May 11
. ﷽ .
-موجِ رادیو، روى صداےِ ٹ
تنظیم شُده؛
پس با صداے بُلند بخند.(=!
لیست تمام پادکستا 📻 '🖇 :
https://eitaa.com/Arshiv_radiyo_kaghazi
*ی سر ب بیومون بزنین!
روز افتخار..! _1.mp3
3.14M
📻 روزِ افتخار..!
با طنین ِاطهر خانوم :)
تهیه شده در ‹ ࢪاديو ڪآغذي! ›
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
برسد روزي کہ غدیر، شاهد ظهورِ منجـي
عالمِ بشریت وُ پیمانِ عشق شیعیانِ علـي
با وارثِ غدیر باشد . . .🥲❤️🩹
:)!!
خاری در چشم دشمنان _)! .mp3
4.68M
📻 خاری در چشم دشمنان ؛
به قلم و با طنین ِبنت الهدیٰ خانوم :)
تهیه شده در ‹ ࢪاديو ڪآغذي! ›
#مکتوبات 📜 •🖋
شب عید بود و هوا، سرد و برفی. پسرک درحالی که پاهای برهنه اش را روی برف جابهجا میکرد، صورتش را به شیشه سرد فروشگاه چسبانده بود و به داخل نگاه میکرد.
در نگاهش چیزی موج میزد، انگار که با نگاهش، نداشته هایش را از خدا طلب میکرد. انگار با چشم هایش آرزو میکرد...
خانمی که قصد ورود به فروشگاه را داشت، کمی مکث کرد و نگاهی به پسرک که محو تماشا بود انداخت و بعد رفت داخل فروشگاه.
چند دقیقه بعد، در حالی که یک جفت کفش در دستانش بود بیرون آمد...
_آهای، آقا پسر!
پسرک برگشت و به سمت خانم رفت.
وقتی کفش ها را به او داد چشمانش برق زد. پسرک با چشم های خوشحالش و با صدای لرزان پرسید:
_شما خدا هستید؟!
_نه پسرم؛ من تنها یکی از بندگان خدا هستم!
_بله؛ میدانستم شما با خدا نسبتی دارید!
دوستی که نمیمیرد | جمعی از نویسندگان
🎙قصه های حضرت رقیه سلام الله علیها
↓ دسترسی آسان به صوت ها ↓
قسمت ¹ : « تولد »
قسمت ² : « داداش کوچولو »
قسمت ³ : « دو خواهر »
قسمت ⁴ : « سفر »
قسمت ⁵ : « حاجیه خانم رقیه »
قسمت ⁶ : « بیابان های نزدیک مکه »
قسمت ⁷ : « شهر مکه »
قسمت ⁸ : « چاهی در بیابان »
قسمت ⁹ : « اسماعیل و هاجر »
قسمت ¹⁰ : « خداحافظ مکه »
قسمت ¹¹ : « رویارویی با سپاه حر »
قسمت ¹² : « نقاب دار ها »
قسمت ¹³ : « آدم ها و اسب ها »
قسمت ¹⁴ : « خانواده خوبی ها »
قسمت ¹⁵ : « نمازی در بیابان »
قسمت ¹⁶ : « خیمه ها »
قسمت ¹⁷ : « دو سپاه »
قسمت ¹⁸ : « هفتم محرم »
قسمت ¹⁹ : «نهم محرم»
قسمت ²⁰ : «پیش از ظهر عاشورا»
قسمت ²¹ : «صدای عمو عباس»
قسمت ²² : «شهادت شیرخواره»
قسمت ²³ : «علی اصغر در بغل فاطمه»
عزیز بابا رقیه.mp3
3.65M
🎙تولد
🌱قصه های حضرت رقیه ¹
با طنین ِثنا خانوم :)
تهیه شده در ‹ ࢪاديو ڪآغذي! ›