eitaa logo
کانون قرآن و عترت دانشگاه پیام نورساری
84 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.4هزار ویدیو
455 فایل
✨ *﷽* ✨ 💠کانون قرآن و عترت دانشگاه پیام نور ساری💠 ✨📖✨إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الْذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحَافِظُون بى‏ ترديد ما اين قرآن را به تدريج نازل كرده‏ ايم و قطعا نگهبان آن خواهيم بود «آیه ۹سوره مبارکه حجر»✨
مشاهده در ایتا
دانلود
توجه بفرمایید که چهار آیه از چهار سوره قرآن کریم سجده واجب دارند که عبارتند از: الف: سوره نجم آیه 62. ب: سوره علق: آیه 19. ج: سوره سجده (الم تنزیل) آیه 15. د: سوره فصلت آیه 37. انجام سجده هنگام تلاوت آیه های دیگر از جمله همین صفحه واجب نیست.
4_5942637770039100927.mp3
839.7K
🔸ترتیل صفحه ۲۹۳ با صدای استاد حامدولی زاده 🔸مقام‌ : نهاوند - رست 🛑 فایل بدون ترجمه 🕊
4_5942637770039100928.mp3
1.81M
🔸ترتیل صفحه 293 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام نهاوند - رست 🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه 🕊
قرآن ترجمه المیزان سوره 17 سوره مبارکه الاسراء صفحه 293 وَبِالْحَقِّ أَنْزَلْنَاهُ وَبِالْحَقِّ نَزَلَ ۗ وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا مُبَشِّرًا وَنَذِيرًا (105) و آن (قرآن) را به حق نازل کرديم و به حق نازل شد; و تو را نفرستاديم مگر بشارت دهنده و اخطار کننده. (105) وَقُرْآنًا فَرَقْنَاهُ لِتَقْرَأَهُ عَلَى النَّاسِ عَلَىٰ مُكْثٍ وَنَزَّلْنَاهُ تَنْزِيلًا (106) و آن قرآن را در حالى که کتابى خواندنى است بخش بخش قرار داديم تا آن را با درنگ بر مردم بخوانى; و آن را چنان که بايد به تدريج نازل کرديم. (106) قُلْ آمِنُوا بِهِ أَوْ لَا تُؤْمِنُوا ۚ إِنَّ الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ مِنْ قَبْلِهِ إِذَا يُتْلَىٰ عَلَيْهِمْ يَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ سُجَّدًا (107) بگو: به آن ايمان بياوريد يا نياوريد [چندان فرقى نمى کند] همانا آنان (اهل کتاب) که پيش از نزولِ آن دانش يافته اند وقتى [اين کتاب] بر آنان تلاوت مى شود، سجده کنان بر چانه هاى خود [به زمين ]درمى افتند، (107) وَيَقُولُونَ سُبْحَانَ رَبِّنَا إِنْ كَانَ وَعْدُ رَبِّنَا لَمَفْعُولًا (108) و مى گويند: سبحان ربّنا [عجبا!] حتماً وعده پروردگار ما انجام شدنى است، (108) وَيَخِرُّونَ لِلْأَذْقَانِ يَبْكُونَ وَيَزِيدُهُمْ خُشُوعًا ۩ (109) و گريان بر چانه هايشان درمى افتند و بر خشوع آنان مى افزايد. (109) قُلِ ادْعُوا اللَّهَ أَوِ ادْعُوا الرَّحْمَٰنَ ۖ أَيًّا مَا تَدْعُوا فَلَهُ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ ۚ وَلَا تَجْهَرْ بِصَلَاتِكَ وَلَا تُخَافِتْ بِهَا وَابْتَغِ بَيْنَ ذَٰلِكَ سَبِيلًا (110) بگو: خواه [او را] <الله> بخوانيد يا <رحمان> بخوانيد، هر کدام را بخوانيد [روا است، که ]براى او نيکوترين نام ها است; و صداى خود را به نماز بلند نکن و آن را آهسته [نيز ]نخوان، و ميان اين دو، راهى انتخاب کن. (110) وَقُلِ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَدًا وَلَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ ۖ وَكَبِّرْهُ تَكْبِيرًا (111) و بگو: ستايش مخصوص خدايى است که نه فرزندى برگزيده و نه در حاکميت شريکى دارد و نه از روى زبونى [نياز به] ياورى دارد، و او را چنان که بايد بزرگ بدار. (111) سوره 18 سوره مبارکه الكهف بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَٰنِ الرَّحِيمِ به نام خداوند بخشنده مهربان الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَىٰ عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَلْ لَهُ عِوَجًا ۜ (1) ستايش مخصوص خدا است که اين کتاب را بربنده خود نازل کرد و براى آن هيچ گونه کجى و انحرافى قرار نداد. (1) قَيِّمًا لِيُنْذِرَ بَأْسًا شَدِيدًا مِنْ لَدُنْهُ وَيُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا حَسَنًا (2) [کتابى است] راست و درست تا در مورد عذابى سخت از جانب خود اخطار کند و به مؤمنانى که کارهاى شايسته انجام مى دهند، مژده دهد که براى ايشان اجرى نيکو خواهد بود. (2) مَاكِثِينَ فِيهِ أَبَدًا (3) که در آن هميشه ماندگار خواهند بود. (3) وَيُنْذِرَ الَّذِينَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا (4) و[نيز] به کسانى که گفتند: خدا فرزندى برگرفته است، اخطار کند. (4) 🕊
🌷نکته تفسیری صفحه ۲۹۳🌷 نزول تدریجی قرآن: به گواهی تاریخ، پیامبر اسلام چهل سال پس از «عام الفیل» (سالی که ابرهه و لشکریان فیل سوارش به مکّه حمله کردند و گرفتار عذاب الهی شدند) و در سن چهل سالگی به پیامبری مبعوث شد و در سن شصت و سه سالگی، از دنیا رحلت فرمود. در طول این بیست وسه سال، حـضرت جبرئیل ،فرشته‏ ی وحی، مرتّب و در فاصله های زمانی متفاوت، بر پیامبر فرود می آمد و پیام های خدا را برای آن حضرت بازگو می کرد. به این فرایند پیچیده و غیر مادّی، «وحی» گفته می شود. از روایات استفاده می-شود که وحیِ بر پیامبر، دو گونه بوده است: «وحی قرآنی» و «وحی غیر قرآنی». وحی قرآنی، آیاتی بوده که جبرئیل از سوی خدا بر پیامبر نازل می کرده، و وحی غیر قرآنی، پیام های دیگر خدا بوده که فرشته‏ ی وحی به پیامبر می رسانده است. بدین ‏ترتیب، آیات قرآن به تدریج و بر اساس صلاحدید خدای بزرگ نازل می شد. برخی از آیات قرآن، در پی حادثه ای نازل می شد، و بعضی دیگر، پس از سؤال مردم در مورد مطلبی فرود می آمد. برخی از آیات نیز بدون مقدمه بر پیامبر نازل می شد و مردم را از حقایق مهمّی آگاه می کرد. البتّه نزول تدریجی یک کتاب آسمانی، در ادیان دیگر سابقه نداشته و کتاب‏های آسمانی دیگر مانند تورات و انجیل یکباره بر پیامبر زمان نازل شده اند. از این ‏رو یهودیان و مسیحیان صدر اسلام و مشرکان بهانه جو به پیروی از آنان به پیامبر اعتراض می کردند که چرا آیات قرآن مانند کتاب های آنان، یکباره نازل نمی شود. خداوند در این آیه و آیه‏ ی 32 سوره‏ ی فرقان، به دو علّت مهم نزول تدریجی قرآن اشاره می کند. بر اساس این آیه، یکی از علل نزول تدریجی قرآن این بوده که پیامبر آیات آن را بر اساس نیاز مردم و مصالح مسلمانان، برایشان بازگو کند: در زمان جنگ، آیات جنگ، و در زمان صلح، آیات صلح خوانده شود، و در هر موقعیتی، آیات متناسب آن؛ همچنین در ابتدای بعثت، بیشتر بر مسائل کلیدی و اعتقادی مردم مانند توحید و معاد تأکید شود، و در اواخر آن، بیشتر احکام و دستورهای فردی و اجتماعی بازگو شود. به فرموده‏ ی آیه‏ ی 32 سوره‏ ی فرقان اما یکی دیگر از علل نزول تدریجی قرآن این بود که پیامبر پیوسته با جهان غیب در ارتباط باشد و بدین ‏وسیله، در برابر مشکلات و سختی های طاقت‏ فرسایی که برای رسالت خود پیش رو داشت، آرام و پایدار بماند. خداوند بارها و در زمان های گوناگون، به پیامبر خود دلگرمی می داد و به او یادآوری می کرد که از لطف و حمایتش برخوردار است. همچنین خداوند بارها از پیامبر خود در برابر تهمت های مشرکان و منافقان دفاع کرد و مسلمانان را به اطاعت از او فرمان داد، و بدین ‏وسیله، جایگاه ویژه‏ ی او را محکم تر از پیش کرد. البته از آیات قرآن فهمیده می‏شود که قرآن به دو صورت نازل شده، و غیر از نزول تدریجی، یک‏ بار دیگر در شب قدر یک‏جا بر پیامبر نازل شده است. 🕊
✍ چقدر از سفره ی الهی بهرمندیم..🔻 🔸مرحوم علامه رحمة الله علیه: 🔹قرآن سفره رحمت رحیمیه الهیه است که فقط برای انسان گسترده شده است ،طعام این سفره غذای انسان است که به ارتزاق آن متخلق به اخلاق ربوبی میگردد و متصف به صفات ملکوتی می‌شود و مدینه فاضله تحصیل میکند و هیچ کس از کنار این سفره بی بهره بر نمی‌خیزد ... 📚انسان و قرآن صفحه ۴۲ http://eitaa.com/Quran_etrat_saripnu
◾️روز ماه در تاريخ ماندگار شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5944863185868686590.mp3
929.8K
🔸ترتیل صفحه ۲۹۴ با صدای استاد حامدولی زاده 🔸مقام‌ : چهارگاه 🛑 فایل بدون ترجمه 🕊
4_5944863185868686591.mp3
2.06M
🔸ترتیل صفحه 294 قرآن کریم با صدای استاد حامد ولی زاده_مقام چهارگاه 🔸به همراه ترجمه گویای فارسی با صدای مرحوم استاد اسماعیل قادرپناه 🕊
قرآن ترجمه المیزان سوره 18 سوره مبارکه الكهف صفحه 294 مَا لَهُمْ بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلَا لِآبَائِهِمْ ۚ كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ ۚ إِنْ يَقُولُونَ إِلَّا كَذِبًا (5) نه آنان به اين [ادعا] علمى دارند و نه پدرانشان، چه بزرگ است سخنى که از دهانشان بيرون مى آيد! و جز دروغ نمى گويند. (5) فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَفْسَكَ عَلَىٰ آثَارِهِمْ إِنْ لَمْ يُؤْمِنُوا بِهَٰذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا (6) بيم آن مى رود که اگر به اين حديث (قرآن) ايمان نياورند، تو در پى آنان از تأسّف خود را هلاک کنى. (6) إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الْأَرْضِ زِينَةً لَهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلًا (7) همانا ما آنچه را بر روى زمين است زينت آن قرار داديم تا آنان را بيازماييم که کدامشان نيکوکارترند. (7) وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَيْهَا صَعِيدًا جُرُزًا (8) و بى ترديد ما آنچه را بر روى آن است [سرانجام] زمينى بى گياه خواهيم کرد. (8) أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا (9) آيا گمان کردى که اصحاب کهف و رقيم (لوحه نوشته) از نشانه هاى شگفت انگيز [قدرت] ما بودند؟ (9) إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا (10) آن گاه که آن جوانان در آن غار جاى گرفتند و گفتند: پروردگارا! از نزد خود رحمتى به ما ارزانى دار و براى ما در کارمان [وسيله] هدايتى فراهم ساز. (10) فَضَرَبْنَا عَلَىٰ آذَانِهِمْ فِي الْكَهْفِ سِنِينَ عَدَدًا (11) پس چندين سال در آن غار بر گوش هايشان [پرده] زديم [و به خوابشان برديم]. (11) ثُمَّ بَعَثْنَاهُمْ لِنَعْلَمَ أَيُّ الْحِزْبَيْنِ أَحْصَىٰ لِمَا لَبِثُوا أَمَدًا (12) سپس آنان را [از خواب] برانگيختيم تا معلوم کنيم کدام يک از آن دو گروه مدّت درنگشان را بهتر به شمار مى آورند. (12) نَحْنُ نَقُصُّ عَلَيْكَ نَبَأَهُمْ بِالْحَقِّ ۚ إِنَّهُمْ فِتْيَةٌ آمَنُوا بِرَبِّهِمْ وَزِدْنَاهُمْ هُدًى (13) ما داستانشان را به درستى براى تو بازگو مى کنيم: همانا آنان جوانمردانى بودند که به پروردگارشان ايمان آوردند و بر هدايتشان افزوديم. (13) وَرَبَطْنَا عَلَىٰ قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَ مِنْ دُونِهِ إِلَٰهًا ۖ لَقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا (14) و دل هايشان را محکم کرديم آن گاه که قيام کردند و گفتند: پروردگار ما خداوند آسمان ها و زمين است، هرگز جز او معبودى را نمى خوانيم که اگر بخوانيم قطعاً سخنى به گزاف گفته ايم. (14) هَٰؤُلَاءِ قَوْمُنَا اتَّخَذُوا مِنْ دُونِهِ آلِهَةً ۖ لَوْلَا يَأْتُونَ عَلَيْهِمْ بِسُلْطَانٍ بَيِّنٍ ۖ فَمَنْ أَظْلَمُ مِمَّنِ افْتَرَىٰ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا (15) اينان قوم ما هستند که غير از او معبودهايى گرفتند! چرا بر [حقانيت] آنها دليلى روشن نمى آورند؟ پس [اکنون که دليلى نمى آورند] کيست ستمکارتر از آن کس که بر خدا دروغ ببندد؟ (15) 🕊
🌷نکته تفسیری صفحه ۲۹۴🌷 اصحاب کهف: بین سال های 49 تا 251 میلادی، در امپراتوری روم شرقی، در شهری به نام «افسوس»، پادشاهی به نام «دکیوس» (که به عربی «دقیانوس» گفته می شود)، فرمانروایی داشت. این پادشاه نه تنها به خدا ایمان نداشت، بلکه مدّعی خدایی بود و پیروان دین مسیح را به شدّت سرکوب می کرد. در یکی از سال ها، در مجلسی عمومی، به دقیانوس خبر دادند که لشکر ایران به روم حمله کرده و وارد مرزهای آن شده است. دقیانوس که ادّعای خدایی داشت از این خبر به شدّت ناراحت شد و از ناراحتی چنان بر خود لرزید که تاج از سرش به زمین افتاد. در این هنگام، یکی از شش وزیر دقیانوس که «تلمیخا» نام داشت به فکر فرو رفت و از خود پرسید: چگونه شخصی که ادّعای خدایی دارد، چنین می ترسد؛ در حالی که او دقیقاً مانند دیگر انسان هاست. این جرقه، آتشی به جان تلمیخا افکند و پس از در میان گذاشتن آن با پنج وزیر دیگر معلوم شد که آنان نیز مانند تلمیخا دچار تردید و اضطراب شده اند. بدین ‏ترتیب، آن شش نفر از اعتقاد شرک آلود خود دست برداشتند و پس از مدتی، راحت قصرنشینی را رها کرده، برای پاک ماندن از کفر و گمراهی، شهر خود را ترک گفتند. در میان راه، چوپانی با آنان ملاقات کرد و شیفته‏ ی اعتقادشان شد و با آنان همراه. سگ او نیز در پی آنان راهی شد؛ چنان که گویی برای محافظت از ایشان مأموریت دارد. این هفت نفر به راه خود ادامه دادند تا به کوهی رسیده، از آن بالا رفتند و در کنار غاری قرار گرفتند. بر در غار، چشمه و درختان میوه ای یافتند. از میوه های آن درختان خوردند و خود را از چشمه‏ ی آب، سیراب کردند. هنگامی که تاریکی شب فرا رسید، به غار پناه بردند، و سگشان در حالی که دست و پاهایش را گشوده بود، بر در غار دراز کشید. در این حال، خداوند خواب عمیقی را بر آنان مسلّط کرد. این آیات که به بخشی از داستان اصحاب کهف اشاره کرده اند حاوی نکات تربیتی و آموزنده ای هستند که به برخی اشاره می شود: الف ـ در آیات 10 و 13، به اصحاب کهف، «فتیه‏» جمع «فتی» (جوانمرد) گفته شده است. در روایتی می خوانیم که امام صادق از یکی از یاران خود پرسید: «فتی به چه کسی می گویند؟» او عرض کرد: «فتی را به جوان می گوییم.» امام فرمود: «آیا تو نمی دانی که اصحاب کهف همگی پیر بودند؛ امّا خدا به سبب ایمانشان به آنان فتیه‏ [جوانمردان] نام داده است. هر کس به خدا ایمان داشته باشد و تقوا پیشه کند، جوانمرد است.» ب ـ بر اساس آیات 13 و 14، خداوند در برابر ایمان اصحاب کهف، بر هدایتشان افزود (فزدناهم هدی) و دلهایشان را بر آن اعتقاد حق، محکم و استوار کرد(رَبَطنا عَلیّْ قُلوبِهِم). آری، بدون‏شک کسانی که به دعوت پروردگار جهان، پاسخ مثبت می دهند، از لطف او برخوردار می شوند و در دنیا و آخرت مورد حمایت او قرار می گیرند. ج ـ یکی از درس های مهم این آیات، پرهیز از تقلید کورکورانه است. اصحاب کهف، بی توجّه به آیین باطل نیاکانشان و تفکّر حاکم بر جامعه‏ ی زمانشان، در پی دلیل و منطق بودند و از قوم مشرک خود گله می کردند که چرا برای انکار خود، دلیل درستی نمی آورند (لَو لا یَأتونَ عَلَیهِم بِسُلطانٍ بَیِّن). 🕊