eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.8هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔پرسش ❓قرآن در مورد حضرت یحیی می گوید او « حصور » بوده است و حصور در لغت عرب به معنای ترک کننده ازدواج است❗️ ❔اگر اسلام و قرآن بر ازدواج تاکید می کنند چرا خداوند حضرت یحیی را به وصف « حصور » بودن مورد ستایش قرار می دهد❕این تناقض چگونه قابل جمع است❗️❗️ 💠پاسخ💠 🔶در این شکی نیست که از نظر اسلام ازدواج یکی از مستحبات موکد بوده که مورد تاکید بسیار بزرگان دین واقع شده است. 🔷حضرت علی علیه السلام فرمود: « ازدواج کنید زیرا رسول خدا فرمود هر کس می خواهد از سنت من پیروی کند ازدواج کند زیرا ازدواج سنت من است» 📚الکافی ج5 ص329 🔶پیامبر گرامی فرمود: « هر کس می خواهد خدا را در حالت پاک و پاکیزه ملاقات کند ازدواج کند و با داشتن همسر به ملاقات خدا رود» 📚وسائل الشیعه ج20 ص18 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: « دو رکعت نمازی که فرد متاهل می خواند افضل است از هفتاد رکعتی که فرد مجرد می خواند» 📚الکافی ج5 ص328 ❕پیامبر گرامی فرمود: « پست ترین مردگانتان مجردها هستند ( کسانی که بدون عذر ازدواج را ترک می کنند)» 📚التهذیب ج7 ص239 ❗️حال خداوند در مورد حضرت یحیی می فرماید: « ...سیدا و حصورا و نبیا من الصالحین» « ( یحیی ) رهبر خواهد بود و از هوس های سرکش برکنار و پیامبری از صالحان است» 🔷39 ال عمران ❗️واژه حصور به دو معنا می آید؛ 1⃣کسی که خود را از هوی و هوس منع کرده است . 📚قاموس قرآن ج2 ص148 2⃣به معنای کسی که از ازدواج کردن خود داری می کند . 📚مفردات قرآن ، ص238 ❕در برخی روایات نیز حصور به معنای کسی که به زنان نزدیک نمی شود آمده است . 🔶مرحوم عیاشی نقل می کند که امام باقر علیه السلام فرمود: « یحیی حصور بود یعنی به زنان نزدیک نمی شد » 📚تفسیر عیاشی ج1 ص172 🔶همین مضمون از امام صادق علیه السلام نیز نقل شده است؛ 📚تفسیر قمی ج1 ص101 🗯با توجه به این که این روایات مسلم نمی باشد و به صورت مرسل نقل شده است در مورد واژه حصور باید بگوییم؛ 1⃣ حصور در آیه به معنای ترک کننده شهوات و هوسها و دنیا پرستی و صفتی همانند زهد می باشد . 2⃣اگر هم بگوییم که حصور به معنای ترک کننده ازدواج می باشد باز هم مشکلی در این معنا ایجاد نمی شود زیرا ممکن است یحیی نیز همانند عیسی علیهما السلام بر اثر شرایط خاص زندگی و اجبار به سفرهای متعدد برای تبلیغ آیین خدا ناچار به مجرد زیستن بوده است . ❗️این یک قانون کلی برای همه نمی تواند باشد و اگر خداوند او را به این صفت می ستاید به خاطر آن است که او بر اثر شرایط خاصی ازدواج نکرد ولی در عین حال توانست خود را از گناه حفظ کند و به هیچ وجه آلوده نشود . ❕به طور کلی ازدواج یک قانون فطری است و در هیچ آیینی ممکن نیست حکمی بر خلاف این قانون تشریع گردد .بنابراین نه در آیین اسلام و نه در هیچ آیین دیگری ترک ازدواج کار خوبی نبوده است. 📚تفسیر نمونه ج2 ص535 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔مگر در زیارت جامعه کبیره نمی خوانیم "و من حاربکم مشرک" و یا "من جحدکم کافر"« هر کس با اهل بیت بجنگد و دشمنی کند و کافر است » ❔پس حضرت علی(ع) چرا هرگز کسانی را که با او جنگ کردند نه کافر دانست و نه فاسق و نه مشرک، بلکه می فرمود اینها برادران ما هستند که بر ما ستم کردند؟! نص روایت: عَبْدُ اللَّهِ بْنُ جَعْفَرٍ الْحِمْیَرِیُّ فِی قُرْبِ الْإِسْنَادِ عَنْ هَارُونَ بْنِ مُسْلِمٍ عَنْ مَسْعَدَةَ بْنِ زِیَادٍ عَنْ جَعْفَرٍ عَنْ أَبِیهِ أَنَّ عَلِیّاً ع لَمْ یَکُنْ یَنْسُبُ أَحَداً مِنْ أَهْلِ حَرْبِهِ إِلَى الشِّرْکِ وَ لَا إِلَى النِّفَاقِ وَ لَکِنَّهُ کَانَ یَقُولُ هُمْ بَغَوْا عَلَیْنَا (وسائل الشیعة، ج15، باب حکم قتال البغاة). 💠💠 👌در این شکی نیست که دشمن اهل بیت علیهم السلام گرفتار شرک و کفر به خداوند است .از این جهت که به اطاعت کسانی که خداوند را لازم شمرده است ،تن نداده و با آنان دشمنی کرده و عملا به دستور خداوند کفر ورزیده و توحید در اطاعت الهی را با شرک آمیخته است و طبیعتا در چنین حالتی اگر بمیرد ، به مرگ جاهلیت که جاهلیت کفر و شرک و نفاق است مرده است. 🔶 امام باقر علیه السلام فرمود ؛ « خداوند علی علیه السلام را به عنوان پرچم در میان مخلوقاتش قرار داد ، هر کس معتقد به او باشد مومن است و هر کس او را انکار کند ، کافر است ، و هر کس نسبت به ولایت او جهل داشته باشد ، گمراه است ، و هر کس تن به اطاعت دیگری دهد ، مشرک است » 📚الکافی ج1 ص437 👌و ؛ « دشمنان علی نبودند » 📚بحار الانوار ج32 ص327 👌پیامبر فرمود ؛ « کسی که پس از من با علی و دشمنی کند کافر است » 📚بحار الانوار ج27 ص226 👌این مضمون در روایات اهل هم مورد اشاره قرار گرفته است . 🔶پیامبر گرامی خطاب به حضرت علی علیهما السلام فرمود ؛ « کسی که بمیرد و در دل کینه و تو را داشته باشد ، به مرگ جاهلیت مرده است » 📚مجمع الزوائد ج9 ص121 👌و یا ؛ « اگر کسی از شما در میان رکن و مقام بایستد و نماز بخواند و روزه بگیرد اما با کینه و دشمنی اهل بیت خدا را دیدار کند ، به جهنم خواهد رفت ( چون گرفتار شرک و کفر به خداوند شده است )» 📚مستدرک الصحیحین ج3 ص148 ❓حال اشکال شما این است که چرا در روایتی از امام باقر علیه السلام آمده است که حضرت علی علیه السلام دشمنانش را متهم به شرک و نفاق نکرد بلکه می فرمود آنان برادران ما هستند که بر ما کرده اند ❕ 🔶پاسخ روشن است . این سخن از امام باقر علیه السلام از باب صادر شده است ،زیرا در آن موقعیت اگر امام باقر علیه السلام در برابر مخالفان صراحتا تصریح به کفر و شرک دشمنان حضرت علی علیه السلام می کرد ، ممکن بود خطرات جانی و مالی قابل توجهی بر امام و شیعیان وارد شود . 🔷شیخ حر عاملی می نویسد ؛ « اقول هذا محمول علی التقیه » 🔶« من می گویم این روایت از جهت تقیه صادر شده است » 📚وسائل الشیعه ج15 ص83 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔دوستی دارم که فیلم نگاه می کند و می گوید در روایات آمده است که نگاه کردن به عورت کافر حرام نیست ❗️آیا واقعیت دارد ❕❕ 💠💠 👌نگاه کردن به بدن افراد نامحرم از روی لذت و بی شک حرام است . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « نگاه کردن ( از روی لذت ) تیری از تیرهای شیطان است و است و چه بسیار نگاه هایی که حسرت طولانی مدت را در پی دارد » 📚الکافی ج5 ص559 👌و فرمود ؛ « زنای چشم نگاه حرام و از روی شهوت است و زنان لب بوسه حرام است و زنای دست لمس نامحرم است » 📚همان مدرک ❕همینطور نگاه کردن به مسلمان حتی اگر بدون شهوت و لذت باشد نیز حرام است ؛ 📚وسائل الشیعه ج2 ص32 باب 3 ❔حال بحث در این است که آیا نگاه کردن به عورت کافر بدون شهوت و جایز است یا خیر ❗️ 👌عده ای مانند شیخ کلینی ، شیخ حر عاملی ، شیخ صدوق و میرزای نوری قائل به هستند اما مشهور فقها این نوع نگاه کردن را نیز حرام می شمارند . 👌مستند جواز کردن ، به عورت کافر بدون شهوت و لذت روایت است . 🔶شیخ از امام صادق علیه السلام نقل می کند ؛ « نگاه کردن به عورت غیر مسلمان مانند نگاه کردن به عورت الاغ بی اشکال است » 📚الکافی ج6 ص501 👌این مضمون را شیخ صدوق و شیخ طبرسی نیز نقل می کند ؛ 📚الفقیه ج1 ص114 📚مکارم الاخلاق ص56 ❕قائلین به پاسخ میدهند که این سه روایت مرسل و ضعیف می باشند .در سند کافی آمده است « عن غیر واحد » که مشخص نیست چه کسانی هستند و دو روایت دیگر نیز بدون سند با لفظ « » آمده است که دلالت بر ضعف آنها می کند . 📚جواهر الکلام ج2 ص5 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❓آیا جریان ممنوعیت نوشتن و نقل حدیث پس از پیامبر واقعیت دارد❕دوستان و علمای اهل سنت این جریان را قبول ندارند و می گویند از دروغ های شیعه است❕❕ 💠پاسخ💠 ❗️مساله منع کتابت حدیث توسط خلفا از مسلمات تاریخی است که علمای اهل سنت بر آن تصریح کرده اند و قابل انکار نمی باشد ‌.ما به برخی مدارک از کتب اهل سنت اشاره می کنیم؛ 1⃣ذهبی از بزرگان اهل سنت روایت می کند که ابوبکر پس از وفات پیامبر مردم را فرا خواند و گفت: « شما خود سخنانی را از رسول خدا نقل کرده و درباره آن اختلاف می کنید و مردم بعد از شما بیش از شما اختلاف می کنند پس چیزی از رسول خدا نقل نکنید و اگر کسی چیزی از شما پرسید بگویید کتاب خدا در میان ماست ، حلالش را حلال و حرامش را حرام بدانید» 📚تذکره الحفاظ ، شرح حال ابوبکر ، ج1 ص2 و 3 2⃣ابن سعد می نویسد: « احادیث رسول خدا در زمان عمر بن خطاب گسترش یافت و از مردم خواست تا همه را نزد وی بیاورند و چون آوردند فرمان داد تا آن ها را بسوزانند» 📚طبقات ابن سعد ج5 ص140 شرح حال قاسم بن محمد بن ابی بکر 3⃣قرظه بن کعب می گوید: « هنگامی که عمر ما را به عراق فرستاد خود او تا منطقه صرار ما را همراهی کرد و سپس گفت می دانید که چرا شما را بدرقه کردم .گفتیم می خواستی ما را دلگرم و گرامی بداری .گفت علاوه بر آن خواسته دیگری هم دارم شما نزد مردانی می روید که صدای قرآنشان همچون صدای زنبور عسل بلند است پس آنها را با احادیث رسول خدا از این کار باز مدارید که من مراقب شما هستم .قرظه گفت من پس از آن هیچ حدیث و سخنی را از رسول خدا روایت نکردم . 🔶در روایت دیگر گوید هنگامی که قرظه بن کعب وارد شد گفتند برای ما از سخنان پیامبر بگو گفت عمر ما را نهی کرده است. 📚جامع بیان العلم ، ابن عبدالبر ، ج2 ص147 📚شرف اصحاب الحدیث ، خطیب بغدادی ، ص88 📚تذکره الحفاظ ، ذهبی ، ج1 ص4 و5 📚طبقات ابن سعد ج9 ص7 📚کنزالعمال ج10 ص393 4⃣طبری می نویسد: « هر موقع عمر کسی را برای اداره امور به نقطه ای اعزام می کرد سفارش می کرد که از محمد کمتر سخن نقل کنید و من همکار شما هستم» 📚تاریخ طبری ج3 ص273 5⃣ابوذر و عبدالله بن مسعود و ابو درداء سرگرم نقل حدیث از پیامبر بودند عمر آنان را مورد مواخذه قرار داد و گفت این چیست که پیوسته از محمد حدیث پخش می کنید» 📚کنزالعمال ج1 ص292 🔶ذهبی نقل می کند عمر آنان را حبس کرد و گفت شما بیش از حد سخنان محمد را روایت کرده اید. 📚تذکره الحفاظ ج1 ص7 6⃣ابن کثیر نقل می کند که عمر پیوسته می گفت: « روایت رسول خدا در احکام عملی را کاهش دهید» 📚تاریخ ابن کثیر ج7 ص107 7⃣عثمان نیز پیوسته بر فراز منبر می گفت: « هیچ کس نباید حدیثی را که در زمان ابوبکر و عمر شنیده نشده روایت کند» 📚منتخب کنزالعمال در حاشیه مسند احمد ج4 ص64 ❗️این منع حدیث در حالی است که قرآن سخنان پیامبر را بیان گر مجمل قرآن و مقید و مخصص مطلقات و عمومات آن می داند و می فرماید: « قرآن را برای تو فرو فرستادیم تا آنچه را برای مردم نازل شده تبیین کنی و شاید آنان بیندیشند» 🔶نحل44 👌ومی فرماید: « آنچه را رسول خدا برای شما آورده بگیرید و آنچه را از آن نهی کرده خود داری نمایید» 🔷حشر7 👌ومی فرماید: « او از روی هوای نفس سخن نمی گوید .بلکه وحی است که بر او فرو فرستاده می شود» 🔶نجم3 و4 ❗️لذا پیامبر گرامی فرمود: « خدا چهره آن کس را زیبا کند که سخن مرا بشنود و آن را بفهمد و حفظ کند و به دیگران برساند» 📚سنن ترمذی ج5 ص34 🔶وفرمود: « خلفاء من کسانی هستند که پس از من می آیند و حدیث و سنت مرا برای دیگران نقل می کنند» 📚کنزالعمال ج10 ص221 👌وفرمود: « حدیث من را بنویسید و حفظ کنید» 📚مسند احمد ج2 ص215 📚سنن ترمذی ج5 ص39 ✍به نظر ما انگیزه منع تدوین و نقل حدیث پیامبر با انگیزه منع وصیت پیامبر در آخرین لحظات زندگیش یکی بود .در هر دو مساله هدف ممانعت از آگاهی مردم نسبت به خلافت و وصایت اهل بیت بوده است .هدف ممانعت کردن از نقل فضائل اهل بیت و وصایت آن ها بود وصایتی که با خلافت شورایی ناسازگار بود . 🔶از سوی دیگر در میان اصحاب پیامبر حضرت علی ملتزم به ضبط احادیث پیامبر بود .او نخستین کسی بود که امالی پیامبر را ضبط کرد و نامه های او را تدوین می کرد و به دلیل همین احاطه به سخنان پیامبر او مرجع بزرگ در حل مشکلات پس از پیامبر بود .منع از تدوین حدیث پیامبر یک نوع بی اعتنایی به علی و نوشته های آن بزرگوار محسوب میشد تا زمینه انزوای او بیش از پیش فراهم شود. 📚الملل و النحل ، ایت الله سبحانی ، ج1 ص99 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❓خدا می‌فرماید دین حق فقط است. و از طرفی مردم در و جاهای عبادتی دیگر ؛ حاجت روا میشوند. با این عمل مردم باز به روی می آورند. آیا این عمل خلاف حکمت و یا حداقل خلاف لطف الهی نیست❕❕ 💠💠 👌توجه به نکاتی چند لازم است ؛ 1⃣ثابت نیست که تمام این حاجت روا شدن ها یا شفا یافتن ها واقعی باشد . ممکن است افرادی به این ادعا را داشته باشند بنابراین آنچه در اولین قدم لازم است آن است که حقیقت و واقعیت داشتن این امور اثبات شود . 2⃣افرادی که شفا می یابند و حاجت روا می شوند ممکن است از جمله افرادی باشند که عامدا با دین حق مقابله می کنند و تعصب می ورزند و پس از آن که حجت الهی بر آنها تمام شده است ، دست از باطل خود نمی کشند . 👌 یافتن و حاجت روا شدن این گونه افراد ، دلیل بر حقانیت راه و روششان نیست بلکه این شفا یافتن از باب و عذاب تدریجی است که خداوند در این دنیا چنین افرادی را گرفتار این نوع عذاب می کند که تا بیشتر از راه و طریق حق منحرف شوند و کوله بارشان سنگین تر شود . 👌جهت آگاهی از چگونگی و فلسفه استدراجی به نمایه زیر رجوع فرمایید؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/5607 🔷امام رضا علیه السلام فرمود : « خداوند دعای مومن را تاخیر می اندازد زیرا دعا و مناجات کردن او را دوست دارد و می گوید من دوست دارم که دعای این بنده ام را بشنوم و دعای منافق و کافر را اجابت می کند و می گوید نمی خواهم صدا و دعای این فرد را بشنوم» 📚بحار الانوار ج90 ص370 🔷امام باقر علیه السلام فرمود: « خداوند دنیا و نیازهای دنیوی همه را بر آورده می کند چه کسانی را که دوست داشته باشد و چه کسانی را که دوست نداشته باشد اما آخرت را تنها به کسی می دهد که دوستش داشته باشد . مومن گاهی خواسته ای دنیوی دارد که خدا به او نمی دهد اما خواسته اخروی او را بر آورده می کند اما خواسته ها و دنیوی کافر را قبل از آن که کافر دعا و درخواست کند برآورده می کند اما او را از آخرت بی بهره می سازد» 📚مستدرک الوسائل ج5 ص194 3⃣گاهی نیز کسانی که حاجت روا می شوند فکری و فرهنگی هستند که از دین حق آگاهی پیدا نکرده اند و در این نا آگاهی هم مقصر نیستند و اگر نسبت به حق اطلاع پیدا می کردند بدون شک به آن دین ، متدین می شدند . 👌این گونه افراد الهی نیستند و خداوند بر حسب مهربانی و رحمانیتش در دنیا و برزخ و آخرت به آن ها با دیده رحمت نگاه می کند و احیانا حوائج و خواسته هایشان را نیز در دنیا بر آورده می کند که جهت آگاهی تفصیلی از وضعیت به نمایه زیر رجوع فرمایید ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/5507 ❕بنا براین شفا یافتن این گونه افراد هم دلیل بر صحت باطلشان نمی باشد . ‌ ❗️با توجه به این نکات و این که در زمان کنونی حجت الهی بر بشر با دین اسلام و مذهب تشیع خاتمه یافته است ، شفا و حاجت روا شدن پیروان آیین های غیر اسلام ، از دید تعالیم اسلامی به هیچ عنوان دلیل بر حقانیت آن آیین ها نمی باشد و هیچ انسان اندیشی نیز نمی تواند این امور را دلیل بر صحت های باطل و غیر الهی تلقی کند . 📝 اعتقادی https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❓من تو یک کانال ضد دین مطلبی دیدم مبنی بر این که قبر امام رضا در مشهد قرار ندارد و به ما دروغ گفته اند ❔ایا این مطلب سندیت دارد❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌چنین سخن و استدلالی خلاف بدیهیات است و قابل پذیرش نمی باشد. 🔶شیخ مفید می نویسد: « امام رضا علیه السلام در سال 203 ماه صفر در خراسان از دنیا رفت » 📚الارشاد ج2 ص247 👌شیخ کلینی می نویسد: « امام رضا علیه السلام در سال 203 در سن پنجاه و هفت سالگی در طوس محلی به نام سناباد از اطراف نوقان از دنیا رفت و در همان جا دفن شد .مامون او را از مدینه به مرو و از راه بصره و فارس آورده بود و وقتی مامون به جانب بغداد حرکت کرد امام را با خود برد و در این منطقه از خراسان از دنیا رفت» 📚الکافی ج1 ص486 🔶امام جواد نیز به این مطلب تصریح کرده و می فرماید: « هر کس قبر پدرم را در طوس زیارت کند خداوند تمام گناهانش را می آمرزد» 📚الکافی ج4 ص585 📚الفقیه ج2 ص583 🔶امام علی فرمود: « به زودی فرزندی از ذریه من در خراسان به وسیله سم از دنیا می رود نام او نام من است...» 📚الفقیه ج2 ص584 📚وسائل الشیعه ج14 ص554 🔶امام صادق فرمود: « در سرزمین خراسان در شهری به نام طوس کشته می شود . هر کس او را در آنجا زیارت کند ...وارد بهشت می شود» 📚الفقیه ج2 ص584 📚عیون الاخبار ج2 ص259 🔶پیامبر گرامی فرمود: « پاره تن من در خراسان به خاک سپرده می شود .هر مومنی که او را زیارت کند خداوند بهشت را بر او واجب می کند و جهنم را بر او حرام می کند» 📚الفقیه ج2 ص585 📚امالی صدوق ص60 🔶امام رضا نیز فرمود: « مدفن من در طوس قطعه ای از بهشت است» 📚الفقیه ج2 ص583 🔶وفرمود: « من به زودی مظلومانه با سم( در طوس )کشته می شوم و در نزدیکی قبر هارون الرشید دفن می شوم» 📚عیون الاخبار ج2 ص226 🔶هروی می گوید: « امام رضا در طوس وارد قبه ای شد که قبر هارون الرشید در آنجا بود و فرمود این جا تربت من است و در این مکان دفن می شوم و این مکان محل رفت و آمد شیعیانم خواهد شد...» 📚عیون الاخبار ج2 ص136 👌به این مضمون روایات فراوان دیگری نیز وارد شده است که جهت آگاهی رجوع فرمایید: 📚بحار الانوار ج49 ص292 باب 21 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔شبهه مشهوری است که اگر امام رضا علم غیب داشت و می دانست که که مامون برایش آورده سمی است چرا از آن خورد ❗️آیا خوردن به همراه آگاهی خود کشی محسوب نمی شود ❕❕ 💠💠 ❕روشن است که طبق ادله قطعی از آیات قرآن و سنت، بزرگوار ما دارای آگاهی غیبی بوده اند ؛ 🔶 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3253 👌و امام رضا علیه السلام نیز با آگاهی از سمی بودن انگور و انار فراهم شده توسط مامون ، آن را تناول کرد ؛ 💠 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2858 ❕ اما چنان که بارها گفته ایم ، امامان گرامی ما محض خداوند هستند ، آنان مامور بودند تا بر طبق علل و عوامل طبیعی عمل کنند و مجاز به عمل کردن موافق با علم غیب نبودند . 🔷امام کاظم علیه السلام فرمود: « خداوند قلوب امامان را محل اراده و خواست خودش قرار داده است . هر زمان خداوند چیزی را بخواهد آنان هم می خواهند و بدون اذن خداوند کاری نمی کنند» 📚بحار الانوار ج5 ص114 👌اگر آنان مشکلات و های خود را از طریق علم غیب حل کنند دیگر نمی توانند اسوه و الگوی جهانیان باشند. ❕اگر پیامبر تمام امورش را از طریق علم غیب و آگاهی های غیبی پیش می برد آیا می توانست به مردم درس صبر و بردباری و ایثار و از خود گذشتگی در راه حق را بیاموزد؟ ❔ایا اگر امام حسین مشکل کربلا را با آگاهی حل می کرد می توانست به مردم درس آزادگی و جهاد و بردباری را بدهد؟ 👌چون امامان مردم هستند خداوند به آنان اجازه استفاده از علم غیب را جز در مواردی که اثبات امامتشان منوط به آن است نداده است اگر چه آنان آگاهی غیبی را دارند اما موظف به استفاده از آن نیستند. 🔷اهل بیت مطیع خداوند بودند وقتی خداوند به آنان اجازه استفاده از علم غیب نداده است آنان نیز از علم غیبشان استفاده نمی کردند. 🔷آنان وظیفه داشتند تا در زندگی اجتماعی خود همانند انسان های رفتار کنند وجز در موارد محدودی از علم باطنی خود استفاده نکنند و به زندگی عادی با مردم بپردازند تا نظام اجتماعی بر هم نخورد، چنان که پیامبر وامامان منافقان را به خوبی می شناختند ومی دانستند که ایمان واقعی ندارند ولی هرگز از علم غیب خود درباره آنان استفاده نکردند ودر معاشرت، ازدواج ودیگر احکام با آنان مانند سایر مسلمانان رفتار می کردند 🔶پیامبر فرمود: «من بین شما با بینات و قسم حکم می کنم ( و از طریق علم غیب حکم نمی کنم) .ممکن است برخی شما در بینه آوردن زیرک تر از دیگری باشد و من به نفعش در مال برادرش حکم کنم اما او بداند که آن مال ناحق برای او قطعه ای از جهنم خواهد بود» 📚الکافی ج7 ص414 📚معانی الاخبار ص279 👌در آمده است: « زمانی که امام علی ، ابوموسی اشعری را برای حکمیت در جنگ صفین می فرستاد به او گفت :به کتاب خدا حکم کن واز آن تجاوز نکن .پس از آن که او رفت امام فرمود:« دارم می بینم که چگونه به من خیانت می کند» ‌ ❗️یکی از اصحاب گفت چرا او را می فرستید درحالی که می دانید خیانت می کند❓ 👌امام پاسخ داد: «اگر خداوند به علم خودش با بندگان رفتار می کرد دیگر نیازی به ارسال رسل نبود» 📚مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص261 🔶امام با این عمل نشان داد که او مامور است بر طبق علل و عوامل طبیعی عمل کند و مجاز به عمل کردن موافق علم نمی باشد 📚مفاهیم القرآن ،سبحانی ،ج3 ص455 👌امام فرمود: «خداوند به پیامبرش وحی کرد که تو موظفی بر طبق بینات حکم کنی» 📚وسائل الشیعه ج27 ص229 ❕با این توضیحات دیگر جای این اشکال نمی باشد که چرا امام رضا علیه السلام با وجود آگاهی غیبی از انگور زهر آلود خورد ، زیرا ایشان اجازه استفاده از علم غیب و ترتیب اثر دادن به آن را در امور شخصی و عادی خود نداشته است . 👌البته از برخی نصوص استفاده می شود که مامون امام رضا علیه السلام را به خوردن زهر وادار کرد و امام علیه السلام به اجبار مامون تن به خوردن انگور سمی داد که دیگر جایی برای انتخاب اختیاری امام نبود . 💠 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/2858 ❕ این پاسخ در رابطه با مسموم شدن و شهید شدن سایر امامان مانند امام حسن علیه السلام توسط زهر و سم با وجود آگاهی غیبی نیز کاربرد دارد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❔برخی وهابی ها شبهه می کنند که اگر حضرت علی می دانست که کشته میشود چرا به مسجد رفت ❕❕ 💠پاسخ💠 👌در این شکی نیست که حضرت علی علیه السلام طبق گفته های پیامبر گرامی آگاه به زمان شهادتشان و قاتلشان بوده اند. 🔷پیامبر گرامی در خطبه ای که در مورد ماه رمضان می خواندند به گریه افتادند . حضرت علی از ایشان در مورد علت گریه سوال کردند . حضرت فرمودند : « گریه من برای آن است که تو در این ماه مورد هتک قرار می گیری و در حالی که داری برای پرودگارت نماز می خوانی اشقی الاولین و الاخرین ضربه ای بر سر تو فرود می آورد و محاسنت را با خون سرت رنگین می سازد » 📚عیون الاخبار ج1 ص297 👌در روایت دیگری حضرت امیر فرمود : « وصی امت پیامبر پس از پیامبر سی سال زندگی می کند و سپس با ضربه ای که بر سرش زده می شود و محاسنش از خون سرش رنگین می شود از دنیا می رود » 📚الخصال ج2 ص477 👌در روایت دیگر آمده است که ابن ملجم برای بیعت با حضرت علی علیه السلام حاضر شد .حضرت دو یا سه بار بیعت او را رد کرد سپس با او بیعت کرد و در زمان بیعت با او گفت به زودی ( توسط تو) محاسنم با خون سرم رنگین می شود » 📚الارشاد ج1 ص11 👌این مضمون در روایات متعدد دیگری نیز آمده است ؛ 📚بحار الانوار ج42 ص190 باب 126 ❕این مضمون در روایات اهل سنت هم مورد اشاره قرار گرفته است . 🔷حاکم نیشابوری روایت می کند که پیامبر گرامی خطاب به حضرت علی فرمود : « پس از آن که من از دنیا رفتم امت با تو از در حیله گری وارد می شود و در حالی که تو به سنت من رفتار می کنی به شهادت می رسی و بزودی محاسن شریفت از خونت رنگین می شود » 📚مستدرک حاکم ج3 ص142 👌حضرت علی علیه السلام می فرمود : « پیامبر با من پیمان بسته است که دعوت حق را هنگامی اجابت می کنم که دستور فرا رسد و علاوه بر آن محاسنم از خون سرم رنگین شود » 📚الاستیعاب ج2 ص681 📚مسند احمد ج1 ص102 🔷ابن سعد نقل می کند که حضرت علی علیه السلام وقتی ابن ملجم را می دید چنین می فرمود : « من زنده ماندن او را می خواهم و او کشتن مرا می خواهد » 📚طبقات ابن سعد ج3 قسم 1 ص22 👌و فرمود : « این شخص مرا می کشد . به ایشان گفتند که اگر ابن ملجم قاتل شماست پس چرا او را نمی کشید ؟ 🔶فرمود : « او که در حال حاضر نسبت به من مرتکب جنایتی نشده است ( قصاص قبل از جنایت بکنم؟ )» 📚 الاستیعاب ج2 ص470 📚الریاض النضره ج2 ص245 🔷ابن حجر می نویسد : « شبی که بامداد آن علی به شهادت رسید ، همواره از اتاق بیرون می آمد و به آسمان تماشا می کرد و می فرمود به خدا سوگند تا کنون نه دروغ گفته ام و نه آن کسی که به من خبر داده دروغ گفته است . آری این شب شبی است که وعده داده شده ام . همین که سحر گاه از خانه بیرون رفت ابن ملجم همان ضربه موعود را بر سرش وارد آورد » 📚صواعق المحرقه ص80 ❕ادامه پاسخ 👇👇👇
❗️❗️ادامه پاسخ 👇👇👇 ❔حال آنچه مورد اشکال اهل سنت و وهابیت قرار گرفته است آن است که اگر حضرت علی آگاه بودند که با حضور در مسجد مورد ضربت قرار می گیرند و شهید می شوند چرا به مسجد حاضر شدند ❕ آیا این کار خود کشی نمی باشد ❕ 👌برای پاسخ باید توجه کنیم ؛ ❕در این شکی نیست که طبق روایات اهل سنت پیامبر گرامی نیز آگاه به علم غیب بوده است. 🔶مسلم در صحیح خود بابی را می گشاید تحت عنوان: « باب در اخبار غیبی پیامبر به آنچه که تا روز قیامت اتفاق خواهد افتد» 📚صحیح مسلم ج4 ص2216 باب6 🔶از حذیفه نقل می کند که گفت: « پیامبر به ما از آنچه واقع شده و تا روز قیامت واقع خواهد شد خبر داد» 📚همان مدرک ص2217 ❔حال سوال می کنیم پیامبر که آگاه بود در جنگ احد حمزه عمویش کشته می شود چرا او را به جنگ فرستاد آیا در قتل او شریک بود؟ ❕چرا جعفر را به جنگ موته فرستاد با این که می دانست شهید می شود❕ ❔چرا از علم غیبش استفاده نکرد تا مسلمین کمترین تلفات را در برابر مشرکین بدهند؟ 👌پاسخ روشن است . پیامبر گرامی و اهل بیت ایشان مطیع محض خداوند هستند . 🔷امام کاظم علیه السلام فرمود: « خداوند قلوب امامان را محل اراده و خواست خودش قرار داده است . هر زمان خداوند چیزی را بخواهد آنان هم می خواهند و بدون اذن خداوند کاری نمی کنند» 📚بحار الانوار ج5 ص114 👌اگر آنان مشکلات و گرفتاری های خود را از طریق علم غیب حل کنند دیگر نمی توانند اسوه و الگوی جهانیان باشند. ❕اگر پیامبر تمام امورش را از طریق علم غیب و آگاهی های غیبی پیش می برد آیا می توانست به مردم درس صبر و بردباری و ایثار و از خود گذشتگی در راه حق را بیاموزد؟ ❔ایا اگر امام حسین مشکل کربلا را با آگاهی غیبی حل می کرد می توانست به مردم درس آزادگی و جهاد و بردباری را بدهد؟ 👌چون امامان الگوی مردم هستند خداوند به آنان اجازه استفاده از علم غیب را جز در مواردی که اثبات امامتشان منوط به آن است نداده است اگر چه آنان آگاهی غیبی را دارند اما موظف به استفاده از آن نیستند. 🔷اهل بیت مطیع محض خداوند بودند وقتی خداوند به آنان اجازه استفاده از علم غیب نداده است آنان نیز از علم غیبشان استفاده نمی کردند. 🔷آنان وظیفه داشتند تا در زندگی اجتماعی خود همانند انسان های معمولی رفتار کنند وجز در موارد محدودی از علم باطنی خود استفاده نکنند و به زندگی عادی با مردم بپردازند تا نظام اجتماعی بر هم نخورد، چنان که پیامبر وامامان منافقان را به خوبی می شناختند ومی دانستند که ایمان واقعی ندارند ولی هرگز از علم غیب خود درباره آنان استفاده نکردند ودر معاشرت، ازدواج ودیگر احکام با آنان مانند سایر مسلمانان رفتار می کردند 🔶پیامبر گرامی فرمود: «من بین شما با بینات و قسم حکم می کنم ( و از طریق علم غیب حکم نمی کنم) .ممکن است برخی شما در بینه آوردن زیرک تر از دیگری باشد و من به نفعش در مال برادرش حکم کنم اما او بداند که آن مال ناحق برای او قطعه ای از جهنم خواهد بود» 📚الکافی ج7 ص414 📚معانی الاخبار ص279 👌در روایتی آمده است: « زمانی که امام علی ابوموسی اشعری را برای حکمیت در جنگ صفین می فرستاد به او گفت :به کتاب خدا حکم کن واز آن تجاوز نکن .پس از آن که او رفت امام فرمود:« دارم می بینم که چگونه به من خیانت می کند» ❗️یکی از اصحاب گفت چرا او را می فرستید درحالی که می دانید خیانت می کند❓ 👌امام پاسخ داد: «اگر خداوند به علم خودش با بندگان رفتار می کرد دیگر نیازی به ارسال رسل نبود» 📚مناقب ابن شهر آشوب ج2 ص261 🔶امام با این عمل نشان داد که او مامور است بر طبق علل و عوامل طبیعی عمل کند و مجاز به عمل کردن موافق علم غیب نمی باشد 📚مفاهیم القرآن ،سبحانی ،ج3 ص455 👌امام صادق فرمود: «خداوند به پیامبرش وحی کرد که تو موظفی بر طبق بینات حکم کنی» 📚وسائل الشیعه ج27 ص229 ❕بنابراین حضرت علی اگر چه می دانست که با رفتن به مسجد مورد هجوم قرار می گیرد و شهید می شود اما موظف بود که مطابق علم عادی خودش رفتار کند و از علم غیب خودش استفاده نکند و این استفاده نکردن از علم غیب هم به اذن الهی بنا بر مصلحتی بوده است که به آن اشاره شد . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❓آیا راست است که امام علی وقتی به رفتند ابن را که خواب بودند بیدار کردند و ابن ملجم پس از آن حضرت را مضروب کردند❕برخی می گویند جریان بیدار کردن سند ندارد ❕❕ 💠💠 👌جریان مذکور در منابع تاریخی مورد توجه قرار گرفته است . 🔶شیخ می نویسد : « حضرت علی در شبی که صبحش شدند تا صبح بیدار بودند و بر خلاف عادتشان آن شب برای نماز شب به مسجد نرفتند ( و در منزل به جا آوردند ) ...وقتی صبح شد ابن او را به اذان صبح خبر داد ...حضرت به سمت مسجد رفتند و وارد مسجد شدند و ابن ملجم که تمام شب را بیدار مانده و منتظر ورود علی بود از نسیم خوابش برده بود . 🔷علی با پای خود او را کرد و فرمود برخیز که هنگام نماز رسیده او هم از جا بر خاست و علی را مورد قرار داد » 📚 ج1 ص16 ❕علامه نیز نقل می کند : « از عادات اخلاقی امام آن بود که افراد خوابیده را برای نماز بیدار می کردند و در آن شب هم مطابق افراد را برای نماز بیدار کردند تا آن که به ابن ملجم رسید و او را خوابیده یافت و فرمود برخیز که خواب در این زمان مورد پسند خدا نیست و مورد پسند شیطان است ( زیرا وقت نماز است ) .حضرت آن ملعون را تکان دادند و خطاب به او عرضه داشتند که قصدی در خاطر داری که نزدیک است از آن فرو ریزد و زمین چاک شود و کوهسارها گردد و اگر بخواهی می توانم خبر دهم در زیر جامه ات چه پنهان کرده ای ...حضرت از او گذشت و به محراب نماز رفت و به نماز ایستاد ...و چون در رکعت اول سر از بر داشت مورد ضربه ابن ملجم قرار گرفت » 📚 الانوار ج42 ص281 ❕شیخ عباس نیز در منتهی الامال خود می نویسد؛ « علی به مسجد در آمد و را برای نماز از خواب بر انگیخت و ابن ملجم ملعون در تمام شب بیدار بود و در آن امر عظیم که اراده داشت می کرد در این هنگام که علی خفتگان را برای نماز بیدار می کرد او نیز میان خفتگان به روی در افتاده بود و شمشیر خود را زیر جامه داشت چون امیر المومنین به او رسید فرمود برخیز برای نماز ...» 📚 الامال ج1 ص421 🔶در روایتی نیز امام از پدرشان امام علیهما السلام نقل می کنند که فرمودند : « علی بن ابی طالب علیه السلام از منزل خارج شد و افراد را برای نماز بیدار کردند که در این جریان مورد ضربه ابن ملجم قرار گرفتند » 📚 الاسناد ص143 ❕البته امام علیه السلام بر اساس علم خودشان رفتار کردند و ابن ملجم را از خواب بیدار کردند و از علم غیب خودشان استفاده نکردند که جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید ؛ 🔶 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3309 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❔می گویید امام زمان به خاطر آن غائب شد چون مردمان قصد کشتن او را داشتند و خداوند جهت حفظ او ایشان را به غیبت برد ❕آیا خداوند نمی توانست بدون نیاز به غیبت کردن امام ، جان ایشان را حفظ کند ❗️❗️ 💠پاسخ💠 👌چنان که قبلا گفته شده است ، مسبب اصلی غیبت امام زمان علیه السلام مردم بودند که قدر وجود امام را ندانستند و از محضر او استفاده نبردند و تصمیم به قتل او گرفتند چنان که این سخن خواجه نصرالدین طوسی مشهور است ؛ « وجود امام لطف است ، تصرف امام لطف دیگر است ، و عدم و غیبت امام بازگشت به خود ما می کند » 📚کشف المراد ص226 👌در روایات متعددی نیز به این نکته اشاره شده است که امام عصر علیه السلام به دلیل حفظ جانشان از قتل و کشته شدن توسط خداوند به غیبت رفتند. 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/6321 ❕حال اشکال این است که چرا خداوند ، بدون آنکه نیاز باشد امام به غیبت برود ، از جان ایشان محافظت نکرد و مانع کشته شدن ایشان نگردید ❔ 👌شیخ طوسی پاسخ می دهد که اگر خداوند می خواست از طریق غیبی و قدرت خارق العاده خود جان امام عصر را حفظ کند ، تکلیف کردن بندگان لغو و بیهود می شد . 📚بحار الانوار ج52 ص98 👌شرح پاسخ شیخ طوسی به این بیان است ؛ ❕ اساس زندگی بشر بر آزادی اراده است تا همگی آزمایش شوند نه اجبار و اکراه و گرنه تکاملی صورت نخواهد گرفت . 💎توضیح اینکه: 🔷هدف از خلقت انسان این است که با انجام دادن کارهای اختیاری به کمال خود برسد . 🗯 امام صادق علیه السلام فرمود: « خداوند از روی بازی و بازیچه بندگان را نیافریده ( وتکلیف نکرده است) بلکه انان را افریده و تکلیف به طاعت کرده تا از این طریق ( به تکامل رسیده) و مستوجب بهشت و رضایت او شوند و انان را خلق ( وتکلیف) نکرده است تا به واسطه انان منفعتی بدست اورده یا ضرری را از خود دفع کند بلکه انان را خلق کرد( و تکلیفشان کرد) تا به انان نفع برساند و انان را در جایگاه نعمت های ابدی قرار دهد» 📚بحار الانوار ج5 ص313 💭تکامل انسانی چیزی نیست که بتوان آن را به اجبار آفرید بلکه راه طولانی و درازی است که انسانها باید با پای خود آن را طی کنند و با اراده و تصمیم و افعال اختیاری خویش طرح آن را بریزند. ❔ایا اگر از کسی به اجبار و با زور سر نیزه مبلغ هنگفتی برای ساختن یک بیمارستان بگیرند این عمل هیچ اثر اخلاقی و تکامل روحی برای او دارد؟ 🔶مسلما خیر اما اگر به اراده و میل خویش حتی یک ریال به چنین هدف مقدسی کمک کند به همان نسبت راه کمال اخلاقی را پیموده است 🗯از این سخن نتیجه می گیریم که خداوند باید با اوامر و تکالیف و برنامه های تربیتی این مسیر را برای ما مشخص کند و ما با اختیار و اراده خویش این راه را بپیماییم. 📚تفسیر نمونه ج22 ص393 ❔حال اگر بگوییم که خداوند باید در دنیا به قدرت غیبی جلوی ظالمین و کسانی که قصد کشتن امام زمان علیه السلام را دارند بگیرد چرا چنین نمی کند❕ 💎پاسخ می دهیم که اساس زندگی بشر بر آزادی اراده است تا همگی آزمایش شوند نه اجبار و اکراه و گرنه تکاملی صورت نخواهد گرفت . 🗯اگر کسانی که قصد کشتن امام را دارند ببیند تا اقدام به کشتن می کنند ، سنگی از آسمان نازل شده و هلاک می شوند دیگر کسی جرات ظلم کردن را به خود نمی دهد و همگان بالاجبار مسیر صلاح و اطاعت امام را در پیش می گیرند که روشن است که این هدایت اجباری فایده ای ندارد زیرا تکامل اختیاری است که ارزشمند است. 🗯بدین گونه لغویت در تکلیف حاصل می شود و همگان بالاجبار مسیر درست را در پیش می گیرند یعنی تکامل اجباری اما تکامل اختیاری است که ارزش دارد نه تکامل اجباری. 👌از این سوال پاسخ های دیگری نیز داده ایم که جهت آگاهی به نمایه زیر رجوع فرمایید ؛ 🔶 https://t.me/Rahnamye_Behesht/3428 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❓پرسش ❔کانال نقد اسلام در تازه ترین شبهاتش مطرح می کند که از جمله خرافات در اسلام این است که می گویند خوردن ادرار و مدفوع حیوانات حلال گوشت حلال است و اشکالی ندارد مگر اینکه با آنها انسانی نزدیکی کند که در این صورت بول آنها نجس بوده و نمی توان خورد ❓مگر انسان عاقل با آنها نزدیکی می کند❕ 💠پاسخ💠 ❗️آنچه که در روایات ما بیان شده است آن است که ادرار و مدفوع حیوانات حلال گوشت نجس نمی باشد و اگر بدن و لباس انسان به آن ها اصابت کند سبب نجاست بدن و لباس نمی شود و واجب نیست که انسان بدن و لباس خود را تطهیر کند نه آنکه خوردن آن جایز باشد. 🔶امام صادق فرمود: « شستن لباس واجب نیست اگر آلوده به بول حیوان حلال گوشت شود» 📚الکافی ج3 ص57 📚التهذیب ج1 ص246 🔶وفرمود: « هر حیوان حلال گوشتی بولش نجس نیست و نیازی به تطهیر ندارد» 📚التهذیب ج1 ص422 📚قرب الاسناد ص72 👌 به این مضمون روایات متعدد دیگری نیز وارد شده است؛ 📚وسائل الشیعه ج3 ص406 باب9 👌البته انسان می تواند که اگر بدن و لباسش به بول و غائط حیوانات حلال گوشت اصابت کرد از باب رعایت نظافت ، بدن و لباس را تطهیر کند اما اسلام برای انسان تکلیف وجوبی در این رابطه قرار نداده است چنان که امام صادق فرمود: « واجب نیست بدن و لباس را از ابوال حیوانات حلال گوشت تطهیر کنی مگر آنکه بخواهی نظافت و پاکی را رعایت کنی ( که در این صورت تطهیر کردن مستحب است)» 📚الکافی ج3 ص57 📚التهذیب ج1 ص264 🔷از سوی دیگر در روایات متعددی بیان شده است که بول و غائط حیوانات حرام گوشت نجس می باشد. 📚وسائل الشیعه ج3 ص404 باب8 👌اما باید توجه کرد؛ 🔷این که بول و غائط حیوانات حلال گوشت پاک است مجوز برای خوردن آن نمی باشد .پاک بودن آنها تنها از این جهت است که سبب نجاست بدن و لباس نمی شود و الا منع از خوردن آن ها سر جای خودش می باشد زیرا خداوند می فرماید: « از تو سوال می کنند چه چیزهایی برای آنها حلال شده است بگو آنچه پاکیزه است برای شما حلال گردیده است» 🔷مائده 4 👌وفرمود: « پیامبر پاکیزه ها را برای آنان حلال می شمرد و ناپاکها و خبائث را تحریم می کند» 🔷اعراف157 👌درباره خبائث گفته شده است که مراد هر آنچه است که انسان در ذات و طبع سالم خود از آن متنفر باشد که این تعریف شامل بول و غائط حیوانات حلال گوشت هم می شود. 📚زبده البیان ، محقق اردبیلی ، ص631 📚مسالک الافهام ج1 ص146 🔶مرحوم نراقی نیز می نویسد: « اصل در خبائث حرمت است به چند دلیل؛ 🔷1- اجماع 🔷2- خداوند می فرماید خبائث حرام است 🔷3- و می فرماید طیبات حلال می باشد که مقابل خبائث است . 📚مستند الشیعه ج15 ص10 👌بله در یک صورت می توان گفت که جایز است بول حیوانات حلال گوشت خورد شود و آن در صورتی است که درمان بیماری در خوردن آن باشد چنان که امروز طبیبان طب سنتی برای بول شتر خواص درمانی خاصی ذکر می کنند. 🔶امام صادق فرمود: « اگر انسان محتاج و نیازمند باشد تا برای درمان بیماری بول گاو و شتر و گوسفند را بخورد در این صورت خوردن آن اشکالی ندارد» 📚التهذیب ج1 ص284 👌به این مضمون روایات دیگری نیز می باشد که اجازه خوردن بول شتر و گاو و گوسفند را برای درمان بیماری می دهد. 📚وسائل الشیعه ج25 ص113 باب59 👌خداوند می فرماید: « خداوند در دین خود تکلیف مشقت باری برای شما قرار نداد» 🔷حج 78 ❕لذا اگر درمان انسان بستگی به خوردن بول حیوانات حلال گوشت داشته باشد اسلام اجازه خوردن را تحویز کرده است. 👌اما اگر انسان جاهل و نادان و فاسدی با حیوانات حلال گوشت نزدیکی کند گوشت و شیر آنان حرام می شود و بول و غائط آنان نیز نجس می باشد و اگر به بدن و لباس انسان برسد سبب نجاست می شود لذا در این صورت انسان باید از آنها پرهیز کند. 📚وسائل الشیعه ج24 ص169 باب30 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw