⭕️🖤❌ عزای عشق❌🖤⭕️
تازه شوهرمو از دست داده بودم🥺
وداشتم از غم نداشتنش به مرز جنون میرسیدم که یک شب سرو کله مادرشوهرمو برادرشوهر #هیییززززم 🤬 که از وقتی عروسشون شدم چشمش دنبالم بود پیدا شد
اول فکر کردم اومدن #دلداریم بدن
اما وقتی شنیدم که گفتن باید زن برادرشوهرم بشم آب به سرم خشک شد😱😱😱😱😱😱😱
اما اجازه #مخالفت نداشتم😢🥺😭
#شب عروسی رخت #عزا به تن کردم
یک #حجله یی درست کرده بود که ...
شب زفاف وقتی اومد توورو از سرم برداره
توچشمای من #اشک بودتوچشمای اون فقط #هوس بود و....
که ناگهان خواهرشوهرم سراسیمه وارد شدو با برگه یی که تووو دستش بود باصدای لرزون گفت ...
👇💔💔💔💔💔💔👇
https://eitaa.com/joinchat/1176503195C6a5901d929