✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: #صلح_حسنی و #قیام_حسینی دو روی یک سکه
روز دوشنبه، ١۴٠٢/٠۴/٢۶
✍️ مناسبت روز: در روزهای پایانی ماه ذیالحجه و آغاز ایام #محرمالحرام قرار داریم، لذا از امروز سخن خود را به قیام حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و برخی از سؤالات و شبهات در این زمینه اختصاص میدهیم؛
هرگاه موضوع «قیام حسینی» مطرح میشود، برخی از مغرضین و همچنین غافلین، بلافاصله آن را در تقابل با «صلح حسنی» قرار میدهند؛ لذا یکی از سؤالات پرتکرار در این ایام، این است که چرا امام حسین(ع) راه امام حسن(ع) را نرفتند و با بنیامیه صلح نکردند؟
✅ برای جوابگویی به این سؤال، ابتدا میبایست حرکت و رویکرد امام حسن (ع) را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم؛
در تاریخ آمده که پس از شهادت امیرالمؤمنین (ع)، امام حسن مجتبى (ع) بر منبر رفتند و خطبهای غراء ایراد فرمودند و سپس مردم با ایشان به عنوان امام و خلیفه مسلمین بیعت کردند؛
از فرداى آن روز امام، کارگزاران وحکّام خود را در ولایات منصوب نمودند و جاسوسى را که از طرف معاویه وارد کوفه شده بود، دستگیر کرده و گردن زدند؛ و به ابن عباس، حاکم خود در بصره نوشتند تا جاسوس دیگرى را که در بصره دستگیر کرده را گردن بزنند؛ و به دنبال آن نامهاى با لحن تند به معاویه نوشتند که جاسوس مىفرستى و مکر و حیله میکنى؟! از قرار معلوم گویا قصد جنگ دارى؛ اگر چنین است، بدان که من آمادهام؛ (ارشاد، ج٢، ص۵)
این مکاتبات ادامه داشت تا زمانی که به امام حسن (ع) خبر دادند معاویه لشکر فراوانى آماده کرده و به عراق گسیل داشته است؛ پس حضرت به منبر رفتند و مردم را براى مقابله با معاویه ترغیب کردند و پس از مهیا نمودن لشگری بزرگ از کوفه خارج شده و در نخیله اردو زدند و اولین گروه را براى مقابله با لشکر معاویه فرستادند؛
اما معاویه ملعون که میدانست در جنگ روبرو مانند جنگ صفین شکست خواهد خورد، باز هم متوسل به تزویر شد، و با دادن رشوههای کلان، و وعده و وعيد به فرماندهان لشگر حضرت، و همچنین اعلام جایزه بزرگ دویست هزار درهمی به همراه ازواج یکى از دخترانش برای قتل امام حسن (ع)، مردم سست عنصر کوفی را فریب داد؛ بهگونهای که طولى نکشید که به امام خبر دادند که فرماندهان لشکریان پیشتاز حضرت به معاویه پیوسته و شیرازه لشکر را متلاشی نمودهاند؛ و حتى برخی از آنها به معاویه پیام دادهاند: که در صورت تمایل، حاضرند امام حسن (ع) را دست بسته تحویل او دهند؛ لذا حضرت مجتبی (ع) ضمن خطبهای خطاب به لشکریانشان فرمودند: «وای بر شما! سوگند به خدا! معاویه به وعدههایی که برای کشتن من به شما داده است عمل نمیکند و اگر من تسلیم او گردم، هرگز اجازه نمیدهد بر اساس دین جدم رفتار نمائید» (بحارالأنوار، ج۴۴، ص٣٣)
✍️ بر این اساس امام حسن (ع) ابتدا در برابر بنیامیه قیام کردند اما به دلایلی که برخی از آنها در تاریخ آمده، مجبور به پذیرش صلح با معاویه شدند؛ که در این مجال به برخی از آنها اشاره مینمائیم:
1️⃣ خستگی زیاد کوفیان از جنگها طولانی و پیدرپی قبلى، از جمله جمل، صفین و نهروان، و نداشتن آمادگى روحى لازم براى مبارزه مجدد با شامیان؛
2️⃣ حیلهگرى و تزویر معاویه و خیانت عناصر سست عنصر در لشگر امام تا جایی که حتی حضرت را ترور و زخمی نمودند؛
3️⃣ حفظ انسجام امت اسلامی در برابر خطرات بیرونى که جامعه اسلامى آن زمان را تهدید مىکرد؛
4️⃣ آشکار نمودن چهره دروغین و مکار معاویه که خود را به عنوان «خال المؤمنين» و ادامه دهنده راه کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) معرفی کرده بود؛
5️⃣ حفظ اصل اسلام و ممانعت از خاموش شدن چراغ مکتب اهلبیت (ع)؛
6️⃣ حفظ جان شیعیان باقیمانده؛
و البته دانستن این نکته نیز ضروری است که امام حسین (ع) در تمامی مراحل صلحِ حسنی، همراه و پیرو ولیّ زمان خود بودند و در این صلحنامه، از برادر گرامیشان کاملاً تبعیت نمودند و حتی پس از شهادت امام حسن (ع) نیز به مدت ١٠ سال در زمان زنده بودن معاویه و عدم تغییر شرایط همچنان از قیام خودداری نمودند؛
✍️ «لذا با اندک تأمل در تاریخ و بررسی شرایط ویژه دو برههی زمانی، بهراحتی میتوان دریافت که اگر امام حسین (ع) به جای امام حسن (ع) بودند، قطعاً با معاویه صلح میکردند؛ و اگر امام حسن (ع) نیز در موقعیت برادر گرامیشان بودند، حتماً در برابر یزید قیام میکردند و بین نظر این دو امام همام در باب صلح و قیام هیچ اختلافی وجود نداشته و اصلاً اگر صلحِ حسنی انجام نمیشد و ماهیّت واقعی معاویه و منافقینِ اُمَوی، برای مسلمانان آشکار نمیگردید، قیام حسینی از نظر مردم، قیام موجّهی نبود و هرگز اهداف بزرگ آن محقق نمیگردید.» (برگرفته از کتاب صلح امام حسن (ع)، ترجمه رهبر فرزانه انقلاب)
https://eitaa.com/ROOZBARG
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «#حماسه_حسینی و آیه ١٩۵ سوره بقره»
روز پنجشنبه، ١۴٠٢/٠۴/٢٩
✍️ مناسبت روز: امروز دومین روز از ماه #محرمالحرام است که طبق تاریخ، امام حسین (ع) به همراه اهلبیت و یاران خود، وارد سرزمین نینوا شدند و ناگهان اسب حضرت از حرکت ایستاد، امام از آن پیاده شدند و سوار بر مرکب دیگری گردیدند؛ اما آن اسب نیز قدم از قدم برنداشت؛ (ناسخ التواریخ، ج٢، ص١۶٨)
پس حضرت رو به یارانشان کردند و پرسیدند: آیا اینجا سرزمین کربلا است؟ پاسخ دادند: آرى، اى پسر پیغمبر؛ پس آن حضرت فرمودند: «اَللّهُمَ اِنّى أعوذُ بِکَ مِنَ الکَربِ وَ البَلاء» و سپس فرمودند: «این دیار، جایگاه اندوه و بلا (و سرزمین گرفتارى و آزمون) است، اینجا محلّ خوابیدن شتران ما، و بارانداختن کاروان ما، و محلّ شهادت مردان ما و جارى شدن خون ماست»
سپس امام و اصحاب پیاده شدند و «حرّ» نیز با هزار سوار جنگى در ناحیه دیگرى در مقابل امام اردو زد و نامهاى به عبیدالله بن زیاد نوشت و در آن نامه او را از ورود کاروان حسینی به کربلا باخبر ساخت... (بحارالانوار، ج۴۴، ص٣٨١ و ٣٨٣)
✍️ بر اساس آنچه گذشت، میتوان نتیجه گرفت که امام حسین (ع) از شهادتشان در کربلا، کاملاً خبر داشتهاند، لذا برخی این سؤال و شبهه را مطرح کردهاند که چگونه این عمل حضرت با آیه ١٩۵ سوره بقره «وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ»: «خود را به دست خود به هلاكت نياندازيد»، قابل جمع است و چرا امام با علم به شهادت، خود و یارانشان را به مهلکه کربلا وارد نمودند؟
✅ در پاسخ به این سؤال، ابتدا باید بدانیم که طبق روایات متعدد از پیامبر اکرم (ص)، امیرالمؤمنین (ع) و شخص حضرت اباعبدالله الحسین (ع) قطعاً امام خبر داشتند که پایان کار ایشان در دنیا با شهادت در سرزمین کربلا خواهد بود؛ اما نمیتوانیم بگوییم که حضرت حتماً میدانستند که در همین سفر به شهادت خواهند رسید؛ چراکه امام حسین (ع) در ماجرای کربلا بر اساس روال کاملاً طبیعی و منطق بشری، پس از عدم بیعت با یزید، برای حفظ جانشان بلافاصله به مکه رفتند، و پس از خبرهای احتمالی در مورد ترورشان در مراسم حج، بار دیگر برای حفظ جانشان و البته حفظ حرمت کعبه، روز هشتم ذیالحجه از شهر مکه خارج شدند و با توجه به دریافت هزاران دعوتنامه از طرف کوفیان و بیعت بیش از هجده هزار نفر با سفیر امام حضرت مسلم (ع)، به سمت کوفه حرکت کردند و اصلاً هم قرار نبود که حضرت در مسیر کوفه به کربلا بروند، اما روند حوادث و جلوگیری حرّ از حرکت امام به سمت کوفه، کاروان حسینی را ناخواسته به سرزمین کربلا وارد کرد؛ بر این اساس، روند حرکت امام از مدینه تا کربلا، کاملاً طبق محاسبه منطقی و عقلانی بشری بوده و هیچ منافاتی با آیه ١٩۵ سوره بقره ندارد و اصل این شبهه بیمعناست!
✍️ با این حال حتی اگر فرض کنیم که امام حسین (ع) بر اساس علم غیب، آگاهی به شهادت خود در همین سفر داشتهاند، باز هم عمل حضرت انداختن جان در معرض هلاکت نبوده و منافاتی با آیه فوقالذکر ندارد! چراکه طبق آیات و روایت متعدد، کسانی که با ایثار و فداکاری در راه حفظ و پاسداری از دین به شهادت میرسند، مصداق این آیه نیستند، زیرا در این دنیا اهداف مقدسی و بزرگی همچون دین وجود دارد که جان انسانها در برابر آنها ارزشی ندارد و بر طبق آیات متعدد قرآنی حرکت در این مسیر دارای اجر عظیمی نزد خداوند متعال است؛ چنانچه خداوند در آیه ٧۴ نساء میفرماید: «وَ مَنْ یقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیقْتَلْ أَوْ یغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً: و هر کس در راه خدا بجنگد و کشته یا پیروز شود، به زودی پاداشی بزرگ به او خواهیم داد»
در نتیجه شهادت، هرگز هلاکت و خودکشی نیست، بلکه شهادت سرمایهای است که طی آن اگر چه انسان حیات زودگذر دنیوی را از دست میدهد، اما حیات جاوید آخرت را برای خود خریداری نموده و گویی برای همیشه جاویدان میشود؛ چنانچه خداوند در آیه ١۶٩ آلعمران میفرماید: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِاللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ: و هرگز گمان نکنید که شهیدان راه خدا مردهاند، بلکه زندهاند (به حیات ابدی و) در نزد خدا روزى داده مىشوند».
✍️ اما امشب، شب سوم ماه محرم و طبق سنت علماء، متعلق به دختر سه سالهی امام حسین (ع)، حضرت رقیه خاتون (س) است لذا سخن خود را با این ابیات به پایان میبریم:
سختاست وقتی روضه وصف دختری باشد
حالا تصور کن به دستش هم، سری باشد
دختر دلش پر میکشد، بابا که میآید
اما از آغوش پدر، تنها سری باشد
وای از دل زینب که باید روضهاش امشب
«بابا! مرا این بار با خود میبری؟» باشد...
https://eitaa.com/ROOZBARG
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: #صلح_حسنی و #قیام_حسینی دو روی یک سکه
✍️ مناسبت روز: در روزهای پایانی ماه ذیالحجه و آغاز ایام #محرمالحرام قرار داریم، لذا از امروز سخن خود را به قیام حضرت اباعبدالله الحسین (ع) و برخی از سؤالات و شبهات در این زمینه اختصاص میدهیم؛
هرگاه موضوع «قیام حسینی» مطرح میشود، برخی از مغرضین و همچنین غافلین، بلافاصله آن را در تقابل با «صلح حسنی» قرار میدهند؛ لذا یکی از سؤالات پرتکرار در این ایام، این است که چرا امام حسین(ع) راه امام حسن(ع) را نرفتند و با بنیامیه صلح نکردند؟
✅ برای جوابگویی به این سؤال، ابتدا میبایست حرکت و رویکرد امام حسن (ع) را مورد مطالعه و بررسی قرار دهیم؛
در تاریخ آمده که پس از شهادت امیرالمؤمنین (ع)، امام حسن مجتبى (ع) بر منبر رفتند و خطبهای غراء ایراد فرمودند و سپس مردم با ایشان به عنوان امام و خلیفه مسلمین بیعت کردند؛
از فرداى آن روز امام، کارگزاران وحکّام خود را در ولایات منصوب نمودند و جاسوسى را که از طرف معاویه وارد کوفه شده بود، دستگیر کرده و گردن زدند؛ و به ابن عباس، حاکم خود در بصره نوشتند تا جاسوس دیگرى را که در بصره دستگیر کرده را گردن بزنند؛ و به دنبال آن نامهاى با لحن تند به معاویه نوشتند که جاسوس مىفرستى و مکر و حیله میکنى؟! از قرار معلوم گویا قصد جنگ دارى؛ اگر چنین است، بدان که من آمادهام؛ (ارشاد، ج٢، ص۵)
این مکاتبات ادامه داشت تا زمانی که به امام حسن (ع) خبر دادند معاویه لشکر فراوانى آماده کرده و به عراق گسیل داشته است؛ پس حضرت به منبر رفتند و مردم را براى مقابله با معاویه ترغیب کردند و پس از مهیا نمودن لشگری بزرگ از کوفه خارج شده و در نخیله اردو زدند و اولین گروه را براى مقابله با لشکر معاویه فرستادند؛
اما معاویه ملعون که میدانست در جنگ روبرو مانند جنگ صفین شکست خواهد خورد، باز هم متوسل به تزویر شد، و با دادن رشوههای کلان، و وعده و وعيد به فرماندهان لشگر حضرت، و همچنین اعلام جایزه بزرگ دویست هزار درهمی به همراه ازواج یکى از دخترانش برای قتل امام حسن (ع)، مردم سست عنصر کوفی را فریب داد؛ بهگونهای که طولى نکشید که به امام خبر دادند که فرماندهان لشکریان پیشتاز حضرت به معاویه پیوسته و شیرازه لشکر را متلاشی نمودهاند؛ و حتى برخی از آنها به معاویه پیام دادهاند: که در صورت تمایل، حاضرند امام حسن (ع) را دست بسته تحویل او دهند؛ لذا حضرت مجتبی (ع) ضمن خطبهای خطاب به لشکریانشان فرمودند: «وای بر شما! سوگند به خدا! معاویه به وعدههایی که برای کشتن من به شما داده است عمل نمیکند و اگر من تسلیم او گردم، هرگز اجازه نمیدهد بر اساس دین جدم رفتار نمائید» (بحارالأنوار، ج۴۴، ص٣٣)
✍️ بر این اساس امام حسن (ع) ابتدا در برابر بنیامیه قیام کردند اما به دلایلی که برخی از آنها در تاریخ آمده، مجبور به پذیرش صلح با معاویه شدند؛ که در این مجال به برخی از آنها اشاره مینمائیم:
1️⃣ خستگی زیاد کوفیان از جنگها طولانی و پیدرپی قبلى، از جمله جمل، صفین و نهروان، و نداشتن آمادگى روحى لازم براى مبارزه مجدد با شامیان؛
2️⃣ حیلهگرى و تزویر معاویه و خیانت عناصر سست عنصر در لشگر امام تا جایی که حتی حضرت را ترور و زخمی نمودند؛
3️⃣ حفظ انسجام امت اسلامی در برابر خطرات بیرونى که جامعه اسلامى آن زمان را تهدید مىکرد؛
4️⃣ آشکار نمودن چهره دروغین و مکار معاویه که خود را به عنوان «خال المؤمنين» و ادامه دهنده راه کتاب خدا و سنت پیامبر (ص) معرفی کرده بود؛
5️⃣ حفظ اصل اسلام و ممانعت از خاموش شدن چراغ مکتب اهلبیت (ع)؛
6️⃣ حفظ جان شیعیان باقیمانده؛
و البته دانستن این نکته نیز ضروری است که امام حسین (ع) در تمامی مراحل صلحِ حسنی، همراه و پیرو ولیّ زمان خود بودند و در این صلحنامه، از برادر گرامیشان کاملاً تبعیت نمودند و حتی پس از شهادت امام حسن (ع) نیز به مدت ١٠ سال در زمان زنده بودن معاویه و عدم تغییر شرایط همچنان از قیام خودداری نمودند؛
✍️ «لذا با اندک تأمل در تاریخ و بررسی شرایط ویژه دو برههی زمانی، بهراحتی میتوان دریافت که اگر امام حسین (ع) به جای امام حسن (ع) بودند، قطعاً با معاویه صلح میکردند؛ و اگر امام حسن (ع) نیز در موقعیت برادر گرامیشان بودند، حتماً در برابر یزید قیام میکردند و بین نظر این دو امام همام در باب صلح و قیام هیچ اختلافی وجود نداشته و اصلاً اگر صلحِ حسنی انجام نمیشد و ماهیّت واقعی معاویه و منافقینِ اُمَوی، برای مسلمانان آشکار نمیگردید، قیام حسینی از نظر مردم، قیام موجّهی نبود و هرگز اهداف بزرگ آن محقق نمیگردید.» (برگرفته از کتاب صلح امام حسن (ع)، ترجمه رهبر فرزانه انقلاب)
https://eitaa.com/ROOZBARG
✅ #روزبرگ_شیعه
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
السَّلاَمُ عَلَى مَهْدِیِّ الْأُمَمِ وَ جَامِعِ الْكَلِم
موضوع امروز: «#حماسه_حسینی و آیه ١٩۵ سوره بقره»
✍️ مناسبت روز: امروز دومین روز از ماه #محرمالحرام است که طبق تاریخ، امام حسین (ع) به همراه اهلبیت و یاران خود، وارد سرزمین نینوا شدند و ناگهان اسب حضرت از حرکت ایستاد، امام از آن پیاده شدند و سوار بر مرکب دیگری گردیدند؛ اما آن اسب نیز قدم از قدم برنداشت؛ (ناسخ التواریخ، ج٢، ص١۶٨)
پس حضرت رو به یارانشان کردند و پرسیدند: آیا اینجا سرزمین کربلا است؟ پاسخ دادند: آرى، اى پسر پیغمبر؛ پس آن حضرت فرمودند: «اَللّهُمَ اِنّى أعوذُ بِکَ مِنَ الکَربِ وَ البَلاء» و سپس فرمودند: «این دیار، جایگاه اندوه و بلا (و سرزمین گرفتارى و آزمون) است، اینجا محلّ خوابیدن شتران ما، و بارانداختن کاروان ما، و محلّ شهادت مردان ما و جارى شدن خون ماست»
سپس امام و اصحاب پیاده شدند و «حرّ» نیز با هزار سوار جنگى در ناحیه دیگرى در مقابل امام اردو زد و نامهاى به عبیدالله بن زیاد نوشت و در آن نامه او را از ورود کاروان حسینی به کربلا باخبر ساخت... (بحارالانوار، ج۴۴، ص٣٨١ و ٣٨٣)
✍️ بر اساس آنچه گذشت، میتوان نتیجه گرفت که امام حسین (ع) از شهادتشان در کربلا، کاملاً خبر داشتهاند، لذا برخی این سؤال و شبهه را مطرح کردهاند که چگونه این عمل حضرت با آیه ١٩۵ سوره بقره «وَ لا تُلْقُوا بِأَیْدِیکُمْ إِلَی التَّهْلُکَةِ»: «خود را به دست خود به هلاكت نياندازيد»، قابل جمع است و چرا امام با علم به شهادت، خود و یارانشان را به مهلکه کربلا وارد نمودند؟
✅ در پاسخ به این سؤال، ابتدا باید بدانیم که طبق روایات متعدد از پیامبر اکرم (ص)، امیرالمؤمنین (ع) و شخص حضرت اباعبدالله الحسین (ع) قطعاً امام خبر داشتند که پایان کار ایشان در دنیا با شهادت در سرزمین کربلا خواهد بود؛ اما نمیتوانیم بگوییم که حضرت حتماً میدانستند که در همین سفر به شهادت خواهند رسید؛ چراکه امام حسین (ع) در ماجرای کربلا بر اساس روال کاملاً طبیعی و منطق بشری، پس از عدم بیعت با یزید، برای حفظ جانشان بلافاصله به مکه رفتند، و پس از خبرهای احتمالی در مورد ترورشان در مراسم حج، بار دیگر برای حفظ جانشان و البته حفظ حرمت کعبه، روز هشتم ذیالحجه از شهر مکه خارج شدند و با توجه به دریافت هزاران دعوتنامه از طرف کوفیان و بیعت بیش از هجده هزار نفر با سفیر امام حضرت مسلم (ع)، به سمت کوفه حرکت کردند و اصلاً هم قرار نبود که حضرت در مسیر کوفه به کربلا بروند، اما روند حوادث و جلوگیری حرّ از حرکت امام به سمت کوفه، کاروان حسینی را ناخواسته به سرزمین کربلا وارد کرد؛ بر این اساس، روند حرکت امام از مدینه تا کربلا، کاملاً طبق محاسبه منطقی و عقلانی بشری بوده و هیچ منافاتی با آیه ١٩۵ سوره بقره ندارد و اصل این شبهه بیمعناست!
✍️ با این حال حتی اگر فرض کنیم که امام حسین (ع) بر اساس علم غیب، آگاهی به شهادت خود در همین سفر داشتهاند، باز هم عمل حضرت انداختن جان در معرض هلاکت نبوده و منافاتی با آیه فوقالذکر ندارد! چراکه طبق آیات و روایت متعدد، کسانی که با ایثار و فداکاری در راه حفظ و پاسداری از دین به شهادت میرسند، مصداق این آیه نیستند، زیرا در این دنیا اهداف مقدسی و بزرگی همچون دین وجود دارد که جان انسانها در برابر آنها ارزشی ندارد و بر طبق آیات متعدد قرآنی حرکت در این مسیر دارای اجر عظیمی نزد خداوند متعال است؛ چنانچه خداوند در آیه ٧۴ نساء میفرماید: «وَ مَنْ یقاتِلْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ فَیقْتَلْ أَوْ یغْلِبْ فَسَوْفَ نُؤْتِیهِ أَجْراً عَظِیماً: و هر کس در راه خدا بجنگد و کشته یا پیروز شود، به زودی پاداشی بزرگ به او خواهیم داد»
در نتیجه شهادت، هرگز هلاکت و خودکشی نیست، بلکه شهادت سرمایهای است که طی آن اگر چه انسان حیات زودگذر دنیوی را از دست میدهد، اما حیات جاوید آخرت را برای خود خریداری نموده و گویی برای همیشه جاویدان میشود؛ چنانچه خداوند در آیه ١۶٩ آلعمران میفرماید: «وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِاللَّهِ أَمْوَاتًا ۚ بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ: و هرگز گمان نکنید که شهیدان راه خدا مردهاند، بلکه زندهاند (به حیات ابدی و) در نزد خدا روزى داده مىشوند».
✍️ اما امشب، شب سوم ماه محرم و طبق سنت علماء، متعلق به دختر سه سالهی امام حسین (ع)، حضرت رقیه خاتون (س) است لذا سخن خود را با این ابیات به پایان میبریم:
سختاست وقتی روضه وصف دختری باشد
حالا تصور کن به دستش هم، سری باشد
دختر دلش پر میکشد، بابا که میآید
اما از آغوش پدر، تنها سری باشد
وای از دل زینب که باید روضهاش امشب
«بابا! مرا این بار با خود میبری؟» باشد...
https://eitaa.com/ROOZBARG
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ #روزبرگ_شیعه
🎧 پادکست
مناسبت: روز شانزدهم ماه #محرمالحرام
موضوع امروز: «#محرم، ماه #نشاط و #آرامش یا #افسردگی؟»
https://eitaa.com/ROOZBARG