eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔پس از شهادت حضرت علی چه اتفاقاتی در افتاد آیا شهادت ایشان ، شهادتی بوده است❕آیا در روایات شیعه و اشاراتی شده است یا خیر ❕ 💠💠 👌امام علیه السلام فرمود : « شبی که علی صلوات الله علیه شدند ، هیچ سنگی از روی زمین بر نمی داشتند ، مگر آنکه در زیر آن خون می یافتند » 📚 الانوار ج42 ص303 🔷ابن عباس از پیامبر نقل می کند که فرمود : « آسمان و زمین تا چهل بر موت مومن گریه می کنند ، و بر موت عالم تا چهل گریه می کنند ، و بر موت پیامبر تا چهل گریه می کنند ، و ای علی آسمان و زمین بر موت تو تا چهل سال می کنند . 🔷سپس ابن گفت ؛ « زمانی که علی علیه السلام کشته شد ، آسمان کوفه تا سه روز باران از خود جاری کرد » 📚 ابن شهر آشوب ، ج2 ص346 ❕این نکته در روایات اهل هم مورد اشاره قرار گرفته است . 🔷حاکم از عبدالملک نقل می کند ؛ « در بامداد شهادت علی در بیت هر سنگی را که بر می داشتند در زیر آن خون تازه می گشت » 📚 علی الصحیحین ، ج3 ص113 📚 النضره ج2 ص247 🔷و باز از نقل می کند که می گفت : « در شب شهادت علی ، هر سنگی را که در ( بیت المقدس ) بر می داشتند از زیر آن خون تازه ظاهر می گشت » 📚 علی الصحیحین ج3 ص144 🔷این نیز می نویسد : « در خصوص شهادت حسین ، هر سنگی را که در شام یا در دنیا بر می داشتند ، از زیر آن خون تازه می شد ، همینطور بود در روز شهادت علی که هر سنگی را از جای بر می داشتند ، تازه از زیر آن ظاهر می گردید» 📚 المحرقه ص116 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا واقعیت دارد که وقتی خبر شهادت حضرت علی را شنید کرد ❕❕ 💠💠 👌ابوالفرج اصفهانی در خودش به نقل از ابو البختری می نویسد ؛ « چون خبر کشته شدن علی علیه السلام به عایشه رسید کرد » 📚 ص55 🔷شیخ نیز می نویسد ؛ « وقتی خبر شهادت علی علیه السلام به او رسید شکر بجا آورد » 📚 ص159 🔷ابن البر نیز از عایشه نقل می کند در آن هنگام گفت ؛ « اکنون هر چه می خواهد بکند ، کسی نیست که او را نهی کند » 📚 ج3 ص218 📚 العقبی ص201 📚 النضره ج3 ص237 🔶 و دیگران از علمای اهل نیز می نویسند ؛ « چون خبر کشته شدن علی علیه السلام به رسید این شعر را خواند ؛ « پس را افکند و آرزوها بدان آرام گرفت ، همان گونه که با آمدن ، دیده روشن می گردد » 🔷سپس پرسید چه کسی او را ؟ 🔶گفتند مردی از قبیله ❕گفت اگر چه دور بود ولی اشکالی ندارد ، کسی که خبر او را آورد پاینده باشد . 📚تاریخ ج5 ص150 📚 فی التاریخ ج2 ص438 📚 الکبری ج3 ص40 📚انساب ج3 ص263 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🔸ادامه 👇 ❕و می فرماید ؛ « ما پيش از تو رسولانى فرستاديم، گروهى از آنان سرگذشتشان را براى تو بازگو كرده‏ ايم، و گروهى را براى تو بازگو نكرده ‏ايم‏ » ( غافر 78) ❕عدد پيامبرانى كه نام آنها صريحا در قرآن آمده است‏ فقط 26 نفر است ، آن هم از آن جنبه بوده است که سرگذشت آنان نقش موثرتری در هدایت مردمان داشته است و آنها عبارتند از ؛ 🔸آدم- نوح- ادريس- صالح- هود- ابراهيم- اسماعيل- اسحاق يوسف- لوط- يعقوب- موسى- هارون- شعيب- زكريا- يحيى عيسى- داود- سليمان- الياس- اليسع- ذو الكفل- ايوب- يونس- عزير و محمد (عليهم الصلاة و السلام). 📚تفسیر نمونه ج 20 ص 185 ❕حتی در نقلی سخن از پیامبری سیاه پوست آمده است ، چنان که علی علیه السلام فرمود ؛ « خداوند پيامبرى سياه پوست مبعوث كرد، هر چند شرح سرگذشت او را در قرآن بيان نكرده است‏ » 📚بحار الانوار ج 11 ص 21 ❕یا در مورد مجوسیان که اکثرا در ایران ساکن بودند ، پیامبر گرامی فرمود ؛ « برای آنان پیامبری بود به نام داماست که او را کشتند و کتابش را که جاماست نام داشت ، آتش زدند » 📚الفقیه ج 2 ص 53 👌بنابراین همگان در تمام زمان ها پیامبر داشته اند ، اگرچه پیامبران بزرگ و اولوالعزم در منطقه خاور میانه مبعوث شدند که آن هم فلسفه روشنی دارد که در گذشته مفصلا حول آن توضیح داده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3031 ❕توجه به این نکته هم لازم است که چنین نبوده که خداوند صبر کند تا یک پیامبر از دنیا برود و پیامبر دیگر را مبعوث کند ، بلکه در یک زمان پیامبران متعددی در نقاط مختلف جهان مبعوث می شدند ، به عنوان نمونه در روایتی آمده است ؛ « پنج پیامبر در یک زمان مبعوث شدند ، ابراهیم و اسحاق و اسماعیل و یعقوب و لوط ، ابراهیم و اسحاق مبعوث به ارض مقدسه شدند و یعقوب مبعوث به مصر و اسماعیل به سرزمین جرهم ( حول کعبه ) و لوط به سوی سرزمین سدوم و عامور و صنعاء و داروما » 📚الاختصاص ص 265 ❕و یا در زمان حضرت موسی ، بالغ بر هفتاد پیامبر وجود داشت و تمام هفتاد نفری که با او به کوه طور رفتند ، در زمره پیامبران قرار گرفتند ؛ 📚تفسیر نمونه ج 4 ص 335 ❕یا در نقل دیگری آمده است که بنی اسرائیل در یک روز سی تن از پیامبران الهی را کشتند ؛ 📚در المنثور ج 1 ص 73 👌انبیاء اولوالعزم پیامبر تشریعی بودند و بقیه پیامبران ، مبلغ شریعت آنان که در یک زمان در تمام جهان منتشر می شدند و تبلیغ آیین الهی را می کردند ، چنان که امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « به پیامبران اولو العزم ، اولو العزم می گویند زیرا دارای عزم و اراده قوی تر و دارای شریعت و آیین بودند ،هر پیامبری که بعد از نوح بود بر شریعت و منهاج و کتاب آسمانی او بود تا زمان ابراهیم خلیل و هر پیامبری که در زمان ابراهیم و پس از او بود بر شریعت و منهاج او و تابع کتاب او بود تا زمان موسی و هر پیامبری که در زمان موسی و پس از او بود بر شریعت و منهاج و کتاب او بود تا زمان عیسی و هر پیامبر که در زمان عیسی و پس از او بود بر شریعت و منهاج و کتاب او بود تا زمان پیامبر ما محمد ، و اینان پیامبران اولی العزم و افضل انبیاء و رسل هستند و شریعت محمد تا روز قیامت نسخ نمی شود » 📚عیون الاخبار ج2 ص80 👌اما این که چرا مردم خاور میانه امروزه گرفتار عقب ماندگی و پسرفت هستند با این که انبیاء بزرگ در همین منطقه مبعوث شدند ، پاسخ پیچیدگی ندارد ، بدبختی و عقب گردی آنان به خاطر پشت کردن به تعالیم پیامبران و ترک سعی و تلاش و کوشش و علم اموزی و روی آوردن به اختلاف و تشتت است ، در گذشته بیشتر حول این موضوع بحث کرده ایم ؛ 🍀 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2286 Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht
💠ادامه 👇👇👇👇👇 ❕البته ممکن است در حوادثی مانند زلزله موجودات و افراد بی گناهی مانند نیز از بین بروند ، این سوال مطرح می شود که مگر آنان چه گناهی کرده اند که چنین گرفتار می شوند ❗️ 👌پاسخ با توجه به آنچه گفته شد روشن است ، اگر انسان ها در ساختمان سازی و مانند آن نهایت دقت و کوشش را مصرف می داشتند ، طبیعی است که شاهد از بین رفتن نبودند ، بنابراین علت اصلی از بین رفتن کودکان خود انسان ها می باشند . ❕از سوی دیگر گفتنی است که یکی از شاخه های توحید خداوند توحید در است .خداوند مالک حقیقی همه موجودات است زیرا وقتی خالق همه اشیائ او است طبعا مالک همه اشیائ نیز ذات مقدس او است. 🔶خداوند در آیات متعددی به این حقیقت اشاره کرده است و می فرماید: « هر چه در آسمانها و زمین است از » 🔷بقره116-255-284- ال عمران 109- 129- نسائ126- ❔حال چه مانعی دارد همان خداوندی که مالک موجودات است و حیات را به موجودات و حیوانات داده است حیات را هر زمان خودش صلاح بداند از آنان بگیرد زیرا انان الهی هستند و هر زمان خداوند بخواهد از طرق مختلف جان آنها و بسیاری دیگر از موجودات را می گیرد و هیچ اشکالی نیز بر خداوند وارد نمی شود زیرا خداوند در مملوکات خود تصرف می کند. 👌البته این تصرف خداوند بر اساس حکمت هایی است که گاهی برای ما روشن است و گاهی روشن نیست . مثلا یکی از جنبه های آن می تواند مجازات پدر و مادر به خاطر باشد و یا جنبه دیگر پدر و مادر و درجه آنان به واسطه صبر و بردباری می تواند باشد و نیز شاید جنبه های دیگری نیز مد نظر باشد که برای ما روشن نباشد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔سوره ای همانند سوره ابی لهب چه اعجازی دارد?چه پیام مهمی دارد؟این نامه را هر انسانی میتواند بنویسد چگونه در قرآن ادعا شده کسی نمیتواند همانندش را بیاورد ❗️❗️ 💠💠 👌یکی از جنبه های اعجاز قرآن ، اعجاز از نظر اخبار غیبی است ، سوره مسد در بردارنده این نوع از می باشد . ❕در سوره مسد ، سخن از يكى از مشركان معروف مكه يعنى ابولهب، عموى پيامبر و فرزند عبدالمطلب به ميان آمده است، او تنها كسى است از مشركان مكه كه در قرآن مجيد آمده، و تأكيد شده كه او حتماً از دوزخيان است، و اشاره روشنى است به اين‏كه او هرگز ايمان نخواهد آورد، مى ‏فرمايد: «بريده باد هر دو دست ابولهب و مرگ بر او باد هرگز مال و ثروتش و آنچه را به دست آورد به حالش سودى نبخشيد .و به زودى وارد آتشى شعله ‏ور و پر مى ‏شود».( مسد1 تا 3) 👌با اين‏كه ابوسفيان دشمن خطرناك‏ترى بود؛ ولى سرانجام به ظاهر ايمان آورد و افراد همچون وحشى قاتل حمزه ظاهراً ايمان آوردند. ❕بنابراين پيشگويى قاطع درباره سرنوشت فردى همچون ابولهب از طرق عادى ممكن نبود و اين پيشگويى جز از طريق اعجاز ممكن نيست. بسيارى از مشركان مكه واقعاً و بعضى ظاهراً ايمان آوردند. اما از كسانى كه نه در واقع و نه در ظاهر ايمان نياوردند ابولهب و همسرش ام جميل خواهر ابوسفيان بود؛ و قرآن در اين سوره آشكارا خبر داده است كه اين دو هرگز ايمان نخواهند آورد و اين از خبرهاى غيبى قرآن مجيد است. 👌اگر قرآن از سوى خداوند نبود چگونه ممكن بود با اين صراحت از دوزخى بودن كسى سخن بگويد كه ممكن است در پايان كار به مسلمانان بپيوندد و حدّاقل ظاهراً مسلمان شود. ❕نام ابولهب عَبْد العُزَّى (عزّى‏ نام يكى از بت‏هاى بزرگ عرب است) و كنيه او ابولهب است و انتخاب اين كنيه براى او شايد از اين نظر بوده كه صورتى سرخ و برافروخته داشت. شك نيست كه اين آيات در زمان حيات ابولهب نازل شد و لذا مى‏ گويد: «بريده باد هر دو دست ابولهب»:« تَبَّتْ يَدا ابى لَهَبٍ» شأن نزول‏هايى كه غالب مفسران نقل كرده ‏اند نيز نشان مى‏ دهد كه اين مسأله در حيات او واقع شده در آن هنگام كه پيغمبر اكرم مأمور شد خويشاوندان نزديك خود را به سوى اسلام دعوت كند و از شرك و كفر بيم دهد. در آن هنگام كه پيامبر بر فراز يكى از كوه‏هاى مكه (كوه صفا) رفت و فرياد زد: «ياصَياحا»- اين جمله‏ اى بود كه هنگام هجوم دشمن گفته مى‏ شد- اهل مكّه تصوّر كردند دشمنى از بيرون به مكه حمله مى‏ كند وقتى دور پيامبر جمع شدند فرمود: «انّى نَذيرٌ لَكُمْ بَيْنَ يَدَئ عَذابٍ شَديدٍ» «من شما را در برابر عذاب شديد الهى بيم مى ‏دهم.» (و از پرستش بتها بر حذر مى ‏دارم و به سوى توحيد دعوت مى‏ كنم). 👌ابولهب سخت بر آشفت و گفت: «تَبّا لَكَ اما جَمَعْتَنا الّا لِهذا»: «مرگ بر تو باد آيا فقط براى همين ما را جمع كردى؟» اينجا بود كه آيات فوق نازل شد و گفت مرگ بر تو باد كه سرانجام آتش دوزخ مى‏ شود . 📚پیام قرآن ج8 ص327 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔این که در آیات قرآن و روایات آمده است که خدا روز قیامت های خود را برهنه می کند چه معنایی دارد ❗️آیا این سخن نشان دهنده غیر الهی بودن قرآن نمی باشد ❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که خداوند متعال از اتصاف به جسمیت و اموری پاک و مبراست و آیات شریفه قرآن و سنت نبوی و علوی و براهین محکم عقلی گواه بر این مطلب است . 🌿https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3249 ❕حال به پاسخ می پردازیم که خداوند می فرماید ؛ « يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُون‏ » ( قلم 42) 👌اهل سنت بر اساس این آیه می گویند روز قیامت خداوند ساق پاهایش را می کند و همگان را دعوت به سجود می کند که مومنان این دعوت را اجابت اما کافران از اجابت کردن عاجز و ناتوان هستند ‌. ❕این سخن غیر صحیح و در کتاب به اصطلاح صحیحی به نام صحیح بخاری از پیامبر گرامی آمده است که می فرماید ؛ « روز قیامت پروردگار ما ساق پایش را می کند و تمام مردان و زنان مومن برای او سجده می کنند ، اما کسانی که در دنیا از روی ریا و سمعه برای خدا سجده میکردند ، در روز قیامت از سجده کردن ناتوان هستند » 📚صحیح بخاری ج 8 ص 60 👌اما اهل بیت علیهم السلام این سخن و این روایت را دانسته و در برابر کسانی که معتقد به آن بودند می گفتند سبحان الله ، سبحان ربی الاعلی ، خداوند پاک و منزه از این نسبت ها است . ❕«عبيد بن زراره از امام نقل می کند كه گفت از آن جناب معناى كلام خداى عز و جل را پرسيدم كه مى ‏فرمايد:" يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ" فرمود: آيا خدا جامه خود را بالا مى‏ زند؟ سبحان ربى الاعلى » 👌شیخ بعد از نقل اين حديث مى‏ گويد منظور از جمله" سبحان ربى الاعلى" تنزيه خداى سبحان است از اينكه ساق پا و جامه ‏اى داشته باشد 📚التوحید صدوق ص 155 👌پیروان اهل بیت علیهم السلام آیه شریفه را چنین معنا میکنند ؛ « به خاطر بياوريد روزى را كه ساق پاها از وحشت برهنه مى‏ گردد و دعوت به سجود مى‏ شوند اما قادر بر آن نيستند » 👌و در آن می گویند ؛ « جمله" يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ" (ساقها برهنه مى‏ شود) كنايه از شدت هول و وحشت و كار است، زيرا در ميان عرب معمول بوده هنگامى كه در برابر كار مشكلى قرار مى‏ گرفت دامن را به كمر مى ‏زد و ساق پاها برهنه مى‏ كرد، لذا مى‏ خوانيم هنگامى كه از ابن مفسر معروف از تفسير اين آيه سؤال كردند گفت: هر گاه چيزى از قرآن بر شما مخفى شد به تعبيرات عرب در اشعار مراجعه كنيد، آيا نشنيده ‏ايد كه شاعر مى‏ گويد: «و قامت الحرب بنا على » «جنگ ما را بر ساق پا نگهداشت » كنايه از شدت بحران جنگ است. 👌آرى در آن روز هول و وحشت همگان را فرا گرفته است و همگان به سجده و در برابر پروردگار دعوت مى‏ شوند، مؤمنان به سجده مى ‏افتند، ولى مجرمان قدرت سجده را ندارند زيرا روحيات زشتى كه در دنيا در وجود آنها راسخ شده بود و در آن روز به روز مى‏ كند و مانع مى ‏شود كه در برابر ذات پاك خدا كمر كنند. 📚تفسیر نمونه ج 24 ص 413 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
🤔 ❔اینکه میگن وقتی عزرائیل میخواست جون حضرت موسی رو بگیره چند بار مخالفت کرد ❕آیا نیست و منافات با عصمت نداره❕❕ 💠💠 👌حضرت موسی علیه السلام از مردن و به دیار باقی شتافتن هراسی نداشت ، و بلکه شدیدا لقای پرودگار را دوست می داشت چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ «موسى نبا خداوند چنین مناجات می کرد و می گفت پروردگارا ، من به آنچه قضا كرده‏ اى و مقدّر نموده ‏اى، آيا بزرگ را مى ‏ميرانى و كودك خرد را مى‏ گذارى؟ حق تعالى فرمود: اى موسى! آيا راضى نيستى كه من روزى ده و متكفّل احوال ايشان باشم؟حضرت موسى عليه السّلام گفت: بلى پروردگارا راضيم تو نيكو وكيلى و نيكو كفيلى‏» 📚امالی صدوق ص165 👌البته در نقلی آمده است که موسی علیه السلام از خداوند در قبض روحش خواست تا وصی و جانشین خود را معرفی کند چنان که از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود ؛ « چون مدت عمر موسى به آخر رسيد، ملك موت به نزد آن حضرت آمد و گفت: السلام عليك اى كليم خدا موسى عليه السّلام گفت: و عليك السلام كيستى تو؟ گفت: من ملك موتم. موسى گفت: براى چه آمده ‏اى؟ گفت: آمده ‏ام كه قبض روح تو بكنم.موسى عليه السّلام گفت: از كجا قبض روح من مى ‏كنى؟گفت: از دهان تو. موسى عليه السّلام گفت: چگونه از دهان من قبض روح مى‏ كنى و حال آنكه به اين دهان با پروردگار خود سخن گفته‏ ام؟گفت: پس از دستهاى تو قبض روح تو مى‏ كنم. موسى عليه السّلام گفت: چگونه از دستهاى من قبض روح من مى ‏كنى و به اين دستها تورات را برداشته ‏ام؟گفت: پس از پاهاى تو. موسى عليه السّلام گفت: به اين پاها به كوه طور رفته ‏ام و با خدا مناجات كرده ‏ام.گفت: پس از ديده ‏هاى تو. موسى عليه السّلام گفت: به اين ديده ‏ها پيوسته با اميد بسوى رحمت پروردگار خود نظر كرده ‏ام. گفت: پس از گوشهاى تو. موسى عليه السّلام گفت: به اين گوشها كلام پروردگار خود را شنيده ‏ام. ❕پس حق تعالى به ملك موت وحى نمود كه روح او مكن تا خود اراده كند. ملك موت بيرون آمد. موسى عليه السّلام بعد از آن مدتى زنده ماند، پس روزى يوشع عليه السّلام را طلبيد و به او وصيت نمود، او را وصىّ خود گردانيد و امر كرد يوشع را كه وصيت را يا امر رفتن موسى عليه السّلام را پنهان دارد و امر كرد كه يوشع بعد از انقضاى عمر خود به ديگرى كه خدا بفرمايد وصيت كند. و از قوم خود غايب شد و در ايّام غيبت خود به مردى رسيد كه قبرى مى‏ كند، موسى عليه السّلام گفت: مى‏ خواهى كه تو را يارى كنم بر كندن اين قبر؟ گفت: بلى. پس اعانت او كرد تا قبر را كندند و لحد را درست كردند.پس آن مرد اراده كرد كه برود و در بخوابد تا ببيند كه درست كنده شده است،موسى عليه السّلام گفت: باش كه من مى ‏روم كه ملاحظه كنم. چون حضرت موسى رفت در قبر خوابيد خدا پرده از پيش چشم او برداشت تا جاى خود را در بهشت ديد، پس گفت: پروردگارا! مرا بسوى خود قبض كن. پس ملك موت در همانجا قبض روح مطهر او نمود و در همان قبر او را دفن كرد و خاك بر روى او ريخت. آن مردى كه قبر را مى ‏كند ملكى بود در صورت آدمى، و موت آن حضرت در مدت تيه بود.» 📚کمال الدین ج1 ص153 👌چنان که در روایت بالا آمد ، موسی علیه السلام برای قبض روحش از این جهت بود که وصی و جانشین خود را تعیین کند و پس از آن با تقاضای خود ایشان ، قبض روحش صورت گرفت . ❕با این وجود در روایات و از کتب اهل سنت آمده است که موسی علیه السلام از قبض روح امتناع می کرد تا آنجایی که با زدن یک سیلی به ملک الموت ، چشم او را کور کرد ، چنان که مسلم از ابوهریره نقل می کنند ؛ « وقتى ملك الموت به خدمت موسى رسيد، به محض اين‏كه از او خواست تا دعوت پروردگار را اجابت كند، موسى چنان سيلى به چشم ملك الموت زد كه چشمش كور شد. پس ملك الموت به سوى پروردگار برگشت و گفت: مرا به سوى بنده ‏اى فرستادى كه مردن ندارد و چشم مرا كور نمود. 👌آنگاه خداوند چشم ملك الموت را سالم نمود و به او فرمود به سوى بنده‏ ام برگرد و بگو اگر طالب زندگى دنيا هستى، دست خود را بر پشت گاوى بگذار، هر چه مو به دستت آمد به همان مقدار بر سالهاى زندگانى تو اضافه خواهد شد» 📚صحیح مسلم ج4 ص1842 📚مسند احمد ج13 ص506 ❔براستی این افسانه ها و می تواند عمل یک پیامبر مقرب و اولوالعزم و برگزیده الهی محسوب شود ❗️ https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که فرشتگان دردوران کودکی پیامبر و پس از آن آمدند سینه پیامبر را و گناهان و شیطان را از قلب او دور کردند و قلب او را تطهیر کردند ❗️آیا این عقیده با پیامبر منافات ندارد ❕❕ 💠💠 👌جریانی است که مورد نقل اکثر علمای اهل سنت قرار گرفته است که مضمون آن چنین است . ❕« ابو هريره از رسول خدا پرسيد اولين چيزى كه از امر نبوت ديدى چه بود؟ رسول خدا خود را جمع و جور كرد و نشست، و فرمود: اى ابو هريره (خوب) سؤالى كردى، من در صحرا بودم در حالى كه بيست سال و چند ماه از عمرم گذشته بود، ناگهان از بالاى سرم سخنى شنيدم، به بالا نظر كردم مردى را ديدم كه از مردى ديگر مى ‏پرسيد، آيا اين همان است؟ آن گاه هر دو به طرفم آمدند، با چهره‏ هايى كه نظير آن را هرگز در خلق نديده بودم، و ارواحى كه در خلق هيچ چنين چيزهايى نديده بودم، و نيز جامه‏ هايى كه در خلق بر تن احدى نديده بودم، آن دو نفر نزديك من مى ‏آمدند، و آن قدر جلو آمدند كه هر كدام يك بازوى مرا گرفت، ولى من احساس تماس دست آنها با بازويم را نمى ‏كردم. ❕در اين حال يكى به ديگرى گفت بخوابانش و او بدون فشار و يا كشيدن مرا خوابانيد، پس يكى به ديگرى گفت: سينه ‏اش را بشكاف، پس آن ديگرى سينه ‏ام را گرفت آن را ، و تا آنجا كه خودم مى‏ ديدم خونى و دردى مشاهده نكردم، پس آن ديگرى به وى گفت كينه و حسد را در آور، و او چيزى بشكل لخته خون در آورده بيرون انداخت، باز آن ديگرى گفت رافت و رحمت را در جاى آن بگذار، و او چيزى به شكل نقره در همانجاى دلم گذاشت، آن گاه انگشت ابهام دست راستم را تكان داد و گفت برو به سلامت. من برگشتم در حالى كه احساس كردم كه نسبت به اطفال رقت، و نسبت به بزرگسالان رحمت داشتم » 📚الدر المنثور ج6 ص363 👌در نقل دیگری آمده است ؛ « جبرئیل قلب مرا گرفتند و علقه ای از آن خارج کرد و گفت این بهره از تو بود » 📚صحیح مسلم ج1 ص147 📚مسند احمد ج19 ص489 ❕در نقل های دیگری آمده است که این جریان و پاکسازی در شب هم صورت گرفت ؛ 📚صحیح بخاری ج1 ص245 👌این روایات و اعتقاد به آن از نظر ما باطل و بی اساس است ، زیرا چگونه ممکن است شیطان و رذائل اخلاقی در وجود پیامبر گرامی باشد در حالی که علیه السلام می فرماید ؛ «خداوند از آن زمان که رسول خدا از باز گرفته شد بزرگترین فرشته اش را قرین وی ساخت، تا شب و روز او را به راههای مکارم، و طرق اخلاق نیک سوق دهد.» 📚نهج البلاغه خطبه 192 ❕پیامبر گرامی قبل از آن که به رسالت مبعوث شوند ، نبی و برگزیده الهی بودند و امکان ندارد تحت نفوذ قرار گرفته باشند چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « پیامبر اسلام اسباب نبوت را مشاهده می کرد تا آنکه جبرئیل حکم را برای او آورد » 📚الکافی ج1 ص176 ❕از پیامبر گرامی نیز نقل شده است که فرمود ؛ « من نبی بودم حتی آن زمانی که آدم میان و جسد بود » 📚مستدرک الصحیحین ج2 ص609 📚بحار الانوار ج18 ص278 👌آیات قرآن هم تصریح دارد که شیطان را به برگزیدگان الهی راه و نفوذی نیست ؛ « تو هرگز سلطه ‏اى بر من پيدا نخواهى كرد» ( اسراء 65) ❕و از زبان شیطان نقل می کند ؛ «به عزتت سوگند كه همه آنها را جز بندگان را گمراه خواهم كرد» (سوره ص آیه 83). ❔اساسا جای این سوال است که تطهیر و پاکسازی روح و جان از نفوذ شیطان و رذائل اخلاقی چه ارتباطی با قلب دارد که فرشتگان بیایند سینه پیامبر را بشکافند و قلب مادی او را شستشو و تطهیر کنند ❗️ 👌مرحوم طبرسی می نویسد ؛ « آنچه در مورد شکافته شدن سینه پیامبر و شستشوی قلب ایشان آمده است قابل پذیرش نیست زیرا پیامبر طاهر و مطهر از هر بدی و عیبی بوده است ، بنابراین چگونه فرض شستشوی قلب او قابل پذیرش است » 📚به نقل از بحار الانوار ج18 ص283 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔خداوند در سوره مریم آیه ۸۳ می گوید که ما شیاطین را به سوی کفار می فرستیم تا آنان را کنند ❗️آیا این نوعی بی عدالتی نیست ❕چرا خدا در عوض کفار آنها را گمراه می کند ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « آيا نديدى ( ادراک نکردی ) كه ما شياطين را به سوى كافران فرستاديم تا آنها را شديدا كنند » ( مریم 83) ❕در این که مراد از ارسال شیاطین به سوی کافران چیست ، دو احتمال است و در هر دو صورت ، اشکالی به خداوند وارد نمی شود . 1⃣مراد از فرستادن شيطان‏ها از سوى خدا، رها كردن آنها باشد؛ مثلًا كسى كه سگ خود را نبندد و مانعش نشود مى‏ گويند خود را فرستاد. 📚تفسیر نور ، ج5 ص308 👌خداوند شیطان را پس از عصیان و مخالفتش مهلت و ادامه حیات داد چنان که قرآن سخن را چنین نقل می کند ؛ « گفت پرودگارا مرا تا روز مهلت بده ( و زنده بگذار ) .( خداوند ) فرمود تو از یافتگانی ( اما نه تا روز رستاخیز بلکه ) تا روز وقت » 🔶 36 تا 38 ❕امام علیه السلام فرمود : « ابلیس خداوند را در آسمان چهارم هزار سال عبادت کرد و خداوند به خاطر همین عباداتش او را تا زمان « وقت معلوم » داد » 📚 ج2 ص241 ❕در گذشته بیشتر در مورد مهلت دادن خداوند به شیطان و آزاد گذاشتن او در گمراه کردن بندگان بحث کرده ایم ؛ 🌿 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2575 ❕در تفسیر چنین آمده است ؛ 👌اين خطاب به پيامبر گرامى اسلام است. يعنى آيا نديدى كه ما ايشان را به شيطان‏ها ، تا آنها را وسوسه كنند و به گمراهى فرا خوانند و هيچ حايلى ميان ايشان و شيطان‏ها قرار نداديم؟ شيطان‏ها آنها را از راه طاعت به راه معصيت مى‏ كشانند. اينكه مى‏ گويد شيطان‏ها را ارسال مى‏ داريم، تعبير مجازى است یعنی شیاطین را رها کرده ایم . 📚ترجمه مجمع البیان ج15 ص206 ❕البته روشن است که تسلط بر انسانها يك تسلط اجبارى و ناآگاه نيست، بلكه اين انسان است كه به شياطين اجازه ورود به درون قلب و جان خود مى‏ دهد، بند بندگى آنها را بر گردن مى ‏نهد و اطاعتشان را مى‏ شود، همانگونه كه قرآن در آيه 100 سوره نحل مى‏گويد: إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ:" تسلط شيطان تنها بر كسانى است كه ولايت او را پذيرا گشته، و او را بت و معبود خود ساخته ‏اند» 📚تفسیر نمونه ج13 ص132 2⃣احتمال دوم آن است که ارسال به سوی کفار ، اعم از کفار اعتقادی و عملی ، مستقیم فعل خداوند باشد و روشن است که این اقدام برای و بیشتر کفار به خاطر تن ندادن به دستورات خداوند است . ❕در تفسیر چنین آمده است ؛ « اگر در آيه شريفه ارسال شيطانها را به خدا نسبت داده، از آنجايى كه از باب مجازات است هيچ ندارد، چون مشركين به حق كفر ورزيدند، و خدا هم از در مجازات شيطانها را فرستاد تا كفر و گمراهيشان را زيادتر كنند، شاهد اين معنا هم جمله" عَلَى الْكافِرِينَ" است، زيرا اگر از باب نبود، و فرستادن شيطانها به منظور گمراهى ابتدايى آنها بود، مى ‏فرمود" عليهم" نه اينكه به جاى ضمير اسم ظاهر" كافرين" را بياورد » 📚ترجمه تفسیر المیزان ج14 ص149 ❕در تفسير نیز آمده است ؛ « آيه‏ ى «أَرْسَلْنَا الشَّياطِينَ» درباره ‏ى كسانى نازل شده كه خمس و زكات خود را نمى ‏پردازند، خداوند بر اينان سلطان يا را مى‏ فرستد تا آن مقدار از مالى كه از بابت خمس و زكات پرداخت نكرده ‏اند، در غير راه خداوند مصرف نمايند » 📚تفسیر قمی ج2 ص53 @Rahnamaye_Behesht
🔸ادامه👇 ❕آیاتی هم که مورد استناد معاند قرار گرفت ، مربوط به مشركان پيمان شكنى است كه به دشمنى و مخالفت علنى با مسلمين برخاسته بودند ، شاهد این سخن آن است که در ادامه آیات مذکور ، حکم قتال با مشرکینی که پیمان شکنی نکردند و به مخالفت علنی و نبرد با مسلمین اقدام نکردند ، برداشته شده و تصریح شده است که حکم مذکور در مورد پیمان شکنان آنان است و می فرماید ؛ « چگونه براى مشركان پيمانى نزد خدا و رسول او خواهد بود (در حالى كه آنها همواره آماده شكستن پيمانشان هستند) مگر كسانى كه با آنها نزد مسجد الحرام پيمان بستيد (اين گروه كه پيمان خود را محترم شمردند) ما دام كه در برابر شما وفادار باشند شما نيز وفادارى كنيد كه خداوند پرهيزكاران را دوست دارد - چگونه (پيمانشان ارزش دارد) در حالى كه اگر بر شما غالب شوند نه ملاحظه خويشاوندى با شما را مى ‏كنند و نه پيمان را، شما را با زبان خود خشنود مى‏ كنند ولى دلهاى آنها ابا دارد و اكثر آنها نافرمانبردارند- آنها آيات خدا را به بهاى كمى فروختند و (مردم را) از راه او باز داشتند، آنها اعمال بدى انجام مى‏ دادند.- (نه تنها در باره شما) در باره هيچ فرد با ايمانى رعايت خويشاوندى و پيمان را نمى ‏كنند و آنها تجاوز كارانند. و اگر پيمانهاى خود را پس از عهد خويش بشكنند و آئين شما را مورد طعن قرار دهند با پيشوايان كفر پيكار كنيد چرا كه آنها پيمانى ندارند، شايد دست بردارند. - آيا با گروهى كه پيمانهاى خود را شكستند و تصميم به اخراج پيامبر گرفتند پيكار نمى‏ كنيد؟ در حالى كه آنها نخستين بار (پيكار با شما را) آغاز كردند آيا از آنها مى ‏ترسيد؟ با اينكه خداوند سزاوارتر است كه از او بترسيد اگر مؤمن هستيد - با آنها پيكار كنيد كه خداوند آنان را به دست شما مجازات مى‏ كند و آنها را رسوا مى ‏سازد و سينه گروهى از مؤمنان را شفا مى‏بخشد (و بر قلب آنها مرهم مى ‏نهد) ( توبه 7 تا 14) ❕یا در آیه چهارم همان سوره توبه می فرماید ؛ « مگر كسانى از مشركان كه با آنها عهد بستيد و چيزى از آن فروگذار نكردند و احدى را بر ضد شما تقويت ننمودند، پيمان آنها را تا پايان مدتشان محترم بشمريد، زيرا خداوند پرهيزكاران را دوست دارد » ❕بنابراین مخاطب آیه پنجم سوره توبه ، آن مشرکین پیمان شکنی اند که پیمان خود را شکسته بودند و در صدد نابود سازی مسلمین بودند ، نه سایر مشرکینی که به عهد و پیمان خود پایبند بودند و از طریق مسالمت خارج نشده بودند و این که علامه طباطبایی از آیه مذکور مطلق نابود سازی شرک و مشرکین از صفحه زمین را برداشت کرده است ، چه مشرکینی که در حال نبرد با مسلمین اند و چه آنانی که مشغول نبرد نیستند ، چنین برداشتی صحیح نیست و با سایر آیات قرآن و روایات همخوانی ندارد و ایشان در این رابطه دچار اشتباه و خطای در برداشت شده اند . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
🤔 ❔ چرا پیامبر اکرم خیلی زودتر ازمرگشان جانشین خودرا اعلام نکردن تا تفرقه میان مسلمین بیفتد ❗️❗️ 💠💠 👌پیامبر گرامی بارها و بارها حتی در آغازین روزهای دعوت علنی خود ، علی علیه السلام را به عنوان خلیفه و خود اعلام نمودند . ❕پیامبر گرامی در آغازین روزهای دعوت خود خطاب به حاضرین در مجلس خود فرمودند ؛ « اي بني عبدالمطلب! به خدا سوگند! من جواني را در عرب نمي شناسم كه براي قومش چيزي بهتر از آنچه من آورده‌ام آورده باشد، من براي شما خير دنيا و آخرت را آورده‌ام و خداوند مرا امر كرده است كه شما را به آن نمايم. كدام يك از شما است كه مرا به اين امر كمك كند تا برادر و وصي و جانشين من در ميان شما باشد؟ همگي نسبت به اين درخواست پيامبر سكوت كردند. » 👌علی علیه السلام می گوید ؛ «ولي من در حالي كه سنّم از همه كمتر بود و... عرض كردم: اي پيامبر خدا! من وزير شما بر اين امر مي‌شوم. پيامبر دست بر گردن من گذارد و فرمود: «انّ هذا اخي و وصيي وخليفتي فيكم، فاسمعوا و اطيعوا»؛ «همانا اين شخص برادر و وصّي و من در ميان شما است. پس به دستورات او گوش فرا داده و او را اطاعت كنيد». حضرت مي‌فرمايد: آن قوم در حالي كه مي‌خنديدند از جاي برخاسته و به ابوطالب گفتند: محمّد تو را امر كرده تا به دستور فرزندت گوش فرا داده و او را اطاعت كني». 📚تاریخ طبری ج 2 ص 62_ کنزالعمال ج 6 ص 392 ❕و یا علمای اهل سنت در نقل دیگری از عبد الله بن مسعود می آورند ؛ « در شبی، رسول خدا مرا در رديف خود سوار بر مركب كرد تا به بالاترين مكان مكه رفتيم، در آنجا خطى براى من ترسيم نمود تا آنجا كه پيغمبر اكرم فرمود: به من وعده داده شده است كه جن و انس به من ايمان مى ‏آوردند. بديهى است كه آدميان به من ايمان آوردند و جنيان را هم ديده ‏ام كه به من ايمان آورده‏ اند و سپس فرمود: چنان مى‏ پندارم كه مرگ من نزديك است! عرض كردم: اگر ارتحال شما فرا رسيده است، آيا «ابو بكر» را به پس از خود معين نمى‏ فرمائى؟ پيغمبر اكرم از پاسخ دادن به من اعراض نمود و با پيشنهاد من موافقت نكرد. گفتم: آيا «عمر» را به جانشينى خود بر نمى ‏گزينى؟باز هم پيغمبر صورتش را از من برگردانيد و با پيشنهاد من موافقت ننمود ،پ رسيدم: آيا «عثمان» را به جانشينى خود انتخاب نمى ‏فرمائى؟ اين بار هم پيغمبر اكرم از پاسخ دادن به من اعراض كرد و اظهار موافقتى نفرمود. پرسيدم: آيا على عليه السّلام را به جانشينى خود برنمى‏گزينى؟ در پاسخ فرمود سوگند به خدائى كه جز او خدائى نيست على، وصى و خليفه پس از من است اگر با او بيعت كنيد و از فرمان او سرپيچى ننمائيد، همگى شما را به بهشت خواهم برد. » 📚مجمع الزوائد هیثمی ج 8 ص 314 👌و فرمود ؛ « اگر علی را ولی و سرپرست قرار دهید ، اگر چه می بینم که نمی کنید ، او را هدایت کننده و هدایت شده می یابید که شما را می گیرد و در صراط قرار می دهد » 📚مسند احمد بن حنبل ج1 ص108 _ انساب الاشراف ج1 ص235 _ اسد الغابه ج4 ص121 _ المستدرک علی الصحیحین ، ج3 ص153 ❕و یا نقل می کنند که فرمود ؛ « كسى كه بر سر با على عليه السّلام پيكار نمايد، او را بكشيد، هر كس كه مى‏ خواهد باشد » 📚کنوزالحقائق ، مناوی ، ص 145 🔸و فرمود ؛ « از على چه مى‏ خواهيد؟ از على چه مى‏ خواهيد؟ از على چه مى‏ خواهيد؟ على از من است و من از على و او پس از من، همه مؤمنان است.» 📚صحیح ترمذی ج 2 ص 297_ مسند احمد ج 4 ص 437 ❕و فرمود ؛ « كسى كه از من اطاعت كند، از خدا اطاعت كرده است، و كسى كه از فرمان من سرپيچى نمايد، از فرمان خدا سرپيچى كرده است؛ و كسى كه از على اطاعت نمايد، از من اطاعت كرده است؛ و كسى كه از فرمان على نمايد، از من سرپيچى كرده است.» 📚مستدرک حاکم ج 3 ص 121_ الریاض النضره ج 2 ص 167 🔸و فرمود ؛ « از راه وحى چنان دريافته ‏ام كه على عليه السّلام داراى سه خصلت است: 1- سيّد مسلمانان است 2- پرهيزگاران است 3- راهبر سپيد چهرگان است.» 📚مستدرک حاکم ج 3 ص 137_ کنزالعمال ج 6 ص 157 ❕این نصوص و صدها و هزاران نصوص و صدها آیه قرآن ، گواه بر خلافت و جانشینی علی علیه السلام می باشد اما متاسفانه عده ای با چشم پوشی از این نصوص خلافت ایشان را غصب و عده ای دیگر پیوسته در طول تاریخ کورکورانه دنباله روی آنان را کردند . @Rahnamaye_Behesht
🤔 ❔آیا نشر روایات و معارف معصومین علیهم السلام از سوی فردی که گاه و بی گاه لغزشها و گناه های آشکار و پنهانی انجام میدهد و خود ممکن است علیرغم میلش، به بعضی از آن احادیث نکند پسندیده است یا اول باید به اصلاح کامل خود بپردازد؟ لطفا اگر روایاتی در این باب ارائه فرمایید ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که نشر معارف اهل بیت علیهم السلام فضیلتی بس بی نظیر و پاداشی بزرگ به همراه دارد ، چنان که خداوند می فرماید ؛ «و كيست خوش ‏گفتارتر از آن كس كه به سوى خدا نمايد و كار نيك كند و گويد: «من [در برابر خدا] از تسليم شدگانم» ( فصلت 33) 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « هر كس به امّت من حديثى برساند كه به سبب آن سنّتى برپا شود، يا بدعتى از ميان برود، [جايش‏] در است » 📚میزان الحکمه ج 2 ص 517 ❕و فرمود ؛ «خدايا، جانشينان مرا رحمت كن!». عرض شد: اى رسول خدا! جانشينان شما چه كسانى هستند؟». فرمود: «آنان كه بعد از من مى‏ آيند و حديث و سنّت مرا روايت مى ‏كنند». 📚الفقیه ج 4 ص 420 👌 امام صادق عليه السلام فرمود ؛ « كسى كه ما را روايت كند و در ميان مردم نشر دهد، و دلهاى شيعيان ما را [با آن‏] استوار گرداند، از هزار عابد برتر است » 📚بحار الانوار ج 2 ص 145 ❕در زیارت جامعه کبیره نیز می خوانیم ؛ « خداوند مرا از کسانی قرار دهد که آثار شما را می کند و از شما پیروی می کند » 📚مفاتیح نوین ص 545 ❕بنابراین نقل اخبار و آثار اهل بیت علیهم السلام بسیار با ارزش و با اهمیت است ، اما باید توجه داشت که ناقل روایات ، باید سعی و تلاش بر عمل کردن به مقتضای آن روایات و اهل بیت علیهم السلام را داشته باشد و الا مصداق عالم بی عمل می گردد که روایات متعددی بر چنین فردی وارد شده است . 🔸خداوند می فرماید ؛ «اى كسانى كه ايمان آورده ‏ايد! چرا چيزى مى‏ گوييد كه انجام نمى‏ دهيد؟ نزد خدا سختْ است كه چيزى را بگوييد و انجام ندهيد». ( صف 2_3) 👌پيامبر خدا به ابن مسعود فرمود ؛ « اى پسر مسعود! از كسانى نباش كه مردم را به نيكى هدايت مى‏ كنند و آنان را به نيكى فرمان مى‏ دهند، امّا خود از آن غافل‏ اند. خداوند متعال مى ‏فرمايد: «آيا مردم را به نيكى فرمان مى‏ دهيد و خود را فراموش مى‏ كنيد؟!». 📚مکارم الاخلاق ج 2 ص 360 👌و فرمود ؛ « دانشمند و دانش و عمل، در بهشت‏ اند. چون به آنچه مى‏ داند، عمل نكند، دانش و عمل به بهشت مى ‏روند و دانشمند، در دوزخ مى‏ افتد.» 📚فردوس الاخبار ج 3 ص 102 👌و فرمود ؛ « دانشمندان، دو گونه ‏اند: مردى دانا كه به دانش خود، عمل مى ‏كند و اين، نجات يافته است و دانشمندى كه دانش خود را وا نهاده و اين، هلاك شده است، و دوزخيان از بوى دانشمندِ وا گذارنده دانش خود، اذيّت مى‏ شوند و پشيمان‏ ترين و پرحسرت‏ ترينِ ساكنان جهنّم، مردى است كه بنده ‏اى را به سوى خدا فرا خوانده و او پاسخ مثبت داده و از وى پذيرفته و اطاعت خدا را كرده و خدا هم او را به بهشت برده است؛ ولى آن دعوت كننده را به سبب وا گذاردن دانشش و پيروى از هوسش و درازىِ آرزويش، به دوزخ افكنده است. پيروى هوس، از حق باز مى‏ دارد و درازىِ آرزو، آخرت را از ياد مى ‏برد. » 📚الکافی ج 1 ص 44 👌بنابراین نقل روایت و عمل باید با هم باشد ، اگر فقط نقل روایت باشد بدون عمل ، مصداق عالم بی عمل تحقق پیدا می کند و اگر فقط عمل و عبادت باشد نه نشر معارف اهل بیت ، این اگر چه خوب است اما مقام عالم عامل از عامل تنها به مراتب بالاتر است Poorseman.ir @Rahnamye_Behesht https://sapp.ir/poorseman
شیعه بودن قاتلین امام حسین علیه السلام !!!! 🤔 : ❓تمامى قاتلين حسين در كربلا شيعه بودند . از علماى بزرگ شيعه اهل نجف در كتاب معروف خود به نام مجالس عاشورا به صراحت شيعيان امام على را قاتلان حسين و خانواده اش معرفى ميكند و اعتراف ميكند كه حتى يك نفر غير شيعه در ميان قاتلان امام حسين وجود نداشته است. ❗️❗️ 💠💠 ❕ شیخ علی آل محسن می‌گوید: «این که برخی می‌گویند: شیعیان قاتلان حسین اند در کلامشان تناقض آشکار است؛ زیرا شیعه امام حسین علیه السلام به کسی اطلاق می‌شود که از یاران و متابعین و دوستداران او باشد، چگونه ممکن است بین این معنا و جنگ و کشتن جمع شود؟ آیا شیعه امام کش می‌شود؟" 📚 للَّهِ و للحقیقة، ص ۹۷ ❕خیل عظیمی از شیعیان واقعی در عراق مورد قلع و قمع معاویه واقع شده بودند , چنان که ابن ابی الحدید از ابوالحسن مداینی روایت می‌کند: «معاویه در نامه خود به والیانش چنین نوشت: من ذمّه خود را از هر کس که روایتی در فضیلت ابوتراب و اهل بیتش نقل نماید، بری کردم. بعد از این دستور در هر منطقه بر بالای منابر شروع به سبّ و لعن علیّ علیه السلام و تبری از او و اهل بیتش نمودند. شدیدترین مردم در بلا و مصیبت، اهل کوفه بودند؛ زیرا در آن هنگام تعداد زیادی از شیعیان در آن شهر وجود داشتند. و معاویه، زیاد را والی بصره و کوفه نمود. او شیعیان را خوب می‌شناخت به همین جهت به دستور معاویه هر جا که شیعیان را پیدا می‌کرد به قتل میرسانید، و یا این که آنان را ترسانده، دست و پایشان را قطع می‌نمود، و چشمان آنان را از حدقه درآورده، به دار آویزان می‌کرد. و عده ای را از عراق تبعید نمود. لذا هیچ شیعه معروفی در عراق باقی نماند». 📚 شرح ابن ابی الحدید، ج ۱۱، ص ۴۴ ❕امام حسین علیه السلام لشکریان عمر بن سعد را به لقب شیعیان و پیروان ابو سفیان خطاب کرده می‌فرماید: «وای بر شما ای پیروان آل ابو سفیان! اگر دین ندارید و از معاد و روز بازپسین نمی هراسید در دنیای تان آزاد باشید. » 📚مقتل الحسین , خوارزمی ج ٢ ص ٣٨ _ لهوف ص ٤٥ 👌برخی از لشکریان عمر بن سعد در جواب سؤال حضرت که چرا ریختن خون مرا بر خود حلال کرده اید، گفتند: ما با تو می‌جنگیم به جهت دشمنی که با پدر تو داریم. " " نقتلک بغضا لابیک " 📚ینابیع الموده ج ٣ ص ٨٠ ❕یا مگر برخی از آن‌ها به امام حسین علیه السلام نسبت کذّاب پسر کذاب را ندادند؟ " یا کذاب ابن الکذاب " 📚تاریخ طبری ج ٣ ص ٣٢٤ _ الکامل فی التاریخ ج ٣ ص ٤٢٣ ❓ آیا برخی دیگر او را چنین خطاب نکردند که ای حسین! بشارت باد تو را به آتش جهنم؟ " یا حسین ابشر بالنار " 📚تاریخ طبری ج ٣ ص ٣٢٢ _ الکامل فی التاریخ ج ٣ ص ٤٢٥ ❓ آیا به امام حسین علیه السلام و اصحابش نگفتند: ای حسین! نماز از تو قبول نخواهد شد. " انها لا تقبل " 📚تاریخ طبری ج ٣ ص ٣٢٦ _ الکامل فی التاریخ ج ٣ ص ٤٢٥ ❕این چه شیعه ای است که چنین عبارات زشتی از زبانش نسبت به ساحت قدس مقتدا و رهبرش بیرون می‌شود؟ این تعبیرات همگی ناشی از حقد و کینه آن‌ها نسبت به اهل بیت پیامبرعلیهم السلام بوده است. ❕اگر در کلام برخی هم آمده است که شیعیان امام حسین ع را کشتند , قاعدتا مقصودشان شیعه به معنای امروزی نبوده است . 👌 براى واژه شيعه و تشيّع دو اصطلاح وجود داشته است : 🔸1. در اصطلاح نخست شيعه كسى است كه علی ع بر عثمان برتر بداند و در عين حال به خلافت شيخين یعنی ابوبکر و عمر نيز اعتقاد دارد. 🔸2. در اصطلاح دوم كه همه ما برآنيم و اصطلاح معروف و امروزی نيز همين است، شيعه عبارت از كسى است كه به جانشينى اميرالمؤمنين عليه السلام پس از رسول خدا ص و امامت اهل بيت پيامبر عليهم السلام كه دوازده امام بعد از پيامبر هستند، اعتقاد داشته باشد. ❕تشيع در قرن يكم مطابق با اصطلاح نخست رايج بوده است. شاهد اين مطلب مسيب بن نجبه است. او از دعوت كنندگان حضرت سيّدالشهداء عليه السلام به كوفه است. در شرح حال او مى‏نويسند كه وى شيعى بوده است. 👌راوى مى‏گويد: " من بيست سال با مسيّب و شيعيان زيادى در همين مسجد همنشين بودم و نديدم كه شيعيان كوفه نسبت به صحابه‏اى از اصحاب رسول خدا جز خير سخنى بگويند، مگر درباره على و عثمان. " 📚تاریخ مدینه دمشق ج ٥٨ ص ١٩٨ ❕یعنی اگر شيعيان آن وقتِ كوفه سخنى درباره صحابه مى‏گفتند، از حقّانيّت و برترى على عليه السلام نسبت به عثمان بوده است و درباره خلافت و جانشينى شيخين هيچ اشكال و سخنى نداشته‏اند. ❓آيا اينان شيعيان راستين بودند؟ هرگز اين طور نيست. اينان شيعه نبودند و اگر به آنان شيعه گفته مى‏شود، بنا بر همان اصطلاح نخست است و اگر کسی نیز سخن از تشیع قاتلین امام حسین ع سخن به میان آورد , قاعدتا مقصودش شیعه به همان معنای نخست است که مورد منازعه نیست . @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
حضور فاطمه صدیقه سلام الله علیها در کربلا ???? 🤔 ❓شما در پاسخی گفته بودید برای حضور حضرت فاطمه س در کربلا در روز عاشورا مستندی ندیده اید , در حالی که یکی از مراجع بر خلاف سخن شما گفته است ❓ آیا حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها در کربلا حضور داشتند؟ ✔️ 39. حضور حضرت فاطمه (عليها السلام) در شهادتگاه امام حسين (عليه السلام) ⚠️س. نظر شما در مورد روايات رسيده كه از حضور حضرت پيامبر و حضرت زهرا (عليها السلام) در كنار بدن نازنين امام حسين (عليه السلام) پس از شهادتش سخن مى‌گويد، چيست؟ 🖌🖍ج: باسمه جلت اسمائه 📝در اين مورد اگر تنها يك روايت ضعيف هم مى‌بود و دلالت مى‌نمود، من بر حضور آنان كنار آن نازنين بدن، يقين داشتم تا چه رسد به اين همه روايت كه در اين مورد رسيده است. 📓📔فضائل و مصائب حضرت زهرا عليها السلام- نویسنده :آیت الله العظمی سید محمد صادق روحانی ناشر :مهر أمیر المؤمنین علیه السلام محل نشر:قم سال نشر:١٣٩٠- ص 66 ❗️❗️ 💠💠 👌باید توجه داشت آنچه که مورد سوال واقع شده است , در رابطه زیارت قبر امام حسین ع پس از شهادتشان توسط پیامبر گرامی و فاطمه سلام الله علیهما است , این مطلبی است صحیح که مورد مناقشه نیست به این که ارواح مطهر آن عزیزان در شهادتگاه امام حسین ع و در کربلا برای زیارت قبر امام حسین ع و استغفار برای زائرین قبر امام حسین ع حاضر می شوند . ❕امام صادق ع فرمود : " فرشتگان، پيامبران و اوصيا، به سوى او ( امام حسین ) فرود مى‏آيد؛ و محمّد، برترينِ پيامبران است و ما برترينِ اوصيا هستيم». 📚مصباح المتهجّد: ص 279 ❕و در نقل دیگر فرمود : "فاطمه عليها السلام دختر محمّد نزد زائران قبر فرزندش حسين ، حضور مى‏يابد و براى گناهانشان آمرزش مى‏طلبد. " 📚كامل الزيارات: ص 231 ح 343 👌آنچه مورد مناقشه است حضور جسمانی و مادی آن بزرگواران در روز عاشورا است که دیگران آنان را در بیداری ببینند , چنین قضیه ای مستندی ندارد . ❕البته اعتقاد ما بر آن است که اهلبیت ع اگر بخواهند , می توانند پس از مرگشان در دنیا حضوری مادی داشته باشند به نحوی که دیگران آنان را در بیداری ببینند . 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « ( پس از وفات پیامبر ) علی علیه السلام ابوبکر را ملاقات کرد و با او در امر خلافت احتجاج کرد ، و گفت آیا راضی می شوی که در این مساله پیامبر بین من و تو قضاوت کند ؟ علی علیه السلام دست ابوبکر را گرفت و به مسجد قبا برد که به ناگاه پیامبر در آنجا بود که بر علیه ابوبکر حکم داد ، ابوبکر ترسان بازگشت و عمر را مطلع کرد ، عمر گفت این سحر بنی هاشم است » 📚بصائر الدرجات ج 1 ص 274 ❕در روز عاشورا نیز آن بزرگواران می توانستند حضوری داشته باشند که دیگران در بیداری آنان را ببینند , اما در این که آیا چنین امری در روز عاشورا واقع شده است , مستندی موجود نیست , آنچه که است مشاهده آن بزرگواران در روز عاشورا در عالم رویا و خواب است نه بیداری . 👌در نقلی آمده است : " مردى كه دست و پا نداشت و كور بود مى‏گفت: پروردگارا! مرا از آتش نجات بده! به وى گفته شد: تو (به علت اينكه دست و پا ندارى) عقوبتى نخواهى داشت. با اين حال باز هم دعا ميكنى از آتش نجات پيدا كنى!؟ او گفت: من در كربلاء با آن افرادى بودم كه امام حسين را كشتند. موقعى كه امام حسين شهيد شد و مردم لباسهاى او را بتاراج بردند من يك شلوار و بند شلوار نيكوئى به پاى آن حضرت ديدم. تصميم گرفتم: بند شلوار او را غارت كنم. ناگاه ديدم آن حضرت دست راست خود را بلند كرد و روى آن بند شلوار نهاد، چون من نتوانستم دست او را رد كنم لذا آن را قطع كردم و در نظر گرفتم آن بند شلوار را باز كنم. ناگاه ديدم دست چپ خود را روى آن نهاد. من نيز دست چپ وى را قطع نمودم. سپس تصميم گرفتم: آن بند شلوار را از شلوار سرقت كنم، ناگاه صداى زلزله‏اى شنيدم و خائف شدم و آن را واگذار كردم. 👈خدا خواب را بر من مسلط نمود و در ميان کشتگان خوابيدم. در عالم خواب ديدم: گويا: حضرت محمّد در حالى آمد كه حضرت على و فاطمه با آن بزرگوار بودند. آنان سر مقدس امام حسين را برداشتند و آن را بوسيد و فرمود: يا ولدى قتلوك، قتلهم اللَّه! " اى پسر عزيزم ترا كشتند، خدا آنان را بكشد! " چه كسى اين عمل را با تو انجام داده است؟ امام حسين ميفرمود: شمر مرا شهيد نموده است. و اين شخصى كه خواب است دستهاى مرا قطع كرده است. و بمن اشاره كرد. زهرا به من فرمود: خدا دستهاى تو را قطع كند و چشم تو را كور نمايد و تو را داخل جهنم كند. من در حالى بيدار شدم كه چيزى را نميبينم و دست و پاهاى من سقوط كرده‏اند تنها نفرينى كه از زهراء باقى مانده اين است كه داخل جهنم گردم. " 📚بحار الانوار ج ٤٥ ص ٣١١ @Rahnamye_Behesht ipasookh.ir
توضیحی در مورد دیدگاه اسلام پیرامون واکسن زدن و واکسن کرونا 🤔 ❓ حکم کسی که با وجود سلامتی غالب، واکسن می زند یا دارویی مصرف می کند و در اثر آن می میرد یا دچار مشکلات تازه می شود چیست؟ ✅پاسخ : به روایات زیر توجه فرمایید : 📚 الخصال ص۲۶ امام صادق صلوات اللَّه علیه فرمود : کسی که صحت و سلامتی او بر بیماری غلبه داشته باشد، پس با خودش را معالجه کند و در نتیجه بمیرد، پس من به درگاه الهی از او بیزارم! ✅ با توجه به روایات فوق و غیره، معالجه و درمان و چاره جویی کردن با دارو، قبل از ایجاد یا غلبه بیماری مورد نهی و مذمت شدید اهل بیت علیهم السلام قرار گرفته است و اگر کسی در نتیجه این معالجات و چاره جویی ها بمیرد، اهل بیت علیهم السلام به درگاه الهی از او بیزار و برئ هستند. نعوذ بِاللَّهِ منها! ✅ شیعیان و محبین اهل بیت علیهم السلام باید مواظب باشند که با تزریقات بی دلیل و مشکوک بر علیه سلامتی و جان خود کاری نکنند، که اگر نعوذ بالله اتفاقی افتاد، ائمه معصومین علیهم السلام از ما برئ و بیزار هستند ❗️❗️ 💠💠 👌مورد روایات مورد استناد او در معالجه است , نه چاره جویی و پیش گیری به این که تا انسان نیاز به درمان پیدا نکرده که مثلا اصلا بیمار نیست یا بیماری خفیفی دارد که بدون دارو خوب می شود , در همچنین مواردی , از دارو استفاده نکند و خود را با دارو معالجه نکند , لذا می بینیم که حدیث شناس بزرگ , شیخ حر عاملی که نو اخباریون معاصر , خاک پای او هم محسوب نمی شوند , روایات مورد استناد معاند را در بابی گرد می آورد که به آن اشاره کردیم : " باب در استحباب ترک مداواه و معالجه در صورتی که امکان صبر بوده و خطری انسان را از عدم معالجه تهدید نمی کند " 📚وسائل الشیعه ج ٢ ص ٤٠٨ باب ٤ ❕بنابراین روایات فوق ارتباطی با واکسن ندارد , این روایات ناظر به معالجه است , اما واکسن برای معالجه نیست , بلکه برای پیش گیری است و ادله ای از آیات و روایت بر لزوم واکسن زدن دلالت می کند . ❕خداوند می فرماید ؛ « خود را با دست خود به هلاکت نیفکنید » ( بقره 195 ) ❕ امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « هر آنچه در آن فساد نهفته شده و مایه ضرر برای جسم و نفس است حرام شمرده شده است» 📚بحار الانوار : ج 100 ص 51 ❕امروز پزشکان متعهد , معتقدند که اگر واکسن زده نشود , در صورت ابتلاء به کرونا خطر مرگ یا بیماری شدید است که مطابق آیه و روایت فوق ما موظیفیم که خود را از هلاکت و مرگ و ضرر و زیان شدید به جسم حفظ بداریم , مصداق عمل به این آیه و روایت در زمان کنونی , علاوه بر مراقبت های بهداشتی , واکسن زدن است . 👌اهلبیت علیهم السلام پیروانشان را به مراقبت در جهت عدم ابتلا به بیماری های مسری توصیه و دعوت می کردند . ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ «اى على ، خداوند براى امّت من، اين را خوش ندارد ... كه كسى با جذاميان ( که بیماری مسری دارند ) سخن گويد، مگر اين كه ميانشان به اندازه يك ذراع، فاصله باشد». همچنين فرمود: «از جذامى بگريز، چنان كه از شيرى مى‏ گريزى». " " ... فِرَّ مِنَ الْمَجْذُومِ كَفِرَارِكَ مِنَ الْأَسَد " 📚الفقیه : ج 4 ص 357 ❕بنابراین مراقبت کردن برای عدم ابتلاء به بیماری مسری , مورد تاکید اهلبیت علیهم السلام بوده است که یکی از مصادیق این مراقبت کردن در زمان کنونی , واکسن زدن است . 👌رهبر معظم انقلاب که امین جامعه اسلامی است و دهها پزشک متخصص و متعهد به عنوان مشاور در نزد خود دارد , هم خود واکسن می زند و هم دیگران را تشویق به واکسن زدن می کند , با این استدلال که واکسن زدن از بحران و خطر و مرگ و میر کم می کند , اگر واکسن زدن موجب مرگ یا عوارض شدید می شد , رهبری , جامعه اسلامی را به آن توصیه نمی کردند . ❕ رهبری چنین فرمود : " خوشبختانه با تولید واکسن در داخل مسیر واردات خارجی آن نیز هموار شد، در حالی که تا قبل از آن با وجود پرداخت بهای واکسن، فروشندگان خارجی بدعهدی می‌کردند. واکسن چه از راه واردات و چه با تولید داخلی باید با تلاش مضاعف و به هر شکل ممکن تأمین شود و در اختیار همه مردم قرار بگیرد. ان‌شاءالله با همت دست‌اندرکاران، تا چند ماه دیگر واکسن به بهترین وجه در اختیار مردم قرار می‌گیرد و پس از آن، حتی با وجود بیماری، بحران و خطر مرگ‌ومیر و مصیبت‌زده شدن خانواده‌ها کاهش خواهد یافت. " https://farsi.khamenei.ir/news-content?id=48455 ❕این سخنان رهبری بر پایه تحقیقات و مستندات دهها و صدها پزشک متعهدی است که به رهبری مشاوره داده و نتیجه تحقیقات خود را ارائه داده اند . 👌بنابراین با این بیان , واکسن زدن مورد توصیه آیات و روایات و نزدن واکسن مورد نهی است . @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane_eteghadi ipasookh.ir
❕توضیحی در مورد ترس از کرونا : 👌ترس و رعب و وحشت از امری , موجب می شود که بدن تحت تاثیر آن ترس قرار گیرد و کارایی و عملکرد طبیعی بدن با اختلال روبرو شود . ❕خداوند یکی از الطاف خود بر پیامبر گرامی را القاء ترس و رعب و وحشت در دل دشمنان پیامبر میداند تا آنان با این ترس و وحشت عملکردشان دچار اختلال شود و نتوانند در برابر پیامبر گرامی صف آرائی کنند . 👌خداوند می فرماید : " سَنُلْقِي فِي قُلُوبِ الَّذِينَ كَفَرُوا الرُّعْبَ بِما أَشْرَكُوا بِاللَّهِ ما لَمْ يُنَزِّلْ بِهِ سُلْطاناً وَ مَأْواهُمُ النَّارُ وَ بِئْسَ مَثْوَى الظَّالِمِين‏ " " به زودى در دلهاى كافران به خاطر اينكه بدون دليل چيزهايى را براى خدا شريك قرار دادند، رعب و ترس مى‏افكنيم و جايگاه آنها آتش است و چه بد جايگاهى است جايگاه ستمكاران. " ( آل عمران آیه ٥١ ) ❕در حديثى از رسول خدا ص مى‏خوانيم كه فرمود: " نصرت بالرعب مسيرة شهر! " " من از جانب خدا به وسيله ترس و وحشت دشمنان يارى شده‏ام به فاصله يك ماه " 📚 مجمع البيان جلد 2 صفحه 519 (ذيل آيه 151 آل عمران). ❕يعنى نه تنها كسانى كه در ميدان نبرد با من رو برو مى‏شوند وحشت دارند بلكه در نقاطى كه دشمن از من يك ماه راه فاصله دارد وحشت و اضطراب حاكم است! 👌 در مورد لشكريان حضرت مهدى (عج) نيز مى‏خوانيم كه سه لشكر او را يارى مى‏كنند: الملائكة، و المؤمنون، و الرعب!:" فرشتگان و مؤمنان و ترس و وحشت"! 📚 اثبات الهداة جلد 7 صفحه 124 👌از این آیات و روایات در مورد دشمنان جبهه حق استفاده می شود که دشمنان در حقيقت سعى مى‏كنند از برون ضربه نخورند اما خداوند از درون آنها را متلاشى مى‏كند، و مى‏دانيم ضربه درونى جانكاهتر و جبران ناپذير است، چرا كه اگر تمام سلاحها و ارتشهاى دنيا در اختيار كسى باشد ولى روحيه نبرد نداشته باشد محكوم به شكست و نابودى است. 📚تفسیر نمونه ج ٢٣ ص ٤٩٩ ❕بنابراین ترس و وحشت از امری موجب شکست و نابودی می گردد , چنان که در نقلهایی آمده است که وقتی دشمنان علی ع در میدان نبرد , متوجه می شدند ضربتی که به آنها خورده است از جانب علی ع بوده است , از شدت ترس و هول و هراس در جا جان میدادند و هلاک می شدند : "فَيُقَالُ مَنْ جَرَحَكَ فَيَقُولُ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ فَإِذَا قَالَهَا مَاتَ. " 📚الفصول المختاره ص ٢٩٥ _ مناقب آل ابی طالب ج ٢ ص ٢٤١ 👌در رابطه با کرونا هم ترس و وحشت موجب اختلال در عملکرد بدن و تضعیف مقاومت می گردد که نتیجه آن شکست در برابر کرونا و مرگ است ❗️❗️ ❕مرحوم شبر می نویسد : " وهم و ترس مضر است , و چه بسا موجب مرگ شخص شوند , پس اگر شهری به جهت ورود طاعون بترسند و توهم بیخود کنند و فال بد زنند , کم کم دچار آسیب می شوند زیرا که ترس از طاعون از خود طاعون نیز کشنده تر است .... ❕گروهی از حکماء گفته اند چه بسا ماری , شخصی را بگزد اما خودش مار را نبیند و به او بگویند نیش زنبور است پس او باور کند و زنده می ماند , و چه بسا بر عکسش اتفاق می افتد و شخص می میرد . 👌گویند وجهش این است که اگر باور کند , که نیش زنبور , مار گزیدگی است , قلب هراسان و منقبض می شود و بدن سست می گردد و منافذ به سوی قلب باز می شود تا این که سم سریعا به قلب می رسد و اگر سم زنبور به قلب برسد برای مرگ شخص کافی است , و چنان چه به این باور برسد که مار گزیدگی نیش زنبور است , قلب قوی می شود و به قوت قلب بدن قوی می گردد , پس استخوان ها و گوشت محکم و منافذ مسدود می شود و سم به قلب نمی رسد " 📚مصابیح الانوار ج ١ ص ٦١١ 👌 در موضوع کرونا هم نباید ترس و وحشت داشت و با توکل به خداوند و تکیه به لطف او می توان بر ترس و وحشت از کرونا غلبه کرد , چنان که در ذیل توضیح مفصل داده ایم : 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/11606 ❕رئیس خانه روان شناسان می گوید : " بیشترین آمار مرگ و میر تحت تاثیر کرونا هراسی است؛ وی می گوید: خیلی ها کرونا می گیرند و عادی رفتار می کنند بعد هم خوب می شوند، اما عده ای تا کرونا می گیرند حتی کمتر از یک هفته می میرند، با مقایسه این ۲ دسته مشاهده می شود که عامل کرونا هراسی در گروهی که فوت کرده اند، بیشتر بوده است به عبارتی نگرش افراد نسبت به کرونا یکی از عوامل مهم بیماری است. " 🌐https://b2n.ir/b64219 ❕بنابراین نباید از کرونا ترسید , بلکه باید در عین رعایت مراقبتها و زدن واکسن , با تکیه بر لطف و فیض الهی , با کرونا مواجه شد . @Rahnamye_Behesht https://instagram.com/porsemane_eteghadi ipasookh.ir
🤔 ❔آیا عرفان مورد ائمه معصومین علیهم السلام بوده برخی از شیعیان را نقد و عرفا را کافر میدانند ❗️❗️ 💠💠 👌بی شک عرفان برخاسته از آیات نورانی قرآنی و روایات اهل بیت علیهم السلام نه تنها مورد نیست ، بلکه شایسته است تمام مومنین در مسیر آن گام بردارند . ❕عرفان در لغت به معنای علم و آگاهی و در اصطلاح به شناخت خداوند و جمال و جلال او اطلاق می شود . این واژه بارها در آیات و روایات به کار رفته است که در تمام موارد به معنای آگاهی از حق و نعمت های خداوند و آگاهی از نشانه های او در آفاق و انفس استعمال شده است . ❕علمای عرفان ، عرفان را به دو تقسیم کرده اند ؛ 1⃣عرفان نظری 2⃣عرفان عملی ؛ 👌منظور از عرفان نظری شناخت خداوند و صفات جمال و کمال او از طریق دلایل و و و شهودی است . 👌منظور از عرفان آن است که انسان در مسیر معرفت خداوند از طریق خود سازی و زدودن زنگار گناه و انجام واجبات و ترک محرمات به جایی برسد که انوار الله در قلب او بنشیند و چهره یار را در آیینه دل ببیند . 📚عرفان اسلامی ، مکارم شیرازی ج1 ص53 ❕بی شک طی کردن مسیر عرفان و رسیدن به حد اعلی از عرفان نظری و عملی جز با عمل کردن به تعالیم و حاصل نمی شود ، این ساده ترین راه است که ما متون قرآنی و احادیث نبوی و علوی را برای شناخت خداوند و به اخلاق حسنه چراغ راه خود قرار داده و در این مسیر قدم برداریم . 📚همان مدرک ص65 👌برای شناخت خداوند و صفات جمال و کمال او آیات را سیر کنیم و مجلدات سوم و چهارم و پنجم از کتاب شریف بحار الانوار مورد مطالعه قرار دهیم و بیگانه از کتاب توحید شیخ صدوق نباشیم . ❕برای سیر کردن در مسیر عرفان عملی ابواب جهاد النفس وسائل الشیعه ( ج15به بعد ) و ابواب الایمان و الکفر بحارالانوار ( ج64 به بعد ) را از نظر گذرانده و خود را متخلق به اهل بیت علیهم السلام کنیم . 👌بعد از طی این مراحل است که مصداق آیه شریفه می شویم که می فرماید ؛ « آيا كسى كه بود سپس او را زنده كرديم و نورى بر او قرار داديم كه با آن در ميان مردم راه برود همانند كسى است كه در ظلمتها باشد و از آن خارج نگرد »( انعام 122) و می فرماید ؛ « اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد از خدا بپرهيزيد، و به رسولش ايمان، بياوريد، تا دو از رحمتش به شما ببخشد، و براى شما نورى قرار دهد كه با آن (در ميان مردم و در مسير زندگى خود) راه برويد، و گناهان شما را ببخشد، و خداوند غفور و رحيم است » ( حدید 28) . ❕و همینطور بنده با عمل کردن به تعالیم فوق الذکر مصداق این حدیث می شود که می فرماید ؛ « بنده ‏اى به من با بهتر از انجام دادن واجباتش تقرّب نجسته است و او با انجام دادن مستحب به من، تقرّب مى‏ جويد تا دوستدارش شوم و چون دوستدارش مى‏ شوم، گوشِ او و ديده ديدن او و زبانِ گفتن و دستِ فعّاليت او مى‏ گردم. اگر مرا بخوانَد، اجابتش مى‏ كنم و اگر از من بخواهد، عطايش مى ‏نمايم» 📚الکافی ج2 ص352 ❕آری عرفانی که برخاسته از تعالیم اهلبیت باشد بی شک مستحسن و قابل تحمید و تمجید است ، اما متاسفانه بسیاری از افراد در این مسیر دچار می شود و قدم در مسیر عرفان های کاذب ویا تعالیم افراد می گذارند و عمر را صرف شرح زدن بر فصوص ها و فتوحات ها و مثنوی ها و تلمذ از قیصری ها و ابن عربی ها ، بسطامی ها و ...می کنند و توجه ندارند که اهل بیت علیهم السلام فرموده اند ؛ « هر آنچه برگرفته از مکتب ما اهل بیت نباشد است » (بحار الانوار ج2 ص94) و فرموده اند ؛ « مردم بدون تعالیم ما نمی شوند » ( همان مدرک ج23 ص99) ❕خلاصه کلام آنکه عرفان برگرفته از مکتب اهلبیت ممدوح و مورد قبول است و لا غیر ، و عرفان عرفانی است که از غیر آنان گرفته شده باشد . بی شک کتاب عرفان اسلامی فقیه بزرگوار که تا کنون دو جلد آن به چاپ رسیده است ، کتابی مورد اعتماد برای پیمودن این مسیر و آگاهی از عرفان های است . @Rahnamaye_Behesht
🤔 ❔آیا راست است که عمر پس از شهادت پیامبر گرامی منکر ایشون بود و می گفت پیامبر نمرده است ❗️انگیزه اش از این کار چی بوده ❕❕ 💠💠 👌علمای اهل سنت نقل می کنند ؛ ❕« پس از وفات پیامبر عمر می گفت پیامبر خدا وفات نکرده است بلکه روحش عروج کرده است ، همان گونه که روح موسی عروج کرد و به خدا سوگند پیامبر نمی میرد تا آن که دست و زبان کسانی را ببرد ، عمر همچنان این سخن را می گفت تا آنکه دهانش از تهدید و سخن گفتن کف کرد ، عباس برخاست و گفت بی گمان پیامبر وفات یافته است و او نیز انسان است و همانند دیگر انسان ها دگرگونی و زوال می پذیرد ...مغیره نیز می گفت به خدا سوگند پیامبر خدا وفات کرده است ، عمر گفت دروغ می گویی پیامبر خدا وفات نیافته است بلکه تو در پی فتنه ای پیامبر خدا وفات نمی کند تا آنکه منافقان را نابود کند ، ابوبکر که مدینه نبود خودش را به مدینه رساند و دید عمر همچنان برای مردم سخن می راند ، ابوبکر به او گفت سکوت اختیار کن ، عمر ساکت شد و ابوبکر آیه خواند ؛ « بی گمان تو ( ای پیامبر ) می میری و آنان نیز می میرند » و نیز این آیه را « محمد جز پیامبری نیست که پیش از او هم پیامبرانی بوده اند ، آیا اگر بمیرد یا کشته شود از دین او باز می گردید » خواند ، سپس گفت هر کس محمد را می پرستید بداند که محمد درگذشته است و هرکس خدا را می پرستد پس خدا زنده است و نمی میرد ، عمر گفت آیا این آیه در کتاب خدا است ، ابوبکر گفت آری ، عمر گفت ای مردم این ابوبکر و ریش سفید مسلمانان است پس با او بیعت کنید ...» 📚سنن دارمی ج1 ص42 📚الطبقات الکبری ج2 ص267 📚مسند احمد بن حنبل ج10 ص44 📚صحیح بخاری ج3 ص1341 👌پیامبر گرامی با به شهادت می رسد ، مدینه تکان می خورد و خبر شهادت پیامبر همه جا منتشر می شود ، تنها کسی که خبر را قاطعانه تکذیب می کند و تلاش دارد با تهدید از گسترش آن جلوگیری کند ، عمر بن خطاب است ، عباس با عمر سخن می گوید اما قانع نمی شود ، مغیره میگوید پیامبر درگذشته است ولی عمر او را دروغگو می خواند و به فتنه انگیزی متهم می کند ، ابوبکر که در و بیرون مدینه قرار دارد با خبر وفات پیامبر خود را به مدینه می رساند ، عمر با سخنان ابوبکر قانع می شود که پیامبر درگذشته است ، آیا واقعا عمر نمی دانست که پیامبر درگذشته است و عمری ابدی ندارد ❕ 💠موضع عمر حرکتی مدارانه در جهت زمینه سازی همان چیزی بود که پیش تر او و ابوبکر به خاطر آن بر خلاف فرمان صریح پیامبر از رفتن با سپاه اسامه سرباز زدند ، و از کتابت وصیت پیامبر خود داری کردند . ❗️ابن ابی الحدید عالم مذهب می گوید ؛ « ما می گوییم شان عمر بالاتر از این است که به آنچه در این واقعه بیان داشته یعنی انکار وفات پیامبر ، باور داشته باشد ، لیکن چون عمر دانست که پیامبر خدا وفات یافته است ترسید در کار پیشوایی امت فتنه درگیرد و مردم از انصار گرفته تا دیگران از آنها روی گردانند ، پس چنین مصلحت دید که با ادعای وفات نیافتن پیامبر مردم را آرام نگه دارد تا ابوبکر که غائب بود بیاید و چون با ابوبکر همراه شد اضطرابش پایان یافت و پشت گرم شد و تمایل مردم به او و اطاعت از او فزونی گرفت و در این هنگام از خود دست کشید » 📚شرح نهج البلاغه ج2 ص42 @Rahnamaye_Behesht
🤔 ❔چرا پیامبر در منزلشان دفن شدند ❗️آیا فلسفه خاصی داشت ❕❕ 💠💠 👌شیخ مفید و مرحوم طبرسی نقل می کنند ؛ « چون امیر مومنان از غسل دادن پیامبر فارغ شد ، پیش ایستاد و به تنهایی بر آن حضرت نماز خواند ، و مردم در مسجد جمع شده بودند و گفتگو می کردند که چه کسی را در نماز بر پیامبر مقدم کنند و پیامبر را در کجا دفن کنند ، علی علیه السلام بیرون آمد و فرمود پیامبر گرامی امام و پیشوای ما است در حال حیات و بعد از ممات ، پس دسته دسته مردم بیایند بر آن حضرت نماز کنند بدون تقدم امامی و پس از آن بروند و به درستی که خداوند پیامبرانش را روح نمی کند مگر در مکانی که آن مکان را برای قبر پیامبرش پسندیده است و من پیامبر را در حجره ای که در آن وفات کرد دفن می کنم ، مردم نیز تسلیم امر علی علیه السلام شدند » 📚الارشاد ج1 ص170 📚اعلام الوری ج1 ص263 👌مرحوم شیخ طوسی و ابن شهر آشوب و دیگران نقل می کند که علی علیه السلام فرمود ؛ « خداوند پیامبرش را در بهترین مکان های زمین قبض می کند ، بنا براین شایسته است که پیامبر در مکانی دفن شود که در آنجا قبض روح شده است » 📚تهذیب الاحکام ج6 ص3 📚مناقب آل ابی طالب ج1 ص240 👌شیخ کلینی نقل می کند که امام علیه السلام فرمود ؛ « عباس به نزد امیر مومنان آمد و گفت مردم اجتماع کرده اند که پیامبر را در بقیع دفن کنند و یکی از خود را به عنوان امام برای نماز بر پیامبر برگزینند ، علی علیه السلام به سوی مردم خارج شد و فرمود رسول خدا در حال حیات و ممات امام است ( و کسی بر او مقدم نمی شود ) و من پیامبر را در مکانی که قبض روح شده است دفن می کنم ، سپس بر دم درب ایستاد و بر پیامبر نماز گزارد و مردم را امر کرد ده نفر ده نفر بیایند نماز بخوانند و بروند » 📚الکافی ج2 ص469 @Rahnamaye_Behesht
🤔 ❔ آیا عایشه پس از جنگ آزاد شد یا در حصر بود ❗️اگر علی علیه السلام آزادش کرد چرا او را نکرد و به سزای اعمالش نرساند ❕❕ 💠💠 👌علی علیه السلام بر اساس پیامبر گرامی ، پس از جنگ جمل با با رفق و مدارا رفتار کرد . 🗯احمد بن حنبل نقل می کند که پیامبر گرامی خطاب به حضرت عرضه داشت ؛ « به زودی میان تو و عایشه حادثه ای اتفاق می افتد ، وقتی چنین اتفاقی افتاد ، عایشه را به امنش بازگردان » 📚 احمد ، ج10 ص343 📚فتح ج13 ص55 👌و عایشه نیز در گفتگویی که با علی علیه السلام داشت تقاضای کرد و خطاب به ایشان چنین عرضه داشت ؛ « ای پسر ابوطالب قدرت یافتی پس به خرج ده » 📚تاریخ ج2 ص183 👌علی علیه السلام نیز عایشه را با چهل زن به سوی منزلش در مدینه روانه کرد . 🔷شیخ می نویسد ؛ « چون امیر مومنان تصمیم به حرکت به سوی کوفه گرفت ، کسی را نزد فرستاد که به وی دستور دهد به سوی مدینه کند ، وی برای حرکت مهیا شد ، سپس چهل را دستار و کلاه پوشانید و شمشیر در اختیارشان نهاد و به آنان فرمان داد از عایشه محافظت کنند .عایشه در طول راه می گفت خدایا با علی چنان کن که با من رفتار کرد . را به همراهم فرستاد و حرمت پیامبر خدا را نگه نداشت . وقتی زنان همراه با عایشه به مدینه رسیدند دستارها و شمشیرها را بر داشتند و با وی وارد مدینه شدند ، چون عایشه آنان را دید ، از دشنام گویی و نکوهش امیر مومنان پشیمان شد و گفت خدا به پسر ابی طالب پاداش نیکو دهد چرا که حرمت پیامبر خدا را درباره من داشت » 📚 ص415 📚 و السیاسه ج1 ص98 📚تاریخ ج4 ص544 👌عایشه پس از جنگ جمل ، گویی جایگاه و قباحت کار خود را در به و کشیدن مسلمین در جهان دیگر دیده بود و بارها اظهار پشیمانی می کرد تا آنجایی که پس از جنگ می گفت ؛ « به خدا سوگند دوست داشتم بیست سال پیش از این روز بودم » 📚 فی التاریخ ج2 ص345 📚 الارب ج20 ص79 🔶و می گفت ؛ « دوست داشتم در خانه می نشستم چنان که نشستند » 📚 الباری ج13 ص55 📚 الغابه ج3 ص429 👌ابن می نویسد ؛ « وقتی عایشه آیه « و در خانه هایتان بنشینید » را تلاوت می کرد چندان می گریست که روی سری اش می شد » 📚 الکبری ج8 ص81 📚 الاشراف ج3 ص60 🔷خطیب نیز می نویسد ؛ « هیچ گاه عایشه حضور در جنگ جمل را به یاد نمی آورد مگر آنکه گریه می کرد تا آنجا که روی سری اش خیس می شد و می گفت ای کاش از یاد رفته بودم و شده بودم » 📚 بغداد ج9 ص185 🗯این که علی علیه السلام عایشه را آزاد کرد و محاکمه نکرد روشنی داشت؛ 🔶 زیرا عایشه به دلیل نسبتش با پیامبر گرامی در میان مردم داشت و اگر علی علیه السلام با او مدارا نمی کرد اسباب آشوب و هرج و مرج در جامعه می شد و افراد از این زمینه برای رسیدن به مقاصد پلید خودشان استفاده می کردند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔شما که می گویید خلفا غیر اسلامی بوده است ، مگر عراق و شام و ایران و ...بر اساس این فتوحات فتح نشد و تصرف آن بدست مسلمین نیفتاد ❗️آیا تصرف کردن در این زمین ها که به زور از گرفته شده است حرام و غصبی نمی باشد ❕❕ 💠💠 👌 در این شکی نمی باشد ، فتوحاتی که پس از پیامبر گرامی توسط خلفا صورت گرفته و بدون اذن و اجازه اهل بیت تحقق یافته است ، فتوحاتی اسلامی تلقی نمی شود و اهل بیت آن بوده اند ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/7250 ❔حال تکلیف زمین هایی که از طریق این فتوحات به مسلمین رسیده است چه می شود ❗️آیا از نظر شیعه در آن جایز است یا خیر ❕ 👌برای پاسخ باید توجه داشت که از منظر بینش شیعی تمام عالم و زمین اختصاص به خداوند دارد . ❕ خداوند در آیات متعددی به این حقیقت اشاره کرده است و می فرماید: « هر چه در آسمانها و زمین است از اوست» 💠بقره116-255-284- ال عمران 109- 129- نسائ126 و می فرماید ؛ « مالکیت آسمانها و زمین و آنچه میان آن دو است از آن خداست» 🔶مائده 17- انعام 12- توبه116 ❕بر اساس روایات اهل بیت ملکیت برتمام نقاط زمین به اهل بیت علیهم السلام شده است . ❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « تمام زمین برای امام است ، هر کس از مسلمین زمینی را کند ، باید آن را آباد ساخته و خراجش را به امام اهل بیت بدهد...» 📚الکافی ج1 ص407 👌و در دیگر آمده است ؛ « دنیا و آنچه در آن است برای خداوند و رسولش و برای ما اهل بیت است » 📚همان مدرک ص408 ❕از سوی دیگر بر اساس آیات قرآن و روایات اهل بیت علیهم السلام نیز تعلق به امامان گرامی دارد که عبارتند از اموالی که از دار الحرب بدون جنگ گرفته می شود و همچنین سرزمینی که اهلش آنجا را ترک کرده است و سرزمین و اموالی که پادشاهان به این و آن می بخشند در صورتی که صاحب آن معلوم نباشد و بیشه زارها و جنگل ها و دره ها و سرزمین های موات و غیر آباد و ... 📚وسائل الشیعه ج9 ص523 باب 1 ❕با توجه به این مقدمه در مورد سوال مطرح شده باید بگوییم که سرزمین هایی که مورد فتح توسط خلفا صورت گرفته است چند حالت دارد ؛ 1⃣ساکنان آن سرزمین ها ، از آن نکرده اند و در همان مسکن قبلی اقدام به زندگی کردن ، می کنند . 👌در این صورت اهل بیت علیهم السلام به ملکیت آنها بر آن سرزمین ها صحه گذاشته اند و آنان را آنجا معرفی کرده اند. 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هر یک از افراد زمین که مکانی از زمین را برای زندگی احیاء کنند آن محل می باشند » 📚التهذیب ج7 ص148 2⃣اگر مالکان آن سرزمین ها ، مسلمان شوند باز هم ملکیتشان بر آن ها باقی خواهد ماند . 🔶در روایتی آمده است ؛ « هر یک از آن افراد که با اختیار اسلام بیاورد ، ملکیت زمینش در دستش رها می شود و از او گرفته نمی شود » 📚الکافی ج3 ص512 3⃣اگر مالکان آن سرزمین ها ، پس از فتح از آن سرزمین هجرت کنند ، یا بخشی هایی از آن سرزمین ها موات بوده و آباد نباشد و... اختیار این سرزمین ها بر اساس آنچه گذشت با اهل علیهم السلام است ، و آن بزرگواران تصرف در این سرزمین ها را برای مسلمین حلال اعلام کرده اند و هر یک از مسلمین یا غیر آن ها که آن سرزمین ها را آباد سازد آن تلقی می شود . 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « این سرزمین ها برای تمام مسلمین است چه آنها که اینک مسلمانند و یا بعد مسلمان می شوند و یا در زمان های آینده متولد می شوند » 📚وسائل الشیعه ج25 ص435 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔فرق بین رسول و نبی در چیست؟ در بین پیامبران بطور کلی از طرف خداوند چند و باچند کتاب آمدند ❕❕ 💠💠 👌پیامبرانی که دارای آیین و شریعت خود بودند ، پنج نفرند که به نام پیامبران اولی العزم شناخته می شوند . ❕امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « پیامبران اولو العزم پنج نفرند که عبارتند از نوح و ابراهیم و موسی و عیسی و محمد صلی الله علیهم اجمعین » 📚الخصال ج1 ص300 👌تعبیر اولو العزم به خاطر آن است که پیامبرانی که صاحب و آیین جدید بودند ، مسوولیت بسیار سنگینتری داشتند و برای انجام آن عزم و اراده محکمتری داشتند . 📚پیام قرآن ج7 ص347 👌امام رضا علیه السلام فرمود ؛ « به پیامبران اولو العزم ، اولو العزم می گویند زیرا دارای عزم و اراده قوی تر و دارای شریعت و آیین بودند ،هر پیامبری که بعد از نوح بود بر شریعت و منهاج و کتاب آسمانی او بود تا زمان ابراهیم خلیل و هر پیامبری که در زمان ابراهیم و پس از او بود بر شریعت و منهاج او و تابع کتاب او بود تا زمان موسی و هر پیامبری که در زمان موسی و پس از او بود بر شریعت و منهاج و کتاب او بود تا زمان عیسی و هر پیامبر که در زمان عیسی و پس از او بود بر شریعت و منهاج و کتاب او بود تا زمان پیامبر ما محمد ، و اینان پیامبران اولی العزم و افضل انبیاء و رسل هستند و شریعت محمد تا روز قیامت نسخ نمی شود » 📚عیون الاخبار ج2 ص80 ❕کتب آسمانی که بر پیامبران نازل می گردید به دو گونه بوده است ؛ 1⃣کتاب هایی که احکام تازه در بر داشت و اعلام آیین جدید می کرد مانند پنج کتابی که بر پنج پیامبر اولو العزم نازل گردید . 2⃣کتابهایی که تازه در بر نداشت بلکه مشتمل بر نصائح و اندرزها و توصیه و دعا و مناجات بود مانند زبور حضرت داود . 👌پیامبر فرمود ؛ « خداوند صد و چهار کتاب نازل کرد ، ده کتاب بر آدم و پنجاه کتاب بر شیث و سی کتاب بر ادریس و ده کتاب بر ابراهیم ( که مجموعا یکصد کتاب می شود ) و تورات و انجیل و زبور و قرآن » 📚بحار الانوار ج11 ص60 ❕اما فرق میان و ؛ 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « سیصد و اندی از ( صد و بیست و چهار هزار پیامبر ) رسول بودند » 📚همان مدرک ❕از این تعبیر استفاده می شود که بیشتر پیامبران به مقام نرسیدند جز اندکی از آنها ،و روشن می شود که مقام رسالت از مقام نبوت برتر و بالاتر است . 👌زراره از امام باقر علیه السلام سوال کرد که رسول و نبی چه فرقی با هم دارند ؟ ❕امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « نبی کسی است که در خواب می بیند ( و وحی الهی را از این طریق دریافت می کند ) و صدای ( فرشته ) را می شنود ولی فرشته وحی را نمی بیند ، ولی رسول کسی است که هم صدا را می شنود و هم در خواب می بیند و هم فرشته را در بیداری مشاهده می کند » 📚الکافی ج1 ص176 👌بنابراین اگر چه نبی و رسول هر دو وظیفه هدایت مردم را بر عهده دارند ، اما به حسب تفاوت مراتب و درجاتشان ، دریافت وحی برای آنها متفاوت است و رسول به نحو کاملتری دریافت وحی می کند و ارتباط قوی تری با عالم غیب دارد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔لطفا این را هم بفرمایید که آیا دعای که در سایت ها و کتابچه ها از پیامبر نقل می شود سند دارد یا خیر ❗️❗️ 💠💠 👌دعایی تحت عنوان دعای معراج بین مردم رواج دارد و در کتابچه ها یی چاپ و منتشر می شود و در مقدمه آن حدیثی را به این شکل به پیامبر گرامی نسبت می دهند ؛ ❕ هرشخصي اين دعا را بخواند ياگوش فرادهد اورااز جميع بلايا محفوظ فرمايدواگر از آدم تا ختم جمع شوندو جميع درياها مرکب گردد و اسمان و زمين کاغذ گردد و جندان نويسند که فرشتگان مانده شوند و درياخشک شودو اسمان و زمين تمام شوندنمي تواند ثواب ان دعا را بنويسد از هزار ويکي نوشته نشود و خواننده و دارنده اين دعا را تنگي دست ندهد و تا روز اجل بستگي د کار وي نشود و در روز قيامت حساب را از وي بردارند و بيحساب وارد بهشت شود يا محمد دارنده خواننده اين دعا رستگاري يابد هر کس در عمر خود يکبار بخواند و اگر گوش بدهد يا با خود دارد چنان باشد که چهل هزار ختم قران کرده باشد و چهل هزار حج کرده باشد و چهل هزار گوسفند قرباني کرده باشد و چهل هزار بنده ازاد کرده و چهل هزار مسکين عام داده و چهل هزار برهنه راپوشانده باشد و تورات و انجيل عيسي و زبور داود و فرقان محمد مصطفي خوانده باشدو اگر بيمار باشد چنانکه طبيبان از معالجه ان عاجز باشند چون اين دعا را بخواند حقتعالي دين اورا ادا فرمايد و اگر کسي کاهل نماز باشد اين دعا را با خود دارد حقتعالي دين اورا روشن گرداند چنانکه حريص نماز باشدو اگر زن دشوار زايد اين دعا را براب خوانده بخورد به اساني بار نهد و اگر کسي را بسته باشد اين دعا را برموم گيرند برکمر وي بندد في الحال گشاده گردد و اگر بخت دختر بسته باشد اين دعارا بخواند بخت او گشاده مي شود و اگر کسي برپاي دار برند اين دعا رابروي بخواند و بدمند يا در نزد انکس باشد ضرري به او نرسد و اگر جهت فرزند بخواند خداوند عالم پسري بهوي عطا فرمايد و دارنده اين دعا از گزند مارو عقرب و زبان بدگويان ايمن گردد،خواننده ودارنده ا ين دعا از درد گوش ودرد سر درد چشم ودرد دل وفلج لغوه وجميع درد ها ايمن گردد وهر کس اين دعا را با خود به گور برد حق سبحانه او را ببخشد وسکرات موت بر وي آسان گرداند واز عذاب قبر وسئوال نکير منکر ايمن گردد وروز جزاء چهل هزار فرشته به اسقبال وي برايندتا داخل بهشت ميشوند...  👌آنگاه دعای مذکور چنین آغاز می شود ؛ 💠بسم الله الرحمن الرحيم ، اَللّهُمَ صَلِّ عَلي مُحَمَّد وَ آل مَُحَمّد ، يا سَيِّدُ يا سَنَدُ يا صَمَدُ يا مَن لََََهُ المُستَنَدُ اِجعَل لي فَرَجَاً وَمَخرَجَاً مِمِّا انَا فيهِ  .... 👌دعای مذکور با روایتی که به پیامبر منسوب شده است در هیچ کتابی از مجامع روایی ما نقل نشده است و کاملا بدون مستند و جعلی است . ❕مرحوم کفعمی دعای دیگری را تحت عنوان دعای معراج بدین شکل نقل می کند که از پیامبر روایت شده است که چنین گفته شود ؛ 💠 «اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک یا مَنْ أَقَرَّ بِالْعُبُودِیةِ لَهُ کلُّ مَعْبُودٍ یا مَنْ یحْمَدُهُ کلُّ مَحْمُودٍ یا مَنْ یفْزَعُ إِلَیهِ کلُّ مَجْهُودٍ یا مَنْ یطْلَبُ عِنْدَهُ کلُّ مَفْقُودٍ یا مَنْ سَائِلُهُ غَیرُ مَرْدُودٍ یا مَنْ بَابُهُ عَنْ سُؤَالِهِ غَیرُ مَسْدُودٍ یا مَنْ هُوَ غَیرُ مَوْصُوفٍ وَ لَا مَحْدُودٍ یا مَنْ عَطَاؤُهُ غَیرُ مَمْنُوعٍ وَ لَا مَنْکودٍ یا مَنْ لَیسَ بِبَعِیدٍ وَ هُوَ نِعْمَ الْمَقْصُودُ یا مَنْ رَجَاءُ عِبَادِهِ بِحَبْلِهِ مَشْدُودٌ یا مَنْ شِبْهُهُ وَ مِثْلُهُ غَیرُ مَوْجُودٍ یا مَنْ لَیسَ بِوَالِدٍ وَ لَا مَوْلُودٍ یا مَنْ کرَمُهُ وَ فَضْلُهُ لَیسَ بِمَعْدُودٍ یا مَنْ حَوْضُ بِرِّهِ لِلْأَنَامِ مَوْرُودٌ یا مَنْ لَا یوصَفُ بِقِیامٍ وَ لَا قُعُودٍ یا مَنْ لَا تَجْرِی عَلَیهِ حَرَکةٌ وَ لَا جُمُودٌ یا اللَّهُ یا رَحْمَانُ یا رَحِیمُ یا وَدُودُ یا رَاحِمَ الشَّیخِ الْکبِیرِ یعْقُوبَ یا غَافِرَ ذَنْبِ دَاوُدَ یا مَنْ لَا یخْلِفُ الْوَعْدَ وَ یعْفُو عَنِ الْمَوْعُودِ یا مَنْ رِزْقُهُ وَ سِتْرُهُ لِلْعَاصِینَ مَمْدُودٌ یا مَنْ هُوَ مَلْجَأُ کلِّ مَقْصِی مَطْرُودٍ یا مَنْ دَانَ لَهُ جَمِیعُ خَلْقِهِ بِالسُّجُودِ یا مَنْ لَیسَ عَنْ نَیلِهِ وَ جُودِهِ أَحَدٌ مَصْدُودٌ یا مَنْ لَا یحِیفُ فِی حُکمِهِ وَ یحْلُمُ عَنِ الظَّالِمِ الْعَنُودِ ارْحَمْ عُبَیداً خَاطِئاً لَمْ یوفِ بِالْعُهُودِ إِنَّک فَعَّالٌ لِمَا تُرِیدُ یا بَارُّ یا وَدُودُ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَیرِ مَبْعُوثٍ دَعَا إِلَى خَیرِ مَعْبُودٍ وَ عَلَى آلِهِ الطَّیبِینَ الطَّاهِرِینَ أَهْلِ الْکرَمِ وَ الْجُودِ وَ افْعَلْ بِنَا مَا أَنْتَ أَهْلُهُ یا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ سَلْ حَاجَتَک تُقْضَى إِنْ شَاءَ اللَّهُ تَعَالَى » 📚البلد الامین ص370 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔قرآن در سوره بقره میفرماید بعضی سنگها از ترس خدا می افتند، لطفا توضیح دهید که از خدا افتادن به چه معنایی می باشد؟ امروز ما میدانیم که سنگ ها جان و شعور ندارند ❗️مگر علت افتادن سنگها جاذبه نمی باشد ❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « پاره ‏اى از سنگها مى ‏شكافد و از آن جارى مى‏ شود، و پاره‏ اى از آنها شكاف بر مى ‏دارد و آب از آن تراوش مى ‏كند، و پاره ‏اى از خدا (از فراز كوه) به زير مى‏ افتد (اما دلهاى شما نه از خوف خدا مى‏ طپد و نه سرچشمه علم و دانش و عواطف انسانى است) و خداوند از اعمال شما غافل نيست » 🔰بقره 74 ❕از آیات و روایات اسلامی استفاده می شود که همه ذرات اين جهان اعم از آنچه ما آن را عاقل مى‏ شماريم يا بيجان و غير عاقل همه داراى يك نوع درك و شعورند، و در عالم خود تسبيح و حمد خدا مى‏ گويند، هر چند ما قادر نيستيم به نحوه درك و آنها پى بريم و زمزمه حمد و تسبيح آنها را بشنويم. 👌می فرماید ؛ « خداوند به آسمان و زمين فرمود از روى اطاعت يا كراهت به فرمان من آئيد، آنها گفتند ما از در مى ‏آئيم » ( فصلت آيه 11) 👌و می فرماید ؛ « نزديك است آسمانها بخاطر اين سخن از هم متلاشى گردد، و زمين شكافته شود و كوه‏ها به شدت فرو ريزد ، از اين رو كه براى خداوند رحمن فرزندى ادعا كردند » ( مریم 90_91) 👌و می فرماید ؛ « اگر اين قرآن را بر ‏ها نازل مى‏ كرديم از ترس خدا خاشع مى‏ شدند و ازهم شكافته‏ می شدند » ( حشر 21) 👌و می فرماید ؛ « آسمانهاى هفتگانه و زمين و كسانى كه در آنها هستند همه تسبيح او مى ‏گويند، و هر موجودى تسبيح و حمد او مى‏ گويد، ولى شما آنها را نمى ‏فهميد» ( اسراء 44) ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هر چيز تسبيح و حمد خدا مى‏ گويد حتى هنگامى كه مى‏ شكافد و صدايى از آن به گوش مى ‏رسد آن نيز تسبيح است‏» 📚الکافی ج6 ص531_ تفسیر عیاشی ج2 ص293 👌و فرمود ؛ « هيچ پرنده ‏اى در صحرا و دريا صيد نمى ‏شود و هيچ حيوان وحشى به دام صياد نمى‏ افتد مگر به خاطر تسبيح‏» 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج3 ص537 👌و در نقل دیگری آمده است ؛ « يك روز پيامبر نزد عايشه آمد، فرمود اين دو لباس مرا بشوى عرض كرد: اى رسول خدا ديروز شستم، فرمود ؛ « آيا نمى ‏دانى كه لباس انسان نيز تسبيح خدا ميگويد و هنگامى كه چرك و آلوده شود آن قطع مى‏ شود» 📚 کنزالعمال ج9 ص778 👌و در نقل دیگر فرمود ؛ «علامت داغ در صورت حيوانات نگذاريد و به صورت آنها نزنيد، زيرا آنها حمد و ثناى خدا مى‏ گويند» 📚تفسیر العیاشی ج2 ص294 ❕بنابراین روشن می شود که همه موجودات اين جهان اعم از عاقل و جماد داراى يك درك و شعورند، و در عالم خود تسبيح و حمد خدا مى ‏گويند، هر چند ما قادر نيستيم به نحوه درك و احساس آنها پى بريم و هیچ مانعی هم ندارد که بر پایه همین درک و شعور ، سنگ از روی الهی از روی کوه به زیر افتد. ❕ و نیز هیچ مانعی هم ندارد که جاذبه زمین نیز در این امر موثر باشد ، زیرا بودن سنگ در برابر قوانین الهی حاکم بر عالم مانند قانون جاذبه ، از مصادیق خشیت و تسلیم او در برابر پدید آورنده این که خداوند است ، می باشد . @Rahnamaye_Behesht
🤔 ❔این قضیه خراب کردن مسجد توسط پیامبر اسلام چیه ❗️کانالی ضد دین می گفت خراب کردن مسجد رو از پیامبر اسلام یاد گرفته ❕ 💠💠 👌مسجدی که توسط پیامبر گرامی اسلام مورد تخریب قرار گرفت مسجد نام داشت  که جریان آن به این شکل است ؛ ❕در شبه جزيره عربستان، مدينه و نجران دو نقطه وسيع و مركزى بزرگ براى اهل كتاب بود. از اين رو گروهى از عرب ‏هاى اوس و خزرج به آيين يهود و مسيح گرويده و آن‏ها شده بودند. 👌 «ابو عامر» پدر «حنظله» شهيد معروف غزوه «احد» گويا در دوران جاهليت تمايلاتى شديد به آيين مسيح پيدا كرده و در سلك راهبان درآمده بود. هنگامى كه ستاره اسلام از افق مدينه طلوع و اقليت‏هاى مذهبى را در خود هضم كرد؛ «ابو عامر» از اين جريان بسيار شد و با منافقان «اوس» و «خزرج» همكارى صميمانه‏ اى آغاز نمود. پيامبر از نقشه‏ هاى تخريبى وى آگاه گرديد و خواست او را دست‏گير كند. 👌او از مدينه به مكه و از آن‏جا به طائف و پس از سقوط طائف به شام گريخت. وى از آن‏جا شبكه جاسوسى حزب منافقان را رهبرى كرد. ❕او در يكى از نامه ‏هاى خود به چنين نوشت ؛ «در دهكده قبا مسجدى در برابر مسلمانان بسازيد و در مواقع نماز در آن‏جا گرد آييد. به بهانه اداى فريضه، درباره موضوعات مربوط به اسلام و مسلمانان و نحوه اجراى نقشه ‏هاى حزبى به بحث و گفت‏وگو بپردازيد » ❕ «ابو عامر» بسان دشمنان امروز اسلام، احساس كرده بود كه در كشورى كه دين رواج كامل دارد، بهترين وسيله براى هدم و قلع آن، همان استفاده از نام دين است و از نام دين بيش از هر عامل ديگر مى‏ توان بر ضرر آن استفاده كرد.او مى ‏دانست كه پيامبر به هيچ به حزب منافق اجازه نخواهد دارد، مركزى براى خود بسازند؛ مگر در صورتى كه به آن مركز رنگ مذهبى بدهند و تحت عنوان مسجد و ساختن معبد، محفلى براى خود بسازند. ❕هنگامى كه پيامبر عازم تبوك بود، نمايندگان حزب نفاق خدمت پيامبر رسيدند و به بهانه اين‏كه پيران و بيماران آنان در شب‏هاى تار و بارانى، نمى ‏توانند مسافت ميان خانه ‏ها و «قبا» را طى كنند، از او خواستند كه اجازه دهد آنان در محله خود مسجدى بسازند. پيامبر در تأييد و ردّ پرسش آنان پاسخى نگفت و تصميم نهايى را پس از مراجعت از سفر موكول كرد. 👌حزب نفاق در غياب پيامبر، محلى را در نظر گرفتند و با شتاب هرچه تمام‏ تر، ساختمان آن را به نام مسجد به پايان رسانيدند. روزى كه پيامبر به مدينه بازگشت، از حضرتش خواستند كه اين پرستش‏گاه را با خواندن چند ركعت نماز بگشايد. در اين لحظه، وحى نازل گرديد و پيامبر را از جريان آگاه ساخت و آن‏جا را مسجد  «ضرار» خواند كه براى دسته ‏بندى‏ه اى سياسى و ايجاد تفرقه در ميان مسلمانان ساخته شده بود. ( توبه 107_108) 👌پيامبر دستور داد كه ساختمان مسجد «ضرار» را با خاك يكسان كنند و تيرهاى آن‏جا را بسوزانند و براى مدتى مركز زباله باشد. 📚سیره ابن هشام ج 2 ص 530 _ بحار الانوار ج 20 ص 353 👌ويران كردن مسجد «ضرار» شكننده‏ اى بود كه بر فرق حزب نفاق وارد شد. از آن به بعد، رشته حزب از هم گسست و يگانه حامى آنان «عبد اللّه بن ابى» دو ماه پس از جنگ تبوك درگذشت. 📚فروغ ابدیت ص 884 ❕يك اصل اساسى در اسلام اين است كه بايد قبل از همه چيز نيات بررسى شود و ارزش هر عمل بستگى به آن دارد، نه به ظاهر آن، گر چه نيت يك امر باطنى است، اما ممكن نيست كسى نيتى در دل داشته باشد، اثر آن در گوشه و كنار عملش ظاهر نشود، هر چند در پرده ‏پوشى فوق العاده استاد و ماهر باشد. 👌و از اينجا جواب اين روشن مى‏ شود كه چرا پيامبر  با آن عظمت مقام دستور داد مسجد يعنى خانه خدا را آتش بزنند، و مسجدى كه يك ريگ آن را نمى‏ توان بيرون برد ويران سازند، و مكانى را كه اگر آلوده شود بايد فورا تطهير كنند مزبله گاه شهر سازند . ❕ پاسخ همه اين سؤالها يك است و آن اينكه مسجد ضرار مسجد نبود در واقع بتخانه بود، مكان مقدس نبود كانون تفرقه و نفاق بود، خانه خدا نبود بلكه خانه شيطان بود، و هرگز اسم و عنوان ظاهرى و ماسك‏ها، واقعيت چيزى را دگرگون نمى‏ سازد،  اين بود درس بزرگى كه داستان مسجد ضرار به همه مسلمانان براى همه اعصار و قرون داد . 📚تفسیر نمونه ج 8 ص 145 ❕ بنا براین روشن می شود که خراب کردن کانونی شیطانی توسط پیامبر با خراب کردن مساجدی که نماد حق و هستند توسط داعش ، اختلافی ماهوی دارد و جز ضد دینان بی اندیشه کسی بر این مساله خرده نمی گیرد و این دو را با هم مقایسه نمی کند . @Rahnamaye_Behesht