eitaa logo
روزبرگ شیعه (ره توشه معارفی)
1.3هزار دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
40 فایل
ادمین: https://eitaa.com/Mkiani110 وابسته به امور مساجد استان اصفهان پشتیبان نشر: ✅ ستاد اقامه نماز استان اصفهان ✅اداره کل تبلیغات اسلامی استان اصفهان ✅ اداره کل اوقاف و امور خیریه استان اصفهان ✅ مرکز رسانه و فضای مجازی حوزه‌های علمیه کشور
مشاهده در ایتا
دانلود
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع: «، دلیلی روشن بر (ع)» روز دوشنبه، ١۴٠٢/٠٢/١٨ ✍️ مناسبت روز: امروز ١٧ شوال، سالروز «جنگ »، در سال پنجم هجری قمری است؛ جنگی که با اتحاد همه قوای کُفر از مشرکان مکه تا یهودیان مدینه و خیبر شکل گرفت و به همین دلیل آن را «» با اسلام نامیده‌اند؛ دشمنان اسلام در این جنگ دارای سه لشکر بزرگ با حدود ٢۴ هزار نفر بودند که حدود سه هزار شتر و ششصد اسب را به همراه داشتند و فرماندهی کل آن‌ها به‌عهده «ابوسفیان» پدر معاویه لعنت‌الله علیه بود؛ در برابر این لشگریان تا دندان مُسلح، شمار رزمندگان اسلام، تنها حدود سه هزار نفر ثبت شده که فقط سی و شش اسب داشتند و بقیه آن‌ها پیاده نظام بودند؛ لذا با نگاه اولیه در این جنگ نابرابر، قطعاً پیروزی متعلق به کفار بود! بر همین اساس پیامبر (ص) اصحاب خود را برای چاره‌اندیشی دعوت نمودند و پس از مشورت‌های فراوان، بالاخره حضرت سلمان فارسی (ره) پیشنهاد دادند تا راه نفوذ دشمن را با کندن خَندق ببندند و پیامبر اکرم (ص) این شیوه دفاعی را پسندیدند؛ کفار که با سپاهیان عظیم خود، برای یک حمله شدید و رعدآسا، و نابودی همه‌ی مسلمانان آماده شده بود، ناگهان با دیدن خندقی بزرگ در برابر خود، بهت زده شدند و از آن‌جا که به بن بست رسیده بودند، شهر را محاصره و نزدیک یک ماه پشت خندق ماندند و به جز تیراندازی کور و بدون هدف، نتوانستند کاری از پیش ببرند، تا بالاخره با برنامه‌ریزی و عملیاتی متهوّرانه، پنج پهلوان از آن‌ها توانستند از خندق عبور کنند که شجاع‌ترین آنها، «عَمرو بن عَبدِوَد» معروف به «فارِس یَلیَل» بود که در بین عرب، شایع بود که او با هزار سوار جنگی برابر است! «عمرو» که از خندق گذشته بود، مرتّب نعره می‌کشید و صدای هَلْ مِنْ مُبارِزش، گوش فلک را کَر می‌کرد‌؛ در این شرایط بسیار سخت و حسّاس، که نفس‌ها در سینه‌ها حبس شده بود؛ پیامبر اسلام با صدای بلند فرمودند: «آیا کسی نیست که جواب او را بدهد؟ امّا کسی جرأت پاسخ نداشت و در حالی بسیاری از صحابه مدعی، خود را از چشم پیامبر مخفی می‌کردند، تنها امیرالمؤمنین (ع) از جا برخاسته و اعلام آمادگی نمودند؛ پیامبر (ص) دوباره رو به دیگر صحابه کرده و چند بار دیگر، کلام خود را تکرار نمودند، ولی هر بار فقط یک‌نفر برمی‌خاست و او کسی نبود جز «حیدر کرار»؛ تا بالاخره رسول خدا (ص) عمامه خود را به سر حضرت علی (ع) بسته و شمشیر خود را بر دوش ایشان آویختند و حضرت را با دعا به میدان نبرد فرستاده و فرمودند: «اینک همه اسلام، در برابر همه کفر ایستاده است» (کنزالفوائد، ج۱، ص۲۹۷) پهلوان نامی عرب، که در مقابل خود جوان بیست و چند ساله‌ای را رجزخوان می‌دید، بسیار خشمگین شد و بلافاصله دست به شمشیر بُرد و آن را به سر امیرالمؤمنین (ع) فرود آورد؛ اما حضرت با تسلّط کامل، سپرشان را حایل نمودند؛ هرچند که شمشیر عمرو، سپر ایشان را شکافت و زخم کوچکی به سر حضرت نشاند؛ پس بی‌درنگ امیرالمؤمنین (ع) به او حمله کردند و چنان گرد و خاکی به پا شد که دیگر چیزی دیده نمی‌شد... که ناگاه صدای رسای اللَّه اکبرِ اسدالله‌الغالب علی ابن ابیطالب بلند شد و  همه دانستند که پهلوان نامی عرب بر خاک افتاده است؛ در این هنگام، همه مسلمانان تکبیر گفتند و آن چهار پهلوان دیگر که همراه عمرو آمده بودند به سوی خندق گریختند، ولی امیرالمؤمنین با حمله‌ به آن‌ها یکی دیگر از پهلوانان عرب به نام «نوفل» را نیز به دَرک واصل نمودند؛ و سه جنگجوی دیگر به هر زحمتی بود فرار کردند؛ شکست و کشته شدن «فارِس یَلیَل»، و فرار دیگر قهرمانان عرب، ضربه‌ای بسیار سهمگین بر مشرکان بود به‌گونه‌ای که ترس بر آنها چیره شد و تصمیم گرفتند دیگر از جنگ تن‌به‌تن خودداری نموده و لشکریان را برای حمله‌ای جمعی در روز دیگر آماده کنند؛ اما در آن شب، جنود الهی به کمک مسلمانان آمده و طوفانی سهمگین، لشکریان دشمن را درهم شکست و همه‌ی تدارکات آنها را نابود نمود که خداوند در آیه ٩ سوره احزاب، از این امداد غیبی یاد نموده است؛ ✍️ در نتیجه، جنگ نابرابر تمامی احزاب، با همراهی جنود الهی با پیروزی کامل مسلمانان و عقب‌نشینی کافران به پایان رسید و بار دیگر برتری و شجاعت غیرقابل وصف امیرالمؤمنین (ع) به همه‌ی مسلمانان اثبات گردید؛ چنانچه حضرت رسول (ص) فرمودند: ««ضَرْبَةُ عَلّیٍ یَوْمَ الْخَنْدَق افْضَلُ مِنْ عِبادَةِ الثقلین»: «ضربت علی (ع) در روز خندق، از عبادت ثقلین (جن و انس از ابتدای خلقت تا انتهای خلقت) افضل است» (الاقبال، ج ‌۱، ص ۴۶۷؛ و المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۳۴) 📚برگرفته از دانشنامه جهان اسلام، ص۵۹۴۰ https://eitaa.com/ROOZBARG
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِيِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم موضوع: «، دلیلی روشن بر (ع)» ✍️ مناسبت روز: دیروز ١٧ شوال، سالروز «جنگ »، در سال پنجم هجری قمری بود؛ جنگی که با اتحاد همه قوای کُفر از مشرکان مکه تا یهودیان مدینه و خیبر شکل گرفت و به همین دلیل آن را «» با اسلام نامیده‌اند؛ دشمنان اسلام در این جنگ دارای سه لشکر بزرگ با حدود ٢۴ هزار نفر بودند که حدود سه هزار شتر و ششصد اسب را به همراه داشتند و فرماندهی کل آن‌ها به‌عهده «ابوسفیان» پدر معاویه لعنت‌الله علیه بود؛ در برابر این لشگریان تا دندان مُسلح، شمار رزمندگان اسلام، تنها حدود سه هزار نفر ثبت شده که فقط سی و شش اسب داشتند و بقیه آن‌ها پیاده نظام بودند؛ لذا با نگاه اولیه در این جنگ نابرابر، قطعاً پیروزی متعلق به کفار بود! بر همین اساس پیامبر (ص) اصحاب خود را برای چاره‌اندیشی دعوت نمودند و پس از مشورت‌های فراوان، بالاخره حضرت سلمان فارسی (ره) پیشنهاد دادند تا راه نفوذ دشمن را با کندن خَندق ببندند و پیامبر اکرم (ص) این شیوه دفاعی را پسندیدند؛ کفار که با سپاهیان عظیم خود، برای یک حمله شدید و رعدآسا، و نابودی همه‌ی مسلمانان آماده شده بود، ناگهان با دیدن خندقی بزرگ در برابر خود، بهت زده شدند و از آن‌جا که به بن بست رسیده بودند، شهر را محاصره و نزدیک یک ماه پشت خندق ماندند و به جز تیراندازی کور و بدون هدف، نتوانستند کاری از پیش ببرند، تا بالاخره با برنامه‌ریزی و عملیاتی متهوّرانه، پنج پهلوان از آن‌ها توانستند از خندق عبور کنند که شجاع‌ترین آنها، «عَمرو بن عَبدِوَد» معروف به «فارِس یَلیَل» بود که در بین عرب، شایع بود که او با هزار سوار جنگی برابر است! «عمرو» که از خندق گذشته بود، مرتّب نعره می‌کشید و صدای هَلْ مِنْ مُبارِزش، گوش فلک را کَر می‌کرد‌؛ در این شرایط بسیار سخت و حسّاس، که نفس‌ها در سینه‌ها حبس شده بود؛ پیامبر اسلام با صدای بلند فرمودند: «آیا کسی نیست که جواب او را بدهد؟ امّا کسی جرأت پاسخ نداشت و در حالی بسیاری از صحابه مدعی، خود را از چشم پیامبر مخفی می‌کردند، تنها امیرالمؤمنین (ع) از جا برخاسته و اعلام آمادگی نمودند؛ پیامبر (ص) دوباره رو به دیگر صحابه کرده و چند بار دیگر، کلام خود را تکرار نمودند، ولی هر بار فقط یک‌نفر برمی‌خاست و او کسی نبود جز «حیدر کرار»؛ تا بالاخره رسول خدا (ص) عمامه خود را به سر حضرت علی (ع) بسته و شمشیر خود را بر دوش ایشان آویختند و حضرت را با دعا به میدان نبرد فرستاده و فرمودند: «اینک همه اسلام، در برابر همه کفر ایستاده است» (کنزالفوائد، ج۱، ص۲۹۷) پهلوان نامی عرب، که در مقابل خود جوان بیست و چند ساله‌ای را رجزخوان می‌دید، بسیار خشمگین شد و بلافاصله دست به شمشیر بُرد و آن را به سر امیرالمؤمنین (ع) فرود آورد؛ اما حضرت با تسلّط کامل، سپرشان را حایل نمودند؛ هرچند که شمشیر عمرو، سپر ایشان را شکافت و زخم کوچکی به سر حضرت نشاند؛ پس بی‌درنگ امیرالمؤمنین (ع) به او حمله کردند و چنان گرد و خاکی به پا شد که دیگر چیزی دیده نمی‌شد... که ناگاه صدای رسای اللَّه اکبرِ اسدالله‌الغالب علی ابن ابیطالب بلند شد و  همه دانستند که پهلوان نامی عرب بر خاک افتاده است؛ در این هنگام، همه مسلمانان تکبیر گفتند و آن چهار پهلوان دیگر که همراه عمرو آمده بودند به سوی خندق گریختند، ولی امیرالمؤمنین با حمله‌ به آن‌ها یکی دیگر از پهلوانان عرب به نام «نوفل» را نیز به دَرک واصل نمودند؛ و سه جنگجوی دیگر به هر زحمتی بود فرار کردند؛ شکست و کشته شدن «فارِس یَلیَل»، و فرار دیگر قهرمانان عرب، ضربه‌ای بسیار سهمگین بر مشرکان بود به‌گونه‌ای که ترس بر آنها چیره شد و تصمیم گرفتند دیگر از جنگ تن‌به‌تن خودداری نموده و لشکریان را برای حمله‌ای جمعی در روز دیگر آماده کنند؛ اما در آن شب، جنود الهی به کمک مسلمانان آمده و طوفانی سهمگین، لشکریان دشمن را درهم شکست و همه‌ی تدارکات آنها را نابود نمود که خداوند در آیه ٩ سوره احزاب، از این امداد غیبی یاد نموده است؛ ✍️ در نتیجه، جنگ نابرابر تمامی احزاب، با همراهی جنود الهی با پیروزی کامل مسلمانان و عقب‌نشینی کافران به پایان رسید و بار دیگر برتری و شجاعت غیرقابل وصف امیرالمؤمنین (ع) به همه‌ی مسلمانان اثبات گردید؛ چنانچه حضرت رسول (ص) فرمودند: ««ضَرْبَةُ عَلّیٍ یَوْمَ الْخَنْدَق افْضَلُ مِنْ عِبادَةِ الثقلین»: «ضربت علی (ع) در روز خندق، از عبادت ثقلین (جن و انس از ابتدای خلقت تا انتهای خلقت) افضل است» (الاقبال، ج ‌۱، ص ۴۶۷؛ و المستدرک علی الصحیحین، ج ۳، ص ۳۴) 📚برگرفته از دانشنامه جهان اسلام، ص۵۹۴۰ https://eitaa.com/ROOZBARG