باسلام
هر روز را با یاد شهدا آغاز کنیم
🌷 بسیجی شهید حسین معصومی ماهانی
🌷 تولد ۵ مرداد ۱۳۴۴ ماهان استان کرمان
🌷 شهادت ۲۴ اسفند ۱۳۶۳ عملیات بدر جزیره مجنون
🌷 سن موقع شهادت ۱۹ سال
🌷 امروز سالگرد شهادت این شهید عزیز میباشد
✍ بخشهایی از وصیتنامه این شهید عزیز
✅ سلام مرا به رهبر عزيزم برسانيد و بگوييد تا آخرين قطره خونم سنگر اسلام را ترك نخواهم كرد
✅ با خداوند پيمان مي بنديم كه در تمام عاشوراها و در تمام كربلاها با حسين (ع) همراه باشیم و سنگر او را خالي نكنیم تا هنگامي كه همه احكام اسلام در زير پرچم اسلامي امام زمان (عج) به اجرا در آيد
🤲 هدیه به ارواح طیبه شهدا، امام شهدا و شهدایی که امروز سالگرد شهادتشان میباشد و این شهید عزیز فاتحه با صلوات
🤲 دعای این شهید عزیز بدرقه امروزتان ان شاء الله
حرفش را به کرسی نشاند💙🦋
✍هرگاه کسی در اثبات نظر خود پافشاری کند و سرانجام آن را به دیگری بقبولاند و یا تحمیل نماید،
میگویند :
"سرانجام حرفش را به کرسی نشاند".
🔹در گذشته پس از آن که بین خانواده عروس و داماد راجع به مهریه و شیربها توافق حاصل میشد و قباله عقد را مینوشتند، بین عقد و عروسی فاصله زمانی کمی بود و در ظرف چند روز مراسم عروسی را تدارک میدیدند و عروس را بزک کرده و به دلیل نبودن مبل و صندلی، بر کرسی مینشاندند و در معرض دید و تماشای اقوام قرار میدادند.
🔹عروس هنگامی بر کرسی مینشست که پیشنهادات پدر ومادر عروس مورد قبول خانواده داماد واقع شده و به کرسی نشانیدن عروس دال بر تسلیم خانواده داماد در مقابل پیشنهادات خانواده عروس بود.
🔹لذا از آن پس دامنه معنی و مفهوم به کرسی نشانیدن حرف گسترش پیدا کرد و اصطلاح، اندک اندک دامنهی معنایی گستردهتری یافت و به معنای قبولاندن حرف و عقیده به کار رفت
💠دعای روز سوم ماه رمضان
🔹اللّهُمَّ ارْزُقْنِی فِیهِ الذِّهْنَ وَ التَّنْبِیهَ وَ بَاعِدْنِی فِیهِ مِنَ السَّفَاهَةِ وَ التَّمْوِیهِ وَ اجْعَلْ لِی نَصِیبا مِنْ کلِّ خَیرٍ تُنْزِلُ فِیهِ بِجُودِک یا أَجْوَدَ الْأَجْوَدِینَ
🔸خدایا روزی کن مرا در آنروز هوش و خود آگاهی را
🔸و دور بدار در آن روز از نادانی و گمراهی
🔸و قرار بده مرا بهره و فایده از هر چیزی که فرود آوردی در آن
🔸 به بخشش خودت ای بخشنده ترین بخشندگان
🌸🌿🌸🌿🌸🌿
💠سوره يونس آيه 23 :
📚فَلَمَّا أَنجَاهُمْ إِذَا هُمْ يَبْغُونَ فِي الأَرْضِ بِغَيْرِ الْحَقِّ يَا أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّمَا بَغْيُكُمْ عَلَى أَنفُسِكُم مَّتَاعَ الْحَيَاةِ الدُّنْيَا ثُمَّ إِلَينَا مَرْجِعُكُمْ فَنُنَبِّئُكُم بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ
💠ترجمه فارسی :
پس همین كه نجاتشان داد، ناگهان در زمین به ناحق سركشی میكنند. ای مردم! سركشی شما فقط به زیان خود شماست. تنها بهرهای [كوتاه] از زندگی دنیا میبرید و عاقبت بازگشت شما به سوی ما خواهد بود، پس شما را از آنچه انجام میدادید با خبر خواهیم كرد. يونس - 23
💠ضرب المثل :
روز از نو روزي از نو
کانال 👇
#درسهایی_از_قران
#دائره_المعارف
#تفسیر
بیت المال
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
بهش گفتم:
«توی راه که بر میگردی،یه خورده کاهو و سبزی بخر.»
گفت:
«من سرم خیلی شلوغه،می ترسم یادم بره.روی یه تیکه کاغذ هر چی می خواهی بنویس بهم بده.»؛
همون موقع داشت جیبش را خالی میکرد.
یک دفتر چه یادداشت ویک خودکار در آورد گذاشت زمین؛
برداشتمشان تا چیزهایی مه می خواستم،برایش بنویسم،یک دفعه بهم گفت:
«ننویسی ها!»
جاخوردم،نگاهش که کردم،به نظرم عصبانی شده بود!گفتم:
«مگه چی شده؟!»
گفت:
«اون خودکاری که دستته،مال بیت الماله.»
گفتم:
«من که نمی خواهم کتاب باهاش بنویسم!دو-سه تا کلمه که بیش تر نیست.»
گفت:
«نه!!.»
خاطره ای از سردار شهید مهندس مهدی باکری؛(فرمانده لشکر 31 عاشورا)
احترام به مادر
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
آمده بود بیمارستان،کپسول اکسیژن می خواست؛ امانت،برای مادر مریضش.سرباز بخش را صدا زدم،کپسول را ببرد؛نگذاشت!
هر چه گفتم: «امیر،شما اجازه بفرمایید.؛قبول نکرد!،خودش برداشت...» گفت: «نه!خودم می برم،برای مادرمه.»
خاطره از امیر سپهبد شهید علی صیاد شیرازی؛(جانشین رئیس ستاد کل نیروهای مسلح)!
یادگاران ص ۶۹
اگر مردم حلالمون نکنن چی؟/شهید مصطفی چمران
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
موسسه جبل عامل در لبنان مخصوص پسر ها ومدینه الزهرا مخصوص دختر های یتیم شیعه بود، از چند ساله تا 16 - 17 ساله. مجتمعی بود فرهنگی که هم مدرسه بود وهم خوابگاه . دکتر چمران محبوبیّت خاصی در بین آنها داشت.
یک بار با بی سیم خبر دادند که دکتر دارد برای دیدنتان با ماشین به مدینه الزهرا می آید . به محض شنیدن این مطلب بچه ها ومسئولان مجتمع رفتند و با اسلحه اتوبانی را که از بیروت به سمت دریا می رفت رو بستند .
دکتر که از دور آمد و دید راه بسته است تعجب کرد و پرسید : مگه اتفاقی تو مدینه الزهرا افتاده ؟! چرا ماشین های مردم معطلند؟! او بلا فاصله خود را به افراد مسلح رساند وگفت : چرا اتوبان را بستین؟! کی قراره به این جا بیاد؟ وقتی جواب شنید به احترام شما اتوبان را بستیم ، هر دو دستش را بلند کرد و بر سر خود زد و گفت : وای بر من وای بر من ! اگر مردم حلالمون نکنن چی؟ بچه ها با تعجب پرسیند :مگه اشتباهی از ما سر زده ؟ دکتر گفت: برای همین چند دقیقه ای که به خاطر من از عمرشون تلف شده فردا باید جوابگو باشیم وبعد دوباره گفت :وای برتو مصطفی باید از تک تکشون حلالیّت بطلبیم او به سراغ ماشین ها رفت سرش را از شیشه تک تک ماشین ها داخل می کرد ومی گفت آقا منو حلال کنید؛این بچه های منو حلال کنید ، نفهمیدن اشتباه کردن ؛
[ خاطراتی از شهید دکتر مصطفی چمران ، سیده هیام عطفی ، کتاب چمران مظلوم بود به کوشش علی اکبری ، چاپ هفتم ،زمستان 93 ، ص 11 ]
دروغ رزمنده
بِسْم اللهِ الْرَّحْمنِ الْرَّحیم
اومد و بهم گفت: میشه ساعت چهار صبح بیدارم کنی تا داروهامرو بخورم؟
سـاعت چهـار صبح بیـدارش کردم. تشـکر کرد و بلند شـد از سـنگر رفـت بیرون،
بیسـت الی 25 دقیقه گذشـت، اما نیومد. نگرانش شـدم. رفتم دنبالش؛ دیدم یه قبر
کنـده و توش نمـاز شـب میخونـه و زارزار گریه میکنه.
بهش گفتم: مرد حسابی! تو که منو نصف جون کردی؟!
میخواسـتی نماز شـب بخونـی چرا بـه دروغ گفتی مریضـم و میخـوام داروهامرو
بخورم؟!
برگشـت و گفت: خدا شـاهده من مریضم، چشـمای من مریضه، دلـم مریضه، من
16 سـالمه؛ چشـام مریضـه چـون توی این 16 سـال امـام زمان رو ندیـده؛ دلم
مریضـه، بعـد از 16 سـال هنـوز نتونسـتم با خدا خـوب ارتبـاط برقرار کنم؛ گوشـام
مریضـه، هنوز نتونسـتم یه صدای الهی بشـنوم...
مجله آشنا..شماره ۱۹۶
حرام است حرام! شهید حسن آقاسی زاده شعرباف
بسم الله الرحیم الرحیم
نگذاشت تالار بگیریم ،ما هم تمام مجالس را در منزل گرفتیم.
خا نمها دور تا دور نشسته بودند و طبق رسم ،داماد باید می آمد کنار عروس می نشست تا هدایا ی خانواده ها تقدیمشان شود.
گفتم:مادر جان !عروسی است همه منتظر هستند چرا نمی آیی؟ اگر نییایی فکر می کنند عیبی داری !!
گفت : نه هر فکری می خواهند بکنند از نظر اسلام درست نیست جایی بروم که این همه خانم آنجا جمع هستند.
کنترل نگاه ها در این شرایط سخت است سخت!!!
منبع:. شهاب ص۶۷
امام على علیه السلام :
مَنْ غَضَّ طَرْفَهُ اَراحَ قَلْبَهُ؛
هر كس چشم خود را [از نامحرم] فرو بندد، قلبش راحت مى شود.
تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص 260 ، ح 5555
#داستان_راستان
وقتی ریشه داشته باشی،
وقتی ریشهات درون خاک باشه،
ممکنه لبه پرتگاه بیایی
ولی ریشه هایت نگهت میدارند!
ریشه همان شعور، تربیت،شخصیت، انسانیت واقعی و شرف است و ربطی به پول و تحصیلات ندارد.
@joinchat907
پياله گر شود خالي، زمين ويرانه ميگردد
به وقت تنگ دستي آشنا بيگانه ميگردد
مَشو هم صحبت نامرد كه كامت تلخ ميگردد
مصيبت ميكشد مردي كه با نامرد ميگردد
@joinchat907