🌹🕊🥀🌴🥀🕊🌹
🍀 #السلام_علی_المهدی_عج 🍀
امروز #یکشنبه برابر است با :
🗓 8 مهرماه 1403ه.ش
🗓 25 ربیع الاول 1446 ه.ق
🗓 29 سپتامبر 2024 میلادی
🌸 ذڪر روز 🌸
#یا_ذالجلال_و_الاکرام
ای صاحب جلال و بزرگواری
#ختم_قرآن
🔸صفحه 400
🔸جزء 20
جهت سلامتی #امام_زمان_عج
و
#مقام_معظم_رهبری
و
هدیه به روح #امام_راحل
#و_شهدا
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
#حدیث_روز
#پیامبر_اکرم_ص
فَوقُ كُلِّ ذِیبِرٍّ بِرٌّ حتّی یُقتلَ الرّجُلُ شهیداً فی سبیلِ الله
هر عمل نیکی، عملی نیکوتر از خود دارد مگر شهادت در راه خدا که نیکوتر عملی از آن وجود ندارد.
📚 خصال، ج ١، ص ٨
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🕊🥀🌹🌴🌹🥀🕊
#پیامکی_از_بهشت 💐
مردم بیائید بیشتر با هم باشیم و دلهایمان را به جای کینه از یکدیگر ، از مهر به هم پر کنیم و دست در دست همدیگر گذاریم و اسلام و قرآن را یاری کنیم .
بیائید به کمک هم این کشتی انقلاب را به ساحل پیروزی برسانیم ، ما در برابر قطره قطره خون شهیدان مسئول هستیم ، پس مواظب باشیم که مسئولیت خود را به نحو احسن انجام دهیم .
🌹 #شهید_والامقام
🕊 #حسینعلی_رفیعی
#سلام_به_دوستان_شهداء 🌹
#روزتان_شهدایی 🌹
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#سفر_عاشقانه
به بهانه روز
#جهانی_ناشنوایان
#شهیدی که با #گوش_جان می شنید و با #زبان_دل حرف می زد
#شهید_والامقام
#عبدالمطلب_اکبری
می خواهیم به یکی از روستاهای دوردست سفر کنیم به جایی که مردمانش حق بزرگی برگردن انقلاب دارند.
وقتی از مسیر اصفهان به شیراز حرکت و از آباده عبور کنیم، به شهرستان کوچکی به نام «خرم بید» میرسیم.
در حوالی این شهرستان روستای کوچکی است که اکنون نامش #شهید_آباد است.
خانوادههای ساکن این روستا زیاد نیستند اما وقتی به گلزار #شهدای روستا سر بزنی تعجب خواهی کرد.
آن ها چهل و سه #شهید تقدیم انقلاب و اسلام کرده اند ؛ #شهدایی که هرکدام پرچمی برای سرافرازی و سربلندی نظام هستند.
از میان قبور #شهدا وقتی عبورکنی به مزار سردار رشید اسلام، #شهید_شعبانعلی_اکبری خواهی رسید.
در بالای مزار او قبر #شهیدی است که اکنون زائرانی از مناطق دور و نزدیک دارد.
آنجا مزار #شهید_عبدالمطلب_اکبری است.
#عبدامطلب به همه، من و شما نشان داده که هیچ چیز نمیتواند مانع رشد و کمال معنوی انسان شود.
او از نعمت گویایی و شنوایی محروم بود، نه می شنید، نه می توانست حرف بزند.
اما این پسر هوش و استعداد فوق العاده داشت. با بچههای هم سن و سال خود مدرسه رفت.
آنقدر نیز هوش بود که تا کلاس پنجم درس خواند بعد به سراغ بنایی رفت. یک استاد کار ماهر در بنایی شد. تقریباً همه خانههای روستا یادگار اوست. هرکس احتیاج به تعمیر خانه داشت #عبدالمطلب را خبر میکرد.
در لوله کشی و کارهای خدماتی هم استاد بود. خلاصه یک آدم با استعداد و دوست داشتنی که از نعمت تکلم و شنوایی محروم بود.
#ادامه_دارد
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
🌹رستگاران 🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 #سفر_عاشقانه به بهانه روز #جهانی_ناشنوایان #شهیدی که با #گوش_جان می شنید و با #زبان_دل ح
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#سفر_عاشقانه
به بهانه روز
#جهانی_ناشنوایان
#شهیدی که با #گوش_جان می شنید و با #زبان_دل حرف می زد
#شهید_والامقام
#عبدالمطلب_اکبری
انقلاب که پیروز شد به بسیج پیوست. دوستی داشت که ارتباط آنها مانند مرید و مراد بود. دوست او #شهید_شعبانعلی_اکبری بود که مسئولیت عقیدتی سپاه خرم بید را برعهده داشت. آن ها شب و روز با هم بودند.
#عبدالمطلب با کمک او راهی جبهه شد. قدرت بدنی او بالا بود. برای همین سختترین کارها را قبول میکرد. او آرپی جی زن شده بود. در کارش بسیار ماهر و استاد بود. خیلی دقیق هدفگیری میکرد.
دوستانش از #عبدالمطلب چیزهای عجیبی میگفتند. یکی میگفت عجیب است؛ #عبدالمطلب ناشنواست، اما وقتی خمپاره شلیک میشود او زودتر از همه خیز برمیدارد.
دیگری می گفت بارها با هم توی خط بودیم #عبدالمطلب بسیار به نماز اول وقت مقید بود. ما شنوایی داشتیم ، ساعت داشتیم اما او هیچ کدام را نداشت ، اما هنگامی که موقع اذان می شد آرپی جی را کنار می گذاشت و آماده نماز می شد. هنوز این معما باقی مانده که او از کجا هنگام اذان را تشخیص می داد.
اما این رزمنده شجاع و غریب ، زمانی که دوست عزیزش را از دست داد بسیار بی تاب شده بود.
وقتی #شهید_شعبانعلی_اکبری را به خاک می سپردند در کنار قبر نشسته بود و اشک می ریخت. #شعبانعلی در والفجر ۸ به #شهادت رسید.
#عبدالمطلب در بالای مزارش نشست و روی زمین صورت یک قبر را ترسیم کرد،با زبان بی زبانی به همه گفت : اینجا قبر من است.
برخی از افراد او را مسخره کردند؛ برخی به او خندیدند و…
#عبدالمطب در آخرین روزهای سال ۱۳۶۵ ازدواج کرد. آن موقع بیست و دو ساله بود. بلافاصله به منطقه برگشت. درعملیات کربلای ۸ در شلمچه غوغا کرد . هر جا همه خسته می شدند او یک تنه در مقابل تانک های دشمن با شلیک آرپی جی قد علم می کرد .
برادرش می کفت : نوزدهم فروردین ۱۳۶۶ #عبدالمطلب به وصال محبوب خود رسید.
پیکر پاک این #شهید ربه روستا آوردند.
#شهدا را به ردیف دفن می کردند. حالا نوبت به جایی رسیده بود بالای مزار #شهید_شعبانعلی_اکبری ، وقتی او را به خاک می سپردیم برخی با تعجب به هم نگاه می کردند ، مثل اینکه خاطره ای به یادشان آمده بود.
بله آنها خاطره آن روزی را به یاد آوردند که #عبدالمطلب درست همین مکان را نشان داد و گفت : « من اینجا دفن خواهم شد »
#ادامه_دارد
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
🌹رستگاران 🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 #سفر_عاشقانه به بهانه روز #جهانی_ناشنوایان #شهیدی که با #گوش_جان می شنید و با #زبان_دل ح
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
#سفر_عاشقانه
به بهانه روز
#جهانی_ناشنوایان
#شهیدی که با #گوش_جان می شنید و با #زبان_دل حرف می زد
#شهید_والامقام
#عبدالمطلب_اکبری
انقلاب که پیروز شد به بسیج پیوست. دوستی داشت که ارتباط آنها مانند مرید و مراد بود. دوست او #شهید_شعبانعلی_اکبری بود که مسئولیت عقیدتی سپاه خرم بید را برعهده داشت. آن ها شب و روز با هم بودند.
#عبدالمطلب با کمک او راهی جبهه شد. قدرت بدنی او بالا بود. برای همین سختترین کارها را قبول میکرد. او آرپی جی زن شده بود. در کارش بسیار ماهر و استاد بود. خیلی دقیق هدفگیری میکرد.
دوستانش از #عبدالمطلب چیزهای عجیبی میگفتند. یکی میگفت عجیب است؛ #عبدالمطلب ناشنواست، اما وقتی خمپاره شلیک میشود او زودتر از همه خیز برمیدارد.
دیگری می گفت بارها با هم توی خط بودیم #عبدالمطلب بسیار به نماز اول وقت مقید بود. ما شنوایی داشتیم ، ساعت داشتیم اما او هیچ کدام را نداشت ، اما هنگامی که موقع اذان می شد آرپی جی را کنار می گذاشت و آماده نماز می شد. هنوز این معما باقی مانده که او از کجا هنگام اذان را تشخیص می داد.
اما این رزمنده شجاع و غریب ، زمانی که دوست عزیزش را از دست داد بسیار بی تاب شده بود.
وقتی #شهید_شعبانعلی_اکبری را به خاک می سپردند در کنار قبر نشسته بود و اشک می ریخت. #شعبانعلی در والفجر ۸ به #شهادت رسید.
#عبدالمطلب در بالای مزارش نشست و روی زمین صورت یک قبر را ترسیم کرد،با زبان بی زبانی به همه گفت : اینجا قبر من است.
برخی از افراد او را مسخره کردند؛ برخی به او خندیدند و…
#عبدالمطب در آخرین روزهای سال ۱۳۶۵ ازدواج کرد. آن موقع بیست و دو ساله بود. بلافاصله به منطقه برگشت. درعملیات کربلای ۸ در شلمچه غوغا کرد . هر جا همه خسته می شدند او یک تنه در مقابل تانک های دشمن با شلیک آرپی جی قد علم می کرد .
برادرش می کفت : نوزدهم فروردین ۱۳۶۶ #عبدالمطلب به وصال محبوب خود رسید.
پیکر پاک این #شهید ربه روستا آوردند.
#شهدا را به ردیف دفن می کردند. حالا نوبت به جایی رسیده بود بالای مزار #شهید_شعبانعلی_اکبری ، وقتی او را به خاک می سپردیم برخی با تعجب به هم نگاه می کردند ، مثل اینکه خاطره ای به یادشان آمده بود.
بله آنها خاطره آن روزی را به یاد آوردند که #عبدالمطلب درست همین مکان را نشان داد و گفت : « من اینجا دفن خواهم شد »
#ادامه_دارد
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀
🌹رستگاران 🌹
🥀🕊🌹🌴🌹🕊🥀 #سفر_عاشقانه به بهانه روز #جهانی_ناشنوایان #شهیدی که با #گوش_جان می شنید و با #زبان_دل ح
🌴🥀🕊🌹🕊🥀🌴
#شهیدانه
#دوری_شهدا_از_گناه
#شهید_والامقام
#احمدعلی_نیری
#قسمت_آخر
من همینطور که اشک میریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه میکنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک میریختم و با خدا مناجات میکردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله...» به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزهها و تمام کوهها و درختها صدا میآمد. همه میگفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچهها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی که از وحشت میلرزید به اطراف میرفتم از همه ذرات عالم این صدا را میشنیدم!
#احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد : از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد!
#احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم. گفتم تا بدانی انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد. بعد گفت : تا زندهام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.
#روحش_شاد
#یادش_گرامی
#راهش_پر_رهرو
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🥀🌴🌹🕊🌹🌴🥀
یاد باد
یاد جبهه ها
یاد دفاع مقدس
#یاد_شهدا
ارسالی از اعضاء
شادی روح #امام_راحل و #شهدا و سلامتی رزمندگان اسلام
#صلوات
#اللهم_صل_علی_محمد_و_آل_محمد
#و_عجل_فرجهم
💠کانال_ما_رابه_اشتراک_
بگذارید👇👇
@rastegarane313
🇮🇷 مطالب👆 یک کانال بورسی ، درود بر شرفت پسر ...
#کانال_مارا_به_اشتراک_بگذارید👇👇
@rastegarane313