eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.8هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔دوست سنی دارم که می گوید کردن بر مردگان جایز نیست و پیامبر هم بر مردگان گریه نمی کرده است و تنها برای آنان دعا می کرده است ❗️آیا از کتب اهل سنت مدارک مبنی بر عزاداری برای مردگان وجود دارد ❕❕ 💠💠 👌با مراجعه به کتب و روایات اهل سنت مشاهده می کنیم که پیامبر گرامی بارها در فراق عزیزان گریه کرده و دیگران را هم به اقامه عزا و گریه کردن دعوت کرده است . 1⃣در روایتی آمده است که علی علیه السلام فرمود ؛ « چون خبر رحلت پدرم ابوطالب را به پیامبر دادم ، ایشان گریه کرد و فرمود او را غسل دهید و کفن کنید و به خاک بسپارید ، خداوند او را رحمت کند و بیامرزد» 📚الطبقات الکبری ج1 ص123 📚عمده القاری ج8 ص55 2⃣در مرگ فرزندش ابراهیم گریه می کرد ، وقتی عبدالرحمان بن عوف از گریه او تعجب کرد فرمود ؛ « چشم گریه می کند و دل غمگین و محزون است ، ولی سخنی نمی گوییم مگر آنچه خدا را راضی کند ، ای ابراهیم ما در فراق تو محزون و غمگین هستیم » 📚صحیح بخاری ج1 ص439 3⃣انس بن مالک می گوید ؛ « یکی از دختران پیامبر در مدینه از دنیا رفت ، ما شاهد حضور پیامبر بر بالین او با چشمانی اشکبار بودیم » 📚صحیح بخاری ج1 ص432 4⃣ابوهریره می گوید ؛ « پیامبر به زیارت قبر مادرش رفته و در آنجا گریست و همراهان خود را نیز گریاند » 📚صحیح مسلم ج2 ص671 5⃣مورخان اهل سنت می نویسند ؛ « هنگامی که خبر درگذشت فاطمه بنت اسد را به پیامبر دادند ، پیامبر بر او گریه کرد و خطاب به او فرمود خوب مادری برای من بودی» 📚تاریخ مدینه دمشق ج42 ص574 📚ذخائر العقبی ج1 ص56 6⃣ابن مسعود می گوید ؛ « پیامبر آن گونه در شهادت عمویش حمزه اشک می ریخت که ندیده بودیم به مانند آن برای کسی اشک بریزد ، به قدری با صدای بلند گریه کرد که حالت غش به او دست داد » 📚ذخائر العقبی ج1 ص181 📚السیره الحلبیه ج2 ص534 7⃣روایت کرده اند ؛ « در بازگشت از جنگ احد صدای گریه را از خانه های مردم مدینه شنید و از آنجا که صدای گریه از خانه عمویش حمزه نشنید ، فرمود عمویم حمزه گریه کن ندارد » 📚مسند احمد ج2 ص40 👌از آن پس اهالی مدینه نخست برای حمزه گریه می کردند آنگاه برای مردگان خود 📚المعجم الکبیر ج11 ص391 📚مجمع الزوائد ج6 ص120 📚الاستیعاب ج1 ص374 👌ابن اثیر می نویسد ؛ « از آن روز تا کنون زنان نخست برای حمزه و سپس برای کشته شدگان خود عزاداری می کنند » 📚اسد الغابه ج2 ص68 8⃣وقتی جعفر بن ابی طالب شهید شد ؛ « پیامبر فرزندان جعفر را فرا خواند ، و در حالی که آنان را می بویید ، اشک از چشمانش جاری گشته بود و می فرمود گریه کنان باید بر همانند جعفر گریه کنند» 📚مسند احمد ج6 ص370 📚السیره النبویه ج5 ص31 📚السیره الحلبیه ج2 ص790 9⃣پیامبر گرامی در حالی که بر مرگ عثمان بن مظعون می گریست بر پیکر بی جان او بوسه می زد . 📚سنن ترمذی ج3 ص314 📚المستدرک علی الصحیحین ج1 ص514 🔟در نقل دیگری آمده است ؛ « فردی از خاندان پیامبر از دنیا رفت ، زنان مدینه اجتماع کردند و بر او گریه کردند ، عمر آنان را از گریه باز داشته و پراکنده ساخت ، پیامبر فرمود ای عمر بگذار تا گریه کنند ، چشم اشک می ریزد و دل می سوزد » 📚مسند احمد ج2 ص110 📚سنن نسائی ج1 ص610 📚المستدرک علی الصحیحین ج1 ص537 ❕تمام این روایات دلالت بر مشروعیت و جواز گریه کردن بر کسانی که از دنیا رفته اند می کند و جای هیچ شک و تردیدی در صحت این اعتقاد باقی نمی گذارد . 🔶این مساله به قدری روشن و بدیهی بوده است که عایشه می گوید ؛ « پس از ارتحال پیامبر و در سوگ او ، من به همراه دیگر زنان ، برخاسته و بر صورت و سینه خود می زدیم» 📚السیره النبویه ج6 ص73 📚مسند احمد ج6 ص274 📚الکامل فی التاریخ ج2 ص186 ❕البته روایات اهل سنت که دلالت بر مشروعیت و جواز عزاداری و گریه بر مردگان دارد ،بیش از آنچه ذکر شد می باشد که دوستان جهت آگاهی رجوع فرمایند؛ 📚الغدیر ج6 ص224 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❔آیا بهتر نیست که بجای خواندن دعاهای عربی که چیزی ازشون نمی فهمیم دعا ها رو به زبان فارسی بخوانیم و ترجمه آن ها کافی باشد ❗️❗️ 💠پاسخ💠 🔶در این شکی نیست که دعا کردن در هر حالتی و به هر زبانی بهترین اعمال تلقی می شود و فرقی نمی کند که انسان به چه زبانی دعا کند. 🔶امام باقر علیه السلام فرمود: « مبغوض ترین افراد نزد خداوند کسانی هستند که از دعا کردن خود داری می کنند» 📚الکافی ج2 ص466 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: « تا می توانید دعا کنید زیرا خداوند دوست دارد که مومنان فراوان دعا کنند » 📚الکافی ج8 ص7 🔶وفرمود: « عاجز ترین مردم کسی است که از دعا کردن امتناع ورزد» 📚وسائل الشیعه ج7 ص27 🔶امام باقر علیه السلام فرمود: « برترین عبادت دعا کردن است» 📚الکافی ج2 ص466 👌بنابراین آنچه مهم و لازم است دعا کردن است و فرقی نمی کند که انسان به چه زبانی خداوند را بخواند و درخواست هایش را مطرح کند. ❗️حتی از روایات استفاده می شود که انسان می تواند در قنوت نماز به هر زبانی حتی زبان فارسی دعاهای خودش را مطرح کند. 📚وسائل الشیعه ج6 ص277 باب 9 ❕اما توجه و تمرکز به خواندن دعاهای ماثور از اهل بیت به زبان عربی چند فائده خاص خود را دارد ؛ 1⃣تمام آنچه لازم است که در دعا کردن مورد توجه قرار گیرد از حمد و ثناء الهی و صلوات بر پیامبر و اهل بیت و توجه کردن به نعمات الهی و ...در آن ها لحاظ شده است . 2⃣در دعاهای ماثور و عربی که از اهل بیت رسیده است نکات ادبی و خاص و مضامین عالیه ای وجود دارد و در چنان حد کمالی است که بشر نمی تواند آن مفاهیم را به لغت دیگری برگرداند . 3⃣خواندن دعاهای ماثور از اهل بیت به زبان عربی موجب اتحاد شکل و حفظ اساس آن می شود و ترجمه آن به زبان های مختلف به مرور زمان موجب اختلاف در اصل مضمون دعا می شود و سبب ایجاد تحریف و زیاده و نقصان در دعا می گردد. 📚معارف دین ، صافی گلپایگانی ، ج3 ص377 ❕بنابراین بهتر خواندن دعاهای ماثور از اهل بیت همراه با توجه و دقت در مفاهیم و معانی آن می باشد. 📝پرسمان اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBh-jd7qo00WBQ
❓پرسش ❔در همه ایاتی که در مورد تحدی در قرآن آمده از مخالفان خواسته شده است تا متنی «مثل» قرآن بياورند، اما معنای دقيق واژه «مثل» در اين تحدی نامعلوم است. قرآن نگفته است که منظورش از «مثل» چيست، بنابراين دعوت به رقابت و مبارزه‌ای کرده که معيار و ميزان داوری آن مشخص نيست❗️ 💠پاسخ💠 👌خداوند می فرماید: « اگر انس و جن دست به دست هم دهند که همانند و مثل این قرآن را بیاورند مثل آن را نخواهند آورد هر چند در این کار پشتیبان یکدیگر باشند» 🔶اسرای 88 👌و یا می فرماید: « اگر درباره آنچه بر بنده خود نازل کردیم شک دارید یک سوره همانند و مثل آن را بیاورید » 🔶بقره 23 👌مثل قرآن یا مثل یک سوره از قرآن به چیزی اطلاق می شود که تمام مشخصات قرآن یا یک سوره قرآن در آن جمع باشد. ❗️حال مشخصات قرآن و سوره های قرآنی؛ 1⃣آورنده قرآن مکتب نرفته و درس ناخوانده بوده است. 🔶کسی که می خواهد مانند قرآن را بیاورد نباید هیچ سابقه ای از تحصیل داشته باشد.خداوند در وصف پیامبرش می فرماید: « پیش از این نه کتابی می خواندی و نه با دست خود چیزی را می نوشتی » 🔷عنکبوت 48 👌ومی فرماید: « آنها که از پیامبر امی و درس ناخوانده تبعیت می کنند...» 🔷اعراف 157 👌امام رضا علیه السلام می فرماید: « قرآن مردم را به مبارزه طلبیده است که نوشته ای بیاورند که مثل قرآن باشد و از فردی صادر شده باشد که هیچ چیز نخوانده باشد و به مکتب نرفته باشد و از هیچ احدی تعلم نکرده باشد چنان که پیامبر اسلام چنین بود» 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج1 ص153 👌بنابراین با توجه به این که مبارزه کردن با قرآن بدون علم و دانش و آگاهی محقق نمی شود روشن می شود که هیچگاه همانندی با قرآن در کلمات و جملات افراد محقق نمی شود. 2⃣این که قرآن تحدی به مثل خودش می کند دال بر آن است که متنی که می خواهد با قرآن همانندی کند باید در تمام اوصاف اعم از فصاحت و بلاغت با محتوا و معارف عالی همانند قرآن باشد. 📚پیام قرآن ج8 ص82 🔷قرآن کتابی است که آیات آن محکم و متقن است چنان که می فرماید: « کتابی است که آیات آن استحکام یافته سپس از جانب حکیمی آگاه به روشنی بیان شده است» 🔶هود 1 👌سخنان پست و بی ارزش و باطل در آن راه ندارد چنان که می فرماید: « هیچ گونه باطلی نه از پیش روی و نه از پشت سر به سراغ قرآن نمی آید» 🔶فصلت 42 ❗️در عین آن که دارای محتوای عالی است فهم آن برای همگان آسان است چنان که می فرماید: « قطعا قرآن را برای پند آموزی آسان کردیم پس آیا پند گیرنده ای است» 🔶قمر 17 👌دارای زیبایی های لفظی و معنوی است چنان که میفرماید: « خدا زیباترین سخن را به صورت کتابی متشابه متضمن وعده و وعید نازل کرده است» 🔶زمر23 👌قصص و داستان های قرآن از انبیا و سایرین برترین داستان ها بوده که موافق عقل و فطرت است و مطلبی که خلاف شان انبیا باشد در آن نمی باشد چنان که می فرماید: « ما نیکو ترین سرگذشت را به موجب این قرآن به تو وحی کردیم» 🔶یوسف3 🔶هر آنچه لازمه هدایت و سعادت نوع بشر است در آن می باشد : « این کتاب روشنگر و بیان کننده هرچیز است» 🔶نحل 89 ❗️محتوای آن لحظه ای از حق و حقیقت جدا نمی شود : « ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم» 🔷نسائ 105 👌مایه بیداری و تذکر همگان است چنان که می فرماید: « این ذکر مبارکی است که بر شما نازل کردیم» 🔶انبیائ 50 👌وبه زبان عربی مبین و اوج فصاحت و بلاغت است چنان که می فرماید: « قرآن به زبان عربی روشن است» 🔶طه 195 ❗️بنابراین اگر متنی بخواهد با قرآن و سوره قرآن برابری کند باید تمام این مشخصات در آن باشد و از لحاظ این موارد از قرآن برتری داشته باشد تا همانندی صدق بکند. 3⃣از سوی دیگر اگر همانندی و مثلیت با قرآن در متنی به صورت کامل بخواهد محقق شود باید نکات نیز رعایت شود؛ 🔶1- از قوانین علمی پرده بر داشته باشد که علم هنوز به آن نرسیده است چنان که در قرآن در بیش از شانزده مورد از این قوانین علمی پرده برداشته شده است؛ 📚پیام قرآن ج8 ص151 به بعد 🔶2- مشتمل بر اخبار غیبی باشد زیرا در قرآن در بیش از ده مورد سخن از اخبار غیبی به میان آمده است که محقق شده است؛ 📚همان مدرک ص303 به بعد ❗️بنابراین اگر قرآن تحدی به مثل خودش می کند موارد این همانندی را نیز بیان می کند و مصادیق مثلیت با خودش را گنگ و نامفهوم نگذاشته است . 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔آیا راست است که عالم به دست اهل بیت است و خداوند تدبیر عالم را به آنها واگذار کرده است ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند همانگونه که خالق عالم است ، رب عالم نیز می باشد و تدبیر عالم توسط پرودگار با وساطت فرشتگان صورت می گیرد و این حقیقتی است که در آیات فراوانی مورد تاکید قرار گرفته است ؛ ( فاتحه 2-انعام 164- مومنون116- صافات 126- یونس31 ) 👌می فرماید ؛ « بگو چه کسی پرودگار آسمانها و زمین است ، بگو خداوند یگانه » 🔶رعد 16 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « کسی که گمان کند پرودگار امر خلق کردن و رزق دادن را به حجت هایش واگذار کرده است ، گرفتار شرک شده است » 📚عیون الاخبار ج1 ص124 ❕ و چنین دعا می کرد و به خدا پناه می برد ؛ « خدایا من به تو پناه می برم و به سوی تو بیزاری می جویم از کسانی که نسبت هایی به ما می دهند که شایسته ما نیست ، خدایا خلق کردن و رزق دادن تنها برای تو است ...کسی که گمان کند خلق کردن و رزق دادن با ما است ، ما از او بیزاریم » 📚بحار الانوار ج25 ص343 ❕امام زمان علیه السلام نیز در می فرماید ؛ « خداوند است که خالق اجسام و رازق می باشد ، امامان تنها می توانند دعا کنند تا خداوند مطابق دعای آنان خلق کند و روزی بدهد » 📚الاحتجاج ج2 ص471 ❕بنابراین ربوبیت عالم انحصار به خداوند دارد که از طریق وسائط و این مهم را به انجام می رساند. 💠ائمه گرامی ما ، اولیاء نعم و واسطه بین مخلوقین و خداوند هستند ، فرشتگان موکل خداوند با در جریان قرار دادن آنها ، نعمات الهی را به بندگان می رسانند. 👌امام کاظم علیه السلام فرمود ؛ « هیچ فرشته ای نیست جز این که خداوند او را برای کاری نازل می کند ، ابتدا خدمت امام می رسد و آن کار را بر او می کند » 📚الکافی ج1 ص394 👌فیوضات الهی که همان نعمت های مادی و معنوی اوست توسط ملائکه که امر در نظام عالم هستند به بندگان خدا و سایر موجودات می رسد ، امام آن کسی است که ملائکه برای انجام هرکاری به خدمت او شرفیاب می شوند ، و موجودات را به برکت وجود امامان مشمول و نعمت می کنند . 👌تعابیر اولیاء النعم ، بکم ینزل الغیث ، بکم یمسک السماء ان تقع علی الارض الا باذنه و ...در زیارت جامعه اشاره به همین مطلب است ‌ 👌در دعای عدیله در مورد امام زمان علیه السلام می خوانیم ؛ « به او دنیا باقی است ، به برکت او خلق روزی می خورند و به وجود او آسمان و زمین پابرجاست » 📚مفاتیح الجنان ص167 دعای عدیله 👌امام سجاد علیه السلام فرمود ؛ « به وجود ما است که خداوند آسمان را نگه می دارد ، زمین اهلش را در خود فرو نمی برد و به وجود ما است که باران می بارد و رحمت منتشر میشود و زمین برکات خودش را ظاهر می کند » 📚کمال الدین ج1 ص207 ❕حاصل آنکه ربوبیت عالم برای خداوند و به واسطه فرشتگان صورت می گیرد اما نعمات مادی و معنوی به برکت وجود اهل بیت توسط فرشتگان در عالم پراکنده می شود . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
سوال چرا در خصوص این موضوع مهم یعنی امامت علی پیامبر اسلام از کلمه مولی استفاده می کند که حدود 27 معنی مختلف می دهد و جالب اینجاست که حتی یکی از این 27 مورد معنای خلیفه و جانشین و اولی الامر نمی دهد! در حالیکه در لسان عرب برای این موضوع مهم کلمات فراوانی مانند: مالک، اولی الامر، سلطان، والی، حاکم، امام و... وجود داشته است. ✅پاسخ: استعمال واژه مولی به معنای سرپرست در خود قرآن آمده است وعلمای اهل سنت هم تصریح به این معنا کرده اند.علامه امینی در الغدیر دراین مورد بحث کامل می کنند که ما اجمالی از آن را می آوریم. خداوند درآیه 15 حدید می فرماید: "فالیوم لا یوخذ منکم فدیه ولا من الذین کفروا ماواکم النار وهی مولاکم وبئس المصیر" "پس امروز نه از شما فدیه ای پذیرفته می شود ونه از کافران وجایگاهتان آتش است وهمان سرپرستتان می باشد وچه بد جایگاهی است" بزرگان علمای اهل سنت مولی در آیه را به معنای شایسته تر واولی به نفس ( سرپرستی) تفسیر کرده اند 📚صحیح بخاری،ج4 ص1815 📚طبری در جامع البیان،ج27 ص228 📚تفتازانی در شرح المقاصد،ج5 ص273 📚قوشجی در شرح التجرید،ص447 📚شافعی در مطالب السول،ص16 📚ابن جوزی در التذکره،ص19 📚مالکی در الفصول المهمه،ص28 📚شبلنجی در نور الابصار،ص78 ✅علامه امینی از 27 نفر از علمای اهل سنت نام می برد که مولی درآیه را به معنای سرپرستی واولی به نفس معنا کرده اند 📚ترجمه الغدیر،ج2 ص296 تا 301 واز 15 تن از علمای اهل سنت نام می برد که معنای شایسته تر وسرپرستی را یکی از معانی مولی درآیه برشمرده اند 📚همان مدرک،ص301-ص302 وهمچنین علمای اهل سنت فرمایش خداوند دراین آیه "انت مولانا" "تو ای خداوند مولای ما هستی"286 بقره رابه معنای سرپرستی گرفته اند 📚الکشف والبیان،ثعلبی،ج2 ص309 وایات دیگر که مولی درآن به معنای سرپرستی آمده است که جهت پرهیز از اطناب از ذکر آن ها خودداری می شود. وانچه آمد ثابت کرد که استعمال لفظ مولی در معنای سرپرستی واولی به نفس در ادبیات عرب کاملا مرسوم است وکسانی که دراین مورد اشکال کردند از فهم ادبیات عرب وزبان قرآن محروم هستند. اما این که چرا پیامبر از کلمه مولی استفاده کرد؟ پاسخ آن است که: پیامبر برای بیان خلافت حضرت علی هم عنوان امام را به کار برده است،هم خلیفه را،هم وصی و.. امام: حاکم نیشابوری از بزرگان اهل سنت روایت می کند که پیامبر فرمود: "از راه وحی دریافتم که علی دارای سه خصلت است؛سید مسلمین است،امام متقین است،رهبر سپید چهره گان است" حاکم می گوید حدیث صحیح است 📚المستدرک،ج3 ص137 خلیفه و وصی: طبری نقل می کند که پیامبر درمورد علی فرمود: "ان هذا اخی ووصیی وخلیفتی فیکم فاسمعوا له واطیعوا" "همانا این شخص برادر ووصی وخلیفه من درمیان شما است پس به دستورات او گوش داده واورا اطاعت کنید" 📚تاریخ طبری،ج2 ص220 البته ما قصد تفصیل گویی نداریم لذا آنچه آورده شد کافی است. درمورد استفاده از کلمه مولی هم گفتنی است: که استعمال یک کلمه که دارای چند معنا است با قرینه معینه که مراد کدام یک از معانی است در ادبیات عرب کاملا رایج است ودرقرآن هم این استعمال وجود دارد. علامه میر حامد حسین در کتاب شریف عبقات الانوار بیش از 30 قرینه ودلیل می آورد که مراد از مولی سرپرستی است 📚عبقات الانوار،ج9 و10 ❗برخی محققان درمورد علت استفاده کردن پیامبر از کلمه مولی چنین می گویند: 1 -پیامبر در خطبه غدیر پیش از معرفی علی به ولایت خود برانان احتجاج می کند وبه آیه 6 احزاب ااستدلال میکند "النبی اولی بالمومنین من انفسهم" لذا تنها تنها واژه ای که می تواند هم ریشه وگویای این معنا باشد واژه های مولی وولی است 2 -در واژه ولی علاوه بر معنای خلافت وجانشینی معنای دوستی ومحبت نیز خوابیده است 📚شبهات غدیر،عصیری،ج2 ص132 ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال با توجه به نزدیکی غدیر خواستم برام توضیح بدید که ایا کلمه مولی در حدیث غدیر به معنای دوستی است یا سرپرستی 🗯پاسخ: ❗️قراين و دلا‌يل زيادي وجود دارند بر اين كه «مولي»، در اين جا، به معناي «ولي و سرپرست ديني»، است؛ يعني كسي كه از طرف خداوند مقام ولا‌يت و سرپرستي، بر مردم، دارد. معلوم است كسي كه داراي ولا‌يت بر مردم باشد،‌امام و صاحب اختيار مردم است و خواسته اش برخواسته هاي آنان مقدم بوده و پيروي او،‌بر همه، واجب است. بعضي از آن قراين و دلا‌يل به قرار زير هستند: 1⃣مسأله دوستي علي آن قدر نگران كننده نبود كه در آيه تبليغ(سوره ي مائده، آيه ۶۷)، با آن لحن داغ و تهديدآميز، بيان شود و پيامبر از افشاي آن،‌احساس خطر كند، بلكه منظور آيه‌ تبليغ چيزي جز ابلا‌غ ولا‌يت و امامت اميرالمؤمنين علي نبوده است. 2⃣مسأله دوستي علي با همه مؤمنان مطلب پنهان و پيچيده‌اي نبود كه نياز به آن همه تأكيد، بيان، متوقف ساختن آن قافله‌ عظيم،‌در وسط بيابان خشك و سوزان،‌خطبه خواندن و گرفتن اعتراف هاي پي در پي از جمعيت داشته باشد،‌ زيرا اخوت اسلا‌مي و دوستي مسلمانان با يكديگر از بديهي‌ترين مسايل اسلا‌مي است كه از آغاز اسلا‌م وجود داشت و پيامبر بارها آن را تبليغ كرد و بر آن تأكيد نمود؛ چنان كه قرآن به صراحت مي گويد: ❗️«مؤمنان همه برادر يكديگرند». 📓حجرات، 10 ❗️«مردان و زنان مؤمن يار و دوستدار يكديگرند». 📓 توبه، آيه‌71 🗯پس منظور پيامبر از اين كارها، بيان مسأله‌ بسيار مهم و اساسي بوده و آن عبارت است از اعلا‌م ولا‌يت و امامت علي و انتصاب او به اين مقام. 3⃣جمله‌ «ايها الناس من اولي الناس بالمؤمنين من انفسهم»« ای مردم چه کسی نسبت به مردم از خودشان سزاوار تر است و صاحب اختیار انان است» در بسیاری از کتب نقل شده است مانند تفسیر عیاشی ج۱، ص۳۳۲، ح۱۵۲ ،البرهان في تفسير القرآن ،ج۱، ص۴۸۹، . نورالثقلين، ج۱، ص۶۵۳، ح۲۹۲؛ ❗️و در بعضي روايات جمله «الست اولي بكم من انفسكم»« ایا من سرپرست و سزاوار تر نسبت به شما از خودتان نیستم » 📚سنن ابن ماجه ج۱، باب۱۱، ص۴۳،‌ح۱۱۶.مسند احمد ج۱، ص۱۱۹، ج۴، ص۲۸۱، ۳۶۸،۳۷۲، ج۵، ص۳۴۷؛ المستدرك علي الصحيحين، ج۳، ص۱۱۰، ۵۳۳؛ مناقب علي بن ابي طالب (ع)،‌ص۲۴۰، ح۳۴۹؛ ❗️در بيش تر روايات، كه پيش از جمله‌ «من كنت مولا‌ه فعلي مولا‌ه» واقع شده اند،‌هيچ تناسبي با بيان يك دوستي ساده يا معاني ديگر ندارند، بلكه پيغمبر با اين جمله‌ها مي‌خواهد مردم به همان اولويت و اختياري كه آن حضرت نسبت به آنان دارد، اقرار و اعتراف كنند. ❗️ معناي اولويت پيغمبر اين است كه خواسته ي او برخواسته ي مردم مقدم است و هرچه بگويد و انجام دهد براي مردم حجت است، چون در حقيقت بر مردم ولا‌يت و سرپرستي دارد. 🗯بنابراين، همان گونه كه در جمله ي پيشين صحبت از اولويت و ولا‌يت پيامبر است،‌در جمله بعدهم بايد سخن از ولا‌يت و اولويت به همان معني باشد تا ارتباط معنوي و جمله‌ي پيشين و پسين محفوظ بماند. پيامبر در جمله‌ بعد، مي‌خواهد بگويد: همان اولويت و اختياري كه من نسبت به شما دارم و پيشوا و سرپرست شما هستم، براي علي نيز ثابت است. 🗯به اين ترتيب معناي اين چند جمله اين است، چنان كه در بيش‌تر روايات آمده كه پيامبر فرمود: «آيا من نسبت به شما از خودتان سزاوارتر نيستم؟ همه گفتند: هستي . آن گاه فرمود: همين سزاواري و ولا‌يتي كه من نسبت به شما دارم، علي نيز دارد و پس از من، او مولا‌ي همه مسلمانان وجانشين من خواهد بود». 4⃣يكي از راه هاي تشخيص مراد متكلم، فهم عرف و اهل زبان از كلا‌م او است. در مورد حديث غدير، كساني كه در غدير خم حاضر بودند و نيز شاعران،‌اديبان و لغويان همه از كلمه‌ي «مولي»، در اين جا، «امام و رهبر، سرپرست و صاحب اختيار» را فهميده اند،‌زيرا مردم در پايان مراسم غدير به علي به عنوان اميرالمؤمنين، سلا‌م كردند؛ اين مقام را به او تبريك گفتند و با او بيعت نمودند. اين سلا‌م ها، تبريك ها و بيعت ها از سوي مردم،‌در اين واقعه ي تاريخي، به خصوص تبريكي كه ابوبكر و عمر به او گفتند 📚مسند احمد بن حنبل،‌ج۴، ص۲۸۱، الكشف والبيان، ثعلبي، ج۴، ص۹۲؛ ‌،‌روح المعاني ‌آلوسي،ج6، ص۱۹۴.تفسير المنار،رشيد رضا،ج6، ص465 ❗️نشان مي دهد كه چيزي جز مسأله‌ي نصب به خلا‌فت و امامت نبوده كه درخور اين‌گونه سلا‌م، تبريك و تهنيت و بيعت باشد؛ دوستي‌اي كه براي مسلمانان، ‌به طور عموم، ثابت است و اعلا‌م آن نيازي به تبريك ندارد. 🗯شعرا هم در اشعارشان «مولي» را به «امام،‌رهبر وسرپرست» معنا كرده اند. از جمله ي آنان حسان بن ثابت است كه در روز غدير حاضر بود و درپايان مراسم، با اجازه ي پيامبر حديث غدير را به نظم درآورد 📚‌ روض‌الجنان ،ج7، ص۶۸ 🗯ادامه پاسخ👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 ❗️اهل لغت نيز «مولي» را، در اين حديث، به «ولي و سرپرست ورهبر ديني» معنا كرده اند. ازهري و ابن منظور مي‌گويند: «ولي و مولي در زبان عرب به يك معناست. مولي در كلام عرب در موارد متعددي به كار مي‌رود،‌از جمله‌ي آنها مولا‌ي در دين است كه به معناي ولي و سرپرست مي‌باشد. اين نوع مولي در اين كلا‌م خداوند آمده است: اين (عاقبت نيك مؤمنان و عاقبت بد كافران) براي آن است كه خداوند مولي و سرپرست كساني است كه ايمان آوردند،‌اما كافران مولا‌يي ندارند. 📓 سوره‌ي محمد،‌آيه‌۱۱ ❗️يعني براي كفار هيچ ولي و سرپرستي وجود ندارد. 🗯 از اين نوع مولا‌ست مولا‌يي كه در اين فرمايش پيامبر آمده است: هر كس من مولا‌ي اويم، پس علي مولا‌ي اوست. يعني هر كس من ولي و سرپرست اويم، پس علي ولي و سرپرست اوست». 📚 معجم تهذيب اللغه، ص۳۹۵۶؛ لسان العرب، ج 15، ص۴۰۸ ❗️اين تلقي عموم حاضران، شاعران، اديبان، لغت دانان و ساير عالمان حجت قاطع است بر معنايي كه از واژه ي «مولي» در حديث غدير اراده شده است. 🗯با توجه به اين قراين و دلا‌يلي كه ذكر شدند، دلا‌لت حديث غدير بر ولا‌يت و امامت اميرالمؤمنين، علي براي صاحبان انصاف بسي روشن است. ❗️در این باره قرائن و دلائل دیگری نیز می باشد که در پاسخ های بعدی به آن اشاره می کنیم. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال در نهج البلاغه در نامه‌ای که حضرت علی برای معاویه نوشته شده چنین آمده است (نامه شماره 6): این مردمى که با ابو بکر و عمر و عثمان بیعت کرده بودند، به همان شیوه با من بیعت کردند. پس آن‌را که حاضر است، نرسد که دیگرى را اختیار کند و آن‌را که غایب بوده است نرسد که آنچه حاضران پذیرفته‌اند نپذیرد. شورا از آن مهاجران و انصار است. اگر آنان بر مردى هم رأى شدند و او را امام خواندند، کارشان براى خشنودى خدا بوده است، و اگر کسى از فرمان شورا بیرون آمد و بر آن عیب گرفت یا بدعتى نهاد باید او را به جمعى که از آن بیرون شده است باز آورند. اگر سر بر تافت با او پیکار کنند؛ زیرا راهى را برگزیده که خلاف راه مؤمنان است و خدا نیز در گردن او کند، گناه آنچه را خود متولى آن شده است ". ⁉️ایا این سخنان سیدنا علی دال بر مشروعیت بیعت و شوری در امامت نمی باشد بر خلاف انچه شیعه ادعا می کند؟ 🔷پاسخ: ❗️احتجاج حضرت علی با معاويه از باب الزام بوده است به این بیان : 1⃣آنچه كه مسلم است، امام در اين نامه در مقام بيان يك قاعده كلى كلامى نيست؛ بلكه در مقام احتجاج با دشمن عنودى است كه معتقد به مشروعيت خلافت خلفاء از طريق بيعت مهاجرين و انصار بود؛ يعنى از باب استدلال به خصم از راه عقايد و افكار و اعمال خود اوست، كه از آن به عنوان «وجادلهم بالتی هي أحسن» تعبير مى شود. ❗️به عبارت ديگر، حضرت امير به معاويه كه از طرف عمر و عثمان استاندار و حاكم شام بود، و آن دو را خليفه مشروع مى دانست خطاب كرده و میفرمايد: ❗️اگر از نظر تو معيار مشروعيت خلافت آنان، اجتماع مهاجرين و انصار بود، همان معيار در خلافت من نيز وجود دارد. 🗯ایت العظمی مکارم شیرازی در تفسیر خطبه چنین می اورد: « امام در اینجا نه به مساله غدیر اشاره می کند و نه به وصیت پیامبر و روایات بسیاری که سند روشنی بر امامت اوست .زیرا معاویه می توانست با این کار از کنار آن بگذرد.ولی مساله خلافت خلفای پیشین چیزی نبود که بتواند آن را انکار کند.در واقع استدلال امام به اصطلاح جدلی است که مسلمات طرف مقابل را می گیرد و با آن بر ضد وی استدلال می کند و در اینجا معاویه که خود را از طرفداران خلفای پیشین می دانست نمی توانست چگونگی گزینش انها را برای خلافت انکار کند . 🗯همیشه باید مخاطبین را در نظر گرفت .زیرا اعتقادات مخاطب در نحوه بیان مسائل تاثیر دارد.امام باید در برابر معاویه به دلیلی استدلال کند که او نتواند در برابر ان سخن بگوید و راه انکار را بپوید و ان مساله شوری است .شورایی که خلفای پیشین بر اساس آن انتخاب شدند همان کسانی که معاویه از جانب انها به خلافت شام منصوب شد . 👌این همان چیزی است که در علم منطق از آن به فن جدل تعبیر می شود و ان اینکه مسلمات خصم را بگیرند و با ان بر ضد او استدلال کنند هر چند مسلمات خصم از سوی گوینده پذیرفته نشده باشد. ❗️مثل اینکه ما با تورات و انجیل کنونی در برابر یهود و نصاری استدلال می کنیم و می گوییم مطابق فلان فصل و فلان ایه شما چنین می گویید و بنابراین طبق عقیده خودتان محکوم هستید . 🗯در قران نیز گونه هایی بر این مطلب می توان پیدا کرد از جمله در داستان حضرت ابراهیم هنگامی که در برابر ستاره پرستان،ماه پرستان،و افتاب پرستان قرار گرفت با جمله « هذا ربی» یا « هذا ربی هذا اکبر» (انعام 78-77) مسلمات انها را پذیرفت اما هنگامی که همگی افول کردند و افول و غروب انها دلیل بر حادث بودن انها بود انها را محکوم ساخت» 📚شرح نهج البلاغه،ج9 ص83 2⃣ از آنجا كه قصد مؤلف نهج البلاغه، نقل بخش‌هاى بليغ سخنان حضرت بوده؛ از اين رو، بخشى از اين نامه را نقل نكرده و ديگر مؤلفان؛ همانند نصر بن مزاحم اين نامه را به صورت مبسوط نقل كرده‌اند و نكاتى در نقل آنان هست كه نشان‌دهنده حقيقت ياد شده است. ❗️در آغاز نامه آمده است: « بیعت من در مدینه تو را مجاب به اطاعت از من می کند اگر چه تو در شام باشی ( طبق عقاید خودت که بیعت و شوری را در خلافت مشروع می دانی)» 📚کتاب صفین،ص29 🗯این بیان امام کاملا نشان دهنده این است که قصد امام آن بوده است که خلافت خود را طبق عقاید معاویه اثبات کند و اورا مجاب به اطاعت کند 📚رسائل و مقالات،علامه سبحانی ج3 ص636 3⃣امام در سایر خطب نهج البلاغه بارها تصریح به خلافت الهی خود و اهل بیت کرده اند که جهت اگاهی رجوع شود به خطبه های:1-2-144-97-120-93 و ... https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال چرا پیامبر به معنای سوره بقره در مورد تعهدنامه و سند گرفتن از معاملات و حوادث مهم ،، عمل نکرد و در مورد جانشینی امام علی وصیتنامه ای ننوشت و یا تعهدنامه ای با شاهد ،، نگرفت 🔶پاسخ: ❗️نکات 1⃣همین مطلب را ما از شما می پرسیم چرا پیامبر برای خلافت ابوبکر نوشته ای ننوشت تا اختلاف ایجاد نشود. ❗️به این روایت از کتب خودتان توجه کنید: 🗯عبدالله بن عمر نزد خلیفه دوم رفته و خطاب به او چنین می گوید: « مردم می گویند تو نمی خواهی پس از خودت جانشینی قرار دهی .چگونه می خواهی چنین کنی در حالی که اگر تو شتران یا گوسفندانی داشتی و انان را بدون قرار دادن سرپرست برای اداره امورشان رها کنی به تحقیق همه می گویند در حق انان کوتاهی کردی در حالی که اداره امور مردمان مهمتر از اداره شتران و گوسفندان است .وقتی خدا را ملاقات کنی در حالی که جانشینی برای خودت قرار نداده باشی در برابر خدا چه جوابی داری»؟ 📚صحیح مسلم،ج4 ص102 📚فتح الباری ج13 ص175 ⁉️چگونه است که عبدالله بن عمر از پیامبر بیشتر به فکر امت است و عمر را بر حذر می دارد که بدون انتخاب جانشین امت را رها نکند اما پیامبر بدون تعیین جانشین امت را ترک می کند؟ 🗯ویا نقل می کنید که عایشه به عمر چنین گفت: « امت محمد را بدون سرپرست رها نکن چرا که من می ترسم فتنه ای صورت گیرد» 📚الامامه و السیاسه،ج1 ص28 ⁉️ایا نگرانی عایشه برای امت بیشتر از پیامبر گرامی است 2⃣پیامبر گرامی بارها تصریح به خلافت و امامت حضرت علی کردند و در روز غدیر در برابر جمعیت 120 هزار نفری اقدام بر این امر کردند ( شواهد و مدارک مساله در پاسخ های گذشته کانال موجود است) اما با این وجود تصمیم گرفتند که این مساله را به صورت مکتوب نیز بیان کنند اما ... 🗯بخاری روایت می کند: « وقتی بیماری پیامبر شدت گرفت صحابه را امر کرد کاغذی برای من بیاورید تا نوشته ای برایتان بنویسم تا به وسیله آن هیچ گاه گمراه نشوید .عمر گفت درد بر پیامبر غلبه کرده است( هذیان می گوید) کتاب خدا ما را بس است .سر و صدا شدت یافت( برخی می گفتند بیاورید و برخی مانع میشدند) پیامبر نیز فرمود: ( حال که چنین است) از کنار من برخیزید نزد من دعوا کردن مناسب نیست» 📚صحیح بخاری ج1 ص36 و ج5 ص137 📚صحیح مسلم ج2 ص14 📚مسند احمد،ج3 ص346 و... 🗯امام غزالی از بزرگان اهل سنت چنین می اورد: « پیامبر پیش از رحلت فرمود کاغذ و قلمی برایم بیاورید تا مشکل شما را در امر خلافت پس از خود حل و کسی را که مستحق آن است برای شما معرفی کنم اما عمر مانع شد و گفت به سخنان این مرد توجه نکنید که هذیان می گوید» 📚سر العالیمن،ج1 ص18 🗯« عمر نیز در گفتگویی با ابن عباس تصریح می کند که پیامبر می خواست بر خلافت علی تصریح کند» 📚شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید ج3 ص14 ❗️نووی در شرح صحیح مسلم می اورد: « آن حضرت می خواست جانشین پس از خود را به اسم معین و تصریحش کند تا پس از وی نزاع و فتنه بر پا نشود» 📚شرح النووی علی صحیح مسلم،ج11 ص90 🗯ابن حجر می آورد: « حضرت قصد داشت اسامی جانشینان پس از خویش را بنویسد تا میان انها اختلاف نشود» 📚فتح الباری،ج1 ص209 🗯آری پیامبر می خواست به وظیفه خود در مکتوب داشتن خلافت و ولایت عمل کنند اما مانع او شدند و پیامبر نیز از این امر منصرف شد زیرا: ❗️وظیفه پیامبر ابلاغ است نه اجبار چنان که خداوند می فرماید: « در هر حال تو فقط مامور ابلاغ هستی و حساب انها بر ماست» 📓رعد40 🗯وفرمود: « بر پیامبر چیزی جز رساندن اشکار نیست» 📓نور54 ⁉️از صحابه ای که پیش روی حضرت و در برابر چشمان مبارکش نسبت هذیان گویی می دهند ایا اگر با پافشاری و اصرار حضرت وصیتی هم نوشته می شد انها تلاش نمی کردند تا برای اثبات هذیان گویی پیامبر به راههای دیگری متوسل شوند که حتی دیگر سخنان حضرت را تحت الشعاع قرار دهند؟ ⁉️ایا از انان که با وجود نوشته نشدن وصیت نسبت هذیان گویی به پیامبر دادند اگر وصیت نوشته می شد نسبت جنون و امثال آن به پیامبر نمی دادند ؟ 3⃣انچه بر پیامبر واجب بود داشتن وصیت بود نه نوشتن وصیت و رسول خدا نیز بارها به صورت شفاعی وصیت نامه خود را مبنی بر خلافت اهل بیت برای صحابه مطرح کرد و سرایت دادن حکم نوشتن که در آیه در مورد معاملات و داد و ستد وارد شده است به مساله خلافت و جانشینی قولی بدون مستند و دلیل می باشد و به فرض هم بگوییم نوشتن لازم و واجب بود باز صحابه مانع پیامبر گرامی شدند تا وظیفه خود را به انجام برساند ⁉️کسانی که اجتماع یکصد و بیست هزار نفری غدیر در مورد خلافت حضرت علی را منکر می شوند برایشان انکار نوشته نیز کاری ندارد زیرا خواهند گفت: 🗯پیامبر در طول خود خط ننوشت و این خط جعلی است و از خود ایشان نیست . 🗯اگر به کسی املا می کرد و حضرت علی می نوشت گفته می شد این مساله چون به نفع نویسنده است نظر خود اوست و مردود است 🔴ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 🗯اگر شخص سومی می نوشت گفته می شد کاتب همیشگی پیامبر حضرت علی بوده و کتابت از هر شخص دیگری مردود است لذا نوشتن وصیت نامه برای این لجوجان فائده ای نداشت ❗️اما پیامبر گرامی بارها و بارها به صورت شفاهی بر خلافت اهل بیت تاکید کردند و روایات و سخنان فراوانی علاوه بر ایات قرآن بر این مساله از ایشان صادر شده است که جهت اگاهی رجوع کنید به کتاب شریف «احقاق الحق وازهاق الباطل » اثر گرانبهای« قاضی نور الله شوشتری »که به همراه ملحقات در 32 جلد به چاپ رسیده است https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال ایا مساله تبریک گفتن ابوبکر و عمر به حضرت علی در روز غدیر در منابع اهل سنت امده یا خیر 🗯پاسخ : ❗️در این باره روایات متعددی در منابع روایی اهل سنت نقل شده است که پس از آن که پیامبر گرامی حضرت علی را به عنوان « مولی» برای مردم برگزید ،ابوبکر و عمر نزد حضرت علی رفتند و چنین گفتند: 🗯« گوارا باد بر ای فرزند ابی طالب ،صبح کردی و شام کردی در حالی که مولای هر مرد و زن با ایمان هستی» 📚مسند احمد ج4 ص281 ❗️فخر رازی نقل می کند که عمر چنین گفت: « گوارا باد بر تو صبح کردی در حالی که مولای من و مولای هر مرد و زن مومنی هستی» 📚تفسیر مفاتیح الغیب،ذیل ایه 67 مائده 🗯خطیب بغدادی نقل می کند که گفت: « آفرین،آفرین به تو ای فرزند ابوطالب ،صبح کردی در حالی که مولای من و مولای هر مسلمان هستی» 📚تاریخ بغداد ج7 ص290 ❗️دیگران از علمای اهل سنت نیز این داستان را نقل کرده اند از جمله: 📚مناوی در فیض القدیر،ج6 ص217 📚طبری در ذخائر العقبی،ص68 📚صواعق المحرقه،ص107 📚الریاض النضره،ج2 ص170 ❗️علامه امینی در الغدیر این جریان را از حدود60 نفر از بزرگان و علمای اهل سنت نقل می کنند که در کتب خود روایت کرده اند 📚ترجمه الغدیر ج2 ص181 به بعد 🔴این مساله نشان می دهد که مساله غدیر چیزی جز نصب خلافت نبوده است که در خور تبریک و تهنیت باشد زیرا اعلام دوستی که برای همه مسلمانان به طور عموم ثابت است تبریک ندارد 📚ایات ولایت،مکارم شیرازی،ص44 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال ایا اکمال دین در روز غدیر بوده ؟ به چه دلیل؟ 🗯پاسخ: ❗️خداوند در آیه 3 مائده می فرماید: « امروز کافران از ( زوال) آیین شما مایوس شدند ،بنابراین از انها نترسید و از ( مخالفت) من بترسید.امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین( جاودان )شما پذیرفتم» 🗯روزی که آیه شریفه از آن سخن می گوید دارای چهار ویژگی مهم است: 1⃣روزی است که باعث یاس و ناامیدی کفار شد 2⃣روزی است که مایه اکمال دین شد 3⃣روزی است که خداوند نعمتش را بر مسلمانان تمام کرد 4⃣روزی است که خداوند راضی شد که دین اسلام دین همیشگی مردم باشد 🔷ما می گوییم این ویژگی ها کاملا بر حادثه غدیر منطبق است زیرا: 1⃣دشمنان اسلام پس از ناکامی در تمام توطئه ها و تلاش ها برای محو اسلام تنها به یک چیز دل بسته بودند و آن این که پیامبر از دنیا برود و پس از ارتحال ایشان با توجه به این که به طور رسمی جانشینی معرفی نکرده است ضربه نهایی را به اسلام وارد کنند چنان که قرآن نقل می کند که می گفتند:« ما انتظار مرگش را می کشیم» 📓طور30 ❗️اما وقتی دیدند که آن حضرت در روز غدیر علی را به طور رسمی به جانشینی خود منصوب کرد تنها روزنه امید انها بسته شد و از نابودی اسلام مایوس شدند 2⃣با انتخاب امام علی نبوت قطع و ناتمام نماند بلکه به سیر تکاملی خود ادامه داد زیرا امامت تکمیل کننده نبوت و در نتیجه باعث کمال دین است 3⃣نعمتهای پرودگار با نصب امامت و رهبری پس از پیامبر تکمیل شد 4⃣بدون شک اسلام بدون امامت و رهبری یک دین جهان فراگیر و خاتم نخواهد شد .دین خاتم همواره پاسخگوی نیازهای مردم در تمام زمانها باشد و این بدون وجود امام معصومی در هر زمان امکان پذیر نیست 🔴شان نزول ایه در کتب اهل سنت: 🗯سیوطی از ابوسعید خدری نقل می کند که گفت: « هنگامی که پیامبر در روز غدیر علی را به جانشینی خود منصوب کرد و ولایت او را بر مومنین اعلام کرد جبرییل ایه « الیوم اکملت لکم دینکم...» را نازل کرد» 📚در المنثور ج2 ص259 🗯وباز از ابوهریره نقل می کند: « هنگامی که روز غدیر که روز هجدهم ذی الحجه است فرا رسید پیامبر فرمود: هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست سپس ایه اکمال نازل شد» 📚همان منبع ج2 ص259 🗯خطیب بغدادی نقل می کند که ابوهریره به نقل از پیامبر گفت: « کسی که روز هجدهم ذی الحجه را روزه بگیرد معادل روزه شصت ماه برایش ثواب دارد و این روز مصادف روز غدیر است که پیامبر علی را به عنوان مولی معرفی کرد و سپس ایه اکمال نازل شد» 📚تاریخ بغدادی ج8 ص290 🗯حاکم حسکانی نیز یکی دیگر از بزرگان اهل سنت همین شان نزول را ذکر می کند 📚شواهد التنزیل،ج1 ص157 🗯حافظ ابی نعیم اصفهانی نیز از ابی سعید خدری نقل می کند: « پیامبر در غدیر علی را به عنوان ولی و خلیفه به مردم معرفی کرد ،هنوز مردم متفرق نشده بودند که ایه اکمال نازل شد در این موقع پیامبر فرمود: « الله اکبر بر تکمیل دین،و اتمام نعمت و خشنودی خداوند از رسالت من و ولایت علی» 📚شواهد التنزیل ج1 ص157 ❗️علامه امینی در الغدیر این شان نزول را از حدود شانزده نفر از علمای اهل سنت نقل می کند 📚ترجمه الغدیر ج2 ص116 🗯در کتب شیعه نیز ،روایات فراوانی در نزول این ایه در روز غدیر نقل شده است که جهت اگاهی رجوع شود به : 📚بحار الانوار ج37 ص108 باب52 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht