eitaa logo
رنگین کمان 🌈
472 دنبال‌کننده
2.2هزار عکس
1.3هزار ویدیو
43 فایل
کشکول (سیاسی،اجتماعی،دینی،عکس نوشته و...) لینک دعوت کانال ⬇️ http://eitaa.com/joinchat/929759250C9dcea431bf برآے تبـادلـ و پیشنهادات بہ آیدے زیر مـراجـعـہ ڪنـید💐 @Mf4506 @Sobhan59 👌برداشتن هر گونه مطلبی از کانال جایز است #حَلالاًطَیّباً
مشاهده در ایتا
دانلود
پیامبر اكرم (صلی الله علیه وآله: «یا عَلىّ أَنْتَ اخى وَ وَزیرى وَصاحِبُ لِوائى فِى الدُنیا وَالاخرة، وَأَنت صاحِب حوضى، مَن أَحبَّك أَحبنَّى وَمَن أَبْغَضك أَبْغَضنى»🌸 یا على تو برادر، وزیر و پرچمدار من در دنیا و آخرت هستى، تو صاحب حوض من هستى، آن كس كه تو را دوست دارد مرا دوست داشته و هر كس با تو دشمنى ورزد با من دشمنى ورزیده است. 🌸معنای آب 🍃 این نهر کوثر، یک آب خارجی نیست مثل اب های زمین ...نه؛ اینجوری نیست! 💠 آب کوثر یک حقیقتی ست که بر اساس میزان مرتبهٔ خود آن شخص، خالصیِ آن تفاوت می‌کند وبهره ی از آن بااختلاف مراتب وجودیِ مومنین آنهم فرق می کند.... یکی فرض کنید که از اصحاب است، آن آب کوثری که می نوشد در آن مرتبه‌ است، یک کسی از ست آن آب کوثری که می نوشد آن برای او در یک مرتبه است،..پس نهر کوثر یک حقیقت خارجیه در یک مرتبه ی واحد نیست؛ نه! 👌یک واقعیتی است که بر اساس آن حالی که آن شخص دارد، بر همان اساس شکل می گیرد. از مؤمنین به هر مَستی باشد ..مستی بیشتر وبیشتر، بیشتر تا اینکه اگر از اولیاء و آن مراتب که حائزشده اند.. 👈 آب کوثر، عبارت است از بروز خارجی و ظهور خارجی علیه السلام است. ❇️ این می‌شود بارقه‌های ذاتیه و جاذبه‌ها و نفحاتِ جمالیه و جلالیه که آن نفحات، فقط به جان و سِّر و قلبِ وَلی می خورد، وبه عَبد می خورد، و همه چیز او را می رباید و می‌کَند و او را فقط متوجهّ به خداوند می‌کند.. نه در آنجا غلمان می‌بیند،نه حُورالعَین . نه جنات و قصور، نه فَواکَهة و ..هیچ .. فقط چشمش به جمال لایتناهی متصل است.
💠 باید تا چهل روز از خدیجه کناره گیری کنی و تمام آن را به عبادت مشغول باشی ، تا برای ، لایق شوی. جبرییل این را گفت و رفت ، بی آنکه بداند چه غوغایی در دل محمد به پا کرده است. شور شیرین وصالِ هدیه خداوند از یک سو و تلخی هجران خدیجه از دیگر سو. سر شب ، عمار را فرستاد : سلام مرا به خدیجه برسان و بگو خدیجه این دوری مرا به پای خویشتن نگذار ، من به امر پروردگار و برای هدیه‌اش ، تن به این عزلت داده‌ام. تمام چهل شبِ پیامبر ، جز لَختی استراحت ، به عبادت گذشت و تمام چهل شبِ خدیجه ، به اشک در غم دوری محمد... چهل روز گذشت...اینک افضل آفریده‌های خدا ، آماده‌تر از پیش و لایق‌تر از قبل ، انتظار هدیه بزرگ الاهی را می کشد. جبرییل بر پیامبر وارد شد.یا محمد ! امشب عبادت بر تو حرام است.امشب نباید کسی را بر سر سفره‌ات بنشانی ، که این سفره ، مخصوص توست و بر غیر تو حرام! دست هایت را جلو بیاور. جبرییل آب ریخت و میکاییل به ، دستانش را شستند. جبرییل سیبی را که به دشواری از بهشت آورده بود در حالی که عرق جبرییل هنوز بر آن بود ، پیش روی پیامبر گذاشت...یارسول الله سیب را بخور وبه سوی خدیجه شتاب کن... به سوی خانه شتافت، خانه ، خانه خدیجه. حلقه در را کوفت.صدای خدیجه بلند شد : چه کسی حلقه دری را می گوید که جز محمد نباید بر آن بکوبد. صدای بغض گرفته پیامبر بلند شد : منم محمد. پشت در لبخند بر لب خدیجه نشست اما در که باز شد این دو یار دل‌داده ، ساعتی به تماشای هم ، ریختند.فراق پایان یافت ، تو اینک لایق مادریِ شده ای...