eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔من سنی بودم به لطف خدا حق را یافتم و شیعه شدم خواستم ببینم که بر اساس روایات اهل بیت آیا باید نماز و روزه های گذشته ام رو که بودم قضا کنم ❗️❗️ 💠💠 👌نماز و روزه های گذشته شما اگر بر طبق مذهب اهل سنت واقع شده است نیازی به قضا ندارد . 💠امام علیه السلام فرمود ؛ « هر عملی که مخالف در حالت ضلالت انجام داده است و سپس خداوند بر او منت گزارد و او را با ولایت آشنا ساخت ، خداوند اعمال گذشته او را می دهد ( و نیازی به قضا نیست ) مگر زکات را که باید اعاده کند زیرا او زکات را در غیر موضعش قرار داده است و زکات باید به استفاده اهل ولایت برسد ولی نماز و حج و روزه نیازی به ندارد » 📚التهذیب ج5 ص9 📚وسائل الشیعه ج1 ص125 👌و ؛ « اعمال مستبصر مانند نماز و روزه و حج و صدقه به او می شود ولی زکات را چون به غیر اهلش داده است باید به محل خود بدهد » 📚وسائل الشیعه ج1 ص127 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔پس از شهادت حضرت علی چه اتفاقاتی در افتاد آیا شهادت ایشان ، شهادتی بوده است❕آیا در روایات شیعه و اشاراتی شده است یا خیر ❕ 💠💠 👌امام علیه السلام فرمود : « شبی که علی صلوات الله علیه شدند ، هیچ سنگی از روی زمین بر نمی داشتند ، مگر آنکه در زیر آن خون می یافتند » 📚 الانوار ج42 ص303 🔷ابن عباس از پیامبر نقل می کند که فرمود : « آسمان و زمین تا چهل بر موت مومن گریه می کنند ، و بر موت عالم تا چهل گریه می کنند ، و بر موت پیامبر تا چهل گریه می کنند ، و ای علی آسمان و زمین بر موت تو تا چهل سال می کنند . 🔷سپس ابن گفت ؛ « زمانی که علی علیه السلام کشته شد ، آسمان کوفه تا سه روز باران از خود جاری کرد » 📚 ابن شهر آشوب ، ج2 ص346 ❕این نکته در روایات اهل هم مورد اشاره قرار گرفته است . 🔷حاکم از عبدالملک نقل می کند ؛ « در بامداد شهادت علی در بیت هر سنگی را که بر می داشتند در زیر آن خون تازه می گشت » 📚 علی الصحیحین ، ج3 ص113 📚 النضره ج2 ص247 🔷و باز از نقل می کند که می گفت : « در شب شهادت علی ، هر سنگی را که در ( بیت المقدس ) بر می داشتند از زیر آن خون تازه ظاهر می گشت » 📚 علی الصحیحین ج3 ص144 🔷این نیز می نویسد : « در خصوص شهادت حسین ، هر سنگی را که در شام یا در دنیا بر می داشتند ، از زیر آن خون تازه می شد ، همینطور بود در روز شهادت علی که هر سنگی را از جای بر می داشتند ، تازه از زیر آن ظاهر می گردید» 📚 المحرقه ص116 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا راست است که عمر پس از شهادت پیامبر گرامی منکر ایشون بود و می گفت پیامبر نمرده است ❗️انگیزه اش از این کار چی بوده ❕❕ 💠💠 👌علمای اهل سنت نقل می کنند ؛ ❕« پس از وفات پیامبر عمر می گفت پیامبر خدا وفات نکرده است بلکه روحش عروج کرده است ، همان گونه که روح موسی عروج کرد و به خدا سوگند پیامبر نمی میرد تا آن که دست و زبان کسانی را ببرد ، عمر همچنان این سخن را می گفت تا آنکه دهانش از تهدید و سخن گفتن کف کرد ، عباس برخاست و گفت بی گمان پیامبر وفات یافته است و او نیز انسان است و همانند دیگر انسان ها دگرگونی و زوال می پذیرد ...مغیره نیز می گفت به خدا سوگند پیامبر خدا وفات کرده است ، عمر گفت دروغ می گویی پیامبر خدا وفات نیافته است بلکه تو در پی فتنه ای پیامبر خدا وفات نمی کند تا آنکه منافقان را نابود کند ، ابوبکر که مدینه نبود خودش را به مدینه رساند و دید عمر همچنان برای مردم سخن می راند ، ابوبکر به او گفت سکوت اختیار کن ، عمر ساکت شد و ابوبکر آیه خواند ؛ « بی گمان تو ( ای پیامبر ) می میری و آنان نیز می میرند » و نیز این آیه را « محمد جز پیامبری نیست که پیش از او هم پیامبرانی بوده اند ، آیا اگر بمیرد یا کشته شود از دین او باز می گردید » خواند ، سپس گفت هر کس محمد را می پرستید بداند که محمد درگذشته است و هرکس خدا را می پرستد پس خدا زنده است و نمی میرد ، عمر گفت آیا این آیه در کتاب خدا است ، ابوبکر گفت آری ، عمر گفت ای مردم این ابوبکر و ریش سفید مسلمانان است پس با او بیعت کنید ...» 📚سنن دارمی ج1 ص42 📚الطبقات الکبری ج2 ص267 📚مسند احمد بن حنبل ج10 ص44 📚صحیح بخاری ج3 ص1341 👌پیامبر گرامی با به شهادت می رسد ، مدینه تکان می خورد و خبر شهادت پیامبر همه جا منتشر می شود ، تنها کسی که خبر را قاطعانه تکذیب می کند و تلاش دارد با تهدید از گسترش آن جلوگیری کند ، عمر بن خطاب است ، عباس با عمر سخن می گوید اما قانع نمی شود ، مغیره میگوید پیامبر درگذشته است ولی عمر او را دروغگو می خواند و به فتنه انگیزی متهم می کند ، ابوبکر که در و بیرون مدینه قرار دارد با خبر وفات پیامبر خود را به مدینه می رساند ، عمر با سخنان ابوبکر قانع می شود که پیامبر درگذشته است ، آیا واقعا عمر نمی دانست که پیامبر درگذشته است و عمری ابدی ندارد ❕ 💠موضع عمر حرکتی مدارانه در جهت زمینه سازی همان چیزی بود که پیش تر او و ابوبکر به خاطر آن بر خلاف فرمان صریح پیامبر از رفتن با سپاه اسامه سرباز زدند ، و از کتابت وصیت پیامبر خود داری کردند . ❗️ابن ابی الحدید عالم مذهب می گوید ؛ « ما می گوییم شان عمر بالاتر از این است که به آنچه در این واقعه بیان داشته یعنی انکار وفات پیامبر ، باور داشته باشد ، لیکن چون عمر دانست که پیامبر خدا وفات یافته است ترسید در کار پیشوایی امت فتنه درگیرد و مردم از انصار گرفته تا دیگران از آنها روی گردانند ، پس چنین مصلحت دید که با ادعای وفات نیافتن پیامبر مردم را آرام نگه دارد تا ابوبکر که غائب بود بیاید و چون با ابوبکر همراه شد اضطرابش پایان یافت و پشت گرم شد و تمایل مردم به او و اطاعت از او فزونی گرفت و در این هنگام از خود دست کشید » 📚شرح نهج البلاغه ج2 ص42 @Rahnamaye_Behesht