سوال
در قرآن آمده است که همه اموال خودرا نباید بخشید ک ب خانواده فشار بیاد
پس چطور امام حسن سه بار همه ی اموال خودرا ب فقرا بخشید؟؟؟
✅پاسخ
مساله انفاق ها و ایثارهای بی بدیل و ارزشمند امام حسن گذشته از انکه در روایات فراوانی از منابع شیعه امده است
📚بحار الانوار ج43" ص331 باب 16
❗️ در منابع و روایات اهل سنت هم مورد اشاره قرار گرفته است
📚سنن بیهقی ج4 ص331
📚 حلیه الاولیا ج2 ص37
❗️ واین منافاتی با دستور قران به رعایت اعتدال در انفاق ندارد به این بیان :
" دستور به رعایت اعتدال در جایی است که بخشش فراوان سبب نابسامانی های فوق العاده در زندگی انسان گردد ویا ایثار سبب ناراحتی و فشار بر فرزندان او گردد و نظام خانوادگی اش را به خطر افکند ودر صورتی که هیچیک از این ها تحقق نیابدمسلما ایثار بهترین راه است"
📚 تفسیر نمونه ج12 ص98
❗️ ودر رابطه با انفاق های وایثار های امام حسن به هیچ عنوان این موارد که سبب کراهت انفاق وایثار میشود محقق نشده است
❗️خداوند در توصیف بندگان شایسته می فرماید:
" دیگران را بر خود مقدم می دارند اگر چه خودشان بسیار نیازمند باشند"( حشر 9)
❗️ ومی فرماید:
" هرگز به نیکوکاری نمی رسید مگر انکه از انچه دوست دارید ( ومورد نیازتان است ) انفاق کنید"( ال عمران 92)
❗️ روشن است که انفاق های امام حسن مصداق عمل کردن به این دستورات خداوند بوده است
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
سوال بنده راجع ب تاثیر لقمه حرام هست.مطالب زیادی پیرامون این موضوع عنوان شده.ولی شبهه ای ک مطرح میکنن اینکه حضرت موسی(علیه السلام )در قصر فرعون با غذای حرام و...بزرگ شد.چطور ب مقام نبوت رسید ؟اگه لطف کنین و جواب این شبهه رو بدین ممنون میشم
✅پاسخ
حضرت موسی هر چند در خانه فرعون زندگی می کرده ولی این دلیل نمی شود که حتماغذای حرام خورده باشد، بلکه خدای متعال همان گونه که در رود نیل از او محافظت کرد، برای او غذای حلال فراهم کرده است واین مطلب از این ایه استفاده می شود:
قران نقل قول می کند که حضرت موسی در کودکی جز شیر مادر خودرا نخورد که خود همین مطلب نشان می دهد ان حضرت از ابتدا لب به غدای حرام نمیزده است:
" ما همه زنان شیرده را از قبل بر او تحریم کردیم" قصص 12
❗️ در تفسیر نمونه امده است:
" بعضی گفته اند این تحریم تکوینی شیرهای دیگران برای موسی به خاطر این بود که خدا نمی خواست از شیرهایی که الوده به حرام ، الوده به اموال دزدی وجنایت ورشوه و غصب حقوق دیگران است این پیامبر پاک بنوشد"
📚 تفسیر نمونه ج16 ص35
❗️ به فرض هم که بگوییم حضرت موسی از مال فرعون ارتزاق می کرده است :
1 لزوما تمام اموال فرعون حرام نبوده بلکه اموال حلالی نیز داشته است چون تمام اموال پادشاهان از راه غصب بدست نمی اید بلکه انها نیز املاک و تجارت وامثال ان دارند پس ان حضرت با بصیرت الهی که داشت می توانست فقط از اموال حلال فرعون استفاده نماید
2 بخشی از اموال فرعون از سنخ بیت المال بوده است وبیت المال برای همگان است لذا حضرت موسی نیز حقی داشته لذا به اذن خداوند می توانست از ان استفاده کند
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
سلام سوال شده چرا با وجود اينكه گفته ميشه خداوند همه جا هست ولي بايد گرد كعبه چرخيد نعوذ بالله اين شرك است؟پاسخ بنده ب ايشان اين بود ك خداوند ب بعضي مكانها توجه خاصي دارد و ما هم بايد تعبد داشته و انجام دهيم.مثل اينكه امام زمان همه جا هستند از هر جا ايشان را خطاب قرار دهيم توجه مي كنند اما در جاهايي مثل سرداب مقدس يا مسجد جمكران توجه خاص دارند ساير ائمه نيز ب همين نحو(ب زائران مقابر مقدس خود توجه ويژه اي دارند).لطفا پاسخ دهيد متشكرم
✅ پاسخ
درست است که خداوند در هر زمان و مکاني موجود است، ولي براي حفظ وحدت جامعه اسلامي، محلي خاص در نظر گرفته شده است که همه به سوي آن عبادت کنند. در ايام حج با طواف کعبه، وحدت جامعه اسلامي به نمايش گذاشته شود.
بنابراين هيچ کس کعبه را عبادت نمي کند، بلکه چون خدا و پيشوايان ديني فرموده اند، طبق برنامه خاصي به دور کعبه طواف مي کنند، که از نظر ماهيت و از نظر هدف و انگيزه با اعمال بت پرستان کاملاً متفاوت است. آن ها بت ها را مبدأ آثار و تأثيرگذار در افعال مي دانستند، ولي مسلمانان به هيچ وجه کعبه را مبدأ آثار و تأثيرگذاري نمي دانند و هيچ شأني براي آن در نظام آفرينش و ربوبيت معتقد نيستند.
منظور از زيارت خانه خدا رفتن و كعبه را طواف كردن، ديدن خدا در آن جا و دور او گرديدن نيست.چرا كه به دليل عقل و شرع خداي متعال نه جسم دارد و نه قابل ديده شدن است . خدا را نمي توان با چشم سر ديد ؛نه در كعبه ،نه در مسجد ،نه در آسمان، نه در زمين ،نه در دنيا و نه در آخرت.
كعبه محور عبادت مسلمانان معين شده است
❗️در روایتی امده است که هشام بن حکم از امام صادق درباره فلسفه حج و طواف کعبه سوال کرد امام پاسخ دادند:
" خداوند این بندگان را افرید ۰۰۰و فرمانهایی در طریق مصلحت دین و دنیا به انها داد از جمله اجتماع مردم شرق و غرب را ( در ایین حج) مقرر داشت تا مسلمانان به خوبی یکدیگر را بشناسند واز حال هم اگاه شوند و هر گروهی سرمایه های تجاری را از شهری به شهر دیگر منتقل کند ۰۰۰وبرای اینکه اثار پیامبر و اخبار او شناخته شود مردم انها را بخاطر اورند و هرگز فراموش نکنند"
📚 وسایل الشیعه ج11 ص14
📚 علل الشرایع ص405
❗️در روایت دیگری فرمود:
" خانه کعبه خانه ای است که خداوند خلقش را مکلف کرده است که در انجا عبادتش کنند تا طاعت انان در انجام فرامینش را بیازماید لذا انان را بر تعظیم و زیارت کعبه بر انگیخته است و کعبه را محل انبیایش و قبله برای نماز گزاران قرار داده است پس کعبه شعبه ای از بهشت است وطریقی است که انسان را به غفران او می رساند و محل عظمت وجلال خداوند است ۰خداوند کعبه را دو هزار سال قبل دحول الارض خلق کرده است پس شایسته اطاعت در اوامرش و پرهیز از منهیاتش است "
📚 الکافی ج4 ص198
❗️به این نکته نیز باید توجه داشت که کعبه جایگاه بس عظیمی در بینش اسلامی دارد روی این جهت امر به تعظیمش شده است و این تعظیم کردنش عبادت پرودگار شمرده شده است
❗️امام باقر فرمود:
" خداوند هیچ نقطه ای در زمین را نیافریده که محبوبتر به سوی او از کعبه باشد ونه هیچ نقطه ای نزد خداوند گرامیتر از ان است "
📚 الفقیه ج2 ص243
❗️ امام صادق فرمود:
" خداوند از هر چیزی مواردی را برگزیده است واز زمین موضع کعبه را بر گزیده است"
📚 الفقیه ج2 ص195
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
بگویید طبق ایه وضو باید پاها در وضو شسته شود تا وضو اهل سنت صحیح باشد یا باید مسح کشیده شود تا وضوی شیعه صحیح باشد
✅پاسخ
خداوند در ایه 6 مایده چگونگی وضو گرفتن را بیان می دارد:
« فَاغْسِلُوا وُجُوهَكُمْ وَأَيديَكُمْ إِلَى المَرافِق»;
وَ امْسَحُوا بِرُؤسِكُمْ وَ أَرْجُلَكُمْ إِلَى الكَعْبَيْنِ».
❗️چنانچه ما اين دو جمله را به فرد عرب زباني كه ذهن او مسبوق به اختلافات فقهي نباشد ارائه كنيم، بيترديد خواهد گفت كه طبق اين آيه وظيفه ما نسبت به صورت و دست، شستن; و نسبت به سر و پاها، مسح است.
❗️از نظر قواعد ادبي، لفظ «أرجلكم» بايد عطف بر كلمه «رؤسكم» باشد كه نتيجه آن همان مسح پاهاست، و نميتوان آن را بر لفظ پيشين «وأيديكم» عطف كرد كه نتيجه آن شستن پاها ميباشد؛ زيرا لازمه آن اين است كه ميان معطوف «وَأرجلكم» و معطوفٌ عليه «وأيديكم» جمله معترضهاي «فامسحوا برؤسكم» قرار گيرد، كه از نظر قواعد عربي صحيح نيست و گذشته از اين مايه اشتباه در مقصود ميباشد
❗️ضمناً در اين قسمت (مسح كردن پاها) فرقي ميان قرائت جرّ و قرائت نصب وجود ندارد و برمبناي هر دو قرائت، كلمه «أرجلكم» عطف بر كلمه «رؤسكم» است; با اين تفاوت كه اگر بر ظاهر رؤسكم عطف شود مجرور، و اگر بر محلّ آن عطف شود منصوب خواهد بود.
❗️گروهی از علمای اهل سنت هم تصریح کرده اند که ایه دلالت بر مسح پاها دارد وارجلکم را عطف بر رووس دانسته وگفته اند عاملش وامسحوا می باشد مانند:
❗️ابن حزم در المحلی ج2 ص56_ فخر رازی در تفسیر کبیر ج11 ص161_ شیخ سندی حنفی در شرح سنن ابن ماجه ج1 ص8
❗️روایات اهل سنت هم تصریح می کند که در وضو باید بر پاها مسح کشید نه انکه شسته شود از جمله
❗احمد در مسند خود روایت می کند:
"عثمان آمد وآب برای وضو طلبید، مضمضه واستنشاق کرد، سپس سه باز صورتش را وسه بار دستانش را شست، سر وپاهایش را سه بار مسح کشید سپس گفت:دیدم که پیامبر اینگونه وضو میگرفت ای جماعت آیا همین طور است؟
گروهی از اصحاب پیامبر که نزد او بودند گفتند آری
📚مسند احمد،ج 1 ص109. ح489
❗ ابن ماجه ونسایی از رفاعه بن رافع روایت میکند که گفت:
"شنیدم که پیامبر می فرمود:نماز هیچ کدامتان جایز نیست تا آنکه وضوی کامل آنگونه که خدافرموده بگیرد صورتش ودستانش را تا آرنج بشوید وسر وپاهایش را تا روی پا مسح بکشد"
📚سنن ابن ماجه،ج1 ص156
📚سنن نسایی،ج2 ص226
❗بخاری از عبدالله بن عمرو روایت میکند که گفت:
"در یکی از سفرها که با پیامبر بودیم آن حضرت از ما عقب افتاده بود به ما رسید، وقت نماز نزدیک بود وما وضو می گرفتیم وبه پاهایمان مسح می کشیدیم"
📚صحیح بخاری،ج1 ص23 ح1
❗دراین باره روایت از کتب اهل سنت فراوان است
✅پرسمان اعتقادی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات از ناحیه دوستان وکاربران محترم
@poorseman
سوال
لطف کنید توضیح دهید چرا شیعیان بر روی قبور امامان خودشون گنبد وبارگاه می سازن در حالی که وهابیان این رو نمی پسندن
✅پاسخ
قران در ایه 32 حج می فرماید:
" هرکس شعایر الهی ونشانه های دین خداوند را تعظیم و تکریم کند ان نشانه تقوای دلها است "
❗️ ایه شریفه می گوید هر چیزی که شعار و نشانه دین باشد بزرگداشت ان مایه تقرب به درگاه خداوند است به طور مسلم انبیا و امامان از بزرگترین و بارزترین نشانه های دین الهی هستند که وسیله ابلاۼ دین و مایه گسترش ان در میان مردم بوده اتد
❗️یکی از طرق بزرگداشت انان حفظ اثار و قبور انان واباد کردن ان وصیانت از فرسوده شدن واز بین رفتن ان می باشد
❗️قران همچنین به روشنی دستور به وجوب ولزوم محبت اهل بیت پیامبر می دهد ( شوری 23) ودر وجوب محبت انان روایات فراوانی نیز در کتب اهل سنت نقل شده است
📚سنن ترمذی ج2 ص308
📚 مستدرک علی الصحیحین ج3 ص149 و ۰۰۰
❗️روشن است که یکی از طرق ابراز علاقه به خاندان رسالت زیارت قبورشان و تعمیر واباد ساختن ان و حفظ وصیانت از ان می باشد
❗️همچنین از ایات قران استفاده می شود که احترام به قبور افراد با ایمان یک نوع امر رایج در میان ملل قبل اسلام بوده است انجا که درباره اصحاب کهف فرمود:
هنگامی که وضع انان بر مردم روشن شد ومردم به دهانه غار رفتند درباره مدفن انها دو نظر ابراز داشتند
1 بر روی قبور انان بنایی بسازید
2 مدفن انان را مسجد انتخاب می کنیم ( کهف 21)
❗️ قران این دو نظریه را نقل می کند بدون انکه از انها انتقاد کند لذا می توان گفت اگر هر دو نظریه بر خلاف بودتد قطعا قران از ان انتقاد می کرد در حالی که این دو نظر حاکی است که یکی از طرق بزرگداشت صالحان حفظ واباد سازی مدفن انان بوده است
❗️ودر پایان در پاسخ شما دوست گرامی روایاتی را نقل می کنیم که علامه مجلسی در جلد 97 بحار الانوار شریف صفحه 120 از امام صادق وایشان از حضرت علی نقل می کنند که به پیامبر عرضه داشتند:
ای رسول خدا از برای کسی که قبور ما را زیارت کند و ان را اباد وبازسازی کند چه پاداشی است ؟
پیامبر گرامی پاسخ داد:
خداوند قبر تو و قبر فرزتدانت را بقعه هایی از بهشت قرار داده است وقلوب برگزیدگان از خلقش را به سوی شما متمایل کرده است که خواری و اذیت را تحمل کرده وقبور شما را آباد می کنند وفراوان زیارتشان می کنند انان مخصوص به شفاعت من هستند و وارد حوض من در قیامت می شوند و انان زوار من در بهشت هستند کسی که قبور شما را اباد کند گویا سلیمان را بر ساخت بیت المقدس یاری داده است ۰۰۰
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
سوال من این است چرا طواف خانه خدا 7 مرتبه است و چرا خلاف عقربه ساعت حرکت میکنند؟
✅پاسخ
در روايتي از ابوحمزء ثمالي نقل شده كه از امام سجاد پرسيدم " علت اينكه طواف، هفت دور تعيين شده است چيست؟
❗️امام فرمود: خداوند به فرشتگان فرمود: من در روي زمين، جانشين و حاكمي قرار خواهم داد. آنان گفتند: آيا كسي را در زمين قرار ميدهي كه فساد و خونريزي ميكند؟
پروردگار متعال فرمود: من حقايقي را ميدانم كه شما نميدانيد.
آنگاه خداوند كه هيچگاه فرشتگان را از نور خود محروم نميكرد، هفت هزار سال از نور خويش محروم كرد و فرشتگان هفت هزار سال به عرش خداوند پناه بردند و خداوند آنان را مورد رحمت قرار داد و توبه آنان را پذيرفت و براي آنان در آسمان چهارم «بيت المعمور» را براي عبادت و پاداش تعيين كرد و «بيتالحرام» را زير «بيتالمعمور» قرار داد تا محل امن و عبادت و پاداش فرزندان آدم باشد.
❗️ آنگاه هفت دور، طواف براي بندگان واجب شد و براي هر هزار سال يك دور، طواف تعيين گرديد."
📚علل الشرایع ج2 ص407
❗️ در کتاب شریف جامع السعادات چنین امده است :
" انچه رسیده است که بیت معمور در اسمان در مقابل خانه کعبه است و طواف فرشتگان به ان مانند طواف انسان ها است به خانه کعبه شاید اشاره به مشابهت باشد چون بیشتر مردم از طواف کردن به کیفیت طواف فرشتگان ناتوان هستند لذا انسان ها دستور به تشبه به فرشتگان داده اند واز طرف دیگر فرموده اند هر که خودرا به قومی شبیه سازد از انان است
📚ترجمه جامع السعادات ، نراقی، ج۴ ص 489
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
سوالی خدمتوت داشتم من تاچندی پیش ازاهل سنت حنفی بودم وبه لطف اهل بیت شیعه شدم پدرم قبل ازوفاتش شیعه نشدومرانفرین کردکه به مذهب شیعه روی اوردم خواستم ببینم آیاپدرم باوجودعمل به قرآن سنت پیغبرامکان رستگاری داردونفرین پدرم درزندگی من تاثیردارداگرجوابش روتوکانال بزاریدممنون اجرکم عندالله
✅پاسخ:
طبق روایات افرادی که عامدا با حق مخالفت می کنند واز حق گریزان هستند مغضوب پرودگار واقع شده و خداوند هیچ یک از اعمالشان در دنیا را قبول نمی کند
📚وسایل الشیعه،ج1 ص119 باب 29
📚الفصول المهمه،ج1 ص665 باب 67
📚مستدرک الوسایل،ج1 ص109 باب 12
📚بحار الانوار،ج27 ص166 باب 7
❗مگر کسانی از آنان که مستضعف بوده اند واز حق مطلع نشده اند. این افراد اگر اهل عمل نیک بوده اند اهل نجات هستند ومشمول روایت زیر میشوند که حضرت علی فرمود:
"برای بهشت هشت درب است. از یک درب پیامبران وصدیقان وارد میشوند واز یک درب شهدا وصالحان وارد میشوند واز پنج درب شیعیان ومحبین ما وارد میشوند واز یک درب سایر مسلمین که شهادت به یگانگی خدا داده اند وارد میشوند ودر قلبشان ذره ای از بغض ما اهل بیت نباشد "
📚خصال،صدوق،ج2 ص408
❗️اما در مورد انچه که گفتید پدرتان شما را به دلیل شیعه شدن نفرین کرده است :
احترام پدر لازم و واجب است اگر چه منحرف و گمراه باشد
📚بحار الانوار ج71 ص22 باب 2
❗️ اما از نفرین پدر نیز نیازی به ناراحتی نیست چرا که این نفرین نابجا و خلاف شرع بوده است وطبق روایات لعن و نفرین اگر بیجا باشد دامنگیر صاحبش می شود
📚وسایل الشیعه ج12 ص301 باب 160
✅پرسمان اعتقادی
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
چرا امامان برای خود برده داشتند
✅ پاسخ
درست است احکامى مانند احکام ازدواج با بردگان ، محرمیت با بردگان ،مکاتبه ( قرارداد براى آزادى بردگان )و.... که در قرآن ذکر شده است، اصل وجود بردگى را در زمان پیامبر و صدر اسلام اثبات مىکند وما مفصلا در پیام ها وپاسخ های گذشته در مورد ان بحث کرده واین موضوع را از زوایای مختلف بررسی کرده ایم
❗️ اما باید گفت که اسلام برنامه بسیار دقیق و زمانبندى شده ای براى آزادى بردگان دارد که در نتیجه همه آنها تدریجا آزاد مىشوند. در برخورد اسلام با این مسأله باید به این نکات توجه داشت که:
1 - اسلام هرگز ابداع کننده بردگى نبوده است.
2 - اسلام به سرنوشت دردناک بردگان در گذشته به عنوان یک معضل بزرگ اجتماعی نگریسته است.
3 - اسلام براى آزادى بردگان طرح بسیار دقیق و حساب شده ای ارائه کرده است. زیرا گاه نیمى از جامعه را بردگان تشکیل مىدادند، که نه کسب و کار مستقلى داشتند، و نه وسیلهاى براى ادامه زندگى.
❗️ اگر اسلام با یک فرمان عمومى دستور مىداد همه بردگان را آزاد کنند ، یا بیشتر آنها تلف مىشدند و یا این جمعیت عظیم بیکار و گرسنه ای که محرومیت به او فشار آورده به همه جا حملهور می شد و درگیرى و خونریزى به راه انداخته نظم جامعه را مختل می کرد.بنابراین اسلام طرح و برنامه حساب شده ای وضع کرد تا اینان تدریجا آزاد شده و جذب جامعه گردند .
❗️این طرح مواد زیادى دارد که عبارتند از :
ماده اول - بستن سرچشمههاى بردگى
ماده دوم - گشودن دریچه آزادى
ماده سوم - احیاى شخصیت بردگان
ماده چهارم - رفتار انسانى با بردگان
ماده پنجم – اعلام انسانفروشى بعنوان بدترین کار !
❗️پیشوایان اسلام اگر برده یا بردگانی در اختیار داشتند در قالب همین برنامه حساب شده و حکیمانه اسلام بوده است و معاشرت آنان با بردگان به گونه ای بود که در بسیاری از موارد وقتی برده ای را آزاد می کردند آن برده حاضر نمی شد منزل امام را ترک کند.
❗️علاوه بر خورد و معاشرت رهبران دین با بردگان یک الگوی عملی برای مسلمانان در بر خورد با این مسأله بسیار مهم ، در جهت از بین بردن برده داری بوده است.
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
احادیث فراوانی وجود دارد که شطرنج بازی کردن.در هر صورتی حرام هست و سلام کردن هم به انسان شطرنج باز خوب نیست.چرا علمای عصر حاضر جواز حلال به حرام اهل بیت دادن؟و اصلا چرا این دو دستگی در بین علما.در قبال یک امر حرامه؟؟؟
✅پاسخ
چنان که فرمودید روایات متعددی در مجامع روایی ما در حرمت و مذمت بازی با شطرنج امده است
📚وسایل الشیعه ج17 ص318 باب 102 و ص322 باب 103
❗️ امام صادق فرمود:
" رسول خدا از بازی کردن با شطرنج نهی می کرد"
📚 الکافی ج6 ص437
❗️در روایت دیگری فردی به امام کاظم گفت من با قومی رفت وامد دارم که با شطرنج بازی می کنند اما من با ان بازی نمی کنم تنها انان را نگاه می کنم
❗️امام پاسخ داد چرا در مجلسی حاضر می شوی که خدا به ان نگاه نمیکند
📚الکافی ج6 ص437
❗️ با توجه به این روایات بین فقها در مورد شطرنج دو نظر است
1 عده ای می گویند این روایات از ان جهت بازی با شطرنج را حرام کرده است که در ان زمان با ان قمار می کرده اند والت قمار شناخته می شده است لذا اگر زمانی بازی با شطرنج از الت قمار بودن خارج شود وتنها به عنوان یک ورزش فکری شناخته شود حکم حرمت ان هم تغییر می کند چرا که موضوع تغییر کرده است
❗️حکم الهی تابع موضوع است وبا تبدل ان حکم نیز دگرگون می شود
📚استفتاوات امام ج 2 س15
📚 استفتاوات مکارم ، ج2 س733
📚 استفتاوات رهبری س1125
❗️در مقابل دسته ای دیگر از فقها با توجه به روایات حکم به حرمت شطرنج به طور مطلق می دهند چه الت قمار قمار شناخته شود وچه نشود واستدلال انان این است که ما نمی دانیم تنها علتی که بخاطر ان شطرنج ممنوع شمرده شده است الت قمار بودن ان بوده است ممکن است علت های دیگری نیز مد نظر برای حرمت ان بوده است وما از ان مطلع نباشیم
📚استفتاوات نوری همدانی ج2 س560
📚 سایت ایت الله سیستانی ، قمار
❗️طبیعی است که در مسایل نظری هر رشته ای متخصصان و دانشمندان ان در یک سری مسایل با یکدیگر اختلاف نظر دارند دانش فقه واجتهاد نیز چنین است واز ان جایی که مبانی نظرات مجتهدان در علم اصول ، رجال ، درایه و۰۰۰دارای اختلافاتی است طبیعی است که این اختلاف نظرات بروز می کند
❗️البته وظیفه مقلدان ان است که با بررسی از فردی تقلید کند که از سایر مجتهدان در استنباط احکام الهی داناتر وتواناتر باشد
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
یک سوال مهم داشتم، اینکه مگر نه این است که تمام ادیان از جانب خداوند بوده پس این همه کوبیدن دین یهود یا مسیحیت از طریق اسلام و خداوند چیست؟
واینکه اگر دلیل این کوبیدن و مخالفت تحریف از جانب عالمان آنهاست پس حکم مردم امی و ساده چه میشود کتابشان تحریف شده؟
ایا تحریفات بعد از آمدن ادیان بعدی بوده یا در همان عصر؟
✅پاسخ
با روشن شدن علت تعدد شریعت ها از جانب خداوند پاسخ شما بدست می اید :
"پاسخ این سوال با دقّت در محتواى ادیان الهى روشن مى شود. درست است همه آنهاتوحید را پایه اصلى دین قرار داده اند؛ ولى مسلّماً درک اقوام اولیّه از این مساله با درک کسانى که هزاران سال بعد از آن روى کار آمدند یکسان نبوده و نیست.
یا به تعبیر دیگر ریزه کارى هاى مربوط بهتوحیدذات و افعال، توحیدعبادت، خالقیت، و حاکمیت چیزى نبود که با سطح فکر اقوام نخستین هماهنگ باشد؛ آنها از مساله توحید به مفاهیمى روشن و اجمالى قناعت مى کردند و وارد این جزییات پیچیده هرگز نمى شدند.
در مسایل دیگر مربوط به معادو مقامات انبیاء و اوصاف آنها،
❗️و همچنین دقایق مربوط به عبادات نیز مساله همین گونه بود؛ هر قدر آگاهى اقوام جهان نسبت به این مسایل بیشتر مى شد، و استعدادها نسلى بعد از نسلى پرورش مى یافت، دقایق تازه اى به آنها تعلیم داده مى شد.
❗️به علاوه پیشرفت تمدّن، روز به روز زندگى انسان ها را پیچیده تر مى ساخت، و این پیچیدگى قوانین تازه اى را براى حل مشکلات ناشى از آن طلب مى کرد؛ لذا انبیاء یکى پس از دیگرى براى نجات انسان ها و حل مشکلات پا به میدان مى گذاردند.
❗️این مساله را با یک مثال مى توان روشن تر ساخت: شما مقاطع تحصیلى کودکان و نوجوانان و جوانان را در نظر بگیرید؛ از دوران ابتدایى و راهنمایى گرفته تا دوران دانشگاهى و تخصصى، علوم مختلفى که در این دوران ها تدریس مى شود تقریباً ثابت است؛ ولى در سطوح بسیار مختلف. به کودکان مدارس ابتدایى درس ریاضى مى دهند؛ در دبیرستان ها نیز دروس ریاضى است و در دوران دکتراى ریاضیات نیز دروس ریاضى خوانده مى شود؛ ولى سطوح آن مسلّماً بسیار متفاوت است؛ هر قدر کودک و نوجوان آماده تر مى شود سطح دروس بالاتر مى رود؛ و از این جا مقاطع پنج گانه تحصیلى به وجود مى آید (ابتدایى، راهنمایى، دبیرستان، دوره دانشگاهى و دکترا).
❗️ادیان پنج گانه اى که خداوند براى جهان بشریّت فرستاده نیز بى شباهت به این مقاطع نیست؛ نوح(علیه السلام) مسیول تعلیم و تربیت انسان ها در نخستین مقطع بود؛ ابراهیم(علیه السلام) در مقطع دیگر و همچنین موسى و عیسى(علیهما السلام) هر کدام معلم و استاد یکى از این مقاطع بودند؛ تا نوبت به آخرین مقطع رسید و خاتم انبیاء محمد(صلى اللهعلیه وآله) مامور تعلیم این مقطع شد."
📚 پیام قران ایت الله مکارم ج7 ص355
❗️ روی این جهت وظیفه همگان در زمان کنونی پیروی از ایین اسلام می باشد
❗️خداوند می فرماید:
"هرکس جز اسلام آیینی برای خود انتخاب کند از او پذیرفته نخواهد شد واو در آخرت از زیانکاران است"( ال عمران 85)
❗ومی فرماید:
"دین در نزد خدا اسلام است"( ال عمران 19)
❗امیر مومنان فرمود:
"کسی که جز اسلام آیینی را برگزیند شقاوت و بدبختی دامن اورا خواهد گرفت، دستگیره ایمانش از هم گسسته، سقوط او شدید وسر انجام اندوهی طولانی وعذابی مهلک خواهد داشت"
📚نهج البلاغه،خطبه 161
❗پیامبر گرامی فرمود:
"روز قیامت اعمال را یک به یک می آورند،هرکدام خودرا معرفی می کنند یکی میگوید من نمازم،دیگری میگوید من روزه ام و...
سپس اسلام را می آورند ومی گوید پروردگارا تو سلامی ومن اسلام.
خداوند می فرماید:امروز به واسطه مخالفت با تو مواخذه میکنم وبه تو پاداش میدهم"
📚در المنثور،ج2 ص48
❗️تکلیف عوام یهود و نصاری تحقیق و بررسی از حقانیت اسلام و گرویدن به ان می باشد
❗️عموما مساله تحریف در ادیان پس از از دنیا رفتن پیامبرشان و توسط علمایشان صورت می گرفته است
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
سلام یه شبهه ذهنمو درگیر کرده اونم اینه که از کجا بدونیم که پیامبران جز ساحران نیستن مثلا حضرت موسی هم یک ساحر بسیار بزرگ باشه ولی به خاطر اینکه خودشونو خوب جلوه بدن خودشونو پیامبر خدا معرفی کردن
✅پاسخ
در این جا به چند تفاوت روشن بین معجزات پیامبران و کار های ساحران اشاره می کنیم
۱- معجزات؛ متکّى به نیروى الهى است، در حالى که سحر و خارق عادت ساحران و مرتاضان از نیروى بشرى سرچشمه مى گیرد؛ لذا معجزات بسیار عظیم و نامحدود است در حالى که سحر و خارق عادت مرتاضان محدود مى باشد. به تعبیر دیگر آنها فقط کارهایى را انجام مى دهند که تمرین کرده اند و براى انجام آن آمادگى دارند؛ اما هر کارى که به آنها پیشنهاد شود انجام نمى دهند؛ و تاکنون دیده نشده است که مرتاض یا ساحرى بگوید: من آماده ام که هرچه بخواهید انجام دهم، چرا که هر کدام در رشته اى تمرین و آگاهى دارند.
❗️۲ـ معجزات چون از سوى خدا است نیاز به تعلیم و تربیت خاصّى ندارد در حالى که سحر و ریاضت هاى ساحران همیشه مسبوق به یک رشته تعلیم و تمرین هاى مستمر است به گونه اى که اگر شاگرد به خوبى تعلیمات استاد را فرا نگرفته باشد ممکن است در مجلسى که در حضور مردم تشکیل مى دهد به خوبى از عهده آن بر نیاید و رسوا شود. به تعبیر دیگر معجزات الهى در هر لحظه اى و بدون هیچ سابقه اى ممکن است انجام گیرد؛ در حالى که خارق عادات بشرى امورى هستند که به طور تدریجى و با مرور زمان نسبت به آنها آشنایى و مهارت حاصل مى شود و هیچ گاه به طور دفعى و ناگهانى انجام پذیر نیستند.
در داستان فرعون و موسى (علیه السلام) نیز به این مسأله اشاره شده که فرعون ساحران را متّهم مى کند که موسى (علیه السلام) بزرگ شما است و او اسرار سحر را به شما تعلیم داده است «اِنَّهُ لَکَبِیرُکُمُ الَّذى عَلَّمَکُمُ السِّحْرَ»؛ مسلّماً او بزرگ شماست که به شما سحر آموخته است).( طه 71
۳❗️- طریق دیگر براى شناخت معجزات الهى از خارق عادات بشرى، مقایسه حال آورندگان این دو است. آورندگان معجزه از سوى خدا مأموریت هدایت مردم را دارند لذا اوصافى متناسب با آن را دارند؛ در حالى که ساحران و کاهنان و مرتاضان، نه مأمور هدایتند و نه چنین اهدافى را دنبال مى کنند و هدف آنها معمولا یکى از امور سه گانه زیر است:
۱- اغفال مردم ساده لوح.
۲- کسب شهرت در میان توده عوام.
۳- کسب درآمد مادّى از طریق سرگرم ساختن مردم.
هنگامى که این دو گروه (پیامبران و ساحران و مانند آنها) وارد میدان مى شوند، هرگز نمى توانند براى مدّت طولانى منویّات و اهداف خود را مکتوم دارند؛ چنانکه ساحران فرعونى قبل از آن که وارد میدان شوند از فرعون درخواست اجر و پاداش مهم کردند و او هم به آنها وعده اجر مهمّى داد: «قَالُوا اِنَّ لَنَا لَأََجْراً اِنْ کُنَّا نَحْنُ الْغالِبینَ ـ قَالَ نَعَمْ وَ اِنَّکُمْ لَمِنَ الْمُقَرَّبِینَ).
اعراف 113 و114
(وَ مَا اَسْئَلُکُمْ عَلَیْهِ مِنْ اَجْر»: (من براى این (دعوت،) هیچ پاداشى از شما نمى طلبم)
شعرا 109
"این تعبیر در چندین آیه قرآن مجید درباره چندین پیامبر آمده است".
اصولا همین که مى بینیم ساحران در خدمت فرعون ظالم و مستکبر هستند، براى شناخت «سحر» از «معجزه» کافى مىباشد. و ناگفته پیدا است که انسان هر قدر مهارت در پرده پوشى بر افکار و اهداف خود داشته باشد باز قیافه واقعى نیّاتش از خلال اعمالشان ظاهر مى شود.
کوتاه سخن این که مطالعه در سوابق زندگى این گونه اشخاص و بررسى چگونگى استفاده از خارق عاداتى که انجام مى دادند و همچنین توجّه به هم سویى آنها نسبت به طیف هاى مختلف اجتماعى و نیز طرز رفتار و اخلاق آنها، راهنماى خوبى براى شناخت سحر از معجزه است و قطع نظر از تفاوت هاى دیگرى که در بالا ذکر شد تشخیص معجزات از سحر و دیگر خارق عادات از این طریق کار آسانى است.
📚پیام قرآن ایت الله مکارم جلد ۷، ص ۲۸۷.
❗️حال وقتی شخصی ادعای نبوت می کند وبرای صحت ادعایش معجزه ارایه می دهد لاجرم پی به صحت گفتارش می بریم زیرا خداوند هیچ گاه معجزه خو درا به دست افراد دروۼ گو نمی دهد تا مردمان را گمراه کند
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman
سوال
چرا اگر ازدواج با دو خواهر حرام است حضرت یعقوب با دو خواهر همزمان ازدواج کرده بود؟
✅پاسخ
ازدواج با دو خواهر بطور همزمان از دیدگاه اسلام طبق ایات قران ( نسا 23) وروایات فراوان باطل وحرام است
📚وسایل الشیعه ج20 ص476 باب 24
❗️ اما ازدواج با دو خواهر اگر در دو زمان باشد اشکال ندارد چنان که ازدواج حضرت یعقوب با دو خواهر در دو زمان بود نه یک زمان
❗️ان دو خواهر لیا و راحیل بودند و حضرت یعقوب در ابتدا لیا را گرفت و پس از وفات او خواهرش راحیل را گرفت
📚بحار الانوار ج12 ص219
🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات
@poorseman