خود را چو یافتی همه عالم ازان توست
چشم از جهان بپوش، طلبکار خویش باش
- صائب تبریزی
تا درون آمد غمش، از سینه بیرون شد نفس
نازم این مهمان که بیرون کرد صاحبخانه را
- فروغی بسطامی
خود را چنان ز هجر تو گم کردهام که هست
مشکلتر از سراغ توام جستوجویِ خویش
- عرفى شيرازى
عشق یارب چه قماریست که نشناختهایم
با وجودیکه به نزدش دل و دین باختهایم
- صغیر اصفهانی
کوه غم گشتم و هر لحظه کَنَم سینه خویش
طرفه حالیست که هم کوهم و هم کوه کَنَم
- هلالی جغتایی