#خطاهاي_پژوهشي_1
🔷 غافلگیری
فرض کنید عنوان مقالۀ ما، «روش تفسیری محمود ابویحیی» است. میخواهیم درآمد بنویسیم و هنوز ـ یعنی تا این لحظه که فقط چکیدۀ خود را نوشتهایم ـ توضیح ندادهایم که عنوان مقاله دقیقا یعنی چه و ما قرار است ضمن مقاله چه کار کنیم. حال، درآمد مقاله را این طور مینویسیم: «جاکوب تامسون در کالیفرنیای امریکا از پدری یهودی تبار به دنیا آمد...». قرار است بعد از این توضیح دهیم که این جاکوب تامسون، همان است که وقتی مسلمان شد، نامش را به محمود ابویحیی تغییر داد! بیتردید با این مدل شروع کردن، فقط خواننده را گیج کردهایم.
نه تنها شروع کردن با نام جاکوب تامسون غلط است؛ بلکه از اساس شروع کردن با زندگینامۀ شخص اشتباه است. اول خواننده انتظار دارد که توضیح دهیم عنوان مقالۀ ما به چه معناست و اصلا بنا به چه ضرورتی خواستهایم در این باره بنویسیم. بعد بگوییم برای تأمین آن هدف و پاسخ به آن ضرورت، ضمن این مطالعه چه خواهیم کرد. بعد وقتی توضیح دادیم که در اولین گام لازم است قدری با زندگی محمود ابویحیی آشنا شویم، خواهیم توانست در بخش اول از مقالۀ خود به زندگی او هم بپردازیم و در ضمن توضیح زندگی او، از این هم بگوییم که پیش از این چه نام داشته است.
از قدیم گفتهاند «الفکر حرکة الی المبادی، و من مبادیَ الی المراد». به عبارت بهتر، همواره باید بحث را بر پایۀ امور مقبول همگان آغاز کرد و از آن مسائل، به نادانستهها و موارد مورد اختلاف و مجهول پل زد. مقالۀ علمی نباید کسی را غافل گیر کند. نگارش غافل گیرانه سبک نوشتارهای ژورنالیستی است، نه علمی. یک مقالۀ علمی، هیچ وقت از وسط بحث شروع به توضیح نمیکند. یک مقالۀ علمی، متنی منسجم است و هرگز در آن خواننده غافلگیر نمیشود.
برای دانستن سیر منطقی بحث و پرهیز از غافلگیری، باید خود را جای خوانندۀ مقاله بگذاریم و فرض کنیم اندازۀ او با بحث بیگانه و از جزئیاتش بیخبریم. همه به عنوان یک خواننده، انتظار داریم اول نویسنده توضیح دهد که موضوع مقاله دقیقا چیست؛ احیانا، چه اختلاف نظرهایی در تعریف این موضوع وجود دارد؛ بحث در بارۀ این موضوع، خودش زیرشاخۀ کدام علم است و در کنار چه مسائل فرعی دیگری از آن علم و ذیل کدام بحث عمده از مباحث آن علم جا میگیرد؛ چه اختلاف نظرهایی در بارۀ آن هست؛ موضوع مورد بحث بر پایۀ تعریفی که ذکر شد و مقبول ماست، چه انواعی دارد؛ چه چه اهمیتی بدان داده شده، و از چه جوانبی مورد توجه قرار گرفته است.... آن گاه بعد از همۀ این حرفها، نویسنده میتواند به ما بگوید که خودش میخواهد به فلان جانب از مسئله نظر کند که تا کنون کمتر بدان توجه شده، و در بارهاش تحلیل دقیقی صورت نگرفته است.
گاه با عنوان محقق، با موضوعاتی روبهرو میشویم که از دید عموم جوری شناخته میشوند و ما با تحقیقات خود، آن موضوعات را جور دیگری شناختهایم. به هیچ عنوان صحیح نیست نقطۀ شروع بحث را درک خود بگذاریم. باید اول توضیح دهیم درک رایج از این موضوع چیست و این درک چه زمینههایی دارد و...، بعد سرآخر توضیح دهیم به این دلایل چنین درکی خطاست و درک صحیح چیز دیگری است.
#فرهنگ_مهروش
✅https://eitaa.com/QuranHadithresearches