✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «#اسطوره_حیاء_و_عفاف»
روز پنجشنبه، ١۴٠٢/٠۶/٣٠
✍️ مناسبت روز: امروز پنجمین روز از ماه ربیعالاول است و براساس برخی از منابع تاریخی، سالروز وفات حضرت #سکینه_خاتون (س) است، لذا ضمن عرض تسلیت و تعزیت، سخن امروز را آغاز مینمائیم؛
حضرت #سکینه (س)، دختر باكمال و بافضيلت امام حسين (ع) است و با حضرت علی اصغر (ع) از یک مادر به نام حضرت رباب (س) فرزند امرىء القيس میباشند. [وفیات الاعیان، ج۲، ص۳۹۷]
مورخین، ایشان را از باهوشترین، زیباترین، خوشاخلاقترین، باسخاوتترین، باتقواترین و بزرگترین زنان زمانه خویش دانستهاند؛ [اعیان الشیعه، ج۱۱، ص۲۵۷]
همچنین آوردهاند که امام حسین(ع)، حضرت سکینه و مادر ایشان را بسیار دوست میداشتند و در وصف آنها فرمودهاند: «خانهای را دوست دارم که سکینه و رباب در آن باشند؛ من آنها را بسیار دوست دارم»: «اِنَّنی لَاُحِبُّ دارا تَحُلُّ بِها سکینةُ و الرُّبابُ...» [تاریخ الامم و الملوک، ج۱۱، ص۵۲۰] حضرت در کربلا نیز ایشان را با عنوان «بهترین زنان» خطاب نمودند: «يَا خَيْرَةَ النِّسْوَان» [ مناقب آل ابیطالب، ج۴، ص۱۱۰]؛ امام در سخنی دیگر نیز سکینه خاتون را بندهای غرق در ذات الهی معرفی کردند؛ [مقتل الحسین (ع)، ص۳۴۹]
در کتابهای رجالی از حضرت سکینه (س) به عنوان یکی از راویان حدیث یاد شده و راویان مختلف از ایشان روایت نقل کردهاند. [المعجم الکبیر، ج۳، ص۱۳۲]
علاوه براین در برخی منابع از بلاغت و فصاحت و تسلط آن حضرت بر ادبیات و شعر عرب، سخن به میان آمده و گزارشهایی از واقعه کربلا در قالب شعر، اشعار و قصاید از ایشان معروف است و همچنین آوردهاند که برخی از شاعران بزرگ مانند «فرزدق، جریر، کثیر، نصیب و جمیل» برای ارزیابی و سنجش اشعار خود، آنها را به حضرت سکینه ارائه میدادند تا مورد داوری ایشان قرار بگیرد. [المنتظم ابن جوزی، ج۷، ص۱۷۸]
بر اساس گزارشهای موجود در مقاتل، حضرت سکینه در سنین نوجوانی در واقعه کربلا حضور داشتند و در روز عاشورا، امام حسین(ع) برای آخرین وداع، از میدان جنگ به سوی اهل بیت خود بازگشته و با آنان وداع کردند و سپس نزد دختر خود حضرت سکینه که در گوشهای نشسته و میگریست، رفتند؛ و ایشان را به صبوری دعوت کرده و در آغوش کشیدند؛ [اللهوف، ص۱۳۴]؛
✍️ حضرت سکینه (س) را باید اسطوره حیاء و عفاف و حجاب نامید؛ چنانچه از «سهلبنسعد ساعدی» صحابه پیامبر اسلام (ص) روایت شده که: «در روز ورود اسراء به شام در دروازه ساعات، بانویی با کرامت را دیدم که بر شتری بیمحمل سوار بودند؛ ایشان خود را سکینه دختر امام حسین(ع) معرفی نمودند و (در آن وضعیت اسارت به فکر حفظ حجاب و عفاف خود و زنان بنیهاشم بودند! و) از من خواستند تا برای حفظ حرمت خاندان رسول خدا (ص) کاری کنم که نیزهداران سرهای شهدای کربلا را از اطراف اسیران دور کنند! (تا نگاه نامحرمان به سرها منحرف شود) و من نیز با پرداخت مقداری دینار توانستم خواسته آن حضرت را برآورده نمایم» [بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۲۸]
حضرت سکینه (س) پس از اسارت به همراه کاروان اسرا به مدینه بازگشتند؛ اما در منابع شیعه و اهلسنت از زندگی ایشان در مدینه تا زمان وفات، گزارش چندانی در دست نیست و تنها به ذکر بعضی از مناظرات و مجالس علمی و اشعار و مرثیهخوانیهای ایشان در رثای پدر بزرگوارشان، اکتفا شده است؛ که در پایان به یکی از اشعار معروف آن حضرت اشاره مینمائیم:
شیعتی مَهْما شَرِبْتُم ماءِ عَذْبٍ فاذکرونی
(شیعیان من! هنگامی که آب گوارا نوشیدید، مرا یاد کنید)
اَوْ سَمِعْتُم بِغَـــــریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی
(و هنگامی که ازغریبی یا شهیدی خبری شنیدید، برمن ندبه کنید)
فـَاَنا السِّبْطُ الَّذی مِنْ غَیْرِ جُــرْمٍ قَتِلُونی
(من، نواده [پیامبر خدا] هستم که مرا بیگناه کشتند)
وَ بِجَرد الخَیْـلِ بَعْد القَتْلِ عَمْداً سَحِقُونی
(و پس از آن از روی عمد، مرا پایمال سم اسبان کردند)
لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشــورا جمیـعاَ تَنْظُرونی
(ای کاش، همگی در روز عاشورا بودید و میدیدید)
کَیْفَ اِسْتَسْقی لِطِفْـلی فَاَبوا اَن یّرْحَمُونی
(که چگونه برای کودک خردسالم، آب خواستم و آنان رحم نکردند)
وسقوه سهم بغــــی عوض الماء المعین
(و به جای آب، با تیر جفا او را سیراب کردند)
یا لرزئ مصاب هدّ ارکان الحجون
(وه! چه فاجعه غم انگیز و دردناک که براثر آن کوههای بلند به لرزه درآمد.)
ویلهم قد جرحوا قلب، لرسول الثقلین
(وای بر آنها که با این کار خود، قلب مبارک رسول را جریحه دار کردند)
فالعنواهم ماستطعتم شیعتی فیکل حین
(پس ای شیعیان من، هرچه توان دارید درهر زمان آنها را لعنت کنید).
📚 اسرارالشهداء، ص۴۶٢
https://eitaa.com/ROOZBARG