eitaa logo
آرشیو شیعه پاسخ
2.8هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht سایت : shiapasokh.com shiapasokh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔لطفا در مورد ازدواج پیامبر با ماریه قبطیه توضیح بدید که چرا پیامبر با او ازدواج کرد ❗️آیا جریان پیامبر با ماریه ونزول آیات ابتدایی سوره تحریم که ملحدین اشکال می کنند واقعیت دارد ❗️❗️ 💠💠 👌ماريه دختر شمعون قبطيه است، خاندان او قومى مصرى بوده ‏اند. و برخى گويند فرزندان بن هام بن نوح عليه السّلام هستند؛ ليكن مادر ماريه رومى بوده است. 📚محدثات شیعه ص 274 ❕ پادشاه اسكندريه و مصر در سال هفت هجرى، ماريه و خواهرش سيرين را با پيرمردى به نام ماپور (كه به جريح معروف است) و هزار مثقال طلا و بيست جامه حرير و الاغى و استرى براى رسول خدا هديه فرستاد. ماريه و خواهرش قبل از رسيدن به مدينه اسلام آوردند و ماپور پس از ورود به مدينه اسلام آورد. رسول خدا ماريه را از بردگی آزاد کرد و با او ازدواج کرد. ماريه در سال هشتم هجرى ابراهيم فرزند رسول خدا را به دنيا آورد. در سال دهم ابراهيم از دنيا رفت. پس از شهادت پيغمبر گوشه‏ گير بود و فقط به زيارت قبر آن حضرت و بر سر خاك فرزندش ابراهيم مى ‏رفت و تنها با خواهرش سيرين ديدار مى‏ كرد. 📚همان _ بحار الانوار ج 22 ص 193 🔸مولى قهپايى و علامه مامقانى را از راويان نساء حديث ذكر كرده‏ اند و مامقانى مى ‏نويسد ؛ ابن عبد البر و ابن منده و ابو نعيم او را از صحابيات شمرده‏ اند. 📚مجمع الرجال ج 7 ص 178 _ تنقيح المقال ج 3 ص 82 باب النساء. 🔸 عمر رضا كحاله مى ‏گويد ؛ «من فواضل نساء عصرها» :« از زنان زمان خويش بود.» 📚اعلام النساء ج 5 ص 10 ❕ازدواج پیامبر با ماریه به خاطر بالا بردن شخصیت و کرامت او و درس به بوده است .پيامبر گرامی او را از قيد بردگى آزاد كرد و به همسرى خود پذيرفت، و اين خود جزئى از برنامه كلى اسلام براى آزادى تدريجى بردگان و باز گرداندن انسانى به آنها بوده است. 📚تفسیر نمونه ج 17 ص 377 👌آنچه در مورد پیامبر گرامی با ماریه و شیطنت عایشه و حفصه در این رابطه و نزول سوره در برخی کتب نقل شده است و مورد اشکال ملحدین قرار گرفته است ، همه و غیر قابل استدلال بوده که ما در گذشته مفصلا پیرامون آن بحث کرده ایم که می توانید پاسخ گذشته ما را مطالعه کنید ؛ 🔸https://t.me/Rahnamye_Behesht/8433 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا این صلوات حضرت زهرا که است « اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها بعدد ما احاط به علمک » مستند روایی دارد ❗️برخی در سند آن تردید می کنند و می گویند است ❕❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که صلوات و درود فرستادن بر حضرت صدیقه طاهره سلام الله علیها عمل است که پاداش فراوانی را به دنبال دارد . 🔰از خود ایشان است که فرمود ؛ « پدرم مرا چنین حدیث کرد که هر کس بر من یا بر تو سه روز سلام و صلوات بفرستد ، خداوند بهشت را بر او واجب می کند » 📚بحار الانوار ج43 ص185 👌در نقل دیگری پیامبر فرمود ؛ « یا فاطمه هر کس بر تو صلوات بفرستد ، خداوند گناهان او را می آمرزد و او را در بهشت به من ملحق می کند » 📚مستدرک الوسائل ج10 ص111 👌و فرمود ؛ « فرشتگان پیوسته بر فاطمه و پدرش و شوهرش و فرزندانش می فرستند » 📚بحار الانوار ج97 ص123 👌بنابراین به هر لفظی که بر این بانوی بزرگوار صلوات فرستاده شود ، اشکالی ندارد و است . ❕امامان نیز وقتی سخن از فاطمه به میان می آوردند بر او چنین صلوات می فرستادند ؛ « صلی الله علیها و علی ابیها و بعلها و بنیها »، « صلوات الله علیها و علی ابیها و بعلها و بنیها » 📚بحار الانوار ج43 ص21_11_ 174_192_ ج73 ص249_ ج98 ص263 ❕صلوات و دعایی که امروزه بیشتری دارد و به این لفظ است ؛ « اللهم صل علی فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها بعدد ما احاط به علمک » یا « الهی بحق فاطمه و ابیها و بعلها و بنیها و السر المستودع فیها » 👌بر گرفته از روایات پیشین است ، اما بالخصوص روایتی ندارد ، تنها در کتاب عوالم العلوم به نقل از کتاب بهجه المصطفی و به نقل از آیت الله ملا علی معصومی آمده است که گفتن پانصد و سی مرتبه آن در به حضرت زهرا سلام الله علیها مجرب است . 📚عوالم العلوم ج11 قسم 2 ص 1146 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔شنيده ام كه دختر را نميشه اعدام كرد و طبق فقه اسلامى قبل از اعدام دختر را به يه مرد در ميارن و بعد از ازاله اونو اعدام ميكنن خواستم بدونم تا چه حد اين مطلب صحت داره و اگر واقعيت داره چطور ممكنه كه در اون دختر رضايت نداره درست باشه تصور كنيد كسى كه مسلمان نيست با دونستن اين قانون چه طور ميتونه اسلام رو قبول كنه❕❕ 💠💠 👌قتل نفس از دید اسلام از جمله بزرگ و کبیره است که سبب خشم پرودگار می شود . 🔷 می فرماید ؛ « هر کس انسانی را بدون ارتکاب قتل یا فساد در روی زمین بکشد ، چنان است که همه انسانها را کشته است » 🔶 32 ❕و ؛ « هرکس مومنی را به قتل برساند ، مجازات او دوزخ است جاودانه در آن می ماند ، و خدا بر او می کند و او را از رحمتش دور می کند ، و عذاب برای او آماده کرده است » 🔶 93 ❕حال اگر دختری باکره مرتکب قتل نفس شود ، خانواده می توانند او را اعدام کنند ، و در صورت اعدام ، قاتل با حالت بودن ، اعدام می شود . 🔶این که باید دختر باکره قاتل از حالت باکره بودن در بیاید و عقد بشود و ...تهمت و دروغ آشکار است که به هیچ عنوان در اسلام و فقه شیعی چنین وجود ندارد . ❕در روایات ما بیان شده است که اگر زن باشد ، خانواده مقتول می توانند بدون هیچ شرطی او را قصاص کنند و ازاله بکارت و عقد اجباری هیچ مدخلیتی در این ندارد . 🔷امام علیه السلام فرمود ؛ « زمانی که یک زن مردی را بکشد ( بدون هیچ شرطی) می شود » 📚 ج7 ص298 👌 و در مورد زنی که مردی را به کشته بود فرمود ؛ « اگر خانواده مقتول را بخواهند آن زن ( بدون هیچ شرطی ) می شود » 📚 ج4 ص114 ❕این گونه شایعات برای تخریب اسلام و شیعه ساخته و پرداخته می شود ، در حالی که و بودن آن ها برای کسانی که اندک آشنایی با احکام اسلام داشته باشند ، واضح و آشکار است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔در حدیثى آمده است که « قیامت بر پا نمیشود تا وقتی که مـردی از اھـل بیـت من که اسمش اسم من و اسم ، اسم پدر من است، خروج نکند» ⚡️همانطور كه همه ميدانيد نام پيامبر اسلام محمـد بـن عبداللـه بود اما مھـدی شیعیان نامش محمد بن حسن است؛ اسمش ھـم اسـم پیـامبر اسـت ولـی اسـم پدرش ھم اسم او نیست ❕❕ 💠💠 👌شیعیان احادیث زياد و در حد تواترى دارند كه با اسناد متفاوت و متعدد، نام پدر امام مهدى عليه السّلام را مشخص كرده و بر آن تصريح دارد، و به سبب همين احاديث فراوان بوده كه شيعه، كوچك‏ترين اختلاف و يا ترديدى در اين‏باره نداشته است. ❕رواياتى كه اين واقعيت را بازگو كرده‏ اند، عبارت‏ها و لحن‏هاى متفاوتى دارند، بسيارى از آنها با صراحت، ايشان را فرزند امام عليه السّلام معرفى كرده اند. 👌‏ آيت اللّه صافى گلپايگانى در باب «مهدى فرزند امام حسن عسكرى» كتاب خود 147 ذكر كرده است. 📚منتخب الاثر ج 2 ص 202 فصل 22 👌برای نمونه به دو حدیث توجه کنید ؛ 1⃣مفضل بن عمر مى‏ گويد ؛ « خدمت امام صادق عليه السّلام رسيدم و عرض كردم كاش درباره جانشين پس از خود وصيت مى‏ فرمودى؛ امام عليه السّلام فرمود: اى مفضل ، امام پس از من فرزندم موسى است، و جانشين مأمول منتظر، محمد حسن بن على بن محمد بن على بن موسى است » 📚کمال الدین ج 2 ص 334 2⃣محمد بن جعفر اسدى مى‏ گويد ؛ « احمد بن ابراهيم براى من چنين نقل كرده است: در سال (262 ه. ق) خدمت خديجه خواهر امام هادى عليه السّلام رسيدم و از پشت پرده با وى سخن گفتم و در مورد دينش از وى پرسيدم، كه در پاسخ به من گفت: وى از چه كسانى پيروى مى‏كند؟ آن‏گاه گفت ، جانشين صالح، فرزند امام عسكرى عليه السّلام است؛ از وى پرسيدم: آيا او را ديده ‏اى يا از او خبر مى ‏دهيد؟ گفت: از پسر برادرم (امام عسكرى عليه السّلام) مى‏ گويم كه او اين موضوع را طى نامه‏ اى، به اعلام مى ‏دارد .... » 📚اثبات الوصیه ، مسعودی ص 271 👌در شمار ديگرى از احاديث شيعه، اين واقعيت، با عباراتى متفاوت، منعكس شده است . امام صادق عليه السّلام فرمود ؛ « اذا اجتمعت ثلاثة أسماء متوالية ، محمّد [و] عليّ و الحسن، فالرابع القائم؛ آن‏گاه كه سه نام محمد، على و حسن پى‏درپى هم آمدند، آنها قائم خواهد بود.» 📚الغیبه طوسی ص 233 ❕البته اغلب اهل سنّت، با بيان برخى روايات در اين زمينه، بر اين باورند كه نام پدر حضرت مهدى عليه السّلام عبد اللّه، هم‏نام پدر پیامبر اکرم است. 👌دانشمندان شيعه، اگرچه با حفظ امانت كامل، برخى از اين احاديث را هرچند كه صحيح نمى دانسته ‏اند بدون كم و كاست از كتاب‏هاى اهل سنّت كرده ‏اند؛ اما هرگز ترديد در اين موضوع به خود راه نداده ‏اند که این احادیث باطل و ضعیف هستند . ❕مرحوم می نویسد ؛ « اصحاب شیعه ما روایتی را که می گوید نام پدر امام مهدی همنام پدر پیامبر است را صحیح نمی دانند زیرا اسم و اسم پدر امام مهدی نزد آنها ثابت و مشخص است ، ( برخی از ) اهل سنت نیز آن بخش حدیث که نام پدر امام مهدی را ، همنام پدر پیامبر می داند ، و زائد می دانند » 📚کشف الغمه ج 2 ص 477 👌برخی از محققان با بررسی مفصلی که انجام داده اند ، جعلی و ضعیف بودن روایت مذکور را که مورد نقل اهل قرار گرفته است را ثابت کرده اند ؛ 📚درسنامه مهدویت ، ج 1 ص 160 _ بررسی تطبیقی مهدویت ص 225 ❕ بنابراین گفتنی است که روايت مذکور از مجعولات و موضوعات عبّاسيان می باشد، زيرا شكى نيست كه دولت عباسى براى تأييد سلطنت خود و تشويق مردم به بيعت با محمّد بن عباس ملقّب به مهدى عباسى، خليفه دولت عباسى دست به هركارى از جمله جعل حديث و نسبت آن به رسول خدا زدند. ❕منصور عباسى كه عبد اللّه نام داشت فرزندش محمّد را به عنوان خليفه و جانشين خود تعيين نمود و مردم را تشويق به بيعت با او كرد. او براى ترغيب بيشتر مردم به اين كار لقب فرزندش را مهدى گذاشت، تا مردم به گمان اينكه او مهدى منتظر و موعود است با او بيعت كنند، ولى از آنجا كه اسم خودش عبد اللّه بود دستور داد تا حديثى كرده و در آن اسم پدر مهدى امّت را عبد اللّه معرفى كنند. 📚مجموعه آثار شهید مطهری ج 18 ص 173 👌علامه نیز بر فرض این که حدیث فوق صحیح باشد می نویسد ؛ « كنيه امام حسن عسكرى عليه السّلام ابو محمد است و كنيه پدر پيامبر نيز، ابو محمد مى ‏باشد و از آن‏جا كه نام و اسم ، بر كنيه نيز مى‏ شود، به اين شكل مفاد حديث صحيح است » 📚بحار الانوار ج 51 ص 103 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
ه کلام وی کلامی الهی است به همین جهت است که ابن عربی در فتوحات آورده است که اگر بندگان خالص الهی بخواهند از هر کدام از درهای بهشت وارد شوند وارد می‌شوند، اما ابوبکر از تمام درهای بهشت وارد می‌شود: «وجوه زیادی در ابوبکر وجود دارد که موجب برتری او بر دیگرانی است که این وجوه در آنان نیست؛ از این رو است که چون پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلم» فرمود: بهشت را هشت در است که از هر دری که بخواهند وارد می‌شوند. ابوبکر گفت: چه می‌شد که انسان از همه درها وارد می‌شد؟ پیامبر فرمود: «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» امیدوارم تو از آنان باشی! 📚الفتوحات المکیّة، ج ۱، باب الخامس و الستّون، ص ۳۱۸. ❕وی در شأن و عمر بن خطاب هم سخنان فراوانی دارد، به عنوان نمونه: محی الدین معتقد است که ملائکه با عمر سخن می‌گویند و به اصطلاح وی، او محدّث است. او از قول پیامبر در فتوحات مکیه می‌گوید: «پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» فرمود: اگر در امت من محدَّث‌هایی (کسانی که ملائکه با آنان سخن می‌گویند) باشند، عمر از آنان است. پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» ثابت کرده است که حتماً کسانی هستند که با ملائکه سخن می‌گویند و پیامبر نیستند و این چنین سخن گفتن تشریع احکام از قبیل حلال و حرام کردن نیست... خدا درباره کسانی از ما که به آنچه خدا تشریع نموده [است] عمل می‌کنند، می‌گوید: خدا او را تعلیم می‌دهد و خود برای وی آموزش علومی را عهده می‌گیرد که اعمالش را برای او انتخاب کرده است. خدا فرموده است: (از خدا بپرهیزید و خدا به شما می‌آموزد و خدا به هر چیزی آگاه است) و نیز فرموده است: (اگر تقوا پیشه کنید خدا برای شما فرقان (وسیله شناخت حق از باطل) قرار می‌دهد). عمر بن الخطاب و احمد بن حبنل از اقطاب این مقام اند. 📚فتوحات المکیّه، ج ۱، باب الثلاثون، ص ۲۰۰ 5⃣ابن عربی عمر را می‌داند. ❕محی الدین عربی برای عمر بن خطاب مقام ویژه ای از تقوا و کمالات قائل شده است و آن را منشأ عصمت وی می‌داند، در فتوحات می‌گوید: ... به همین جهت پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» هنگامی که نیرویی را که خدا به عمر بن خطاب داده است به یاد آورد، درباره او فرمود: ای عمر! شیطان تو را در راهی ملاقات نمی کند مگر اینکه راهی غیر از راه تو را می‌پیماید. این حقیقت دلالت دارد که به شهادت معصوم [پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم] عمر معصوم است. زیرا ما می‌دانیم که هیچ گاه ما را به راهی نمی برد مگر راه باطل و آن راه غیر از راه عمر است، پس عمر به دلالت این نص معصوم است و راه‌های حق را می‌پیماید؛ پس او از کسانی است که در تمام روش هایش در راه خدا، از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای نمی هراسد. » 📚الفتوحات المکیّة، ج ۱، باب الثلاثون، ص ۲۰۰. 💠ادامه 👇👇👇 6⃣ابن عربی را نفس پیامبر خدا و خلیفه حق از جانب وی می‌داند محی الدین در منقبت عثمان در صلح حدیبیه فضیلتی را بازگو می‌کند که بزرگان مفسرین اهل سنت همچون طبری، فخر رازی و ابن کثیر و... از آن بی خبرند! او می‌خواهد با این فضیلت عثمان را که در حدیبیه حضور نداشته است در بالاترین مرتبه اصحاب بیعت رضوان قرار دهد و لذا می‌گوید: «پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» در بیعت رضوان خودش با خودش بیعت کرد، دستش را بر دستش نهاد، و را با دستش گرفت و فرمود این از طرف عثمان، و حال آنکه عثمان در این بیعت غائب بود... و جامع بین پیامبرو عثمان انسانی است که آن منشأ حقیقت عبودیت است؛ پس رواست که پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» و عثمان از یکدیگر نیابت کنند و در مقام و جایگاه هم قرار گیرند.» 📚الفتوحات المکیّة، ج ۱، ص ۷۵۲. 👌ابن عربی عثمان را به حق رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می‌داند، وی در کتاب فتوحات مکیه می‌گوید: «مانند عثمان که جامه خلافت را بیرون نیاورد تا کشته شد، چون می‌دانست حق در بقای او در جامه خلافت است، زیرا رسول خدا «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» او را نهی فرموده بود که از جامه خلافت به درآید. » 📚الفتوحات المکیّه، ج ۲، ص ۳۰۸. 7⃣بی حرمتی به امام علی علیه السلام با نقل حدیث ؛ 👌محی الدین که برای منقبت سازی هر یک از خلفای سه گانه، به احادیث یا مکاشفاتی استشهاد می‌کند، برای امیرمؤمنان علی علیه السلام منقبتی نیافته است جز روایت ساختگی خواستگاری آن حضرت از دختر ابوجهل!! وی در فتوحات می‌گوید: «چون به پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلم» گفته شد که علی [علیه السلام] از دختر ابوجهل خواستگاری کرده است آن حضرت برای مردم در مورد علی [علیه السلام] خطبه خواند و فرمود: فاطمه [علیها السلام] پاره ای از من است: مرا ناراحت می‌کند هر چه که فاطمه [علیها السلام] را ناراحت کند و شادمان کند مرا آنچه که فاطمه [علیها السلام] را شادمان کند. من حق ندارم آنچه را خدا حلال کرده حرام و
🤔 ❔این که در آیات قرآن و روایات آمده است که خدا روز قیامت های خود را برهنه می کند چه معنایی دارد ❗️آیا این سخن نشان دهنده غیر الهی بودن قرآن نمی باشد ❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که خداوند متعال از اتصاف به جسمیت و اموری پاک و مبراست و آیات شریفه قرآن و سنت نبوی و علوی و براهین محکم عقلی گواه بر این مطلب است . 🌿https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3249 ❕حال به پاسخ می پردازیم که خداوند می فرماید ؛ « يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ وَ يُدْعَوْنَ إِلَى السُّجُودِ فَلا يَسْتَطِيعُون‏ » ( قلم 42) 👌اهل سنت بر اساس این آیه می گویند روز قیامت خداوند ساق پاهایش را می کند و همگان را دعوت به سجود می کند که مومنان این دعوت را اجابت اما کافران از اجابت کردن عاجز و ناتوان هستند ‌. ❕این سخن غیر صحیح و در کتاب به اصطلاح صحیحی به نام صحیح بخاری از پیامبر گرامی آمده است که می فرماید ؛ « روز قیامت پروردگار ما ساق پایش را می کند و تمام مردان و زنان مومن برای او سجده می کنند ، اما کسانی که در دنیا از روی ریا و سمعه برای خدا سجده میکردند ، در روز قیامت از سجده کردن ناتوان هستند » 📚صحیح بخاری ج 8 ص 60 👌اما اهل بیت علیهم السلام این سخن و این روایت را دانسته و در برابر کسانی که معتقد به آن بودند می گفتند سبحان الله ، سبحان ربی الاعلی ، خداوند پاک و منزه از این نسبت ها است . ❕«عبيد بن زراره از امام نقل می کند كه گفت از آن جناب معناى كلام خداى عز و جل را پرسيدم كه مى ‏فرمايد:" يَوْمَ يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ" فرمود: آيا خدا جامه خود را بالا مى‏ زند؟ سبحان ربى الاعلى » 👌شیخ بعد از نقل اين حديث مى‏ گويد منظور از جمله" سبحان ربى الاعلى" تنزيه خداى سبحان است از اينكه ساق پا و جامه ‏اى داشته باشد 📚التوحید صدوق ص 155 👌پیروان اهل بیت علیهم السلام آیه شریفه را چنین معنا میکنند ؛ « به خاطر بياوريد روزى را كه ساق پاها از وحشت برهنه مى‏ گردد و دعوت به سجود مى‏ شوند اما قادر بر آن نيستند » 👌و در آن می گویند ؛ « جمله" يُكْشَفُ عَنْ ساقٍ" (ساقها برهنه مى‏ شود) كنايه از شدت هول و وحشت و كار است، زيرا در ميان عرب معمول بوده هنگامى كه در برابر كار مشكلى قرار مى‏ گرفت دامن را به كمر مى ‏زد و ساق پاها برهنه مى‏ كرد، لذا مى‏ خوانيم هنگامى كه از ابن مفسر معروف از تفسير اين آيه سؤال كردند گفت: هر گاه چيزى از قرآن بر شما مخفى شد به تعبيرات عرب در اشعار مراجعه كنيد، آيا نشنيده ‏ايد كه شاعر مى‏ گويد: «و قامت الحرب بنا على » «جنگ ما را بر ساق پا نگهداشت » كنايه از شدت بحران جنگ است. 👌آرى در آن روز هول و وحشت همگان را فرا گرفته است و همگان به سجده و در برابر پروردگار دعوت مى‏ شوند، مؤمنان به سجده مى ‏افتند، ولى مجرمان قدرت سجده را ندارند زيرا روحيات زشتى كه در دنيا در وجود آنها راسخ شده بود و در آن روز به روز مى‏ كند و مانع مى ‏شود كه در برابر ذات پاك خدا كمر كنند. 📚تفسیر نمونه ج 24 ص 413 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185
🤔 ❔اینکه میگن وقتی عزرائیل میخواست جون حضرت موسی رو بگیره چند بار مخالفت کرد ❕آیا نیست و منافات با عصمت نداره❕❕ 💠💠 👌حضرت موسی علیه السلام از مردن و به دیار باقی شتافتن هراسی نداشت ، و بلکه شدیدا لقای پرودگار را دوست می داشت چنان که امام باقر علیه السلام فرمود ؛ «موسى نبا خداوند چنین مناجات می کرد و می گفت پروردگارا ، من به آنچه قضا كرده‏ اى و مقدّر نموده ‏اى، آيا بزرگ را مى ‏ميرانى و كودك خرد را مى‏ گذارى؟ حق تعالى فرمود: اى موسى! آيا راضى نيستى كه من روزى ده و متكفّل احوال ايشان باشم؟حضرت موسى عليه السّلام گفت: بلى پروردگارا راضيم تو نيكو وكيلى و نيكو كفيلى‏» 📚امالی صدوق ص165 👌البته در نقلی آمده است که موسی علیه السلام از خداوند در قبض روحش خواست تا وصی و جانشین خود را معرفی کند چنان که از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود ؛ « چون مدت عمر موسى به آخر رسيد، ملك موت به نزد آن حضرت آمد و گفت: السلام عليك اى كليم خدا موسى عليه السّلام گفت: و عليك السلام كيستى تو؟ گفت: من ملك موتم. موسى گفت: براى چه آمده ‏اى؟ گفت: آمده ‏ام كه قبض روح تو بكنم.موسى عليه السّلام گفت: از كجا قبض روح من مى ‏كنى؟گفت: از دهان تو. موسى عليه السّلام گفت: چگونه از دهان من قبض روح مى‏ كنى و حال آنكه به اين دهان با پروردگار خود سخن گفته‏ ام؟گفت: پس از دستهاى تو قبض روح تو مى‏ كنم. موسى عليه السّلام گفت: چگونه از دستهاى من قبض روح من مى ‏كنى و به اين دستها تورات را برداشته ‏ام؟گفت: پس از پاهاى تو. موسى عليه السّلام گفت: به اين پاها به كوه طور رفته ‏ام و با خدا مناجات كرده ‏ام.گفت: پس از ديده ‏هاى تو. موسى عليه السّلام گفت: به اين ديده ‏ها پيوسته با اميد بسوى رحمت پروردگار خود نظر كرده ‏ام. گفت: پس از گوشهاى تو. موسى عليه السّلام گفت: به اين گوشها كلام پروردگار خود را شنيده ‏ام. ❕پس حق تعالى به ملك موت وحى نمود كه روح او مكن تا خود اراده كند. ملك موت بيرون آمد. موسى عليه السّلام بعد از آن مدتى زنده ماند، پس روزى يوشع عليه السّلام را طلبيد و به او وصيت نمود، او را وصىّ خود گردانيد و امر كرد يوشع را كه وصيت را يا امر رفتن موسى عليه السّلام را پنهان دارد و امر كرد كه يوشع بعد از انقضاى عمر خود به ديگرى كه خدا بفرمايد وصيت كند. و از قوم خود غايب شد و در ايّام غيبت خود به مردى رسيد كه قبرى مى‏ كند، موسى عليه السّلام گفت: مى‏ خواهى كه تو را يارى كنم بر كندن اين قبر؟ گفت: بلى. پس اعانت او كرد تا قبر را كندند و لحد را درست كردند.پس آن مرد اراده كرد كه برود و در بخوابد تا ببيند كه درست كنده شده است،موسى عليه السّلام گفت: باش كه من مى ‏روم كه ملاحظه كنم. چون حضرت موسى رفت در قبر خوابيد خدا پرده از پيش چشم او برداشت تا جاى خود را در بهشت ديد، پس گفت: پروردگارا! مرا بسوى خود قبض كن. پس ملك موت در همانجا قبض روح مطهر او نمود و در همان قبر او را دفن كرد و خاك بر روى او ريخت. آن مردى كه قبر را مى ‏كند ملكى بود در صورت آدمى، و موت آن حضرت در مدت تيه بود.» 📚کمال الدین ج1 ص153 👌چنان که در روایت بالا آمد ، موسی علیه السلام برای قبض روحش از این جهت بود که وصی و جانشین خود را تعیین کند و پس از آن با تقاضای خود ایشان ، قبض روحش صورت گرفت . ❕با این وجود در روایات و از کتب اهل سنت آمده است که موسی علیه السلام از قبض روح امتناع می کرد تا آنجایی که با زدن یک سیلی به ملک الموت ، چشم او را کور کرد ، چنان که مسلم از ابوهریره نقل می کنند ؛ « وقتى ملك الموت به خدمت موسى رسيد، به محض اين‏كه از او خواست تا دعوت پروردگار را اجابت كند، موسى چنان سيلى به چشم ملك الموت زد كه چشمش كور شد. پس ملك الموت به سوى پروردگار برگشت و گفت: مرا به سوى بنده ‏اى فرستادى كه مردن ندارد و چشم مرا كور نمود. 👌آنگاه خداوند چشم ملك الموت را سالم نمود و به او فرمود به سوى بنده‏ ام برگرد و بگو اگر طالب زندگى دنيا هستى، دست خود را بر پشت گاوى بگذار، هر چه مو به دستت آمد به همان مقدار بر سالهاى زندگانى تو اضافه خواهد شد» 📚صحیح مسلم ج4 ص1842 📚مسند احمد ج13 ص506 ❔براستی این افسانه ها و می تواند عمل یک پیامبر مقرب و اولوالعزم و برگزیده الهی محسوب شود ❗️ https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA