eitaa logo
آرشیو شیعه پاسخ
2.8هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht سایت : shiapasokh.com shiapasokh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔ببخشید من از یک روحانی شنیدم که آیه قرآن در شان امام علی نازل شده است ❗️با دوستان اهل سنتم وقتی این قضیه را مطرح می کنم ازم دلیل می خواهند ❕لطفا روشنگری کنید ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ «يُؤتِى الْحِكْمَةَ مَنْ يَشاءُ وَ مَنْ يُؤتَ الْحِكْمَةَ فَقَدْ اوتِىَ خَيْراً كثيراً » 🔰«خداوند دانش و را به هركس بخواند (و شايسته باشد) مى‏دهد؛ و به هر كس دانش داده شود، كه خير فراوانى داده شده است». (بقره 269) 🔸حاكم حسكانى از علمای برجسته اهل سنت در شواهد التنزيل از ربيع بن خيثم نقل مى ‏كند كه ؛ « نام على عليه السلام را نزد او بردند، گفت: «نديدم كسى از مردم بتواند ايرادى بر حكم و داورى آن حضرت بگيرد؛ و متعال مى‏ گويد كسى كه دانشى به او داده شده است خير فراوانى به او داده شده است». 📚شواهد التنزیل ج 1 ص 107 🔰در همان كتاب چند حديث ديگر به همين معنى يا نزديك به آن نقل شده است. در ضمن از ابن عباس نيز نقل مى‏ كند كه پيامبر اكرم فرمود: «كسى كه مى‏ خواهد به ابراهيم در حلمش، و به نوح در ، و به يوسف در مردم داريش بنگرد؛ نگاه به على بن ابى طالب عليه السلام كند». 📚همان مدرک ج 1 ص 106 🔹در صحيح نيز آمده است كه پيامبر اكرم فرمود: «انَا دارُ الْحِكْمَةِ وَ عَلِىٌّ بابُها» «من خانه دانشم و على عليه السلام در آن خانه است». 📚صحیح ترمذی ج 5 ص 637 🔸مسلّم است كه هر كسى بخواهد وارد خانه‏ اى شود بايد از در وارد گردد، همان گونه كه قرآن مجيد نيز دستور داده است ؛ «و از در خانه ‏ها وارد شويد» ( بقره 189) بنابراين هر كس مى‏ خواهد به علم و دانش پيامبر اسلام راه يابد، بايد از على عليه السلام آغاز كند، و كليد اين گنجينه را از او بطلبد. ❕ابو نعيم در حلية الاولیاء به سند خود، از «عبد الله» نقل مى‏ كند كه در حضور رسول خدا شرفياب بودم، سخن از على عليه السّلام به ميان آمد؛ رسول خدا فرمود ؛ « حكمت به ده جزء تقسيم شده است، نه جزء از آن در اختيار على است و يك جزء آن در اختيار مردم ديگر است.» 📚حلیه الاولیاء ج 1 ص 64 🔸 متّقى هندی اين حديث را در كنز العمال نقل كرده است و در آخر آن آمده است ؛ : على عليه السّلام همان يك جزء را از بهتر مى‏ فهمد و به حقيقت آن بهتر مى‏ رسد. » 📚کنزالعمال ج 6 ص 154_ 401 🔹محب طبرى در الرياض النضرة از «جميل بن عبد الله بن يزيد مدنى» نقل مى‏ كند كه يكى از قضاوتها كه به داورى حضرت على عليه السّلام برگزار شده بود، به عرض رسول خدا رسيد. پيغمبر از حسن على عليه السّلام به شگفت آمد و فرمود ؛ « از خداى تعالى سپاسگزارم كه حكمت را در ميان ما اهل بيت قرار داد، و ما را از آن برخوردار ساخت.» 📚الریاض النضره ج 2 ص 200 🔸اين تعبيرات که همه برگرفته از روایات اهل سنت است به خوبى نشان مى‏ دهد كه در امت اسلامى بعد از پيامبر اكرم كسى در علم و دانش و حكمت، به پاى على عليه السلام نمى‏ رسد و از آنجا كه مهم‏ترين ركن امامت، علم و است؛ لايق‏ ترين فرد براى امامت و خلافت بعد از پيامبر گرامى او بوده است. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔چرا قرآن می گوید که انسان از او به وجود می آید آبی پست و بی ارزش است ❕‌ ❓امروزه مشخص شده است که منی یکی از برترین پدیده های است. در هر قطره ی آن میلیونها اسپرم زنده ی در حال فعالیت همراه با همه ی مواد لازم مثل غذا و اب و مواد حفاظتی وجود دارند پس معلوم میشود منی ماده ای بی ارزش نیست ❕❕ 💠💠 👌 می فرماید ؛ « ما نشانه های خود را در نظام آفرینش ، در سراسر جهان و در درون وجود خود انسان ها به آن ها نشان می دهیم تا بدانند که او بر حق است » 🔶 53 👌بر این اساس ، خداوند یکی از نشانه های توحیدی خودش را ، خلقت انسان از می داند و می فرماید ؛ « نسل ( انسان را ) از عصاره ای از آب ناچیز و بی قدر خلق کرد » 🔶 8 👌و می فرماید ؛ « آیا شما را از آبی و ناچیز نیافریدیم » 🔶 20 👌این تعابیر اشاره به وضع ظاهری ماده « » است به این بیان که خداوند می گوید ما چنان قدرت و توانایی داشته ایم که شما را از یک ماده ای که نزد خودتان بد بو و بی ارزش تلقی می شود و همگان از آن دوری می کنند . 🔷ماده منی نزد شما ، مایعی پست تلقی می شود و همگان از آن دوری می کنید ، اما ما شما را از همین ماده پست و بی ارزش آفریدیم ،آیا باز هم جایی برای شک در قدرت و ما باقی می ماند ❕ 🔷در تفسیر چنین آمده است ؛ « این آب که ظاهرا آبی است ، بی ارزش و بی مقدار از نظر ساختمان و سلولهای حیاتی شناور در آن و همچنین ترکیب مخصوص مایعی که سلولها در آن شناورند ، بسیار ظریف و فوق العاده دقیق و است و از نشانه های عظمت پرودگار و علم و قدرت او محسوب می شود و کلمه « » که به معنی ضعیف و حقیر و ناچیز است ، اشاره به وضع ظاهری آن می باشد و گرنه از اسرار آمیزترین است » 📚 ج17 ص126 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا روایات نهی کرده اند از اینکه رو محل زندگی انتخاب کنیم ❗️اگر نهی کردن این نهی به چه معناست ❕❕ 💠💠 👌در روایاتی سکونت در کربلا شمرده شده است . 🔶امام علیه السلام فرمود ؛ « سکونت در کربلا که در جانب کوفه است خوب است زیرا در آنجا قبری است که هیچ گرفتاری به زیارتش نمیرود مگر آنکه خداوند را بر طرف می کند » 📚التهذیب ج6 ص44 👌از سوی دیگر در روایاتی سکونت در کربلا شمرده شده است . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « پس از زیارت حسین باز گرد و آنجا را خود قرار مده » 📚وسائل الشیعه ج14 ص540 👌وجه بین این دو دسته روایت به این است که چون کربلا دارای شرافت و رفعت معنوی است ، گناه کردن در آن سرزمین شایسته و نیست و عقاب گناه را دو برابر می کند ، کسانی که قدرت کنترل نفس خود را ندارند بهتر است کربلا را قرار ندهند ، اما اگر انسان بتواند نفس را از گرایش به گناهان و هوای نفس باز دارد ، کربلا برای او بی اشکال و بلکه مستحب است . ❕چنان که همین سخن در مورد مکرمه نیز می باشد . در روایاتی سکونت در آن مستحب شمرده شده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج14 ص360 👌با این وجود می فرماید ؛ « هر کس بخواهد در این سرزمین از طریق حق منحرف گردد و دست به ستم بزند ما از درد ناک به او می چشانیم » 🔶حج 25 ❕لذا در روایات سکونت در مکه برای کسانی که قدرت نفس خود را ندارند و با گناه کردن آن سرزمین مقدس را نگه نمی دارند مکروه شمرده شده است تا مبادا گرفتار خداوند شوند ؛ 📚وسائل الشیعه ج13 ص231 باب 16 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔از یکی از این سوال پرسیده شده بود که من با جواب ایشان قانع نشدم . ❔خداوند متعال مى فرمايد: «وَلاَ تُلْقُوا بِأَيْدِيكُمْ إِلَى التَّهْلُكَة» « خود را با دست خود به هلاکت نیفکنید » هر كس كه اين آيه شريفه و سيره حضرت امام حسين(عليه السلام) را قرائت كند به نظرش خواهد رسيد كه اقدام و روش حضرت امام حسين(عليه السلام) از نمونه هاى به هلاكت افكندن خود مى باشد زيرا ايشان به اختيار خود به سوى كشته شدن شتافت، پاسخ شما به اين موضوع چيست ❕❕ 💠💠 👌در این شکی نیست که امام حسین علیه السلام با آگاهی به شهادت به سرزمین پا گذاشت . ❕حسین علیه السلام خطاب به محمد حنفیه که او را از رفتن به کربلا باز می داشت فرمود ؛ « پیامبر را در خواب دیدم که به من چنین امر فرمود که ای حسین به برو زیرا خدا مایل است تو را کشته ببیند » 📚اللهوف ص40 👌امام علیه السلام در آغاز حرکتش در خطاب به بنی هاشم چنین نوشت ؛ « هر کس از شما به من بپیوندد به شهادت می رسد و هرکس بماند به پیروزی نخواهد رسید » 📚مناقب ابن شهر آشوب ج4 ص76 👌روایات و اخباری که از طریق شیعه و سنی از پیامبر اکرم در موضوع شهادت حسین علیه السلام نقل شده به اندازه ای مشهور بود که ابن می گوید ؛ « ما اهل بیت همگی تردید نداشتیم که حسین در سرزمین کربلا به خواهد رسید » 📚مقتل الحسین خوارزمی ج1 ص160 ❔حال این سوال مطرح می شود که اگر امام حسین آگاه به شهادت در سرزمین کربلا بود چرا به آن سرزمین پا گذاشت ❕آیا جایز است که انسان خود را به هلاکت و کشتن دهد در حالی که از آن نهی کرده است ❗️ 👌پاسخ است . 🔶مساله حرمت القای نفس در هلاکت مربوط به جایی است که هدفی از جان در خطر نباشد و الا باید جان را فدای حفظ آن هدف مقدس کرد همان گونه که حسین علیه السلام و تمام شهیدان راه خدا این کار را کردند . ❔آیا اگر کسی ببیند که جان پیامبر در خطر است و خود را سپر او کند ( همان گونه که علی علیه السلام در لیله المبیت چنین کرد ) آیا چنین کسی القاء نفس در کرده و کار خلافی انجام داده است ؟ آیا باید بنشیند تا پیامبر را به قتل برسانند و بگوید القای نفس در هلاکت جایز نیست ؟ ❕قرآن کریم کسانی را که جان و مال خود را در راه پاسداری از دین خدا می دهند کرده و می فرماید ؛ « خداوند از مومنان جان هایشان و اموالشان را خریداری کرده تا در برابرش بهشت برای آنان باشد به این گونه که در راه خدا پیکار کنند ، می کشند و می شوند » 🔶توبه 111 👌و می فرماید ؛ « آیا شما را به تجارتی آگاه کنم که از عذاب دردناک شما را رهایی می بخشد ... در راه خداوند با اموال و جهاد کنید این برای شما از هر چیز بهتر است» 🔶صف 10_11 👌بر همین اساس بود که حسین علیه السلام و یاران با وفایش جهت پاسداری از دین الهی بذل جان و مال کردند و به آن مقام والا دست یافتند و به هیچ عنوان مساله القای نفس در هلاکت در رابطه با قضیه کربلا مصداق ندارد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔برخی می گویند اگر هدف امام حسین واقعا قیام در راه خدا بوده است چرا وقتی خبر شهادت به ایشان رسید می خواست برگردد و به کوفه نرود و یا چرا به حر گفت بگذار برگردم و وارد کوفه نمیشوم ❗️❗️ 💠💠 👌این که هدف امام علیه السلام از مخالفت با یزید و رفتن به سوی کوفه قیام در برابر حکومت ظالم و فاسد یزید و نجات دین از چنگال و انحراف بوده است قابل شک و تردید نیست چنان که خود امام حسین علیه السلام می فرمود ؛ « من تنها به انگيزه اصلاح در امّت جدّم بپا خاستم، مى ‏خواهم امر به معروف و نهى از منكر كنم و به جدّم و پدرم على بن ابى طالب عليه السلام رفتار نمايم!» 📚فتوح ابن اعثم، ج 5، ص 33 و بحارالانوار، ج 44، ص 329 👌هنگامى كه امام عليه السلام با سپاهِ «حرّ» رو به رو گشت و بى‏ وفايى كوفيان آشكار شد و امام عليه السلام خود را با شهادت مواجه ديد در ميان اصحاب خويش برخواست و طىّ چنين فرمود ؛ « آيا نمى ‏بينيد به حق عمل نمى ‏شود و از باطل جلوگيرى نمى ‏گردد، در چنين شرايطى بر مؤمن لازم است (قيام كند و) شيفته ملاقات پروردگار (و شهادت) باشد». 📚بحارالانوار، ج 44، ص 381؛ تاريخ طبرى، ج 4، ص 305 و مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 237. 👌و در نامه ای به بزرگان نوشت ؛ « شما مى ‏دانيد پيامبر خدا در زمان حياتش فرمود هر كس سلطان ستمگرى را ببيند كه حرام خدا را حلال شمرده و پيمان خدا را شكسته، با سنّت پيامبر مخالفت مى ‏ورزد و در ميان بندگان خدا به ظلم و ستم رفتار مى ‏كند ولى با او به مبارزه‏ عملى و گفتارى برنخيزد، سزاوار است كه او را در جايگاه آن سلطان ستمگر (جهنّم) وارد كند » 📚فتوح ‏ابن ‏اعثم، ج 5، ص 143؛ مقتل الحسين خوارزمى، ج 1، ص 234 و بحارالانوار، ج 44، ص 381. ❕و در خطبه‏ اى با هدف از تلاش و تكاپوى خويش را چنين بيان مى‏ كند ؛ « خداوندا! تو مى ‏دانى كه آنچه از ما (در طريق تلاش براى بسيج مردم) صورت گرفت، به خاطر رقابت در امر زمامدارى و يا به چنگ آوردن ثروت و مال نبود، بلكه هدف ما آن است كه نشانه ‏هاى دين تو را آشكار سازيم و اصلاح و درستى را در همه بلاد بر ملا كنيم تا بندگان آسوده باشند و فرايض و سنّت‏ها و احكامت مورد عمل قرار گيرد» 📚تحف العقول، ص 170 و بحارالانوار، ج 97، ص 79. 👌حال ادعایی شده است که وقتی امام حسین علیه السلام خبر شهادت مسلم را شنید قصد باز گشت را داشت در حالی که تاریخ خلاف آن را نقل کرده است ‌. ❕هنگامى كه امام عليه السلام به منزلگاه «زباله» رسيد، خبر شهادت برادر رضاع ى‏اش- عبداللَّه بن يقطر (علاوه بر شهادت مسلم و هانى)- را شنيد، نوشته ‏ايى را بيرون آورد و براى مردم خواند: « به نام خداوند بخشنده مهربان، امّا بعد! خبر ناگوار شهادت مسلم بن عقيل و هانى بن عروه و عبداللَّه بن يقطر به ما رسید ... پس هر كس از بخواهد برگردد مى‏ تواند. هيچ بيعتى از ما بر عهده او نيست». 🔸به دنبال اين سخنان، مردم از چپ و راست از اطراف امام پراكنده شدند، تنها همان‏ عدّه از ياران آن حضرت كه از مدينه با او همراه بودند، باقى ماندند. اين سخن را بدان جهت فرمود كه عدّه‏ اى مى‏ كردند امام عليه السلام به شهرى وارد مى‏ شود كه مردم آن سامان همه مطيع فرمان او هستند و امام زمام حكومت را به دست خواهد گرفت و آنها بهره مادّى خواهند برد! ولى هنگامى كه ديدند مردم بى وفاى كوفه دست از يارى امام كشيدند و قاعدتاً راهى جز شهادت براى امام و يارانش نيست از گرد آن حضرت پراكنده شدند. 📚تاريخ طبرى، ج 4، ص 300- 301؛ ارشاد مفيد، ص 424 و بحارالانوار، ج 44، ص 374 (با مختصر تفاوت). 👌 اين سخنان به خوبى نشان مى‏ دهد كه امام عليه السلام رسالت و مأموريّت خاصّى در اين سفر خطرناك براى خويش مى‏ دید، و گرنه بعد از علم و اطّلاع از پيمان شكنى مردم كوفه و شهادت «مسلم» و «هانى» و «عبداللَّه بن يقطر» مى ‏بايست به مكّه، يا مدينه باز گردد و ترديدى به خود راه ندهد، نه اين كه به سوى كوفه كه ابن زياد بر آن تسلّط كامل كرده بود برود، به خصوص اين كه بيعت را از همه همراهان بر مى ‏دارد و با صراحت مى‏گويد ما به سوى خطر پيش مى ‏رويم آنها كه غير از اين گمان مى ‏كردند آزادند، بازگردند. 🔸دانشمند معروف اهل سنّت «قندوزى» نقل مى‏ كند كه امام عليه السلام در منزلگاه «زباله» پس از شنيدن خبر شهادت مسلم بن و بى ‏وفايى كوفيان، رو به همراهانش كرد و چنين فرمود ؛ « اى مردم! هر كس از شما در برابر تيزى شمشير و زخم نيزه‏ها بردبار است، با ما بماند و الّا از ما جدا شود» 📚ینابیع الموده ص 406 🔸 👇 @Rahnamye_Behesht
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که حضرت علی افرادی را با سوزاند ❕آیا این عمل ، کاری ناپسند تلقی نمی شود ❗️ 💠💠 👌در طول تاریخ اسلام و تشیع همواره افرادی بودند که نسبت به شان و جایگاه علی علیه السلام و سایر امامان کرده و معتقد بودند که امامان علیهم السلام اله و رب هستند ، امامان همواره با این افراد برخورد داشتند تا جایی که امام صادق علیه السلام فرمود ؛ «جوانان خود را از نزدیک شدن به غلات بر حذر دارید زیرا غلات بدترین مخلوقات هستند.عظمت خداوند را کوچک شمرده و ادعای ربوبیت برای بندگان خدا می کنند و به خدا سوگند غلات از یهود و نصاری و مجوس و مشرکین هستند » 📚امالی طوسی ص650 ❕این غلات در زمان حضرت علی علیه السلام نیز تحرکات خاص خود را داشتند که از جمله آنها عبد الله بن سبا بوده است . 👌مرحوم کشی از امام علیه السلام نقل می کند ؛ « عبدالله سبأ ادعای نبوت می کرد و گمان می کرد که امیرالمؤمنین همان خداست ، این خبر به امیرالمؤمنین رسید و حضرت او را خواست و در مورد خبر رسیده از او پرسید و او هم اقرار کرد به ادعای نبوت و الوهیت و گفت: آری، اینچنین در ذهن من القا شده است که تو خدا هستی و من هم پیغمبر خدایم. امیرالمؤمنین به او فرمود: وای بر تو ، شیطان تو را تسخیر کرده است، برگرد و توبه کن ، مادرت به عزایت بنشیند! ولی عبدالله سبأ قبول نکرد، لذا حضرت او را زندانی کرد و سه بار او را توبه داد ولی او توبه نکرد. سپس حضرت او را با سوزاند.» 📚اختیار معرفه الرجال ج1 ص323 📚وسائل الشیعه ج28 ص336 👌در نقل دیگری امام علیه السلام فرمود ؛ « گروهی به نزد امیر مومنان آمدند و گفتند سلام بر تو ای پرودگار ما ، امیر مومنان آنها را توبه داد اما آنها توبه نکردند ، علی علیه السلام چاهی حفر کرد ، و در آن ، آتش قرار داد و چاهی دیگر نیز در کنار آن حفر کرد و بین آنها را خالی گذاشت ، زمانی که توبه نکردند ، آنها را در انداخت و چاه دیگر را نیز بر افروخت تا آنکه مردند » 📚الکافی ج7 ص257 📚التهذیب ج10 ص138 ❕این شدت عمل آن هم پس از توبه دادن ، حاکی از عظمت و بزرگی این دارد و علی علیه السلام برای ریشه کن کردن این اعتقاد با شدت عمل با صاحبان آن برخورد کرد ، چنان که امام سجاد علیه السلام فرمود ؛ « خدا کند کسی را که بر ما دروغ ببندد، من یاد عبدالله بن سبا افتادم، تمام موهای بدنم سیخ شد ، او ادعای بزرگی کرده بود، او را چه شده بود؟ خدا او را لعنت کند. به خدا قسم که علی بنده صالح خدا بود، برادر پیغمبر بود، به هیچ کرامتی از ناحیه خداوند نرسید، مگر با بندگی و اطاعت خداوند و اطاعت از پیامبر، و پیامبر هم به هیچ کرامتی از ناحیه خداوند نرسید، مگر از طریق بندگی و اطاعت خداوند.» 📚رجال کشی، اختیار معرفة الرجال، ج1،ص 324 ❕آری آتش زدن افراد بی گناه با دلایل واهی و امری قبیح نزد همگان محسوب می شود ، اما در جایی که پای حدود الهی در میان است و بحث بندگان خداوند مطرح است ، باید با تمام توان حدود الهی را اجرا کرد ، چنان که می فرماید ؛ « هرگز در دين خدا (و اجرای حدود ) رافت (و محبت كاذب) شما را نگيرد اگر به خدا و روز جزا ايمان داريد»( نور 2) 👌در روایتی از پیامبر گرامی آمده است که فرمود ؛ « روز قيامت بعضى از زمامداران را كه يك‏ تازيانه از حد الهى كم كرده ‏اند در صحنه محشر مى ‏آورند و به او گفته مى‏ شود چرا چنين كردى؟ مى‏ گويد: براى به بندگان تو ، پروردگار به او مى ‏گويدآيا تو نسبت به آنها از من مهربانتر بودى! و دستور داده مى‏شود او را به آتش بيفكنيد! ديگرى را مى‏آورند كه يك تازيانه بر حد الهى افزوده، به او گفته مى‏شود چرا چنين كردى؟ در پاسخ مى‏گويد: تا بندگانت از معصيت تو خوددارى كنند ، خداوند مى‏فرمايد: تو از من آگاهتر و حكيم‏تر بودى؟! سپس دستور داده مى‏شود او را هم به آتش دوزخ ببرند» 📚تفسیر کبیر ج23 ص148 ❕بنابراین در جایی که بحث حدود الهی مطرح است ، باید با شدت عمل و بدون گرفتار شدن در دام ، حد الهی را جاری کرد تا گناه وانحراف به تمام جامعه نکند ، و به خاطر همین اهمیت موضوع است که در روایات متعددی می خوانیم ؛ « حدّى كه در زمين اجرا شود پر بارتر از شبانه روز باران است‏» 📚وسائل الشیعه ج28 ص12 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔ببخشید برخی می کنند که روزه برای بدن دارد و سبب می شود ❗️حال اگر چنین باشد تکلیف ما در مورد چیست❕❕ 💠💠 👌در مباحث گذشته ثابت کرده ایم نه تنها داری برای بدن ندارد بلکه به صحت و بدن نیز کمک می کند که جهت آگاهی به نمایه زیر مراجعه فرمایید ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/6550 ❕حال می گوییم فرضا هم چنین باشد یعنی داری برای فرد و افرادی سبب و ضرر شود باز هم با مشکل خاصی مواجه نخواهیم شد ؛ 👌اساس اسلام بر نیست و اگر در جایی حکمی تولید مشقت شدید کند ، موقتا آن حکم برای افراد برداشته می شود چنان که می فرماید : « او شما را برگزید و در دین خود تکلیف باری برای شما قرار نداد » 🔷 78 👌و می فرماید : « آن کس که یا در باشد روز های دیگری را ( به جای ماه رمضان روزه بگیرند ) و بر کسانی که انجام آن را ندارند ( روزه واجب نیست )» 🔷 185 🔷پیامبر فرمود : « من مبعوث به آئین و شده ام » 📚 الانوار ج30 ص548 👌امام علیه السلام فرمود : « هر زمانی که روزه سبب و شود ، افطار واجب است» 📚 ج2 ص133 🔶و : « اگر روزه دار در خود و احساس کند ، باید کند و اگر و توان روزه داری را داشته باشد ، باید بگیرد » 📚 ج4 ص118 📚 ج4 ص256 🔷امام علیه السلام فرمود : « هر که روزه داری سبب تشدید آن شود ، مجوز ترک است » 📚 الشیعه ج10 ص222 ❗️بنابراین اگر روزه داری برای افرادی سبب طاقت فرسا و شود ، یا احتمال این موارد داده شود ، و یا افرادی به سبب ضعف نتوانند روزه بگیرند و روزه برای آن ها مشقت داشته باشد ، در تمام این صور ، کردن جایز است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔این وحدت وجود چیه که طلبه ها روی آن زیاد بحث می کنند و زیادی هم قائل به آن هستند ❗️ 💠💠 👌وحدت وجود عقیده ای است که بسیاری از صوفیان و جمعی از فلاسفه و از طرفداران جدی آن هستند و غیر آن عقیده را شرک می دانند و می گویند تا کسی به وحدت وجود نرسد ، طعم عرفان واقعی را نخواهد چشید . ❕از سخنان آنان چنین استفاده می شود که در عالم هستى يك وجود شخصى که است ، بيش نيست و غير او هر چه هست جلوه‏ هاى او و تطوّرات ذات اوست يا به تعبير ديگر در حقيقت يك چيز بيش نيست و كثرتها و تعدّدها خيالات و پندارها و سرابهايى است كه خود را آب نشان مى‏دهد، امّا هيچ نيست. 👌گاه به جاى وحدت و اتّحاد، تعبير به مى‏ کنند و مى‏ گويند او ذاتى است كه در همه اشيا حلول كرده و هر زمان به لباسى در مى ‏آيد و بى‏ خبران، دوگانگى احساس مى ‏كنند در حالى كه همه يك چيز بيش نيست‏. ❕ در دیوان شمس تبریزی می‌گوید: 💠هر لحظه به شکلی عیار برآمد، دل برد و نهان شد***هر دم به لباس دگر آن یار برآمد، گه پیر و جوان شد ، می گشت دمی چند بر این روی زمین از بهر تفرّج***عیسی شد و بر گنبد دوار برآمد، تسبیح کنان شد ، یوسف شد و از مصر فرستاد قمیصی، روشن کن عالم***از دیده یعقوب چون انوار برآمد، تا دیده عیان شد ،حقّا همو بود که می‌کرد شبانی، اندر ید بیضا***گه چوب شد و بر صفت مار برآمد، زان بحر کفان شدصالح شد و دعوت همه زان کرد به خلقان، از بهر صلاحی***ناقه شد و از دل کهسار برآمد، فی الحال عیان شد . 👌تا گوید: ❕یونس شد و در بطن سمک بود به دریا، از بهر طهارت***موسی شد و خواهنده دیار برآمد، بر طور روان شد ، عیسی شد و در مهد دادگواهی زان روح مقدس***از معجز او نخل پر از بار برآمد، زان روح روان شد ،بالله همو بود که می‌گفت أنا الحق، در صوت الهی***منصور نبود آنکه بر آن دار برآمد، نادان به گمان شد ،رومی ( مولوی ) سخن کفر نگفته است و نگوید، منکر نشویدش***کافر شده آنکس که به انکار برآمد، از دوزخیان شد 📚 غزلیات شورانگیز شمس تبریزی، ص ۱۸۷. 👌در این اشعار زننده می خوانیم که از خداوند به عنوان عيّار (يك وجود مرموز) ياد مى‏ كند كه يك روز به لباس آدم در آمد ،و روزى به شكل نوح و روز ديگر در كسوت موسى و عيسى ،و سرانجام در شكل محمّد و روزى هم در لباس على و شمشير ذو الفقارش ظاهر شد و بالاخره روز ديگرى در قالب منصور شد و بر سر دار رفت‏. 👌در دفتر چهارم مثنوى طىّ يك داستان طولانى، قصّه «سبحانى ما أعظم شأنى» گفتن «بايزيد» را نقل مى ‏كند كه مريدانش به او اعتراض كردند، اين چه سخن ناروايى است كه مى‏گويى و «لا إله إلّا انا فاعبدون، معبودى جز من نيست مرا پرستش كنيد» سر مى ‏دهى؟! او گفت اگر من بار ديگر اين سخن را گفتم كاردها برداريد و به من حمله كنيد. بار ديگر چنين گفت و نغمه «نيست اندر جبّه‏ ام غير از خدا ، چند جويى در زمين و در سما» را سر داد، مريدان با كاردها به او حمله ‏ور شدند، ولى ديدند هر كاردى كه به او مى ‏زنند، خويش را مى‏ درند. ❕ابن عربی در فصوص الحکم، فصّ هارونیه در بیان داستان موسی و هارون علیهم السلام ادعا دارد: 👌« زمانی که موسی علیه السلام به سوی قوم خود برگشت و قوم خویش را گوساله پرست دید و برادر خود را مورد مؤاخذه قرار داد، به این علت بود که وی انکار عبادت گوساله (بت) را می‌کرد و قلب او مانند موسی علیه السلام وسعت نداشت تا بداند که گوساله پرستی هم خدا پرستی است؛ زیرا خدا حکم کرده است که جز او پرستش نشود لذا را به دلیل این عدم وسعت قلب ملامت می کرد . «و کان موسی [علیه السلام] أعلم بالأمر من هارون [علیه السلام] لأنّه علم ما عبده أصحاب العجل، لعلمه بأنّ الله قد قضی الا یعبد الا إیّاه، و ما حکم الله بشیء الا وقع. فکان عتب موسی [علیه السلام] أخاه هارون [علیه السلام] لما وقع الأمر فی إنکاره و عدم إتّساعه؛ فإنّ العارف من یری الحقّ فی کلّ شیء، بل یراه عین کلّ شیء. 👌ادامه 👇👇👇 @Rahnamaye_Behesht
🤔 ❕اوالفضل بهرام‌پور کارشناسی ارشد ادبیات وعلوم قرآنی از دانشکده الهیات دانشگاه تهران در تلویزیون شبکه می‌گوید که: طبق آیات قرآن، مخالفان را نباید کشت بلکه باید زجرکش کرد و به دار آویخت و دست راست و پای چپشان را قطعه قطعه کرد... قابل توجه آن عده از هموطنان ساده لوح كه خودشان را به خواب زده اند: داعش و جمهورى نجاست آخوندى هر دو به دستور قرآن آدمكشى ميكنند ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « كيفر آنها كه با خدا و پيامبر به جنگ بر مى‏ خيزند و در روى زمين دست به فساد مى ‏زنند. (و با تهديد به اسلحه به جان و مال و ناموس مردم حمله مى‏ برند) اين است كه اعدام شوند يا به دار آويخته گردند يا (چهار انگشت از) دست راست و پاى چپ آنها بريده شود و يا از سرزمين خود تبعيد گردند، اين رسوايى آنها در دنياست و در آخرت مجازات بزرگى دارند.- مگر آنها كه قبل از دست يافتن شما بر آنان توبه كنند، بدانيد (خدا توبه آنها را مى‏ پذيرد) آمرزنده و مهربان است.» 🔹مائده 33_34 ❕این آیه جزای افراد را که اسلحه بروی مسلمانان میکشند و با تهدید به مرگ و حتی کشتن، اموالشان را به غارت میبرند، با شدت هر چه تمامتر بیان میکند، و میگوید ؛ کیفر کسانی که با خدا و پیامبر به جنگ بر میخیزند و در روی زمین دست به فساد میزنند این است که یکی از چهار مجازات در مورد آنها اجراء شود ، نخست اینکه کشته شوند، دیگر اینکه به دار آویخته شوند، سوم این که دست و پای آنها به طور مخالف (دست راست با پای چپ) بریده شود چهارم اینکه از زمینی که در آن زندگی دارند تبعید گردند. ❕در اینجا به چند نکته باید توجه کرد ؛ 1⃣منظور از محاربه با خدا و پیامبر آن چنان که در احادیث اهل بیت وارد شده این است که کسی با تهدید به اسلحه به جان یا مال مردم تجاوز کند، اعم از اینکه به صورت دزدان گردنه ها در بیرون چنین کاری کند و یا در داخل شهر، بنا بر این افراد چاقوکشی که حمله به جان و مال و نوامیس مردم میکنند نیز مشمول آن هستند. 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج 2 ص 284 ❕ضمنا جالب توجه است که محاربه و ستیز با بندگان خدا در این آیه به عنوان محاربه با خدا معرفی شده و این تاکید فوق العاده اسلام را درباره حقوق انسانها و رعایت امنیت آنان ثابت می کند. 📚تفسیر نمونه ج 4 ص 359 2⃣ منظور از قطع دست و پا طبق آنچه در کتب فقهی اشاره شده همان مقداری است که در مورد سرقت بیان گردیده یعنی تنها بریدن چهار انگشت از دست یا پا می باشد. 📚کنز العرفان فی فقه القرآن ج 2 ص 352. 3⃣آیا مجازاتهای چهارگانه فوق جنبه تخییری دارد یعنی حکومت اسلام هر کدام از آنها را درباره هر کسی صلاح ببیند اجراء میکند، و یا متناسب با چگونگی جرم و جنایتی است که از آنها انجام گرفته! یعنی اگر افراد محارب دست به کشتن انسانهای بیگناهی زده اند مجازات قتل برای آنها انتخاب میشود و اگر اموال مردم را با تهدید به اسلحه ببرند انگشتان دست و پای آنها قطع میشود و اگر هم دست به آدمکشی و هم سرقت اموال زده باشند اعدام میشوند و جسد آنها برای عبرت مردم مقداری به دار آویخته میشود و اگر تنها اسلحه به روی مردم کشیده اند بدون اینکه خونی ریخته شود و یا سرقتی انجام گیرد به شهر دیگری تبعید خواهند شد، شک نیست که معنی دوم به حقیقت نزدیکتر است، و این مضمون در چند حدیث که از ائمه اهل بیت (علیهم السلام) نقل شده وارد گردیده است. 📚وسائل الشیعه ج 28 ص 307 باب 1 ❕درست است که در پاره ای از احادیث اشاره به مخیر بودن حکومت اسلامی در این زمینه شده است ولی با توجه به احادیث سابق منظور از تخییر این نیست که حکومت اسلامی پیش خود یکی از این چهار مجازات را انتخاب نماید و چگونگی جنایت را در نظر نگیرد زیرا بسیار بعید به نظر میرسد که مسئله کشتن و به دار آویختن همردیف تبعید بوده باشد، و همه در یک سطح. 👌اتفاقا در بسیاری از قوانین جنائی و جزائی دنیای امروز نیز این مطلب به وضوح دیده میشود که برای یک نوع جنایت چند مجازات را در نظر می گیرند، مثلا در پاره ای از جرائم، در قانون مجازات مجرم، حبس از سه سال تا 10 سال تعیین شده و دست قاضی را در این باره باز گذاشته اند مفهوم آن این نیست که قاضی مطابق میل خود سالهای زندان را تعیین نماید بلکه منظور این است چگونگی وقوع مجازات را که گاهی با جهات مخففه و گاهی با جهات تشدید همراه است در نظر بگیرد و کیفر مناسبی انتخاب نماید. ❕در این قانون مهم اسلامی که درباره محاربان وارد شده، چون نحوه این جرم و جنایت بسیار متفاوت است و همه محاربان مسلما یکسان نیستند طرز مجازات آنها نیز متفاوت ذکر شده است. 🔸ادامه 👇
🤔 ❔ببخشید برخی می کنند که روزه برای بدن دارد و سبب می شود ❗️حال اگر چنین باشد تکلیف ما در مورد چیست❕❕ 💠💠 👌در مباحث گذشته ثابت کرده ایم نه تنها داری برای بدن ندارد بلکه به صحت و بدن نیز کمک می کند که جهت آگاهی به نمایه زیر مراجعه فرمایید ؛ 🔶 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3324 ❕حال می گوییم فرضا هم چنین باشد یعنی داری برای فرد و افرادی سبب و ضرر شود باز هم با مشکل خاصی مواجه نخواهیم شد ؛ 👌اساس اسلام بر نیست و اگر در جایی حکمی تولید مشقت شدید کند ، موقتا آن حکم برای افراد برداشته می شود چنان که می فرماید : « او شما را برگزید و در دین خود تکلیف باری برای شما قرار نداد » 🔷 78 👌و می فرماید : « آن کس که یا در باشد روز های دیگری را ( به جای ماه رمضان روزه بگیرند ) و بر کسانی که انجام آن را ندارند ( روزه واجب نیست )» 🔷 185 🔷پیامبر فرمود : « من مبعوث به آئین و شده ام » 📚 الانوار ج30 ص548 👌امام علیه السلام فرمود : « هر زمانی که روزه سبب و شود ، افطار واجب است» 📚 ج2 ص133 🔶و : « اگر روزه دار در خود و احساس کند ، باید کند و اگر و توان روزه داری را داشته باشد ، باید بگیرد » 📚 ج4 ص118 📚 ج4 ص256 🔷امام علیه السلام فرمود : « هر که روزه داری سبب تشدید آن شود ، مجوز ترک است » 📚 الشیعه ج10 ص222 ❗️بنابراین اگر روزه داری برای افرادی سبب طاقت فرسا و شود ، یا احتمال این موارد داده شود ، و یا افرادی به سبب ضعف نتوانند روزه بگیرند و روزه برای آن ها مشقت داشته باشد ، در تمام این صور ، کردن جایز است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔اهل سنت در روزه می گیرند و معتقدند روزه در سفر افضل و است❕آیا از کتب ما و کتب آنها دلیلی بر رد ادعایشان می باشد که باید در سفر نگرفت❕❕ 💠💠 👌 صراحتا روزه در سفر را اعلام داشته و می فرماید: « چند روز را ( باید روزه بدارید ) و کسانی که از شما بیمار یا باشند ، روز های را ( بجای آن روزه بگیرند )» 🔷 185 🔶 گرامی فرمود: « خداوند عز و جل بر بیماران امتم و آن با در سفر و شکسته خواندن نماز تصدق و لطف کرده است .آیا شادی شما در این است که الهی را به او باز گردانید ( و مطابق حکم خداوند رفتار نکنید)» 📚 ج4 ص127 🔶 گرامی فرمود: « خداوند به من و به امت من هدیه ای داده است که به هیچ یک از امت های گذشته نداده است و آن در و شکسته خواندن نماز است .هر کس مطابق آن رفتار نکند هدیه خداوند را رد کرده است» 📚 الشیعه ج8 ص521 👌امام علیه السلام فرمود : « اگر کسی در در حال روزه بمیرد ، من بر او نماز نمی خوانم» 📚 ج4 ص128 👌امام علیه السلام فرمود: « هر کس در سفر روزه بگیرد ، کننده است» 📚 ج4 ص127 📚 ج2 ص141 ❕این مطلب در روایات متعددی از اهل سنت نیزه آمده است . 🔷 و روایت می کنند که پیامبر گرامی فرمود: « در جزء کار خیر و نیک نیست » 📚 بخاری ج3 ص44 📚 مسلم ج7 ص233 👌و : « کسی که در سفر بگیرد همانند کسی است که در وطن می کند ( هر دو عاصی هستند )» 📚 ابن ماجه ج1 ص532 📚 ابی داود ج2 ص217 👌در روایت دیگر نقل می کند ؛ « پیامبر در سال فتح در ماه از مدینه به سوی مکه در حال روزه خارج شد ...( پس از آن که از شهر خارج شد ) دستور داد برای او آبی آوردند و روزه خود را افطار کرد ( و به مردم هم دستور افطار داد). 👌به پیامبر گفتند بعضی از مردم به حرف شما گوش نکرده اند و خود را نشکستند. 🔶پیامبر گرامی فرمود: « آنان و گناهکار هستند ؛ آنان و گناهکار هستند» 📚 مسلم ج2 ص785 ❕اگر اهل در سفر می گیرند ؛ بی شک خلاف و پیامبر گرامی رفتار کرده اند. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔دليل وجوب گرفتن در چیست❗️❗️ 💠💠 👌دلیل ، روزه ماه مبارک ، آیات و روایات متواتری است که این موضوع را اثبات می کند. 🔷 می فرماید: « ای افرادی که ایمان آوردید ، بر شما نوشته شده است ٬ همان گونه که بر کسانی که قبل از شما بودند نوشته شده تا شوید ...ماه است که قرآن برای راهنمایی مردم و نشانه های هدایت و فرق میان حق و باطل در آن نازل شده ، پس آن کس که در ماه رمضان در حضر باشد ، بگیرد و آن کس که بیمار یا در سفر باشد روزه های دیگری را به جای آن روزه بگیرد...» 🔷 183-185 👌امام علیه السلام فرمود: « اسلام بر پنج چیز بنا شده است ؛ بر نماز و زکات و حج و و ولایت» 📚 ج2 ص18 🔷 گرامی فرمود: « ماه است که خداوند را در آن ماه واجب کرده است» 📚 ج2 ص94 🔷امام علیه السلام فرمود: « هیچ روزه ای ، جز روزه ماه واجب نیست» 📚 الشیعه ج10 ص241 🔷امام علیه السلام فرمود: « روزه تنها در ماه واجب است و در سایر ماه ها نیست» 📚 الاخبار ج2 ص116 👌وفرمود: « روزه ماه رمضان واجب است . با رویت روزه بگیرید و با رویت هلال افطار کنید» 📚 الاخبار ج2 ص124 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « روزه ماه رمضان در ماه ها است» 📚 الوسائل ج7 ص315 📝 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA