eitaa logo
آرشیو شیعه پاسخ
2.8هزار دنبال‌کننده
11 عکس
2 ویدیو
10 فایل
کانال اصلی ؛ @Rahnamye_Behesht
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔یکی از علمای اهل سنت این شبهه را کرد که چگونه می گویید حضرت زهرا به رسیده است در حالی که در کتب حدیثی شیعه مانند بحار الانوار گفته شده است فاطمه ❗️❗️ 💠💠 👌وفات کلمه ای عام است که هم شامل مرگ طبیعی می شود و هم شامل شهادت می گردد . ❕در همان کتاب بحار الانوار از امام صادق علیه السلام نقل شده است که فرمود ؛ « سبب فاطمه آن بود که قنفذ غلام عمر با غلاف شمشیر او را مضروب ساخت و به دنبال آن محسن را سقط کرد و گرفتار بیماری شدیدی شد و از دنیا رفت » 📚بحار الانوار ج43 ص170 👌می بینیم برای حضرت زهرا سلام الله علیها تعبیر به وفات شده است . ❕در مورد شهادت امام حسین علیه السلام نیز تعبیر وفات شده است . 👌پیامبر گرامی فرمود ؛ « آگاه باشيد كه امتم حسين را مي كشند، پس هر كس پس از او را زيارت كند، خداوند ثواب يك حج از حجهاي مرا براي وي مي نويسد » 📚مناقب ج3 ص272 👌در رابطه با شهادت علی علیه السلام نیز تعبیر به وفات شده است . « كان مع أخيه الحسن بعد وفاة أبيه عليهم السلام عشر سنين وبقي بعد وفاة أخيه الحسن عليه السلام إلي وقت مقتله عشر سنين.» «امام حسين عليه السلام، پس از پدر بزرگوارش، ده سال با برادرش امام حسن عليه السلام و ده سال پس از ايشان زندگي كرد » 📚بحار الانوار ج44 ص200 👌و آمده است ؛ « کان امیر المومنین قبل الفجر لیله الجمعه ...» 📚بحار الانوار ج42 ص227 👌در رابطه با شهادت امام حسن علیه السلام نیز تعبیر به وفات شده است ؛ « فی حدیث طویل فی ذکر الحسن بن علی » 📚بحار الانوار ج17 ص31 👌در رابطه با شهادت حضرت جعفر و جناب زید بن حارثه هم تعبیر به وفات شده است ؛« ان النبی حین جاءته جعفر بن ابی طالب و زید بن حارثه » 📚بحار الانوار ج21 ص55 ❕در رابطه با شهادت امام سجاد هم تعبیر به وفات شده است ؛ « فی الخامس و العشرین من المحرم کانت السجاد » 📚بحار الانوار ج46 ص152 👌در مورد شهادت امام صادق هم تعبیر به وفات شده است ؛ « کنا بالمدینه بعد ابی عبد الله ...» 📚بحار الانوار ج47 ص262 👌در رابطه با شهادت امام کاظم علیه السلام هم تعبیر وفات شده است . « فی الخامس و العشرین من رجب کانت ابی الحسن موسی بن جعفر » 📚بحار الانوار ج48 ص206 ❕اهل سنت معتقدند که عمر به رسیده است اما در مورد او تعبیر به وفات کرده اند ؛ « ويقال كان فتح الري قبل عمر بسنتين » 📚تاریخ طبری ج2 ص536 ❕هيثمي در كتابش بابي را با عنوان «باب عمر رضي الله عنه» قرار داده است . 📚مجمع الزوائد ج9 ص74 ❕با توجه به آنچه گفته شد روشن می شود که تعبیر به وفات ، تعبیری اعم است که هم شامل شهادت و هم شامل مرگ طبیعی می شود . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔مسلمانان معتقدند قرآن كلام خداست اما در همين كتاب از سجده كردن خورشيد و ستارگان ياد كرده و بدتر از همه اينكه از مردم ميپرسد مگر اين كردن را نديده ايد!؟ جدا مضحك تر ازين ديده بوديد ❗️❗️ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « أَ لَمْ تَرَ أَنَّ اللَّهَ يَسْجُدُ لَهُ مَنْ فِي السَّماواتِ وَ مَنْ فِي الْأَرْضِ وَ الشَّمْسُ وَ الْقَمَرُ وَ النُّجُومُ وَ الْجِبالُ وَ الشَّجَرُ وَ الدَّوَابُّ وَ كَثِيرٌ مِنَ النَّاسِ وَ كَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذابُ وَ مَنْ يُهِنِ اللَّهُ فَما لَهُ مِنْ مُكْرِمٍ إِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ ما يَشاءُ » « آيا نديدى كه سجده مى‏ كنند براى خدا تمام كسانى كه در آسمانها و زمين هستند و همچنين خورشيد و ماه و ستارگان و كوه‏ها و درختان و جنبندگان، و بسيارى از مردم، اما بسيارى ابا دارند و فرمان عذاب در باره آنها حتمى است، و هر كسى را خدا خوار كند كسى او را گرامى نخواهد داشت، خداوند هر كار را بخواهد (و صلاح بداند) انجام مى ‏دهد. » ( حج 18) ❕در قرآن مجيد در آيات مختلف سخن از عمومى موجودات جهان و همچنين تسبيح" و حمد" وصلاة (نماز) به ميان آمده است و تاكيد شده كه اين عبادات چهار گانه مخصوص انسانها نيست، بلكه حتى موجودات ظاهرا بيجان نيز در آن شركت دارند. 👌با توجه به آنچه در آيه مورد بحث آمده موجودات عالم داراى دو گونه سجودند ؛ سجود تكوينى وسجود تشريعى . 🔸خضوع و تسليم بى قيد و شرط آنها در برابر اراده حق و قوانين آفرينش و نظام حاكم بر اين جهان همان سجود آنها است كه تمام ذرات موجودات را شامل مى‏ شود، حتى سلولهاى مغز فرعونها و نمرودها و منكران لجوج، و تمام ذرات وجود آنها مشمول اين سجود تكوينى هستند. ❕البته ما معتقدیم تمامى ذرات جهان داراى نوعى درك و شعورند، و به موازات آن در عالم خود، حمد و تسبيح خدا مى‏ گويند، و و صلات دارند شرح اين سخن را در پاسخ دیگری آورده ایم ؛ 💠https://t.me/Rahnamye_Behesht/8673 👌و اگر اين نوع درك و شعور را نپذيريم لا اقل تسليم و خضوع آنها که نشانه سجود تکوینی است در برابر همه هستى به هيچوجه قابل انكار نيست. ❕اما سجود همان نهايت خضوعى است كه از صاحبان عقل و شعور و درك و معرفت در برابر پروردگار تحقق مى‏ يابد. ❔در اينجا اين سؤال پيش مى ‏آيد كه اگر برنامه سجود عمومى موجودات همه انسانها را در بر مى‏ گيرد چرا در آيه فوق به گروهى از انسانها تخصيص داده شده است؟ 👌اما با توجه به اينكه سجده در اين آيه در يك مفهوم جامع ميان تشريع و تكوين استعمال شده پاسخ اين سؤال روشن مى‏ شود، زيرا سجده در مورد خورشيد و ماه و ستارگان و كوه‏ها و درختان و جنبندگان، فرد منظور است، اما در مورد انسانها تشريعى است كه بسيارى آن را انجام مى ‏دهند و گروهى سرپيچى كرده و مصداق" كَثِيرٌ حَقَّ عَلَيْهِ الْعَذابُ" هستند. ❕سوال دیگری که مطرح می شود این است که چرا" أَ لَمْ تَرَ" (آيا نمى‏ بينى) فرموده، با اينكه سجده عمومى موجودات چيزى نيست كه با ديده شود؟ 👌پاسخ آن است که سجده و خضوع تکوینی موجودات عالم برای همگان قابل مشاهده است ، گذشته از این که رؤيت در لسان عرب گاهى به معنى علم مى ‏آيد یعنی با توجه به وضوح مطلب چگونه می توان نسبت به سجده عمومی موجودات عالم حاصل نکرد ، بعلاوه گاه از مسائل بسيار روشن تعبير به مشاهده مى ‏كنيم و مثلا مى ‏گويند آيا نمى‏بينى كه فلان انسان، حسود و بخيل است، يا فلان انسان عالم و عادل است (در حالى كه اين صفات جنبه حسى ندارد) منظور درك است‏ . 📚تفسیر نمونه ج 14 ص 49 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
⁉️شبهه کانال ضد دین: 💎بیشتر مردم سرزمین های اسلامی اسیر دینی هستند که بنیانگذاران آن حتی از کروی بودن زمین آگاهی نداشته و به گمان مسطح بودن زمین رسم نماز خواندن به سوی قبله را به پیروان خود آموزش داده اند در حالی که با چرخش زمین نماز خواندن به سمت آسمان می باشد نه کعبه 🗯پاسخ: ❗️توجه به چند نکته لازم است: 1⃣در ایات و روایات به کرات مطالبی دیده می شود که دال بر آن است که از دید اسلام زمین کروی است نه مسطح که می توانید کلید واژه "کروی "را در کانال سرچ کنید. 2⃣توجه به قبله هرگز مفهومش محدود کردن ذات پاک خدا در سمت معینی نیست بلکه از آنجایی که انسان یک موجود مادی است وبالاخره باید به سویی نماز بخواند، دستور داده شده که همه به یک سو نماز بخوانند تا وحدت وهماهنگی در صفوف مسلمین پیدا شود واز هرج ومرج وپراکندگی جلوگیری شود. ضمنا سمتی که به عنوان قبله تعیین شده نقطه ای است مقدس که از قدیمی ترین پایگاههای توحید است وتوجه به آن بیدار کننده خاطرات توحیدی می باشد 📚تفسیر نمونه،ج1 ص415 3⃣به مقتضای روایات خانه کعبه تنها قبله نیست بلکه امتداد آن از طرف بالا تا اوج آسمانها و از طرف پایین قبله است .به این معنا که امتداد خانه کعبه از دو طرف بالا و پایین تا بی نهایت قبله می باشد و همانطور که ایستادن مقابل خانه کعبه کافی است ایستادن مقابل امتداد آن هم کفایت می کند .بنا براین هر کس در هر کجای کره زمین قرار گرفته اند به طور مسلم می توانند محاذی امتداد کعبه بایستد اگر چه زمین را کروی فرض کنیم. 📚وسایل الشیعه ج4 ص303 باب3 4⃣محاذات و رو به قبله بودنی که در قبله معتبر شمرده شده همان محاذات و رو به قبله بودن عرفی است نه هندسی و ریاضی ❗️یعنی نماز گزار باید طوری بایستد که مردم بگویند مقابل خانه کعبه است بدیهی است که انحای سطح زمین مانع از این نوع محاذات نخواهد بود. ❗️این موضوع را در ضمن یک مثال می توان روشن کرد .اگر به کسی که در تهران قرار دارد بگویند رو به طرف مشهد بایست او با یک محاسبه تخمینی رو به طرف کرده و می گوید مشهد این طرف است در حالی که ما اگر انحای زمین را در فاصله تهران تا مشهد از طریق قواعد ریاضی و هندسی در نظر بگیریم مسلما اگر یک خط مستقیم از محاذی صورت شخصی که در تهران است به طرف مشهد بکشیم از بالای شهر مشهد در میان فضا عبور خواهد کرد نه از خود شهر مشهد ولی این مقدار مانع از آن نیست که عرفا بگویند محاذی و به طرف شهر مشهد ایستاده است. ❗️در چنین مواردی انچه مهم است صدق عرفی است نه صدق ریاضی و هندسی و به مقتضای ادله روایی همین مقدار که عرفا بگویند فرد رو به قبله است کفایت می کند و رو به قبله بودن ریاضی و هندسی ملاک نیست واین رو به قبله بودن عرفی با فرض کروی بودن زمین نیز قابل صدق است . 📚وسایل الشیعه ج4 ص297 باب2 💭با توجه به این نکات اشکال مطرح شده در متن به روشنی پاسخ داده میشود 📚پاسخ به پرسشهای مذهبی ص439 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❔آیا واقعا کوروش همان ذی القرنین قرآن است ❗️به چه دلیلی ❕❕ 💠پاسخ💠 👌در تفسیر نمونه چنین آمده است ؛ ❕« در ایـنـکـه ذو القـرنـیـن که در قرآن مجید آمده از نظر تاریخی چه کسی بوده است، و بر کدام یک از مردان معروف تاریخ منطبق می شود؟ در میان مفسران گفتگو بسیار است، نظرات مختلفی در این زمینه ابراز شده که مهمترین آنها سه نظریه زیر است . 🔶اول : بـعـضـی مـعـتـقدند او کسی جز اسکندر مقدونی نیست، لذا بعضی او را به نام اسـکـنـدر ذو القـرنـین می خوانند، و معتقدند که او بعد از مرگ پدرش بر کشورهای روم و مـغـرب و مصر تسلط یافت، و شهر اسکندریه را بنا نمود، سپس شام و بیت المقدس را در زیـر سـیـطره خود گرفت، و از آنجا به ارمنستان رفت، عراق و ایران را فتح کرد، سپس قـصـد هـنـد و چـین نمود و از آنجا به خراسان بازگشت شهرهای فراوانی بنا نهاد، و به عراق آمد و بعد از آن در شهر زور بیمار شد و از دنیا رفت، و به گفته بعضی بیش از 36 سال عمر نکرد، جسد او را به اسکندریه بردند در آنجا دفن نمودند. 📚تفسیر فخر رازی ذیل آیات مورد بحث ذی القرنین و کامل ابن اثیر جلد 1 صفحه 287، بعضی معتقدند نخستین کسی که این نظریه را ابراز کرده شیخ ابوعلی سینا در کتاب الشفاء بوده است. 🔶دوم : جمعی از مورخین معتقدند ذو القرنین یکی از پادشاهان یمن بوده (پادشاهان یمن بنام تبع خوانده می شدند که جمع آن تبابعه است ). ❕از جـمـله اصـمـعی در تاریخ عرب قبل از اسلام، و ابن هشام در تاریخ معروف خود بنام سیره و ابوریحان بیرونی در الاثار الباقیه را می توان نام برد که از این نظریه دفاع کرده اند. 👌حتی در اشعار حمیری ها (که از اقوام یمن بودند) و بعضی از شعرای جاهلیت اشعاری دیده می شود که در آنها افتخار به وجود ذو القرنین کرده اند. 📚المیزان جلد 13 صفحه 414. 👌طبق این فرضیه، سدی را که ذو القرنین ساخته همان سد معروف مارب است . 🔶سـومـیـن نـظـریـه کـه ضـمـنـا جـدیدترین آنها محسوب می شود همانست که دانشمند معروف اسلامی ابو الکلام آزاد که روزی وزیر فرهنگ کشور هند بود، در کتاب محققانه ای که در این زمینه نگاشته است آمده ( این کتاب به فارسی ترجمه شده و بنام (ذوالقرنین یا کوروش کبیر) انتشار یافته، و بسیاری از مفسران و مورخان معاصر، این نظریه را با لحن موافق در کتابهای خود مشروحا آورده اند) 💠طبق این نظریه ذو القرنین همان (کورش کبیر) پادشاه هخامنشی است . ⚫️از آنـجـا کـه نـظـریـه اول و دوم تـقـریـبـا هـیـچ مـدرک قـابل ملاحظه تاریخی ندارد و از آن گذشته، نه اسکندر مقدونی دارای صفاتی است که قرآن برای ذو القرنین شمرده و نه هیچیک از پادشاهان یمن . ❕بـه عـلاوه اسـکـنـدر مـقدونی سد معروفی نساخته، اما سد مارب در یمن سـدی اسـت کـه با هیچیک از صفاتی که قرآن برای سد ذو القرنین ذکر کرده است تطبیق نـمـی کـنـد، زیـرا سـد ذو القـرنـیـن طبق گفته قرآن از آهن و مس ساخته شده بود، و برای جـلوگـیـری از هـجـوم اقوام وحشی بوده، در حالی که سد مارب از مصالح معمولی، و به منظور جمع آوری آب و جلوگیری از طغیان سیلابها ساخته شده بود، که شرح آن را قرآن در سوره سبا بیان کرده است . 👌به همین دلیل بحث را بیشتر روی نظریه سوم متمرکز می کنیم، و در اینجا لازم می دانیم به چند امر دقیقا توجه شود: ❕ادامه پاسخ 👇👇👇👇
❕ادامه پاسخ 👇👇👇 💠الف : نخستین مطلبی که در اینجا جلب توجه می کند این است که ذو القرنین (صاحب دو قرن ) چرا به این نام نامیده شده است ؟ 👌بعضی معتقدند این نامگذاری به خاطر آن است که او به شرق و غرب عالم رسید که عرب از آن تعبیر به قرنی الشمس (دو شاخ آفتاب ) می کند. 👌بـعـضی دیگر معتقدند که این نام به خاطر این بود که دو قرن زندگی یا حکومت کرد، و در اینکه مقدار قرن چه اندازه است نیز نظرات متفاوتی دارند. 👌بـعـضـی مـی گویند در دو طرف سر او برآمدگی مخصوصی بود و به خاطر آن به ذو القرنین معروف شد. 👌و بالاخره بعضی بر این عقیده اند که تاج مخصوص او دارای دو شاخک بود. ❕و عقائد دیگری که نقل همه آنها به طول میانجامد، و چنانکه خواهیم دید مبتکر نظریه سوم یـعنی ابو الکلام آزاد از این لقب، استفاده فراوانی برای اثبات نظریه خود کرده است . 💠ب : از قرآن مجید به خوبی استفاده می شود که ذو القرنین دارای صفات ممتازی بود: 🔶خداوند اسباب پیروزیها را در اختیار او قرار داد. 🔶او سـه لشگرکشی مهم داشت : نخست به غرب، سپس به شرق و سرانجام به منطقه ای که در آنجا یک تنگه کوهستانی وجود داشته، و در هر یک از این سفرها با اقوامی برخورد کرد که شرح صفات آنها در تفسیر آیات گذشت . 🔶او مـرد مـؤمـن و مـوحـد و مـهـربـانـی بـود، و از طـریـق عدل و داد منحرف نمی شد، و به همین جهت مشمول لطف خاص پروردگار بود. 🔶او یـار نـیـکـوکـاران و دشـمـن ظـالمـان و سـتـمـگـران بـود، و بـه مال و ثروت دنیا علاقه ای نداشت . 🔶او هم به خدا ایمان داشت و هم به روز رستاخیز. 🔶او سـازنده یکی از مهمترین و نیرومندترین سدها است، سدی که در آن بجای آجر و سنگ از آهن و مس استفاده شد (و اگر مصالح دیگر در ساختمان آن نیز به کار رفته باشد تحت الشـعـاع ایـن فـلزات بـود) و هـدف او از سـاخـتـن ایـن سـد کـمـک بـه گـروهـی مستضعف در مقابل ظلم و ستم قوم یاجوج و ماجوج بوده است . 🔶او کـسـی بـوده کـه قـبـل از نـزول قـرآن نـامـش در میان جمعی از مردم شهرت داشت، و لذا قـریـش یـا یـهـود از پـیـغـمـبـر دربـاره آن سـؤال کردند، چنانکه قرآن میگوید یسئلونک عن ذی القرنین : از تو در باره ذو القرنین سؤال می کنند 👌امـا از قـرآن چـیـزی کـه صـریـحـا دلالت کـنـد او پـیـامـبـر بـوده استفاده نمی شود هر چند تعبیراتی در قرآن هست که اشعار به این معنی دارد چنانکه در تفسیر آیات سابق گذشت . ❕از بـسیاری از روایات اسلامی که از پیامبر و ائمه اهلبیت (علیهم السلام ) نقل شده نیز می خوانیم : «او پیامبر نبود بلکه بنده صالحی بود» (به تفسیر نور الثقلین جلد سوم صفحات 294 و 295 مراجعه شود.) 💠ج : اساس قول سـوم (ذو القـرنـیـن کـورش کـبـیـر بـوده اسـت ) بـه طـور بـسـیـار فـشـرده بـر دو اصل استوار است : ❕ادامه پاسخ 👇👇👇
❕ادامه پاسخ 👇👇 🔶نخست اینکه : سؤال کنندگان در باره این مطلب از پیامبر اسلام طبق روایاتی که در شان نزول آیات نازل شده است یهود بوده اند، و یا قریش به تحریک یهود، بنابراین باید ریشه این مطلب را در کتب یهود پیدا کرد. 👌از مـیـان کـتـب مـعـروف یـهـود بـه کـتـاب دانـیـال فصل هشتم بازمی گردیم، در آنجا چنین می خوانیم : «در سـال سـلطـنت (بل شصر) به من که دانیالم رؤیائی مرئی شد بعد از رؤیائی که اولا به من مرئی شده بود، و در رؤیا دیدم، و هنگام دیدنم چنین شـد کـه من در قصر شوشان که در کشور عیلام است بودم و در خواب دیدم که در نـزد نـهـر اولای هـسـتـم و چـشـمـان خـود را بـرداشـته نگریستم و اینکه قوچی در بـرابـر نـهـر بـایـسـتاد و صاحب دو شاخ بود، و شاخهایش بلند... و آن قوچ را به سمت مـغـربی و شمالی و جنوبی شاخ زنان دیدم، و هیچ حیوانی در مقابلش مـقـاومـت نـتوانست کرد، و از اینکه احدی نبود که از دستش رهائی بدهد لهذا موافق رای خود عمل مینمود و بزرگ می شد...)). 📚کتاب دانیال فصل هشتم جمله های 1 _ 4. 👌پـس از آن در هـمـیـن کـتـاب از دانـیـال چـنـیـن نـقـل شـده : «جبرئیل بر او آشکار گشت و خوابش را چنین تعبیر نمود قوچ صاحب دو شاخ که دیدی ملوک مدائن و فارس است (یا ملوک ماد و فارس است ). 👌یـهـود از بـشـارت رؤیـای دانـیـال چـنـیـن دریـافتند که دوران اسارت آنها با قیام یکی از پـادشـاهـان مـاد و فـارس، و پـیـروز شـدنـش بـر شـاهـان بابل، پایان می گیرد، و از چنگال بابلیان آزاد خواهند شد. ❕چـیـزی نـگـذشـت که کورش در صحنه حکومت ایران ظاهر شد و کشور ماد و فارس را یـکـی سـاخـت، و سـلطـنـتـی بـزرگ از آن دو پـدیـد آورد، و هـمـانـگـونـه کـه رؤیـای دانیال گفته بود که آن قوچ شاخهایش را به غرب و شرق و جنوب می زند کورش نیز در هر سه جهت فتوحات بزرگی انجام داد. ❕یهود را آزاد ساخت و اجازه بازگشت به فلسطین به آنها داد. 👌جالب اینکه در تورات در کتاب ((اشعیا)) فصل 44 شماره 28 چنین می خوانیم : «آنگاه در خـصـوص کورش می فرماید که شبان من اوست ، و تمامی مشیتم را به اتمام رسانده به اورشلیم خواهد گفت که بنا کرده خواهی شد. 👌این جمله نیز قابل توجه است که در بعضی از تعبیرات تورات، از کورش تـعـبـیـر بـه عـقـاب مـشرق، و مرد تدبیر که از مکان دور خوانده خواهد شد آمده است. 📚 کتاب اشعیا فصل 46 شماره 11 💠دوم : ایـنکه در قرن نوزدهم میلادی در نزدیکی استخر در کنار نهر مرغاب مجسمه ای از کـورش کشف شد که تقریبا به قامت یک انسان است، و کورش را در صورتی نشان می دهد که دو بال همانند بال عقاب از دو جانبش گشوده شد، و تاجی به سر دارد که دو شاخ همانند شاخ ‌های قوچ در آن دیده می شود. ❕ایـن مـجـسـمـه کـه نـمـونـه بسیار پر ارزشی از فن حجاری قدیم است آنچنان جلب توجه دانشمندان را نمود که گروهی از دانشمندان آلمانی فقط برای تماشای آن به ایران سفر کردند. 👌از تـطـبـیـق مـنـدرجـات تـورات بـا مـشـخـصـات ایـن مـجـسـمـه ایـن احـتـمـال در نظر این دانشمند کاملا قوت گرفت که نامیدن کورش به ذو القرنین (صـاحـب دو شاخ ) از چه ریشه ای مایه می گرفت، و همچنین چرا مجسمه سنگی کورش دارای بـالهـائی هـمـچون بال عقاب است، و به این ترتیب بر گروهی از دانشمندان مسلم شد که شخصیت تاریخی ذو القرنین از این طریق کاملا آشکار شده است . ❕ادامه پاسخ 👇👇👇
❕❕ادامه پاسخ 👇👇👇 👌آنچه این نظریه را تایید می کند اوصاف اخلاقی است که در تاریخ برای کورش نوشته اند. 👌هـردوت مـورخ یـونـانـی مـیـنـویـسـد: کـورش فـرمـان داد تـا سـپاهیانش جز به روی جنگجویان شمشیر نکشند، و هر سرباز دشمن که نیزه خود را خم کند او را نکشند، و لشگر کورش فرمان او را اطاعت کردند بطوری که توده ملت، مصائب جنگ را احساس ‍ نکردند. ❕و نـیز هردوت در باره او می نویسد: کورش پادشاهی کریم و سخی و بسیار ملایم و مـهـربـان بـود، مـانـنـد دیـگـر پـادشـاهـان بـه انـدوخـتـن مال حرص نداشت بـلکـه نـسـبـت بـه کـرم و عـطـا حـریـص بـود، سـتـمـزدگـان را از عدل و داد برخوردار می ساخت و هر چه را متضمن خیر بیشتر بود دوست می داشت . 👌و نـیـز مـورخ دیـگـر ذی نـوفـن مـی نـویـسـد: کـورش پـادشـاه عـاقـل و مـهـربـان بـود و بـزرگـی مـلوک بـا فضائل حکماء در او جمع بود، همتی فائق، وجـودی غـالب داشـت، شـعـارش خـدمـت انـسـانـیـت و خـوی او بذل عدالت بود، و تواضع و سماحت در وجود او جای کبر و عجب را گرفته بود. 👌جالب اینکه این مورخان که کورش را این چنین توصیف کرده اند از تاریخنویسان بیگانه بودند نه از قوم یا ابناء وطن او، بلکه اهل یونان بودند و می دانیم مردم یونان به نظر دوسـتـی بـه کـورش نـگـاه نمی کردند، زیرا با فتح لیدیا به دست کورش شکست بزرگی برای ملت یونان فراهم گشت . 💠طـرفـداران ایـن عـقـیـده مـی گـویـنـد اوصـاف مذکور در قرآن مجید در باره ذو القرنین با اوصاف کورش تطبیق می کند. 👌از هـمـه گـذشـتـه کـورش سـفـرهـائی بـه شـرق غـرب و شـمـال انـجـام داد کـه در تـاریخ زندگانیش به طور مشروح آمده است، و با سفرهای سه گانه ای که در قرآن ذکر شده قابل انطباق می باشد: 💠نـخـسـتـیـن لشـگـر کـشـی کـورش بـه کـشـور لیـدیـا کـه در قـسـمـت شمال آسیای صغیر قرار داشت صورت گرفت، و این کشور نسبت به مرکز حکومت کورش جنبه غربی داشت .هـر گـاه نـقـشه ساحل غربی آسیای صغیر را جلو روی خود بگذاریم خواهیم دید که قسمت اعـظـم سـاحـل در خـلیـجـک هـای کـوچـک غرق می شود، مخصوصا در نزدیکی ازمیر که خلیج صورت چشمهای به خود می گیرد. 👌قـرآن مـیـگـویـد ذو القـرنین در سفر غربیش احساس کرد خورشید در چشمه گلالودی فرو میرود. ❕این صحنه همان صحنه ای بود که کورش به هنگام فرو رفتن قرص ‍ آفتاب (در نظر بیننده ) در خلیجک های ساحلی مشاهده کرد. 💠لشـگـرکـشـی دوم کورش به جانب شرق بود، چنانکه هردوت می گوید: این هجوم شرقی کـوروشـی بـعـد از فـتـح لیـدیـا صـورت گـرفـت، مـخـصـوصـا طـغـیـان بـعـضـی از قبائل وحشی بیابانی کورش را به این حمله واداشت . 👌تـعـبـیـر قـرآن حـتـی اذا بـلغ مـطـلع الشـمـس وجـدهـا تـطـلع عـلی قـوم لم نـجـعـل لهـم مـن دونـهـا سـتـرا اشـاره بـه سـفر کورش به منتهای شرق است که مشاهده کرد خـورشـیـد بـر قـومـی طـلوع مـی کند که در برابر تابش آن سایبانی ندارند اشاره به اینکه آن قوم بیابانگرد و صحرانورد بودند. 💠کـورش لشـگـر کـشـی سـومـی داشـت کـه بـه سـوی شمال، به طرف کوههای قفقاز بود، تا به تنگه میان دو کوه رسید، و برای جلوگیری از هـجـوم اقـوام وحـشی با درخواست مردمی که در آنجا بودند در برابر تنگه سد محکمی بنا کرد. ❕ایـن تـنـگه در عصر حاضر تنگه داریال نامیده می شود که در نقشه های موجود میان ولادی کـیـوکـز و تـفـلیـس نـشان داده می شود، در همانجا که تاکنون دیوار آهنی موجود است، این دیـوار هـمـان سـدی اسـت کـه کـورش بـنـا نـموده زیرا اوصافی که قرآن در باره سد ذو القرنین بیان کرده کاملا بر آن تطبیق می کند. 👌این بود خلاصه آنچه در تقویت نظریه سوم بیان شده است .(برای توضیح بیشتر به کتاب (ذوالقرنین یا کورش کبیر) و همچنین (فرهنگ قصص قرآن) مراجعه شود.) ❕درسـت اسـت که در این نظریه نیز نقطه های ابهامی وجود دارد، ولی فعلا می توان از آن بـه عـنـوان بـهـتـریـن نـظـریـه در بـاره تـطـبـیـق ذو القـرنـیـن بـر رجال معروف تاریخی نام برد. 📚تفسیر نمونه ج12 ص542 👌البته ممکن است برخی اشکال کنند که با مطالعه کتیبه ای که از کوروش به جای مانده است ،صراحتا روشن می شود که او بت پرست بوده است ، با این وجود چگونه می توان گفت او ذو القرنین بوده است ❕ 👌قائلین به ذو القرنین بودن کوروش پاسخ می دهند که انتساب آن کتیبه به کوروش قطعی نیست ، و ای بسا در طول تاریخ مورد تحریف و زیاده و کم قرار گرفته است ، بنا براین آن کتیبه نمی تواند ملاک قضاوت برای کوروش باشد . 👌جهت آگاهی بیشتر در مورد دیدگاه اسلام نسبت به کوروش به نمایه زیر مراجعه کنید ؛ 💠 https://t.me/Rahnamye_Behesht/4865 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔در مورد مطلبی که برای ذوالقرنین بزرگواری فرموده بودید من یک سخنرانی بسیار جالب از آقای رائفی پور شنیده بودم که ذوالقرنین رو به آقا امام نسبت داده بودند ❕❕ ❔مصداق هایی هم که آورده بودن خیلی منطقی به نظر میرسید من در مورد خود ایشون و طرز فکرشون بحث و نظری ندارم ولی در این مورد خیلی تر به نظر میرسید ❗️❗️ 💠💠 👌قرآن کریم تصریح می کند که ذی القرنین ، شخصیتی در گذشته بوده است و از افعال ماضی و گذشته برای او استفاده می کند و می فرماید ؛ «ما به او در روی زمین قدرت و حکومت دادیم و اسباب هر چیز را در اختیارش نهادیم ، او از این اسباب پیروی کرد ، تا به غروبگاه آفتاب رسید ، احساس کرد که خورشید در چشمه تیره و گل آلودی فرو می رود و در آنجایی قومی را یافت ، ما گفتیم ای ذو القرنین آیا می خواهی مجازات کنی و یا پاداش نیکویی را درباره آنها انتخاب نمایی ، گفت اما کسانی که ستم کرده اند آنها را مجازات خواهیم کرد سپس به سوی پرودگارشان باز می گردند ، و خدا آنها را مجازات شدیدی خواهد نمود ، ...سپس بار دیگر از اسبابی که در اختیار داشت بهره گرفت ، تا به خاستگاه خورشید رسید ، مشاهده کرد که خورشید بر جمعیتی طلوع می کند که جز آفتاب برای آنها پوششی قرار نداده بودیم ، ...ما به او از امکاناتی که نزد او بود آگاه بودیم ، ...به میان دو کوه رسید ، ...گفتند ای ذو القرنین یاجوج و ماجوج در این سرزمین فساد می کنند آیا ممکن است ما هزینه ای برای تو قرار دهیم که میان ما و آنها ایجاد کنی ...» 🔶کهف 83-92 👌این آیات بیان می کند که ذو القرنین شخصیتی بوده است که در گذشته وجود داشته است . ❕آنچه از تاریخ ذی القرنین در روایات اسلامی نیز آمده است ، همه می گوید که او در گذشته بوده است و پیامبر یا امام نبوده و تنها بنده خداوند تلقی می شده است ، سپس به شرح جریان او می پردازد ؛ 📚بحار الانوار ج12 ص172 باب 8 👌بله از آنجایی که امام زمان علیه السلام وارث تمام خوبی های است ، طبیعتا خوبی ها و فضائل و برخی خصوصیات ذی القرنین در امام زمان علیه السلام نیز می باشد و این تشبیه در برخی روایات آمده است ، نه آنکه بگوییم ، ذی القرنین همان امام زمان می باشد . ❕پیامبر فرمود ؛ « ذو القرنین بنده ای صالح بود که خدا او را حجت بر بندگانش قرار داد و او قومش را به سوی خدا خواند ، و آنان را به تقوا داشتن از او فرمان داد , اما آنان بر گیجگاه او ردند و او هم مدتی از آنها غایب شد تا آنجا که گفته شد مرده است یا هلاک شده است و معلوم نیست که کجا رفته است ، سپس به سوی قومش بازگشت ...خدا به او قدرت بخشید و او را به غرب و شرق زمین رساند ، خداوند همان را در قائم از فرزندانم جاری می سازد و او را به و غرب زمین می رساند ...» 📚اعلام الوری ج2 ص249 📚کمال الدین ص394 👌امام علیه السلام فرمود ؛ « مثل مهدی مثل ذی القرنین است که غیبتی خواهد داشت ...» 📚بحار الانوار ج52 ص23 ❕این روایات تنها بیان کننده شباهتی بین امام زمان و ذی القرنین است و هیچ کس نمی تواند نتیجه بگیرد که ذی القرنین همان امام زمان علیه السلام است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که وکیل امام عسکری لواط کار بوده است ❗️چرا امام حسن عسکری که طبق ادعای علماى شیعه داراى هستند، نماینده و قائم مقامش لواط کارش را مجازات نكرده ؟ و اصولاً چرا یک شخص شرابخوار و همجنس باز را قائم مقام خود كرده بود ❗️❗️ 💠💠 👌آنچه مورد اشکال قرار گرفته است روایتی است که در کتاب کافی مرحوم کلینی به نقل از فردی به اسحاق و او نیز از یحیی القشیری ( القنبری) نقل شده است که می گوید ؛ « امام عسكرى علیه السلام وكيلى داشت كه خانه‏ اى را به او اختصاص داده بود و براى او خدمتكارى سفيد پوست بود. وكيل پيوسته ميخواست با خادم آميزش جنسى داشته باشد اما او ميورزيد جز اينكه او را با شراب مست كند چاره‏ اى نديد بالاخره به او شراب داد و غلام را پيش خود آورد بين او و حضرت عسكرى عليه السّلام سه درب فاصله بود كه هر سه قفل داشت. 🔸وكيل گفت: من هنوز بيدار بودم كه صداى قفل در بها را شنيدم كه باز ميشد تا بالاخره امام عليه السّلام آمد جلو درب خانه فرمود: از خدا . فردا صبح دستور داد غلام را بفروشند و مرا از خانه خارج كرد.» 📚الکافی ج 1 ص 511 ❕این روایت با همین سند در کتبی دیگری نیز نقل شده است اما دارای دو اشکال اساسی است . 1⃣مجهول و ضعیف بودن راوی جریان یعنی یحیی القشیری ( القنبری ) است که روایت را از درجه اعتبار ساقط می کند . 📚زبده المقال من معجم الرجال ج 2 ص 553 2⃣همینطور راوی که روایت را از یحیی القشیری نقل می کند اسحاق بن محمد النخعی است که ابن غضائری درباره او می گوید ؛ « او فاسد المذهب و در نقل روایت بوده و اهل جعل روایت است . به روایات او توجه نمی شود » 📚الرجال ابن الغضائری ص 41 رقم 14 👌بزرگان دیگری چنین نجاشی و علامه حلی و ابن داوود و ... نیز او را فردی کذاب و دروغگو و در روایت معرفی کرده اند . 📚رجال نجاشی ص 73_ مجمع الرجال ج 1 ص 198_ خلاصه الاقوال ص 318_رجال ابن داوود ص 231_ رجال مجلسی ص 159_ اتقان المقال ص 260 ❕لذا علامه مجلسی ذیل روایت مذکور می گوید این روایت است . 📚مراه العقول ج 6 ص 162 👌بنابراین با ضعف روایت نوبت به پاسخ های بعدی نمی رسد و تکیه بر آن برای شبهه پراکنی بی اساس است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
❓پرسش ❔آخوندهای ایران معتقدند : حضرت علی علیه السلام علم غیب داشت اما در مورد خوابیدن حضرت علی علیه السلام در رختخواب پیامبر خدا در شب هجرت پیامبر با آشفتگی نظری کاملا متضاد با عقیده خود ارایه می دهند و مدعی هستند در آن شب علم غیب حضرت علی علیه السلام متوقف گردید.❗️ 💠پاسخ💠 ❗️این شبهه ناظر به این است که شیعه در مورد علم غیب حضرت علی و خوابیدن در بستر پیامبر دچار آشفتگی شده است .اگر علی علم غیب دارد و می داند که آسیب نمی بیند دیگر خوابیدن در بستر پیامبر برایش فضیلتی نیست و اگر بگوییم علم غیب ندارد با عقیده شیعه متضاد است.برای پاسخ توجه به نکات زیر لازم است؛ 1⃣خداوند می فرماید: « بعضی از مردم ( علی علیه السلام) جان خود را به خاطر خشنودی خدا می فروشند و خدا نسبت به بندگان مهربان است» 🌀بقره 207 ➿منابع فراوانی از کتب شیعه وسنی تصریح کرده اند که آیه در شان حضرت علی ودر جریان لیله المبیت نازل شده است که حضرت علی در شب هجرت با خوابیدن در بستر پیامبر گرامی جان خود را به خطر انداخت تا جان پیامبر حفظ شود.این شان نزول را بسیاری از علمای اهل سنت نقل کرده اند؛ 📚کفایه الطالب،ص 114 📚 الفصول المهمه،ص33 📚تذکره الخواص،ص21 📚نور الابصار،ص82 📚شواهد التنزیل،ج1 ص196 📚مستدرک علی الصحیحین،ج3 ص4 📚مسند احمد، ج1 ص348 📚جامع البیان،ج9 ص140 📚 تفسیر کبیر،ج5 ص223 📚 اسد الغابه،ج4 ص25 📚 الجامع لاحکام القرآن،ج3 ص1936 👌جهت آگاهی بیشتر رجوع کنید به کتاب احقاق الحق،ج3 ص23-45- ج6 ص479- 481- ج8 ص335 -348- ج14 ص116-130 والغدیر،ج2 ص49 به بعد 👌علمای شیعه نیز مفصلا این شان نزول را نقل کرده اند که جهت اگاهی رجوع کنید به کتاب شریف بحار الانوار که جامع روایات شیعه است جلد 36 ص41 باب 32 2⃣علم غیب امامان شانی است یعنی آنها به همه امور اگاهی دارند اما «بالقوه» نه «بالفعل» یعنى هر گاه بخواهند و اراده کنند چیزى از اسرار غیب را بدانند خداوند به آنها الهام مى کند، و یا قواعد و اصولى نزد آنها است که با مراجعه به آن قواعد و اصول فتح باب مى شود و مى توانند هر چیزى از اسرار غیب را بدانند، و یا کتبى نزد آنها است که به آن مى نگرند و از اسرار غیب با خبر مى شوند. ❗️امام صادق فرمود: «امام زمانی که بخواهد به چیزی آگاهی پیدا کند خداوند آگاهش می کند» 📚الکافی ج1 ص641 📚الاختصاص ص285 📚بحار الانوار ج26 ص57 ❗️با ذکر یک مثال مى توان این مسأله را روشن ساخت: 🔶 اگر کسى نامه اى به دست دیگرى بدهد که در این نامه اسامى افراد زیادى یا مقامات آنها ذکر شده باشد، و یا حقایق مکتوم دیگرى در آن آمده باشد. او اگر بخواهد از این حقائق با خبر بشود در نامه را باز مى کند و آگاه مى شود ولى تا در نامه باز نشده از آنها با خبر نیست، ضمناً شخص بزرگى که نامه را به دست او داده گشودن در نامه را موکول به اذن و اجازه خود کرده است.» 👌مطابق این بیان: 🗯علوم ائمه نسبت به غیب و آینده علوم ارادی بوده است یعنی هر چه را اراده می کردند می دانستند و آنچه را اراده نمی کردند نمی دانستند. ❗️ممکن است در حادثه لیله المبیت حضرت علی اراده ای برای دانستن عاقبت کار نداشته است بدین جهت احتمال خطر در ذهن حضرت بوده و در عین حال حاضر به این فداکاری و ایثار بزرگ شده است .بنا براین حادثه فوق افتخاری بس بزرگ برای آن حضرت بوده و منافاتی با علم غیب ائمه ندارد. 📚آیات ولایت،مکارم ایت الله شیرازی،ص283 3⃣خداوند در آیه فوق از کار علی به عنوان یک کار با عظمت و معامله با خداوند تعبیر می کند در صورتی که اگر علی آگاهی به عدم آسیب رسیدن داشت کارش عظمتی نداشت و یک امر عادی تلقی می شد .بنابراین هرگونه سخن و روایتی که بگوید علی آگاهی به عدم آسیب دیدن داشت و در بستر پیامبر خوابید چون مخالف قرآن است قابل پذیرش نیست. 👌پرسش و پاسخ مرتبط: 1⃣آیات قرآن تصریح می کند که حتی پیامبر هم علم غیب نداشته است چگونه می گوییم امامان علم غیب داشتند❓ https://telegram.me/Rahnamye_Behesht/3748 👌پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
❓پرسش ❔با توجه به اینکه این روزها همزمان است با هجرت تاریخی پیامبر از مکه به مدینه اهل سنت استدلال می کنند که یکی از فضائل ابوبکر همراهی و مصاحبت او با پیامبر بوده و خداوند آیه 40 توبه را در این رابطه نازل کرد.آیا براستی همراهی ابوبکر در غار با پیامبر افتخاری بوده و خداوند از این کار او تمجید کرده است و آیه در شان او نازل کرده است❔ 💠پاسخ💠 ❗️خداوند می فرماید: «اگر او را یاری نکنید خداوند او را یاری خواهد کرد ( همانگونه که در مشکل ترین لحظات او را تنها نگذارد) آن هنگام که کافران او را بیرون کردند در حالی که دومین نفر بود .در آن هنگام آن دو به غار رسیدند و او به همسفر خود گفت غم مخور خدا با ماست در این موقع خداوند سکینه و آرامش خود را بر او فرستاد و با لشکرهایی که مشاهده نمی کردید او را تقویت نمود و گفتار و هدف کافران را پایین قرار داد » 🔰توبه 40 ❌اهل سنت می گویند در این آیه خداوند از ابوبکر که همراه پیامبر بوده است مدح و تمجید کرده است به وجوهی؛ 1⃣خداوند از او به عنوان مصاحب و همراه پیامبر تعبیر کرده است و این افتخاری بس بزرگ برای او است. 2⃣پیامبر به او گفت غمگین نباش که خدا با ماست .چه افتخاری از این بالاتر که خداوند با ابوبکر است. 👌اما پاسخ از دو وجه مذکور: 1⃣این که قرآن از ابوبکر تعبیر به « صاحب » می کند برای او فصیلتی نمی باشد زیرا از نظر لغت صاحب به معنی همنشین و همسفر به طور مطلق است اعم از اینکه همنشین و همسفر شخص خوبی باشد یا بد چنان که در آیه 37 کهف در داستان آن دو نفر که یکی با ایمان و خداپرست و دیگری بی ایمان و مشرک بود می خوانیم : ❗️« رفیق و مصاحبش به او گفت آیا به خدایی که تو را از خاک آفریده کافر شدی» 👌همین طور قرآن کریم حضرت یوسف را صاحب دو نفر از بت پرستان معرفی می کند که در زندان با آنان همنشین بوده است‌. 🔷یوسف 39 👌بنابراین صرف مصاحب و همنشین بودن با پیامبر دلیل فضیلت نیست . 📚تفسیر نمونه ج7 ص421 2⃣این که پیامبر به ابوبکر می گوید « خدا با ماست» نیز فضیلتی برای ابوبکر محسوب نمیشود. ❗️جمله ان الله معنا در این معنی نیز استعمال شده است که خدا ناظر و شاهد بر احوال ما است چنان که در سوره مجادله می فرماید: «اینان هر کجا باشند خدا با آنهاست آنگاه در قیامت آنان را از آنچه انجام داده اند با خبر می سازد» 🔷مجادله7 ❗️ومی فرماید: «او با شما است هر کجا که باشید» 🔷حدید4 👌شاهد این تفسیر آن است که خداوند در ادامه آیات تصریح می کند که سکینه و آرامش خود را تنها بر پیامبر نازل کرد: « در این موقع سکینه و آرامش خود را بر او نازل کرد و با لشکرهایی که مشاهده نمی کردید او را یاری کرد» ❓اگر بودن خداوند با ابوبکر به معنای نصرت و یاری او از ناحیه خداوند است چرا خداوند بر او سکینه و آرامشش را نازل کرد تا از این طریق او را یاری کند در حالی که در آیات دیگر خبر می دهد که خداوند آرامش و سکینه خود را بر مومنان نازل می کند چنان که می فرماید: « خداوند سکینه و آرامش خود را بر پیامبر و مومنان نازل فرمود» 💠توبه 26 💠فتح26 👌علامه مجلسی روایت می کند که فردی آمد به نزد امام باقر و با تمسک به آیه غار بر فضیلت ابوبکر استدلال نمود . ❗️امام چنین پاسخ داد: 🗯« اما این که گفتی ابوبکر صاحب پیامبر در غار بوده نه تنها برای او فضیلتی نیست بلکه به عکس سبب مذمت او می باشد به چند وجه؛ 🔴1- خداوند در آیات متعددی از قرآن بیان کرده است که گاهی انسان کافری نیز با انسان مومن مصاحب و همنشین می شود پس صرف مصاحبت سبب فضیلت نیست. 🔴2- این که پیامبر به او می گوید غمگین مباش دلالت می کند بر کمی صبر او و ترسش بر جانش و عدم اعتماد به وعده خداوند و رسول که آنان سلامت خواهند ماند. ❓از تو سوال می کنم که آیا حزن ابوبکر در جهت رضایت الهی بوده است یا در جهت خشم الهی❓ ❕اگر بگویی در جهت رضایت الهی بوده است اشتباه کرده ای زیرا پیامبر از چیزی که سبب رضایت الهی باشد نهی نمی کند. ❕اگر بگویی در جهت خشم الهی بوده است که پیامبر او را منع کرده پس چنین فردی که پیامبر او را منع کرده است چه فضیلت و برتری دارد❔ 🔴3- این که پیامبر به او گفت خدا با ماست نیز برای او فضیلت نیست زیرا پیامبر این جمله را جهت تسلی خاطر او از مرگ گفته است.گذشته از آنکه خداوند با تمام بندگانش است زیرا انان را خلق کرده و روزی می دهد و از احوال انان اطلاع دارد و این امر اختصاص به ابوبکر ندارد. ( چنان که ایاتش گذشت) 🔴4- چرا خداوند سکینه خود را بر ابوبکر نازل نکرد.اگر او استحقاق دریافت سکینه را داشت حتما خداوند بر او نازل می کرد چنان که در آیات قرآن تصریح می کند که سکینه اش را بر مومنین نازل می کند. 📚بحار الانوار ج27 ص322 پرسمان اعتقادی https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔 ❔ کلیپی روز جمعه تو شبکه یک پخش شده کارشناس غیر روحانی این حرفها را میزنه خیلی تو مجازی صدا کرده لطفا پاسخ بدید میگه اندام امام زمان اسراییلی است ❗️❗️ 💠💠 👌در نقل هایی جسم و هیکل جسمانی امام زمان علیه السلام اسرائیلی دانسته شده است . 🔸حذيفه مى‏ گويد كه رسول گرامى اسلام فرمودند ؛ « المهدىّ رجل من ولدى لونه لون عربىّ و جسمه جسم اسرائيلىّ على خدّه الايمن خال كانّه كوكب درّى يملأ الارض عدلا كما ملئت جورا يرضى فى خلافته اهل الارض و اهل السّماء و الطّير فى الجوّ. » 🔸«مهدى مردى از فرزندان من است. امّا نشانه وجودى او ؛ 1. از نظر رنگ و قيافه، عربى است. 2. از لحاظ جسم و قواى اسرائيلى است (اشاره به قدرت جسمى فوق‏ العاده آن سرور است). 3. در سمت راست صورت مباركش خال سياهى است كه مانند ستاره‏اى پرفروغ بر روى صفحه صورتش مى ‏درخشد. 4. برنامه كار دولتش: جهان را پر از عدالت مى ‏كند چنانچه پر از جور شده باشد. به نحوى كه در دوران خلافتش اهل زمين و اهل آسمان و پرندگان در فضا خشنود مى ‏شوند. 📚کشف الغمه ج 2 ص 469 _ الوافی ج 2 ص 467_ اثباه الهداه ج 5 ص 223 👌این روایت مورد نقل کتب اهل سنت هم قرار گرفته است مانند ؛ 📚تاریخ الاسلام ذهبی ج 1 ص 156 _ الصواعق المحرقه ص 98_ الفصول المهمه ص 275_ الجامع الصغیر ج 2 ص 579 👌چنانکه در ترجمه روایت گذشت ، منظور از هیکل امام زمان علیه السلام قدرت جسمانی و قوت فوق العاده ایشان است ، چرا که بنی اسرائیل به قدرت بدنی و جسمانی شناخته می شدند و مطابق نقل فوق امام زمان علیه السلام نیز دارای قدرت و قوت فوق العاده جسمانی است . 🔹علامه در توضیح روایت می نویسد ؛ « منظور از جسم اسراییلی امام زمان علیه السلام آن است که ایشان از لحاظ طول قامت و عظمت جثه و جسم ، همانند بنی اسرائیل است » 📚بحار الانوار ج 51 ص 85 🔸البته باید توجه کرد که اسرائيل يكى از نامهاى يعقوب، پدر يوسف علیهما السلام مى ‏باشد، در علت يعقوب به اين نام مورخان غير مسلمان مطالبى گفته ‏اند كه با خرافات آميخته است که قول صحیح همان است که مفسر معروف طبرسى در" مجمع البيان" در اين باره‏ گفته و چنين مى‏ نويسد ؛ « اسرائيل همان يعقوب فرزند اسحاق پسر ابراهيم ع است... « اسر _ به معنى" عبد" و ئيل (به معنى اللَّه) است، و اين كلمه معنى" عبد اللَّه" را مى ‏بخشد» 📚تفسیر نمونه ج 1 ص 205 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman