eitaa logo
پرسمان اعتقادی ( شیعه پاسخ )
5.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
173 ویدیو
37 فایل
❕بزرگترین مجموعه محتوایی پاسخ به شبهات در فضای مجازی ! 🔶 پاسخگویی توسط اساتید حوزه با سبکی نوین !!! 👈وابسته به موسسه بقیه الله الاعظم ارواحناه فداه طرح شبهه و سوال : @poorseman سایت ipasookh.ir تمام کانالهای ما : https://yek.link/ipasookh
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔پرسش ❓این که قرآن در سوره یوسف می گوید که زنان مکار هستند و کید و مکر و حیله آنها بزرگ است توهین به آنها نیست❕❕❕ 💠💠 ✏️قرآن نقل می کند که پس از آنکه عزیز مصر متوجه حیله زلیخا شد که چگونه می خواست با تهمت به یوسف او را بدنام سازد خطاب به او گفت: ❗️«مکر و حیله شما زنان عظیم است» 🔷یوسف28 🗯و چون قرآن این سخن عزیز مصر را رد نمی کند می توان این جمله را منتسب به خداوند دانست اما باید توجه کرد ؛ 1⃣ ما در بسیارى از آیات قرآن حتى مذمتی از نوع بشر مى بینیم: 👌 «به یقین انسان حریص و کم طاقت آفریده شده هنگامى که بدى به او رسد، بى تابى مى کند و هنگامى که خوبى به او رسد بخل میورزد و مانع دیگران مى شود.» 🔷معارج 19-20 👌و در جاى دیگر مى خوانیم: « انسان به یقین بسیار ظالم و جاهل بود» 🔷احزاب72 👌و در جاى دیگر او را، «کفور مبین» (کفران کننده آشکار) نامیده است 🔷زخرف 15 👌و در جاى دیگر از انسان به عنوان موجودى که هرگاه به نعمت مى رسد طغیان مى کند، یاد شده است. 🔷علق 6-7 🗯بى شک، انسان در طبیعتش نه «کفور مبین» است نه «ظلوم و جهول» و نه طغیانگر بلکه ظاهر این است که این بحثها درباره انسانهایى است که تحت تربیت رهبران الهى قرار نگرفته اند و به صورت گیاهان خودرو، در آمده اند. نه راهنمایى و نه بیدارگرى دارند و در میان هوس ها غوطه ورند. ✏️به همین دلیل در قرآن از مقام انسانِ با تقوا و مطیع فرمان الهى که تحت تربیت رهبران الهی قرار گرفته است مدح و تمجید فراوان شده و اصولا بنى آدم به عنوان گل سرسبد جهان آفرینش معرّفى گردیده است 📚اسرائ 70 🗯در مورد جنس زن نیز مطلب همین گونه است، در میان زنان افراد شایسته اى داریم که حتّى در میان مردان مانند آنها کم است و به عکس، زنان بسیار منحرفى داریم که سرچشمه بسیارى از نابسامانى هاى جامعه بشرى هستند. ❗️زنان برجسته در اسلام فراوان بوده اند که پیامبر و امامان برای انها احترام قائل بوده اند نظیر حضرت خدیجه،حضرت فاطمه،ام سلمه ،و ... 🔷افزون بر این قران نیز بسیاری از زنان را مدح کرده است چنان که فرمود: « هر کس کار شایسته ای انجام دهد خواه مرد باشد یا زن در حالی که مومن است او را حیات پاکیزه ای می بخشیم » 📓نحل 97 👌ونیز از برخی از زنان به عنوان الگو و اسوه نام می برد 📓تحریم 11 و12 👌امام صادق نیز می فرماید: « یک زن صالحه از هزار مرد غیر صالح برتر است» 📚وسائل الشیعه ج20 ص172 🔷وصراحتا در قرآن تقوا معیار برتری دانسته شده است نه زن یا مرد بودن 📓حجرات13 2⃣حال با توجه به نکات ذکر شده می گوییم: ✏️در آیه مورد استناد اشاره به مکر زنان شده است اما نه تمام زنان بلکه مراد زنانی همچون همسر عزیز مصر هستند که بی بند و بار و هوس باز می باشند. ❗️در تاریخ و همچنین در داستان هایی که سایه ای از تاریخ است مطالب زیادی در این زمینه نقل شده است که مطالعه مجموع آن نشان می دهد که زنان هوسران برای رسیدن به مقصود خود نقشه هایی می کشند که در نوع خود بی نظیر است. 👌در داستان همسر عزیز مصر می بینیم که او چگونه بعد از شکست در عشق دروغینش و قرار گرفتن در آستانه رسوایی با مهارت خاصی برائت خود و آلودگی یوسف را مطرح کرد او حتی نگفت که یوسف قصد سوئ ظن به من داشته بلکه آن را به عنوان امر مسلم فرض کرد و تنها سوال از مجازات چنین کسی نمود. 🗯آری چنین زنان هوسرانی هستند که متصف به حیله گری می شوند و مکر انان بزرگ قلمداد میشود. 📚تفسیر نمونه ج9 ص389 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔پرسش ❓وهابی استدلال می کرد که رهبر شیعیان بر خلاف عقیده شیعه معتقد به عصمت خودش نبوده است و می گوید من خود را بالاتر از آن نمی بینم که اشتباه کنم و از خطای در کارهایم ایمن نیستم( خطبه 216) حال چگونه می توان گفت او معصوم است❓ 💠پاسخ💠 👌نخست توجه فرمایید که طبق روایاتی که در کتب معتبر وهابیت آمده است شکی در عصمت حضرت علی باقی نمی ماند . 🔷هیثمی روایت می کند که پیامبر گرامی خطاب به حضرت علی فرمود: «علی با حق است و حق با علی است هر جا که باشد» 📚مجمع الزوائد ج7 ص235 👌وطبق نقل خطیب بغدادی فرمود: «علی با حق است و حق با علی است و این دو تا روز قیامت از هم جدا نمی شوند» 📚تاریخ بغداد ج14 ص321 ❗️وطبق نقل حاکم نیشابوری و دیگران فرمود: «علی با قرآن است و قرآن با علی است و آن دو تا روز قیامت از هم جدا نمی شوند» 📚مستدرک الصحیحین ج3 ص124 📚کنزالعمال ج6 ص153 📚فیض القدیر ج4 ص356 👌روشن است کسی که تمام افعال و حرکاتش مطابق حق و حقیقت و قرآن است لحظه ای خطا و اشتباه و گناه و معصیت نمی کند و از حق و قرآن جدا نمی شود. ♻️اما در مورد خطبه مورد اشکال: 1⃣آن خطبه را شما ناقص نقل کردید .حضرت می فرماید: «با من به آن گونه که با زما مداران ستمگر سخن گفته میشود سخن مگویید و آن گونه که مردم خود را در برابر حاکمان تند خو و جبار حفظ می کنند محدود نسازید و به طور تصنعی و منافقانه با من رفتار نکنید و از گفتن سخن حق یا مشورت عادلانه خود داری نکنید زیرا من ( به عنوان یک انسان و نه به عنوان یک امام معصوم)خود را بالاتر از آن نمی بینم که اشتباه کنم و از خطا در کارهایم ایمن نیستم مگر اینکه خداوندی که از من قادر تر است مرا از خطا حفظ کند» 2⃣جمله «من خود را بالاتر نمیدانم که اشتباه کنم» دستاویز مخالفان برای عصمت شده است در حالی که جمله «مگر اینکه خداوند مرا از خطا حفظ کند »آن را به خوبی تفسیر می کند. ❗️مفهوم جمله اول این است که من به عنوان یک انسان ایمن از خطا نیستم اما مفهوم جمله دوم این است که به عنوان حفظ و حمایت الهی وضع دیگری دارم و از خطا و اشتباه محفوظ هستم . 🗯شبیه آنچه قرآن در مورد یوسف نبی نقل می کند و می فرماید: «زلیخا قصد او کرد و او نیز قصد او می نمود اگر برهان پرودگار را نمی دید» 🔷یوسف24 💠اشاره به اینکه یوسف به عنوان یک انسان بیم این می رفت که الوده هوی و هوس همسر عزیز مصر شود ولی مشاهده برهان رب که اشاره به مقام عصمت و معرفت بالای یوسف نسبت به پرودگار است او را نگه داشت . 🔴اضافه بر این که امام در مقام تعلیم و تربیت یاران خویش است و به آنها می آموزد که در هر شرایطی باشید احتمال خطا درباره خود دهید ولی از روی تواضع خود را هم در زمره آنها قرار می دهد. 🗯پیامبر گرامی فرمود: «هیچ یک از شما نیست مگر آنکه شیطانی دارد .کسی سوال کرد که ایا شما هم چنین هستید⁉️ 🔷فرمود:«آری ولی خداوند مرا یاری کرده است و به تایید او از شرش در امان هستم» 📚بحار الانوار ج60 ص329 ❗️شاهد گویای آنچه گفتیم سخن خود حضرت علی است که فرمود: «من نشانه روشنی از پرودگارم دارم و بر طریق واضح پیامبرم گام بر می دارم و در راهی آشکار با هوشیاری و دقت به پیش می روم» 📚خطبه 97 👌طبق این بیان امام تاکید می کند که او با حمایت پرودگار همیشه راه درست را می پیماید و خطایی در کارش نیست. 🗯با توجه به این نکات روشن میشود که به هیچ عنوان آن سخن امام با عصمتشان منافاتی ندارد 📚پیام امام امیر المومنین ج8 ص269 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔پرسش ❔مگه خدا از رگ گردن به ما نزدیک نیست پس چرا درخواست را از خدا نمیخواهیم و به امامان متوسل میشویم ❗️❗️ 💠💠 🔶در این شکی نیست که پرودگار حتی از رگ گردن نیز به انسان نزدیکتر است چنان که می فرماید ؛ «نحن اقرب الیه من حبل الورید» 🔷ق 16 👌اما باید توجه داشت که این نزدیکی خداوند منافاتی با توسل کردن ندارد به این بیان؛ ❗️شکی در این نیست که دعا کردن در برخی از زمان ها و در برخی از مکان ها به اجابت نزدیکتر است . 🗯احمد بن حنبل از بزرگان اهل سنت روایت می کند که پیامبر فرمود: «در یک سوم آخر شب خداوند به آسمان دنیا فرود می آید و ابواب آسمان باز می شود و خداوند دستش را باز می کند و می گوید آیا سوال کننده ای است که من اجابتش کنم» 📚مسند احمد ج1 ص388 🗯این حدیث نشان میدهد که دعا کردن در وقت سحر به اجابت نزدیکتر است .البته این روایت چون حاکی از جسمانیت خداوند است نزد ما مردود است و تنها از باب قاعده الزام به آن استدلال می کنیم. 🗯هیثمی یکی دیگر از علمای اهل سنت روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: «ابواب آسمان در زمان قرائت قرآن و نزول باران و وقت اذان باز می شود» 📚مجمع الزوائد ج1 ص328 ❗️این حدیث نیز نشان می دهد که دعا کردن در این زمان ها به اجابت نزدیکتر است . 🗯وباز روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: «وقتی نصفی از شب می گذرد ابواب آسمان باز می شود و منادی ندا می دهد که ایا سوال کننده ای است تا درخواست کند و دعایش مستجاب شود .ایا گرفتاری است تا دعا کند و مشکلش حل شود .هر مسلمانی که در این زمان دعا کند خداوند دعایش را مستجاب می کند» 📚همان مدرک ج10 ص153 🗯ویا فرمود: « وقتی وارد مسجد شدی رو به قبله بنشین سپس دعا کن» 📚الوافی ج7 ص498 🗯این روایات و روایات مشابه آن همگان نشان می دهد که دعا کردن در برخی زمان ها و برخی مکان ها اهمیت خاصی دارد و به اجابت نزدیکتر است . 🔴بی شک خداوند در هر حال به انسان نزدیک است و صدای او را می شنود اما اگر انسان در برخی زمان ها ومکان ها دعا کند خداوند دعایش را بهتر مستجاب می کند. 👌پس همانطور که دعا کردن در زمان ها و مکان های مختلف با نزدیکی خداوند به انسان منافات ندارد زیرا سبب تسریع در استجابت می شود توسل به ائمه نیز با نزدیکی خداوند منافاتی ندارد. 🗯ما اگر در دعا کردن به ائمه توسل کنیم و خداوند را به حق آنان قسم دهیم خداوند بهتر دعای ما را اجابت می کند اگر چه خداوند تا قبل از آن نیز صدای ما را می شنید اما چون شایستگی اجابت را نداشتیم مستجاب نمی شدیم . ❗️در حدیث قدسی آمده است که خداوند می فرماید: « بندگانم بدانید که محبوبترین افراد نزد من محمد و اهل بیتش هستند و هر یک از شما که حاجت و درخواستی دارید به انان توسل کنید زیرا هر کس در دعا به انان توسل کند من دعای او را رد نمی کنم» 📚وسائل الشیعه ج7 ص102 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔پرسش ❓امروزه خیلی گفته می شه که بعد از مرگ افراد مرده ها به دنیا بر می گردن و دو مرتبه زندگی تازه ای شروع می کنن ایا این عقیده راسته و واقعا اینطور است و تناسخ واقعیت دارد؟ اسلام نظرش چیه ❗️ 💠💠 🔷عقیده مندان به تناسخ می پندارند که انسان بعد از مرگ بار دیگر به همین زندگی باز میگردد منتها روح او در جسم دیگر ونطفه دیگر حلول کرده وزندگی مجددی را در همین دنیا آغاز می کند واین مساله ممکن است بارها تکرار شود این زندگی تکراری در این جهان را تناسخ یا عود ارواح می نامند 📚تفسیر نمونه،ج1 ص164 🗯ادله متعدد عقلی نیز بر بطلان این عقیده دلالت می کند از جمله: 🗯همه می دانیم که موجودات زنده در این جهان یک لحظه آرام نیستند و دائما از حالتی به حالت دیگر و از مرحله ای به مرحله کاملتر قدم می گذارند. 👌عقربه همه دگرگونی ها و تحولات حیاتی در موجودات زنده متوجه به سمت تکامل و مراحل عالیتر حیات است .چیزی که هرگز در این قانون امکان پذیر نیست بازگشت به عقب و ارتجاع است .هرگز طفل یک ماهه به حال نطفه یک روزه بر نمی گردد و طفل تکامل یافته به صورت علقه سابق در نمی آید. ❗️این قانون در گیاه و حیوان و انسان و در سراسر جهان حیات و زندگی عمومیت دارد و هرگز موجود زنده ای پس از طی دوران تکاملی به عقب باز نمی گردد . 🗯باتوجه به این قانون عمومی در جهان سخن از تناسخ و بازگشت به عقب کاملا بی معنا است . 📚ارتباط با ارواح ص29 🗯قرآن می فرماید: «چگونه به خدا ایمان نمی آورید با این که شما (قبل از افرینش خاک بودید) مرده و بی جان بودید و خداوند شما را زنده کرد سپس شما را می میراند و بعد زنده می کند و سپس به سوی او باز می گردید» 🔷بقره28 ❗️این ایه صریحا می گوید که پس از مرگ یک بار بیشتر زنده نخواهید شد و آن زنده شدن در رستاخیز و بازگشت به سوی خدا و پیوستن به زندگی جاودان سرای آخرت است. 🗯ومی فرماید: «خداوند همان کسی است که نخست شما را آفرید و سپس روزی داد و بعد می میراند و سپس زنده می کند» 🔷روم41 👌در این آیه نیز تنها یک مرتبه مرگ و حیات پس از آفرینش انسان ذکر شده که مرگ این جهان و حیات باز پسین است. ❗️علامه مجلسی نیز در بحار الانوار شریف بابی را گشوده به ذکر روایات اهل بیت در رد عقیده به تناسخ؛ 📚بحار الانوار،ج4 ص320 باب 5 "ابطال التناسخ" 🗯شیخ حر عاملی نیز بابی را اختصاص داده است به ذکر روایات اهل بیت در ابطال تناسخ؛ 📚الفصول المهمه "تکمله الوسایل"ج1 ص258 باب 48 🔶امام رضا علیه السلام فرمود: "کسی که معتقد به تناسخ باشد او کافر به خداوند عظیم شده است وبهشت وجهنم را تکذیب کرده است" 📚عیون اخبار الرضا، صدوق ج2 ص202 ❗️وفرمود: "هرکس اعتقاد به تناسخ داشته باشد کافر است" 📚همان مدرک، ج2 ص202 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔برخی از مسولین امروز را به عنوان روز شهادت زرتشت که یک پیامبر الهی بوده است گفتند ❗️سوالم این است که آیا واقعا زرتشت یک پیامبر الهی بوده است ❕❕ 💠💠 ❕واژه مجوس که بر زرتشتیان اطلاق می شود فقط یک بار در قرآن مجید ( آیه 17 حج ) مطرح شده و با توجه به اینکه در برابر مشرکان و در صف ادیان آسمانی قرار گرفته اند چنین بر می آید که آنها دارای دین و کتاب و پیامبری بوده اند. 🌐تردیدی نیست که امروز به پیروان زرتشت گفته می شود، و یا لااقل پیروان زرتشت بخش مهمی از آنان را تشکیل می دهند، ولی تاریخ خود زرتشت نیز به هیچوجه روشن نمی باشد، تا آنجا که بعضی ظهور او را در قرن یازدهم قبل از میلاد دانسته اند و بعضی در قرن ششم یا هفتم 📚اعلام قرآن صفحه 550. 👌این تفاوت و اختلاف عجیب یعنی پنج قرن ! نشان می دهد که تا چه اندازه تاریخ زردشت تاریک و مبهم است . ❗️معروف این است او کتابی به نام اوستا داشته که در سلطه اسکندر بر ایران از بین رفته است، و بعدا در زمان بعضی از پادشاهان ساسانی بازنویسی شده است . 📚تفسیر المیزان جلد 14 صفحه 392 👌از عقائد آنها مطالب زیادی در دست نداریم، ولی چیزی که امروز بیش از همه شهرت دارد مساله اعتقاد به دو مبداء خیر و شر یا نور و ظلمت است، به این ترتیب که خدای نیکیها و نور را اهورامزدا و شر و ظلمت را اهریمن می دانند، و به عناصر چهار گانه مخصوصا آتش احترام بسیار می گذارند تا آنجا که آنها را آتش پرست می خوانند و هر جا آنها هستند آتشکده ای کوچک یا بزرگ نیز وجود دارد. ❕در روایات اسلامی آنها از پیروان یکی از انبیای بر حق شمرده شده اند (که بعدا از اصل توحید منحرف گشته و به افکار و عقائد شرک آلود روی آورده اند). 👌در بعضی از روایات می خوانیم مشرکان مکه از پیامبر تقاضا کردند از آنها جزیه بگیرد، و اجازه بت پرستی به آنها بدهد! پیامبر فرمود: من جز از اهل کتاب جزیه نمی گیرم، آنها در پاسخ نوشتند تو چگونه چنین میگوئی در حالی که از مجوس منطقه ((هجر)) جزیه گرفته ای ؟! ❕پیامبر فرمود ؛ « مجوس داشتند و کتاب آسمانی، پیامبرشان را به قتل رساندند، و کتاب او را آتش زدند» 📚وسائل الشیعه جلد 11 _ ابواب جهاد العدو _ باب 49 صفحه 96. 👌در حدیث دیگری از اصبغ بن نباته می خوانیم که علی (علیه السلام ) بر فراز منبر فرمود ؛ از من سؤال کنید پیش از آنکه مرا نیابید »اشعث بن قیس (منافق معروف ) برخاست و گفت : ای امیر مؤمنان چگونه از مجوس جزیه گرفته می شود در حالی که کتاب آسمانی بر آنها نازل نشده و پیامبری نداشته اند؟ علی (علیه السلام ) فرمود: آری ای اشعث قد انزل الله الیهم کتابا و بعث الیهم نبیا ؛ « خداوند کتابی بر آنها نازل کرده و پیامبری مبعوث نموده است » 📚وسائل الشیعه جلد 11 _ ابواب جهاد العدو _ باب 49 صفحه 96. ❗️و در حدیثی از امام سجاد علی بن الحسین (علیه السلام ) می خوانیم که پیامبر فرمود ؛ « سنوا بهم سنة اهل الکتاب، یعنی المجوس » « با آنها طبق سنت اهل کتاب رفتار کنید، منظور پیامبر اسلام مجوس بود» 📚همان _ تفسیر نمونه ج 14 ص 44 ❕چنان که گذشت ، اصل این که مجوسیان که به نام زرتشتیان شناخته می شوند پیامبری داشته اند که او را کشته و کتابش را آتش زده اند ، قابل انکار نیست ، اما این که پیامبرشان همان زرتشت بوده این نیست چرا که اساسا برخی معتقدند که زرتشت یک شخصیت خیالی و وهمی است و اصلا وجود خارجی نداشته و خیال بافان چنین وجودی را ساخته اند و دلیل آن این است که محل و تاریخ تولدش معلوم نیست و در مکان تولد او هم اختلاف شده است پس اصل وجود چنین کسی از نظر تاریخی محل بحث است . 📚کتاب النکاح ، مکارم شیرازی ج 4 ص 125 ❕در روایات اسلامی نیز زرتشت پیامبری الهی محسوب نشده است ، بلکه کسی بود که به دروغ ادعای نبوت کرد که نهایتا قومش او را از شهر بیرون کردند و توسط درندگان به هلاکت رسید . 👌امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « هیچ امتی وجود ندارد مگر اینکه پیامبری میان آنها وجود داشته و رسولی با کتاب از جانب خدا بر انگیخته شده اما انکارش کردند . مردی سوال کرد که پیامبر مجوسیان کیست ؟ بعضی از مردم خالد بن سنان را معرفی می کنند ؟ فرمود ؛ خالد بن سنان مرد عربی بیابانی بود نه پیامبر این حرفی است که بعضی از مردم می زنند . مرد سوال کرد پس زرتشت بوده است ؟ فرمود ؛ ( زرتشت ) برای آنها با زمزمه ( کلامی نامفهوم و مباین با حق) آمد و ادعای ( دروغ ) پیامبری کرد ، برخی ایمان آوردند و گروهی نیز منکر شدند او را در بیابان انداختند درندگان بدنش را خوردند ...» 📚الاحتجاج ج 2 ص 346_بحار الانوار ج 10 ص 193 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
‌🤔 ❓خدای مسلمین به خودشون هم رحم نداره و میگه همه مومنان نیک و بد همه وارد جهنم می شوند « همه شما بدون استثنا وارد جهنم میشوید» ( مریم 71) به راستی این حکم چگونه قابل قبول است❗️ 💠💠 🗯خداوند می فرماید: «همه شما ( بدون استثنا) وارد جهنم می شوید این امری است حتمی و فرمانی است قطعی از پرودگارتان ؛ سپس آنها را که تقوا پیشه کرده اند از آن رهایی می بخشیم و ظالمان را در حالی که ( از ضعف وذلت) به زانو در آمده اند در آن رها می کنیم» 🔷مریم71-72 ❗️در تفسیر این دو آیه در میان مفسران گفتگوی دامنه داری است، بر اساس اینکه منظور از ورود در جمله ان منکم الا واردها « همه شما وارد جهنم میشوید» چیست؟ 🔷بعضی از مفسران معتقدند که ورود در اینجا به معنی نزدیک شدن و اشراف پیدا کردن است، یعنی همه مردم، خوبان و بدان، بدون استثنا برای حسابرسی یا برای مشاهده سرنوشت نهائی بدکاران، به کنار جهنم می آیند، سپس خداوند پرهیزگاران را رهائی میبخشد و ستمگران را در آن رها می کند. 🗯آنها برای این تفسیر به آیه 23 سوره قصص استدلال میکنند «و لما ورد ماء مدین ...»« هنگامی که موسی کنار آب مدین رسید... »که در اینجا نیز ورود به همان معنی است . 🗯تفسیر دومی که اکثر مفسران آن را انتخاب کرده اند این است که ورود در اینجا به معنی دخول است و به این ترتیب همه انسانها بدون استثناء، نیک و بد، وارد جهنم میشوند، منتها دوزخ بر نیکان سرد و سالم خواهد بود همانگونه که آتش نمرود بر ابراهیم چنین بود چرا که آتش با آنها سنخیت ندارد گوئی از آنان دور می شود و فرار می کند، و هر جا آنها قرار میگیرند خاموش می گردد، ولی دوزخیان که تناسب با آتش دوزخ دارند همچون ماده قابل اشتعالی که به آتش برسد فورا شعله ور میشوند. 👌بدون شک ظاهر آیه فوق با تفسیر دوم هماهنگ است، زیرا معنی اصلی ورود، دخول است و غیر آن نیاز به قرینه دارد، علاوه بر این جمله «ثم ننجی الذین اتقوا» «سپس پرهیزگاران را نجات میدهیم »همچون جمله «ستمگران را در آن وا میگذاریم » همه شاهد برای این معنی است . ❗️بعلاوه روایات متعددی در تفسیر آیه رسیده است که این معنی را کاملا تقویت می کند: 🔴از جمله از جابر بن عبد الله انصاری چنین نقل شده که شخصی از او درباره این آیه پرسید، جابر با هر دو انگشت به دو گوشش اشاره کرد و گفت : مطلبی با این دو گوش خود از پیامبر شنیدم که اگر دروغ بگویم هر دو کر باد. میفرمود: « ورود در اینجا به معنی دخول است هیچ نیکوکار و بدکاری نیست مگر اینکه داخل جهنم می شود، آتش در برابر مؤمنان سرد و سالم خواهد بود، همانگونه که بر ابراهیم بود، تا آنجا که آتش از شدت سردی فریاد میکشد، سپس خداوند پرهیزگاران را رهائی میبخشد و ظالمان را در آن ذلیلانه رها می کند.» 📚نورالثقلین ج 3 ص 353 ❗️در حدیث دیگری از پیامبر میخوانیم : «آتش به فرد با ایمان روز قیامت می گوید زودتر از من بگذر که نورت، شعله مرا خاموش کرد» 📚همان مدرک ⁉️تنها سؤالی که در اینجا باقی میماند این است که فلسفه این کار از نظر حکمت پروردگار چیست ؟ بعلاوه آیا مؤمنان از این کار آزار و عذابی نمی بینند؟ 🗯پاسخ این سؤال که از هر دو جنبه در روایات اسلامی وارد شده است، با کمی دقت روشن می شود: 🗯در حقیقت مشاهده دوزخ و عذابهای آن، مقدمه ای خواهد بود که مؤمنان از نعمتهای خداداد بهشت حداکثر لذت را ببرند، چرا که قدر عافیت را کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید . 👌 در اینجا مؤمنان گرفتار مصیبت نمی شوند، بلکه تنها صحنه مصیبت را مشاهده میکنند و همانگونه که در روایات فوق خواندیم آتش بر آنها سرد و سالم می شود و نور آنها شعله آتش را تحت الشعاع قرار می دهد. ❗️بعلاوه آنها چنان سریع و قاطع از آتش میگذرند که کمترین اثری در آنها نمی تواند داشته باشد، همانگونه که در حدیثی از پیامبر نقل شده است که فرمود: ❗️«مردم همگی وارد آتش (دوزخ ) میشوند سپس بر حسب اعمالشان از آن بیرون می آیند، بعضی همچون برق، سپس کمتر از آن همچون گذشتن تندباد، بعضی همچون دویدن شدید اسب، بعضی همچون سوار معمولی، بعضی همچون پیادهای که تند می رود، و بعضی همچون کسی که معمولی راه می رود» 📚نورالثقلین ج 3 ص 35 👌 از این گذشته دوزخیان نیز از مشاهده این صحنه که بهشتیان با چنان سرعتی میگذرند و آنها میمانند، مجازات بیشتری می بینند، و به این ترتیب پاسخ هر دو سؤال روشن می شود.و پاسخ اشکال مستشکل نیز بدست می آید. 📚تفسیر نمونه ج13 ص117 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❓چرا باید از مراجع تقلید کنیم و چشم و گوش بسته هر چی گفتن عمل کنیم مگه ما عقل نداریم چرا با وجود داشتن عقل برده فکری دیگران باشیم❕ 💠💠 ❕انسان هنگامی که چشم به این جهان می گشاید چیزی بلد نیست ناچار باید از تجارب دیگران استفاده کند و از اندوخته های علمی افراد دیگر بهره مند شود زیرا پیمودن راه پر پیچ و خم زندگی در هر قدمی به علم و دانش شدیدا محتاج است. 🗯اساسا زندگی روی دو پایه محکم و اساسی استوار است یکی دانستن و دیگری به کار بستن ❗️تقلید و پیروی از افکار دیگران دارای اقسامی است؛ 1⃣ تقليد جاهل از عالم .2⃣تقليد عالم از عالم.3⃣تقليد عالم از جاهل.4⃣تقليد جاهل از جاهل. 🗯روشن است از اين چهار قسم تنها قسم اوّل است كه مى تواند منطقى و ممدوح باشد. 1⃣تقلید جاهل از جاهل: ❗️این قسم از تقلید علاوه بر این که انسان را به سعادت نمی رساند بلکه او را به سقوط و بدبختی می کشاند .این نوع تقلید همان تقلیدی است که در ایات قرآن از آن نهی شده است. 🔷زخرف 23 2⃣تقلید عالم از جاهل؛ ❗️روشن است که این قسم از تقلید از قسم اول بدتر و خطرناک تر است زیرا عالم باید طبق علم و دانش خود قدم بردارد تا به مسوولیت خود عمل کرده باشد نه آنکه کور کورانه از کمتر از خود تقلید کند. 3⃣تقلید عالم از عالم: ❗️مسلما عالم در رشته ای که متخصص و صاحب نظر است نباید از همپایه خود تقلید کند بلکه باید به تشخیص خود عمل کند لذا فقها می گویند کسی که به مرحله اجتهاد رسیده است باید به اجتهاد خود عمل کند و باید استقلال فکر خود را حفظ کند. 4⃣تقلید جاهل از عالم: ❗️این قسم از تقلید را منطق و عقل و فطرت ایجاب و اقتضا می کند و بر اثر همین منطق و فطرت است که ما برای ساختن عمارت به سراغ معمار و بنا و در دوختن لباس به سراغ خیاط و هنگام بیماری به دنبال طبیب میرویم .عقل و فطرت ما را در هر رشته ای به کارشناس و متخصص آن رشته ارجاع می دهد. 🗯 اصولا محور زندگى انسان ها را در مسائل تخصّصى اين گونه پيروى هاى عاقلانه و منطقى تشكيل مى دهد. اين مساله یعنی رجوع جاهل به عالم و رجوع غیرمتخصص به متخصص، اصلى عقلایی است. 🔴 اصولا محور زندگى انسان ها را در مسایل تخصّصى این گونه پیروى هاى عاقلانه و منطقى تشکیل مى دهد. 🗯 زیرا مسلّم است هیچ کس هر چند بزرگترین نابغه جهان باشد نمى تواند در همه چیز صاحب تخصّص شود. مخصوصاً در عصر و زمانى که رشته هاى تخصّصى آن قدر گسترش پیدا کرده که تنها در رشته طب مثلا صدها گونه تخصّص وجود دارد که عادتاً محال است یک فرد در تمام رشته هاى همین یک فن متخصّص شود تا چه رسد به فنون دیگر. 👌با این حال هرکس در رشته اى متخصّص است به اجتهاد خود در آن رشته عمل مى کند و آنها که در آن رشته مجتهد و صاحب نظر نیستند راهى جز این ندارند که به صاحب نظران و متخصّصان آن فن مراجعه کنند. 🔶یک مهندس ساختمان اگر بیمار شود به طبیب مراجعه مى کند، و اگر آن طبیب بخواهد ساختمانى بسازد از این مهندس دستور مى گیرد؛ یعنى هر کدام در یک رشته مجتهد و در رشته اى دیگر مقلّد هستند، و این اصلى است عقلایى رجوع جاهل به عالم، و غیر مجتهد به مجتهد، یا غیر متخصص به متخصص که همیشه در میان انسان ها بوده و هست، و اصولا چرخ هاى زندگى بشر بدون آن گردش نمى کند. ❕همین منطق است که در تعلیمات دینی و قوانین الهی مردم را به فقها که در تشخیص احکام الهی مهارت دارند وادار می کنند .فقهایی که سالیان دراز با استعداد سرشار خود در راه علم و دانش قدم برداشته تا به مقام شامخ اجتهاد رسیده اند یعنی قوانین الهی را می توانند از مدارک اصلی آن استخراج و استنباط نمایند و در دسترس مردم بگذارند. 🗯امام عسکری فرمود: « هر یک از فقهای شیعه که خود نگه دار باشد و از دینش محافظت کند و با هوای نفسش مخالفت کند و مطیع امر خداوند باشد بر مردم واجب است که از او تقلید کنند» 📚وسائل الشیعه ج27 ص131 ❗️فقهایی که رهبران و راهنمایان دینی مردم می باشند و از طرف امامان این منصب بزرگ به آنها اعطا شده است تا افراد را در تمام شوون دینی به راه سعادت رهبری کنند. 🔷 از آنچه گفتیم فلسفه تقلیدافراد غیر فقیه در مسایل فقهى از مجتهدان و فقهاى آگاه کاملا روشن شد؛ و شبیه آن در تمام رشته هاى علمى رواج دارد، و از آن جا که فقه اسلامى به قدرى گسترده است که هرکس بخواهد در آن صاحب نظر شود باید تمام عمر خود را وقف تحصیل و تحقیق در این رشته کند و این امر براى همه مردم امکان پذیر نیست، ناچار باید گروهى به این رشته پردازند، و افراد دیگر در مسایل فقهى از آنها پیروى کنند؛ ولى در اصول اسلام(اصول دین) که همه به فراخور حال خویش قادر بر تحقیق در آن هستند تقلیدجایز نیست. 📚پیام قرآن ج1 ص337 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❓وهابیان می گویند بعد از پیامبران دیگر حجتی از جانب خداوند بر مردمان نمی باشد و امام زمانی وجود ندارد و به این آیه استدلال می کنند که« خداوند پیامبران را فرستاد تا حجتی پس ازپیامبران دیگر نباشد»نسائ 165 💠💠 ❗️خداوند می فرماید: «پیامبرانی فرستادیم که بشارت دهنده و بیم دهنده بودند تا برای مردم بعد از آنها بر خدا حجتی باقی نماند ( وبه نسبت به همه اتمام حجت شود)» 🌀نسائ 165 🗯معمولا گروهی از مردم لجوج و خود خواه که قبول دعوت انبیائ را مخالف منافع خویش می بینند از پذیرش آن سر باز می زنند و با این که بعد از بعثت انان موضع مخالفی دارند چنانچه بعثتی صورت نگیرد ممکن است هزار گونه ادعا کنند که اگر پیامبران الهی آمده بودند ما با آغوش باز از آنها استقبال می کردیم و چنین و چنان بودیم. ♻️به همین دلیل یکی از اهداف بعثت پیامبران اتمام حجت بر این گروه و بر همه مخالفان است و این اتمام حجت؛ 1⃣عدل الهی را روشن می سازد 2⃣زبان دروغگویان پر مدعی را قطع می کند ❗️لذا خداوند می گوید: «پیامبران را بشارت دهنده و بیم دهنده فرستادیم تا مردم پس از آن حجتی در برابر خداوند نداشته باشند » 👌چنان که می فرماید: «اگر ما آنها را قبل از نزول قرآن با عذابی هلاک می کردیم در قیامت می گفتند که خدایا چرا برای ما پیامبر نفرستادی تا از آیات تو تبعیت کنیم پیش از آنکه ذلیل و رسوا شویم» 🔷طه134 🗯بنا براین معناي دقيق آيه ياد شده اين چنين است: «بعد از ارسال رسل، مردم در مقابل خداوند هيچ گونه بهانه وحجتی ندارند نه آنکه خداوند برای مردم حجتی قرار نمی دهد.« لئلا یکون للناس علی الله حجه بعد الرسل» 👌با ارسال رسل دیگران مردم در برابر خداوند حجت و برهانی برای عدم تبعیت ندارند ♻️ نه اين كه بعد از ارسال رسل و انبياء، خداوند هيچ شخصي را به عنوان حجت در بين مردم قرار نداده است تا به واسطه او بر مردم احتجاج کند . 🗯خداوند اگر چه با ارسال رسل و انبیائ حجت را بر همه تمام کرده است اما اراده او بر این تعلق گرفته است که حتی پس از پیامبر اسلام نیز بر روی زمین حجت و امامی قرار دهد تا مردم به واسطه او به هدایت نزدیکتر شوند . 🔷 امام صادق علیه السلام فرمود: « به خدا سوگند خداوند از زمان ادم زمین را بدون امام واگذار نکرده است .امامی که مردم را به سویش هدایت کندوحجت خداوند بر عباد باشد به گونه ای که هرکس ترکش کند هلاک شود و هرکس پیرویش کند نجات یابد» 📚 کمال الدین ج1 ص230 ⁉️اگر وهابیان میگویند بعد از پیامبر دیگر حجتی نیست پاسخ این روایات در کتبشان را چگونه می دهند؟ ✏️خطیب بغدادی چنین روایت می کند که پیامبر فرمود: « من و علی حجت بر امتم در روز قیامت هستیم» 📚تاریخ بغداد، ج2 ص88 ♦️مناوی روایت می کند که فرمود: « من و علی حجت خداوند بر بندگان هستیم» 📚کنوز الحقائق ص43 ♦️طبری روایت می کند که پیامبر فرمود: « علی حجت من بر امتم در روز قیامت است» 📚الریاض النضره ج2 ص193 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔پرسش ❓اگر خداشناسی وخدا پرستی جزء فطرت انسانهاست پس چرا بعضی انسان ها خدا راقبول ندارن؟؟؟ آیا این تناقض نیست❔ 💠💠 💢توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣منظور از شناخت فطری آن است که حقایقی را بدون هیچ گونه استدلال پیچیده در می یابد و به وضوح به آن می رسد .مثلا هنگامی که یک شاخه گل جالب و خوشبو را می بیند اعتراف به زیبایی آن می کند و در این ادراک هیچ نیازی به استدلال نمی بیند .می گوید پیداست که زیباست نیازی به دلیل ندارد. 👌درک فطری درباره خداشناسی نیز از همین قبیل است .انسان هنگامی که به اعماق جانش نگاه می کند نور حق را می بیند ندایی با گوش دل می شنود ،ندایی که او را به سوی مبدا علم و قدرت بی نظیری در جهان هستی دعوت می کند مبدیی که کمال مطلق و مطلق کمال است ودر این درک وجدانی درست همانند زیبایی گل خود را نیازمند به دلیلی نمی بیند. 2⃣در آیات قرآن و روایات بر روی شناخت فطری خداوند تکیه شده است .خداوند تمام تعالیم دینی را فطری می شمارد و می فرماید: «پس روی خود را متوجه آیین خالص پرودگار کن .این سرشت الهی است که خداوند انسانها را بر آن آفریده .دگرگونی در آفرینش الهی نیست .این است آیین استوار ولی اکثر مردم نمی دانند» 🔷روم30 3⃣ممکن است گفته شود که اینها همه یک ادعا است و راهی برای اثبات چنین فطرتی در مورد خداشناسی وجود ندارد❕ 👌ولی ما شواهدی داریم که می تواند فطری بودن توحید را به روشنی اثبات کند؛ 🔷1- شواهد باستان شناسی و واقعیت های تاریخیپ نشان می دهد که در طول تاریخ حتی اقوام قبل از تاریخ برای خود مذهبی داشته اند و به خدا و حتی معاد و زندگی پس از مرگ معتقد بوده اند به دلیل اینکه بسیاری از اشیایی که مورد علاقه آنها بوده با آنها به خاک سپرده می شده است تا بعد از مرگ مورد استفاده آنها قرار گیرد.و همچنین مومیایی کردن جسد مردگان برای جلوگیری از پوسیدگی و ...همه شاهد ایمان گذشتگان به مسائل مبدا و معاد است . ❗️ویل دورانت تصریح می کند: «دین از قدیم الایام با تاریخ همراه بوده است» 📚تاریخ تمدن ج1 ص87-89 🔶2- مطالعات روانشناسان و روانکاوان درباره ابعاد روح انسان نیز دلیل روشنی بر فطری بودن اعتقاد مذهبی است . 👌آنان ابعاد روح انسان را تقسیم می کنند به؛ «حس دانایی -حس زیبایی-حس نیکی - حس مذهبی » 📚مفاهیم القرآن ج1 ص58 ❗️حس مذهبی می گوید تمایل به داشتن مذهب یکی از ابعاد روح انسان است که در هر زمان و مکان او را به داشتن مذهبی وا می دارد. 🔷3- ناکامی های تبلیغات ضد مذهبی در طول تاریخ نیز شاهد دیگری بر این مدعاست.با تمام گستردگی این تبلیغات برای از بین بردن مذهب در بین انسان ها همچنان مذهب و دین در بین انسان ها وجود دارد .این مساله به خوبی نشان می دهد که مذهب ریشه در اعماق انسان ها دارد و لذا توانسته است خود را در برابر امواج شدید تبلیغات مخالف حفظ کند و اگر غیر از این بود باید تاکنون به کلی محو شده باشد. 🔷4- گواهی دانشمندان بر فطرت مذهبی نیز شاهد دیگری بر این مدعا است . 👌ویلیام جیمز می گوید: «من به خوبی می پذیرم که سرچشمه زندگی مذهبی دل است و قبول هم دارم که فورمول ها و دستور العمل های فلسفی مانند مطلب ترجمه شده ای است که متن اصلی آن به زبان دیگری است» 📚سیر حکمت در اروپا ج2 ص14 👌ماکس مولر می گوید: «دیرینه شناسی ثابت کرده است که پرستش خدای یگانه از قدیمی ترین ایام وجود داشته است» 📚پیام قرآن ج3 ص141 ❔حال شما می گویید اگر خداشناسی فطری انسانهاست چرا بعضی انسان ها خدا را قبول ندارند؟ ❗️پاسخ روشن است . 👌این گونه افراد با غرق شدن در فساد و فحشائ این معرفت فطری را در پشت پرده قرار داده و بین خودشان و فطرت خداشناسی حجاب افکنده اند. همان گونه که حس نیکی و حس دانایی در بسیاری از افراد به مرور زمان بی اثر می شود و دیگر برخی انسان ها تمایل به نیکی کردن و دنبال دانش رفتن ندارند ،حس مذهبی نیز در آنان با بی توجهی های پی در پی بی اثر میشود. 🔷قرآن می گوید: «هنگامی که رنج و زیانی به مردم برسد پرودگار خود را می خوانند اما همین که خداوند ناراحتی را از آنان برطرف می کند برای خدایشان شریک قائل میشوند» 🔶روم33 ❗️آیه شریفه متذکر می شود که دسته ای از انسان ها با غرق شدن در گناهان معرفت فطری خود را تحت الشعاع قرار داده اند اما وقتی در سختی ها قرار می گیرند این حجاب ها بر طرف شده و متوجه به خداوند می شوند اما پس از برطرف شدن مشکل دو مرتبه به وضعیت قبلی خود باز می گردند. 🗯لذا حضرت امیر یکی از فوائد بعثت انبیائ را برطرف کردن حجاب از فطرت آدمیان بر می شمارد و می فرماید: «خداوند رسولانش را در میان انسانها مبعوث ساخت و پیامبرانش را پی در پی به سوی آنها فرستاد تا وفای به پیمان فطرت را از آنها بخواهند » 📚نهج البلاغه خطبه1 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/jo
❔پرسش ❓لطفا این تناقض را حل کنید .از طرفی قرآن می گوید تا که خداوند بخواهد چیزی را بیافریند تا به او بگوید موجود باش موجود می شود از طرف دیگر می گویید خداوند آسمانها و زمین را در شش روز خلق کرد. من نفهمیدم الله تا بگه موجود شو موجود میشود یا برای آفرینش شش روز وقت ببره❓ 💠پاسخ: ❗️توجه به نکاتی چند لازم است؛ 1⃣خداوند می فرماید: «هنگامی که فرمان وجودی چیزی را صادر کند می گوید موجود باش و آن فورا موجود می شود» 🔷بقره117 👌همین تعبیر در سایر سوره ها نیز دیده میشود؛ 🔷ال عمران 47-59- انعام 73- نحل 40- مریم 35- یس 82 🔶این جمله از اراده تکوینی خداوند و حاکمیت او در امر خلقت سخن می گوید . ♻️ توضیح اینکه : ❗️منظور از جمله کن فیکون «موجود باش آنهم فورا موجود می گردد» این نیست که خداوند یک فرمان لفظی با معنی موجود باش صادر می کند. 👌بلکه منظور این است هنگامی که اراده او به وجود چیزی تعلق می گیرد، خواه بزرگ باشد یا کوچک، پیچیده باشد یا ساده، به اندازه یک اتم باشد یا به اندازه مجموع آسمانها و زمین، بدون نیاز به هیچ علت دیگری تحقق مییابد و میان این اراده و پیدایش آن موجود حتی یک لحظه نیز فاصله نخواهد بود. 🗯اشتباه نشود منظور این نیست که هر چه خدا اراده کند در همان لحظه موجود می شود، بلکه منظور این است هر طور اراده کند همانطور موجود می شود .فی المثل اگر اراده کندآسمانها و زمین در شش دوران به وجود آیند مسلما بی کم و کاست در همین مدت موجود خواهند شد، و اگر اراده کند در یک لحظه موجود شوند همه در یک لحظه موجود خواهند شد، این تابع آن است که او چگونه اراده کند و چگونه مصلحت بداند.و یا مثلا هنگامی که خداوند اراده کند جنینی در شکم مادر درست نه ماه و نه روز دوران تکامل خود را طی کند، بدون یک لحظه کم و زیاد انجام مییابدو اگر اراده کند این دوران تکاملی در کمتر از یک هزارم ثانیه صورت گیرد، مسلما همان گونه خواهد شد، چه اینکه اراده او علت تامه برای آفرینش است، و میان علت تامه و وجود معلول هیچگونه فاصله ای نمی تواند باشد. 📚تفسیر نمونه ج1 ص418 ❗️از این بیان پاسخ از اشکال بدست می آید. 2⃣در ایات قرآن آمده است که خلقت جهان در شش روز بوده است « فی سته ایام» 🗯اعراف54 و... ❔چرا خداوند آسمانها و زمین را در شش روز آفرید مگر خداوند قدرت بی انتها نیست و مگر نمی توانست آنها را در یک لحظه بیافریند❔ 🔷 برای پاسخ نخست باید توجه کرد که مراد از شش روز شش دوران است زیرا روشن است که قبل از آفرینش زمین و آسمان شب و روزی وجود نداشته است که اینها در آن آفریده شود و شب و روز از گردش زمین به دور خود و در برابر نور آفتاب به وجود می آید. 👌به علاوه پیدایش مجموعه جهان در شش روز بر خلاف علم است زیرا علم می گوید میلیاردها سال طول کشید تا زمین و آسمان به وضع کنونی در آمد. ♻️با توجه به این نکات روشن می شود که اگر خداوند می گوید آسمانها و زمین در شش روز آفریده شده است به معنای شش دوران است زیرا بسیار می شود که « یوم» به معنای « یک دوران » به کار می رود خواه این دوران یک سال باشد یا صد سال و یا میلیاردها سال . 👌حضرت علی فرمود: «دنیا برای تو دو روز است روزی به سود تو و روزی به زیان تو» 🔶می بینیم حضرت کلمه یوم را به معنای دوران به کار برده است . 💠یا مثلا می گوییم یک روز بنی امیه خلافت اسلام را غصب کرد و روز دیگر بنی عباس در حالی که دوران خلافت هر یک به ده ها یا صدها سال بالغ می گردد. 👌در تفسیر برهان آمده است که امام فرمود مرا از شش روز شش دوران است« فی سته اوقات» 📚البرهان ج2 ص559 🗯 این دورانهای ششگانه محتملا به ترتیب ذیل بوده است:1 - روزی که همه جهان به صورت توده گازی شکلی بود که با گردش به دور خود از هم جدا گردید و کرات را تشکیل داد.2 - این کرات تدریجا به صورت توده مذاب و نورانی و یا سرد و قابل سکونت در آمدند.3 - روز دیگر منظومه شمسی تشکیل یافت و زمین از خورشید جدا شد.4 - روز دیگر زمین سرد و آماده حیات گردید.5 - سپس گیاهان و درختان در زمین آشکار شدند.6 - سرانجام حیوانات و انسان در روی زمین ظاهر گشتند ❔اما چرا خداوند در یک لحظه جهان را خلق نکرد❔ ❗️پاسخ این سؤال را از یک نکته میتوان دریافت و آن اینکه ؛ 🗯آفرینش اگر در یک لحظه می بود کمتر میتوانست از عظمت و قدرت و علم آفریدگار حکایت کند، اما هنگامی که در مراحل مختلف و چهره های گوناگون، طبق برنامه های منظم و حساب شده انجام گیرد دلیل روشنتری برای شناسائی آفریدگار خواهد بود. 👌فی المثل اگر نطفه آدمی در یک لحظه تبدیل به نوزاد کامل میشد آنقدر نمیتوانست عظمت خلقت را بازگو کند، اما هنگامی که در طی 9 ماه، هر روز در مرحلهای، و هر ماه به شکلی، ظهور و بروز کند می تواند به تعداد مراحلی که پیموده است نشانه های تازهای از عظمت آفریدگار بدست دهد. 📚تفسیر نمونه ج6 ص200 https://telegram.me/Rahnamye_Behesht
🤔پرسش ❓ یه سوال اینکه مگه خدا همه جا نیست پس ما چرا حتما باید به سمت کعبه نماز بخوانیم؟ ؟ 💠💠 ❗️نماز خواندن به سمت کعبه از این جهت نیست که خداوند مکان یا جهت معینی دارد چنان که قرآن بر این مطلب تصریح کرده و می فرماید: «مشرق و مغرب از آن خداست و به هر سو رو کنید خداوند آن جاست» 🌀بقره115 ❕ومی فرماید؛ «بگو مشرق و مغرب از آن خداست» 🌀بقره142 👌بلکه از این نظر که انسان به حکم این که جسم است هنگام نماز ناچار است به یک طرف متوجه باشد ولی اسلام خواسته از این موضوع حد اکثر استفاده را برای تکمیل این عبادت یعنی نماز بنماید و از دو جهت دستور داده است که همگان باید به جهت معینی یعنی کعبه نماز بخوانند؛ 1⃣خانه کعبه قدیمی ترین مرکز توحید است .خانه ای است که به دست قهرمان توحید ابراهیم تجدید بنا شده و مورد توجه تمام راهنمایان توحید و پیامبران خدا بوده است . ❗️خداوند می فرماید: «نخستین خانه ای که برای مردم ( ونیایش خداوند) قرار داده شده است در سرزمین مکه است که پر برکت و مایه هدایت جهانیان است» 🔷ال عمران 96 👌این آیه می گوید اگر کعبه بعنوان قبله مسلمین انتخاب شده است جای تعجب نیست زیرا نخستین خانه توحید است و با سابقه ترین معبدی است که در روی زمین وجود دارد و هیچ مرکزی پیش از آن مرکز نیایش و پرستش پرودگار نبوده است . 👌امام صادق فرمود: «خداوند از نقاط مختلف زمین موضع کعبه را برگزیده است» 📚الفقیه ج2 ص195 👌وچون کعبه مرکز توحید است امام فرمود: «تا زمانی که کعبه پابرجاست دین و آیین یکتا پرستی به حیات خودش ادامه می دهد» 📚وسائل الشیعه ج13 ص242 👌توجه به این مرکز توحید توجه به خداست و کسی که مقابل چنین مرکزی بایستد از جهات زیادی به خدا نزدیکتر است و گویا خود را در پیشگاه او حاضر می بیند. 2⃣توجه عموم مسلمین جهان در هر شبانه روز پنج مرتبه به این مرکز مقدس روح وحدت و یگانگی را در دل و جان آنها پرورش می دهد و به وحدت اسلامی و هماهنگی مسلمین جهان کمک می کند و اجتماعات مختلف اسلامی را از شرق و غرب عالم به هم مربوط می سازد و شوکت و عظمت آنها را ظاهر می نماید و بالاخره جوهر تعلیمات جهان اسلام را به صورت وحدت هدف و عقیده به دنیا نشان میدهد. ❗️بنابراین دستور داده شده است که همه به یک سو نماز بخوانند تا وحدت و هماهنگی در صفوف مسلمین پیدا شود و از هرج و مرج و پراکندگی جلوگیری به عمل آید. 📚تفسیر نمونه ج1 ص415 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔پرسش ❓کانال های ضد دین پرسشی را مطرح کرده اند که قرآن مسلمین و پیامبر مسلمین یکی است .چرا انان به فرق مختلف تقسیم شده اند و بالاخره کدام فرقه از آنان به بهشت می روند ❕ 💠💠 ❗️اگر مسلمانان در زمان پیامبر گرامی از وحدت خاصی برخوردار بودند و عظمت مقام رسالت و مرجعیت مسلم او برای پیروانش مانع از بروز دوگانگی بود ولی پس از درگذشت او شکاف عجیبی در میان آنان پدید آمد و آن وحدت و ایثار جای خود را به جدال و نزاع کلامی و احیانا به نبردهای خونین آن هم بر سر عقائد دادند. 🗯علمای ملل و نحل علل چندی را در پیدایش اختلاف و پی ریزی مذاهب مختلف موثر می دانند از جمله؛ 1⃣تعصب های کور قبیلگی و گرایش های حزبی سبب شد افرادی دست به تاسیس مذهب و مسلک های تازه ای بزنند و به راهنمایانی که پیامبر برای انان معرفی کرده بود توجه نکنند. 2⃣بدفهمی و کج اندیشی در تفسیر حقایق دینی عامل دیگری برای پیدایش مذاهب مختلف قلمداد می شود. 3⃣منع از تدوین حدیث پیامبر و نشر آن توسط خلفای وقت عامل دیگری بود که افراد نظرات شخصی خود را به نام دین به خورد مردم بدهند و مذاهب تازه ای را ایجاد کنند. 4⃣آزادی احبار و رهبانان یعنی دانشمندان اهل کتاب و نشر اساطیر عهدین سبب دیگری بر این مساله قلمداد می شود که این آزادی پس از ممنوعیت از نشر احادیث پیامبر به این افراد داده شد. 5⃣برخورد مسلمانان با ملتهای متمدن که برای خود کلام مستقل و عقاید دیگری داشتند عامل دیگری برای پیدایش مذاهب جدید قلمداد می شود. 6⃣اجتهادات شخصی در برابر نصوص مسلم دینی و تن ندادن به نصوص عامل دیگری برای این افتراق محسوب می شود. 📚الملل و النحل ،سبحانی،ج1 ص69 فصل سوم 👌جالب آن است که پیامبر گرامی از ایجاد فرق گوناگون در اسلام خبر داده بود و دانشمندان شیعه و سنی نقل کرده اند که فرمود؛ «امت موسی پس از او به هفتاد و یک فرقه تقسیم شدند که تنها یک فرقه از آنان فرقه ناجیه می باشد و هفتاد فرقه دیگر در آتش هستند.و امت عیسی پس از او به هفتاد و دو فرقه تقسیم شدند که یک فرقه از آنان ناجیه و بقیه در آتش هستند.و امت من نیز به هفتاد و سه فرقه تقسیم میشوند که یک فرقه از آنان اهل نجات و بقیه در آتش هستند» 📚الخصال ج2 ص585 📚بحار الانوار ج28 ص4 📚سنن ترمذی ج5 ص26 📚سنن ابن ماجه ج2 ص479 👌طبق روایات مسلم شیعه و سنی تنها فرقه ای که اهل نجات می باشند کسانی هستند که پس از پیامبر گرامی به اهل بیت ایشان تمسک کرده و آنان را به عنوان امام و رهبر بشناسند و اگر مردمان تن به امامت و هدایت انان می دادند هیچگاه فرق و مذاهب مختلف ایجاد نمیشد. 1⃣پیامبر گرامی فرمود: «من دو چیز برای شما باقی می گذارم که تا زمانی که به آن دو تمسک کنید هرگز گمراه نمی شوید کتاب خدا و عترتم اهل بیتم» 📚سنن ترمذی ج5 ص329 📚مسند احمد ج5 ص182 📚مستدرک حاکم ج3 ص148 2⃣پیامبر گرامی فرمود: «مثل اهل بیتم در میان شما همانند کشتی نوح است در میان قوم نوح که هر کس بر آن سوار شود نجات یافته و هر کس از آن تخلف کند هلاک می شود» 📚مستدرک حاکم ج2 ص343 📚مجمع الزوائد ج9 ص168 📚کنزالعمال ج6 ص216 3⃣پیامبر گرامی فرمود: «ستارگان وسیله ایمنی برای اهل زمین از غرق شدن هستند و اهل بیت من وسیله ایمنی برای امت من از اختلاف هستند» 📚مستدرک حاکم ج3 ص149 📚الجامع الصغیر ج2 ص189 📚کنزالعمال ج6 ص116 4⃣پیامبر گرامی فرمود: «فرقه ناجیه فرقه ای است که به من و اهل بیتم پس از من اقتدا کند» 📚معانی الاخبار ص323 ❗️حضرت علی فرمود: «امت اسلام به هفتاد و سه فرقه تقسیم می شوند .قسم به خداوندی که جانم بدست اوست تمام این فرقه ها گمراه هستند مگر فرقه ای که از من تبعیت کنند و از شیعیان من باشند» 📚امالی مفید ص213 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔پرسش ❓بسیار می شود که افرادی گناه می کنند مثلا بی حجابی می کنند و نماز نمیخوانند و روزه نمی گیرند و شراب می خورند می گویند دلت پاک باشد کافی است ما دلمان پاک است و همین بس است ❔ 💠💠 ❗️از دیدگاه آیات و روایات اعمال آدمی همواره بازتابی در روح و دل او دارد و تدریجا دل و روح را به شکل خود در می آورد .انسان با ادامه دادن گناه لحظه به لحظه در تاریکی روحی بیشتری فرو می رود . 🌀خداوند در مورد این گونه افراد می فرماید: «اعمال آنان همچون زنگاری بر دلشان نشسته و از درک حقیقت وا مانده اند» 🌀مطففین 14 👌بدترین اثر گناه و ادامه آن تاریک ساختن دل و قلب و از میان بردن نور علم و تشخیص است .گناهان از اعضا و جوارح سرازیر قلب ودل می شود و دل را به یک باتلاق متعفن و گندیده مبدل می سازد. ❗️پیامبر گرامی فرمود: «گناهان زیاد دل و قلب انسان را فاسد می کند» 📚در المنثور ج6 ص326 👌وفرمود: «هنگامی که بنده گناه کند نکته سیاهی در قلب و دل او پیدا می شود .اگر توبه کند و از گناه دست بردارد و استغفار کند دل و قلب او صیقل می یابد و اگر باز هم به گناه بر گردد سیاهی افزون می شود تا تمام دلش را فرا می گیرد» 📚بحار الانوار ج70 ص332 📚الکافی ج2 ص271 👌امام باقر فرمود: «هیچ چیز مانند گناهان و خطاها سبب فساد دل و قلب نمی شود» 📚الکافی ج2 ص268 👌حضرت علی فرمود: «هیچ دردی برای دل ها دردناک تر از گناهان نمی باشد که سبب فساد دل می شود» 📚همان مدرک ص275 🔷این گونه افراد با ادامه دادن به گناهان لحظه به لحظه در تاریکی روحی بیشتری فرو می روند و به جایی می رسند که گناهانشان در نظرش حسنات جلوه می کند و گاه به آن افتخار می نماید و در این مرحله راههای بازگشت به روی او بسته میشود و تمام پلهای پشت سرش ویران می گردد 📚تفسیر نمونه ج26 ص267 ❗️چنان که خداوند می فرماید: «خداوند بر دلهای آنها مهر نهاده و همچنین بر گوشهای انان و بر چشمهای انان پرده ای فرو افتاده و برای انان عذاب بزرگی است» ♻️بقره7 ❗️ومی فرماید: «چشم های ظاهر نابینا نمی شود بلکه دل هایی که در سینه ها جای دارد نابینا می گردد» 🔷حج46 👌به دلیل همین فساد دل است که می پندارند و می گویند دلشان پاک است و بر مسیر صحیح قدم بر می دارند در حالی که در همین سخنشان نیز صادق نیستند و دل پاکی برای انان نمانده است و به دلیل گناهان قدرت تشخیص مسیر صحیح از انان گرفته شده است. ❗️اگر دلشان پاک بود بر مسیر صحیح قدم بر می داشتند . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔پرسش ❓چه نیازی هست ما بعد مرگمون وارد برزخ میشیم؟چرا مستقیم وارد بهشت یا جهنم نمیشیم؟لزوم وجود برزخ چی هست؟ 💠💠 ❗️از آیات و روایات بدست می آید که میان دنیا و آخرت جهانی وجود دارد که برزخ نام دارد و هنگامی که روح از بدن جدا می شود پیش از آنکه بار دیگر در قیامت به بدن اصلی باز گردد در عالم برزخ در قالب جسمی مثالی سکنی می گزیند. 👌خداوند می فرماید: «پشت سر آنها برزخی است تا روزی که بر انگیخته میشوند» 🔷مومنون100 👌امام صادق علیه السلام فرمود: «من از برزخ درباره شما می ترسم. ❗️راوی سوال کرد: برزخ چیست؟ 🗯فرمود:« برزخ همان قبر است از آن زمانی که انسان می میرد تا روز قیامت» 📚البرهان ج3 ص120 🗯امام سجاد علیه السلام فرمود: «برزخ باغی از باغهای بهشت یا حفره ای از حفره های دوزخ است» 📚بحار الانوار ج6 ص218 ❔اما فلسفه وجود برزخ چیست؟ ♻️در پاسخ می توان گفت: ❗️فلسفه عالم برزخ که در میان دنیا و آخرت قرار گرفته است مانندفلسفه هر مرحله متوسط دیگر است.زیرا انتقال از محیطی به محیط دیگر که از هر نظر با آن متفاوت است در صورتی قابل تحمل خواهد بود که مرحله ای میانه ای وجود داشته باشد مرحله ای که بعضی از ویژگی های مرحله اول و پاره ای از ویژگی های مرحله دوم در آن جمع باشد. 👌به علاوه قیامت برای همه انسان ها در یک روز تحقق می یابد چرا که زمین و آسمان باید دگرگون شود و عالمی نو ایجاد گردد و حیات نوین انسان ها در آن عالم نو صورت گیرد با این حال راهی جز این نیست در میان دنیا و آخرت برزخی باشد و ارواح بعد از جدا شدن از بدن های مادی عنصری به برزخ منتقل گردند و تا پایان دنیا در آنجا بمانند . 👌از سوی دیگر برزخ قرار داده شده است تا برای برخی افراد جنبه کفاره گناهانشان باشد. 🔶 شیخ صدوق روایت می کند که امام صادق فرمود : « بنده زمانی که گناهانش زیاد شود و کاری نکند تا آن ها بخشیده شود ،خداوند او را مبتلا به حزن و اندوه در دنیا می کند تا کفاره گناهانش باشد اگر چنین نشود خداوند او را گرفتار بیماری در جسمش می کند تا کفاره گناهانش باشد اگر چنین نشد خداوند جان دادنش را بر او سخت می گیرد تا کفاره گناهانش باشد و اگر چنین نشد در برزخ گرفتار می شود تا زمانی که خداوند را ملاقات می کند گناهی بر او نباشد » 📚امالی صدوق ص 294 👌از این گذشته از روایاتی استفاده می شود که در برزخ پاره ای از کمبودهای تعلیم و تربیت افراد مومن جبران می گردد.درست است که آن جا جای انجام عمل نیست ولی چه مانعی دارد که محل معرفت بیشتر و آگاهی افزون تر باشد❗️ 🗯امام کاظم علیه السلام فرمود: «هر کس از دوستان و پیروان ما بمیرد و هنوز قرآن را به طور کامل فرا نگرفته باشد در قبرش به او تعلیم می دهند تا خداوند به این وسیله درجاتش را بالا برد چرا که درجات بهشت به اندازه آیات قرآن است .به او گفته میشود بخوان و بالا برو او می خواند ( از درجات بهشت ) بالا می رود» 📚الکافی ج2 ص606 📚پیام قرآن ج5 ص378 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔پرسش ❔فلسفه واجب شدن نماز قضای والدین بعد از فوتشان بر پسر بزرگتر چیست؟ مگر تکلیف هرکسی برعهده خودش نمی باشد؟ 💠💠 ❗️توجه به نکات چند لازم است؛ 1⃣دراین شکی نیست که طبق بینش اسلامی هیچ کس بار گناه دیگری را به دوش نمی کشد چنان که می فرماید: «هیچ گناهکاری گناه دیگری را متحمل نمی شود» 🔷انعام 164 ❗️این که در اسلام نماز قضای پدر بر پسر بزرگتر نهاده شده است به معنای این نیست که پسر بار گناه پدر را به دوش می کشد .پدر اگر در ترک نماز و روزه خود مقصر بوده باشد مواخذه میشود و این یک تکلیف مازاد بر پسر بزرگتر است که از روی دلائل و حکمت های خاصی بر عهده پسر بزرگتر نهاده شده است. 2⃣مستند این حکم روایاتی است که می گوید نزدیکترین فرد به میت باید نماز و روزه او را قضا کند که مراد پسر بزرگتر است. 📚وسائل الشیعه ج8 ص276 باب12 🗯امام صادق فرمود: «نزدکترین فرد به میت( پسر بزرگتر) نماز و روزه او را قضائ می کند» 📚بحار الانوار ج88 ص310 ❗️از آنجایی که در روایات متعددی بیان شده است که پسر بزرگتر پس از فوت پدر بعضی از وسائل شخصی و اختصاصی او مانند قرآن ،شمشیر و انگشتر و مرکب و لباس و کتاب ها و مانند آن را به ارث می برد 📚وسائل الشیعه ج26 ص97 باب3 ❗️وجه اولویت پسر بزرگتر به انجام واحبات فوت شده پدر روشن میشود. 3⃣برخی از فقها فتوا داده اند که پدر در صورتی که به جهت عذری نتوانسته نمازش را به جا آورد پس از مرگش بر پسر بزرگتر او قضا واجب است اما اکثر فقها فرموده اند که حتی اگر در صورت نافرمانی یا مرض و یا سفر نماز و روزه از پدر قضا شود بر پسر بزرگتر جبران لازم است 📚توضیح المسائل مراجع ص761 4⃣در صورتی که پدر از روی بی مبالاتی نماز را ترک نکرده باشد بلکه به علت مریضی یا فراموشی این اتفاق افتاده باشد خیلی جای اشکال بر این مساله نیست زیرا ادای چنین نمازی برای پدر قطعا جبران آن همه زحمت و حق پدر است . 5⃣اما فلسفه حکم قضا کردن حتی اگر از روی نافرمانی باشد: 🔷1- چنان که گذشت در این صورت پدر مواخذه خواهد شد و ادای نماز و روزه از جانب پسر از او رفع عذاب نخواهد کرد اگر چه انجام آن بی تاثیر در وضعیت پدر نخواهد بود. 🔷2- این حکم جهت فرهنگ سازی احترام به والدین و فهماندن ارزش آنان تشریع شده است اگر چه آنان گناهکار باشند . 👌امام باقر فرمود: «نیکی به والدین لازم است اگر چه آنان فاجر و گناهکار باشند» 📚بحار الانوار ج71 ص56 ❗️خداوند فرمود: «پرودگار تو مقرر کرد که جز او را نپرستید و به پدر و مادر نیکی کنید» 🔷اسرائ23 🗯با توجه به این نکته پسر بزرگتر به عنوان ولی و سرپرست خانواده بعد از مرگ موظف است که ارتباط عاطفی خود با پدر را حفظ کرده و در جهت برائت ذمه پدر قدم بر دارد. 🔶3- از سوی دیگر جعل این حکم مشعر به این است که پسر بزرگتر پس از فوت پسر وظیفه اداره خانواده را بر عهده دارد و اعضای خانواده باید به او اهمیت داده تا خانواده دچار بی نظمی و از هم گسستگی نشود. ❗️البته ممکن است علت های دیگری در تشریع این حکم لحاظ شده باشد که برای ما قابل درک نباشد. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا برای دست دادن پس از نمازها روایتی از معصومین وارد شده است که بگوید دست دادن بعد از نماز مستحب است❓اگر روایتی وارد نشده است آیا دست دادن ما بعد از نمازها بدعت محسوب نمی شود❓آیا این تناقضی روشنی در دستورات دینی و اعمال ما نیست❕ 💠💠 1⃣بدعت به عملی اطلاق میشود که انجام آن ریشه در شرع نداشته باشد. 🔶ابن حجر می نویسد: «بدعت امر حادثی است که برای آن دلیلی در شرع نباشد و اگر دلیلی در شرع برای آن باشد بدعت نیست» 📚فتح الباری ج17 ص9 ❗️علامه مجلسی می نویسد: «بدعت در شرع هر امری است که بعد از پیامبر حادث شود و نصی بالخصوص بر آن وارد نشده باشد و داخل در عمومات هم نباشد» 📚بحار الانوار ج74 ص202 2⃣مصافحه کردن بعد از نماز مصداق بدعت نمی باشد زیرا در روایات متعددی این عمل از نشانه های مومنین شمرده شده است. 🔶امام باقر علیه السلام فرمود: «زمانی که دو مومن با هم مصافحه کنند خداوند به آنان نظر می کند و تمام گناهان آنان آمرزیده می شود» 📚الکافی ج2 ص182 🔷وفرمود: « مصافحه کردن مومنین با یکدیگر برتر و بالاتر از مصافحه فرشتگان است» 📚وسائل الشیعه ج12 ص219 🔶وفرمود: «به یکدیگر دست دهید زیرا مصافحه کردن کینه را از بین می برد» 📚الکافی ج2 ص183 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: «خداوند به کسانی که با یکدیگر مصافحه می کنند پاداش مجاهدین را می دهد» 📚ثواب الاعمال ص218 🔶در داستان معراج نیز آمده است که پیامبر گرامی نماز خواندند و پیامبران به ایشان اقتدا کردند .حضرت ابراهیم نیز در طرف راست حضرت بود .بعد از نماز پیامبر گرامی با حضرت ابراهیم مصافحه کردند 📚بحار الانوار ج18 ص318 👌بر اساس این روایات روشن میشود که مصافحه کردن استحباب دارد و فرقی نمی کند در چه زمان و مکانی باشد .مسجد باشد یا غیر مسجد ،قبل از نماز باشد یا بعد از نماز 3⃣البته باید توجه کرد که مصافحه کردن پس از نمازها ، نباید به این قصد صورت گیرد که این مصافحه کردن بعد از نماز بالخصوص در روایاتی وارد شده و معصوم تصریح به استحباب آن کرده است. ❗️بلکه باید به این قصد باشد که به طور کلی مصافحه کردن مستحب است و یکی از جاهایی که به این مستحب عمل میشود بعد از نماز می باشد. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔آیا اگر مردی بزرگ از زنی شیر بخورد به او محرم میشود و رضاع کبیره در اسلام مورد تایید قرار گرفت است❗️اگر چنین است آیا این نقص بر اسلام نمی باشد که چنین حکم موهونی در آن است❔ 💠💠 👌رضاع کبیره در اسلام باطل است و شیعه و سنی روایت کرده اند که شیر دادنی سبب محرمیت میشود که فرد شیر خوار از دو سالگی خارج نشده باشد و طفل باشد و پس از سپری شدن این مدت شیر خوردن سبب محرمیت نمیشود. 🔶پیامبر گرامی فرمود: « محرمیت رضاعی پس از دو ساله گی محقق نمیشود» 📚الکافی ج5 ص443 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: «محرمیت رضاعی قبل از دو سالگی و از شیر گرفته شدن می باشد» 📚التهذیب ج7 ص318 📚الاستبصار ج3 ص198 👌در این باره روایات متعدد دیگری نیز وارد شده است؛ 📚وسائل الشیعه ج20 ص384 باب5 ❗️همین مضمون در روایات اهل سنت نیز آمده است؛ 🔷از پیامبر گرامی نقل می کنند که فرمود: «رضاع هنگامی درست است که قبل از دو سالگی بوده و طفل با مکیدن از پستان از شیر زن سیر شود» 📚سنن ترمذی ج5 ص458 👌هیثمی روایت می کند که ابن مسعود می گفت: «بعد از دو سالگی محرمیت رضاعی حاصل نمیشود» 📚مجمع الزوائد ج4 ص262 🔷متقی هندی از عمر روایت می کند که می گفت: «محرمیت رضاعی تنها در دو سالگی و زمان شیر خوارگی کودک است» 📚کنزالعمال ج6 ص274 👌اما متاسفانه عایشه در برابر اجماع شیعه و سنی بر ممنوعیت رضاع کبیره ایستاده و عقیده به صحت رضاع کبیره داشت. 🔷در ادعایی دروغین نقل می کند: «آیه رضاع کبیره و آیه رجم در قرآن بوده و در ضمن صحیفه ای زیر رختخوابم بود و چون ما به موت پیامبر مشغول شدیم بزغاله آمد آن را خورد» 📚سنن ابن ماجه ج1 ص625 ❗️بزرگان اهل سنت نقل کرده اند: 🔷« عایشه به خواهرانش دستور می داد به مردانی که او دوست دارد آنها را ببیند و بر او وارد شوند پنج بار شیر دهد اگر چه مردان بزرگ باشند سپس بر او وارد شوند اما ام سلمه و سایر زنان پیامبر با این کار عایشه مخالف بودند که با این نوع شیر خوردن کسی بر آنها وارد شود مگر این که در گهواره شیر خورده باشد» 📚مسند احمد ج6 ص270 📚سنن ابی داود ج2 ص223 🔶ابن حجر پس از نقل حدیث می گوید: «سند این روایت صحیح است» 📚فتح الباری ج9 ص149 ❗️اما امت اسلامی در این حکم عایشه را خطا کار می دانند و هیچ یک از بزرگان شیعه و سنی بر مشروعیت رضاع کبیره فتوا نداده اند مگر عده ای از جاهلان وهابی که مورد اعتنا نیستند. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔پرسش ❔چرا حرم ائمه برای ما مقدس هست؟که به خاطر حفظش و دفاع از آن از جان نیز میگذریم.؟ آیا اینکار جسد پرستی نمیشه؟ایا این کار ما به قول وهابیت دامن نمیزند که ما پیکر مطهر ائمه را میپرستیم؟ 💠💠 👌در تمام ملل و ادیان مرسوم است که از قبور بزرگان خود مواظبت کرده و قبور آنان را از بی احترامی و تخریب حفظ می کنند و بی احترامی به قبور آنان را امری ناپسند تلقی می کنند و این عمل ارتباطی با جسد پرستی ندارد. 🔶اهمیت این مساله برای اهل بیت چند برابر می باشد و بی احترامی به آنان حتی پس از مرگشان امری نابخشودنی است . 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: «بی احترامی و حرمت شکنی نسبت به سه چیز مستلزم شرک به خداوند می باشد .بی احترامی به کعبه و به قرآن و به اهل بیت» 📚بحار الانوار ج24 ص186 👌و فرمود: «برای خداوند حرمات پنج گانه ای هستند که هیچ کس حق حرمت شکنی نسبت به آنها را ندارد و آنان حرمات پنج گانه عبارت است از حرمت پیامبر و حرمت آل پیامبر و حرمت کتاب خدا و حرمت کعبه و حرمت مومن» 📚روضه الکافی ص107 🔶پیامبر گرامی فرمود: «هر کس مراعات حرمات سه گانه الهی را نکند خداوند به هیچ عنوان حرمت او را نگه نمی دارد .آن حرمات سه گانه عبارت است از حرمت اسلام و حرمت پیامبر اسلام و حرمت عترت و اهل بیت» 📚الخصال ج1 ص71 ❓آیا به مقتضای روایات بالا ما وظیفه نداریم که حرمت اهل بیت را حفظ کنیم و مانع از تخریب قبورشان شویم❔ 🔷پیامبر گرامی فرمود: «بهشت بر کسی که به اهل بیت من ظلم کند حرام است» 📚امالی طوسی ص164 ❓آیا اگر ما از قبور اهل بیت دفاع نکنیم در حالی که می توانیم دفاع کنیم و بگذاریم دشمنان قبورشان را تخریب کنند و به قبور آنان اهانت کنند در حق اهل بیت ظلم نکرده ایم❕ 🔷امام صادق علیه السلام فرمود: «هرچند می توانید در حفظ حرمت ما بکوشید» 📚بحار الانوار ج27 ص203 🔶وفرمود: «هر کس به اهل بیت من ظلم کند یا دیگران را بر ظلم کردن به آنان یاری کند و زمینه ظلم آنان را فراهم کند از من نیست و من از او بیزارم» 📚همان مدرک ص204 ❔ایا اگر از قبور اهل بیت دفاع نکنیم ظالمین را بر اهانت به قبور انان یاری نکرده ایم❕ 👌مساله بی احترامی نکردن به قبور اهل بیت به قدری مهم است که حتی اجازه نماز خواندن در حالی که پشت به قبورشان کرده باشیم داده نشده است. 📚وسائل الشیعه ج5 ص160 باب 26 ♻️پیامبر گرامی فرمود: «هرکس قبور اهل بیت را آباد کند و مانع از تخریب آن ها شود مشمول شفاعت من می شود و وارد حوض کوثر در قیامت شده و از زوار من در بهشت خواهد بود» 📚تهذیب ج6 ص450 🔷وفرمود: «هرکس در راه اهل بیت شهید بشود بر درجات و مقامات او هفت درجه افزوده میشود و در هفتاد نفر از اهل بیتش شفاعت می کند» 📚بحار الانوار ج27 ص241 👌بنابراین دفاع ما از قبور امامان و جلوگیری از اهانت به آن یک وظیفه عقلی و شرعی است . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔پرسش ❔شبهه می کنندچه لزومی دارد ما برای سلامتی امام زمان دعاکنیم چون چه دعا بکنیم یا نکنیم،خداوندخودش حجتش راحفظ می کند ویا وقتی ختم قرآن می کنیم چراثوابش رابرای معصومین(ع)هدیه می کنیم؟ آن هاکه اصلابه ثواب مانیاز ندارندو ماباید تا می توانیم برای خودحسنه جمع کنیم.لطفاتوضیح دهید. 💠💠 ❗️امام عصر مانند انسان های دیگر زندگی طبیعی داشته و در میان مردم رفت و آمد دارد و ممکن است مانند پیامبران دیگر و ائمه به بیماری یا مشکلات دیگر دچار شوند . 👌خداوند تا زمان ظهور ایشان تنها از جان حضرت محافظت می کند نه آنکه چنان باشد که حضرت در این مدت گرفتار آسیب ها و بیماری های جسمی نشود. بنابراین دعا و صدقه و صلوات برای ایشان بی تاثیر نمی باشد. 🔷امام صادق فرمود: «مردم امام خود را از دست می دهند و امامشان در جمع آنان حاضر میشود و آنها را می بیند اما آنها او را نمی بینند و نمی شناسند» 📚الغیبه طوسی ص161 📚کمال الدین ج2 ص346 👌وفرمود: «برای قائم دو غیبت است ...مردم را می بیند ولی مردم او را نمی بینند و نمی شناسند» 📚الکافی ج1 ص339 🔷وفرمود: «در قائم سنتی از یوسف است ...در بین مردم گردش می کند و دربازارهای آنان راه می رود و بر بساط آن ها پا می نهد و آن ها او را نمی شناسند تا آن گاه که خدا به او اذن دهد که خود را معرفی کند همان گونه که به یوسف اذن داد» 📚کمال الدین ج1 ص144 🔶محمد بن عثمان نائب خاص امام می گوید: «او مردم را می بیند و آن ها را می شناسد و مردم او را می بینند اما نمی شناسند» 📚الفقیه ج2 ص520 👌از این روایات بدست می آید که امام همانند سایر انسان ها زندگی طبیعی دارد و در بین مردم قدم می گذارد و ممکن است همانند مردمان گرفتار بیماری های جسمی نیز گردند لذا دعا کردن برای سلامتی ایشان مفید فائده است . ❗️اهل بیت نیز طریقه دعا کردن برای سلامتی ایشان را به ما آموخته اند چنان که امام رضا چنین به ما آموخت: «خداوندا هرگونه بلا را از ساحت ولی خود دور گردان و او را در پناه خود از تمام شرور و بلایای آسمانی و زمینی محفوظ بدار » 📚مصباح المجتهد ص409 👌امام عسکری نیز در قنوت نمازهایش برای امام زمان چنین دعا می کرد: «خدایا او را در پناهگاهی قرار ده تا از شر متجاوزان در امان باشد و او را از چیزهایی در امان بدار که برایش می ترسیم» 📚همان مدرک ص156 👌اما در مورد هدیه کردن قرآن و کارهای خیر به معصومین گفتنی است؛ ❗️در روایات متعددی این هدیه کردن توصیه شده است و نشانه محبت ما به ساحت قدسی اهل بیت می باشد 📚وسائل الشیعه ج11 ص196 باب25 و باب30 ص205 ❔حال سوال شما این است که مگر آنان نیازی به انجام کار خیر ما دارند که بخواهیم به آنان هدیه کنیم❓ 👌پاسخ روشن است؛ ❗️تکامل انسانی هیچ حد و مرزی را نمی شناسد و به سوی نامتناهی پیش می رود و تنها کمال مطلق خداوند است و سایر انسان ها حتی انسان کامل یعنی معصومین همواره رو به کمال پیش می روند لذا در تشهد نماز برای پیامبر گرامی دعا می کنیم: «درجه پیامبر را از آنچه است بالاتر ببر» 📚وسائل الشیعه ج4 ص989 🔷خداوند و فرشتگان نیز پیوسته برای پیامبر گرامی درود ورحمت می فرستند و بر مقامات ایشان افزوده می شود 🔶احزاب56 👌بنابراین اعمال نیکی که ما به معصومین هدیه می دهیم سبب افزایش مقام معنوی آنان شده و رحمت تازه ای را برای انان جلوه دار می کند و نشانه محبت عمیق ما به آنان است . 🗯البته در روایات متعددی آمده است که خداوند پاداش ما را نیز از انجام اعمال نیک می دهد و ثوابی نیز برای معصومین قرار می دهد 📚الکافی ج4 ص316 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔پرسش ❔چرا امامت در نسل امام حسین قرار گرفت و از فرزندان امام حسن کسی به امامت نرسید با این که امام حسن از امام حسین بزرگتر بود❓ 💠💠 1⃣شخصی که به مقام امامت می رسد باید دارای شرایط و ویژگی های متعددی باشد از جمله؛ 🔶1-علم وافر و کافی به تمام شریعت و هر آنچه مردمان برای هدایت به آن نیاز دارند . 🔶2-عصمت قوی و مستحکم تا در ادای وظیفه امامت دچار خطا و سهو و نسیان نشود. 🔶3-صدق گفتار تا مردم بتوانند به او اطمینان کنند. 🔶4-پایبند بودن به پیمان ها و وعده ها تا مردم نسبت به او بدبین نشوند. 🔶5-امانت در حفظ ودائع و احکام الهی و ابلاغ آنها 🔶6-علاقه و دلسوزی فوق العاده به مردم تا بتواند همگان را هدایت کند. 🔶7-اخلاص و عدم انتظار هرگونه پاداش مادی از مردم 🔶8-نیکوکاری و احسان نسبت به دوست و دشمن 🔶9-شجاعت فوق العاده و نداشتن ترس از غیر خدا 🔶10-توکل مطلق بر خداوند 🔶11-نرمش و حسن خلق با همگان 🔶12- پیروزی در آزمایش های سخت 📚پیام قرآن ج9 ص150 👌امام رضا علیه السلام فرمود: «برای امام علامات و صفاتی است از جمله باید عالم ترین مردم و عادل ترین آنها و با تقوا ترین آنها و حلیم ترین آنها و شجاع ترین آنها و سخی ترین آنها و عابد ترین آنها باشد ...و از پدران ومادران آنها نسبت به آنها مهربان تر بوده و متواضع ترین مردم در برابر خداوند است و دعایش مستجاب می باشد ...» 📚عیون الاخبار ج1 ص213 ❗️این صفات و سایر صفات مهم و برجسته که در سایر روایات برای امام لازم شمرده شده است ؛ 📚بحار الانوار ج25 ص115 باب4 🔷به گونه ای است که جز خداوند از فردی که حائز این صفات است کسی دیگر آگاه نیست لذا انتخاب امام بر عهده خداوند است و چون خداوند این شرایط را در فرزندان امام حسین مشاهده کرد امامت را برای آنان قرار داد چنان که می فرماید: «خداوند عالم تر است که رسالت خویش را در چه افرادی قرار دهد» 🔷انعام124 2⃣مفضل می گوید: «از امام صادق علیه السلام سوال کردم که چرا امامت در فرزندان حسین قرار گرفت در حالی که هم حسن و هم حسین فرزندان رسول خدا بودند و آقای جوانان بهشت معرفی شده بودند . ❗️امام پاسخ داد: «موسی و هارون نیز هردو پیامبر مرسل بودند و دو برادر اما خداوند نبوت را در صلب هارون قرار داد و هیچ کس حق اعتراض ندارد که چرا خداوند چنین کرد زیرا امامت خلافت الهی است و انتخاب امام به دست خود خداوند است و او حکیم است و می داند که چه کسی شایسته امامت است و مورد بازخواست قرار نمی گیرد.» 📚معانی الاخبار ص126 📚بحار الانوار ج25 ص261 3⃣البته امور دیگر نیز در این مساله بی تاثیر نیستند. 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: «خداوند در برابر شهادت حسین علیه السلام امامت را در فرزندان او قرار داد و تربتش را مایه شفای بیماری ها و دعا نزد قبرش را مستجاب قرار داد » 📚امالی طوسی ص317 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔ببخشید کانال های ضد دین می گویند شیعیان غیر خودشان را حرام زاده می دانند .چگونه میشود به این عقیده احترام گذاشت.کلینی در کافی نقل می کند که امام باقر فرمود:« به خدا سوگند جز شیعیان ما همه مردم زنا زاده اند»( الکافی ج8 ص286) 💠💠 ❗️بر مبنای فقه شیعه بر طبق قاعده « لکل قوم نکاح» تمام کسانی که پیوند زناشویی و ازدواج آنان بر طبق مذهب و آیین خودشان صورت گرفته حلال زاده هستند حتی اگر موحد و خدا پرست نباشند. 👌در روایتی آمده است که برای امام صادق دوستی بود که پیوسته با امام بود . ❗️روزی دوست امام به غلامش گفت ای فرزند زن بد کاره کجا بودی . 👌امام از این سخن او ناراحت شد و گفت سبحان الله چرا مادرش را به زنا نسبت می دهی .من گمان کردم که تو اهل ورع و تقوی هستی اما دیدم که چنین نیست . 🔶او گفت فدایتان شوم مادرش سندیه مشرکه است . 👌امام فرمود: «آیا نمی دانی که هر قومی نکاحی دارند .از نزد من دور شو» 👌امام تا اخر عمر دیگر با آن مرد رفت و آمد نکرد. 📚الکافی ج2 ص324 ❗️در روایت دیگر فرمود: «هر قومی نکاحی دارند که خود را با آن نکاح از زنا باز می دارند» 📚وسائل الشیعه ج16 ص36 👌عبدالله بن سنان می گوید: «امام صادق از نسبت دادن زنا به غیر مسلمین نهی می کرد (زیرا انان برای خود نکاح دارند)» 📚الکافی ج7 ص240 👌در روایت دیگر آمده است که فردی نزد امام صادق به یک فرد مجوسی گفت او فرزند زن بدکاره است . 🔶امام به او بد نگاه کرد . ❗️او گفت فدایت شوم او مجوسی است مادر و خواهرش یکی هستند . 👌امام فرمود: «مگر همین عمل در دینشان نکاح نمی باشد .تو حق نسبت زنازادگی به آنان را نداری» 📚الکافی ج7 ص240 👌به این مضمون روایات متعدد دیگری نیز وارد شده است؛ 📚وسائل الشیعه ج28 ص173 🔴اما آن روایتی که شما از کافی آوردید علاوه بر این که با روایات بالا در تعارض است از لحاظ سندی نیز دو مشکل عمده دارد؛ 1⃣یکی از راویان آن حسن بن عبدالرحمان است که مجهول است و در هیچ یک از کتب رجالی شرح حال او نیامده است لذا روایت او معتبر نیست. 2⃣یکی دیگر از راویان آن علی بن عباس است که از غلات بوده است. 🔶مرحوم نجاشی درمورد او می نویسد: «او شخص بسیار ضعیفی است که به خاطر غلو از روایات او رو گردانده شده است » 📚رجال نجاشی ص255 🔶ابن داود می نویسد: «ضعیف و غالی است» 📚رجال ابن داود ص261 ❗️بنابراین آن روایت مورد استدلال نیست. 👌بله در روایات شیعه و سنی آمده است که جز کسی که نطفه اش از حرام بسته شده است اهل بیت را دشمن نمی دارد و با آنان دشمنی نمی کند. 🔶حضرت علی فرمود: «دروغ می گوید کسی که فکر می کند حلال زاده است در حالی که با من و امامان از فرزندانم دشمنی می کند و بغض آنان را در دل دارد» 📚بحار الانوار ج27 ص145 👌علمای اهل سنت از عباده بن صامت نقل می کنند که می گوید: «فرزندان ما هر گاه بغض علی را به دل داشتند می دانستیم از ما نیستند» 📚مختصر تاریخ دمشق ج17 ص370 📚ینابیع الموده ج2 ص272 👌روشن است که کسی که با اهل بیت پیامبر دشمنی کند و بغض انان را به دل داشته باشد ناصبی بوده و از دین خارج است اما حساب این گونه افراد از سایر مردم جهان که یا با اهل بیت آشنایی ندارند و یا محبت اهل بیت را به دل دارند اگر چه شیعه نیستند جدا است و ما طبق روایات بالا حکم به حلال زادگی سایر مردم می کنیم . https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔در فیلم حضرت یوسف آمد که یوسف نبی از یکی از زندانی ها که داشت آزاد می شد و ساقی شاه بود خواست که پیش پادشاه ازش یاد کنه و بگه که یوسف رو بی گناه زندون انداختن و پادشاه یوسف را بیرون بیاره اما خدا یوسف رو مواخذه کرد که چرا از غیر من درخواست کردی به خاطر همین باید چند سال بیشتر در زندان بمانی قرآن هم میگه « شیطان یاد خدا را از ذهن یوسف برد و او در زندان چند سال بیشتر ماند»( یوسف42) آیا این جریان با عصمت یوسف منافات نداره❓ 💠💠 1⃣خداوند نقل می کند که پس از آنکه یوسف نبی دو نفر از زندانیان هم بند خود را متوجه خدا کرد و خواب آنها را تعبیر نمود که یکی از آنان آزاد میشود و ساقی شاه میشود و دیگری به دار آمیخته میشود و پرندگان آسمان از سر او می خورند خطاب به کسی که قرار بود ساقی شاه شود عرضه داشت: «اذکرنی عند ربک»« نزد مالک و صاحب اختیار خود از من سخن بگو» ❗️« فانساه الشیطان ذکر ربه» «شیطان یاد آوری از یوسف را نزد صاحبش از خاطر آن زندانی برد» ⚜یوسف 42 👌برخی گفته اند که ضمیر در « فانساه» به یوسف باز می گردد بنابراین معنای جمله چنین میشود: «شیطان یاد خدا را از خاطر یوسف برد و به همین دلیل به غیر او توسل جست» ❗️اما این سخن قابل قبول نیست زیرا با توجه به جمله قبل که یوسف خطاب به زندانی می گوید مرا نزد صاحب و مالکت باز گو کن روشن میشود که ضمیر به شخص ساقی بر می گردد و کلمه رب هم در « اذکرنی عند ربک» و هم در « فانساه الشیطان عن ذکر ربه» به یک معنا است و یک مفهوم دارد و مراد همان یاد آوری نزد شاه بوده است. ❗️به علاوه جمله « بعد از مدتی یادش آمد» 🔷یوسف 45 🗯که در چند آیه بعد در همین داستان درباره ساقی می خوانیم نشان می دهد که فراموش کننده ساقی بوده است نه یوسف 📚تفسیر نمونه ج9 ص414 👌گذشته از آنکه اگر بگوییم شیطان یاد خدا را از ذهن یوسف برد این سخن با دیگر آیات قرآن سازگار نیست . ❗️قرآن به روشنی میگوید که شیطان راهی به بندگان خدا ندارد و روشن ترین مصداق بندگان خدا پیامبران الهی هستند چنان که خطاب به شیطان می فرماید: «بر بندگان من راه و سلطه نداری» 🔷حجر42 👌خود شیطان نیز اعتراف می کند که من بر بندگان مخلص خدا که روشن ترین مصداق انان پیامبران هستند راهی ندارم: «سوگند به عزت تو همه بندگان تو را گمراه می کنم جز بندگان مخلص تو را» 🔷ص82-83 2⃣این که حضرت یوسف از آن زندانی خواست تا نزد شاه از او یاد کند و او از زندان آزاد شود تا بی گناهی خود را اثبات کند از قبیل توسل به اسباب طبیعی می باشد که هیچ گونه اشکال عقلی و شرعی بر آن مترتب نمیشود. 👌امام صادق فرمود: «خدا خواسته است که همه کارها از طریق اسباب آن جاری گردد» 📚الکافی ج1 ص183 👌حضرت سلیمان نیز برای آوردن تخت ملکه سبا به اسباب طبیعی توسل جست و به یاران خود گفت: «کدامیک از شما توانایی دارید که تخت او را پیش از آنکه خودشان نزد من آیند برای من بیاورید» 🔷نمل 38 ❗️ذو القرنین نیز برای ساختن سد در برابر یاجوج و ماجوج از اطرافیان کمک خواست و فرمود: «مرا با نیرویی یاری کنید تا میان شما و آنها سد محکمی ایجاد کنم» 🔷کهف95 👌بنابراین روشن می شود که توسل جستن به اسباب طبیعی نه تنها اشکالی ندارد بلکه خداوند به این توسل جستن امر کرده است چنان که در حدیث امام صادق گذشت . 🔶در حدیث دیگری امام صادق فرمود: «پیامبری از انبیا بیمار شد و گفت خودم را درمان نمی کنم تا خداوند مرا شفا دهد .خداوند به او وحی کرد تو را شفا نمی دهم تا از دارو و اسباب استفاده کنی زیرا من شفایم را در آن قرار داده ام» 📚بحار الانوار ج59 ص66 ❗️این حدیث نیز ضرورت استفاده از اسباب طبیعی را روشن می کند. 👌بنابراین حضرت یوسف کار اشتباهی نکرد که از آن زندانی برای آزادی از زندان کمک گرفت زیرا توسل به اسبابی کرده است که خداوند به آن فرمان داده بود .اگر یوسف بیشتر در زندان ماند به سبب دسیسه کسانی بود که او را در زندان افکنده بودند و فراموشی ساقی شاه از یاد آوری یوسف نزد پادشاه نیز در این مساله موثر بوده است. 👌بله در احادیث ضعیف السندی آمده است که یوسف چون از آن زندانی برای آزاد شدن کمک خواست و از خداوند کمک نگرفت مواخذه شد و بیشتر در زندان ماند 📚تفسیر عیاشی ج2 ص176 ❗️اما مرحوم عیاشی این روایات را به صورت مرسل و بدون سند کامل ذکر می کند .روشن است که روایت مرسل ضعیف و غیر قابل قبول است و نمی توان در یک چنین مساله مهمی به این نوع روایات تکیه کرد. 👌این مضمون در تفسیر قمی ج1 ص344 نیز نقل شده است اما سندش ضعیف است زیرا یکی از راویانش اسماعیل بن عمر است که واقفی مذهب بوده است. 📚رجال نجاشی ص28 ❗️ویکی دیگر از روات شعیب العقرقوفی است که مجهول است. https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA
🤔پرسش ❔کانال ملحد کلیپی منتشر کرده است و می گوید قرآن در سوره طارق دچار غلط علمی شده است و محل خروج منی را نمی داند: « پس انسان باید بنگردکه از چه آفریده شده است .از آب جهنده ای خلق شده است که از بین ستون فقرات و استخوان های سینه بیرون میاید.» طارق 5-6 اما امروزه مشخص است که منی در بیضه ها ساخته می شود و در کیسه ی منی ذخیره می شود و از مجرای ادرار خارج می شودو محل ساخت و مسیر خروج آن هیچ ربطی به ستون فقرات و سینه ندارد. 💠💠 ❗️با تفسیری که هم اکنون ما از آیات مورد نظر ارائه می دهیم روشن خواهد شد که به هیچ عنوان این اشکال بر قرآن وارد نمیشود. 🔶خداوند می فرماید: «فلینظر الانسان مم خلق- خلق من مائ دافق- یخرج من بین الصلب و الترائب » 🔷طارق 5-7 «انسان باید نگاه کند که از چه چیزی آفریده شده است- از یک آب جهنده آفریده شده است- آبی که خارج می شود از میان پشت و سینه ها» 🔷صلب به معنای پشت و ستون فقرات است 📚کتاب العین ج7 ص127 🔷وترائب جمع تریبه بنابر مشهور علمای لغت به معنای استخوان های بالای سینه است 📚لسان العرب ج1 ص230 🔶حال توجه به نکات زیر لازم است؛ 1⃣در آیات فوق تنها سخن از نطفه مرد در میان است زیرا تعبیر به « آب جهنده» درباره نطفه مرد صادق است نه زن و همان است که ضمیر در یخرج به آن باز می گردد و می گوید این آب جهنده از میان صلب و ترائب بیرون می آید. 2⃣قرآن به یکی از دو جزئ اصلی نطفه که همان نطفه مرد است و برای همه محسوس می باشد اشاره کرده است و در آیات دیگر قرآن نیز هنگامی که سخن از آفرینش انسان از نطفه به میان می آید بیشتر روی نطفه مرد که امری محسوس است تکیه شده است 🔷نجم46 🔷قیامت37 3⃣خداوند می گوید انسان از قطره ای خلق شده است که از میان استخوان های سینه و ستون فقرات خارج می شود در حالی که می دانیم نطفه از قسمت های پایین بدن و از مجاری ادرار خارج می شود حال باید توجه کرد؛ ❗️در بین استخوان های سینه و ستون فقرات چهار دستگاه مهم وجود دارد؛ 🔷1- ریه ها که دستگاه تنفسی انسان است و زیر استخوان های قفسه سینه قرار گرفته است. 🔷2- دومین دستگاه قلب انسان است که با کمی فاصله از ریه ها وظیفه پمپاژ خون و ارسال آن به تمام اعضا و جوارح را بر عهده دارد. 🔷3- معده که کمی پایین تر از استخوان های سینه تعبیه شده و مرکز تهیه مواد غذایی برای تغذیه اندام های متفاوت انسان است . 🔷4- و بالاخره کبد چهارمین دستگاهی است که بین استخوان های سینه و ستون فقرات قرار گرفته و کار آن تصفیه خون و مواد غذایی است . 👌ریه ها ، قلب ، معده ، و کبد چهار دستگاه مهمی هستند که در بین استخوان های سینه و ستون فقرات قرار گرفته اند . ❗️اگر این چهار دستگاه دست به دست هم ندهند ممکن نیست که نطفه به وجود آید هر چند به هنگام خارج شدن از عضو خاصی خارج می شود . 👌بنابراین با توجه به این که منشا ایجاد نطفه دستگاههای چهار گانه ای هستند که بین « صلب» و ترائب» قرار گرفته لذا خداوند می فرماید که نطفه از بین صلب و ترائب خارج می شود یعنی منشا ایحاد نطفه ما بین صلب و ترائب است و این مطلب صحیح و درستی است . 📚سوگند های قرآن، مکارم شیرازی،ص399 💠بنابراین منظور از صلب و ترائب قسمت پشت و پیش روی انسان است و آب نطفه مرد از میان این دو خارج و ایجاد میشود و این تفسیری است روشن و خالی از هر گونه پیچیدگی و هماهنگ با آنچه در کتب لغت در معنی این دو واژه آمده است. 📚تفسیر نمونه ج26 ص367 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman
🤔 ❔چرا شیعیان بر مهر سجده می کنند یا بر تربت امام حسین سجده می کنند ❔آیا سجده بر مهر همان بت پرستی و مهر پرستی نمی باشد❕ 💠💠 1⃣از نظر شریعت اسلامی تنها سجده برای خداوند شایسته و جایز است و بر غیر او نمی توان پیشانی بر زمین سایید. 👌پیامبر گرامی فرمود: «تنها برای خداوند باید سجده کنید» 📚وسائل الشیعه ج6 ص385 🔶امام صادق در پاسخ یک زندیق عرضه داشت: « تنها سجده برای خداوند جایز است» 📚الاحتجاج ج2 ص339 2⃣شیعیان برای خداوند سجده کرده و این سجده را بر روی مهر بجا می آورند.در تمام احوال ، سجده برای خداست و او «مسجود له» است .و مهر « مسجود علیه» است و بر آن سجده می شود.بنابراین فرق است بین مسجود له و مسجود علیه ❗️ هیچ کس برای مهر سجده نمی کند .آیا می توان گفت که اهل سنت اگر بر فرش و لباس و مانند آن سجده می کنند یعنی برای فرش و لباس سجده می کنند❔ 3⃣در روایات ما آمده است که بر غیر زمین نمی توان سجده کرد و تنها بر زمین و هر آنچه از زمین بروید و خوردنی و پوشیدنی نباشد می توان سجده کرد. 👌هشام ابن حکم از امام صادق سوال کرد بر چه چیز می توان سجده کرد و بر چه چیز نمی توان سجده کرد؟ 🔶امام فرمود: «سجود جایز نیست مگر بر زمین یا چیزی که از زمین می روید، مگرخوردنی ها وپوشیدنی ها» ❓هشام می گوید:گفتم فدایت شوم حکمت آن چیست؟ 👌فرمود: «زیرا سجود و خضوع برای خداوند است و سزاوار نیست برای خوردنی ها و پوشیدنی ها سجده کرد، زیرا دنیاپرستان بنده ی خوردنی ها و پوشیدنی ها هستند و کسی که سجده می کند در سجود مشغول عبادت خداست.بنابراین سزاوار نیست پیشانی را در سجده اش برچیزی بگذارد که معبود دنیاپرستی است فریفته زرق و برق دنیا هستند.» پس امام افزود:«سجده بر زمین افضل است چرا که تواضع و خشوع در برابر خدا را بهتر نشان میدهد.» 📚علل الشرایع ج 2 ص341 👌همین مضمون در روایات متعدد دیگری نیز آمده است؛ 📚وسائل الشیعه ج5 ص343 باب 1 4⃣از روایات اهل سنت نیز استفاده می شود که تنها سجده بر زمین و آنچه از زمین می روید و خوردنی و پوشیدنی نباشد می توان سجده کرد. 🔶بخاری روایت می کند که پیامبر گرامی فرمود: «زمین برای من سجده گاه و مایه پاکیزگی قرار داده شده است» 📚صحیح بخاری ج1 ص91 📚سنن بیهقی ج2 ص433 🔷جابربن عبدالله انصاری می گوید: «من با پیامبر نماز ظهر می خواندم مشتی از سنگریزه بر می داشتم و آنها را به دست می کشیدم تا خنک شود سپس زیر پیشانی نهاده بر آنها سجده می کردم» 📚مسند احمد ج3 ص327 📚سنن بیهقی ج1 ص439 🔶انس بن مالک می گوید: «ما با پیامبر در سخت ترین گرما نماز می خواندیم هر یک از ما سنگریزه هایی به دست می گرفت آنگاه که خنک می شد به زمین می گذاشت و بر آن سجده می کرد» 📚سنن بیهقی ج2 ص106 🔶خباب بن ارت می گوید: «از زیادی گرمی سجده گاه و زیر دست ها به پیامبر شکایت بردیم او به شکایت ما ترتیب اثر نداد» 📚همان مدرک ص105 👌بی شک هر گاه سجده بر پوشیدنی ها مانند دستمال و سجاده و...جایز بود باید صحابه از آنها برای سجده استفاده می کردند و پیامبر به آنها اجازه سجده بر آن ها را می داد و با این مشقت بر زمین سجده نمی کردند. 🔷عایشه می گوید: «من هرگز ندیدم که رسول خدا به هنگام سجده پیشانی خود را بپوشاند و به زمین نرساند » 📚مصنف ابن ابی شیبه ج1 ص397 👌ابن سعد می نویسد: «پیامبر به هنگام سجده عمامه از پیشانی برطرف می کرد و بر عمامه سجده نمی کرد» 📚طبقات ابن سعد ج1 ص151 🔶ابوعبیده می گوید: « عبدالله بن مسعود سجده نمی کرد مگر بر زمین» 📚همان مدرک ج1 ص397 👌ادامه پاسخ 👇👇👇
👌ادامه پاسخ 👇👇👇 5⃣در روایات ما توصیه شده است که برای سجده کردن بهتر از هر چیز سجده بر تربت امام حسین است. 🔶امام صادق فرمود: «سجده بر تربت حسین سبب نورانی شدن زمین های هفتگانه می شود» 📚الفقیه ج1 ص268 👌وفرمود: «سجده بر تربت حسین حجاب های هفتگانه را برطرف می کند» 📚وسائل الشیعه ج5 ص366 🔶نقل شده است: «امام صادق تنها بر تربت حسین سجده می کرد» 📚همان مدرک 👌فلسفه آن نیز روشن است؛ ❗️وقتی نماز گزار پیشانی خود را بر خاک مقدس کربلا می گذارد فداکاری های بی نظیر بزرگ مرد تاریخ که همه چیزش را به خاطر اعتلای اسلام فدا کرد و زیر بار ظلم و ستم نرفت را به یاد می آورد و از او درس آزادگی و فداکاری ها را فرا می گیرد. 📚راهنمای حقیقت ص528 6⃣حال ممکن است سوال پیش آید که به مقتضای ادله بالا می توان بر زمین و خاک و تربت امام حسین سجده کرد اما چرا شیعیان بر مهر سجده می کنند❓ 👌پاسخ روشن است؛ 🔶1- در این شکی نیست که مهر همان خاک است که به شکل «گل» در آمده است و مشروعیت سجده بر خاک و زمین نیز ثابت شد. 🔶2-باید جای سجده نماز گزار پاک و پاکیزه باشد و انسان نمی تواند بر شیی نجس سجده کند 📚مستدرک الوسائل ج4 ص5 باب 1 « یشترط طهارته» 🔶3- چون در همه شرایط ممکن است سجده بر زمین و خاک پاک میسر نشود شیعیان بخشی از خاک پاک را به صورت قطعه و مهر در آورده تا در همه جا سجده بر خاک پاک امکان داشته باشد. 🔶4- بی شک جابجایی مهر نیز بسیار راحت تر است از این که انسان مشتی خاک را در جیب گذاشته باشد تا در وقت نماز بر آن سجده کند. 🔶5- در حالات مسروق بن اجدع از یاران ابن مسعود آمده است: «او اجازه نمی داد بر غیر زمین سجده کنند حتی هنگامی که بر کشتی سوار می شد چیزی با خود به کشتی می برد و بر آن سجده می کرد» 📚طبقات الکبری ج6 ص53 https://t.me/joinchat/AAAAADwfNBg2bGR7EMl2NA http://eitaa.com/joinchat/304152577C9f840da185 https://sapp.ir/poorseman