پرسش
❓آیا امیرالمومنین حضرت علی علیه السلام در هنگام هجوم به خانه اش گریخت
« هنگامیکه ابوبکر و عمر به خانه حضرت علی هجوم بردند حضرت علی همسر و فرزندان خود را در خانه تنها گذاشت و به بیرون از مدینه به سمت منطقه العالیه گریخت که در آنجا ثابت بن قیس یکی از اصحاب پیامبر حضرت علی را دید و علت را جویا شد حضرت علی در پاسخ فرمود: عمر به خانه ام حمله کرده است ثابت بن شماس در پاسخ به حضرت علی گفت : من تو را پناه می دهم
زمانیکه ثابت بن قیس حضرت علی را به منزلش رساند دید که حضرت فاطمه کنار منزلش ایستاده است.
أمالي المفيد : ص 49 / 50 . والبحار : ج 28 ص 231 / 232 . ( 2 ) كتاب الجمل : ص 117 و 118 .
💠پاسخ💠
👌پس از آنکه غصب خلافت صورت گرفت دستگاه خلافت برای مشروعیت بخشیدن به خلافتش ناگزیر از گرفتن بیعت علی برای ابوبکر بود لذا تصمیم به هجوم به خانه حضرت علی گرفتند.
❗️طبری می نویسد:
« عمربن خطاب به خانه علی آمد در حالی که گروهی از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند .عمر رو به آنان کرد و گفت به خدا سوگند خانه را به آتش می کشم مگر اینکه برای بیعت بیرون بیایید .زبیر از خانه بیرون آمد در حالی که شمشیر کشیده بود ناگهان پای او لغزید و شمشیر از دستش افتاد و دیگران بر او هجوم آوردند و او را گرفتند»
📚تاریخ طبری ج2 ص443
❗️همین مضمون را دیگران از علمای اهل سنت نیز نقل می کنند؛
📚مصنف ابن ابی شیبه ج8 ص572
📚انساب الاشراف بلاذری ج1 ص586
📚الامامه و السیاسه، ابن قتیبه ص12
📚عقد الفرید ج4 ص93
👌این مضمون در روایات ما نیز آمده است؛
🔶مرحوم طبرسی نقل می کند؛
« عمر با جماعتی به منزل علی آمدند و گفتند با ابوبکر بیعت کنید .زبیر با شمشیر بر آنان حمله کرد اما شکست خورد »
📚الاحتجاج یک جلدی ص43-47
❗️در روایت دیگر آمده است:
« عمر آتش خواست و آن را بر در خانه شعله ور ساخت و سپس در را با فشار باز کرد و داخل شد .زهرا پیامبر را ندا داد او با غلاف شمشیر بر پهلوی فاطمه زد .فاطمه دو مرتبه پیامبر را ندا داد عمر تازیانه را بلند کرد و بر بازوی فاطمه کوبید .علی خود را به عمر رساند و گریبان او را بگرفت و او را با شدت بر زمین زد و چنان ضربتی بر بینی و گوش او نواخت که گویی خواست او را بکشد»
📚کتاب سلیم بن قیس ص568
📚بحار الانوار ج28 ص369
❗️پس از این بر علی هجوم آوردند و او را به زور برای بیعت به مسجد بردند.
🔷امام صادق علیه السلام فرمود:
« علی را به زور در حالی که پیراهنش را به گردنش آویخته و او را می کشیدند برای بیعت به مسجد بردند»
📚الاختصاص ص274
📚بصائر الدرجات ص275
🔶امام باقر فرمود:
« علی را در حالی به مسجد می بردند که ریسمان بر گردن او آویخته بودند»
📚رجال کشی ص7 رقم16
❗️در روایت دیگر آمده است؛
« عمر با ضربتی درب خانه را شکست و داخل شدند و علی را در حالی که پیراهنش را به گردنش آویخته بودند خارج کردند و زهرا اعتراض می کرد»
📚تفسیر عیاشی ج2 ص67
👌ابن قتیبه از علمای اهل سنت هم نقل می کند:
« عمر با گروهی علی را خارج کردند و نزد ابوبکر بردند و به او گفتند بیعت کن که اگر نکنی گردنت را می زنیم»
📚الامامه و السیاسه ص13
👌حضرت امیر در نهج البلاغه نیز اشاره به این جریان کرده است و خطاب به معاویه می نویسد:
« تو گفته ای که مرا همچون شتر افسار زده ای می کشیدند تا بیعت کنم به خدا سوگند خواسته ای مذمت کنی ولی مدح و ثنا گفته ای و خواسته ای رسوا کنی ولی خودت رسوا شده ای این امر برای یک مسلمان عیب نیست که مظلوم واقع شود مادام که در دین خود تردید نداشته باشد و در یقین خود شک نکند»
📚نهج البلاغه نامه 28
❗️بنابراین روشن میشود که علی از صحنه هجوم نگریخت بلکه او را به زور به مسجد بردند .
👌روایت مورد استناد معاند که با تحریف معنا مورد استدلال قرار گرفته است می گوید «علی پس از این جریان جهت اظهار حزن و اندوه به منطقه ای رفت تا تنها باشد و در آنجا ثابت بن قیس را ملاقات کرد. « خرج » یعنی خارج شد نه فرار کرد .
👌ثابت بن قیس از علی در مورد اتفاقات افتاده سوال کرد .علی در پاسخ عرضه داشت آنان هتک حرمت اهل بیت پیامبر کردند و اراده آتش زدن منزلم را داشتند و ابوبکر بر منبر تقاضای بیعت داشت و همگان من را تنها گذاشته بودند و کسی نبود مرا یاری کند.ثابت گفت من تو را تنها نمی گذارم و با آنان نبرد می کنم .آنان به مدینه بازگشتند و فاطمه بر درب منزل ایستاده و هیچ کس از دستگاه خلافت آنجا نبود و حضرت زهرا خطاب به مهاجمین می گفت من با شما بدان عهد و پیمانی ندارم .شما جنازه رسول خدا را در نزد ما گذاشته و خود جهت غصب خلافت رفتید و در خلافت ما را مد نظر قرار ندادید و حق ما را نادیده گرفتید و کارهای ناشایست دیگری از جمله هجوم به منزل ما و هتک حرمت اهل بیت پیامبر را انجام دادید»
📚امالی مفید ص50
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
پرسش
❓یکی از کانال های ضد دین تحدی را مطرح کرده است که اگر شیعه معتقد است امامان علم غیب می دانند لطف کنید این عقیده یعنی علم غیب امامان را از قرآن ثابت کند❕❕
💠پاسخ💠
❗️واژه غیب در برابر شهود است و شهود در موردی گفته می شود که چیزی قابل مشاهده و محسوس باشد بنابراین غیب به کلیه اموری اطلاق می شود که از حس انسان پنهان است .
📚پیام قرآن ج7 ص217
👌برای اثبات علم غیب امامان از طریق قرآن به چند دسته از آیات می توان استدلال کرد؛
1⃣ قرآن در مورد کسی که تخت ملکه سبا را در یک چشم به هم زدن از یک فاصله دور نزد سلیمان آورد می گوید:
« کسی که دانشی از کتاب داشت گفت من آن را پیش از آنکه چشم بر هم بزنی نزد تو خواهم آورد و هنگامی که ( سلیمان) آن را نزد خود دید گفت این از فضل پرودگار من است»
🔷نمل 40
❗️در این آیه می بینیم که آصف بن برخیا وزیر حضرت سلیمان به سبب داشتن تنها اندکی از علم الکتاب ( عنده علم من الکتاب ) این قدرت و آگاهی غیبی را داشت که توانست تخت ملکه سبا را از یک فاصله دور در یک چشم بر هم زدن نزد سلیمان حاضر کند.
❗️در آیه دیگر خداوند می گوید:
« بگو کافی است برای گواه میان من و شما ، خداوند و کسی که علم کتاب نزد او است»
🔶رعد43
❗️در این آیه خداوند از کسی به عنوان گواه بر رسالت پیامبر نام می برد که تمام علم کتاب نزد او است « من عنده علم الکتاب»
👌در روایات ما بیان شده است که مراد از کسی که تمام علم الکتاب نزد او است حضرت علی است.
🔶پیامبر گرامی فرمود:
« کسی که تنها اندکی از دانش کتاب نزد او بود وصی برادرم سلیمان است و کسی که تمام علم کتاب نزد او است برادرم علی بن ابی طالب است»
📚امالی صدوق ص337
❗️امام صادق فرمود:
« کسی که تمام علم الکتاب نزد او است علی بن ابی طالب است .نسبت کسی که تنها اندکی از علم الکتاب را دارا بود با کسی که تمام علم الکتاب را دارا است همانند آن مقدار آبی است که یک پشه با بال خود از دریا بر می دارد »
📚بحار الانوار ج35 ص429
👌در روایت دیگر امام باقر فرمود:
« تمام علم الکتاب نزد ما است و علی افضل و اول ما و برترین ما بعد از پیامبر است»
📚بصائر الدرجات ج1 ص215
📚تفسیر عیاشی ج2 ص220
❗️علامه مجلسی حدود 20 روایت در این زمینه نقل می کند؛
📚بحار الانوار ج35 ص429
👌بنابراین اهل بیت که دارای تمام علم الکتاب هستند به طریق اولی دارای قدرت و آگاهی های غیبی هستند به گونه ای که قدرت و علم غیبی اندک آصف بن برخیا در برابر قدرت و علم غیبی آنان قابل مقایسه نمی باشد.
2⃣خداوند می فرماید:
« عالم غیب او است و هیچکس را بر اسرار غیبش آگاه نمی کند مگر رسولانی که آنها را برگزیده است»
🔶جن 25-28
❗️به دو طریق می توان به این آیه بر اثبات علم غیب امامان استدلال کرد؛
🔶1- مراد از رسولان الهی مطلق فرستاده شدگان برای هدایت انسان ها می باشد که هم شامل پیامبران می شود و هم شامل امامان زیرا خداوند همه آنها را برای هدایت انسان ها فرستاده است.بنابراین امامان نیز از جمله کسانی هستند که خداوند آنها را آگاه بر علم غیب کرده است و آنان را بر این آگاهی برگزیده است چنان که روایات فراوانی بر این مطلب گواهی می دهد.
📚بحار الانوار ج26 ص109 باب6
🔶2- بگوییم مراد از رسولان پیامبران الهی هستند .بنابراین خداوند پیامبرانش را آگاه بر علم غیب کرده است و امامان نیز که وارثان پیامبران هستند به علم غیب آگاهی دارند.
❗️خداوند در آیات متعددی تصریح می کند که پیامبرانش نسبت به علوم غیبی آگاهی داشته اند؛
🔶حضرت آدم آگاه به علم اسماء بود ( بقره31-33) - نوح آگاه به سرانجام قومش بود( نوح 26-27)- ابراهیم آگاه به ملکوت بود( انعام 75) - لوط آگاه به سرانجام قومش بود( هود81) یعقوب آگاه به پیامبری یوسف و جایگاه والای او بود( یوسف4 و6)- یوسف آگاه به علوم غیبی تعبیر خواب بود( یوسف101)- صالح آگاه بود که ظرف سه روز قومش گرفتار عذاب می شوند ( هود64- 65) سلیمان آگاه به زبان حیوانات بود که این هم نوعی آگاهی غیبی محسوب می شود( نمل 16-18-19)- مسیح نیز صراحتا مردم را از غیب و آنچه در خانه هایشان بود آگاه می کرد( ال عمران 49)-
👌در روایات ما بیان شده است که امامان تمام علوم انبیا را دارا هستند و هر آنچه که خداوند به انبیا خود داده است به امامان نیز داده است؛
📚بحار الانوار ج26 ص159 باب12
❗️بنابراین اگر خداوند انبیا را از علم غیب آگاه ساخته است طبیعتا امامان را نیز بر علم غیب آگاه ساخته است.
👌ادامه پاسخ👇👇👇
👌ادامه پاسخ👇👇👇
3⃣در روایات متعدد دیگری نیز آمده است که امامان عالم تر از تمام انبیا به غیر از پیامبر اسلام هستند .علامه مجلسی در این رابطه حدود 13 روایت نقل می کند؛
📚بحار الانوار ج26 ص194 باب15
❗️بنابراین اگر انبیاء الهی آگاه به غیب هستند امامان که عالم تر از آنان قلمداد می شوند به طریق اولی نسبت به غیب آگاهی دارند.
4⃣در آیات متعددی تصریح شده است که پیامبر اسلام آگاه به علم غیب بوده است.
❗️او نسبت به اخبار غیبی مربوط به قوم نوح آگاهی داشت ( هود 48-49) و نسبت به احوالات منافقان آگاهی غیبی داشت ( توبه94) و از حقائق نهفته تاریخ زکریا و مریم آگاه بود ( ال عمران 44) و از طریق رویا به برخی از امور آگاهی غیبی پیدا کرده بود ( اسراء 60- فتح 27)
❗️از سوی دیگران تمام علوم پیامبر اسلام به امامان به ارث رسیده است؛
📚بحار الانوار ج2 ص172 باب23
👌بنابراین علوم غیبی پیامبر اسلام نیز به امامان به ارث رسیده است و آنان به تعلیم پیامبر آگاه به علم غیب بوده اند زیرا پیامبر از جمله آگاهان به غیب بوده و آنان را نیز اگاه ساخته است .
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
پرسش
❓اخیرا یکی از روزنامه ها از ابوموسی اشعری به عنوان منافق یاد کرده است و نمایندگان اهل سنت در مجلس و علمای آنها شدیدا اعتراض کردند خواستم در مورد ایشان بگید که آیا طبق کتب شیعه و سنی او فردی منافق و بد بوده یا خیر❔
💠پاسخ💠
👌او عبدالله بن قیس بن سلیم است که به ابوموسی اشعری مشهور است .از اهالی یمن بوده که در مکه به اسلام گروید .در زمان عمر پس از عزل مغیره فرماندار بصره شد .در آغاز خلافت عثمان همچنان فرماندار بصره بود که عثمان او را عزل کرد و عبدالله بن عامر را بر بصره گماشت .چون کوفیان بر عثمان و فرماندار او سعید بن عاص شوریدند به درخواست آنها و موافقت عثمان ابوموسی فرماندار کوفه شد .
❗️بعد از به خلافت رسیدن حضرت امیر او را که در زمان عثمان حاکم کوفه بود، برخلاف میلشان و با اصرار مالک اشتر ابقا کردند. در حقیقت حضرت تمام فرماندارانی که از طرف عثمان حاکم مناطقی بودند را عزل کرد. تنها فرمانداری که امیرالمؤمنین عزل نکردند و به اصرار مالک اشتر او را ابقاء کردند، «ابو موسی اشعری» بود.
👌در فتنه جملیان ابوموسی مردم را از همراهی با علی بازداشت .امام نیز او را بر کنار کرد و مالک اشتر او را از کوفه راند.او در جنگ صفین گوشه گیری پیشه کرد و از جنگ کناره گرفت و پس از تحمیل حکمیت بر امام اشعث بن قیس و خوارج با پافشاری او را به عنوان حکم بر امام تحمیل کردند .حضرت امیر با حکمیت او مخالف بود و نهایتا او فریب عمروعاص را خورد و امام علی را از حکومت خلع کرد و در صدد به خلافت رساندن عبدالله بن عمر بود .
📚دانش نامه امیر المومنین ج13 ص65
❗️در روایات اهل سنت ابوموسی به عنوان یک منافق و از جمله کسانی قلمداد شده است که قصد ترور پیامبر گرامی اسلام را داشته است.
1⃣ذهبی و دیگران از علمای اهل سنت به نقل از شقیق می آورند:
« با حذیفه نشسته بودیم .عبدالله و ابوموسی وارد مسجد شدند .حذیفه گفت یکی از این دو منافق است .سپس گفت شبیه ترین مردم به پیامبر از نظر راه و روش و نشان عبدالله است ( و منافق ابوموسی است)»
📚سیر اعلام النبلاء ج2 ص393
📚تاریخ دمشق ج32 ص93
📚المعرفه و التاریخ ج2 ص771
2⃣عمار از حذیفه نقل می کند که می گفت:
« ابوموسی اشعری از جمله کسانی است که در شب عقبه ( شب بازگشت از تبوک) در میان گروه توطئه گران بود (که قصد کشتن پیامبر را داشتند)»
📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج13 ص315
📚الاستیعاب ج3 ص104
3⃣ابن ابی الحدید نقل می کند:
« علی در قنوت نمازهای صبح و مغرب خودش معاویه و عمروعاص و مغیره و ولید بن عقبه و اباالاعور و ضحاک بن قیس و بسر بن ارطاه و حبیب بن مسلمه و« ابوموسی اشعری »و مروان بن حکم را لعنت می کرد.این افراد هم در قنوت هایشان علی را لعنت می کردند»
📚شرح نهج البلاغه ج4 ص79
📚منتهی المقال ج7 ص295
❗️اما روایات شیعه؛
4⃣حضرت علی در توصیف ابوموسی چنین عرضه داشت:
« به خدا سوگند نزد من او نه امین است و نه خیر خواه و کسانی که پیش از من بودند به خاطر دوستی او را حاکم و مسلط بر مردم کردند و من می خواستم او را برکنار کنم اما اشتر از من خواست که او را برقرار کنم من هم با وجود ناخشنودی ام از او برکنارش نکردم و به قصد تغییرش در آینده تحملش کردم»
📚امالی مفید ص295
5⃣امام رضا برای مامون اسلام خالص را چنین معرفی کرد:
« مسلمان خالص کسی است که برائت و بیزاری داشته باشد از معاویه و عمرو عاص و کسانی که با علی نبرد کردند و از ابوموسی اشعری نیز برائت و بیزاری داشته باشد .آنان سگان دوزخیان هستند»
📚عیون الاخبار ج2 ص126
6⃣حضرت علی فرمود:
« در تابوتی که در قعر جهنم جای دارد شش نفر از اولین و شش نفر از آخرین قرار دارند .شش نفر اولین ، فرزند آدم که برادرش را کشت و فرعون فراعنه و سامری و دجال و هامان و قارون هستند .شش نفر دیگر ، نعثل و معاویه و عمرو بن العاص و ابوموسی اشعری هستند ...
❗️راوی می گوید محدث دو نفر دیگر را فراموش کرده است ...
📚خصال صدوق ج2 ص486
📚بحار الانوار ج30 ص409
7⃣وفرمود:
« ابوموسی جاثلیق و منافق این امت است»
📚مستدرکات رجال الحدیث ج8 ص459
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
پرسش
❓آیا واقعا اشک ریختن برای امام حسین و اهل بیت تمام گناهان را می ریزد؟ من فردی را می شناسم که بسیار انسان بد دهن و بی ادبی است و همه خانواده اش از او ناراضی هستند اما او برای اهل بیت زیاد گریه می کند آیا خداوند با گریه کردنش گناهانش را می بخشد اگر چه انسان بدی باشد❓
💠پاسخ💠
👌در این شکی نیست که گریه برای اهل بیت از جمله اعمال صالحه ای است که اگر مقبول درگاه الهی واقع شود تمام گناهان انسان آمرزیده می شود.
🔷امام صادق علیه السلام فرمود:
« هر کس برای مصائب ما اهل بیت به مقدار بال پشه ای گریه کند خداوند تمام گناهانش را می آورزد اگر چه گناهانش به اندازه کف روی دریاها باشد»
📚بحار الانوار ج44 ص278
❗️اما باید توجه کرد؛
👌گریه کردن برای اهل بیت زمانی برای انسان موثر است و سبب آمرزش انسان می شود که این گریه و عزاداری مقبول درگاه الهی واقع شود .
🔶خداوند می فرماید:
« خدا تنها ( اعمال نیک را ) از پرهیزکاران می پذیرد»
🔶مائده27
🗯امام صادق علیه السلام فرمود:
« خداوند تنها اعمال نیک و صالح را قبول می کند و اعمال نیک را نیز تنها در صورتی قبول می کند که شما به عهد و پیمان او عمل کنید ( در صورتی که گناه نکنید و پرهیزکار باشد )»
📚الکافی ج1 ص139 - ج2 ص39
❗️بنابراین زمانی گریه برای اهل بیت زمینه آمرزش تمام گناهان را فراهم می کند که فرد مصداق متقین باشد.
👌یعنی از گذشته خود نادم و پشیمان بوده و در حالی که از گذشته خود توبه واقعی کرده است برای اهل بیت گریه کند در این صورت خداوند به سبب توبه اش و گریه برای اهل بیت تمام گناهان او را می آمرزد.
💠اما اگر فرد بر انجام گناهان خود اصرار داشته باشد و توبه و استغفار واقعی را ترک کرده باشد هیچگاه گریه برای اهل بیت سبب آمرزش او نمی شود چنان که امام صادق علیه السلام فرمود:
« به خداوند سوگند پرودگار هیچ اطاعت و کار نیکی را از بنده اش قبول نمی کند تا زمانی که بنده بر انجام معاصی خداوند اصرار داشته باشد»
📚الکافی ج2 ص288
📚وسائل الشیعه ج15 ص337
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
پرسش
❓ببخشید اخیرا ایت الله وحید گفتند که مدفن ابوبکر و عمر طبق عقیده اهل سنت غصبی است خواستم واسم این مطلب را از کتب اهل سنت ثابت کنید❕❕
💠پاسخ💠
👌بخاری در صحیح خود از عمروبن میمون نقل می کند؛
« عمر به پسرش عبدالله گفت برو به نزد عایشه و بگو عمر به تو سلام می رساند و بگو امیر المومنین می خواهد با دو صاحبش و رفیقش دفن شود.
❗️عبدالله بن عمر رفت و سلام کرد و وارد به عایشه شد و گفت عمر می خواهد با دو رفیقش دفن شود .عایشه گفت من می خواستم آن را برای خودم نگه دارم ولی او را امروز بر خودم مقدم می کنم و به او اجازه دفن میدهم ( و پس از آن عمر در کنار پیامبر و ابوبکر دفن شد)»
📚صحیح بخاری ج6 ص111
❓علامه امینی در این رابطه چند سوال مطرح می کند❓
1⃣ای کاش خلیفه به ما اعلام می کرد که چرا از عایشه جهت دفن شدن اجازه گرفت . آیا او مالک حجره رسول خدا به ارث بوده است ؟ پس سخن ابوبکر چه می شود که می گفت پیامبر فرمود:« ما انبیاء ارث نمی گذاریم هر چه از ما بماند صدقه است»
📚صحیح مسلم ج3 ص1378
❓مگر با همین حدیث مجعول فدک را از فاطمه غصب نکردند؟
2⃣اگر بعدها عمر فهمید که این حدیث مجعول ابوبکر بوده و از پیامبر صادر نشده است چرا از اهل بیت رسول خدا و ورثه دختر پیامبر که مالکان حقیقی دارایی پیامبر بودند اذن نگرفت و از عایشه اجازه گرفت❓
3⃣پیامبر در زمانی از دنیا رفتند که (9) همسر داشتند و همسر از یک هشتم اموال شوهر ارث می برد بنابراین سهم عایشه یک هشتم از یک نهم آن حجره بوده است و این مقدار حدود یک وجب یا دو وجب می شود و این مقدار سهم گنجایش دفن ابوبکر و عمر را نداشته است و اگر سهم حفصه دختر عمر را هم محاسبه کنیم باز هم مشکل حل نمی شود .
❓ایا با توجه به تمام این نکات بدست نمی آید که ابوبکر و عمر در جای غصبی دفن شدند ؟ زیرا ؛
🔶1-بر اساس سخن ابوبکر پیامبر ارث از خود نمی گذاشت و حجره او برای تمام مومنین بوده است در حالی که آنان تنها از عایشه اجازه دفن گرفتند نه مومنین.
🔶2- اگر هم بگوییم پیامبر ارث می گذاشته است سهم عایشه و حفصه گنجایش دفن ابوبکر و عمر را نداشته است و آنان در جای غصبی دفن شده اند.
📚الغدیر ج6 ص266
👌امام حسین علیه السلام خطاب به عایشه فرمود:
« تو و پدرت حجاب پیامبر را هتک کردید و کسانی را در کنار پیامبر دفن کردی که پیامبر قرب و نزدیکی آنها را دوست نمی داشت و ای عایشه بدان که خداوند روز قیامت در این رابطه از تو سوال می کند»
📚الکافی ج1 ص300
❗️البته در روایات ما آمده است که آنان جز یک شب در کنار پیامبر آرام نگرفتند که خداوند آنان را به جایگاه واقعیشان در آن دنیا انتقال داد...
📚بحار الانوار ج30 ص523
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
پرسش
❓آیا امامان و اهل بیت هم فشار قبر و سوال قبر دارند یا خیر❕❕
💠پاسخ💠
👌فشار قبر مساله ای همگانی است اما شامل معصومین نمی شود .افراد غیر معصوم اگر اهل گناه و معصیت باشند گرفتار فشار قبر می شوند اگر مومن باشند برای آنان جنبه کفاره گناهان را دارد و اگر کافر باشند برای آنها جنبه عذاب را دارد.
🔶امام صادق علیه السلام فرمود:
« فشار قبر برای مومن کفاره ضایع کردن نعمت ها از ناحیه او است»
📚بحار الانوار ج6 ص221
👌در روایت دیگر امام علی علیه السلام فرمود:
« معیشت تنگ همان است که خداوند کافران را از عذاب و فشار قبر بر حذر داشته است»
📚بحار الانوار ج6 ص218
❗️پیامبر گرامی در مورد سعد بن معاذ فرمود:
« او گرفتار فشار قبر شد زیرا در خانه با خانواده اش رفتار خوبی نداشت»
📚بحار الانوار ج6 ص220
🔷امام صادق علیه السلام فرمود:
« یکی از خوبان از دنیا رفت . فرشتگان عذاب به سراغ او آمده و خبر از فشار قبر به او دادند زیرا او روزی بدون وضو نماز خوانده و از نصرت ضعیفی خود داری کرده بود»
📚بحار الانوار ج6 ص221
👌حضرت علی فرمود:
« فشار قبر به سبب سخن چینی و پرهیز نکردن از بول و دوری کردن از همسر است»
📚بحار الانوار ج6 ص222
👌چون بیشتر مومنان اعمال خوب و بد را با هم آمیخته اند و گناهانی در پرونده اعمالشان ثبت است لذا امام صادق علیه السلام فرمود:
« چه کم کسانی هستند که فشار قبر ندارند»
📚بحار الانوار ج6 ص260
👌اما اهل بیت و امامان و پیامبران که افراد معصوم بوده اند و هیچ نقطه تاریکی در زندگی آنان نبوده است هیچگاه گرفتار فشار قبر نمی شوند .
❗️البته در اخباری وارد شده است که کسانی که بر انجام بعضی از اعمال خیر مانند انجام چند حج یا خواندن برخی سور و اذکار مداومت داشته باشند از فشار قبر در امان هستند.
📚سفینه البحار ج2 ص397
❗️سوال قبر هم در مورد عموم مردم است نه حجت های الهی که از عموم مردم در مورد خدا و پیامبر و کتابشان و امامشان سوال می شود
📚بحار الانوار ج6 ص223
👌معنا ندارد که این سوالات از امام و پیامبر شود و اساسا آنان برترین مخلوقات الهی هستند و قابل تصور نیست فرشتگانی که مقامشان از آنها پایین تر است آنان را مورد باز خواست و سوال و جواب قرار دهند.
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
پرسش
❓یکی از مهمترین وظیفه امام زمان موهوم قتل عام و کشتار انسانهای بی گناهی است که جرمی جز مخالفت فکری ندارند در حالیکه رسول الله و دیگر صحابه و اهل بیت پیامبر انسانها را به خاطر بی دینی به قتل نرساندند به برخی از این مدارک دقت فرمایید:
مدارک قتل عام وکشتار انسانها توسط امام زمان از کتب معتبر شيعه چنين آمده است: (( القائم عليه السلام اذا قام بالسيف قتل من الف، تسعمائه وتسعا وتسعين)). ترجمه: هر وقت امام زمان قيام کرد با شمشير از هر 1000 نفر 999 نفر را مي کشد. آدرس دقيق: بحار الانوار ج /24 ص:41، باب ان الحسنه والحسني الولايه، تفسير فرات الکوفي ص:561
💠پاسخ💠
👌پیشوایان معصوم بخصوص حضرت مهدی مایه رحمت وعطوفت و یاور ضعیفان می باشند و بهترین وانسانی ترین رفتارها را با عموم مردم داشته اند وخواهند داشت درصورتی هم که نیاز به شدت عمل بوده از آن برای کمک به مظلومین استفاده خواهند کرد پس قهر ومهر انان هردو مایه برکت وخیر برای مردم هستند
🔷پیامبر گرامی فرمود:
«مهدی را ساکنان زمین واسمان دوست دارند»
📚بحارالانوار ج 51،ص 74
🔶در روایت دیگر فرمود :
«بسوی مهدی امت روی می آورند مانند روی آوردن زنبور عسل بسوی ملکه خود»
📚الحاوی للفتاوی،ج 2،ص153
🔶و در روایت دیگر فرمود:
«مهدی قلوب بندگان را از عبادت خداوند پر کرده وعدالت خداوند را در قلوب شان جای میدهد»
📚الغیبه،شیخ طوسی،ص 179
🔶در روایت دیگری امده است:
« حتی پرندگان آسمان نیز از حکومت مهدی شاد وخوشحال هستند»
📚بحارالانوار،ج 51،ص80
👌بنابراین چگونه امام زمان می تواند مظهر قتل و کشتار و خشونت باشد❓
👌اما پاسخ از روایت مورد استناد؛
❕آن روایت را مرحوم فرات کوفی در تفسیرش نقل می کند و علامه مجلسی نیز به نقل از فرات کوفی در بحار الانوار می آورد.
📚تفسیر فرات کوفی ص568
📚بحار الانوار ج24 ص46
👌آن روایت گذشته از آنکه مرسل است و سند کاملی ندارد تنها راوی آن نیز محمد بن القاسم بن عبید بوده که مجهول و ضعیف است.
📚مستدرکات رجال الحدیث ج7 ص293
💠بنابراین روایت مورد استناد ضعیف و مردود بوده و قابل استناد نمی باشد.
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
پرسش
❓شيخ صدوق اعتقاد به علم غیب را کفر می داند:
شیخ صدوق در کتاب خود آورده است: کسي که به ائمه علم غيب نسبت دهد کافر است ومسلمان نيست، متن عربي چنين آمده است : ومن ينتحل للائمه علم الغيب فهذا کفر بالله، وخروج عن الاسلام عندنا)). آدرس دقيق:کمال الدين وتمام النعمه ج/1 مقدمه مولف ، ص:209.
💠پاسخ💠
👌مراد شیخ صدوق از آن سخن نسبت دادن علم غیب استقلالی و ذاتی به ائمه می باشد و روشن است که کسی جز خداوند آگاهی استقلالی و ذاتی به علم غیب ندارد و این سخن شیخ صدوق بر اساس روایاتی است که علم غیب را از ائمه نفی می کند زیرا در آن زمان ها متبادر از علم غیب چنین بوده است که فرد به صورت استقلالی و ذاتی آگاه به علم غیب است .اهل بیت این نوع علم غیب را از خود نفی می کردند تا شیعیان گرفتار غلو و شرک نشوند و تصریح می کردند که اموری را که ما از آن خبر می دهیم از طریق پیامبر اسلام به ما رسیده است و به صورت مستقل به آن آگاهی پیدا نکرده ایم.
📚مفاهیم القرآن ج3 ص460
👌در روایتی آمده است که حضرت علی برخی از اخبار غیبی را برای یارانش بیان می کرد .یکی از اصحاب به ایشان عرضه داشت:
« یا امیر المومنین شما عالم به غیب هستید؟
❗️حضرت لبخندی زده و فرمودند:
« این خبر دادن علم غیب محسوب نمی شود بلکه من این آگاهی ها را به تعلیم پیامبر دارم که او آگاه به این علوم بوده است »
📚نهج البلاغه خطبه 124
👌در روایت دیگر آمده است که عبدالله بن حسن از امام کاظم سوال کرد که مردم گمان می کنند شما علم غیب دارید؟
❗️امام پاسخ داد:
« سبحان الله دست خودت را بر سرم بگذار به خداوند سوگند هیچ مویی در تن و سرم نمی باشد مگر آنکه راست ایستاده است .به خدا سوگند آگاهی های ما به تعلیم پیامبر است ( و ذاتی و استقلالی نمی باشد)»
📚امالی مفید ص114
👌علامه مجلسی می نویسد:
« نفی علم غیب از امامان به آن معنا است که آنان آگاهی از غیب بدون تعلیم الهی را ندارند. تعلیم الهی از طریق وحی یا الهام ( و وراثت از پیامبر) و الا عمده معجزات انبیاء و اوصیاء آگاهی های غیبی آنان بوده و یکی از وجوه اعجاز قرآن نیز اخبار غیبی آن است و ما نیز به بسیاری از اخبار غیبی به تعلیم خداوند و رسولش و امامان آگاهی داریم مانند قیامت و احوال قیامت و بهشت و جهنم و رجعت و قیام قائم و نزول عیسی و اشراط ساعه و عرش و کرسی و ملائکه»
📚بحار الانوار ج26 ص103
❗️بنابراین روشن می شود که مراد شیخ صدوق از نفی علم غیب امامان ، علم غیب ذاتی و استقلالی است که اختصاص به خداوند دارد و الا از طریق قرآن و روایات ثابت است که ائمه به تعلیم الهی آگاه به اخبار غیبی بوده اند که جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید؛
https://t.me/Rahnamye_Behesht/6012
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
پرسش
❓طالع بينی ابراهيم
➖فَنَظَرَ نَظْرَةً فِي النُّجُومِ ﴿۸۸﴾فَقَالَ إِنِّي سَقِيمٌ ﴿۸۹ صافات﴾
ترجمه: پس نظرى به ستارگان افكند (88) و گفت من كسالت دارم (89)
🔰ابراهيم برای نرفتن به همراه مردم برای مراسم عيد، نگاهی به ستارگان كرد و گفت من مريضم. اين امر طالع بينی ابراهيم را از نجوم نشان می دهد و صحبتی هم در نفی اين عمل ابراهيم در قرآن و سنت نشده است. در حاليكه می دانيم طالع بينی امری خرافی و غلط است.
💠پاسخ💠
👌در تفسیر نمونه چنین آمده است:
1⃣پاسخ این اشکال با توجه به اعتقادات مردم بابل و رسوم و عادات آنها روشن است زیرا آنها در علم نجوم مطالعاتی داشتند و حتی می گویند بتهای آنها نیز « هیاکل» ستارگان بود و به این خاطر به آنها احترام می گذاشتند که سمبل ستارگان بودند.
❗️البته در کنار اطلاعات نجومی ، خرافات بسیار ی نیز در این زمینه در میان آنها شایع بود از جمله اینکه ستارگان را در سرنوشت خود موثر می دانستند و از آنها خیر و برکت می طلبیدند و از وضع آنها بر حوادث آینده استدلال می کردند.
👌ابراهیم برای اینکه آنها را متقاعد کند طبق رسوم آنها نگاهی به ستارگان آسمان افکند تا چنان تصور کنند که پیش بینی بیماری خود را از مطالعه اوضاع کواکب کرده است و قانع شوند .
2⃣احتمال دیگر آن است که ابراهیم می خواست از حرکت ستارگان بیماری خود را دقیقا دریابد زیرا یک نوع بیماری همچون تب نوبه ای در فواصل زمانی خاصی به سراغش می آمد و منظور از جمله انی سقیم این است که بر اساس شناخت زمان و فواصل که برایم از اوضاع ستارگان حاصل شد زمان و فصل بیماری من فرا رسیده است و من از همراهی با شما معذور هستم و این قضیه ربطی به طالع بینی ندارد و تشخیص زمان و فصل بر اساس حرکت ستارگان است .
📚تفسیر نمونه ج19 ص91
3⃣احتمال دیگری که در المیزان آمده است این است؛
« نگاه کردن ابراهیم به ستارگان و خبر دادن از مریضی خود از باب معاریض کلام بوده است و معاریض عبارت است از اینکه گوینده چیزی را بگوید که شنونده از ظاهر آن معنایی بفهمد و خود او معنای دیگری اراده کند .نظر کردن ابراهیم در ستارگان مانند نظر کردن موحد در صنع خدا بوده است تا از آن بر وجود خدا و یکتایی او استدلال کند ولی مردم خیال کردند که نظر کردن او مثل نظر کردن منجم ها است که می خواهد از وضع ستارگان بر پیش آمدن حوادثی استدلال کند .
📚ترجمه المیزان ج17 ص224
❗️البته احتمال اول و دوم مناسبتر است .
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
پرسش
❓اگر قران از زبان خدا میباشد چرا برای خود از ضمائر غائب استفاده کرده است؟ و هو الغفور الرحیم...❕❕
💠پاسخ💠
👌در تفسیر نمونه چنین آمده است:
« استفاده از ضمیر مفرد غائب ( هو) « او » برای خداوند که از مفهوم مبهمی حکایت می کند در واقع رمز و اشاره ای به این واقعیت است که ذات مقدس او در نهایت خفاء است و از دسترس افکار محدود انسان ها بیرون ، هرچند آثار او آن چنان جهان را پر کرده که از همه چیز ظاهر تر و آشکار تر است چنان که می فرماید:
« به زودی نشانه های خود را در اطراف جهان و در درون جانشان به آنها نشان می دهیم تا آشکار گردد که او حق است»
🔶 فصلت 53
📚تفسیر نمونه ج27 ص432
❗️امام باقر علیه السلام فرمود:
« هو ( او ) ضمیر غائب است و اشاره است به این که خداوند غائب از دید چشمها و دور از لمس حواس است»
📚بحار الانوار ج3 ص221
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
پرسش
❓چرا در اسلام کافر به خدا و پیامبر نجس هستند آیا این توهین به آنها محسوب نمی شود❕❕
💠پاسخ💠
👌مساله نجاست کفار اعم از کتاب و غیر کتابی و غیر آن مساله ای است که در روایات متعددی بیان شده است؛
📚وسائل الشیعه ج3 ص419 باب14
📚مستدرک الوسائل ج2 ص562 باب10
👌وضابطه آن خروج از اسلام یا انکار ضروری دین است که ملاک اول شامل کافر اصلی یا ارتدادی یا کتابی و غیر کتابی می شود و ملاک دوم شامل غلات و خوارج و نواصب می شود.
📚الحدائق الناضره ج5 ص162
❗️فلسفه نجاست کفار؛
1⃣ناپاک بودن کفار مسلما یم نوع ناپاکی معنوی و آلودگی باطنی است که آثار آن در جسم آنها هم ظاهر شده است و یک فائده آن حفظ عقائد بسیاری از مردم است که با آمیزش و معاشرت با افراد منحرف و گمراه به زودی تحت تاثیر قرار می گیرند و منحرف می شوند .
👌همیشه مصلحین به افراد معمولی مردم سفارش می کنند که از معاشرت با افراد آلوده و گمراه و منحرف دوری کنند .اسلام این موضوع را به صورت حکم « ناپاک بودن کفار» بیان کرده است .اسلام روابط اقتصادی و تجاری و امثال آن را با کفار در شرایط معینی اجازه داده است اما اجازه نداده است که آنان رفیق سفره و کاسه شوند یعنی هم خواسته است از منافع آنها بهره مند گردد و هم از ضررهای عقیدتی و اخلاقی آنان که لازمه معاشرت کامل برای بسیاری از مردم است در امان بمانند .
2⃣تمام افراد کفار از بسیاری از آلودگی ها و چیزهای نجس مانند خون و گوشت خوک و مشروبات الکلی اجتناب نمی کنند و طبعا تمام زندگی آنان آلوده می باشد.برای دوری از این آلودگی ها آیین اسلام آنها را نجس شمرده تا مسلمانانی که ممکن است بر اثر معاشرت آلوده شوند از هر نوع آلودگی محفوظ بمانند.
📚پاسخ به پرسشهای مذهبی ص327
3⃣حکم نجاست کفار یک نوع کیفر و مجازات برای آنان تلقی می شود که اسلام به خاطر کیفر کفرشان بر آنان مترتب کرده است و ممکن است شخص اجرای این کیفر و مجازات را توهین به خود تلقی کند اما عامل این توهین خودشان هستند نه خداوند که به خاطر مصالح فوق الذکر این حکم را وضع کرده است.
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw