#دلنوشته
🌸السَّلامُ عَلَیْکِ یٰا فاطِمَةَ ٱلزَّهراء🌸
↫در این گرماے تابستاݩ🔥
⇠وقتے پیچیده مےشوم میان سیاهےات😎
⇠تنها دلخوشےام این است ڪہ
↯↯↯عرق روے پیشانےام↯↯↯
✅⇦عــرق بندگــیست⇨✅
❌⇦نہ عـــرق شـــــرم⇨❌
#مدافعان_چادر_خاڪے_مادر
#حجاب_ما_افتخار_ما
#یازهرا_س
@Khoderzaii 🌺🍃
#دلنوشته
⭕️➕ تو حق داری بترسی😖
⭕️➕و آگه دوست داری گریه کنی😢
⭕️➕و شاید دلت بخاد بخندی😄
⭕️🔚 ولی هرگز حق نداری
تسلیم بشی😏
💟 آنتونی رابینز🌹
⭕️✖️ هربار ک شکست خوردی و زمین خوردی دوباره پاشو
⭕️✖️نذار شیطان تو گوشت بخونه ک نمیتونی
⭕️✖️نذار ناامیدی و ترس وارد دلت بشه
⭕️✖️تو اشرف مخلوقاتی
تسلیم نشو
⭕️✖️پر انرژی و با قدرت قدم بذار تو مسیری که پر از زیبایی هاست
⭕️✖️و توکل کن به خدایی که گفته توبه کنندگان رو دوست داره😊❤️
✾•┈┈••✦❀✦••┈┈•✾
🚷ترڪ گــــ📛ــــناهاڹ و
مشکــــ🤕ـــلات جنسے💦
🌀chanel: @khoderzaii 🦋
#دلنوشته یکی از اعضای کانال
#ارسالی_از_کاربران
سلام خدای مهربونم...
ای خدایی که همیشه هوامو داشتی
و هرلحظه و هرکجا میتوانم باتو حرف بزنم؛ بدون منت، باتمام بدی هام..😔 آی که چه حس خوبیه حرف زدن باتو...
خدای مهربونم ممنونم که طعم شیرین حجاب را به من چشاندی.. و حالا ازت میخواهم کمکم کنی که حرمت این چادر را نگه دارم، وکار اشتباهی نکنم تا که شرمنده تو و آقا و مادرم حضرت زهرا و تمام شهدا شوم و شرمنده کسانی که باتمام وجودشان این حرمت رانگه میدارند..🌹
چرا که باخطایی ممکن است دید دیگران را نسبت به دین عوض کنم و دل امامم را بشکنم...💔
از دل شکستن میترسم... این ترس را روز به روز در من بیشتر کن تا جرات دل شکستن نداشته باشم...
مولای من! صاحب من! مرا ببخش که دلت را میشکنم؛ شرمنده ک با دل شکستن هایت و با اینکه خودم را آماده نکردم باز از خدا میخواهم که تو بیایی... شرمنده آقا.. مارو به بزرگی ات ببخش..😔
خدای من مواظب مولایمان باش چرا که دل شکسته اش را فقط تو خوب میکنی
خدایا ما را بخاطر مولایمان ببخش... به بزرگی اش بخاطر قلب شکسته آقا ببخش..😔
خدایابه حجاب برترها بخاطر آقا، مادرم حضرت زهرا، یا بخاطر پوشیدن همان چادر کمک کن اشتباهی از ما سر نزند، به همه ما بفهمان که چرا چادر میپوشیم..
☑️ @khoderzaii
🔵 #دلنوشته ✍🏻
🔵 #ارسالی_از_کاربران ❣👥
سلام و خسته نباشید...
🔻من قبلا هر سه روز یه بار مهمون دام شیطون میشدم و .... کثیف میشدم
✨تا با کانالتون آشنا شدم
🌀یه روز تو کانال مطلبی فرستادین که گفته بودین چله بگیرید
اوایل میخندیدم به این کار
چله؟؟؟
کی میتونه؟؟؟؟
☑️اما یه روز نشستم فکرکردم دیدم اربعین میخوام برم کربلا...
💔گفتم : بین این همه زوار، عباس وحسین علیهم السلام حتی محل سگ هم بهم نمیدن😔😔😔😔
♻️گفتم تااربعین هفتادروزمونده یاد حرفتون افتادم منم چله گرفتم و اما 😭دوازدهمین روز چله یعنی امروز کثیف شدم😭
اما
🎇قبلا هرسه روز کثیف میشدم
اما حالا باچله اراده م قوی شده
⚠️راستی امروز توحموم باخودم صحبت میکردم شاید بخندید اما
🌈جلواینه گفتم : شیطون، ب همین مولود پاک قسم، ب ولی نعمت ماایرونیا قسم دوستیموباهات کات میکنم و ب امام رضا قسم ده باردیگه اگه بندازی باز یاعلی گویم و به وادی پاکی پرمیکشم
🎁امروز من اومدم ازتیم کانال تشکر کنم و بگم اربعینیه میخوام برم کربلا و داد بزنم عباس، من پاکم بین زوار قبولم کن نشون به این نشون که از شارع العباس میرم کربلا
یاحق
🦋طعم شیرین رهایی🦋
☑️ @khoderzaii
#ازدواج_آسان🍃
بسمه تعالی
پسری ۱۹ ساله و دانشجو بود نمیخواست حتی فکر گناه هم به سرش بزند...
خانواده ای کاملا سنتی دارد با پدرش تماس گرفت و گفت میخوام زن بگیرم پدرش عصبانی شد و گفت نه کاری داری نه پولی سربازیم نرفتی ماهم شرایط حمایتتو نذاریم درضمن دوتا داداش بزرگتر از خودت داری خجالت نمیکشی این حرفارو میزنی؟ اصلا حرفشو نزن امکان نداره.
به سراغ یکی از کارمندان دانشگاه که در زمینه ازدواج جوانان قدمهایی برمیداشت رفت ولی ایشون هم بحث کار و سربازی و پول و عدم حمایت خانواده رو مطرح کرده بودن البته با کمی سرزنش...
و این طرز برخورد مدام تکرار میشد با تلاشهای فراوان دو،سه نفر خانم به ایشان معرفی شد ولی آنهاهم به این دلایل نپذیرفتن...
گاهی دلش میگرفت ولی ناامید نمیشد و با خدای خودش درددل میکرد و اشک میریخت🥀
در این بین برای گرفتن حمایت معنوی و عاطفی خانواده تلاش میکرد برای خودش کار پاره وقتی با درامد کم دست و پا کرده بودو از پدرش خواسته بود دیگر برایش پول نفرستد و گاهی برای خانواده هدیه میخرید و کم کم خانواده دلشان داشت نرم میشد و کمی خیالشان راحت شد که این پسر تاحدودی میتواند یک زندگی را بچرخاند، این در صورتی بود که آقاپسر حالا دانشجوی ارشد در تهران بود وگاهی حتی به اندازه ۵۰۰ تا تک تومنی پول داشت ولی اصلا با خانواده درمیون نمیذاشت وخدا میرسوند چون اگر درمیان میگذاشت ممکن بود تلاشهایش برای اینکه به خانواده ثابت کنه که میتونه یک خانواده رو بچرخونه کم اثر بشه.🍂
تا اینکه یک خانمی به ایشون معرفی شد برای صحبت با این خانم زیرنظر یکی از کارمندان محترم دانشگاه از تهران به شهر نسبتا دوری با توسل و توکل رفت و با اون خانم صحبت کرد اون خانم بهش گفته بود که فقط ایمان و اخلاق برام مهمه بقیه مسائل بستگی به توکل انسان داره،
۲ جلسه یک و نیم ساعته بصورت حضوری و مدتی هم با پیامک به سؤالات همدیگه با رعایت کامل موازین شرعی و عرفی پاسخ دادن. پس از اطمینان از همدیگه آقاپسر با مادر و خواهرش که حالا مجاب شده بودند که این آقا میتونه ازدواج کنه به خانه اون خانم رفتند.🌹
بطرز معجزه آسایی هردو خانواده بسیار ازهم خوششون اومد مخصوصا پدر دختر خانم از آقاپسر، بعد مخالفت اقوام دخترخانم شروع شد که پدر دختر خانم جلوی همه اونها ایستاد و گفت من صاحب اختیارشم و بغیر از این آقاپسر به کس دیگه ای نمیدمش😍
درهمین بین بصورت معجزه آسا آقاپسر شغلی بسیار خوب و مناسب پیدا کرد.
پدر دخترخانم مهریه رو ۳۱۳ یا ۱۱۴در نظر گرفته بود ولی نظر دختر خانم روی ۱۴ تا بود یعنی آرزوی دخترخانم این بود،دخترخانم ساعتها با پدر حرف زده بود ولی پدر نظر قطعیشو نگفته بود روز عقد اقوام جمع شدن و پدردخترخانم رو محاصره کردند وگفتن حتی ۳۱۳تا هم بسیار کمه برای دختر تحصیل کرده و خوب و... (آخه چندتا از این اقوام این دخترخانمو برای پسر خودشون میخواستن😉) دخترخانم با آقاپسر شرط کرده بود که اگرمهریه بیشتر از ۱۴ تا سکه باشد بله را نخواهدگفت آقاپسر تمام تلاششو داشت میکرد اقوام آقاپسرهم با اقوام دخترخانم همصدا شده بودندو میگفتند ۱۴تا کمه بلاخره حاج آقا که اومده بود عقد رو جاری بکنه گفتن من وقت ندارم همه ساکت باشند فقط پدر دختر خانم حرف بزنه چندتا باشه؟ پدردختر خانم گفت به نیت ۱۴ معصوم همان ۱۴ تا😍😍 نا گفته نماند که حلقه دختر خانم در سال نودوسه ۲۴۰ هزار شده بود و حلقه ی نقره آقاپسر ۷۰هزارتومن.✨
یک ماه و نیم بعد از عقد با به سفر مشهد رفتند و بسادگی تمام وبا هزینه بسیار اندک با جهازی که به ده میلیون هم نمیرسید با عشق زندگیشونو شروع کردند( آقاپسر حتی یک ریال هم از خانواده اش نگرفته همه رو خودش هزینه کرده) آقاپسر فوق لیسانش را گرفت و سربازیش هم بلطف خدا دربهترین شرایط و کمترین زمان انجام شد،الآن یک پسر ۲ ساله دارند وبقول خودشان خیلی خوشبختند اکثر افرادی که مخالف بودند الآن حسرت زندگی و خوشبختی اینهارا میخورند.♥️
ناگفته نماند که بعضی از اقوام خانم از همون ابتدا تا الان گاها تیکه هایی میندازندو نیش و کنایه هایی میزنن ولی هیچ اثری در دخترخانم نداره ،
زندگیتان را با توکل و توسل عاقلانه آغاز کنید و با توکل و توسل عاشقانه ادامه بدهید.یا علی ع🌹🌹
#دلنوشته
#تجربه
#توکل
سلام علیکم میخواستم تجربه همسرم و زندگیمونو بنویسم تا اگر شما صلاح بدونید و دراختیار جوانها بذارید مفید باشه.🍃
✨ @khoderzaii
#راهکار های تخصصی تر ✌🏻😎
برای کسانی که اینکار رو از روی کمبود اعتماد به نفس یا عدم آرامش انجام میدن😞
1️⃣به این فکر کن که آیا اینکار هیچ آرامشی بهت داد😕؟ یا پشیمونی بعدش...😞
2️⃣ #دلنوشته و #عهدنامه بنویس تا دیگه سمتش نری😇
3️⃣دائما چیزهایی که بلدی رو به خودت یادآوری کن😉
4️⃣اجتماعی تر شو و در اجتماع در رابطه با موضوعات مختلف با دیگران گفتگو کن😍
5️⃣هر روز حدود ده دقیقه برای خودت وقت بزار و ریلکسیشن کن😌
6️⃣اطلاعاتت رو در زمینه های مختلف بالا ببر تا بتونی با دیگران با اطلاعات کافی گفتگو کنی✌🏻
7️⃣تنهایی ممنوع🚫
8️⃣از #ترفند_آینه استفاده کن😉
9️⃣به چیزهایی که علاقه داری توجه کن و مطمئن باش که میتونی در اونها بهترین باشی💪🏻
🔟 این نکات رو هر روز به خودت یادآوری کن☺️
موفق باشید✌🏻
⚘ @khoderzaii