eitaa logo
قول معروف | علیرضا رنجبر
225 دنبال‌کننده
121 عکس
38 ویدیو
5 فایل
به قول معروف «بپرس تا بدانی» 🌱 که آدمی از نپرسیدن در نادانی بماند... ✨اندیشیدن، برترین عبادت‌هاست✨ 🔹راه گفت‌وگو: 🆔 @Ali71R13 🔸پیام ناشناس: 💠 https://daigo.ir/secret/449727837 📜 احادیث روزانه: ♦️https://eitaa.com/Qmar71H
مشاهده در ایتا
دانلود
یکی از رسم‌های خوبی که در تربیت وجود دارد، جایزه و هدیه دادن والدین به فرزند پس از کسب موفقیت در امتحانات تحصیلی، کنکور یا دیگر موفقیت‌هاست. البته که پدر و مادر هیچ‌گاه غفلت از برطرف کردن نیازهای فرزندان ندارند ولی اهدای جایزه به‌خاطر پیروزی یکی از فرزندان در کسب هر موفقیتی، یک سنت عادلانه برای گرامیداشت تلاش و کوشش آن فرزند محسوب می‌شود. آیا دیده یا شنیده‌اید که پدر و مادری برای جلوگیری از حرف و حدیث فامیل و همسایه‌ها یا بدخواهان، این کار را ترک کنند و بگویند آفرین بر تو که موفق شدی ولی چون دیگران می‌گویند «فرزندشان بخاطر فلان هدیه به موفقیت رسید!» دیگر به تو جایزه‌ای نمی‌دهیم؟! آری، امروز هم پس از پایان امتحان نیاز به جایزه دادن وجود دارد. هم‌اکنون که کام مردم از این جشن مشارکت شیرین است، حاکمیت به‌عنوان پدری مهربان و دلسوز باید نشان دهد که در عمل از برترین فرزندان خود به نحو شایسته تقدیر می‌کند. پس از فتنه و آشوب سال گذشته و هجمه‌های گسترده رسانه‌ای، جمهوری اسلامی باید علاوه بر رفع نیازهای همگانی و بهبود وضعیت معیشت، رفاه و آسایش مردم، در راستای افزایش مشارکت در دوره‌های بعدی انتخابات، از حالا جایزه دادن را هم تمرین کند؛ حتی اگر دیگران [دوست یا دشمن] همان حرف را سال‌ها تکرار کنند که «مردم به‌خاطر فلان و بهمان در راه‌پیمایی - در انتخابات - در چه و چه شرکت می‌کنند!». حاکمیت برای یک بار هم که شده باید تقدیر عملی و جایزه دادن را به برترین فرزندان خود امتحان کند و تأثیر آن را در انتخابات بعدی و همراهی هرچه بیشتر مردم با خود ببیند. چرا که این همان احیای سنت‌های قرآنی در برتری دادن و ارج نهادن جهادگران بر فرونشستگان خواهد بود که خداوند کریم فرموده است: «وَفَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا» (نساء: ۹۵). شاید اگر بخواهم مصداقی‌تر سخن بگویم، شایسته باشد از مشارکت بالا در استان خراسان جنوبی و کهگیلویه و بویر احمد (+۶۰٪) و شهر بافق در استان یزد (+۸۰٪) مثال بزنم و از همت و بزرگواری مردم شریف این استان و شهر و نمونه‌های دیگر تقدیر کنم که برخلاف تهرانی‌ها یا مراکز استان دارای امکانات بیشتر، و علی‌رغم سختی‌ها و مشکلات متعدد با حضوری فعال، در احیای هویت سیاسی خود و نقش‌آفرینی در پیشرفت‌های آینده کشور تلاش کردند. به قاعده عمل به آیه شریفه که این ملت مجاهدت سیاسی خود را به نمایش گذاشته‌اند، بر حکومت اسلامی لازم است فضل این جهاد را به مردم گرانقدر و شریف چنین استان‌ها و شهرهایی تقدیم کند که واقعا شایسته غنیمت‌بخشی پس از چنین پیروزی بزرگی نیز هستند. اما اینکه چطور و چگونه باید این اقدام صورت بگیرد، می‌توان مثال‌هایی ارائه کرد از جمله: ۱. افزایش مبلغ یارانه و اعطای سبد کالا؛ ۲. اعطای تسهیلات خرد با کارمزد پایین؛ ۳. افزایش حقوق کارمندان و کارگران -مثلا ۵٪ بیش از قانون مصوب کشوری- برای سال آتی، و...؛ که در عین حال رعایت تناسب وضعیت و حال مردم براساس نیازمندی‌ها و دهک‌بندی اقتصادی هم ضروری است. ناگفته پیداست که هیچ پدری با جایزه دادن به یک فرزند بابت موفقیت این‌چنینی، از ادای حقوق سایر فرزندان و برطرف کردن نیازهای همگی بصورت یکسان هم غفلت نخواهد کرد و اگر تساوی در این است که خدمات حاکمیت اسلامی برای همه رقم بخورد، عین عدالت خواهد بود که به این مجاهدت فراگیر در برخی استان‌ها و شهرها هم توجه و عنایت ویژه صورت بگیرد. البته که یکی از لازمه‌های امنیت‌افزایی و دلجویی از مردم رنجیده از سختی‌ها و نواقص و برخی کم‌کاری‌ها، و ایجاد انگیزه رقابتی برای حضور فعال و چشم‌گیرتر در انتخابات بعدی، همین هزینه دادن در چنین مواقع حساس و مهم است. به قول «سعدی»: همان به که لشکر به جان پروری که سلطان به لشکر کند سروری و همو گوید: پادشاهی کاو روا دارد ستم بر زیردست دوستدارش روزِ سختی، دشمنِ زورآورست با رعیت صلح کن وز جنگِ خصم ایمن نشین زان که شاهنشاهِ عادل را رعیت لشکرست پی‌نوشت ۱: بنای این نوشتار، پیشنهاد و ارائه نگاهی دیگر به مسأله است؛ نه اینکه صرفاً به‌دنبال تحقق عینی مثال‌هایی چون افزایش یارانه و حقوق باشد. پی‌نوشت ۲: در جامعه اسلامی، مردم ولی‌نعمت‌اند و دارای تکالیف و حقوق مختلف. اسلام نیز با موضوع غنیمت‌بخشی به جهادگران، هم انجام تکلیف توسط مجاهدان را ارج نهاده و هم حق ویژه‌ای برای آنان اختصاص داده است. 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @Qmar71 🔸
در روزگاری که تصور می‌شد جامعه جهانی به نظم و ثبات رسیده است و همه کشورهای دنیا به دنبال برقراری صلح و آرامش از طریق سازمان‌های بین‌المللی هستند، جنگ غزه و شدت جنایت و بی‌رحمی ارتش رژیم صهیونیستی و قوم اسرائیل، خط بطلانی بر این تصور کشید. امروز همین جنگ، نمایی از حفظ جمعی یک ملتِ با عزت، با صلابت و با افتخار و در عین حال مظلوم و مقتدر را پیش چشم جهانیان به نمایش درآورده است. هویتی که دشمن با وجود همه تلاش‌های خود از اختلاف و تفرقه‌افکنی، تحقیر و تمسخر، تحریم و فشار اقتصادی، کشتار و حمله نظامی، تاکنون نتوانسته است آن را از ملت قهرمان فلسطین بگیرد. هویتی که ریشه در فرهنگ و باورهای مردم آن دیار دارد و باید این جان دادن برای حفظ هویت و خاک و تمامیت ارضی کشورشان را بزرگ‌ترین افتخار و شرف برای آنان دانست. بارها و بارها ثابت کرده است که هر جا ملتی در راه حفظ هویت جمعی خود تلاش نکنند و به وحدت دست نیاویزند، محکوم به نابودی خواهند بود. حتی اگر به مدت ۸۰۰ سال آن هویت با تمدنی درخشان و فرهنگی غنی پیوند خورده باشد! آن‌گونه که در اندلس بر سر حکومت مسلمانان آمد و هویت اسلامی آنان با آن همه علم و صنعت و پیشرفت، از بین رفت و دشمنان جای آن را با دیکتاتوری و جهل و خشونت پر کردند. اما لازمه مهم حفظ چنان هویت انسان‌ساز و متعالی در اندلس، حفظ اتحاد حاکمان در اقلیم جغرافیایی، و یکپارچگی و وحدت میان ملت از هر صنف و قوم و نژاد بود که با فقدان آن، راه نفوذ دشمن باز شد تا بتواند در زمینه‌های دیگر نیز هویت جمعی ملتی مسلمان را از بین ببرد. نکته مهم در شناخت عبرت تاریخی اندلس و درس امروز از میدان غزه، این است که اگر دشمن صرفا با جنگ نظامی پیش بیاید، مانند آنچه ما در دفاع مقدس تجربه کردیم و یا آنچه امروز در غزه اتفاق می‌افتد، ممکن است بتواند به دستاوردی برسد، اما هرگز قادر نیست هویت جمعی ما را که به غنای تمدن ایرانی-اسلامی است، از باور و اندیشه ما محو و نابود کند. و اگر دشمن با اختلاف انداختن میان نخبگان جامعه، بر هم زدن وحدت ملی، نفوذ در جایگاه‌های مهم سیاسی، نظامی، امنیتی و فرهنگی، کم‌رونق کردن علم و دانش و مراکز علمی و پژوهشی، ترویج فساد و بی‌بند و باری، ایجاد تردید در هویت ملی و بی‌تفاوت کردن مردم نسبت به آینده تمدنی خودشان، گام به گام پیش بیاید، سرنوشت شومی همچون اندلس پیش روی تمدن ملی ماست که پس از اقدامات بیان‌شده، با جنگ نظامی کار را یکسره خواهند کرد و آن زمان دیگر هویت و خاک ایران باقی نخواهد ماند. آنچه در این سال‌ها توسط رهبر حکیم و فرزانه انقلاب در پیگیری علم و دانش و صنعت، افزایش قدرت نظامی و تسلیحات، ارتقای معنویت و اخلاق جامعه همراه با حفظ وحدت و یکپارچگی ملی و دعوت به حضور در عرصه‌های مختلف سیاسی و تقدیر از نمایش اراده و عظم سیاسی مردم در راهپیمایی‌ها و انتخابات شاهد آن بوده‌ایم، راهبردی دوسویه در پیمودن مسیر تمدنی نوین و اعتلای هویت جمعی، و نیز تقابل با تلاش دشمن در کمرنگ‌ کردن این هویت ملیِ پرافتخار بوده است. گرچه همچنان در این مسیر تمدن‌ساز تهدیدها و موانع بسیاری وجود دارد. چرا که امروز دشمن نتوانسته است در عرصه‌های علمی و نظامی و سیاسی کاری از پیش ببرد و تلاش خود را بر فشار اقتصادی و ترویج فرهنگ و سبک زندگی مبتنی بر گناه و فساد و بی‌تفاوتی معطوف کرده است. آن‌گونه که در دو سال اخیر در آشوب‌های اقتصادی و فرهنگی از جمله جنبش «زن زندگی آزادی»، جنبش «بی‌ناموسی و بی‌غیرتی» و کمپین «تحریم انتخابات» و... بارها شاهد آن بوده‌ایم. همین امر ضرورت وحدت مسئولین و تسریع در برطرف کردن مشکلات اقتصادی و بهبود معیشت مردم، و حضور فعال‌تر نخبگان علمی و فرهنگی را در زمینه آگاهی‌بخشی به ملت در آینده‌نگری و دوری از مظاهر ضد هویت و فرهنگ ایرانی-اسلامی بیشتر می‌کند. هم‌اکنون اگر همگی به حفظ این هویت جمعی اهتمام نداشته باشیم، ممکن است دشمنان آینده نامبارکی را برایمان رقم بزنند که دیگر نه اثری از این هویت و نه نام و نشانی از این خاک باقی بماند؛ حتی اگر ۸۰۰ سال هم این هویت متعالی و حاکمیت انقلاب اسلامی را حفظ کرده باشیم، هرگاه دچار غفلتی طولانی شویم، عاقبت اندلس سراغ نسل‌های بعدی ما در این مرز و بوم خواهد آمد و همان‌طور که امروز نام اندلس و هویت و تمدن آن باقی نمانده است، آیندگان نیز هویت ایرانی-اسلامی و نام ایران را تنها در کتاب‌های تاریخ می‌خوانند. در حالی که اگر شمع ایمان به هویت خویش را همچون مردم قهرمان غزه، پاس بداریم و پروانهٔ جان را فدای آن کنیم، در هر حال نام ما جاوید و هویت‌مان بر بلندای تاریخ برقرار خواهد ماند و سیرت‌مان به ملت‌های دیگر سرایت خواهد کرد. آن‌چنان که تاکنون بوده، هست و خواهد بود ان‌شاءالله. به قول «اقبال»: ملتی را رفت چون آئین ز دست مثل خاک اجزای او از هم شکست 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @Qmar71 🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کارل مارکس گفته « افیون توده‌هاست»!! بیچاره زنده نیس وضعیت اینا رو ببینه اگه بود حتما میگفت « افیون توده‌هاست» ملتی که کنسرت و بزن و برقص و آهنگ گوش دادن براش بشه خوشبختی دیگه به عالِم و دانشمندی مث پروفسور سمیعی احترام که نمیذاره هییییچ به هو کردن و فحاشی و بیرون کردنش از مجلسشون هم افتخار میکنن بعد یکی مث صاحب کنسرت (ابی) هم نه حرفی نه دفاعی، هیییییچ... آبِشه می‌نوشه 😏 یکی هم مث شاهین نجفی میشینه تحلیل آبکی میده که به پروفسور بگه ببینید چیکار کردین که مردم با شما اینطور میکنن 😳 نه موقشنگ، اول که اونا همهٔ مردم نیستن، جو نگیردت 😀 بعدشم شما ببین چه کردین که همون مردمتون به این حد از بی‌شعوری و نفهمی رسیدن... چون امثال شماها الگو شدین 😏 حالا کدومش افیونه؟ دینی که دعوت به تفکر و علم و دانش میکنه دینی که بر احترام به دانشمند تاکید کرده دینی که میگه علم رو بگیر ولو از کافر یا موسیقی‌ای که مردم رو مشغول لغو و بی‌فکری کنه نذاره مردم به علم و تعقل برسن کاری کرده که به دانشمند خودشون هم بی‌احترامی کنن نشونش همین برخورد با پروفسور سمیعی به قول «میرزاده عشقی»: ای خدا این خلق، عطر مُشک را بینند و باز با گل افیون دماغ خود معطر می‌کنند طعم شکر طبع «عشقی» را نهادند و همه بر علف‌های بیابان، حمله چون خر می‌کنند! خلق را پیغمبری نوح، باور نیست! لیک دعوی یزدانی از، گوساله باور می‌کنند! پی‌نوشت: مسأله «» رو جدی بگیریم 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @Qmar71 🔸
40.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
وقتی یه جا بحث و دعوا بشه یهو یکی میگه صلوات بفرست ماجرا هم به حرمت پیامبر تموم میشه هرکی هم از اون دور و بر میگذره فقط صدای صلوات میشنوه حالا فکر کن هر کی از راه برسه بگه: دعوا نکن... دعوا نکن... دعوا نکن هی لفظ دعوا تکرار میشه ماجرا هم تموم نمیشه که نمیشه این روزا تو مملکت یه همچین وضعیه یکی گفت صلوات بفرست کسی گوش نداد حالا همه هی میگن: دعوا نکن! ستیزه نکن! مقابله نکن! هیچی دیگه تموم بشو نیست که نیست گاهی فقط باید خموش بود به قول «فرخی یزدی»: از چیست که باد فتنه انگیخته‌اید وین رشتهٔ اتحاد بگسیخته‌اید ای دستهٔ کهنه‌کارِ افسونگرِ رند! گویا که دگر طرح نوی ریخته‌اید! ⬆️ یک نکته از این معنی، در این لطیفه پیداست. 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @Qmar71 🔸
قول معروف | علیرضا رنجبر
احتمالا این روزها اتفاق تلخ درمانگاه قم را دیده‌اید یا بالاخره خواهید دید؛ اما فارغ از اینکه اصل این ماجرا چیست، باید گفت اگر وضعیت همین‌گونه پیش برود، مسأله مهمی که در آینده با آن روبرو هستیم، بی‌تفاوتی و عدم اجرای کامل و صحیح توسط مسئولین اداری، انتظامی و قضایی است؛ که این امر، به‌جز تقابل‌های بیش از پیش، میان کسانی که ‌به‌دنبال اجرای قانون و خواهان امنیت و آرامش روانی جامعه در مقوله حجاب‌اند، و کسانی که با وجود فراوانی بیان منطقی قانون ، همچنان بر مسیر اشتباه خودشان در قانون‌گریزی پافشاری می‌کنند، نتیجه‌ای نخواهد داشت که آثار ناخوشایند آن بر ملت و کشورمان باقی می‌ماند. اگر مجری قانون، این نظم و تعادل میان قانون‌مداران و قانون‌گریزان را برقرار نکند، عاقبت جامعه‌ای دچار هرج و مرج به‌وجود خواهد آمد که هر کسی برای احقاق حقوق اجتماعی‌اش مطابق قانون، شخصاً اقدام کند. مثلا اگر قانون با دزد برخورد نکند، مردم هم نسبت به اموالشان بی‌تفاوت باقی نمی‌مانند، در نتیجه تقابل شدیدی به‌وجود می‌آید که ممکن است گاهی تبعات مرگباری در پی داشته باشد؛ اما چون قانون و مجری قانون در قضیه دزدی خیلی جدی و محکم و با قاطعیت برخورد می‌کند، اولین و بهترین اقدام هر شخص در مواجهه با چنین جرمی، مراجعه به پلیس و پیگیری از طریق قضایی بوده و هست. همین مسائل پیش‌آمده در نارنجستان شیراز و درمانگاه قم [و ماجراهای مشابه آن]، با دو برخورد متفاوت آن، که یکی گونهٔ باحجاب و دیگری گونهٔ بدحجاب است، ضرورت التزام بیشتر مجریان قانون، در پیگیری قوانین موجود را نشان می‌دهد؛ که اگر همان جدیت برخورد با دزد مال مردم را در برخورد با دزدان آرامش جامعه داشتند، هرگز چنین اتفاقات تلخی رقم نمی‌خورد که دستاویزی برای شبکه تروریستی اینترنشنال هم باشد تا به امنیت روانی جامعه چنگ بیندازد. اما شاید نکته اساسی در الزامات قانون حجاب، همین کلام رهبر عزیزمان باشد که فرمودند: «حجاب یک حکم شرعی و یک مسئله‌ی قانونی است و در این زمینه باید در درجه‌ی اول، دستگاه‌های دولتی و حکومتی و مدیران ‌آنها مراقبت کنند تا بر اساس قانون عمل شود‌».‌ (منبع) جالب اینجاست که ایشان پیگیری امور دینی و فرهنگی (از جمله حجاب) را از سوی مدیران ارشد و مدیران میانی دستگاه‌ها تأثیرگذار دانسته و تقویت حرکت دینی را یکی از اسباب پیشرفت‌های مادی در کشور می‌دانند. (منبع) سؤال مهمی که در طول سالیان مختلف بی‌پاسخ مانده، این است که چرا با وجود قوانین مشخص در حوزه پوشش کارکنان، هیچ التزام عملی در مورد پیگیری نحوه پوشش در بانک‌ها، ادارات، مؤسسات مرتبط با دولت، درمانگاه‌ها و بیمارستان‌ها و مراکز مجاز به فعالیت براساس قوانین جمهوری اسلامی، وجود نداشته است؟! مگر می‌شود به مردمی که هر روز در این‌سو و آن‌سو سر و کارشان به ادارات و نهادهای مرتبط با حاکمیت می‌افتد و شاهد بدحجابی‌ها و آرایش و تبرج کارکنان هستند، الزام رعایت حجابِ مناسب را دیکته کرد؟! که به قول معروف «کَل اگر طبیب بودی، سر خود دوا نمودی». صدافسوس که متولیان حرم، خود حرمت نگه ندارند و جانب شریعت و قانون نایستند؛ اما بخواهند به زائران این حریم چنین و چنان آموزند. به قول «پروین»: سورِ موش است اگر گربه شود بیمار! عیدِ گرگ است اگر شیر شود لاغر! 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @Qmar71 🔸
سلام بر ، سید و سالارِ روزهای آفرینش، که پنجرهٔ خِرد را بر شب‌زدگانِ غفلت گشود. سلام بر ماهِ مهررویان، که سجادهٔ نیازِ انسان را، رو به قبله‌های ملکوت پهن کرد. همان که فواره‌های رحمت را باز کرد تا ما لباس کهنهٔ عصیان را به اشکِ توبه بشوییم. و جوی‌های بخشش را روان ساخت تا ما آبی بر صورتِ خواب‌های عمیقِ ناامیدی بزنیم و به تولدی دیگر، سلامی دوباره کنیم. سلام بر بهارِ معجزه‌ها، که شوره‌زارِ بی‌خیالی را به جوانه‌های آیاتش سبز کرد و قدرِ شب و روزها را برایمان به شمارش درآورد. و سلام بر خیل فرشتگانی که به برکت رمضان، از زمینِ وهم و خیال به عرشِ تعقل پرواز کنند و ملکوتی شوند. به قول «صائب»: می‌توان یافت ز سی پارهٔ آنچه ز اسرار الهی، همه در قرآن است هست در غنچهٔ لب‌بستهٔ این ماه نهان گلستانی که نسیمش، نفسِ رحمان است مشو از عزتِ این مهرِ الهی غافل که درین مهرِ بی‌گنج، گُهر پنهان است 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @Qmar71 🔸
سلام 🌸 طاعات و عباداتتون قبول باشه 🤲🏻 به امید خدا پویش «یک ماه، سی ستاره» رو شروع می‌کنیم تا در طول با سی نفر از یارانِ مولا امیرالمؤمنین (مـ🌙ـاهِ شهیدِ رمضان) که کمتر از اونها شنیده شده، آشنا بشیم. ✨در روز عید فطر هم آزمونی از مطالب این پویش برگزار میشه که به قید قرعه به برندگان هدایایی🎁 تقدیم خواهد شد☺️ به قول «معزی»: مخلوق فراوان است، الله یکی است وانجا که حقیقت است، درگاه یکی است هستند ستارگان بسی‌، ماه یکی است بسیار ملک هست‌، ملکشاه یکی است 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، مهمان کنید 🌙💫 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @Qmar71 🔸
🔹غلام جوانی در خانهٔ عباس عموی پیامبر مشغول خدمت بود که او را ابورافع صدا می‌زدند. مدتی گذشت و عباس او را به رسول خدا هدیه کرد. سرنوشت ابورافع که جوانمردی آزاده بود، با آوردن خبر آشکار شدن اسلام عباس، آزادی را برایش رقم زد که پیامبر به او بخشید؛ همین بود که ابورافع همیشه به این افتخار می‌کرد که آزادشدهٔ رسول خداست. 🔸ابورافع گرچه آزاد شده بود اما چنان اسیر محبت و ولایت پیامبر بود که حاضر نشد از ایشان جدا گردد. پیامبر هم کنیز خود به نام سلمی را به ازدواج او درآورد تا همین وصلت باعث شود یکی از خاندان‌های دانشمند و محب رسول خدا و اهل‌بیت ایشان، شکل بگیرد. 🔹او در جنگ‌های مختلف از خندق و خیبر گرفته تا جمل و صفین در رکاب پیامبر و امیرالمؤمنین حضور داشت و می‌جنگید. اما جهاد دیگر او در بیان روایات رسول و ولیّ خدا بود که ابورافع را در نگاه بسیاری از علما و مورخان، به عنوان نویسنده و دانشمندی شیعه که اولین کتاب فقهی را در اسلام نگارش کرده، قرار داده است. 🔸ابورافع که پیامبر او را امین جان خود و اهل‌بیتش به مردم معرفی کرد، در زمان امام علی هم امین بیت‌المال مسلمین شده بود و پسرانش هم از کاتبان حضرت بودند. همین انس و الفت و همراهی با مولا علی بود که ابورافع و خانواده و نسل وی را از شیعیان اهل‌بیت قرار داد. 🔹او در بسیاری از اتفاقات مهم تاریخی صدر اسلام حضور داشته و آنها را روایت کرده، که مهمترین آنها غدیر خم است. منابع: أسدالغابة، ج۵، ص۱۰۶؛ رجال نجاشی، ش۱. ۱ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، مهمان کنید 🌙💫 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @Qmar71 🔸
قول معروف | علیرضا رنجبر
🔹غلام جوانی در خانهٔ عباس عموی پیامبر مشغول خدمت بود که او را ابورافع صدا می‌زدند. مدتی گذشت و عباس
🔸 ابورافع می‌گوید: روزی وارد اتاق پیامبر شدم و آن حضرت را در حالت وحی یا خواب دیدم. گوشه خانه هم ماری بود که اگر می‌خواستم آن را بکشم، ممکن بود پیامبر بیدار شود. پس میان پیامبر و مار خوابیدم تا اگر آزاری داشته باشد، تنها به من برسد. کمی بعد پیامبر برخاست و این آیه را تلاوت فرمود: «إِنَّمَا وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَرَسُولُهُ وَالَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلَاةَ وَيُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَهُمْ رَاكِعُونَ»[۱] و سپس فرمود: «خدا را سپاس که آنچه برای علی مقدّر کرده بود تکمیل نمود و آنچه او را بر دیگران برتری داد گوارایش باد». بعد که پیامبر متوجه حضور من شد فرمود: ابورافع! اینجا خوابیده‌ای! من ماجرای مار را تعریف کردم. فرمود: برخیز آن را بکش. بعد از اینکه مار را کشتم، پیامبر دستم را گرفت و فرمود: ای ابورافع! آنگاه که گروهی با علی بجنگند در حالی که او بر حق و آن گروه بر باطلند و جنگیدن با آنان سزاوار و مورد رضایت خداست، تو چه می‌‌کنی؟ گفتم: ای رسول خدا، برایم دعا کن اگر چنین موقعیتی را درک کردم خدا کمکم کند و مرا در جنگ با آنان نیرومند سازد. پیامبر دعایم کرد و فرمود: خدایا، اگر ابورافع آن گروه را درک کرد برای جنگیدن با آنان او را قدرت بده و یاور او باش. بعد با هم از خانه بیرون آمدیم و پیامبر به مردم فرمود: ای مردم، کسی که دوست دارد به امینِ جان من و اهل بیت من نگاه کند، به ابورافع نگاه کند که امینِ من است. 🔹 سال‌ها بعد از این ماجرا، هنگامی که مردم با امام علی(ع) بیعت کردند و طلحه و زبیر به بصره رفتند، ابورافع گفت: «این است آن‌چه پیامبر فرمود که به زودی جمعیتی با علی می‌جنگند و جنگیدن با آنان جهاد در راه خداست»؛ پس خانه و زمینی را که در خیبر داشت، فروخت و با آنکه پیر بود با مولا علی(ع) برای جنگ جمل حرکت کرد. [۱] ولیّ و سرپرست شما تنها خدا و رسول اوست و کسانی که ایمان آورده‌اند؛ همان‌ها که نماز را برپا می‌دارند و در حال رکوع زکات می‌دهند. (سوره مائده: ۵۵) منابع: فضائل أمیرالمؤمنین(ع)، ص۱۸۷؛ سعد السعود، ص۹۶؛ وسائل الشیعة، ج‏۱۱، ص۵۳۶؛ کشف الیقین، ص۲۳۵. ۱ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، مهمان کنید 🌙💫 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @Qmar71 🔸
🔸 جوانمردی آزاده بود و فطرت پاکی داشت. همین بود که تا خبر فرستادهٔ خدا به گوشش رسید، شوق دیدار در دلش شعله کشید و همراه عده‌ای از افراد قبیله‌اش به محضر رسول خدا(ص) آمد و مسلمان شد. 🔹 چنان شیفتهٔ پیامبر شد که دیگر دلش به بازگشت نبود؛ در کنار حضرت ماند و ذره‌ذره روحش را با ایمان و معرفتی که از ایشان می‌گرفت پرورش داد. 🔸 او جندب بن زهیر ازدی است که علاوه بر ایمان راسخ و پرهیزکاری، همیشه با قدرت و شجاعت، در راه اسلام وارد میدان‌های نبرد می‌شد و جانانه می‌جنگید. 🔹 به قول امروزی‌ها انقلابی هم بود؛ همراه دوستانش مثل مالک، چنان به فسادها و بی‌عدالتی‌های دوران خلافت عثمان و والیان حکومتش اعتراض می‌کرد که ابتدا به شام تبعید شد. 🔸 در شام هم مشغول جهاد تبیین بود؛ معارف اسلام ناب را که از محضر رسول خدا(ص) آموخته بود، به مردم عرضه می‌داشت. همین کار جندب، باعث ترس معاویه (والی شام) شد و به عثمان نامه نوشت که او و دوستانش را به کوفه برگرداند تا مردم کمتر آگاه شوند! منابع: طبقات، ج۱، ص۲۷۹؛ اعیان الشیعه، ج۴، ص۲۴۴؛ مروج الذهب، ج۲، ص۳۳۵؛ الغدیر، ج۹، ص۳۵. ادامه دارد... ۲ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @Qmar71 🔸
قول معروف | علیرضا رنجبر
🔸 جوانمردی آزاده بود و فطرت پاکی داشت. همین بود که تا خبر فرستادهٔ خدا به گوشش رسید، شوق دیدار در دل
🔸 جندب بن زهیر و همراهانش هنوز از تبعید شام به کوفه برنگشته بودند که دوباره انتقاد و اعتراض به ستمگری و فساد دستگاه حکومتی خلیفه را شروع کردند؛ این بار هم عثمان دستور داد آنها را به حمص تبعید کنند. 🔹 مدتی گذشت و اعتراضِ مخالفانِ خلیفه و والیانش، سبب قتل عثمان شد. جندب که در همان روزها در مدینه حاضر بود و آرزوی حکومتی همچون حکومت رسول خدا(ص) در دل داشت، در زمره اولین کسانی بود که با امیرالمؤمنین علی(ع) بیعت کرد. 🔸 او چنان بر عهدی که با مولا علی(ع) بسته بود ثابت‌قدم ماند که در جنگ جمل به فرماندهی بخشی از سواره‌نظام سپاه امیرالمؤمنین منصوب شد و از خود رشادت و شجاعتی بی‌نظیر نشان داد. 🔹 جندب که راه حق با علی(ع) بودن را دریافته بود، در نبرد صفین هم در لشکر امام حضور داشت و هیبت و قدرت او در جنگ جمل، باعث شده بود نامش همچون مالک اشتر لرزه بر پیکر لشکریان معاویه بیندازد. همین بود که یکی از یاران امام خطاب به سپاه معاویه فریاد زد که از مالک اشتر و جندب بن زهیر بترسید! که اشتر دامن زره خود را بالا زده و جندب از خشم و رشادت زره می‌درد تا شمشیر را بزند. 🔸 در صفین دلیرانه می‌جنگید و رجز می‌خواند و می‌گفت: این است علی که به راستی هدایت با اوست؛ بارالها او را حفظ کن و تباهش مدار؛ پروردگارا او فقط از تو می‌‏ترسد، پس مقامش را بلند دار؛ و ما در پیکاری که او می‌‏کند، وی را یارى می‌‏دهیم؛ او داماد پیامبر است که سر به فرمان او نهاد و نخستین کسى است که با او بیعت و از او پیروى کرد. 🔹 جندب پس از نبردی طوفانی و با وجود جراحتی که بر اثر نیزه دشمن بر او وارد شده بود، به جنگیدن و شمشیر زدن ادامه داد تا سرانجام در رکاب مولایش علی(ع) و بر هدایت او، به آرزوی همیشگی‌اش که شهادت در راه خدا بود، رسید. منابع: الغدیر، ج۹، ص۳۵؛ جمل (شیخ مفید)، ص۱۷۱ و۱۹۴؛ وقعة صفین، ص۲۰۵ و۲۶۲؛ اعیان الشیعه، ج۴، ص۲۴۴. . ۲ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @Qmar71 🔸
🔸 روزی جوان مسلمانی، پیامبر خدا(ص) را با آب یا شیر سیراب کرد و حضرت در حق او این‌گونه دعا فرمود که: «خدایا او را از جوانی‌اش برخوردار گردان!» او عمرو بن حمق خزاعی بود که تا هشتاد سالگی‌اش حتی یک تار موی سفید بر صورتش دیده نشد. 🔹 بعد از شهادت رسول خدا(ص)، از مدافعان حق ولایت امیرالمؤمنین(ع) بود و هرگز خلافت را شایسته دیگران ندانست. زبانش همیشه گویای فضایل و حقانیت مولایش علی(ع) حتی پس از شهادت ایشان بود؛ همین زبانِ سرخ او سبب شد تا دشمنان سر او را از تن جدا کنند، و این اولین سری بود که در اسلام بر نیزه زدند و شهربه‌شهر گرداندند تا نزد معاویه ببرند! 🔸 جایگاه عمرو بن حمق نزد مولایش علی(ع)، همچون سلمان برای رسول خدا(ص) بود. 🔹 از امام کاظم(ع) نقل شده که فرمود: «روز قیامت منادی ندا می‌دهد که حواریون علی بن ابی‌طالب - وصیّ رسول خدا محمد بن عبدالله - کجایند؟ عمرو بن حمق خزاعی، محمد بن ابی بکر، میثم تمار و اویس قرنی از جای برمی‏‌خیزند»؛ و اینها از جمله اولین پیروان و مقربان پیامبر و اهل بیت هستند که در قیامت پاداش می‌گیرند. منابع: اسدالغابه، ج۴، ص۱۰۰؛ تهذیب التهذیب، ج۶، ص۱۳۶؛ الإختصاص، ص۶۱؛ إختیار معرفة الرجال، ص۹. ادامه دارد... ۳ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @Qmar71 🔸
قول معروف | علیرضا رنجبر
🔸 روزی جوان مسلمانی، پیامبر خدا(ص) را با آب یا شیر سیراب کرد و حضرت در حق او این‌گونه دعا فرمود که:
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زمانی که سپاه امیرالمؤمنین در صفین آماده رویارویی با سپاه معاویه بود، عمرو بن حمق خزاعی در بیان اطاعت و فرمان‌برداری خود، به مولایش علی(ع) چنین گفت: ای امیرمؤمنان، به خدا سوگند، با تو بیعت کردم و دوستت دارم، نه بخاطر آنکه میان من و تو نزدیکی است، یا خواسته باشم مالی از تو به من برسد، یا قدرتی کسب کنم که موجب آوازه و شهرت من شود؛ بلکه شما را دوست دارم برای پنج ویژگی که در شما یافته‌ام که برای دیگران نیست: این‌که تو پسرعمو و وصیّ رسول خدایی؛ نخستین کسی هستی که به آن حضرت ایمان آوردی و از همه در اسلام آوردن پیشگام‌تری؛ همسر بهترین زنان امت یعنی فاطمه دخت پیامبری؛ پدرِ ذریه و فرزندزادگان رسول خدایی؛ و دیگر این‌که سهم تو در جهاد با دشمنان خدا، از همه بیشتر است. سپس در تکمیل ارادت خود عرضه داشت: یا علی، حتی اگر کوه‌ها را جابه‌جا کنم و آب دریاها را بکشم، تا آن‌که روزی دوست تو را تقویت و دشمن تو را خوار و زبون سازم، گمان می‌کنم هنوز نتوانسته‌ام تمام حقوق شما را که به گردن من است، ادا کرده باشم. امیرالمؤمنین(ع) چون سخنان گرم او را در دفاع از حریم ولایت شنید، در حقش دعا کرد و چنین فرمود: «پروردگارا، دل او را به نور تقوا روشن ساز، و او را همواره به راه راستت هدایت کن». آن‌گاه فرمود: «کاش در سپاهیانم صد نفر مثل تو داشتم». منابع: وقعة صفین، ص۱۰۳؛ شرح ابن أبی الحدید، ج‏۳، ص۱۸۲. . ۳ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @Qmar71 🔸
🔸 مگر می‌شود زنی را به جای شوهرش دو سال زندانی کرد؟! آن هم به جرم عشق علی(ع)! این کاری‌ست که معاویه و مزدورانش انجام دادند! وقتی نتوانستند بر عمرو بن حمق دست یابند، همسرش آمنه را که شیرزنی با فصاحت و بلاغت و شیعهٔ مولا علی(ع) بود، در کوفه دستگیر کرده و به شام بردند و زندانی کردند. 🔹 وقتی سر بریدهٔ عمرو بن حمق به دربار معاویه رسید، دستور داد تا آن سر مبارک را بر دامان همسرش آمنه بنت شرید بیندازند تا او را آزرده و امتحان کند. آمنه از دیدن سر بریده همسر خود بی‌تاب شد و از هوش رفت. وقتی به هوش آمد با ناله‌ای جانسوز گفت: «وا مصیبتا! از خواری دنیا و ظلم سلطان...». بعد به زندانبان گفت برو به معاویه بگو: «خدا فرزندانت را یتیم و خانه‌ات را ویران کند، خانواده‌ات را به وحشت اندازد و هرگز تو را نیامرزد». 🔸 معاویه که از نفرین آمنه باخبر شد او را احضار کرد و به او گفت: ای دشمن خدا، تو در حق ما چنین نفرین کرده‌ای؟ آمنه گفت: بله، من این کار را کردم، نه انکار و عذرخواهی می‌کنم، و نه دست برمی‌دارم؛ به جان خودم قسم، آنقدر تو را نفرین کرده‌ام تا در تو اثر کند؛ بدان که حق در پی مردان خداست و خداوند همیشه در کمین توست تا تو را کیفری سخت دهد. 🔹 سخنان شجاعانهٔ آمنه، چنان معاویه را برآشفته کرد که گفت: از شام خارج شو تا دیگر تو را نبینم و صدایت را نشنوم! منبع: اعیان الشیعه، ج۲، ص۹۵. ادامه دارد... ۴ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @Qmar71 🔸
قول معروف | علیرضا رنجبر
🔸 مگر می‌شود زنی را به جای شوهرش دو سال زندانی کرد؟! آن هم به جرم عشق علی(ع)! این کاری‌ست که معاویه
🔸 آمنه بنت شرید پس از آنکه معاویه او را از شام بیرون کرد، بلافاصله گفت: ای معاویه، به زودی خواهم رفت، چون به ماندن در شام علاقه‌ای ندارم و در اینجا روز خوش ندیدم و خبر خوشی نشنیدم و جز رنج چیزی نصیبم نشده؛ شام وطن من نیست و در آن فامیل و عشیره‌ای ندارم، در این شام ویران، بدهی‌هایم سنگین شده و دیدگانم به هیچ امری روشن نشده است. ای معاویه، مطمئن باش از اینجا می‌روم و هرگز برنمی‌گردم و هرجا که باشم از تو به بدی یاد می‌کنم. 🔹 آمنه که خواست خارج شود، معاویه با دست اشاره کرد که برو! آمنه گفت: آری، معاویه با دست اشاره می‌کند که بروم، ولی از ترسِ پاسخ تند من، زبانش را حرکت نمی‌دهد! ای معاویه، بدان اگر من هم سکوت کنم، فردای قیامت شوهرم [عمرو بن حمق] با زبانی که از شمشیر برنده‌تر و از افعی گزنده‌تر است با تو جدال خواهد کرد. 🔸 آمنه با دلی پر از آه و درد از معاویه، از شام بیرون رفت ولی در بین راه بود که فرستاده‌ای به دستور معاویه، هدیه‌ای برای آمنه آورد تا زبان او را از بدگویی به معاویه باز دارد! اما وقتی هدیه را به آمنه داد، او گفت: تعجب از معاویه است که شوهر مرا می‌کشد اما برای من جایزه می‌فرستد! او هدیه معاویه را نپذیرفت و رفت تا به شهر حمص رسید؛ ولی در آنجا به مرض طاعون مبتلا شد و همان‌جا با آن بیماری از دنیا رفت و به شوهر شهید خویش ملحق شد. 🔹 معاویه پس از شنیدن خبر وفات آمنه بنت شرید، خوشحال شد که او دیگر زنده نیست تا معاویه را نفرین و از او نزد مردم بدگویی کند. منابع: اعیان الشیعه، ج۲، ص۹۵؛ تراجم اعلام النساء، ج۱، ص۱۹۸. . ۴ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @Qmar71 🔸
🔸در یکی از روزهای جنگ صفین، پرچم‌داران سپاه امیرالمؤمنین علی(ع) یکی پس از دیگری به سمت لشکر شامیان حمله می‌کردند و در نبردی سخت به شهادت می‌رسیدند؛ تا آنکه پرچم به دست عبدالله بن کعب مرادی افتاد و به سمت دشمن حمله‌ور شد و شجاعانه جنگید تا به‌شدت مجروح شده و بر زمین افتاد. 🔹بعد از نبرد، یکی از یاران امام به نام اسود، در میان کشته‌ها جستجو می‌کرد تا به عبدالله بن کعب رسید که آخرین نفس‌های خود را می‌کشید. به او گفت: به خدا قسم، شهادت تو برایم ناگوار است، کاش موقع مبارزه کنار تو و مدافعت بودم و جانم را فدایت می‌کردم. سپس بالای سر عبدالله نشست و گفت: مرا وصیت کن. 🔸عبدالله گفت: تو را به تقوای الهی وصیت می‌کنم و اینکه خیرخواه امیرالمؤمنین باشی و با پیمان‌شکنان بجنگی تا حق ظاهر شود یا به خدا ملحق گردی. سلام مرا به مولایم علی(ع) برسان و بگو بجنگ و در میدان پیشروی کن تا معرکه نبرد را پشت سر قرار دهی؛ زیرا هر کس بجنگد و معرکه پشت سرش باشد، پیروزی برای اوست. عبدالله، پس از این سخنان جان به جان‌آفرین تسلیم کرد و بر ولایت و محبت علی(ع) به شهادت رسید. 🔹اسود به محضر امام(ع) آمد و سفارش عبدالله بن کعب را به عرض رسانید، حضرت فرمود: «رحمت خدا بر او، که در حال حیات همراه ما جنگید و هنگام وفات ناصح و خیرخواه ما بود». منابع: وقعة صفین، ص۴۵۷؛ اسدالغابه، ج۳، ص۲۴۹؛ تاریخ طبری، ج۵، ص۴۶. . ۵ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @Qmar71 🔸
ما آدم‌ها مسافر زمانیم که امروز به ایستگاه نوروز رسیدیم تا چند صباحی توقف کنیم و به نقشه زندگی نگاهی دوباره بیندازیم ببینیم مسیر ۱۴۰۲ که طی کردیم چه فراز و نشیب و منظره‌هایی را پشت سر گذاشتیم خوشی‌ها و ناخوشی‌ها را بسنجیم که چگونه شکرگزار یا صبور بودیم در این چند روز سکون و آرامش نوروز به مسیر پیش روی خودمان در سال ۱۴۰۳ بیندیشیم و برنامه‌ریزی کنیم نفسی تازه کنیم و با همت و اراده‌ای محکم‌تر از سالی که گذشت گام‌های آتی را استوارتر برداریم. سلام نماز و روزه‌هاتون قبول باشه ☺️ ☀️ فرا رسیدن عید نوروز و آغاز سال ۱۴۰۳ بر شما همراهان عزیز مبارک باشه 🌸 امیدوارم سالی سرشار از سلامتی و برکت داشته باشین و به لطف خدا و دعای امام زمان، حال دلتون خوبِ خوب باشه 🤲🏻☺️ با آرزوی بهترین‌ها برای شما خوبان التماس دعا نمایه هم مثل بهار، تغییر کرد... همچنان از همراهی و پیگیری شما ممنونم ☺️ 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @Qmar71 🔸
🔸 زمانی که امیرالمؤمنین(ع) برای جنگ جمل آماده می‌شد، از بزرگان کوفه خواست تا سپاهی برای نبرد بفرستند؛ ولی حاکم کوفه و برخی دیگر، دعوت حضرت را اجابت نکردند. در آن هنگام شریح بن هانی حارثی گفت: «ای کوفیان! از دعوت علی سرپیچی نکنید که بخدا قسم اگر از ما کمک نمی‌خواست باز با عشق و علاقه یاری‌اش می‌کردیم». با سخنان گرم شریح، ۱۲هزار نیرو آماده شده و به سپاه حضرت پیوستند. 🔹 شریح در نبرد صفین هم فرماندهی بخشی از سپاه امام(ع) را برعهده داشت. پس از جریان حکمیت که عمروعاص با فریب دادنِ ابوموسی اشعری، معاویه را به خلافت بر مسلمین اعلام کرد، شریح با شلاق به عمروعاص که پیرمرد بود حمله کرد و او را کتک زد تا مردم به فریاد عمروعاص رسیدند و از دست شریح نجاتش دادند. پس از آن ماجرا شریح همیشه می‌گفت: «کاش به جای تازیانه با شمشیر به عمروعاص می‌زدم و هر چه می‌خواست بشود، می‌شد؛ افسوس که این کار را نکردم و برای هیچ چیزی این‌قدر افسوس نخورده‌ام». 🔸 شریح بعد از شهادت مولایش علی(ع) همچنان بر محبت و ولایت ایشان بود و همیشه از یاران و شیعیان حضرت دفاع می‌کرد. او کسی بود که با شجاعت، در دفاع از حجر بن عدی به معاویه نامه نوشت و با وجود احتمال خطر و تهدید از سوی معاویه، به ایمان حجر شهادت داد و تلاش کرد تا او را از مرگ تبرئه کند. منابع: الامامة والسیاسه، ج۱، ص۶۳؛ وقعة صفین، ص۵۴۴؛ کامل ابن‌اثیر، ج۲، ص۴۹۷. . ۶ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @Qmar71 🔸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدیجه! و کیست خدیجه که فقط محمد(ص) او را درک کرد؟! خدیجه زنی است که در دوران سیاهِ بی‌بند و باری، پاکدامنی برگزید تا بسترِ پاکِ کوثر باشد و خیرِ کثیرش در نسلِ امامت جاری شود. خدیجه درس آزادگی و رسمِ بذلِ جان و مال در راه خدا را به امت اسلام آموخت. خدیجه از برترین زنان بهشت است که در زمان حیاتش خدا و جبرئیل بر او سلام و درود فرستادند و رسول خدا(ص)، سلام‌الله را به او ابلاغ فرمود. خدیجه، زینتِ مادرانِ امت اسلام است. او گوهری است که هرچه دشمنانش تلاش کردند از ارزش او کم کنند، خدا و رسولش بر قیمتش افزودند. هم در زمان حیات او را به زبانِ تلخ آزرده کردند، هم بعد از وفاتش پیامبر را با حسادت نسبت به خدیجه زخم زبان زدند. بعدتر هم به خیالِ خام خود تلاش کردند تا دیگری را به او برتری دهند و زینتِ دلِ محمد(ص) را کم‌ارزش جلوه دهند و نسلِ امامت را زیر سؤال برند؛ ولی حق و حقیقت هرگز پنهان نخواهد ماند. اما آن راز چه بود که از پرده برون افتاد؟! آن راز، سن حضرت خدیجه بود که تا همین چند سال قبل، حتی در ذهن شیعیان علی(ع) و زهرا(س)، مشهور بود که خدیجه در سن ۴۰ سالگی با پیامبر(ص) ازدواج کرد!! اما حقیقت آن است که سن حضرت خدیجه(س) بیش از ۲۵ یا ۲۸ سال نبود که خود را به ازدواج با رسول خدا(ص) مفتخر کرد و چنین فضیلتِ باعظمتی را بر فضایلِ پاکی و طهارت و سخاوتِ خویش افزود. سلام و درود خدا بر خدیجه، که امروز هم مانند چراغی فروزان، راهِ زن بودن و زندگی و آزادی را برایمان روشن کرده است تا در تاریکی و سیاهی جاهلیتِ دورانِ معاصر گم نشویم. 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @Qmar71 🔸
🔸زمانی که معاویه برای سفر حج وارد مکه شد، سراغ زنی از شیعیان امیرالمؤمنین(ع) فرستاد که به محبت و ولایت علی(ع) و اهل بیت و به فصاحت و صراحت گفتار شناخته می‌شد و نامش دارِمیّه حَجونى بود که در منطقه حَجُون مکه زندگی می‌کرد. 🔹وقتی دارمیه را نزد معاویه آوردند، معاویه از او پرسید: «چرا علی را دوست داشتی و مرا بد می‌داشتی؟ و از او پیروی می‌کردی و با من دشمنی می‌ورزیدی؟» 🔸دارمیه گفت: من علی (ع) را دوست دارم چون با مردم به عدالت رفتار می‌کرد و بیت‌المال را به مساوات تقسیم می‌نمود؛ و تو را دشمن می‌دارم چون با کسی جنگیدی که در ولایت و حکومتداری از هر جهت از تو سزاوارتر بود! و به چیزی که حقت نبود، دست‌درازی کردی! و دوستی و تولّای من نسبت به علی(ع) بخاطر این است که رسول خدا(ص) او را به طور رسمی ولیّ و پیشوای مؤمنان قرار داد؛ و نیز او فقرا را دوست می‌داشت و اهل دین را بزرگ می‌شمرد؛ اما کینۀ من با تو بدین جهت است که خونریزی پیشۀ توست و در قضاوت ستم می‌کنی و از روی هوا و هوس حکم می‌رانی! 🔹معاویه از سخنان قاطع و شجاعانهٔ دارمیه برآشفته شد و به او توهین کرد؛ اما دارمیه باز هم بی‌پروا به او جواب داد و گفت: «ای معاویه! به خدا قسم، درباره اینها که به من نسبت دادی، در میان مردم به مادرت هند (جگرخوار) مَثَل می‌زنند!!». سخنان دارمیه نشانهٔ ایمان و شجاعت بی‌نظیر اوست. منبع: عقد الفرید، ج۲، ص۱۱۳. . ۷ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @Qmar71 🔸
🔸زمانی که سپاه امیرالمؤمنین(ع) در بصره مقابل اصحاب جمل قرار گرفت، حضرت علی(ع) برای اتمام حجت با آنان، به یاران خود فرمود: «کیست که این قرآن را برداشته و این قوم (اصحاب جمل) را به آنچه در آن است فراخواند؟ و در مقابل بهشت برای او خواهد بود». تازه‌جوانی به نام مسلم بن عبدالله مُجاشِعی برخاست. حضرت به او فرمود: «اگر این قرآن را مقابل آنها ببری، نخست دست راستت را قطع می‌کنند، باید آن را به دست چپ بدهی و آن هم قطع می‌شود، و سپس چندان شمشیر بر تو می‌زنند تا کشته شوی». مسلم گفت: «آنچه شما فرمودی، در راه خدا اندک است». سپس قرآن به دست مقابل دشمن آمد و فریاد زد: «ای مردم، این کتاب خدا میان ما و شما حَکَم و داور باشد». مردی بر او ضربه‌ای زد و دست راست او قطع شد. مسلم قرآن را با دست چپ برداشت و آنان را به پیروی از آن فراخواند؛ بلافاصله دست چپ او را هم قطع کردند. مسلم مقاومت کرد و با باقیمانده دست‌های قطع‌شده، قرآن را از روی زمین برداشت و به سینه چسباند و آنها را به اطاعت از آن دعوت کرد؛ ولی اصحاب جمل از هر طرف بر مسلم هجوم آوردند و همان‌طوری که امام(ع) به او خبر داده بود، مسلم را شهید و با شمشیر بدنش را قطعه قطعه کردند. 🔹مسلم بن عبدالله را اولین شهید جمل برشمرده‌اند که در راه دعوت به قرآن شهید شد و بنا بر وعدهٔ مولایش علی(ع) بهشت جایگاه اوست. منابع: تاریخ طبری، ج۴، ص۵۱۱؛ الجمل، ص۳۳۹. . ۸ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸یکی از فرماندهان شجاع و یاران باوفای امیرالمؤمنین(ع) و از پیش‌قراولان سپاه حضرت در جنگ صفین، زیاد بن نضر حارثی بود. 🔹زمانی که امام(ع)، زیاد را با توصیه‌هایی به شام اعزام فرمود، او ارادتش به مولا را چنین ابراز کرد: «ای امیرمؤمنان، مرا توصیه‌ای کامل فرمودی، من حافظ و عامل به سفارش‌های شما و متخلق به اخلاق شما خواهم بود. رشد و کمال بستگی به اجرای فرمان‌های شما دارد و تخلف از عهد و پیمان شما، تباهی و گمراهی را در پی خواهد داشت». زیاد در جنگ صفین شجاعانه به میدان می‌رفت و در رکاب مولای خود با سپاه معاویه و لشکر شام می‌جنگید. 🔸زیاد که در جنگ نهروان هم حضور فعال و چشم‌گیری داشت، در پی اهانتِ خوارج نسبت به امیرالمؤمنین(ع) و یارانش، به آنها چنین پاسخ داد: «به خدا قسم، علی دست خود را برای بیعت نگشوده و ما هم با او بیعت نکردیم جز برای عمل به قرآن و سنت پیامبر؛ این اشتباه شماست که ما را به یاران معاویه قیاس می‌کنید. اما اکنون که شما به مخالفت با علی برخاسته‌اید، شیعیان او دورش جمع شده و می‌گویند: ما دوستِ دوستانِ تو و دشمنِ دشمنانِ توایم، و ما نیز چنین هستیم؛ زیرا او بر حق و راهش راه هدایت و صراط مستقیم است و هر کسی با او مخالفت کند گمراه است و موجب گمراهی دیگران نیز می‌شود». سخنان زیاد گویای معرفت، ایمان و عشق او به مولا علی(ع) است. منابع: وقعة صفین، ص۱۲۱؛ کامل ابن اثیر، ج۲، ص۳۹۳. . ۹ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸بعد از پیامبر(ص)، تنها عده کمی بر ولایت امیرالمؤمنین(ع) باقی ماندند؛ یکی از آنها سهل بن حنیف انصاری بود که خلافت ابوبکر را انکار کرد و خطاب به او گفت: شهادت می‌دهم که رسول خدا(ص) بر منبر فرمود: «امام شما پس از من، علی بن ابی‌طالب است و او برای امتم خیرخواه‌ترین مردم است». 🔹سهل که در بَدر و اُحُد و دیگر نبردهای اسلام، همراه با رسول خدا(ص) و حضرت علی(ع) جنگیده بود، همیشه مورد احترام و علاقهٔ امام قرار داشت. 🔸او از یاران ویژهٔ امام بود که در زمان جنگ جمل، جانشینی امام در مدینه و فرمانداری آنجا را بر عهده داشت؛ در جنگ صفین نیز همراه امام(ع) بود و بخشی از سپاه حضرت را فرماندهی می‌کرد. سهل در صفین خطاب به امام عرضه داشت: «یا امیر المؤمنین! نَحنُ سِلمٌ لِمَن سالَمتَ وَ حَربٌ لِمَن حارَبتَ»؛ ما در صلح و سازشیم با کسی که با شما در صلح است و در جنگیم با کسی که با شما بجنگد. 🔹زمانی که سهل بن حنیف از دنیا رفت، امیرالمؤمنین علی(ع) که سهل را بسیار دوست می‌داشت، در مرگ او بسیار بی‌تابی می‌کرد. حضرت با هر گروه که برای تشییع سهل می‌آمدند، یک مرتبه بر او نماز خواند تا پنج نوبت بر جنازه سهل نماز گزاردند. همچنین امام(ع) با دستان مبارکش عهده‌دار کفن و دفن سهل گردید تا یار باوفای خود را راهی دیار ابدیت سازد. منابع: الخصال، ج۲، ص۴۶۱؛ تاریخ طبری، ج۴، ص۴۵۲؛ اعیان الشیعه، ج۷، ص۳۲۱؛ وقعه صفین، ص۹۳. . ۱۰ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸
🔸زمانی که طلحه و زبیر و عایشه و اصحاب جمل که بنای بیعت‌شکنی داشتند به بصره رسیدند، ابتدا با استاندار بصره قرارداد صلح امضا کردند تا قبل از رسیدن امیرالمؤمنین علی(ع) به آنجا، امور بصره را به عثمان بن حنیف (استاندار و کارگزار حضرت در بصره) واگذارند. 🔹اما در غفلت عثمان بن حنیف، بر او حمله کرده و اسیرش کردند و شکنجه‌وار موهای صورت و مژه و ابروی او را کندند!!! و به چشمانش آسیب زدند! همچنین به بیت‌المال و انبار ارزاق بصره حمله کردند و تعداد زیادی از نگهبانان را به شهادت رساندند. 🔸وقتی خبر این جنایت هولناک به حکیم بن جبله عبدی -از بزرگان بصره و از شیعیان مولا علی(ع)- رسید، همراه با جمعی از صالحان برای دست‌یابی به بیت‌المال و ارزاق مسلمانان و آزادسازی عثمان بن حنیف از چنگال طلحه و زبیر و عایشه، قیام کرد و با دلاوری و شجاعت در مقابل اصحاب جمل جنگید و به شهادت رسید. 🔹هنگامی که امیرالمؤمنین(ع) از شهادت حکیم بن جبله و همراهانش باخبر شد، با حالتی بسیار اندوهگین در مدح دلاوری و شجاعت او و یارانش فرمود: «حکیم با دعوتی شنیدنی یاران را فراخواند و به مقام و منزلت والایی نایل شد». 🔸در برخی منابع تاریخی، قیام و جنگِ حکیم بن جبله را به نام جملِ اصغر روایت کرده‌اند. منابع: اعیان الشیعه، ج۶، ص۲۱۳؛ الغدیر، ج۹، ص۱۸۶؛ الاستیعاب، ج۱، ص۳۶۸. پ.ن: کلیپ بعدی را هم تماشا کنید. . ۱۱ 🌱 دوستان خود را با اشتراک‌گذاری نوشته‌ها، در مهمان کنید 🌙💫 🌱 در روز عید فطر در آزمون شرکت کنید و جایزه بگیرید 🎁 🔸 💬 قول معروف | علیرضا رنجبر @qmar71 🔸