#لعن_نفرین_خدا
🤔#پرسش
❔در آیاتی از قرآن می بینیم که خداوند عده ای را لعنت و نفرین می کند ❗️مگر لعنت و نفرین کردن کار انسانهای ناتوان از #مقابله نیست ❕خداوند قادر مطلق چرا چنین می کند ❕❕
💠#پاسخ💠
👌آنچه سبب اشتباه شده است مقایسه لعنت و نفرین خداوند با لعنت و نفرین بندگان است .
❕لعن و نفرین خداوند به معنای عمل کردن خداوند است ، یعنی مطابق آن نفرین عمل کردن و دور ساختن کسانی که مورد #لعن و نفرین قرار گرفته اند از رحمت خود و مواهب و برکاتی که از ناحیه او به بندگان می رسد .
📚تفسیر نمونه ج 1 ص 551
❕اما لعن و نفرین بندگان به معنای دعا و درخواست آنان از خداوند است تا مطابق لعن و نفرین آنها #عمل کند .
👌مثلا خداوند در مورد ابی لهب دشمن پیامبر گرامی فرمود ؛
«بريده باد هر دو #دست ابولهب و مرگ بر او باد هرگز مال و ثروتش و آنچه را به دست آورد به حالش سودى نبخشيد .و به زودى وارد آتشى شعله ور و پر #لهيب مى شود».( مسد1 تا 3)»
👌مطابق آیات فوق ابی لهب دستانش در دنیا از کار افتاد و هلاک شد و مال و ثروتش برایش مفید فائده نبود و بی ایمانی دنیا را ترک کرد و وارد آتش دوزخ شد ؛
📚المیزان ج 20 ص 383
💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8369
👌و یا در مورد یهودیان #منافق زمان پیامبر فرمود ؛
« هنگامى كه شما را ملاقات مى كنند (به دروغ) مى گويند ايمان آورده ايم، اما هنگامى كه تنها مى شوند از شدت خشم بر شما #سر انگشتان خود را به دندان مى گزند، بگو بميريد با همين خشمى كه داريد، خدا از (اسرار) درون سينه ها آگاه است.» ( آل عمران 119)
👌مطابق آیه فوق ، یهودیان لحظه ای در برابر آیین اسلام تسلیم نشدند و همه آنان با حالت خشم و غضب از حقانیت و گسترش دعوت اسلام #هلاک شدند .
📚فروغ ابدیت ص 620
🔹خلاصه آنکه لعنت و نفرین خدا با لعنت ديگران فرق دارد ، لعنت خدا به اين معنا است كه خداوند ايشان را از رحمت و #سعادت دور مى كند، و لعنت لعنت كنندگان ، نفرين و درخواست لعنت خدا است .
📚ترجمه تفسیر المیزان ج 1 ص 587
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
https://sapp.ir/poorseman
⁉️💭🤔شبهه:
هر کجا میروم ظلم می بینم
و همه می گویند
« نگران نباش ، خدا جای حق نشسته »
خدایا می شود از جای حق بلند شوی
تا حق سر جایش بنشیند
زنده یاد حسین پناهی
💭پاسخ:
❗️توجه به چند نکته لازم است:
1⃣ پرودگار حق مطلق است و کاملا به حق و عدالت رفتار می کند و حق تمام مظلومان را از ظالمین می گیرد چنان که می فرماید:
"پرودگارت به هیچ کس ظلم نمی کند"
💎کهف49
❗️ومی فرماید:
"ایا مومنان را همچون مجرمان قرار می دهیم شما را چه میشود چگونه داوری می کنید"
💎قلم35 ،36
❗️ومی فرماید:
"خدا حق است و انچه را غیر او می خوانند باطل است"
💎حج62
2⃣جمله خدا جای حق نشسته است کنایه از این است که پرودگار به حق و عدالت بین بندگان حکم می کند و حق مظلومین را از ظالمین خواهد ستاند.
3⃣اشکالی که در متن مطرح شده است این است که می گوید اگر خداوند حق مطلق است و به عدالت رفتار می کند چرا این قدر در دنیا ظلم و بیدادگری است چرا خداوند جلوی ظلم و ظالمین را در دنیا نمی گیرد⁉️
💭پاسخ روشن است:
❗️اساس زندگی بشر بر آزادی اراده است تا همگی آزمایش شوند نه اجبار و اکراه و گرنه تکاملی صورت نخواهد گرفت
💎توضیح اینکه:
❗️هدف از خلقت انسان این است که با انجام دادن کارهای اختیاری به کمال خود برسد .
❗️در روایتی امده است که خداوند در صحف حضرت موسی چنین فرمود:
« ای بندگان من شما را نیافریدم ( و تکلیف نکردم) تا بدین وسیله از تنهایی وکمی در آمده و صاحب یاور و جماعت زیادی شوم و نه با شما انس گرفته تا به واسطه آن وحشت نکنم و نه به کمک شما عجز خود را ترمیم نمایم همین قدر بدانید که اگر تمام مخلوقات من در اسمان و زمین پشت به هم داده و اطاعت و عبادت من کنند و شب و روز مرا پرستش کنند به سلطنت و قدرتم چیزی اضافه نمی شود چه آن که ساحت من والاتر از آن بوده و از این نواقص مبرا است»
📚علل الشرایع ج1 ص13
❗️در روایت دیگری امام صادق فرمود:
« خداوند از روی بازی و بازیچه بندگان را نیافریده ( وتکلیف نکرده است) بلکه انان را افریده و تکلیف به طاعت کرده تا از این طریق ( به تکامل رسیده) و مستوجب بهشت و رضایت او شوند و انان را خلق ( وتکلیف) نکرده است تا به واسطه انان منفعتی بدست اورده یا ضرری را از خود دفع کند بلکه انان را خلق کرد( و تکلیفشان کرد) تا به انان نفع برساند و انان را در جایگاه نعمت های ابدی قرار دهد»
📚بحار الانوار ج5 ص313
💭تکامل انسانی چیزی نیست که بتوان آن را به اجبار آفرید بلکه راه طولانی و درازی است که انسانها باید با پای خود آن را طی کنند و با اراده و تصمیم و افعال اختیاری خویش طرح آن را بریزند.
⁉️ایا اگر از کسی به اجبار و با زور سر نیزه مبلغ هنگفتی برای ساختن یک بیمارستان بگیرند این عمل هیچ اثر اخلاقی و تکامل روحی برای او دارد؟
❗️مسلما خیر اما اگر به اراده و میل خویش حتی یک ریال به چنین هدف مقدسی کمک کند به همان نسبت راه کمال اخلاقی را پیموده است
🗯از این سخن نتیجه می گیریم که خداوند باید با اوامر و تکالیف و برنامه های تربیتی این مسیر را برای ما مشخص کند و ما با اختیار و اراده خویش این راه را بپیماییم.
📚تفسیر نمونه ج22 ص393
⁉️حال اگر بگوییم که خداوند باید در دنیا به قدرت غیبی جلوی ظالمین را بگیرد چرا چنین نمی کند؟
💎پاسخ می دهیم که اساس زندگی بشر بر آزادی اراده است تا همگی آزمایش شوند نه اجبار و اکراه و گرنه تکاملی صورت نخواهد گرفت .اگر ظالمین ببینند که هر ظلمی می کنند سریع عذاب میشوند دیگر کسی جرات ظلم کردن را به خود نمی دهد و همگان بالاجبار مسیر صلاح را در پیش می گیرند که روشن است که این هدایت اجباری فایده ای ندارد زیرا تکامل اختیاری است که ارزشمند است.
👌لذا خداوند محل مواخذه ظالمین را قیامت قرار داده است تا به مقتضای ایاتی که در اول بحث اشاره شد حق مظلومین را از ظالمین بگیرد
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
ت نقل می کند)
📚اثباه الهداه ج4 ص216 ( 60 روایت )
👌امام کاظم نیز تصریح به امامت امام رضا می کند
📚الکافی ج1 ص311 ( شانزده روایت نقل می کند)
📚اثباه الهداه ج4 ص287 ( 68 روایت نقل می کند)
👌امام رضا نیز تصریح به امامت امام جواد می کند
📚الکافی ج1 ص320 ( 14 روایت نقل می کند)
📚اثباه الهداه ج4 ص382 ( 25 روایت نقل می کند)
👌امام جواد نیز تصریح به امامت امام هادی می کند
📚الکافی ج1 ص323 ( سه روایت نقل می کند)
📚اثباه الهداه ج4 ص416 ( 7 روایت نقل می کند)
👌امام هادی نیز تصریح به امامت امام حسن عسکری می کند
📚الکافی ج1 ص325 ( 13 روایت نقل می کند)
📚اثباه الهداه ج5 ص3 ( 28 روایت نقل می کند)
👌امام عسکری نیز تصریح به امامت فرزندش حجه بن الحسن می کند
📚الکافی ج1 ص328 ( شش روایت نقل می کند)
📚اثباه الهداه ج5 ص51 ( 808 روایت در امامت ایشان نقل می کند)
❗️بنابراین روشن میشود که امامت امامان دوازده گانه به نص الهی و رسولش ثابت بوده و هر یک از امامان نیز بر امامت امام دیگر تصریح می کرده اند
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❓پرسش
❔از کجا امامت امامان را میشود اثبات کرد مثلا از کجا بفهمیم امام کاظم امام هفتم است .؟
💠پاسخ💠
❕ما معتقدیم به دلیل اینکه لازم است صفاتی چون عصمت و علم الهی و ...در امام باشد انتخاب امام تنها به دستور و نص الهی صورت می گیرد.
🔶امام رضا فرمود:
«انتخاب امام واجب الاطاعه بر عهده خداوند است»
📚قرب الاسناد ص166
👌امام صادق فرمود:
«انتخاب امام به دست خداست و او است که امامان را شخص به شخص معین می کند»
📚بصائر الدرجات ص139
🔶همین مضمون در کتب و روایات اهل سنت نیز وارد شده است.
❗️نقل می کنند هنگامی که پیامبر برخی شخصیت های برجسته قبایل عرب را به اسلام دعوت میکرد آنان پذیرش دعوت آن حضرت را مشروط به ریاست وجانشینی پس از وی می دانستند اما آن حضرت در پاسخ می فرمود:
"جانشینی پس از من موضوعی الهی وخارج از اختیار من است وخداوند آن را به صلاحدید خود در جایگاه واقعی خود قرار میدهد "
"الامر الی الله یضعه حیث یشائ"
📚الکامل فی التاریخ،ج1 ص609
📚تاریخ الطبری،ج1 ص556
📚السیره النبویه،ج2 ص158
📚 البدایه والنهایه،ج3 ص139
📚تاریخ الاسلام،ج1 ص286
👌خداوند و پیامبر گرامی نیز در مواضع متعدده تصریح به امامت امامان دوازده گانه کرده اند.
🔶در روایتی آمده است که جابر صحابی پیامبر گرامی می گوید:
«من به نزد فاطمه زهرا رفته بودم تا به سبب تولد فرزندش حسن به او تبریک بگویم .دیدم به دست او صحیفه ای سفید رنگ گرانبهایی است .
🔷مولایم فاطمه گفت ای جابر در این صحیفه اسامی امامان از فرزندانم نهفته است .
👌من در صحیفه نظر کردم دیدم این اسامی در آن معرفی شده اند:
« ... علی بن ابی طالب - ابو محمد حسن به علی - ابو عبدالله حسین به علی - ابو محمد علی بن الحسین- ابو جعفر محمد بن علی - ابو عبدالله جعفر بن محمد- ابو ابراهیم موسی بن جعفر- ابوالحسن علی بن موسی الرضا- ابو جعفر محمد بن علی- ابو الحسن علی بن محمد - ابومحمد حسن بن علی- ابوالقاسم محمد بن الحسن حجه الله القائم »
📚کمال الدین ج1 ص307
📚عیون الاخبار ج1 ص40
📚اثباه الهداه ج2 ص40
📚الاحتجاج ج2 ص373
🔶پیامبر گرامی فرمود:
«امامان بعد از من دوازده نفر هستند که اولین آنان علی و آخرین آنان قائم است که خداوند به وسیله او در تمام جهان نامش را گسترش می دهد»
📚امالی صدوق ص111
📚عیون الاخبار ج1 ص65
📚کمال الدین ج1 ص282
👌وفرمود:
«علی بن ابی طالب امام شما پس از من است و پس از او حسن و پس از او حسین و پس از آن دو نه نفر از فرزندان حسین یکی پس از دیگری امامان شما و خلفای من هستند ...»
📚کمال الدین ج1 ص261
📚الاحتجاج ج1 ص69
👌وفرمود:
«امامان مسلمین پس از من علی بن ابی طالب سپس حسن به علی و سپس حسین به علی و سپس علی بن الحسین و سپس محمد بن علی و سپس جعفر بن محمد و سپس موسی بن جعفر و سپس علی بن موسی و سپس محمد بن علی و سپس علی بن محمد و سپس حجه بن الحسن ...می باشند»
📚کفایه الاثر ص54
📚کمال الدین ج1 ص253
📚اثباه الهداه ج2 ص74
👌علامه گرانقدر مجلسی بیش از 21 روایت از کتب متعدد و معتبر شیعی نقل می کند که خداوند مستقیما تصریح به امامت امامان دوازده گانه کرده است
📚بحار الانوار ج36 ص192 تا 225 باب40
❗️وبیش از 234 روایت نقل می کند که پیامبر گرامی به وحی الهی تصریح به امامت امامان دوازده گانه یکی پس از دیگری کرده است
📚بحار الانوار ج36 ص226 تا373 باب 41
👌مرحوم شیخ حر عاملی بیش از 928 روایت و نص از خداوند و پیامبر گرامی در اثبات امامت امامان دوازده گانه نقل می کند
📚اثباه الهداه ج2 ص3 به بعد
❗️وبیش از 1019 روایت از روایات شیعی در اثبات امامت حضرت علی به نص پیامبر گرامی نقل می کند
📚اثباه الهداه ج3 ص3 به بعد
👌ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه پاسخ 👇👇👇
👌حضرت علی نیز که امامتش به نص پیامبر گرامی ثابت بوده است پس از خودش امام حسن را به عنوان امام مردم معرفی کرده است
📚الکافی ج1 ص298 ( بیش از7 روایت نقل می کند)
📚اثباه الهداه ،حر عاملی ،ج4 ص5 به بعد ( ایشان بیش از 48 روایت در امامت ایشان نقل می کند)
👌امام حسن نیز پس از خودش امام حسین را به عنوان امام معرفی می کند
📚الکافی ج1 ص300 به بعد ( 3 روایت نقل می کند)
📚اثباه الهداه ج4 ص32 ( بیش از 14 روایت در امامت ایشان نقل می کند)
👌امام حسین نیز تصریح به امامت فرزندش امام سجاد می کند
📚الکافی ج1 ص303 ( 4 روایت نقل می کند)
📚اثباه الهداه ج4 ص58 (9 روایت در امامت ایشان نقل می کند)
👌امام سجاد نیز تصریح به امامت امام باقر پس از خودش می کند
📚الکافی ج1 ص305 ( 5 روایت نقل می کند)
📚اثباه الهداه ج4 ص90 ( 10 روایت )
👌امام باقر نیز تصریح به امامت امام صادق پس از خودش می کند
📚الکافی ج1 ص306 ( 8 روایت نقل می کند)
📚اثباه الهداه ج4 ص128 ( 22روایت )
👌امام صادق نیز تصریح به امامت امام کاظم می کند
📚الکافی ج1 ص307 ( شانزده روای
🤔پرسش
❓آیا راست است که حضرت علی از دختر ابوجهل خواستگاری کرد و حضرت زهرا ناراحت شدند و پیامبر فرمودند هرکس فاطمه را ناراحت و اذیت کند من و خدا را اذیت کرده است و مغضوب خداوند می باشد ❗️
💠پاسخ💠
👌چگونه ممکن است حضرت علی که پیامبر گرامی در مورد او فرمود:
« اگر آسمان و زمین در یک کفه میزان باشد و ایمان علی در کفه دیگر آن ، ایمان علی بر آسمان و زمین سنگینی دارد»
📚کنزالعمال ج6 ص156
❓مغضوب رسول و خداوند واقع شود؟
❓چگونه ممکن است علی مغضوب خدا و رسول باشد در حالی که پیامبر در مورد او گفت:
« علی برترین مخلوقات است . هرکس در آن شک کند کافر شده است»
📚تاریخ بغداد ج7 ص421
❓چگونه ممکن است علی که محور حق و حقیقت و قرآن است مغضوب الهی باشد چنان که پیامبر گرامی فرمود:
« علی با حق است و حق با علی است»
📚تاریخ بغداد ج14 ص321
❗️وفرمود:
« علی با قرآن و قرآن با علی است»
📚مستدرک علی الصحیحین ج3 ص124
❗️ناصبیان علی از علمای اهل سنت که در راس آنها بخاری قرار دارد روایت جعلی از مسور بن مخزمه نقل می کند که او چنین می گوید:
« علی از دختر ابوجهل خواستگاری کرد .من نوجوانی تازه به بلوغ رسیده و در ابتدای احتلام بودم که پیامبر را بر فراز منبر دیدم که در این باره سخن می گفت و می فرمود فاطمه از من است ...بدانید دختر رسول خدا با دختر دشمن خدا در یک خانه جمع نمی گردد...»
📚صحیح بخاری ج3 ص1132
❗️ومی گوید:
« علی به خواستگاری دختر ابوجهل رفت .فاطمه از این موضوع ناراحت شد و به نزد پیامبر رفت...پس از آن علی از ازدواج با دختر ابوجهل منصرف شد»
📚صحیح بخاری ج3 ص1364
❗️نقد؛
👌راوی این داستان ها فردی است به نام « مسور بن مخزمه» که از دشمنان اهل بیت بوده و از دوستان و افراد مورد اعتماد خوارج محسوب می شده است.
🔶ذهبی می نویسد:
« او مورد اعتماد خوارج بوده و خوارج او را از خود می دانستند»
📚سیر اعلام النبلاء، ج3 ص391
❗️ومی نویسد:
« مسور هر گاه نام معاویه را بر زبان می آورد بر او درود می فرستاد»
📚همان مدرک ص392
❓آیا روایت چنین شخصی که دشمن علی و اهل بیت بوده در حق حضرت علی قابل قبول است؟
🔶این فرد در زمان وقوع این خواستگاری جعلی حدودا شش ساله بوده است
📚الاصابه ج6 ص119
📚تهذیب التهذیب ج10 ص137
❕و از عقل درستی نیز بهره مند نبوده است چنان که مسلم می نویسد:
« مسور می گوید من سنگ بزرگی برداشته بودم تا ببرم ، لنگ از کمرم باز شد و نتوانستم سنگ را زمین بگذارم همین طور به راه خود ادامه می دادم تا این که به جایی رسیدم که باید سنگ را می گذاشتم .رسول خدا فرمود نزد لباست برگرد و لخت راه نرو»
📚صحیح مسلم ج1 ص268
❓ایا از یک کودک شش ساله که نمی فهمد چون لنگ از کمرش باز شد و عورتش نمایان شد باید سنگ را گذاشته و پوشش را حفظ کند می توان روایتی به این مهمی را قبول کرد❔
👌این داستان دروغین با قرآن نیز منافات دارد زیرا قرآن صراحتا اجازه ازدواج با چهار زن را میدهد؛
🔷نساء3
❓اگر این داستان جعلی صحیح باشد چرا پیامبر بر خلاف حکم قرآن مانع ازدواج علی می شود؟
👌همه این شواهد ، دلائل روشن و واضح بر بطلان و دروغین بودن این داستان می باشد .
❗️برخی از ناصبیان می گویند داستان خواستگاری حضرت علی از دختر ابوجهل در کتب شیعه هم آمده است در حالی که اصلا در کتب شیعه سخنی از خواستگاری به میان نیامده است .جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید؛
https://t.me/Rahnamye_Behesht/5072
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
⁉️سوال
ولایت فقیه مطلقه است یا مقیده؟ چرا میگید ولایت فقیه مطلقه است
🔷پاسخ:
❗️ولایت مطلقه فقیه در فقه شیعه به دو معنا استعمال مى شود:
1⃣ولایت فقیه، منحصر به ولایت بر قضا، محجورین و ... نیست؛ بلکه شامل زعامت و رهبرى سیاسى و اجتماعى نیز مى شود
2⃣اختیارات «ولى امر» در زمامدارى منحصر به اجراى احکام اولیه و ثانویه نیست؛ به عبارت دیگر وظیفه او، رهبرى جامعه به گونه ای است که مصالح جامعه، در پرتو هدایت های الهى، به خوبى تأمین شود و نیازمندى های متنوّع و تغییرپذیر جامعه، در شرایط مختلف تفویت نشود و جامعه از رشد و ترقى باز نماند.
❗️از این رو اگر در شرایط ویژه ای یکى از مصالح و نیازمندى های جامعه با یکى از احکام اولیه در تزاحم قرار گرفت؛ در چنین صورتى «ولى فقیه» باید بین آن دو مقایسه کند.
❗️پس اگر مسأله ای که با حکم اولى در «تزاحم» قرار گرفته، داراى مصلحتى برتر براى جامعه باشد؛ در این صورت ولى فقیه مى تواند آن حکم اولیه را موقتاً تعطیل کند و مصلحت برتر جامعه را بر آن مقدم بدارد.
🔷به عنوان مثال در فقه اسلامى، تخریب مسجد حرام است. اکنون اگر به تخریب مسجدى جهت خیابان کشی حاجت افتاد، چه باید کرد؟
🔷 دیدگاه مخالف «ولایت مطلقه» بر آن است که صرف مصلحت اهم اجتماعى، مجوز تخریب مسجد نیست و تا زمانى که کار به ضرورت نرسد، نمى توان دست به این کار زد؛
🔷لیکن بر اساس نظریه «ولایت مطلقه»، لازم نیست حکومت اسلامى آن قدر صبر کند که براى جامعه، مشکلات زیادى فراهم شود و کارد به استخوان برسد؛ آن گاه از سر ناچارى و براى خروج از بن بست و انفجار اجتماعى، مسجد را تخریب کرد؛ بلکه در این صورت همیشه از قافله ی تمدن عقب خواهیم ماند و همواره در مشکلات دست و پا خواهیم زد و شارع مقدس، به چنین چیزى راضى نیست.
❗️ از آنچه گذشت روشن مى شود که:
🔷اولاً :ولایت مطلقه فقیه از قواعد رافع تزاحم است؛ یعنى، مطلق بودن ولایت گره گشا در تزاحم احکام و مصالح اجتماعى است و نشانه واقع نگری اسلام در برخورد با مقتضیات زمان است.
🔷ثانیاً :ولایت مطلقه خود، مقید به قیودى است نه اینکه از هر حیث مطلق باشد. این قیود عبارت از این است که:
🔷یک. او باید مجرى احکام الهى باشد و حق ندارد خود سرانه و دلخواهانه عمل کند؛ بلکه این فلسفه اصلى ولایت فقیه است.
🔷دو. مصالح جامعه را باید رعایت کند.
🔷سه. در زمانى مى تواند حکم اولى شرعى را موقتاً تعطیل کند که با یکى از مصالح اهم جامعه، در تزاحم باشد؛ نه با خواست و میل یا مصلحت شخصى و یا مصلحتى در رتبه فروتر از حکم اولى شرعى.
🔷اکنون اگر واقع بینانه بنگریم، درخواهیم یافت که «ولایت مطلقه» به معنایى که گذشت یکى از مهم ترین راه حل هایی است که اسلام براى خروج از بن بست ها در عرصه ی تزاحم مصالح اجتماعى پیش بینى کرده و بدون آن حکومت با مشکلات زیادى رو به رو خواهد شد.
📚انوار الفقاهه،کتاب البیع،ایت الله العظمی مکارم،ص507
❗️درباره توضیح احکام اولیه و ثانویه در گذشته بیاناتی داشته ایم که می توانید کلید واژه « ثانویه» را در کانال سرچ کنید
🔷دلیل ولایت مطلقه عام بودن ادله عقلی و نقلی بر لزوم ولایت فقیه است و مقتضای آن این است که همه اختیاراتی که برای امام معصوم به عنوان ولی امر جامعه اسلامی ثابت است برای فقیه نیز ثابت باشد و ولی فقیه از این نظر هیچ گونه حد و حصری ندارد مگر انکه دلیلی اقامه شود که برخی از اختیارات امام معصوم به فقیه داده نشده است مانند جهاد ابتدایی طبق مشهور
📚نگاهی گذرا به نظریه ولایت فقیه،ایت الله مصباح ،ص104
🔷ودر قانون اساسی ما نیز تصریح به ولایت مطلقه فقیه شده است
📚قانون اساسی،اصل57
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
#یونس_نبی_تاخیر_در_قبول_ولایت
🤔#پرسش
❔آیا حقیقت دارد که #یونس نبی به خاطر آنکه دیر ولایت حضرت علی را در عالم #ذر قبول کرد در شکم ماهی گرفتار شد ❗️❗️
💠#پاسخ💠
👌در روایات ما آمده است که خداوند #پیمان بر ولایت پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان را از بشر و انبیاء گرفته است و آن پیامبرانی که در قبول این ولایت #تسریع کردند قربشان نزد خداوند بیشتر گشت .
🔷امام کاظم علیه السلام فرمود:
« ولایت علی در تمام #صحف های انبیاء مکتوب و ثبت شده بود و خداوند هیچ پیامبری را مبعوث نکرد مگر آنکه میثاق به نبوت محمد و ولایت علی را از آنان گرفت»
📚الکافی ج1 ص363
🔷امام #صادق علیه السلام فرمود:
« ولایت ما ولایت خداوند است .ولایتی است که خداوند از تمام انبیاء بر ایمان به ولایت ما پیمان گرفت»
📚الکافی ج1 ص362
🔶پیامبر گرامی در حدیثی #قدسی از خداوند چنین نقل می کند:
« من ولایت علی را در کتب انبیاء گذشته ثبت کردم و در آن ها آوردم که علی وصی تو ای پیامبر است و بر این مساله از تمام بندگانم ( در عالم ذر ) و انبیاء ورسل پیمان گرفتم که من پرودگار هستم و و تو ای پیامبر نبی و علی ولی و امام می باشد»
📚الامالی ج1 ص102
👌امام باقر علیه السلام فرمود ؛
« انبیاء اولوالعزم به سبب عهد و پیمان بر ولایت پیامبر اسلام و اوصیاء او اولوالعزم شدند »
📚بحار الانوار ج26 ص278
❕🗯این مضمون در کتب اهل #سنت هم مورد اشاره قرار گرفته است.
🔶علامه حموینی روایت می کند:
« پیامبر در معراج از انبیاء در مورد علت بعثتشان سوال کرد .آنان پاسخ دادند خداوند ما را بر اقرار به یگانگی خودش و نبوت تو و امامت علی مبعوث گردانید»
📚کفایه الخصام ص348
🔶علامه #نیشابوری روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود:
« در معراج فرشته ای به نزد من آمد تا از انبیاء در مورد علت بعثت آنان سوال کنم .آنان پاسخ دادند ما بر ولایت تو و ولایت علی بن ابی طالب مبعوث شدیم»
📚تفسیر نیشابوری ج25 ص58
❕در برخی از نقل ها آمده است که یونس #نبی در قبول کردن ولایت اهل بیت علیهم السلام کمی تاخیر کرد ، و پس از کمی تاخیر قبول کرد ، خداوند نیز جهت مواخذه اش ، او را در شکم ماهی گرفتار کرد ؛
📚بحار الانوار ج26 ص333
👌اگر چه این نقل ها در مورد یونس نبی از حیث سندی #ضعیف است اما در صورتی که تاخیر ایشان را حمل بر ترک اولی کنیم و بگوییم ترک کردن قومش و تاخیر در قبول ولایت هر دو موثر در زندانی شدن او در شکم ماهی بوده است ، با این حمل شاید بتوان روایت مذکور را #قبول کرد .
#پرسمان_اعتقادی
https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش
❔ببخشید کانال های ضد دین می گویند شیعیان غیر خودشان را حرام زاده می دانند .چگونه میشود به این عقیده احترام گذاشت.کلینی در کافی نقل می کند که امام باقر فرمود:« به خدا سوگند جز شیعیان ما همه مردم زنا زاده اند»( الکافی ج8 ص286)
💠پاسخ💠
❗️بر مبنای فقه شیعه بر طبق قاعده « لکل قوم نکاح» تمام کسانی که پیوند زناشویی و ازدواج آنان بر طبق مذهب و آیین خودشان صورت گرفته حلال زاده هستند حتی اگر موحد و خدا پرست نباشند.
👌در روایتی آمده است که برای امام صادق دوستی بود که پیوسته با امام بود .
❗️روزی دوست امام به غلامش گفت ای فرزند زن بد کاره کجا بودی .
👌امام از این سخن او ناراحت شد و گفت سبحان الله چرا مادرش را به زنا نسبت می دهی .من گمان کردم که تو اهل ورع و تقوی هستی اما دیدم که چنین نیست .
🔶او گفت فدایتان شوم مادرش سندیه مشرکه است .
👌امام فرمود:
«آیا نمی دانی که هر قومی نکاحی دارند .از نزد من دور شو»
👌امام تا اخر عمر دیگر با آن مرد رفت و آمد نکرد.
📚الکافی ج2 ص324
❗️در روایت دیگر فرمود:
«هر قومی نکاحی دارند که خود را با آن نکاح از زنا باز می دارند»
📚وسائل الشیعه ج16 ص36
👌عبدالله بن سنان می گوید:
«امام صادق از نسبت دادن زنا به غیر مسلمین نهی می کرد (زیرا انان برای خود نکاح دارند)»
📚الکافی ج7 ص240
👌در روایت دیگر آمده است که فردی نزد امام صادق به یک فرد مجوسی گفت او فرزند زن بدکاره است .
🔶امام به او بد نگاه کرد .
❗️او گفت فدایت شوم او مجوسی است مادر و خواهرش یکی هستند .
👌امام فرمود:
«مگر همین عمل در دینشان نکاح نمی باشد .تو حق نسبت زنازادگی به آنان را نداری»
📚الکافی ج7 ص240
👌به این مضمون روایات متعدد دیگری نیز وارد شده است؛
📚وسائل الشیعه ج28 ص173
🔴اما آن روایتی که شما از کافی آوردید علاوه بر این که با روایات بالا در تعارض است از لحاظ سندی نیز دو مشکل عمده دارد؛
1⃣یکی از راویان آن حسن بن عبدالرحمان است که مجهول است و در هیچ یک از کتب رجالی شرح حال او نیامده است لذا روایت او معتبر نیست.
2⃣یکی دیگر از راویان آن علی بن عباس است که از غلات بوده است.
🔶مرحوم نجاشی درمورد او می نویسد:
«او شخص بسیار ضعیفی است که به خاطر غلو از روایات او رو گردانده شده است »
📚رجال نجاشی ص255
🔶ابن داود می نویسد:
«ضعیف و غالی است»
📚رجال ابن داود ص261
❗️بنابراین آن روایت مورد استدلال نیست.
👌بله در روایات شیعه و سنی آمده است که جز کسی که نطفه اش از حرام بسته شده است اهل بیت را دشمن نمی دارد و با آنان دشمنی نمی کند.
🔶حضرت علی فرمود:
«دروغ می گوید کسی که فکر می کند حلال زاده است در حالی که با من و امامان از فرزندانم دشمنی می کند و بغض آنان را در دل دارد»
📚بحار الانوار ج27 ص145
👌علمای اهل سنت از عباده بن صامت نقل می کنند که می گوید:
«فرزندان ما هر گاه بغض علی را به دل داشتند می دانستیم از ما نیستند»
📚مختصر تاریخ دمشق ج17 ص370
📚ینابیع الموده ج2 ص272
👌روشن است که کسی که با اهل بیت پیامبر دشمنی کند و بغض انان را به دل داشته باشد ناصبی بوده و از دین خارج است اما حساب این گونه افراد از سایر مردم جهان که یا با اهل بیت آشنایی ندارند و یا محبت اهل بیت را به دل دارند اگر چه شیعه نیستند جدا است و ما طبق روایات بالا حکم به حلال زادگی سایر مردم می کنیم .
📝پرسمان اعتقادی
https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
⁉️سوال
عزيزان شيعه بر خلاف دستورات اسلام معتقد است: كه خداوند گاهي به دليل اكتشافات و علوم جديدي كه نعوذبالله براي او تعالي آشکار مي شود! که قبلا نمي دانسته!! نظرات اعلان شده اش را تغيير مي دهد كه اين مورد در اصطلاح روحانيت شيعه «بدا» نام گرفته است! در حاليکه اهل سنت اين عقيده فاسد را مغاير با قرآن كريم و توحيد باري تعالي مي دانند.
♦️پاسخ
متأسّفانه موضوع «بدا» از موضوعاتى است که دستاویز عجیبى براى بعضى از مخالفان شیعه و حتّى بعضى از دشمنان اسلام شده است; آنها بدون این که کوچکترین تحقیقى درباره این مطلب در کتاب هاى بزرگان شیعه و دانشمندان «عقاید و مذاهب» اسلام بکنند، تنها به همین یک کلمه چسبیده و قلمفرسایى و تفسیرهایى که کمترین ارتباط به عقاید شیعه ندارد، براى آن کرده اند و مطالب موهوم و بى اساس به ما نسبت داده اند.
❗️این گونه تفسیرهاى نابجا مسلّماً کار یک دانشمند و محقّق (حتّى از مخالفین) نیست، کار افراد متعصّب و لجوجى است که همیشه دنبال بهانه و دستاویزى مى گردند که اغراض خود را در سایه آن انجام دهند; همواره به فکر این هستند که از طرف مقابل کلمه اى بشنوند که بتوانند براى آن تفسیرهاى نامناسب و گمراه کننده اى بنمایند و روى آن تبلیغات مسموم و زهرآگین کنند و به اصطلاح جنگ اعصاب روى آن راه بیندازند; لفظ «بدا» از جلمه این الفاظ است.
🔵در هر حال براى روشن شدن حقیقت معناى کلمه «بدا» از نظر عقاید شیعه، کافى است به بیان ساده و مختصرى که ذیلا گفته مى شود، توجّه فرمایید:
❗️اصولا کلمه «بدا» در لغت عربى به معناى آشکار شدن است. قرآن مجید درباره ظالمان و ستمگران مى گوید: «وَ بَدا لَهُمْ سَیِّئاتُ ما عَمِلُوا; در آن روز اعمال بدى را که انجام داده اند براى آنها آشکار مى شود (و نتیجه کردار سوء خود را مى بینند)».
📓زمر48
❗️در عبارت عربى گاهى گفته مى شود: بدا من فلان کلام فصیح یعنى از فلان شخص کلام فصیحى صادر شد و گاهى به جاى کلمه «مِن»، «لام» گذارده مى شود و مى گویند: بدالفلان کلام فصیح و معناى آن عیناً همان معناى جمله اوّل است، یعنى سخن فصیحى از او آشکار شد.
🗯 اصل مطلب:
❗️بسیار مى شود که مقدّمات کارى در نظر ما از هر جهت مهیّاست، ولى پیشامدهاى غیر منتظره اى رخ مى دهد و آن وضع به هم مى خورد و آن کار انجام نمى شود در این جا گفته مى شود: خدا نخواست چنین مطلبى انجام یابد، و ممکن است در همین جا کلمه «بدا» به کار برده شود و گفته شود: «بدالله انّه لا یرید هذا» یعنى از خداوند آشکار شد که نمى خواهد این کار انجام شود. بنابر این مقصود این نیست که براى خدا آشکار شد، تا مستلزم جهل به تقدیر دوّم باشد بلکه مقصود این است که از خدا براى ما آشکار گشت.
💢بدیهى است این مطلب اشکالى ندارد و موضوعى است که در طول زندگى هرکس بارها واقع مى شود که امورى برخلاف آنچه انتظار مى رفت رخ مى دهد، این همان «حقیقت بدا» است.
❗️آیات قرآن مجید و اخبار فراوانی گواهى مى دهد که بسیار مى شود مقدّمات بلا و ناراحتى هایى فراهم مى گردد و شاید انتظار آن هم مى رود، امّا مردم به سوى خدا مى روند، دعا مى کنند و دست از کارهاى ناروا مى کشند، نسبت به یکدیگر خوبى مى کنند و کارهاى نیک انجام مى دهند و خداوند به برکت این اعمال، بلا و بدبختى و ناراحتى را بر مى گرداند، این یکى از موارد بدا است.
❗️گاهى هم بعکس، مقدّمات خوشبختى و نعمت فراهم شده و مردم کارهایى انجام مى دهند که ورق بر مى گردد، این برگشت ورق همان بداست.
بسیار مى شود که سرنوشت انسان، بر اثر اعمال خوب و بد او تغییر مى یابد و این یکى از افتخارات ماست که سرنوشت خود را مربوط به اعمال خویش مى دانیم.
ممکن است گفته شود این که در این موارد گفته مى شود براى خدا «بدا» رخ داد، نظر به ظاهر کار و از دیدگاه فکر ما و محاسبات ماست، زیرا انسان روى محدودیّتى که دارد، تصوّر مى کند که فلان حادثه قطعاً رخ خواهد داد، یا حتماً جامه عمل نخواهد پوشید، وقتى خلاف آن را مشاهده کرد و دید که محاسبات او اشتباه بوده است، روى مقیاس فکر خود مى گوید: براى خدا «بدا» رخ داده در صورتى که آنچه شایسته مقام اوست «بدا» نیست بلکه «ابدا» است; یعنى چیزى را که از نظر ما مخفى بود، آشکار ساخت.
👌خلاصه، وقوع حوادث غیر مترقّبه و برخلاف شرایط در نظر ما «بدا» است، یعنى چیزى که پنهان بود، براى ما آشکار گشت; ولى درباره خدا «ابدا» یعنى اظهار است و چیزى را که مخفى کرده بود، آشکار مى سازد و این که درباره خدا گاهى به جاى «ابدا» لفظ «بدا» به کار مى رود، روى یک نوع مقایسه است که گفته شد.
🗯❗️ادامه پاسخ :
1⃣در داستان «یونس» مى خوانیم که نافرمانى قومش سبب شد که مجازات الهى به سراغ آنها بیاید و این پیامبر بزرگ هم که آنها را قابل هدایت نمى دید و مستحق عذاب مى دانست آنان را ترک گفت، اما ناگهان (بدا واقع شد) یکى از دانشمندان قوم که آثار عذاب را مشاهده کرد، آنان را جمع نمود و به توبه دعوت کرد، همگى پذیرفتند و مجازاتى که نشانه هایش ظاهر شده بود برطرف شد (فلو لاکانت قریة آمنت فنفعها ایمانها الا قوم یونس لما آمنوا کشفنا عنهم عذاب الخزى فى الحیوة الدنیا و متعناهم الى حین)
📓 (یونس آیه 98).
2⃣ در تواریخ اسلامى نیز آمده که حضرت مسیح (علیه السلام) درباره عروسى خبر داد که او در همان شب زفاف مى میرد، ولى عروس بر خلاف پیش بینى مسیح (علیه السلام) سالم ماند!، هنگامى که از وى جریان را پرسیدند فرمود: آیا صدقه اى در این راه داده اید؟ گفتند: آرى، فرمود، صدقه بلاهاى مبرم را دفع مى کند
📚بحار الانوار ج4 ص94
❗️در حقیقت روح پاک مسیح بر اثر ارتباط بالوح محو و اثبات، از حدوث چنین واقعه اى خبر داد، در حالى که این حادثه مشروط بود (مشروط به اینکه مانعى همچون «صدقه» بر سر راه آن حاصل نشود) وچون به مانع برخورد کرد نتیجه چیز دیگر شد.
3⃣در داستان ابراهیم، قهرمان بت شکن در قرآن مى خوانیم که او مأمور به ذبح اسماعیل شد و به دنبال این مأموریت، فرزندش را به قربانگاه برد، اما هنگامى که آمادگى خود را نشان داد «بداء» روى داد و آشکار شد که این امر یک امر امتحانى بوده است، تا میزان اطاعت و تسلیم این پیامبر بزرگ و فرزندش آزموده شود.
4⃣در سر گذشت موسى نیز مى خوانیم که او نخست مأمور شده بود که سى روز قوم خود را ترک گوید و به وعده گاه الهى براى دریافت احکام تورات برود، ولى بعداً این مدت به مقدار ده روز (براى آزمایش بنى اسرائیل) تمدید شد.
⁉️در اینجا این سؤال پیش مى آید که فائده این بداءها چیست؟
🗯پاسخ این سؤال با توجه به آنچه در بالا ذکر شد، ظاهراً پیچیده نیست، چرا که گاهى مسائل مهمى همانند آزمایش یک شخص یا یک قوم و ملت، ویا تأثیر توبه و بازگشت به سوى خدا (همانگونه که در داستان یونس آمده) و یا تأثیر صدقه و کمک به نیازمندان و انجام کارهاى نیک در برطرف ساختن حوادث دردناک، و مانند اینها، ایجاب مى کند که صحنه حوادث آینده قبلا طورى تنظیم شود، سپس با دگرگونى شرائط طور دیگر، تا مردم بدانند، سرنوشتشان در دست خودشان است، و با تغییر مسیر و روش قادرند سرنوشت خود را تغییر دهند و این بزرگترین فایده بداء است (دقت کنید).
♻️و اگر مى خوانیم کسى که خدا را به بداء نشناخته است معرفت کامل او را ندارد، اشاره به همین حقایق است.
❗️لذا در حدیثى از امام صادق مى خوانیم که فرمود: «خداوند هیچ پیامبرى را نفرستاد مگر اینکه این سه پیمان را از آنها گرفت: اقرار به بندگى پروردگار، و نفى هرگونه شرک، و اینکه خداوند هرچه را بخواهد مقدم مى دارد وهرچه را بخواهد تأخیر مى اندازد».
📚الکافی ج1 ص114
❗️در حقیقت اولین پیمان، مربوط به اطاعت و تسلیم در برابر خدا است و دومین پیمان مربوط به مبارزه با شرک. و سومین پیمان مربوط به مسأله بداء است که نتیجه اش آن است که سرنوشت انسان به دست خود او است که با تغییر دادن شرائط مى تواند خود را مشمول لطف یا عذاب خداوند قرار دهد.
🗯اخرین سخن اینکه روى جهات فوق دانشمندان شیعه گفته اند هنگامى که «بداء» به خداوند نسبت داده مى شود به معنى «ابداء» است یعنى آشکار ساختن چیزى که قبلا ظاهر نبود و پیش بینى نمى شد.
واما نسبت دادن این مطلب به شیعه که آنها معتقدند خدا گاهى از کار خود پشیمان مى گردد یا از چیزى باخبر مى شود که قبلا نمى دانست این از بزرگترین جنایات و نابخشودنى ترین تهمت ها است.
❗️لذا از امامان نقل شده است که فرمودند: من زعم ان الله عزوجل یبدو له فى شىء لم یعلمه امس فابرئوا منه: «کسى که گمان کند براى خدا چیزى امروز آشکار مى شود که دیروز نمى دانست از او تنفر و بیزارى بجوئید».
📚سفینه البحار ج1 ص112
📚نقل پاسخ از دو کتاب :
1⃣تفسیر نمونه ج10 ص245 به بعد
2⃣پاسخ به پرسشهای مذهبی،ایات عظام سبحانی و مکارم ،ص57 به بعد
🗯پرسمان اعتقادی کانالی برای کشف حقیقت و پاسخ به شبهات به روشی کاملا نو و استدلالی توسط کارشناسان مجرب و اساتید حوزوی
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❔پرسش
❓کانال نقدی بر اسلام بحثی را اغاز کرده است پیرامون میرزای نوری و این که ایشان کتابی نوشته اند به نام « فصل الخطاب فی تحریف القرآن» و ایشان از علمای بزرگ شیعه بوده و عقیده به تحریف قرآن داشته است لطفا پاسخ مقتضی را ارائه فرمایید❔
💠پاسخ:
❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛
1⃣در این که مرحوم محدث نوری از بزرگان علمای شیعه بوده است شکی نیست .
🌀صاحب اعیان الشیعه در مورد او می نویسد:
«او عالم و فاضل و محدث بود و در علم حدیث و رجال متبحر بود .عارف به علم سیر و تاریخ بود و یگانه زمانش بود در اطلاع و اگاهی بر اخبار و آثار »
📚اعیان الشیعه ج6 ص143
👌ایت الله سبحانی درباره او می نویسد؛
«او فقیه امامی بود که در علم حدیث و رجال متبحر بود و اگاه به علم سیر و تاریخ بود »
📚موسوعه طبقات الفقهائ ج14 قسم1 ص229
🗯در کتاب فهرس التراث او را چنین معرفی می کند:
«او شیخ و ستون مذهب بوده است وشیخ امامان حدیث و رجال بوده است .خاتم محدثین و مجتهدین می باشد.مجلسی سوم لقب اوست .او از بزرگان علمای شیعه و کبیران مردان اسلام می باشد»
📚فهرس التراث ج2 ص233
2⃣این که می گویند ایشان عقیده به تحریف قرآن داشته است کذب و دروغ است.
👌مرحوم حاج شیخ اقا بزرگ تهرانی که شاگرد مبرز مرحوم محدث نوری است در شرح حال استادش در جلد اول مستدرک الوسایل می گوید :
❗️« اما در مورد کتاب فصل الخطاب کرارا از استادم شنیدم می فرمود مطالبی که در فصل الخطاب است عقیده شخصی من نیست بلکه این کتاب را برای طرح بحث و اشکال نوشتم و اشارتا عقیده خودم را راجع به عدم تحریف قران اورده ام و بهتر بود نام کتاب را فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب می گذاردم »
❗️سپس مرحوم محدث تهرانی می گوید :
« ما از نظر عمل روش استاد خودمان را به خوبی می دیدیم که هیچگونه وزن و ارزشی برای اخبار تحریف قائل نبود بلکه انها را اخباری می دانست که باید بر دیوار کوبند تنها کسی می تواند نسبت تحریف را به استاد ما بدهد که به مرام و عقیده او اشنا نبوده است »
📚مقدمه المستدرک ج1 ص50-51
🔷ومی نویسد:
«محدث نوری می گفت که من در این کتاب کوشیدم تا اثبات کنم که قرآن موجود همان است که در قرون اولیه اسلام جمع آوری شده و در آن تغییر و تبدیلی رخ نداده است از این رو بهتر بود که آن را «فصل الخطاب فی عدم تحریف الکتاب» گویند در حالی که عنوان « فصل الخطاب فی تحریف الکتاب» مردم را در راه یافتن به مراد من به اشتباه انداخته است»
📚الذریعه ج10 ص220
🔶لذا ایشان در اعتراف نامه ای که پس از نگاشتن کتاب فصل الخطاب منتشر ساخت روشن کرد که مرادش عدم تحریف قرآن بوده است
📚نزاهت قرآن،جوادی املی،ص22
3⃣به فرض هم بگوییم ایشان اعتقاد به تحریف قرآن داشته است باز هم اشکالی مطرح نمی شود زیرا؛
🔶1- طبق ادله مسلم وقوع تحریف در قرآن محال است و ایشان در نظریه خود اشتباه کرده است و معذور است و این از مقام علمی او نمی کاهد .بسیارند علمایی که در نظریه های علمی خود دچار اشتباه می شوند .
🔶2- امیر مومنان فرمود:
❗️«عظمت و بزرگی افراد نشانه حق و باطل نیست .حق را بشناس تا اهل آن را بشناسی وباطل را بشناس انگاه اهل آن را خواهی شناخت»
📚بحار الانوار ج40 ص126
🗯اگر مرحوم محدث نوری عقیده به تحریف قرآن داشته او از حق و حقیقت دور شده است البته چنان که گذشت به هیچ عنوان ایشان معتقد به تحریف قرآن نبوده است.
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓متن شبهه؛
💦آیا می دانستید امام حسین "سگ باز" بوده است ؟
✅امروز قصد داریم سگ بازی امام حسین را برایتان ثابت کنیم لذا روایتی می آوریم از الکافی که در آن اشاره داشته امام حسین با سگ بازی می کرده و به خاطر این کار او جبرئیل نمی توانسته وارد خانه شود.
💥روایت در اصول کافی از این قرار هست :
13 - أبو علي الأشعري، عن محمد بن سالم، عن أحمد بن النضر، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن عبد الله بن يحيى الكندي، عن أبيه وكان صاحب مطهرة أمير المؤمنين عليه السلام قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: قال جبرئيل عليه السلام إنا لا ندخل بيتا فيه تمثال لا يوطأ الحديث مختصر.
📚نام کتاب : الكافي- ط الاسلامية نویسنده : الشيخ الكليني جلد : 6 صفحه : 528
✍أمیر المومنین فرمودند : که پیامبر ارشاد نمودند که جبریل گفته ما فرشتگان به خانه ای که در آن عکسی زیر پا گذاشته نمی شود ؛ وارد نمی شویم.حدیث مختصر شده است!!!!!!.
❌حالا می گوییم چرا مختصر شده است❓چون امام حسین توله سگی را با خود به خانه اورده بود و با سگ بازی می کرد ؛
⛔️لذا مانع ورود جبرئیل شده بود.
✔️کامل این روایت را البرقی در المحاسن آورده است که به شرح زیر می باشد :
[3]. 41 - عنه، عن أبيه، عن أحمد بن النضر، عن عمرو بن شمر، عن جابر، عن عبد الله بن يحيى الكندى، عن أبيه (وكان صحاب مطهرة على)، عن على (ع) قال: قال رسول الله صلى الله عليه وآله: يا على إن جبرئيل أتانى البارحة، فسلم على من الباب، فقلت: ادخل، فقال: إنا لا ندخل بيتا فيه ما في هذا البيت، فصدقته وما علمت في البيت شيئا، فضربت بيدى، 👈فإذا جر وكلب كا للحسين بن على يلعب به الامس👉 فلما كان الليل دخل تحت السرير، فبنذته من البيت ودخل، فقلت: يا جبرئيل أو ما تدخلون بيتا فيه كلب؟ - قال: لا، ولا جنب ولا تمثال لا يوطأ
📚نام کتاب : المحاسن نویسنده : أحمد بن محمد بن خالد البرقى جلد : 2 صفحه : 615
✍پيامبر فرمود: يا على: جبرائيل امروز صبح پيش من آمد و بيرون دَرِ خانه سلام كرد و داخل نشد. به او گفتم: داخل شويد. گفت ما فرشتگان, داخل خانه ايى كه در آن مثل آنچه در خانه شماست, باشد, نمى شويم. من او را در اين سخن تصديق كردم و به فحص و تفتيش درخانه برخاستم كه ناگاه ديدم 👈توله سگى كه حسين بن على روز گذشته با او بازى مى كرد👉شب زير تخت خواب رفته و من آن را از خانه بيرون كردم. آن گاه جبرئيل داخل شد. گفتم: مگر شما داخل خانه ايى كه در آن سگ باشد, نمى شويد؟ گفت: ما داخل خانه ايى كه در آن سگ, يا آدم جنب و يا مجسمه و عكسى كه زيرپاگذاشته نشود, باشد نمى شويم.
🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱🌱
☑️نکته: داشتن سگ و بازی با او از دید ما اشکالی ندارد؛اما سگ در اسلام جایگاه پست و حقیری دارد و جالب اینجاست دوستاران حسین بر یزید ایراد می گیرند که سگ باز بوده است که ما ثابت کردیم خود حسین هم سگ باز بوده است.
💠پاسخ:
🌀توجه به نکاتی چند لازم است؛
1⃣روایتی که شیخ کلینی در کافی نقل می کند با روایتی که مرحوم برقی در محاسن نقل می کند متفاوت است .
❗️مرحوم برقی روایت را از خود و از پدرش و از احمد بن النضر نقل می کند اما مرحوم کلینی روایت را از ابوعلی اشعری و او از محمد بن سالم تا آخر راویان ذکر می کند.
👌بنابراین این سخن که شیخ کلینی روایت را مختصر کرده تا به شخصیت امام حسین خدشه ای وارد نسازد کذب محض است زیرا از اساس روایت مرحوم کلینی با روایت مرحوم برقی متفاوت است .
2⃣در روایات متعددی آمده است که ائمه گرامی از همان دوران طفولیت و کودکی تحت تربیت الهی بوده و هیچ موقع مشغول به انجام امور پست و بیهوده نمی شوند .آنان در عین طفولیت در کمال عقل و تربیت بوده اند.
📚بحار الانوار ج25 ص100 باب4
3⃣روایتی را که مرحوم برقی نقل می کند مبنی بر بازی کردن امام حسین با سگ از حیث سندی کاملا مردود و بی اعتبار است.
❗️مرحوم برقی روایت را از « عمروبن شمر» نقل می کند و این فرد یکی از راویان او می باشد.
🔷مرحوم نجاشی درباره « عمروبن شمر» می گوید:
«ضعیف جدا زید احادیث»
❗️« او به شدت ضعیف است و روایات دروغین نقل می کرد»
📚رجال نجاشی ص287
🔷مرحوم ابن غضائری درباره او می گوید:
«ضعیف است»
📚الرجال ص74
🔷علامه حلی درباره او می گوید:
« به شدت ضعیف است»
📚رجال علامه حلی ص241
🔷مرحوم تفرشی درباره او می گوید:
« به شدت ضعیف است»
📚نقد الرجال ج3 ص336
🔷مرحوم قهپایی درباره او می گوید:
«ضعیف است»
📚مجمع الرجال ج4 ص286
👌وهمینطور سایر بزرگان رجالی او را تضعیف کرده اند اما این کانال معلوم الحال و معاند بدون اشاره به ضعیف بودن روایت سعی در اغرائ و فریفتن مخاطبان خود دارد تا بتواند بهانه ای برای اشکال تراشی پیدا کند غافل از آنکه رسوایی در انتظارشان است.
https://telegram.me/Rahnamye_Behesht