eitaa logo
آرشیو پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
2.7هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht #سایت ipasookh.ir
مشاهده در ایتا
دانلود
❓پرسش ❔در همه ایاتی که در مورد تحدی در قرآن آمده از مخالفان خواسته شده است تا متنی «مثل» قرآن بياورند، اما معنای دقيق واژه «مثل» در اين تحدی نامعلوم است. قرآن نگفته است که منظورش از «مثل» چيست، بنابراين دعوت به رقابت و مبارزه‌ای کرده که معيار و ميزان داوری آن مشخص نيست❗️ 💠پاسخ💠 👌خداوند می فرماید: « اگر انس و جن دست به دست هم دهند که همانند و مثل این قرآن را بیاورند مثل آن را نخواهند آورد هر چند در این کار پشتیبان یکدیگر باشند» 🔶اسرای 88 👌و یا می فرماید: « اگر درباره آنچه بر بنده خود نازل کردیم شک دارید یک سوره همانند و مثل آن را بیاورید » 🔶بقره 23 👌مثل قرآن یا مثل یک سوره از قرآن به چیزی اطلاق می شود که تمام مشخصات قرآن یا یک سوره قرآن در آن جمع باشد. ❗️حال مشخصات قرآن و سوره های قرآنی؛ 1⃣آورنده قرآن مکتب نرفته و درس ناخوانده بوده است. 🔶کسی که می خواهد مانند قرآن را بیاورد نباید هیچ سابقه ای از تحصیل داشته باشد.خداوند در وصف پیامبرش می فرماید: « پیش از این نه کتابی می خواندی و نه با دست خود چیزی را می نوشتی » 🔷عنکبوت 48 👌ومی فرماید: « آنها که از پیامبر امی و درس ناخوانده تبعیت می کنند...» 🔷اعراف 157 👌امام رضا علیه السلام می فرماید: « قرآن مردم را به مبارزه طلبیده است که نوشته ای بیاورند که مثل قرآن باشد و از فردی صادر شده باشد که هیچ چیز نخوانده باشد و به مکتب نرفته باشد و از هیچ احدی تعلم نکرده باشد چنان که پیامبر اسلام چنین بود» 📚البرهان فی تفسیر القرآن ج1 ص153 👌بنابراین با توجه به این که مبارزه کردن با قرآن بدون علم و دانش و آگاهی محقق نمی شود روشن می شود که هیچگاه همانندی با قرآن در کلمات و جملات افراد محقق نمی شود. 2⃣این که قرآن تحدی به مثل خودش می کند دال بر آن است که متنی که می خواهد با قرآن همانندی کند باید در تمام اوصاف اعم از فصاحت و بلاغت با محتوا و معارف عالی همانند قرآن باشد. 📚پیام قرآن ج8 ص82 🔷قرآن کتابی است که آیات آن محکم و متقن است چنان که می فرماید: « کتابی است که آیات آن استحکام یافته سپس از جانب حکیمی آگاه به روشنی بیان شده است» 🔶هود 1 👌سخنان پست و بی ارزش و باطل در آن راه ندارد چنان که می فرماید: « هیچ گونه باطلی نه از پیش روی و نه از پشت سر به سراغ قرآن نمی آید» 🔶فصلت 42 ❗️در عین آن که دارای محتوای عالی است فهم آن برای همگان آسان است چنان که می فرماید: « قطعا قرآن را برای پند آموزی آسان کردیم پس آیا پند گیرنده ای است» 🔶قمر 17 👌دارای زیبایی های لفظی و معنوی است چنان که میفرماید: « خدا زیباترین سخن را به صورت کتابی متشابه متضمن وعده و وعید نازل کرده است» 🔶زمر23 👌قصص و داستان های قرآن از انبیا و سایرین برترین داستان ها بوده که موافق عقل و فطرت است و مطلبی که خلاف شان انبیا باشد در آن نمی باشد چنان که می فرماید: « ما نیکو ترین سرگذشت را به موجب این قرآن به تو وحی کردیم» 🔶یوسف3 🔶هر آنچه لازمه هدایت و سعادت نوع بشر است در آن می باشد : « این کتاب روشنگر و بیان کننده هرچیز است» 🔶نحل 89 ❗️محتوای آن لحظه ای از حق و حقیقت جدا نمی شود : « ما این کتاب را به حق بر تو نازل کردیم» 🔷نسائ 105 👌مایه بیداری و تذکر همگان است چنان که می فرماید: « این ذکر مبارکی است که بر شما نازل کردیم» 🔶انبیائ 50 👌وبه زبان عربی مبین و اوج فصاحت و بلاغت است چنان که می فرماید: « قرآن به زبان عربی روشن است» 🔶طه 195 ❗️بنابراین اگر متنی بخواهد با قرآن و سوره قرآن برابری کند باید تمام این مشخصات در آن باشد و از لحاظ این موارد از قرآن برتری داشته باشد تا همانندی صدق بکند. 3⃣از سوی دیگر اگر همانندی و مثلیت با قرآن در متنی به صورت کامل بخواهد محقق شود باید نکات نیز رعایت شود؛ 🔶1- از قوانین علمی پرده بر داشته باشد که علم هنوز به آن نرسیده است چنان که در قرآن در بیش از شانزده مورد از این قوانین علمی پرده برداشته شده است؛ 📚پیام قرآن ج8 ص151 به بعد 🔶2- مشتمل بر اخبار غیبی باشد زیرا در قرآن در بیش از ده مورد سخن از اخبار غیبی به میان آمده است که محقق شده است؛ 📚همان مدرک ص303 به بعد ❗️بنابراین اگر قرآن تحدی به مثل خودش می کند موارد این همانندی را نیز بیان می کند و مصادیق مثلیت با خودش را گنگ و نامفهوم نگذاشته است . 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔آیا راست است که عالم به دست اهل بیت است و خداوند تدبیر عالم را به آنها واگذار کرده است ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند همانگونه که خالق عالم است ، رب عالم نیز می باشد و تدبیر عالم توسط پرودگار با وساطت فرشتگان صورت می گیرد و این حقیقتی است که در آیات فراوانی مورد تاکید قرار گرفته است ؛ ( فاتحه 2-انعام 164- مومنون116- صافات 126- یونس31 ) 👌می فرماید ؛ « بگو چه کسی پرودگار آسمانها و زمین است ، بگو خداوند یگانه » 🔶رعد 16 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « کسی که گمان کند پرودگار امر خلق کردن و رزق دادن را به حجت هایش واگذار کرده است ، گرفتار شرک شده است » 📚عیون الاخبار ج1 ص124 ❕ و چنین دعا می کرد و به خدا پناه می برد ؛ « خدایا من به تو پناه می برم و به سوی تو بیزاری می جویم از کسانی که نسبت هایی به ما می دهند که شایسته ما نیست ، خدایا خلق کردن و رزق دادن تنها برای تو است ...کسی که گمان کند خلق کردن و رزق دادن با ما است ، ما از او بیزاریم » 📚بحار الانوار ج25 ص343 ❕امام زمان علیه السلام نیز در می فرماید ؛ « خداوند است که خالق اجسام و رازق می باشد ، امامان تنها می توانند دعا کنند تا خداوند مطابق دعای آنان خلق کند و روزی بدهد » 📚الاحتجاج ج2 ص471 ❕بنابراین ربوبیت عالم انحصار به خداوند دارد که از طریق وسائط و این مهم را به انجام می رساند. 💠ائمه گرامی ما ، اولیاء نعم و واسطه بین مخلوقین و خداوند هستند ، فرشتگان موکل خداوند با در جریان قرار دادن آنها ، نعمات الهی را به بندگان می رسانند. 👌امام کاظم علیه السلام فرمود ؛ « هیچ فرشته ای نیست جز این که خداوند او را برای کاری نازل می کند ، ابتدا خدمت امام می رسد و آن کار را بر او می کند » 📚الکافی ج1 ص394 👌فیوضات الهی که همان نعمت های مادی و معنوی اوست توسط ملائکه که امر در نظام عالم هستند به بندگان خدا و سایر موجودات می رسد ، امام آن کسی است که ملائکه برای انجام هرکاری به خدمت او شرفیاب می شوند ، و موجودات را به برکت وجود امامان مشمول و نعمت می کنند . 👌تعابیر اولیاء النعم ، بکم ینزل الغیث ، بکم یمسک السماء ان تقع علی الارض الا باذنه و ...در زیارت جامعه اشاره به همین مطلب است ‌ 👌در دعای عدیله در مورد امام زمان علیه السلام می خوانیم ؛ « به او دنیا باقی است ، به برکت او خلق روزی می خورند و به وجود او آسمان و زمین پابرجاست » 📚مفاتیح الجنان ص167 دعای عدیله 👌امام سجاد علیه السلام فرمود ؛ « به وجود ما است که خداوند آسمان را نگه می دارد ، زمین اهلش را در خود فرو نمی برد و به وجود ما است که باران می بارد و رحمت منتشر میشود و زمین برکات خودش را ظاهر می کند » 📚کمال الدین ج1 ص207 ❕حاصل آنکه ربوبیت عالم برای خداوند و به واسطه فرشتگان صورت می گیرد اما نعمات مادی و معنوی به برکت وجود اهل بیت توسط فرشتگان در عالم پراکنده می شود . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
سوال چرا در خصوص این موضوع مهم یعنی امامت علی پیامبر اسلام از کلمه مولی استفاده می کند که حدود 27 معنی مختلف می دهد و جالب اینجاست که حتی یکی از این 27 مورد معنای خلیفه و جانشین و اولی الامر نمی دهد! در حالیکه در لسان عرب برای این موضوع مهم کلمات فراوانی مانند: مالک، اولی الامر، سلطان، والی، حاکم، امام و... وجود داشته است. ✅پاسخ: استعمال واژه مولی به معنای سرپرست در خود قرآن آمده است وعلمای اهل سنت هم تصریح به این معنا کرده اند.علامه امینی در الغدیر دراین مورد بحث کامل می کنند که ما اجمالی از آن را می آوریم. خداوند درآیه 15 حدید می فرماید: "فالیوم لا یوخذ منکم فدیه ولا من الذین کفروا ماواکم النار وهی مولاکم وبئس المصیر" "پس امروز نه از شما فدیه ای پذیرفته می شود ونه از کافران وجایگاهتان آتش است وهمان سرپرستتان می باشد وچه بد جایگاهی است" بزرگان علمای اهل سنت مولی در آیه را به معنای شایسته تر واولی به نفس ( سرپرستی) تفسیر کرده اند 📚صحیح بخاری،ج4 ص1815 📚طبری در جامع البیان،ج27 ص228 📚تفتازانی در شرح المقاصد،ج5 ص273 📚قوشجی در شرح التجرید،ص447 📚شافعی در مطالب السول،ص16 📚ابن جوزی در التذکره،ص19 📚مالکی در الفصول المهمه،ص28 📚شبلنجی در نور الابصار،ص78 ✅علامه امینی از 27 نفر از علمای اهل سنت نام می برد که مولی درآیه را به معنای سرپرستی واولی به نفس معنا کرده اند 📚ترجمه الغدیر،ج2 ص296 تا 301 واز 15 تن از علمای اهل سنت نام می برد که معنای شایسته تر وسرپرستی را یکی از معانی مولی درآیه برشمرده اند 📚همان مدرک،ص301-ص302 وهمچنین علمای اهل سنت فرمایش خداوند دراین آیه "انت مولانا" "تو ای خداوند مولای ما هستی"286 بقره رابه معنای سرپرستی گرفته اند 📚الکشف والبیان،ثعلبی،ج2 ص309 وایات دیگر که مولی درآن به معنای سرپرستی آمده است که جهت پرهیز از اطناب از ذکر آن ها خودداری می شود. وانچه آمد ثابت کرد که استعمال لفظ مولی در معنای سرپرستی واولی به نفس در ادبیات عرب کاملا مرسوم است وکسانی که دراین مورد اشکال کردند از فهم ادبیات عرب وزبان قرآن محروم هستند. اما این که چرا پیامبر از کلمه مولی استفاده کرد؟ پاسخ آن است که: پیامبر برای بیان خلافت حضرت علی هم عنوان امام را به کار برده است،هم خلیفه را،هم وصی و.. امام: حاکم نیشابوری از بزرگان اهل سنت روایت می کند که پیامبر فرمود: "از راه وحی دریافتم که علی دارای سه خصلت است؛سید مسلمین است،امام متقین است،رهبر سپید چهره گان است" حاکم می گوید حدیث صحیح است 📚المستدرک،ج3 ص137 خلیفه و وصی: طبری نقل می کند که پیامبر درمورد علی فرمود: "ان هذا اخی ووصیی وخلیفتی فیکم فاسمعوا له واطیعوا" "همانا این شخص برادر ووصی وخلیفه من درمیان شما است پس به دستورات او گوش داده واورا اطاعت کنید" 📚تاریخ طبری،ج2 ص220 البته ما قصد تفصیل گویی نداریم لذا آنچه آورده شد کافی است. درمورد استفاده از کلمه مولی هم گفتنی است: که استعمال یک کلمه که دارای چند معنا است با قرینه معینه که مراد کدام یک از معانی است در ادبیات عرب کاملا رایج است ودرقرآن هم این استعمال وجود دارد. علامه میر حامد حسین در کتاب شریف عبقات الانوار بیش از 30 قرینه ودلیل می آورد که مراد از مولی سرپرستی است 📚عبقات الانوار،ج9 و10 ❗برخی محققان درمورد علت استفاده کردن پیامبر از کلمه مولی چنین می گویند: 1 -پیامبر در خطبه غدیر پیش از معرفی علی به ولایت خود برانان احتجاج می کند وبه آیه 6 احزاب ااستدلال میکند "النبی اولی بالمومنین من انفسهم" لذا تنها تنها واژه ای که می تواند هم ریشه وگویای این معنا باشد واژه های مولی وولی است 2 -در واژه ولی علاوه بر معنای خلافت وجانشینی معنای دوستی ومحبت نیز خوابیده است 📚شبهات غدیر،عصیری،ج2 ص132 ✅پرسمان اعتقادی 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال با توجه به نزدیکی غدیر خواستم برام توضیح بدید که ایا کلمه مولی در حدیث غدیر به معنای دوستی است یا سرپرستی 🗯پاسخ: ❗️قراين و دلا‌يل زيادي وجود دارند بر اين كه «مولي»، در اين جا، به معناي «ولي و سرپرست ديني»، است؛ يعني كسي كه از طرف خداوند مقام ولا‌يت و سرپرستي، بر مردم، دارد. معلوم است كسي كه داراي ولا‌يت بر مردم باشد،‌امام و صاحب اختيار مردم است و خواسته اش برخواسته هاي آنان مقدم بوده و پيروي او،‌بر همه، واجب است. بعضي از آن قراين و دلا‌يل به قرار زير هستند: 1⃣مسأله دوستي علي آن قدر نگران كننده نبود كه در آيه تبليغ(سوره ي مائده، آيه ۶۷)، با آن لحن داغ و تهديدآميز، بيان شود و پيامبر از افشاي آن،‌احساس خطر كند، بلكه منظور آيه‌ تبليغ چيزي جز ابلا‌غ ولا‌يت و امامت اميرالمؤمنين علي نبوده است. 2⃣مسأله دوستي علي با همه مؤمنان مطلب پنهان و پيچيده‌اي نبود كه نياز به آن همه تأكيد، بيان، متوقف ساختن آن قافله‌ عظيم،‌در وسط بيابان خشك و سوزان،‌خطبه خواندن و گرفتن اعتراف هاي پي در پي از جمعيت داشته باشد،‌ زيرا اخوت اسلا‌مي و دوستي مسلمانان با يكديگر از بديهي‌ترين مسايل اسلا‌مي است كه از آغاز اسلا‌م وجود داشت و پيامبر بارها آن را تبليغ كرد و بر آن تأكيد نمود؛ چنان كه قرآن به صراحت مي گويد: ❗️«مؤمنان همه برادر يكديگرند». 📓حجرات، 10 ❗️«مردان و زنان مؤمن يار و دوستدار يكديگرند». 📓 توبه، آيه‌71 🗯پس منظور پيامبر از اين كارها، بيان مسأله‌ بسيار مهم و اساسي بوده و آن عبارت است از اعلا‌م ولا‌يت و امامت علي و انتصاب او به اين مقام. 3⃣جمله‌ «ايها الناس من اولي الناس بالمؤمنين من انفسهم»« ای مردم چه کسی نسبت به مردم از خودشان سزاوار تر است و صاحب اختیار انان است» در بسیاری از کتب نقل شده است مانند تفسیر عیاشی ج۱، ص۳۳۲، ح۱۵۲ ،البرهان في تفسير القرآن ،ج۱، ص۴۸۹، . نورالثقلين، ج۱، ص۶۵۳، ح۲۹۲؛ ❗️و در بعضي روايات جمله «الست اولي بكم من انفسكم»« ایا من سرپرست و سزاوار تر نسبت به شما از خودتان نیستم » 📚سنن ابن ماجه ج۱، باب۱۱، ص۴۳،‌ح۱۱۶.مسند احمد ج۱، ص۱۱۹، ج۴، ص۲۸۱، ۳۶۸،۳۷۲، ج۵، ص۳۴۷؛ المستدرك علي الصحيحين، ج۳، ص۱۱۰، ۵۳۳؛ مناقب علي بن ابي طالب (ع)،‌ص۲۴۰، ح۳۴۹؛ ❗️در بيش تر روايات، كه پيش از جمله‌ «من كنت مولا‌ه فعلي مولا‌ه» واقع شده اند،‌هيچ تناسبي با بيان يك دوستي ساده يا معاني ديگر ندارند، بلكه پيغمبر با اين جمله‌ها مي‌خواهد مردم به همان اولويت و اختياري كه آن حضرت نسبت به آنان دارد، اقرار و اعتراف كنند. ❗️ معناي اولويت پيغمبر اين است كه خواسته ي او برخواسته ي مردم مقدم است و هرچه بگويد و انجام دهد براي مردم حجت است، چون در حقيقت بر مردم ولا‌يت و سرپرستي دارد. 🗯بنابراين، همان گونه كه در جمله ي پيشين صحبت از اولويت و ولا‌يت پيامبر است،‌در جمله بعدهم بايد سخن از ولا‌يت و اولويت به همان معني باشد تا ارتباط معنوي و جمله‌ي پيشين و پسين محفوظ بماند. پيامبر در جمله‌ بعد، مي‌خواهد بگويد: همان اولويت و اختياري كه من نسبت به شما دارم و پيشوا و سرپرست شما هستم، براي علي نيز ثابت است. 🗯به اين ترتيب معناي اين چند جمله اين است، چنان كه در بيش‌تر روايات آمده كه پيامبر فرمود: «آيا من نسبت به شما از خودتان سزاوارتر نيستم؟ همه گفتند: هستي . آن گاه فرمود: همين سزاواري و ولا‌يتي كه من نسبت به شما دارم، علي نيز دارد و پس از من، او مولا‌ي همه مسلمانان وجانشين من خواهد بود». 4⃣يكي از راه هاي تشخيص مراد متكلم، فهم عرف و اهل زبان از كلا‌م او است. در مورد حديث غدير، كساني كه در غدير خم حاضر بودند و نيز شاعران،‌اديبان و لغويان همه از كلمه‌ي «مولي»، در اين جا، «امام و رهبر، سرپرست و صاحب اختيار» را فهميده اند،‌زيرا مردم در پايان مراسم غدير به علي به عنوان اميرالمؤمنين، سلا‌م كردند؛ اين مقام را به او تبريك گفتند و با او بيعت نمودند. اين سلا‌م ها، تبريك ها و بيعت ها از سوي مردم،‌در اين واقعه ي تاريخي، به خصوص تبريكي كه ابوبكر و عمر به او گفتند 📚مسند احمد بن حنبل،‌ج۴، ص۲۸۱، الكشف والبيان، ثعلبي، ج۴، ص۹۲؛ ‌،‌روح المعاني ‌آلوسي،ج6، ص۱۹۴.تفسير المنار،رشيد رضا،ج6، ص465 ❗️نشان مي دهد كه چيزي جز مسأله‌ي نصب به خلا‌فت و امامت نبوده كه درخور اين‌گونه سلا‌م، تبريك و تهنيت و بيعت باشد؛ دوستي‌اي كه براي مسلمانان، ‌به طور عموم، ثابت است و اعلا‌م آن نيازي به تبريك ندارد. 🗯شعرا هم در اشعارشان «مولي» را به «امام،‌رهبر وسرپرست» معنا كرده اند. از جمله ي آنان حسان بن ثابت است كه در روز غدير حاضر بود و درپايان مراسم، با اجازه ي پيامبر حديث غدير را به نظم درآورد 📚‌ روض‌الجنان ،ج7، ص۶۸ 🗯ادامه پاسخ👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 ❗️اهل لغت نيز «مولي» را، در اين حديث، به «ولي و سرپرست ورهبر ديني» معنا كرده اند. ازهري و ابن منظور مي‌گويند: «ولي و مولي در زبان عرب به يك معناست. مولي در كلام عرب در موارد متعددي به كار مي‌رود،‌از جمله‌ي آنها مولا‌ي در دين است كه به معناي ولي و سرپرست مي‌باشد. اين نوع مولي در اين كلا‌م خداوند آمده است: اين (عاقبت نيك مؤمنان و عاقبت بد كافران) براي آن است كه خداوند مولي و سرپرست كساني است كه ايمان آوردند،‌اما كافران مولا‌يي ندارند. 📓 سوره‌ي محمد،‌آيه‌۱۱ ❗️يعني براي كفار هيچ ولي و سرپرستي وجود ندارد. 🗯 از اين نوع مولا‌ست مولا‌يي كه در اين فرمايش پيامبر آمده است: هر كس من مولا‌ي اويم، پس علي مولا‌ي اوست. يعني هر كس من ولي و سرپرست اويم، پس علي ولي و سرپرست اوست». 📚 معجم تهذيب اللغه، ص۳۹۵۶؛ لسان العرب، ج 15، ص۴۰۸ ❗️اين تلقي عموم حاضران، شاعران، اديبان، لغت دانان و ساير عالمان حجت قاطع است بر معنايي كه از واژه ي «مولي» در حديث غدير اراده شده است. 🗯با توجه به اين قراين و دلا‌يلي كه ذكر شدند، دلا‌لت حديث غدير بر ولا‌يت و امامت اميرالمؤمنين، علي براي صاحبان انصاف بسي روشن است. ❗️در این باره قرائن و دلائل دیگری نیز می باشد که در پاسخ های بعدی به آن اشاره می کنیم. https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال در نهج البلاغه در نامه‌ای که حضرت علی برای معاویه نوشته شده چنین آمده است (نامه شماره 6): این مردمى که با ابو بکر و عمر و عثمان بیعت کرده بودند، به همان شیوه با من بیعت کردند. پس آن‌را که حاضر است، نرسد که دیگرى را اختیار کند و آن‌را که غایب بوده است نرسد که آنچه حاضران پذیرفته‌اند نپذیرد. شورا از آن مهاجران و انصار است. اگر آنان بر مردى هم رأى شدند و او را امام خواندند، کارشان براى خشنودى خدا بوده است، و اگر کسى از فرمان شورا بیرون آمد و بر آن عیب گرفت یا بدعتى نهاد باید او را به جمعى که از آن بیرون شده است باز آورند. اگر سر بر تافت با او پیکار کنند؛ زیرا راهى را برگزیده که خلاف راه مؤمنان است و خدا نیز در گردن او کند، گناه آنچه را خود متولى آن شده است ". ⁉️ایا این سخنان سیدنا علی دال بر مشروعیت بیعت و شوری در امامت نمی باشد بر خلاف انچه شیعه ادعا می کند؟ 🔷پاسخ: ❗️احتجاج حضرت علی با معاويه از باب الزام بوده است به این بیان : 1⃣آنچه كه مسلم است، امام در اين نامه در مقام بيان يك قاعده كلى كلامى نيست؛ بلكه در مقام احتجاج با دشمن عنودى است كه معتقد به مشروعيت خلافت خلفاء از طريق بيعت مهاجرين و انصار بود؛ يعنى از باب استدلال به خصم از راه عقايد و افكار و اعمال خود اوست، كه از آن به عنوان «وجادلهم بالتی هي أحسن» تعبير مى شود. ❗️به عبارت ديگر، حضرت امير به معاويه كه از طرف عمر و عثمان استاندار و حاكم شام بود، و آن دو را خليفه مشروع مى دانست خطاب كرده و میفرمايد: ❗️اگر از نظر تو معيار مشروعيت خلافت آنان، اجتماع مهاجرين و انصار بود، همان معيار در خلافت من نيز وجود دارد. 🗯ایت العظمی مکارم شیرازی در تفسیر خطبه چنین می اورد: « امام در اینجا نه به مساله غدیر اشاره می کند و نه به وصیت پیامبر و روایات بسیاری که سند روشنی بر امامت اوست .زیرا معاویه می توانست با این کار از کنار آن بگذرد.ولی مساله خلافت خلفای پیشین چیزی نبود که بتواند آن را انکار کند.در واقع استدلال امام به اصطلاح جدلی است که مسلمات طرف مقابل را می گیرد و با آن بر ضد وی استدلال می کند و در اینجا معاویه که خود را از طرفداران خلفای پیشین می دانست نمی توانست چگونگی گزینش انها را برای خلافت انکار کند . 🗯همیشه باید مخاطبین را در نظر گرفت .زیرا اعتقادات مخاطب در نحوه بیان مسائل تاثیر دارد.امام باید در برابر معاویه به دلیلی استدلال کند که او نتواند در برابر ان سخن بگوید و راه انکار را بپوید و ان مساله شوری است .شورایی که خلفای پیشین بر اساس آن انتخاب شدند همان کسانی که معاویه از جانب انها به خلافت شام منصوب شد . 👌این همان چیزی است که در علم منطق از آن به فن جدل تعبیر می شود و ان اینکه مسلمات خصم را بگیرند و با ان بر ضد او استدلال کنند هر چند مسلمات خصم از سوی گوینده پذیرفته نشده باشد. ❗️مثل اینکه ما با تورات و انجیل کنونی در برابر یهود و نصاری استدلال می کنیم و می گوییم مطابق فلان فصل و فلان ایه شما چنین می گویید و بنابراین طبق عقیده خودتان محکوم هستید . 🗯در قران نیز گونه هایی بر این مطلب می توان پیدا کرد از جمله در داستان حضرت ابراهیم هنگامی که در برابر ستاره پرستان،ماه پرستان،و افتاب پرستان قرار گرفت با جمله « هذا ربی» یا « هذا ربی هذا اکبر» (انعام 78-77) مسلمات انها را پذیرفت اما هنگامی که همگی افول کردند و افول و غروب انها دلیل بر حادث بودن انها بود انها را محکوم ساخت» 📚شرح نهج البلاغه،ج9 ص83 2⃣ از آنجا كه قصد مؤلف نهج البلاغه، نقل بخش‌هاى بليغ سخنان حضرت بوده؛ از اين رو، بخشى از اين نامه را نقل نكرده و ديگر مؤلفان؛ همانند نصر بن مزاحم اين نامه را به صورت مبسوط نقل كرده‌اند و نكاتى در نقل آنان هست كه نشان‌دهنده حقيقت ياد شده است. ❗️در آغاز نامه آمده است: « بیعت من در مدینه تو را مجاب به اطاعت از من می کند اگر چه تو در شام باشی ( طبق عقاید خودت که بیعت و شوری را در خلافت مشروع می دانی)» 📚کتاب صفین،ص29 🗯این بیان امام کاملا نشان دهنده این است که قصد امام آن بوده است که خلافت خود را طبق عقاید معاویه اثبات کند و اورا مجاب به اطاعت کند 📚رسائل و مقالات،علامه سبحانی ج3 ص636 3⃣امام در سایر خطب نهج البلاغه بارها تصریح به خلافت الهی خود و اهل بیت کرده اند که جهت اگاهی رجوع شود به خطبه های:1-2-144-97-120-93 و ... https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال چرا پیامبر به معنای سوره بقره در مورد تعهدنامه و سند گرفتن از معاملات و حوادث مهم ،، عمل نکرد و در مورد جانشینی امام علی وصیتنامه ای ننوشت و یا تعهدنامه ای با شاهد ،، نگرفت 🔶پاسخ: ❗️نکات 1⃣همین مطلب را ما از شما می پرسیم چرا پیامبر برای خلافت ابوبکر نوشته ای ننوشت تا اختلاف ایجاد نشود. ❗️به این روایت از کتب خودتان توجه کنید: 🗯عبدالله بن عمر نزد خلیفه دوم رفته و خطاب به او چنین می گوید: « مردم می گویند تو نمی خواهی پس از خودت جانشینی قرار دهی .چگونه می خواهی چنین کنی در حالی که اگر تو شتران یا گوسفندانی داشتی و انان را بدون قرار دادن سرپرست برای اداره امورشان رها کنی به تحقیق همه می گویند در حق انان کوتاهی کردی در حالی که اداره امور مردمان مهمتر از اداره شتران و گوسفندان است .وقتی خدا را ملاقات کنی در حالی که جانشینی برای خودت قرار نداده باشی در برابر خدا چه جوابی داری»؟ 📚صحیح مسلم،ج4 ص102 📚فتح الباری ج13 ص175 ⁉️چگونه است که عبدالله بن عمر از پیامبر بیشتر به فکر امت است و عمر را بر حذر می دارد که بدون انتخاب جانشین امت را رها نکند اما پیامبر بدون تعیین جانشین امت را ترک می کند؟ 🗯ویا نقل می کنید که عایشه به عمر چنین گفت: « امت محمد را بدون سرپرست رها نکن چرا که من می ترسم فتنه ای صورت گیرد» 📚الامامه و السیاسه،ج1 ص28 ⁉️ایا نگرانی عایشه برای امت بیشتر از پیامبر گرامی است 2⃣پیامبر گرامی بارها تصریح به خلافت و امامت حضرت علی کردند و در روز غدیر در برابر جمعیت 120 هزار نفری اقدام بر این امر کردند ( شواهد و مدارک مساله در پاسخ های گذشته کانال موجود است) اما با این وجود تصمیم گرفتند که این مساله را به صورت مکتوب نیز بیان کنند اما ... 🗯بخاری روایت می کند: « وقتی بیماری پیامبر شدت گرفت صحابه را امر کرد کاغذی برای من بیاورید تا نوشته ای برایتان بنویسم تا به وسیله آن هیچ گاه گمراه نشوید .عمر گفت درد بر پیامبر غلبه کرده است( هذیان می گوید) کتاب خدا ما را بس است .سر و صدا شدت یافت( برخی می گفتند بیاورید و برخی مانع میشدند) پیامبر نیز فرمود: ( حال که چنین است) از کنار من برخیزید نزد من دعوا کردن مناسب نیست» 📚صحیح بخاری ج1 ص36 و ج5 ص137 📚صحیح مسلم ج2 ص14 📚مسند احمد،ج3 ص346 و... 🗯امام غزالی از بزرگان اهل سنت چنین می اورد: « پیامبر پیش از رحلت فرمود کاغذ و قلمی برایم بیاورید تا مشکل شما را در امر خلافت پس از خود حل و کسی را که مستحق آن است برای شما معرفی کنم اما عمر مانع شد و گفت به سخنان این مرد توجه نکنید که هذیان می گوید» 📚سر العالیمن،ج1 ص18 🗯« عمر نیز در گفتگویی با ابن عباس تصریح می کند که پیامبر می خواست بر خلافت علی تصریح کند» 📚شرح نهج البلاغه،ابن ابی الحدید ج3 ص14 ❗️نووی در شرح صحیح مسلم می اورد: « آن حضرت می خواست جانشین پس از خود را به اسم معین و تصریحش کند تا پس از وی نزاع و فتنه بر پا نشود» 📚شرح النووی علی صحیح مسلم،ج11 ص90 🗯ابن حجر می آورد: « حضرت قصد داشت اسامی جانشینان پس از خویش را بنویسد تا میان انها اختلاف نشود» 📚فتح الباری،ج1 ص209 🗯آری پیامبر می خواست به وظیفه خود در مکتوب داشتن خلافت و ولایت عمل کنند اما مانع او شدند و پیامبر نیز از این امر منصرف شد زیرا: ❗️وظیفه پیامبر ابلاغ است نه اجبار چنان که خداوند می فرماید: « در هر حال تو فقط مامور ابلاغ هستی و حساب انها بر ماست» 📓رعد40 🗯وفرمود: « بر پیامبر چیزی جز رساندن اشکار نیست» 📓نور54 ⁉️از صحابه ای که پیش روی حضرت و در برابر چشمان مبارکش نسبت هذیان گویی می دهند ایا اگر با پافشاری و اصرار حضرت وصیتی هم نوشته می شد انها تلاش نمی کردند تا برای اثبات هذیان گویی پیامبر به راههای دیگری متوسل شوند که حتی دیگر سخنان حضرت را تحت الشعاع قرار دهند؟ ⁉️ایا از انان که با وجود نوشته نشدن وصیت نسبت هذیان گویی به پیامبر دادند اگر وصیت نوشته می شد نسبت جنون و امثال آن به پیامبر نمی دادند ؟ 3⃣انچه بر پیامبر واجب بود داشتن وصیت بود نه نوشتن وصیت و رسول خدا نیز بارها به صورت شفاعی وصیت نامه خود را مبنی بر خلافت اهل بیت برای صحابه مطرح کرد و سرایت دادن حکم نوشتن که در آیه در مورد معاملات و داد و ستد وارد شده است به مساله خلافت و جانشینی قولی بدون مستند و دلیل می باشد و به فرض هم بگوییم نوشتن لازم و واجب بود باز صحابه مانع پیامبر گرامی شدند تا وظیفه خود را به انجام برساند ⁉️کسانی که اجتماع یکصد و بیست هزار نفری غدیر در مورد خلافت حضرت علی را منکر می شوند برایشان انکار نوشته نیز کاری ندارد زیرا خواهند گفت: 🗯پیامبر در طول خود خط ننوشت و این خط جعلی است و از خود ایشان نیست . 🗯اگر به کسی املا می کرد و حضرت علی می نوشت گفته می شد این مساله چون به نفع نویسنده است نظر خود اوست و مردود است 🔴ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 🗯اگر شخص سومی می نوشت گفته می شد کاتب همیشگی پیامبر حضرت علی بوده و کتابت از هر شخص دیگری مردود است لذا نوشتن وصیت نامه برای این لجوجان فائده ای نداشت ❗️اما پیامبر گرامی بارها و بارها به صورت شفاهی بر خلافت اهل بیت تاکید کردند و روایات و سخنان فراوانی علاوه بر ایات قرآن بر این مساله از ایشان صادر شده است که جهت اگاهی رجوع کنید به کتاب شریف «احقاق الحق وازهاق الباطل » اثر گرانبهای« قاضی نور الله شوشتری »که به همراه ملحقات در 32 جلد به چاپ رسیده است https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال ایا مساله تبریک گفتن ابوبکر و عمر به حضرت علی در روز غدیر در منابع اهل سنت امده یا خیر 🗯پاسخ : ❗️در این باره روایات متعددی در منابع روایی اهل سنت نقل شده است که پس از آن که پیامبر گرامی حضرت علی را به عنوان « مولی» برای مردم برگزید ،ابوبکر و عمر نزد حضرت علی رفتند و چنین گفتند: 🗯« گوارا باد بر ای فرزند ابی طالب ،صبح کردی و شام کردی در حالی که مولای هر مرد و زن با ایمان هستی» 📚مسند احمد ج4 ص281 ❗️فخر رازی نقل می کند که عمر چنین گفت: « گوارا باد بر تو صبح کردی در حالی که مولای من و مولای هر مرد و زن مومنی هستی» 📚تفسیر مفاتیح الغیب،ذیل ایه 67 مائده 🗯خطیب بغدادی نقل می کند که گفت: « آفرین،آفرین به تو ای فرزند ابوطالب ،صبح کردی در حالی که مولای من و مولای هر مسلمان هستی» 📚تاریخ بغداد ج7 ص290 ❗️دیگران از علمای اهل سنت نیز این داستان را نقل کرده اند از جمله: 📚مناوی در فیض القدیر،ج6 ص217 📚طبری در ذخائر العقبی،ص68 📚صواعق المحرقه،ص107 📚الریاض النضره،ج2 ص170 ❗️علامه امینی در الغدیر این جریان را از حدود60 نفر از بزرگان و علمای اهل سنت نقل می کنند که در کتب خود روایت کرده اند 📚ترجمه الغدیر ج2 ص181 به بعد 🔴این مساله نشان می دهد که مساله غدیر چیزی جز نصب خلافت نبوده است که در خور تبریک و تهنیت باشد زیرا اعلام دوستی که برای همه مسلمانان به طور عموم ثابت است تبریک ندارد 📚ایات ولایت،مکارم شیرازی،ص44 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال ایا اکمال دین در روز غدیر بوده ؟ به چه دلیل؟ 🗯پاسخ: ❗️خداوند در آیه 3 مائده می فرماید: « امروز کافران از ( زوال) آیین شما مایوس شدند ،بنابراین از انها نترسید و از ( مخالفت) من بترسید.امروز دین شما را کامل کردم و نعمت خود را بر شما تمام نمودم و اسلام را به عنوان آیین( جاودان )شما پذیرفتم» 🗯روزی که آیه شریفه از آن سخن می گوید دارای چهار ویژگی مهم است: 1⃣روزی است که باعث یاس و ناامیدی کفار شد 2⃣روزی است که مایه اکمال دین شد 3⃣روزی است که خداوند نعمتش را بر مسلمانان تمام کرد 4⃣روزی است که خداوند راضی شد که دین اسلام دین همیشگی مردم باشد 🔷ما می گوییم این ویژگی ها کاملا بر حادثه غدیر منطبق است زیرا: 1⃣دشمنان اسلام پس از ناکامی در تمام توطئه ها و تلاش ها برای محو اسلام تنها به یک چیز دل بسته بودند و آن این که پیامبر از دنیا برود و پس از ارتحال ایشان با توجه به این که به طور رسمی جانشینی معرفی نکرده است ضربه نهایی را به اسلام وارد کنند چنان که قرآن نقل می کند که می گفتند:« ما انتظار مرگش را می کشیم» 📓طور30 ❗️اما وقتی دیدند که آن حضرت در روز غدیر علی را به طور رسمی به جانشینی خود منصوب کرد تنها روزنه امید انها بسته شد و از نابودی اسلام مایوس شدند 2⃣با انتخاب امام علی نبوت قطع و ناتمام نماند بلکه به سیر تکاملی خود ادامه داد زیرا امامت تکمیل کننده نبوت و در نتیجه باعث کمال دین است 3⃣نعمتهای پرودگار با نصب امامت و رهبری پس از پیامبر تکمیل شد 4⃣بدون شک اسلام بدون امامت و رهبری یک دین جهان فراگیر و خاتم نخواهد شد .دین خاتم همواره پاسخگوی نیازهای مردم در تمام زمانها باشد و این بدون وجود امام معصومی در هر زمان امکان پذیر نیست 🔴شان نزول ایه در کتب اهل سنت: 🗯سیوطی از ابوسعید خدری نقل می کند که گفت: « هنگامی که پیامبر در روز غدیر علی را به جانشینی خود منصوب کرد و ولایت او را بر مومنین اعلام کرد جبرییل ایه « الیوم اکملت لکم دینکم...» را نازل کرد» 📚در المنثور ج2 ص259 🗯وباز از ابوهریره نقل می کند: « هنگامی که روز غدیر که روز هجدهم ذی الحجه است فرا رسید پیامبر فرمود: هر کس من مولای او هستم علی مولای اوست سپس ایه اکمال نازل شد» 📚همان منبع ج2 ص259 🗯خطیب بغدادی نقل می کند که ابوهریره به نقل از پیامبر گفت: « کسی که روز هجدهم ذی الحجه را روزه بگیرد معادل روزه شصت ماه برایش ثواب دارد و این روز مصادف روز غدیر است که پیامبر علی را به عنوان مولی معرفی کرد و سپس ایه اکمال نازل شد» 📚تاریخ بغدادی ج8 ص290 🗯حاکم حسکانی نیز یکی دیگر از بزرگان اهل سنت همین شان نزول را ذکر می کند 📚شواهد التنزیل،ج1 ص157 🗯حافظ ابی نعیم اصفهانی نیز از ابی سعید خدری نقل می کند: « پیامبر در غدیر علی را به عنوان ولی و خلیفه به مردم معرفی کرد ،هنوز مردم متفرق نشده بودند که ایه اکمال نازل شد در این موقع پیامبر فرمود: « الله اکبر بر تکمیل دین،و اتمام نعمت و خشنودی خداوند از رسالت من و ولایت علی» 📚شواهد التنزیل ج1 ص157 ❗️علامه امینی در الغدیر این شان نزول را از حدود شانزده نفر از علمای اهل سنت نقل می کند 📚ترجمه الغدیر ج2 ص116 🗯در کتب شیعه نیز ،روایات فراوانی در نزول این ایه در روز غدیر نقل شده است که جهت اگاهی رجوع شود به : 📚بحار الانوار ج37 ص108 باب52 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال گفته می شود چگونه روز غدیر عیدمی باشد در حالی که روزه در آن مستحب است اما در عید قربان و فطر روزه در آن حرام است 🗯پاسخ: ❗️در فضیلت روزه عید غدیر ،روایات متعددی در منابع شیعه و سنی نقل شده است . 🗯امام صادق فرمود: « عید غدیر بسیار برتر و با شرافت تر از دو عید فطر و قربان است و هر کس آن روز را روزه بگیرد پاداش 60 ماه روزه داری را دریافت می کند» 📚الکافی ج4 ص148 ❗️وفرمود: « روزه آن روز کفاره شصت سال می باشد» 📚الفقیه ج2 ص90 ❗️وفرمود: « روزه آن روز به خاطر شکر نعمت ولایت و حمد پرودگار لازم گشت» 📚وسائل الشیعه ج10 ص443 🗯همین طور خطیب بغدادی از علمای اهل سنت از پیامبر گرامی نقل می کند که فرمود: « هر کس روز هجدهم ذی الحجه را روزه بگیرد ،خداوند به او پاداش شصت روز روزه داری را به او می دهد و آن روز غدیر است .پیامبر دست علی را بر افراشت و گفت ایا من اولی به مومنان از خودشان نیستم .پس هر کس که من مولی و اولی نسبت به او هستم علی از این پس ولی و مولی برای اوست .پس از آن ایه اکمال نازل شد» 📚تاریخ بغداد،ج8 ص290 ❗️با توجه به این رویات اشکال کردن در باره روزه روز غدیر اجتهاد در برابر نص است . 🗯خداوند چنین قرار داده است که روزه روز غدیر مستحب اما روزه دو عید قربان و فطر حرام باشد ایا کسی می تواند اعتراض کند در حالی که خداوند می فرماید: « هیچ مرد و زن با ایمانی حق ندارد هنگامی که خدا و پیامبرش امری را لازم بدانند اختیاری از خود داشته باشند و هر کس نافرمانی خدا و رسول را کند به گمراهی اشکاری گرفتار شده است» 📓احزاب 38 ❗️گذشته از انکه ایام عید دیگری نظیر جمعه،مبعث و مانند آن وجود دارد که روزه گرفتن در انها مستحب می باشد 📚وسائل الشیعه ج10 ص447 📚روضه الطالبین،ج2 ص253 📚غنیه الطالبین،ص502 و... ❗️با این وجود نمی توان گفت هر روز که عید باشد باید روزه در آن روز حرام باشد https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔دلیل اینکه عموم مردم علی ع را نخواستند چه بود❕❕ ❓آیا ممکن است چند هزار نفر که در غدیر بودند همگی دست از علی ع بردارند❔آیا برای این مطلب شواهد قرآنی هست❗️ 💠پاسخ💠 👌چه شاهد قرآنی از این بالاتر که حضرت موسی برادر خود حضرت هارون را به عنوان جانشین خود در میان بنی اسرائیل منصوب داشت و خود به میعاد گاه خداوند برای گرفتن احکام تورات از طریق وحی رفت چنان که قرآن چنین می گوید: ❗️« ما به موسی سی شب وعده گذاشتیم سپس آن را با ده شب دیگر تکمیل نمودیم به این ترتیب میعاد پرودگارش با او چهل شب شد و «موسی به برادرش هارون گفت جانشین من در میان قوم من باش... » 🔶اعراف 142 👌اما بنی اسراییل خلافت و جانشینی هارون را نادیده گرفتند و به وصیت موسی عمل نکردند و راه کفر و شرک و بت پرستی و گوساله پرستی را در غیاب موسی در پیش گرفتند چنان که قرآن نقل می کند: « قوم موسی بعد از ( رفتن ) او ( به میعاد گاه خداوند) از زیور آلات خود گوساله ای ساختند ...هنگامی که موسی خشمگین و اندوهناک به سوی قوم خود بازگشت گفت پس از من بد جانشینانی برایم بودید ( و آیین مرا ضایع کردید ) ...( هارون گفت ) فرزند مادرم این گروه مرا در فشار گذاشتند و نزدیک بود مرا به قتل برسانند...» 🔷اعراف 148 تا 151 ❓آیا پشت کردن بنی اسراییل به خلافت و وصایت هارون دلیلی بر بطلان خلافت او می باشد❕ 👌پشت کردن صحابه به امام علی مورد پیش بینی پیامبر گرامی قرار گرفته بود چنان که علمای اهل سنت نقل می کنند که پیامبر گرامی خطاب به حضرت علی فرمود: « کینه هایی مردم نسبت به تو در دل دارند که هنگامی آن را آشکار خواهند کرد که من از دنیا رفته باشم» 📚المعجم الکبیر ج11 ص73 📚مسند ابی یعلی ج1 ص426 📚تاریخ مدینه دمشق ج42 ص322 🔶وفرمود: « پس از من مردم با حیله گری با تو رفتار می کنند» 📚المستدرک علی الصحیحین ج3 ص 150 ❗️البته چنان نبود که تمام صحابه غدیر و مساله ولایت و خلافت حضرت علی را فراموش کنند بلکه عده ای از آنان تن به خلافت ابوبکر نداده و در برابر او اعتراض و احتجاج به ولایت حضرت علی می کردند. 👌علامه مجلسی در کتاب شریف بحار الانوار بابی را اختصاص داده است به احتجاجات صحابه بر خلافت وامامت امیر مومنان در برابر غاصبان خلافت 📚بحار الانوار،ج29 ص79 باب 8 👌از ابی بن کعب نقل می کند زمانی که ابوبکر داشت خطبه می خواند بلند شد وچنین احتجاج کرد: «آیا نمی دانید که پیامبر علی را برای ما چنین معرفی کرد "من کنت مولاه فهذا علی مولاه یعنی علیا ومن کنت نبیه فهذا امیره" "هرکس من مولای او هستم علی مولای اوست وهرکس من پیامبر او هستم علی امیر اوست" 📚همان مدرک،ص83 ❗️اسامه بن زید دربرابر ابوبکر چنین استدلال کرد: «تو سخن پیامبر در مورد علی در روز غدیر را چه زود فراموش کردی» 📚همان مدرک،ص92 🔶همچنین علامه مجلسی در ج28 ص175 باب 4 از بحار الانوار انبوهی از این احتجاج ها را می آورد. ❗️در کتب اهل سنت هم سخن از مخالفت صحابه با خلافت ابوبکر آمده است؛ 🔶بخاري در صحيح خود از زبان عمر بن خطاب نقل می کند که تمام انصار و نيز علی بن ابی طالب ، زبير بن عوام و تمام طرفداران آن‌ها با خلافت ابوبکر مخالف بودند: َ «تمامي انصار با ما مخالفت كردند و در سقيفه بنی ساعده جمع شدند، و نيز علی و زبير و كسانی كه همراه آن‌ها بودند، با ما مخالفت كردند» 📚صحیح بخاری،ج8 ص26 ❗️و طبری و ابن اثير در تاريخ شان نقل کرده‌اند که تمام انصار و يا بعضی از آن‌ها گفتند که ما تنها با علی بن ابی طالب بيعت مي‌کنيم: « فقالت الا نصار او بعض الانصار: لا نبايع الا علیا» 📚الكامل ج 2، ص 325 📚تاريخ الطبري ج 2 ص 443 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔اهل سنت شبهه می کند که در اواخر اسفند یا اوایل فروردین اتفاق افتاده است و در آن ایام هوا زمستانی و سرد است ❕چگونه می گویید پیامبر در گرما مردم را برای ولایت علی علیه السلام جمع کرد ❕❕ 💠💠 👌این که در روز غدیر ، هوا به شدت بوده است ، و صحابه از شدت گرما ، عبای خود را به سر و زیر پای خود کشیده بودند تا از آزار گرما در امان باشند ، در روایات شیعه و اهل مورد اشاره قرار گرفته است . 🗯حاکم از زید بن ارقم نقل می کند ؛ « با رسول خدا به منطقه غدیر خم رسیدیم ...آن روز روزی بود که به مانند آن را ندیده بودیم ...پیامبر دست علی را گرفت و گفت ای مردم چه کسی بر مومنان ولایت دارد ، مردم گفتند خدا و رسولش ، پیامبر گفت هر کس که من بر او ولایت دارم و مولی او هستم ، علی مولای اوست » 📚المستدرک علی الصحیحین ج3 ص613 👌در دیگری زید بن ارقم می گوید ؛ « آن روز به شدت گرم بود تا جایی که برخی از ما از شدت گرما ، را به سر و برخی به پا کشیده بودیم تا از آزار گرما در امان باشیم » 📚الروضه الندیه ص157 👌در دیگری آمده است ؛ « ما با سرعت به سوی پیامبر رفتیم ، هوا بسیار گرم بود تا جایی که پیامبر مقداری از لباس ( عبایش ) را از شدت گرما به سر و مقداری را به کشیده بود » 📚بحار الانوار ج37 ص152 🗯اهل سنت می گویند منظور از در حدیث غدیر ، تنها بیان دوستی علی علیه السلام می باشد در حالی که مساله دوستی علی علیه السلام با مومنان مطلب مخفی و پیچیده ای نبود که نیاز به این همه تاکید و بیان داشته باشد ، و احتیاج به متوقف ساختن آن قافله در وسط بیابان خشک و سوزان داشته باشد . 🔶قرآن با می گوید ؛ « مومنان همه برادر یکدیگرند » 🔷حجرات 10 👌و می فرماید ؛ « مردان مومن و زنان مومنه دوست و یاور یکدیگرند » 🔷توبه 71 🗯مساله اخوت اسلامی و مسلمانان با یکدیگر از بدیهی ترین مسائل اسلامی است که در آغاز اسلام وجود داشت و پیامبر بارها آن را تبلیغ کرد و دیگر نیازی به بیان آن ، در آن اجتماع عظیم و سوزان نبود . ❕همه این ها قرینه روشن است که مراد از مولی تنها ولایت و است نه چیز دیگر. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❓اهل سنت می گویند حدیث غدیر مربوط می شود به شکایت سپاهیانی که به همراه حضرت علی به رفته بودند و در بازگشت از عدالت علی که بدون اجازه پیامبر غنائم را به آنها نداد شکایت کردند و پیامبر هم گفت که با علی دشمنی نکنید هر کس من دوست او هستم علی دوست اوست ❗️❗️ 💠💠 👌در برابر این اشکال توجه به نکاتی لازم است ؛ 1⃣اگر حدیث غدیر در پاسخ به شکایت سپاهیان یمن صورت گرفته است چرا پیامبر در همان روزهای ابتدایی مناسک حج آن ها را نداد و تا روز هجدهم ذی الحجه صبر کرد و در منطقه غدیر خم این پاسخ این شکایت را مطرح کرد و در مطرح نکرد ❕ 2⃣اگر واقعا شکایت سپاهیان اعزامی به مردم یمن موجب بیان حدیث غدیر گردیده است باید پیامبر در حدیث غدیر صراحتا یا به صورت کنایه اشاره ای به این ماجرا و شکایت داشته باشد در حالی که به هیچ عنوان چنین اشاره ای از پیامبر صادر نشده است . 3⃣این واقعه بین امام علی علیه السلام و تعداد اندکی از کسانی که همراه او بودند اتفاق افتاد ، چرا پیامبر چنین واقعه کوچکی را بین تمام مطرح کرد ❕آیا بهتر نبود که پیامبر این قضیه را بین همان جمع اندک حل میکرد و از علی می کرد و جمعیت عظیم مسلمین را در آن گرمای طاقت فرسا معطل یک دعوای نمی کرد ❕ 4⃣اگر حدیث غدیر تنها برای بیان دوستی علی علیه السلام با تعدادی از مسلمین بوده است چرا گروه صحابه و پیشاپیش آنها عمر برای عرض به محضر علی علیه السلام آمدند و به او تبریک گفته و بیعت کردند ❕مگر بیان تبریک دارد ❗️ 🌷 https://eitaa.com/Rahnamaye_Behesht/3099 5⃣به فرض بپذیریم که حدیث برای پاسخ به سپاهیان یمن بیان شده باشد ، پیامبر در پاسخ این شکایت ، علی علیه السلام را به عنوان رهبر و امام معرفی کردند و بیان کردند که هیچ کس حق دشمنی کردن با کسی که امام و سرپرست آنها است را ندارد ❗️ بنابراین جریان مذکور به هیچ عنوان خدشه به ولایت و امامت علی علیه السلام که در حدیث غدیر بیان شده است نمی رساند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا راست است که پس از آن که پیامبر علی را در غدیر به عنوان امام معرفی کرد کسی آمد به نزد پیامبر و به ان انتخاب اعتراض کرد و خداوند هم از آسمان فرو فرستاد که بر سرش خورد و مرد ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « تقاضا کننده ای تقاضای عذابی کرد که واقع شد ، این عذاب مخصوص کافران است ، و هیچکس نمی تواند آن را دفع کند از سوی خداوند ذی المعارج است (خداوندی که فرشتگانش بر آسمانها صعود می کند) .» 🗯معارج 1 تا 3 ❕بسیاری از و ارباب حدیث شان نزولی برای این آیات نقل کرده اند که حاصل آن چنین است : 🔷«هنگامی که رسول خدا علی علیه السلام را در روز غدیر خم به خلافت منصوب فرمود و درباره او گفت : من کنت مولاه فعلی مولاه «هر کس من مولی و ولی او هستم علی مولی و ولی او است » چیزی نگذشت که این مساله در بلاد و شهرها منتشر شد .نعمان بن حارث فهری خدمت پیامبر آمد و عرض کرد تو به ما دستور دادی شهادت به یگانگی خدا و اینکه تو فرستاده او هستی دهیم ما هم شهادت دادیم ، سپس ‍ به جهاد و حج و روزه و نماز و زکات دادی ما همه اینها را نیز پذیرفتیم اما با اینها راضی نشدی تا اینکه این جوان (اشاره به علی علیه السلام است ) را به جانشینی خود منصوب کردی ، و گفتی : من کنت مولاه فعلی مولاه ، آیا این سخنی است که از ناحیه خودت یا از سوی خدا ؟ پیامبر فرمود : قسم به خدائی که معبودی جز او نیست این از ناحیه خدا است . 🔷نعمان روی بر گرداند در حالی که می گفت اللهم ان کان هذا هو الحق من عندک فامطر علینا حجارة من السماء : «خداوندا اگر این سخن حق است و از ناحیه تو ، سنگی از آسمان بر ما بباران » 🔶اینجا بود که سنگی از آسمان بر فرود آمد و او را کشت ، همینجا آیه سال سائل بعذاب واقع للکافرین لیس له دافع نازل گشت . 👌آنچه را در بالا گفتیم مضمون عبارتی است که در مجمع البیان از ابوالقاسم با سلسله سندش از امام صادق علیه السلام نقل شده است . 📚مجمع البیان ج10 ص 352 همین مضمون را بسیاری از مفسران اهل سنت ، و روات حدیث با مختصری تفاوت نقل کرده اند . 📚تفسیر قرطبی ج10 ص6757 📚تفسیر ثعلبی ج29 ص52 ❕مرحوم علامه در الغدیر آن را از سی نفر از علمای معروف اهل سنت نقل می کند (با ذکر مدرک و نقل عین عبارت ) از جمله : 📚تفسیر غریب القرآن (حافظ ابوعبید هروی ) . 📚تفسیر شفاء الصدور (ابوبکر نقاش موصلی ) . 📚تفسیر الکشف و البیان (ابواسحاق ثعالبی ) . 📚تفسیر ابوبکر یحیی (القرطبی ) . 📚تذکره ابواسحاق (ثعلبی ) . 📚کتاب فرائد السمطین (حموینی ) . 📚کتاب (دررالسمطین )(شیخ محمد زرندی ) . 📚تفسیر سراج المنیر (شمس الذین شافعی ) . 📚کتاب (سیره حلبی ) 📚کتاب نور الابصار سید مؤمن شبلنجی. 📚و کتاب شرح جامع الصغیر سیوطی از (شمس الدین الشافعی ) . 📚و ... الغدیر جلد 1 صفحه 239 تا 246 👌در بسیاری از این کتب شده که آیات فوق در همین رابطه نازل شده است ، البته درباره اینکه این شخص حارث بن نعمان بوده یا جابر بن نذر یا نعمان بن حارث فهری اختلاف است ، و می دانیم این امر تاثیری در اصل مطلب ندارد . 📚تفسیر نمونه ج25 ص7 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
⁉️سوال امام علی در موارد متعددی خلفا را تایید می کرد و به انان در مشکلات کمک می کرد چگونه است که شیعیان خلاف خلفا را قبول نمی کنند 🗯پاسخ: ❗️رفتـار امام علي با خلفا را بايد در دو زمينه مورد بررسي قرار داد: 1. به رسميت شناختن خلافت آنان. 2. همكاري امام با دستگاه خلفا در حل معضلات ديني و مشكلات سياسي. و اين دو مطلب بايد از يكديگر تفكيك شود. 🗯با قطع و يقين مي‌گوييم كه موضع امام در مورد اوّل كاملاً منفي بود و در مورد دوم مثبت. ❗️در مورد دلايل منفي بودن موضع امام در مورد نخست بايد گفت: 🔷اوّلاً:  علي(ع) چگونه مي‌تواند خلافت ديگران را به رسميت بشناسد، در حالي كه وي از جانب خدا در مواضع مختلف و به ويژه روز غدير، به عنوان ولي مسلمانان و سرپرست آنان معرفي شده است؟ ولايت امام، يك حكم آسماني بود كه جز خدا، هيچ فردي نمي‌تواند آن را دگرگون سازد، چنان كه مي‌فرمايد: «هيچ مرد و زن با ايماني حق ندارد هنگامي كه خدا و پيامبر او درباره امري حكمي كنند، اختياري (در برابر فرمان خدا) داشته باشد» 📓احزاب36 ❗️امامت امام حق شخصي وي نبود كه از آن چشم پوشي كند، بلكه حكم الهي بود كه كسي قادر بر تغيير آن نيست، امّا اگر شرايط براي اجراي اين حكم فراهم نباشد، مصلحت ايجاب مي‌كند كه درباره آن سكوت كند، نه اين كه ديگري را جاي خود بنشاند. 🔷ثانياً: تاريخ سقيفه و بررسي زندگي امام حاكي است كه آن حضرت با وجود شديدترين فشارها، دست بيعت به سوي خلفا دراز نكرد. ❗️معاويه در يكي از نامه‌هاي خود به علي مي‌نويسد: 🔶 «تو همان كسي هستي كه به سان شتر افسار زده به سوي بيعت كشيدند»; و اين جمله بيانگر آن است كه فشار براي بيعت به حدي بود كه امام را به زور از خانه خود بيرون كردند و به مسجد بردند. امام در پاسخ نامه معاويه، اين بي‌حرمتي را انكار نمي‌كند، ولي تصريح مي‌كند كه اين نشانه مظلوميت اوست، آنجا كه مي‌فرمايد: «گفتي كه همچون شتر، افسار زدند و كشيدند كه بيعت كنم، عجبا! به خدا سوگند خواستي مذمت كني ولي ناخود آگاه ستودي. خواستي رسوا كني ولي رسوا شدي. براي يك مسلمان نقص نيست كه مظلوم واقع شود، مادام كه در دين خود ترديد نداشته باشد و در يقين خود شك نكند». 📚نهج البلاغه نامه 28 🔶ثالثا: كلمات امام در موارد مختلف حاكي از آن است كه او تا آخرين لحظات زندگي، خود را شايسته خلافت مي‌دانست و اين كه خلافت حق مسلم او بود و از وي گرفته شد. در اين مورد، علاوه بر خطبه «شقشقيه» كه همه با او آشنا هستيم، سخنان ديگر او حاكي از غصب خلافت و عقب زدن او است كه ما در اين جا به برخي از سخنان آن حضرت اشاره مي‌كنيم: 🔷الف. «به خدا سوگند از روزي كه خدا جان پيامبر خويش را تحويل گرفت تا امروز همواره حق مسلم من از من سلب شده است». 📓نهج البلاغه خطبه6 🗯ب: «شخصي در حضور جمعي به من گفت: پسر ابوطالب تو بر امر خلافت حريصي به او گفتم: ❗️«بلكه شما حريص‌تر و از پيغمبر دورتريد و من از نظر روحي و جسمي نزديك‌ترم. من حق خود را طلب كردم و شما مي‌خواهيد ميان من و حق خاص من حائل و مانع شويد و مرا از آن منصرف سازيد. آيا آن كه حق خويش را مي‌خواهد حريص‌تر است يا آن كه به حق ديگران چشم دوخته است؟ همين كه او را در برابر حاضران با نيروي استدلال كوبيدم به خود آمد و نمي‌دانست در جواب من چه بگويد». 📚نهج البلاغه خطبه 172 ❗️حضرت در ادامه مي‌فرمايد: «خدايا از ظلم قريش و همدستان آنها به تو شكايت مي‌كنم. اينها با من قطع رحم كردند و مقام و منزلت بزرگ مرا تحقير نمودند. اتفاق كردند در مورد امري كه حق خاص من بود، بر ضدّ من قيام كنند». 📚بحار الانوار ج29 ص605 🗯تا اين جا روشن گرديد كه امام هرگز در مسأله خلافت و امامت با خلفا مصالحه نكرد و پيوسته از مظلوميت خود سخن مي‌گفت و نسل‌ها را از حقايق آگاه مي‌ساخت. ❗️علامه مجلسی انبوهی روایت از احتجاجات امام بر دیگران در مورد خلافت و وصایت خویش نقل می کند 📚بحار الانوار ج29 ص3 باب 5 ❗️بخاری نقل می کند که حضرت علی خطاب به ابوبکر چنین عرضه داشت: « اما تو ای ابوبکر در حق ما اهل بیت استبداد ورزیدی» 📚صحیح بخاری ج4 ص1549 🗯وحضرت در شورای شش نفره ،تصدی خلافت به شرطی که بر مبنای ابوبکر و عمر حکمرانی کند را رد کرد 📚مسند احمد،ج1 ص75 📚اسد الغابه ج4 ص123 🗯ادامه پاسخ 👇👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 🔴نكته دوم، همكاري امام با خلافت در مسائل ديني و سياسي و حل مشكلات خلفا است كه موضع امام در اين مورد كاملاً مثبت بود. 🗯 ايشان در يكي از نامه‌هاي خود، علت همكاري با دستگاه خلافت را به روشني بيان مي‌كند. اکنون ترجمه نامة امام را در اين جا مي‌آوريم: 🗯«به خدا سوگند هرگز فكر نمي‌كردم و به خاطرم خطور نمي‌كرد كه عرب بعد از پيامبر; امر امامت و رهبري را از اهل بيت او بگردانند (و در جاي ديگر قرار دهند و باور نمي‌كردم) آنها آن را از من دور سازند! تنها چيزي كه مرا ناراحت كرد اجتماع مردم اطراف فلان... بود كه با او بيعت كنند. دست بر روي دست گذاردم تا اين كه با چشم خود ديدم گروهي از اسلام بازگشته و مي‌خواهند دين محمد را نابود سازند. (در اين جا بود) كه ترسيدم اگر اسلام و اهلش را ياري نكنم، شاهد نابودي و شكاف در اسلام باشم كه مصيبت آن براي من از رها ساختن خلافت و حكومت بر شما بزرگ‌تر بود؛ چرا كه اين بهره دوران كوتاه زندگي دنيا است كه زايل و تمام مي‌شود. همان طور كه «سراب» تمام مي‌شود و يا همچون ابرهايي كه از هم مي‌پاشند. پس براي دفع اين حوادث به پا خاستم تا باطل از ميان رفت و نابود شد و دين پا برجا و محكم گرديد». 📚نهج البلاغه نامه 62 👌اين نامه به روشني بيان مي‌كند كه امام در عين انتقاد از خلافت، براي صيانت اسلام تا آنجا كه امكان داشت با آنان همكاري کرد و معضلات علمي و سياسي آنان را به نحو احسن، حل و فصل نمود. 📚راهنمای حقیقت،ص647 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔آیا ازدواج عمر با ام کلثوم در کتب شیعه واقعیت دارد 💠پاسخ؛ 1⃣اهل سنت جریان این ازدواج را به صورت های متناقض نقل می کند که سبب سلب اعتماد به نقل آن ها می شود از جمله این که : 1- علی او را به عقد عمر در آورد- 2- عباس او را به عقد عمر در آورد-3- این کار از روی تهدید صورت گرفت-4- عروسی انجام گرفت و عمر از او دارای فرزندی به نام زید شد-5- خلیفه پیش از مراسم عروسی کشته شد-6- زید نیز دارای فرزندی بود-7- او کشته شد و وارثی نداشت- 8- او و مادرش در یک روز کشته شدند- 9- مادرش پس از وی کشته شد-10- مهریه او چهل هزار درهم بود-11- مهریه او چهار هزار درهم بود- 12- مهریه او پانصد درهم بود. ❗️این اختلاف ها در ذهن انسان تردید ایجاد کرده و اصل تزویج را زیر سوال می برد. 📚الذریه الطاهره ص157 2⃣در فقه شیعه نکاح و ازدواج با افراد گمراه که بر غیر صراط مستقیم و اسلام هستند جایز نیست مگر در صورت اضطرار چنان که در همین صورت اضطرار جایز است که انسان برای نجات جان گوشت مردار و خوک را بخورد . 👌امام علیه السلام فرمود: «ازدواج دائم با زنان کافر کتابی جایز نیست مگر در صورت اضطرار» 📚الکافی ج5 ص360 👌امام صادق فرمود: «هیچ چیزی از محرمات الهی نمی باشد مگر آنکه ارتکابش برای فردی که مضطر شده است جایز است» 📚التهذیب ج3 ص177 3⃣در داستان حضرت لوط می خوانیم زمانی که قومش قصد تعرض به مهمانانش را داشتند حضرت لوط به جهت جلوگیری از آبروریزی حاضر شد که دختران خود را به آنها بدهد تا آنان دست از نیت پلید خود بردارند و فرمود: «این ها دختران من هستند و برای شما پاکیزه ترند .از خدا بترسید و آبروی مرا نبرید و با قصد سوئ در مهمانانم مرا رسوا مسازید» 🔷هود78 ❗️می بینیم حضرت لوط در حالت اضطرار حتی حاضر میشود دختران خود را به قوم گمراه و منحرف خود دهد. 4⃣آنچه در روایات ما آمده است آن است که حضرت علی چون در حالت اضطرار قرار گرفت حاضر شد ام کلثوم را به عقد عمر در بیاید. 🔷شیخ کلینی نقل می کند هشام بن سالم از امام صادق می آورد كه آن حضرت فرمود: « زمانى كه عمر بن الخطاب از امّ‌كلثوم خواستگارى كرد، اميرمؤمنان به او فرمود: امّ‌كلثوم خردسال است. عمر با عباس ملاقات كرد و به او گفت: من چگونه ام، آيا مشكلى دارم؟ عباس گفت: تو را چه شده است؟ عمر گفت: از برادر زاده‌ات دخترش را خواستگارى كردم، دست رد بر سينه‌ام زد، قسم به خدا چشمه زمزم را پر خواهم كرد، هيچ كرامتى را براى شما نمى‌گذارم؛ مگر اين كه آن را از بين ببرم، دو شاهد بر مى‌انگيزم كه او سرقت كرده و دستش را قطع خواهم كرد. عباس به نزد اميرمؤمنان آمد، او را از ماجرا با خبر ساخت و از او درخواست كرد كه تصميم در اين باره را بر عهده او نهد، حضرت امير نيز مسأله ازدواج را به عهده عباس گذاشت.» 📚الکافی ج5 ص346 ❕در روایت دیگر آمده است که گفت اگر علی به ازدواج راضی نشود او ( و اطرافیانش را ) خواهم کشت 📚مستدرک الوسائل ج14 ص443 🔶وفرمود: « ( ام کلثوم ) ناموسی است که از ما غصب کرده اند» 📚الکافی ج5 ص346 5⃣این که این ازدواج با تهدید و ارعاب صورت گرفته است در روایات اهل سنت نیز اشاره شده است . ❗️ابن سعد نقل می کند: «علی در جواب خواستگاری عمر فرمود او دختری کوچک است .عمر در جواب گفت تو حق نداری که مرا از این کار منع کنی و من می دانم که چرا او را به نکاحم در نمی آوردی...» 📚طبقات ابن سعد ج8 ص464 6⃣سید مرتضی می نویسد: «آنچه در ازدواج ام کلثوم باید مورد توجه قرار گیرد این است که این ازدواج از روی اختیار و میل نبوده است بلکه پس از تکرار و زورگویی ها بوده که نزدیک بود به درگیری آشکارا بینجامد .اضطرار حتی خوردن مردار و نوشیدن شراب را جایز می کند چه رسد به کمتر از آن ( ازدواج)» 📚رسائل المرتضی ج3 ص149 ❗️شیخ مفید می نویسد: « امیر المومنین احتیاج به تالیف قلوب و حفظ خون ها داشت .از همین رو ملاحظه کرد که اگر بخواهد با این امر مخالفت کند در دین و دنیای مردم فساد ایجاد خواهد شد لذا به درخواست او جامه عمل پوشانید » 📚المسائل السروریه ص91 7⃣آنچه از مدارک شیعی استفاده می شود که عقدی بوده است و بس . 🔶امام صادق فرمود: « هنگامی که عمر از دنیا رفت امام علی دست ام کلثوم را گرفت و به خانه اش آورد» 📚الکافی ج6 ص115 ❗️مرحوم نوبختی می گوید: «ام کلثوم صغیر و نابالغ بود و عمر پیش از این که با او زفاف کند مرد» 📚بحار الانوار ج42 ص91 👌زرقانی مالکی از علمای اهل سنت هم به این مطلب تصریح می کند 📚شرح مواهب اللدنیه ج7 ص9 ❓آیا چنین ازدواجی که با ارعاب و تهدید و از روی زورگویی و بدون رضایت حضرت امیر و ام کلثوم صورت گرفته است می تواند برای عمر فضیلت محسوب شود و آیا می تواند دلیل بر صمیمیت و دوستی میان خلیفه دوم و امیر مومنان باشد❕ 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
🤔 ❔کانال های وهابی می گویند در بین شهدای کربلا کسانی از فرزندان علی بودند که نامشان ابوبکر و عمر و عثمان بوده است ❗️آیا علی به اسامی دشمنانش ، فرزندانش را نام گذاری می کند و آنان در شهید می شوند ❕❕ 💠💠 👌یکی از فرزندان علی علیه السلام که در میدان کربلا به شهادت رسید ، ابوبکر بن علی می باشد ‌. ❕ابوبکر این بزرگوار تلقی می شده است ، او از همسر حضرت علی به نام لیلا می باشد . 👌شیخ مفید نام او را محمد اصغر با کنیه ابوبکر می داند که همراه برادرش در واقعه کربلا شهید شد ؛ 📚الارشاد ج1 ص354 📚اعلام الوری ج1 ص396 👌نام او در زیارت رجبیه چنین آمده است ؛ « سلام بر ابوبکر پسر امیر مومنان » 📚دانشنامه امام حسین ، ج7 ص55 👌نام یکی دیگر از شهدای کربلا ، بن علی می باشد . ❕علی علیه السلام به جهت علاقه ای که به عثمان بن مظعون صحابی بزرگ پیامبر خدا داشت ، نام یکی از فرزندانش از ام البنین را عثمان نامید و فرمود ؛ « همانا او را به نام برادرم عثمان بن مظعون قرار دادم» 📚مقاتل الطالبیین ص89 📚بحار الانوار ج45 ص37 👌خولی بن یزید اصبحی او را هدف تیر قرار داد و بر زمین افتاد و مردی از بنی ابان سرش را از تنش جدا کرد؛ 📚مناقب ابن شهر آشوب ،ج4 ص107 💠گفتنی است که ابو الفتوح ابن و به پیروی از او برخی منابع دیگر ، عمر بن علی یکی دیگر از فرزندان علی علیه السلام را نیز از شهدای کربلا معرفی کرده اند ؛ 📚دانشنامه امام حسین ج7 ص117 ❕در باره علت این نامگذاری ها باید توجه داشت که نام های سه خلیفه اهل سنت، نام های مخصوص این سه نفر نبود ، بلکه قبل و بعد از اسلام چنین نام هایی در میان عرب شایع و رایج بود . بنا براین این نامگذاری هر گز دلیل بر به خلفا تلقی نمی شود . 👌شما می توانید با مراجعه به کتاب های رجالی و تراجم اهل سنت مانند الاستیعاب ، الاصابه ، اسد الغابه و ...صحابه ای را که نام ابوبکر یا عمر یا عثمان داشته اند را کنید . 👌به عنوان نمونه بنابر نقل کتاب ابن حجر شماری از صحابه که نامشان عمر بوده است بدین شرح است ؛ « عمر بن الحکم السلمی ، عمر بن الحکم البهزی،عمر بن سعد ، عمر بن سعید بن مالک ، عمر بن سفیان ، عمر بن ابی سلمه ، عمر بن عکرمه ، عمر بن عمرو اللیثی، عمر بن عمیر بن عدی ، عمر بن عمیر ، عمر بن عوف النخعی، عمر بن لاحق، عمر بن مالک ، عمر بن مالک بن عتبه، عمر بن معاویه الغاضری، عمر بن وهب الثقفی، عمر بن یزید الکعبی، عمر الاسلمی ، عمر الجمعی، عمر الخثعمی، عمر الیمانی» 📚الاصابه ج4 ص483 تا 491 👌صحابه ای که نامشان بوده است را چنین نام می برد ؛ ❕« عثمان بن ابی الجهم الاسلمی ، عثمان بن حکیم ، عثمان بن حمید ، عثمان بن حنیف، عثمان بن ربیعه، عثمان بن ربیعه الثقفی، عثمان بن سعید ، عثمان به شماس، عثمان بن طلحه، عثمان بن ابی العاص ،عثمان بن عامر، عثمان بن عبد غنم، عثمان بن عبید الله ، عثمان بن عثمان بن الشرید، عثمان بن عثمان الثقفی، عثمان بن عمرو بن رفاعی، عثمان بن عمرو ، عثمان بن قیس، عثمان بن مظعون، عثمان بن معاذ، عثمان بن نوفل، عثمان بن وهب، عثمان الجهنی 📚الاصابه ج4 ص370 تا 383 👌 صحابه ای که کنیه آنان ابوبکر بوده است چنین معرفی می کند ؛ « ابوبکر بن شعوب اللیثی، ابوبکره الثقفی، ابوبکر العنسی، ابوبکر بن حفص و ...» 📚الاصابه ج7 ص38 به بعد 👌بنابراین نامگذاری به اسامی و کنیه مذکور در آن زمان کاملا مرسوم و رواج داشته است و امیر مومنان نیز فرزندانش را به آن اسامی نامگذاری کرده اند و با گذر زمان و قرن ها است که آن اسامی به عنوان علم برای خلفای ثلاثه در آمده است اما در زمان های اولیه اسلام چنین نبوده است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
❔پرسش ❓چرا حضرت علی در زمان خلافتش بدعت های خلفای قبلی را اصلاح نکرد مانند حرمت ازدواج موقت ،حذف حی علی خیر العمل از اذان،حذف الصلاه خیر من النوم از اذان،بازگرداندن فدک و ... 🗯پاسخ؛ ❗️حضرت علی بارها مخالفت خود را با خلفای گذشته اعلام کرده بود.از جمله در روز شوری آنجایی که به علی علیه السلام گفته شد به شرطی با تو بیعت می کنیم که بر اساس سیره ابوبکر و عمر حکمرانی کنی .حضرت در پاسخ فرمود: « من تنها بر اساس کتاب خداوند و سنت پیامبرش بر شما حکمرانی می کنم » 📚تاریخ یعقوبی ج2 ص162 📚مسند احمد ج1 ص75 📚تاریخ یعقوبی ج2 ص162 📚بحار الانوار ج31 ص368 👌حضرت علی پس از خلافت نیز سعی در، از بین بردن بدعت های خلفای سابق را داشت اما با مخالفت مردم زمان مواجهه شد و ترس آن بود که اگر حضرت علی به زور مردم را از آن بدعت ها جدا کند فتنه و آشوب سراسر جامعه اسلامی را فرا گیرد و اسلام در معرض سقوط واقع شود لذا حضرت علی مصلحت را در آن دید که انان را به حال خود واگذارد. 👌شیخ بزرگوار کلینی روایت می کند که حضرت علی پس از به خلافت رسیدن برای مردم خطبه خواند و فرمود: «خلفای پیشین رفتاری داشتند که در آنها به عمد با پیامبر خدا مخالفت کردند و پیمان او را شکستند و سنتش را دگرگون ساختند.اگر مردم را بر کناره گیری از آن دارم و آن را به جایگاه خود در دوران پیامبر خدا برگردانم لشکریان از من دوری می جویند و من تنها می مانم به همراه گروهی اندک از پیروانم که برتری و پیشوایی مرا بر پایه کتاب خدا و سنت پیامبر باور دارند. ❗️اگر فرمان دهم که مقام ابراهیم را به جای خود که پیامبر نهاده بود برگردانم و فدک را به فرزندان فاطمه بر گردانم ...داوری های ستمگرانه را بر هم زنم ...مسح بر کفش ها را حرام سازم ،بر نوشیدن شراب کشمش حد جاری سازم و متعه حج و ازدواج را حلال گردانم و مردم را وادار کنم تا بسم الله الرحمان الرحیم را در قرائت بلند ادا کنند ...و مردم را بر حکم قرآن و طلاق بر پایه سنت واگذارم ...و وضو و غسل و نماز را به زمان و جایگاه اولیه و احکام شرعی اش بر گردانم ...آن گاه مردم از اطرافم پراکنده شوند. 👌سوگند به خداوند که به مردم دستور دادم که در ماه رمضان جز نمازهای واجب را به جماعت نخوانند و انان را اگاه کردم که جماعت در نماز مستحبی بدعت است .ناگهان گروهی از لشکر که به همراه من در نبرد بودند فریاد بر آوردند که « ای اهل اسلام سنت عمر دگرگون شد .ما را از خواندن نماز مستحبی در ماه رمضان باز می دارد» ❗️با مشاهده تفرقه و جدایی و پیروی از پیشوایان گمراهی و تبعیت از داعیان به آتش در این امت بیمناک شدم و« اگر این دستور را لغو نکنم» بخشی از سپاهم شورش کنند. 📚 الکافی ج8 ص58 📚الاحتجاج ج1 ص626 📚کتاب سلیم بن قیس ج2 ص718 🗯در روایت دیگر آمده است؛ ❗️ «وقتي امير مومنان به کوفه آمدند به حسن بن علي دستور دادند که در بين مردم ندا دهد که در ماه رمضان در مسجد ، نماز تراويح جماعت نخوانند ؛ پس حضرت در بين مردم همان را که امير مومنان فرموده بودند اعلام کردند ؛ وقتي مردم کلام امام حسن را شنيدند ، فرياد زدند که «واي عمر  واي عمر»- زيرا نماز تراويح از بدعت هاي عمر بود- وقتي امام حسن به نزد امير مومنان باز گشتند به ايشان فرمودند : اين چه صدايي است ؟ پاسخ فرمود : اي امير المومنين ، مردم فرياد مي زنند واي عمر واي عمر ؛ امير مومنان فرمودند به ايشان بگو نماز بخوانيد «شما عمر را بيشتر از سنت رسول خدا قبول داريد و سنت را نمي خواهيد»  📚التهذیب ج3 ص70 🔷خداوند می فرماید: « مومنان هر گاه سخن لغوی را بشنوند ( و عمل باطلی را ببینند) از آن روی بر می گردانند و می گویند اعمال ما برای ما و اعمال شما برای خودتان» 🔷قصص 55 ❗️خداوند نیز به پیامبر گرامی دستور می دهد حال که از تو تبعیت نمی کنند خطاب به انان بگو: «آیین شما برای خودتان و آیین من برای خودم» 🔷کافرون6 ❗️یعنی حال که دعوت حق را لبیک نمی گویید من دست از آیین و مسیر حق خویش بر نمی دارم آیین شما به خودتان ارزانی باد و به زودی عواقب نکبت بار آن را خواهید دید 📚تفسیر نمونه ج27 ص390 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
سوال ایا امام علی پشت سر خلفا نماز میخونده یا خیر ✅پاسخ در مورد اینکه آیا امام علی پشت سر خلفا نمازمی خوانده است یا نه باید گفت: ❗️ اهل تسنن برای مشروع جلوه دادن حکومت خلفا از بعضی روایات استفاده کرده اند که امام علی در جماعت آنها شرکت می کرده است. در این زمینه روایات مختلفی وجود دارد:  ♦️از بعضی منابع استفاده می شود که امام علی در جماعتشان شرکت می کردند؛ ولی نمازشان را فرادا می خواندند ❗️ چنانکه درتفسیرقمی آمده است: «حضر المسجد و وقف خلف ابى بکر و صلّى لنفسه» امام علی در مسجد حاضر می‌شد و پشت سر ابی بکر می‌ایستاد؛ اما نمازرا فرادی می‌خواند 📚تفسیر قمی ج2 ص158 ♦️روایت دیگر از طبرسى در احتجاج است که می نویسد: «و حضر المسجد و صلّى خلف ابی بکر»، «امام علی در مسجد حاضر می شد و پشت سر ابوبکرنماز می خواند» 📚الاحتجاج ج 1 ص126 👌در جواب باید گفت: سند این روایت مرسل است؛ زیرا طبرسی روایت را مستقیماً و بدون ذکر واسطه از حماد بن عیسی از امام صادق نقل می‌کند؛ در حالی که حماد بن عیسی متوفای 19 هـ و خود طبرسی متوفای 548 هـ است. ❗️برفرض قبول این روایات نمی شود گفت این عمل دلیل بر مشروع شمردن حکومت خلفا بوده؛ بلکه بنا بر مصلحت جامعه و برای جلوگیری از اختلافات در جامعه نوپای اسلام بوده است. و امام علی هم مصالح اسلام را برهر چیز مقدم می‌داشتند. چرا که آن حضرت در مساله امامت که مهمتر از موضوع نمازبود، به خاطر مصالح اسلام و مسلمانان اقدام عملی نکردند هر چند بارها استدلال بر امامت خود کردند که ما در پاسخ های گذشته کانال به آن اشاره کرده ایم ❗️لذا در برخی روایات امده که حضرت از باب تقیه و حفظ مصالح اسلام اقدام به چنین کاری می کردند 📚وسائل الشیعه،ج8 ص298 ❗️ علاوه بر آن منطقی به نظر نمی رسد که مثلا امام 25 سال در آن جامعه زندگی کرده باشد و پشت سر هیچ یک از خلفا نمازنخوانده باشد، و هیچ مشکلی هم برایش پیش نیامده باشد و منابع هم هیچ اشاره ای به این موضوع نکرده باشند.  و از طرف دیگر در آن زمان به علت محدود و کوچک بودن شهرها و هم به دلیل فضای معنوی جامعه و تاکید بر ارزش فراوان نمازجماعت تقریبا اقامه نمازدر مسجد و به امامت خلیفه مسلمین یک سنت بود و همه مردم نمازرا به جماعت در مسجد اقامه می کردند. از این رو عدم شرکت امام در مسجد با توجه به تمام موارد ذکر شده به علاوه همسایه مسجد بودن، یک مساله عادی نیست که بشود به راحتی از کنار آن گذشت. ❗️و بنابر هر دو صورت حضور امام علی در مسجد، نمی تواند تاییدی بر مشروع بودن خلافت خلفا باشد.  ❗️اهل سنت معتقدند که هر انسان فاسق و فاجری می تواند پیش نماز گردد چنان که روایت می کنند که پیامبر فرمود: « نماز پشت سر هر انسان فاسق ویا غیر فاسقی از اصول دین است» 📚سنن الدار قطنی،ج2 ص57 ❗️پس بر اساس مبانی اهل سنت امام جماعت بودن فضیلتی را ثابت نمی کند به همین رو از اقتدا کردن حضرت امیر به خلفا نمی توانند فضیلتی را برای خلفا اثبات کنند 👌در عصر حاضر نیز مراجع عالیقدر، به زایرانی که به مدینه و مکه مشرّف می‌شوند، تاکید می‌کنند که درنمازجماعت آنان شرکت نمایند و بدون عذر، از شرکت در نمازجماعت دریغ نورزند، هر چند که فرقه های اسلامی، اختلاف نظر هایی دارند، اما مصلحت اسلام در این است که همه مسلمانان در مقابل دشمن مشترک با هم متحد شوند. 🆔ایدی ما در تلگرام برای طرح سوالات @poorseman 📢کانال ما در تلگرام https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓آیا راست است که امام علی امام حسن و حسین را برای دفاع از عثمان فرستاد تا عثمان کشته نشود ❗️آیا این به معنای تایید عثمان نیست❕ 💠پاسخ💠 👌همه محققان می گویند که سوء تدبیر عثمان در امر حکومت و تبدیل آن به یک امر فامیلی و حیف و میل عظیم در بیت المال و ظلم فراوان بستگان او نسبت به توده های مستضعف سبب یک انزجار و تنفر عمومی گشت تا آنجا که یک گروه چند صد نفری خانه او را محاصره و به او حمله کردند و او را کشتند و سپاه عظیم اسلام که فاتح مصر و ایران و روم بود در برابر آن سکوت اختیار کرد چرا که از کارهای او ناراضی بودند و یا او را مستحق قتل می دانستند . 📚پیام امام امیر المومنین ج2 ص232 ❗️در این میان برخی منابع اهل سنت آورده اند که حضرت علی با فرستادن حسنین به سوی عثمان و کشیده شدن شمشیر توسط حسنین سعی داشت از عثمان دفاع کند و مانع کشته شدن او گردد. 🔷ابن قتیبه نقل می کند: « به علی خبر رسید که عثمان را می خواهند بکشند .علی به حسن و حسین فرمود با شمشیر هایتان بروید و بر در خانه عثمان بایستید و نگذارید دست کسی به او برسد» 📚الامامه و السیاسه ج1 ص59 📚تاریخ دمشق ج39 ص418 📚مروج الذهب ج2 ص353 👌علامه امینی این اخبار را در شمار اخبار جعلی می داند که در مورد قتل عثمان جعل شده است و می نویسد: « این روایات دروغین و بی اساس را در برابر و بر ضد تاریخ درست و مورد اتفاقی ساخته اند که با صدها روایت ، متین و مستحکم گشته است . ❗️در این روایات دروغین آمده است که حضرت علی آمادگی خویش را برای جنگ دفاعی به عثمان اعلام داشت در حالی که تاریخ ثابت می کند که در روز کشته شدن عثمان حضرت در مدینه حضور نداشت تا چه رسد که اجازه دفاع از عثمان را داده باشد . 🔶هیثمی از علمای اهل سنت در رد این احادیث می گوید: « ظاهرا این روایات ضعیف است زیرا علی در موقع محاصره عثمان در مدینه نبود و در کشته شدن او حضور نداشته است» 📚مجمع الزوائد ج7 ص230 📚الغدیر ج9 ص332 🗯علامه سید جعفر عاملی نیز تمام این روایات را از حیث سند ضعیف و مردود می داند؛ 📚الصحیح من سیره الامام علی ج18 ص233 👌حضرت امیر نیز در نهج البلاغه هر گونه دفاع عملی از عثمان را نفی می کند و می فرماید: « اگر من به آن ( کشتن عثمان ) فرمان داده بودم قاتل محسوب می شدم و اگر از آن نهی می کردم یاور او به شمار می آمدم ( در حالی که من بی طرف بودم) .من جریان کار را در عبارتی کوتاه خلاصه می کنم : او استبداد ورزید ، استبداد بسیار بدی و شما ناراحت شدید و واکنش بدی نشان دادید و از حد گذراندید...» 📚نهج البلاغه خطبه30 👌این سخن امام را دیگران نیز نقل کرده اند؛ 📚نثر الدر ج1 ص274 📚المسترشد ص418 📝پرسمان اعتقادی https://telegram.me/joinchat/BRb8LDwfNBiQIByOu36zjw
❔پرسش ❓اگر براستی علی خودش را خلیفه می دانست و شایسته ترین مردم به خلافت چرا پس از قتل عثمان وقتی مردم خواستند که او خلیفه شود گفت مرا رها کنید و دیگری را بجویید( خطبه92) 💠پاسخ: ❕ایت الله العظمی مکارم شیرازی در شرح این کلام امام علیه السلام چنین می نویسد: ❗️«شارحان «نهج البلاغه» و ديگر انديشمندان اسلام درباره اين كلام اميرمؤمنان سخنان بسيارى گفته اند. گروهى آن را دليل بر عدم وجود نصّ بر مسئله امامت و ولايت پنداشته اند و گروهى در مقابل به دفاع برخاسته اند و جمعى از به اصطلاح روشنفكران عصر ما، آن را دليل بر اصالت رأى مردم در حكومت گرفته اند و همچنين... ❗️ولى براى اينكه در اينجا بيراهه نرويم بهتر است قبل از قضاوت درباره متن خطبه، به شرايط زمانى و مكانى و ساير مقدّماتى كه فضاى اصلى خطبه را تشكيل مى دهد، توجّه كنيم. از جمله: 1⃣اين سخن در زمانى از امام صادر شد كه «عثمان» بر اثر حيف و ميل در بيت المال و مسلّط ساختن بنى اميّه بر جان و مال مردم و بروز اغتشاش در مناطق مختلف، به قتل رسيده بود و مردم براى بيعت، به سوى امام هجوم آورده بودند. 🗯مردمى كه سران آنها به امتيازات بى دليل زمان عثمان خو گرفته بودند، انتظار داشتند امام هم بيت المال مسلمين را مطابق ميل آنها تقسيم كند و سياستمدارانشان انتظار داشتند كه در برابر بيعت با اميرمؤمنان پست هاى مهمّ فرماندارى و استاندارى كشور وسيع اسلام، در اختيار آنها گذاشته شود. 👌بسيارى از توده مردم نيز از ارزش هاى اسلامى فاصله گرفته و به خاطر وفور غنايم جنگى، آلوده زرق و برق دنيا شده بودند. افكار جاهلى در ميان آنها خودنمايى مى كرد و زندگى عصر پيامبر به خاطر بى توجّهى خلفا به فراموشى سپرده شده بود.به همين دليل، امام خود را بر سر دو راهى مى ديد: 🔷 تسليم نشدن در برابر بيعت مردم در آن شرايط بحرانى، يا تن دادن به بيعت و استقبال از طوفانها و بحرانها و امواج سهمگين اجتماعى. 2⃣امام كسى نبود كه مانند سياستمداران دنياطلب، طرح واقعى خود را براى حكومت اسلام پنهان سازد و با نشان درِ باغ سبز و فريبكارى، آنها را به بيعت بشكاند و بعد از نشستن بر تخت قدرت، طرح اصلى خود را آشكار سازد. ❗️ او هرگز به اين گونه فريبكارى ها تن درنمى داد و مايل بود همه چيز را قبلا به طور آشكار با مردم در ميان بگذارد و مشكلات بيعتشان را براى آنها بيان كند.بديهى است براى كسى كه از ديدگاه ارزش هاى الهى به حكومت مى نگرد، دليلى ندارد كه خود را با فريبكارى و به هر قيمت ممكن، به قدرت برساند. 3⃣ بى شك امام لايق ترين فرد، نه تنها در آن زمان، بلكه در زمان هاى قبل از آن نيز براى حكومت بود. نه تنها امام چنين عقيده اى را درباره خود داشت و مى فرمود: «رقيب من هم به يقين مى داند كه جايگاه من از خلافت جايگاه محور سنگ آسيا نسبت به آن است، (كه هرگز ممكن نيست سنگ بدون آن گردش كند)» 📚خطبه 3 ❗️ و نيز هنگامى كه به مسئله شوراى شش نفرى عمر اشاره مى كند كه او را در كنار پنج نفر قرار داده بودند; مى فرمايد: ❗️ « كدام زمان بود كه در مقايسه من با نخستين آنان (ابوبكر) شك و ترديد وجود داشته باشد، تا چه رسد به اينكه مرا هم سنگ امثال اينها قرار دهند». 📚همان مدرک ❗️ و در جاى ديگر هنگامى كه مردم مى خواستند بعد از عثمان با او بيعت كنند، با صراحت مى گويد: 🗯«همه شما به خوبى مى دانيد من از همه كس به خلافت شايسته ترم». 📚خطبه74 ❗️حتّى رقباى او، با صراحت شايسته تر بودن او را قبول داشتند هر چند در عالم سياست اين شايستگى ها از طرف رقيبان در عمل فراموش مى شود. از جمله «عُمر» به هنگام انتخاب شوراى شش نفرى به على(عليه السلام) گفت: «تو از همه شايسته ترى اگر شوخ طبع نبودى!» سپس افزود: « به خدا سوگند! اگر زمام حكومت را تو در دست بگيرى مردم را در مسير حقّ واضح، و راه روشن قرار خواهى داد». 📚شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ج1 ص186 ❗️ «ابوبكر» هنگامى كه به خلافت رسيد طبق نقل بسيارى از روايات عدم صلاحيّت خويش را براى خلافت بيان كرد. به گفته «طبرى» چنين گفت: «مردم من والى شما شده ام در حالى كه بهترين شما نيستم». 📚تاریخ طبری ج2 ص405 ❗️ و حتّى در بعضى از اين روايات آمده است كه ابوبكر گفت: «مرا رها سازيد، من بهترين شما نيستم در حالى كه على در ميان شماست». 📚احقاق الحق ج8 ص240 👌ادامه پاسخ 👇👇👇
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 👌با توجه به آنچه در بالا آمد كه همه از محكمات تاريخ و حديث محسوب مى شود و طبعاً جمله هاى متشابهى ماند خطبه بالا را بايد در پرتو آن تفسير كرد شكّى باقى نمى ماند كه امام عليه السلام در اين خطبه مى خواهد، عدم علاقه خود را به مسأله خلافت روشن سازد و نهايت تواضع خويش را در اين امر نشان دهد و هم به مردمى كه اصرار در بيعت با او داشتند، بگويد كه اگر من قدرت را بدست گيرم برنامه ام دنبال روى از روش هاى نادرست پيشين نيست.بلكه چاره اى جز اين ندارم كه شما را به راه حق باز گردانم و ارزش هاى عصر پيامبر را زنده كنم .هر چند خوشايند گروه زيادى نباشد و عَلَم مخالفت بر پا دارند و طوفان هايى بپا كنند. ❗️امام اتمام حجت می کند که اگر من زمام امور را بدست گیرم جز حق و عدالت و سنت پیامبر و رضای خدا را به رسمیت نمی شناسم و این بر شما سخت و ناگوار است و در برابر من شورش می کنید بنا براین بهتر است که من را رها کنید و دیگری را برگزینید زیرا شما من را در این مسیر همراهی نمی کنید و من نیز تا زمانی که همراهان واقعی نداشته باشم وظیفه ای در قبال خلافت شما ندارم . ❗️با توجّه به اين نكات، نوبتى براى اين باقى نمى ماند كه بحث كنيم، آيا اين خطبه دليل بر آن نيست كه امامت منصوص نبوده. و يا اينكه معيار براى امامت و خلافت تنها آراى مردم است و بس! زيرا اين سخن را كسى مى گويد كه تنها ظاهر اين خطبه را مورد توجّه قرار دهد و از تمام قراين تاريخى و سخنان ديگر امام در نهج البلاغه و غير آن، چشم بپوشد 📚پیام امام امیر المومنین ج4 ص208 ♻️پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
⁉️سوال گفته می شود حضرت علی در خطبه 228 نهج البلاغه از عمر مدح و تمجید کرده است لطفا پاسخ مقتضی ارائه فرمایید 🗯پاسخ: ❗️نخست متن خطبه: « خداوند پاداش خیر در برابر آزمایش های فلان کس دهد که کژیها را راست کرد و بیماری ها را درمان نمود ،سنت پیامبر را بر پا داشت و فتنه ها را پشت سر گذاشت .با جامه ای پاک و عیبی اندک از این جهان رخت بر بست ،خیر و نیکی آن را درک کرد و از شر و بدی آن رهایی یافت .وظیفه خود را در برابر اطاعت خداوند انجام داد و حق تقوای الهی را بجا آورد ‌از جهان رفت و مردم را در برابر راههای گوناگون وا گذاشت که نه گمراهان در آن هدایت می یابند و نه جویندگان هدایت راه خویش را با اطمینان پیدا می کنند» ❗️در مورد اینکه این شخص چه کسی بوده است در میان شارحان نهج البلاغه اختلاف شدیدی است .شارحان اهل سنت مانند ابن ابی الحدیددو محمد عبده این سخن را اشاره به خلیفه دوم می دانند در حالی که چنین چیزی با خطبه های دیگر نهج البلاغه هماهنگ نیست .زیرا امام در خطبه شقشقیه شکایت زیادی از حکومت خلیفه دوم دارد و در خطبه ها و برخی نامه های نهج البلاغه از غصب خلافت شدیدا شکایت می کند . ⁉️چگونه می توان آن همه را نادیده گرفت و این کلام مبهم و مجمل را ناظر به خلیفه دوم دانست. 🗯جالب این است که طبری که این سخن را درباره عمر می داند آن را از مغیره بن شعبه نقل می کند که از دشمنان حضرت علی بوده است 📚تاریخ طبری ج3 ص285 ❗️عجیب این است که ابن ابی الحدید می گوید من در نسخه ای از نهج البلاغه که به خط رضی نوشته شده بود دیدم که در زیر کلمه « فلان» عمر نوشته شده بود و این نشان می دهد که رضی هم چنین اعتقادی داشته است 📚شرح نهج البلاغه ج12 ص3 ❗️در حالی که هیچ بعید نیست که این نسخه( اگر اصالت داشته باشد) سالها دست این و آن بوده و برخی این کلمه را زیر آن نوشته باشد . 🗯ایت الله العظمی مکارم چنین می نویسد: « بر فرض که این گفته از علی علیه السلام درباره عمر باشد این احتمال چندان دور نیست که سخن جنبه جدی نداشته بلکه بر اساس تقیه بوده است به ویژه انکه در روایتی که امده است مغیره بن شعبه پس از مرگ عمر این سوال را مطرح کرد .با توجه به اینکه مغیره مرد شروری بود و چه بسا می خواست با این سوال و جواب شری در میان مسلمین بر پا کند حضرت بلافاصله به ملاحظه مصالح مسلمین این جمله را بیان فرمود و گرنه نظر واقعی حضرت در مورد خلفا همان است که در خطبه شقشقیه و سایر خطب نهج البلاغه آمده است .تعبیر به فلان به جای عمر نیز می تواند موید این معنا باشد زیرا این ابهام نشانه تقیه است» 📚پیام امام،ج8 ص469 🗯شارحان شیعه یقین دارند که این سخن نمی تواند درباره خلیفه دوم باشد .بسیاری آن را اشاره به مالک اشتر و بعضی به سلمان فارسی دانسته اند .احتمال اول مناسب تر است و با موقعیت مالک و نقش او در میان اصحاب امیر مومنان و فرماندهی او در لشکر و فکر بلند و عزم راسخش تناسب دارد» 📚همان مدرک https://telegram.me/Rahnamye_Behesht