eitaa logo
آرشیو شیعه پاسخ
2.8هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht سایت : shiapasokh.com shiapasokh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔از برخی روحانیون شنیدم که می گویند امام زمان با قیام می کند ❗️به نظرتون آیا چنین چیزی ممکن است که امام زمان در برابر سلاح های پیشرفته دشمنان با شمشیر قیام کند ❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که در روایات ما از به عنوان سلاح امام زمان علیه السلام نام برده شده است . ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « همه ما، قائم به امر خداوند هستيم، يكى پس از ديگرى، تا آن كه صاحب بيايد. چون او بيايد، به گونه ديگرى غير از آنچه بوده، رفتار مى‏ كند.» 📚الکافی ج 1 ص 536 👌برخى بر اين باورند كه كلمه «شمشير» در معناى حقيقى آن به كار رفته است و بنابراين مصداق آن، همان شمشير به عنوان ابزار جنگى خاصّ است. در اين گمانه، چيرگى حضرت مهدى عليه السّلام بر در فرض ‏هاى ذيل تصور مى ‏شود ؛ 1⃣ خداوند در آن شمشير قدرت و اعجازى قرار خواهد داد كه تمام سلاح‏هاى موجود را مقهور نيروى خود مى‏ سازد. 2⃣ تمام تسليحات پيشرفته از كار مى‏ افتند و غير استفاده مى ‏شوند و مردم به ناگزير، از سلاح‏هاى ابتدايى (يعنى شمشير و مانند آن) استفاده خواهند كرد. 3⃣در آستانه ظهور، جنگ‏هاى خونين فراوانى به وقوع مى‏ پيوندد و تمام سلاح‏هاى پيشرفته از بين خواهد رفت و از آن پس در ‏ها فقط از ابزارهاى ساده استفاده مى ‏شود. 📚پرسمان مهدویت ص 252 ❕اما عده ای دیگر از نظری بهتر ارائه داده و می گویند ؛ 👌بازگشت به عقب نه ممكن است و نه منطقى، و اين بر خلاف سنّت آفرينش و اصل تكامل در زندگى انسانها است؛ بنابراين، هيچ دليلى وجود ندارد كه با جهش جامعه انسانى به سوى حقّ و ، ترقّى و پيشرفت جامعه متوقّف گردد، و يا عقب‏ نشينى كند، عقب گرد و گذشته ‏گرائى با چنان پيشرفت و جهشى متناسب نيست. ❕بنابراين، قيام يك مصلح بزرگ براى استقرار عدل و آزادى در سراسر جهان هيچ‏گاه سبب نمى‏ شود كه جنبش صنعتى و ماشينى در شكل سالم و مفيدش بر چيده يا متوقّف شود. براى چنان حكومتى بايد حكومتهاى خودكامه و بيدادگر از صحنه جهان خارج شوند؛ و براى خارج كردن آنها، لااقل در شرايط كنونى يك «سلاح برتر» لازم است؛ سلاحى كه شايد حتّى تصوّرش امروز براى ما ممكن نيست. 👌روایات متعددی حاکی از پیشرفت چشم گیر علم و و تکنولوژی در زمان ظهور قائم علیه السلام است . ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هنگامى كه كارها به صاحب اصلى ولايت (مهدى عليه السلام) برسد خداوند هر نقطه فرو رفته ‏اى از زمين را براى او مرتفع، و هر نقطه مرتفعى را پايين مى‏ برد آنچنان كه تمام دنيا نزد او بمنزله كف دستش خواهد بود كداميك از شما اگر در كف موئى باشد آن را نمى‏ بيند » 📚بحار الانوار ج 52 ص 328 👌این که در روایاتی سخن از قیام مهدی علیه السلام با شمشیر به میان می آورد اشاره به این است كه «شمشير» هميشه از قدرت و نيروى نظامى بوده و هست همانگونه كه «قلم» كنايه از علم و فرهنگ است. 👌 حتّى در ميدان جنگهاى سنّتى پيشين سلاحهاى‏ مختلفى جز شمشير به كار مى‏ رفته، همچون تير و نيزه و خنجر، ولى همواره مى‏ گويند اگر در برابر فلان موضوع سر تسليم فرود نياريد «حواله شما با است» يا گفته مى ‏شد «به زور شمشير حقّ خود را مى ‏گيريم». ❕یا از قديم معروف بوده «كشور با دو چيز اداره مى‏ شود، قلم و شمشير» و همه اينها جنبه دارد و مفهوم آن تكيه بر قدرت و استفاده از نيروى نظامى است. 👌ضرب‏ المثلهاى زيادى امروز در اين زمينه در دست است؛ مى ‏گويند «فلان كس شمشير را از رو بسته!» ، آشكارا فدرت ‏نمائى مى‏ كند.» ❕ «شمشير ميان ما و شما حكومت خواهد كرد،» اشاره به اين كه جز از راه جنگ مسأله حل نمى‏ شود. 👌 «شمشيرها را نمى‏ كنيم تا به هدف برسيم!» كنايه از اينكه مبارزه را تا آخر ادامه خواهيم داد. ❕از اينجا روشن مى‏ شود كه منظور از قيام مهدى عليه السلام به سيف، همان اتّكاى بر قدرت است؛ براى اينكه چنين گمان نشود كه اين مصلح بزرگ آسمانى به شكل يك معلم، يا يك واعظ، و يا راهنماى اجتماعى ظاهر مى ‏شود و رسالت او تنها اندرز دادن مردم است. 👌بلكه او يك رهبر درونگر و دورانديشى است كه نخست از حربه منطق بهره ‏گيرى كافى مى‏ كند، و آنجا كه گفتار حق سودى نبخشد كه در مورد بسيارى از زورگويان و جبّاران سودى هم نخواهد داد، دست به شمشير مى ‏كند؛ يعنى، متوسّل به قدرت مى ‏شود و را بر سر جاى خودشان مى ‏نشاند؛ يا در صورت لزوم، وجود كثيفشان را از سر راه بر مى‏ دارد؛ و شك نيست كه براى اصلاح گروهى از مردم جز اين راه ى نيست . 📚حکومت جهانی مهدی ، مکارم شیرازی ، ص 253 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
ه کلام وی کلامی الهی است به همین جهت است که ابن عربی در فتوحات آورده است که اگر بندگان خالص الهی بخواهند از هر کدام از درهای بهشت وارد شوند وارد می‌شوند، اما ابوبکر از تمام درهای بهشت وارد می‌شود: «وجوه زیادی در ابوبکر وجود دارد که موجب برتری او بر دیگرانی است که این وجوه در آنان نیست؛ از این رو است که چون پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلم» فرمود: بهشت را هشت در است که از هر دری که بخواهند وارد می‌شوند. ابوبکر گفت: چه می‌شد که انسان از همه درها وارد می‌شد؟ پیامبر فرمود: «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» امیدوارم تو از آنان باشی! 📚الفتوحات المکیّة، ج ۱، باب الخامس و الستّون، ص ۳۱۸. ❕وی در شأن و عمر بن خطاب هم سخنان فراوانی دارد، به عنوان نمونه: محی الدین معتقد است که ملائکه با عمر سخن می‌گویند و به اصطلاح وی، او محدّث است. او از قول پیامبر در فتوحات مکیه می‌گوید: «پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» فرمود: اگر در امت من محدَّث‌هایی (کسانی که ملائکه با آنان سخن می‌گویند) باشند، عمر از آنان است. پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» ثابت کرده است که حتماً کسانی هستند که با ملائکه سخن می‌گویند و پیامبر نیستند و این چنین سخن گفتن تشریع احکام از قبیل حلال و حرام کردن نیست... خدا درباره کسانی از ما که به آنچه خدا تشریع نموده [است] عمل می‌کنند، می‌گوید: خدا او را تعلیم می‌دهد و خود برای وی آموزش علومی را عهده می‌گیرد که اعمالش را برای او انتخاب کرده است. خدا فرموده است: (از خدا بپرهیزید و خدا به شما می‌آموزد و خدا به هر چیزی آگاه است) و نیز فرموده است: (اگر تقوا پیشه کنید خدا برای شما فرقان (وسیله شناخت حق از باطل) قرار می‌دهد). عمر بن الخطاب و احمد بن حبنل از اقطاب این مقام اند. 📚فتوحات المکیّه، ج ۱، باب الثلاثون، ص ۲۰۰ 5⃣ابن عربی عمر را می‌داند. ❕محی الدین عربی برای عمر بن خطاب مقام ویژه ای از تقوا و کمالات قائل شده است و آن را منشأ عصمت وی می‌داند، در فتوحات می‌گوید: ... به همین جهت پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» هنگامی که نیرویی را که خدا به عمر بن خطاب داده است به یاد آورد، درباره او فرمود: ای عمر! شیطان تو را در راهی ملاقات نمی کند مگر اینکه راهی غیر از راه تو را می‌پیماید. این حقیقت دلالت دارد که به شهادت معصوم [پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم] عمر معصوم است. زیرا ما می‌دانیم که هیچ گاه ما را به راهی نمی برد مگر راه باطل و آن راه غیر از راه عمر است، پس عمر به دلالت این نص معصوم است و راه‌های حق را می‌پیماید؛ پس او از کسانی است که در تمام روش هایش در راه خدا، از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای نمی هراسد. » 📚الفتوحات المکیّة، ج ۱، باب الثلاثون، ص ۲۰۰. 💠ادامه 👇👇👇 6⃣ابن عربی را نفس پیامبر خدا و خلیفه حق از جانب وی می‌داند محی الدین در منقبت عثمان در صلح حدیبیه فضیلتی را بازگو می‌کند که بزرگان مفسرین اهل سنت همچون طبری، فخر رازی و ابن کثیر و... از آن بی خبرند! او می‌خواهد با این فضیلت عثمان را که در حدیبیه حضور نداشته است در بالاترین مرتبه اصحاب بیعت رضوان قرار دهد و لذا می‌گوید: «پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» در بیعت رضوان خودش با خودش بیعت کرد، دستش را بر دستش نهاد، و را با دستش گرفت و فرمود این از طرف عثمان، و حال آنکه عثمان در این بیعت غائب بود... و جامع بین پیامبرو عثمان انسانی است که آن منشأ حقیقت عبودیت است؛ پس رواست که پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» و عثمان از یکدیگر نیابت کنند و در مقام و جایگاه هم قرار گیرند.» 📚الفتوحات المکیّة، ج ۱، ص ۷۵۲. 👌ابن عربی عثمان را به حق رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم می‌داند، وی در کتاب فتوحات مکیه می‌گوید: «مانند عثمان که جامه خلافت را بیرون نیاورد تا کشته شد، چون می‌دانست حق در بقای او در جامه خلافت است، زیرا رسول خدا «صلی الله علیه [و آله] و سلّم» او را نهی فرموده بود که از جامه خلافت به درآید. » 📚الفتوحات المکیّه، ج ۲، ص ۳۰۸. 7⃣بی حرمتی به امام علی علیه السلام با نقل حدیث ؛ 👌محی الدین که برای منقبت سازی هر یک از خلفای سه گانه، به احادیث یا مکاشفاتی استشهاد می‌کند، برای امیرمؤمنان علی علیه السلام منقبتی نیافته است جز روایت ساختگی خواستگاری آن حضرت از دختر ابوجهل!! وی در فتوحات می‌گوید: «چون به پیامبر «صلی الله علیه [و آله] و سلم» گفته شد که علی [علیه السلام] از دختر ابوجهل خواستگاری کرده است آن حضرت برای مردم در مورد علی [علیه السلام] خطبه خواند و فرمود: فاطمه [علیها السلام] پاره ای از من است: مرا ناراحت می‌کند هر چه که فاطمه [علیها السلام] را ناراحت کند و شادمان کند مرا آنچه که فاطمه [علیها السلام] را شادمان کند. من حق ندارم آنچه را خدا حلال کرده حرام و
🤔 ❔آیا در آیه ای از قرآن صراحتا تصریح شده است که امام علی هادی و کننده امت است ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند در آیه 7 سوره رعد پيامبر اسلام را مخاطب ساخته و مى‏ فرمايد: «تو تنها انذار كننده و بيم دهنده ‏اى، و براى هر قوم و ملتى، هدايت كننده‏ اى است» «اَّنَما انْتَ مُنْذِرُ وَ لِكُلِّ قَومٍ هادٍ » ❕در تفسير الدّر المنثور كه از ترين تفاسير اهل سنت است روايات متعددى در تفسير اين آيه از پيامبر اسلام نقل مى‏ كند ؛ 💠 از ابن جرير و ابن مردويه و ابونعيم و ديلمى و ابن عساكر و ابن نجار نقل مى ‏كند ؛ «هنگامى كه آيه انَّما انْتَ مُنْذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هادٍ نازل شد پيامبر دستش را بر سينه خود گذاشت و فرمود: «منذر منم»، و با اشاره به شانه على عليه السلام كرد و فرمود: «هادى تويى اى على» بعد از من هدايت يافتگان به وسيله تو هدايت مى‏ شوند». 📚الدر المنثور ج 4 ص 45 🔸ابوبرزه اسلمى مى‏ گويد از پيامبر اكرم شنيدم كه درباره اين آيه در حالى كه دستش را بر خود گذاشته بود فرمود: انَما انْتَ مُنْذِر، و در حالى كه بر سينه على عليه السلام گذارده بود فرمود: لِكُلِّ قومٍ هادٍ. 📚همان مدرک 🔸در همان كتاب از عبداللَّه بن احمد و ابن ابى حاتم و طبرانى و حاكم و ابن مردويه و ابن عساكر از على عليه السلام نقل مى ‏كند كه در تفسير آيه انَما انْتَ مُنْذِرُ لِكُلِ قَومٍ هادٍ فرمود: «رَسُولُ اللَّهِ الْمُنْذِرُ، وَانَا الْهادِى»: «رسول خدا منذر است و من هستم» 📚همان مدرک ❕ در حديث ديگرى از ابن عباس مى ‏خوانيم كه پيامبر فرمود: «انَا الْمُنْذِرُ وَ عَلِىُّ الهادِى، وَ بِكَ يا عَلِىُّ يَهْتَدِى الْمُهْتَدُوْنَ!»: «منذر منم و على عليه السلام هادى است، اى‏ على هدايت يافتگان به تو هدايت مى ‏يابند» ❕اين حديث را جمعى از حفاظ معروف اهل سنت از جمله حاكم در مستدرك ج 3 ص 129 ، ذهبى در تلخيص ج 3 ص 129 ، فخر رازى در تفسیر ج 19 ص 14 و ابن كثير در تفسير خود ج 2 ص 501 و ابن صباغ مالكى در فصول المهمه ص 105 و گنجى شافعى در كفاية الطالب ص 109 و علامه طبرى در تفسير خود ج 13 ص 63 و ابن حيان اندلسى در بحر المحيط ج 5 ص 367 و نيشابورى در تفسير خويش ج 13 ص 73 و دیگران از علمای اهل سنت نقل کرده اند ؛ 📚فتح البیان ج 5 ص 97_ منتخب کنزالعمال ج 5 ص 34_ تفسیر شوکانی ج 3 ص 66_ روح المعانی ج 13 ص 97_ نور الابصار ص 105_ و ... 📚جهت آگاهی رجوع شود احقاق الحق ج 3 ص 88 به بعد ❕نويسنده كتاب حبيب السّير ميرغيث الدين چنين مى‏ گويد: «به طرق متعددى نقل شده هنگامى كه آيه انَما انْتَ مُنْذِرُ لِكُلِ قَوْمٍ هادٍ نازل شد، پيامبر به على عليه السلام فرمود منذر منم، و هادى تويى اى على"! بعد از من يافتگان به وسيله تو هدايت‏ مى‏ شوند» 📚حبیب السیر ج 2 ص 12 ❕در منابع پيروان مكتب اهلبيت عليهم السلام نيز احاديث در اين زمينه آمده است كه در اين مختصر امكان نقل همه آنها نيست‏ . 📚بحار الانوار ج 35 ص 399 باب 20 👌در تفسير نورالثقلين حدود پانزده حديث، در اين زمينه نقل شده ، از جمله از امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام نقل شده است كه فرمودند: «كُلّ امامٍ هادِىُ كُلِّ قَوْمٍ فى زَمانِهِ» و در تعبير ديگرى: «كُلُّ امامٍ هادٍ لِلْقَرْنِ الَّذى هُوَ فيه»: «هر امام (معصومى) هدايت گر براى زمان خود است» يا « گر اقوامى است كه در زمان او زندگى مى ‏كنند». 📚نور الثقلین ج 2 ص 482 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman