق داده و یک پسر بدون مادر روی دستش مانده بود. خودش که پاگیر جنگلی‌ها بود و بچه خانه‌ی اقوام سر گردان. بخاطر همین حال و روز بدش نمی‌آمد سر و همسری اختیار کند. همین که حرف خواستگاری دختر صاحب‌خانه را جلوی میرزا پیش کشید، میرزا دنباله‌اش را گرفت و یک هفته بعد کاس‌خانم، دختر چشم‌سبز صاحب‌خانه زیر چادر چیت گلدار با صیغه‌ی عقدی که میرزا کوچک خان برایشان خواند، شمع و چراغِ خانه‌ تاریک تفنگچی میرزا شد. عقد که بدون چشم روشنی نمی‌شد. میرزا، کاس‌خانم را به داماد جنگلی که سپرد،یک تسبیح و چند سکه گذاشت کف دستش و بزمزمه دعایی خواند که گره وصلت این دو نفر تا عاقبت بخیری جفت بماند. زندگی پهلوان و کاس‌خانم با حضور بچه‌ها گرم شد و زمان دست جفتشان را به روزهای کهولت رساند‌. مادربزرگم وقتی عروس خانه‌ آنها شد به چشم دیده بود که کاس خانم تا سالها تسبیح چشم روشنی سر عقدش را برای در امان ماندن از شلوغی خانه عیالوارشان توی هفت سوراخ قایم می‌کرد و عاقبت هم نفهمید آن مهره‌های بند کشیده‌ی عزیز کرده‌ را کجا و چجوری گُم و گور کرد. در یکی از نبردها گلوله‌ای به بازوی پهلوان جواد نشست و ساچمه‌ی گردی، زیر پوستش جا خوش کرده بود. مادرم می‌گوید: یکی از سرگرمی‌های کودکی ما این بود که پالوان جواد( پهلوان جواد) روی کُتام خانه‌اش، برای زواله خواب سر روی متکا می‌گذاشت. همین که خُرناسش هوا می‌رفت نوه‌ها پاورچین پاورچین دورش را می‌گرفتیم و با دست ساچمه‌ی زیر پوستِ شُلِ پیر مرد را جا بجا می‌کردیم. آنقدر می‌خندیدیم و سر نوبت جر و منجر راه می‌انداختیم که چرتش پاره می‌شد و همه را با لگد حواله میداد توی آفتاب حیاط.... دست بی‌شناق( ناسپاس) روزگار، میرزا را شهید کرد و جنگلی‌ها را پراکنده. اما راه و رسم جوانمردی مَحو نشد. یادگاری، مثل مُهری خاطره‌ها را به نام آدم‌ها سند میزند. آن‌هم یادگاری از جنس سُرب و ساچمه که خو گرفته به گوشت تَن آدم. آنهم یادگاری از جنس مرام و معرفت که مشی میرزا بود و میخکوب شد به ذهن و ضمیر هر که او را دید و شناخت. یادگاری رمز فراموش ناشدن است. یادگاری میرزا برای کاس خانم تسبیح سر عقد شد. برای پهلوان جواد هم رکابی و بهره از لمس جوانمردی‌اش، برای مادرم بازی با ساچمه زیر پوست پدر بزرگش و برای من یادِ عزتمند عزیزی که تنیده در بافته‌ی وجودم . حمیده عاشورنیا| رشت ۸ آذر ۱۴۰۳ 🌱 اینجا پس از باران، جوانه‌ها سخن می‌گویند🌱 📥 ارسال روایت ها: (از طریق پیامرسان) @pas_az_baaraan پس از باران | روایت‌های گیلان در ایتا https://eitaa.com/pas_az_baran
هدایت شده از حوزه هنری گیلان
فوری: پخش مستند «تلواسه شرقی» 🔹 نهضت جنگل به روایت مردم شرق گیلان 👤 تجربه‌ای از: مازیار شاهین‌زیرک 🗓 امروز (یکشنبه) ساعت 14:00 شبکه دو سیما 📌 حوزه هنری انقلاب اسلامی گیلان 🆔 @artguilanews 🌐 artguilan.ir 🛒bazarmaj.com
قیام نو
✅ فوری: پخش مستند «تلواسه شرقی» 🔹 نهضت جنگل به روایت مردم شرق گیلان 👤 تجربه‌ای از: مازیار شاهین‌زی
✳️ امروز خیلی ها فرصت پیدا نکردند مستند «تلواسه شرقی» رو از تلویزیون ببینند. امید که امکان پازپخشش فراهم بشه، اما لینک تلوبیون رو تقدیم میکنم: https://telewebion.com/live/tv2?e=0x1038cf9c 🔻 قیام نو | سید رسول منفرد 🔺 http://Eitaa.com/qeyameno
🌀🌻 ایستگاه صلواتی ابتکاری اهالی سلیمانداراب رشت در پذیرایی از زائران سردار جنگل‼️ 🔹 بسته‌ای که در یک ایستگاه صلواتی سالگرد شهادت میرزا کوچک جنگلی، در سلیمانداراب رشت ارائه می‌شد و حاوی واویشته بج و یک کاغذ بود! 🔹 داخل بسته‌ها برگه‌ای گذاشته بودند و موضوع را شرح می‌داد: این تنقلات ساده و معروف گیلانی روزگاری قوت‌ِغالب رزمندگان جنگل و میرزا کوچک‌خان بود که به‌خاطر ماندگاری بالا به‌عنوان جیره همراه استفاده می‌شد. یکی از نقش‌های زنان گیلانی در پشتیبانی از نهضت جنگل، تولید و آماده‌سازی این جیره بود. 🔴 «برشته بج» شما را یاد چه روایتی می‌اندازد؟ برای ما تعریف کنید😊 📥 ارسال روایت : (از طریق پیامرسان) @pas_az_baaraan 091156156501 پس از باران | روایت‌های گیلان در ایتا https://eitaa.com/pas_az_baran
هدایت شده از نهضت شهر
18.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
❇️ 🎥 اهالی سلیمانداراب رشت، مجری پاورقی را به تمجید واداشتند 📌 اشاره محمدرضا شهبازی به پذیرایی از زائران مقبره میرزا کوچک‌خان با واویشته بج در ایستگاه صلواتی محله سلیمانداراب رشت 🔹 یازدهم آذرماه در سالگرد شهادت میرزا کوچک‌خان، گروهی از اهالی سلیمانداراب، این قوت غالب رزمندگان نهضت جنگل و میرزا کوچک خان را که عمدتاً توسط زنان پشتیبان نهضت جنگل آماده می‌شد در قالب ایستگاه صلواتی عرضه کردند. @Nehzat_Shahr
قیام نو
✅ متن سخنان رهبر انقلاب در جمع اعضای سازمان تبلیغات و حوزه هنری (۲۹ دی‌ماه ۱۴۰۱) به‌صورت غیررسمی در
✳️ تحلیل اوضاع فرهنگی؟ همچنان همین: «خیلی وقت‌ها ما چیزهایی را قبول داریم، ولی در مقام اقدام جدی وارد نمی‌شویم». 🔻 قیام نو | سید رسول منفرد 🔺 http://Eitaa.com/qeyameno
هدایت شده از ایسنا گیلان
37.33M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 کوتاه/ رشید غفاری؛ جنگلبانی که پای حیات جنگل ایستاد «رشید غفاری»، جنگلبانی از خطه گیلان بود که در خط مقدم حفاظت از منابع طبیعی و ملی جان خود را در مقابل قاچاقچیان چوب، سپر قرار داد تا ذره‌ای از میراث گران‌بهای این مرز و بوم به تاراج سودجویان نرود. isna.ir/xdSnFz @isnagilan
✅ اعتراض به نتانیاهو و آمریکا برای قتل ۴۵ هزار فلسطینی؟ برام تبعات روانی و پاسپورت و آن‌فالو و پریدن صفحه و... داره و جرئتشو ندارم، ولی بشار اسد که دستش به جایی بند نیست، مستقیم یا غیرمستقیم علیهش می‌نویسم و انزجارم رو از دیکتاتورها استوری و انصافم رو اثبات می‌کنم. 🔻 قیام نو | سید رسول منفرد 🔺 http://Eitaa.com/qeyameno
هدایت شده از نهضت شهر
. روایت هوشنگ ابتهاج از کشف حجاب رضاخانی «[سوال] استاد! آشنایان شما، خانواده شما، رضاشاه رو دوست داشتن؟ نه، خوب نبودن باهاش. می ترسیدن ازش. اگر می خواستن حرفی بزنن بچ بچ می کردن. با اینکه اون زمان میکروفون نبود اما باز ازش می ترسیدن. رضاشاه هم یک خصومت عجیبی با گیلانی ها داشت. [سوال] قضایای کشف حجاب یادتونه؟ نه، خیلی بچه بودم [سوال] خانواده شما حجاب داشتن؟ بله، مادرم چادر نماز، نه چادر سیاه، سرش بود … [سوال] در رشت هم عزاداری محرم ممنوع شده بود؟ بله، دسته های سینه و زنجیرزنی ممنوع بود. بعد از شهریور ۲۰ هیئتها آزاد شدن. مردم هم حیلی ناراحت بودن از ممنوعیت عزاداری ها. [سوال] خانواده شما چی؟ مادرم خیلی ناراحت بود. چون خیلی مذهبی بود. [سوال] روز رفتن رضاشاه یادتونه؟ بله … چقدر مردم خوشحال بودن … یک افسری بود به نام سرگرد […] که برادرش قاضی عسکر بود؛ مال نظامی ­ها. این آدم خیلی ظالمی بود، همیشه یک تعلیمی به دست میگرفت و تو خیابون راه می رفت. خودشو مالک شهر میدونست، بی بهانه مردمو میزد که تو چرا اینجا و ایستادی، بی­خودی میزد … دوره رضاشاه برافتاده بود، اما روحیه­ها هنوز باقی مونده بود. یک زن مسنی با چادر نماز سفید داشت از خیابون رد میشد، سرگرد رفت و این تعلیمیش رو گذاشت زیر چانه این پیرزن و چادر زنو از سرش برداشت؛ کشف حجاب کرد، زن زیر چادر یک پیرهن خواب رکابی پوشیده بود. زنه نشست رو زمین و خودش رو جمع کرد از بخت بد این سرگرد، در جایی این اتفاق افتاد که نزدیک مرکز فرماندهی روسها بود، یه افسر قدبلند بود که می اومد بیلیارد بازی میکرد و خیلی عالی بیلیارد بازی میکرد، انگار که قهرمان جهان باشه. این افسر اومد پایین و خوابوند تو گوش سرگرد. سرگرد تو خیابون پخش شد و کلاش افتاد اونور پیاده­رو، مردم جمع شدن و دست زدند برای افسر روس. خُب دل خونی از سرگرد داشتن، هم تو زمان رضاشاه و هم بعدش. اون افسر روس دیگه محبوبِ مردم شده بود، هرجا میرفت مردم از دکاندار، بقال و فلان بهش احترام میذاشتن…» 📎 منبع: پیر پرنیان اندیش، میلاد عظیمی و عاطفه طیّه در صحبت سایه، هوشنگ ابتهاج، سخن، تهران، دهم، ۱۳۹۴، ج۱، ۶۰-۶۲٫ @Nehzat_Shahr
هدایت شده از فرنگ نوشت
67.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔺چند دقیقه وقت بگذارید این موشن‌گرافی جذاب رو کامل ببینید. بسیار جالب و درس‌آموزه روایت روزنامه‌نگار ایتالیایی از آنچه پس از بهار عربی بر سر لیبی آمد.