🤔پرسش
❔یکی از کانال های ضد دین شبهه کرده است که چرا بنی هاشم دختران خود را به دشمنانشان تزویج می کردند ، تزویج ام کلثوم دختر حضرت زینب و عبد الله جعفر به مروان یا حجاج و ... این تناقض نیست ❕
💠#پاسخ💠
❕بنى اميّه افراد منفور و آلوده اى بودند كه مى خواستند از طريق انتساب به بنى هاشم در ميان مردم كسب #آبرويى كنند وپايه هاى قدرت شيطانى خود را از اين طريق تقويت نمايند؛ يك نمونه آن جريان خواستگارى امّ كلثوم دختر عبداللَّه بن جعفر بود.
🔸مرحوم ابن شهر #آشوب نقل می کند ؛
« معاويه در نامه اى به مروان (كارگزارش در حجاز) به او فرمان داد كه امّ كلثوم دختر عبد اللّه بن جعفر را براى پسرش يزيد، خواستگارى كند. او نزد عبد اللّه بن جعفر آمد و اين را به او خبر داد. عبد اللّه گفت: كار او با من نيست و تنها به دست سَرور ما حسين، دايى اوست. به حسين عليه السلام خبر دادند. فرمود: " ... خدايا! آن كس را كه از خاندان محمّد مىپسندى، نصيب اين دختر كن». هنگامى كه مردم در مسجد پيامبر گرد آمدند، مروان پيش آمد و نزديك حسين عليه السلام نشست و در حالى كه گروهى از بزرگان هم نزد حسين عليه السلام بودند، گفت: امير مؤمنان (معاويه)، مرا به اين فرمان داده تا مَهر او (امّ كلثوم) را هر آنچه #پدرش مى گويد، قرار دهم، هر اندازه كه باشد. اين ازدواج، مايه آشتى ميان اين دو عشيره و اداى بدهىِ پدر اوست...
حسين عليه السلام فرمود: " امّا در باره" آشتى ميان دو عشيره"، ما قومى هستيم كه به خاطر خدا با شما دشمنى داريم و به خاطر دنيا با شما سازش نمى كنيم. به جانم سوگند، خويشى نَسَبى ما، در مانده است، تا چه رسد به خويشىِ سببى! و گفته ات كه:" شگفت از طلب كردن مهريّه از يزيد"، بهتر از يزيد و بهتر از پدر يزيد و بهتر از جدّ يزيد، مهر داده اند. و سخنت كه:" يزيد، همتاى كسى است كه همتايى ندارد"، پس هر كس پيشتر، همتاى او بوده است، امروز هم همتاى اوست و فرمانروايى (ولايتعهدى) چيزى بر او نيفزوده است.....
❕حسين فرمود: «همه گواه باشيد كه من امّ كلثوم، دختر عبد اللّه بن جعفر را به همسرى پسر عمويش قاسم بن محمّد بن جعفر، در آوردم و مهرش را چهارصد و هشتاد درهم قرار دادم و مزرعه ام در مدينه يا زمينم در وادى عقيقرا هديه ازدواجش كردم. غلّه ساليانه آن، هشت هزار دينار است و آنان را بى نياز مىكند، إن شاء اللّه». رنگ #صورت مروان برگشت و گفت: اى بنى هاشم! آيا خيانت مىكنيد؟ جز دشمنى را نمى پذيريد ...»
📚مناقب ابن شهر آشوب ج 4 ص 38 _ بحار الانوار ج 44 ص 207
👌اين سخنان تيرى بود كه بر قلب ناپاك يزيد خصوصاً، و بنى اميّه عموماً، نشست و نقشه اى را كه براى فريب مردم، از طريق نزديكى به بنى هاشم، #كشيده بودند نقش بر آب كرد.
🔹اما گاهی دشمنان بنی هاشم به قدری عرصه را بر روی آنان تنگ می کردند تا با وصلت به بنی هاشم بر کارهای نامشروع خود پوششی بگذارند ، که بنی هاشم را مجبور به ازدواج می کردند ، و آنان نیز چاره ای جز تن دادن به این ازدواج ها نداشتند ، به خاطر همین است که در مجامع روایی ما بابی بنا شده است تحت عنوان ؛ « جواز ازدواج با ناصب و معاند در صورت ضرورت و تقیه »
📚وسائل الشیعه ج 20 ص 561 باب 12
🔸محمّد بن على حلبى می گوید ؛ مردى از طرفداران مروانيان، هزار دينار به من امانت سپرد و ناپديد شد. من مانده بودم كه با آن دينارها چه كنم. خدمت امام صادق عليه السلام رفتم و داستان را براى ايشان تعريف كردم و گفتم:
شما به اينها سزاوارتريد.فرمود: «نه، پدرم عليه السلام مى فرمود: ما با آنها همانند زمان صلح و آتشبس هستيم. امانتهايشان را پس مى دهيم، گمشده شان را بر مى گردانيم، له و عليه آنها شهادت مى دهيم ، « مناکحه با آنان نیز جایز است »زيرا اگر چند دستگى پيش آيد، هيچ كس نمى تواند دوام آورد».
📚الفقیه ج 3 ص 472
👌بنابراین اگر نقل تاریخی در مورد ازدواج بنی هاشم با برخی ناصبیان و معاندان مشاهده می شود و به چرایی آن اشاره نشده است ، این ازدواج ها همه بر پایه ضرورت و تقیه و کاستن از فشارها بوده است ، البته در مواردی بنی هاشم تن به خواسته ازدواج آنان نمیدادند مانند جریانی که از کتاب مناقب نقل کردیم ، اما با توجه به مظلومیت و عدم قدرت بنی هاشم در برابر حکام ظالم و معاندان ، در مواردی آنان چاره ای جز تن دادن به این نوع ازدواج ها نداشتند ,
❕چنان که در مورد ازدواج سکینه دختر امام حسین ع با مصعب آمده است :
" بروايت سبط ابن جوزى و ديگران بتزويج مصعب رضا نمىداد چون مصعب سلطنت داشت برداشت كار بر آن مخدره سخت گرفت مصلحت چنين افتاد "
📚رياحين الشريعة ج 3، ص: 257
❕یا عبدالله جعفر با اجبار دخترش را به حجاج داد و از حجاج مهلت یک ساله گرفت تا از شرش خلاص شود اما حجاج بی خیال قضیه نشد : " تزوج الحجاج ابنة عبد الله بن جعفر فاستأجل منه سنة حتى خلص نفسه من أذاه "
📚مناقب ابن شهر آشوب ج 2 ص 196