eitaa logo
🇮🇷 ر‌ایــحـہ خـوش معروف 🇮🇷
82 دنبال‌کننده
2.6هزار عکس
1.2هزار ویدیو
8 فایل
"هوالبصیر" #امربه معروف و #نهی ازمنکر سنگر مستحکم رزمندگان درجبهه فرهنگی👉 ♻️تشکل های مردم نهاد آتش به اختیار✌️ ✔ تاسیس کانال : اسفند 1399/12/1 https://eitaa.com/Rayeheyekhoshmaroof
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 « تجربه_من _ شماره ۸ »🌹 قسمت_اول من متولد ۶۸ هستم و عید غدیر امسال زندگی مشترکم ده ساله میشه❤️و این ده ساله شدن بسیار بسیار برام شوق برانگیز هست😍 (مربوط به دوسال قبل) عید غدیر سال ۹۰ در حرم عبدالعظیم در زمان اذان ظهر عقد کردیم و بعد از چند ماه با مراسم عروسی ساده به خونه خودمون رفتیم. اون موقع هنوز شعار خرید کالای ایرانی نبود اما همه جهیزیه ام ایرانی بود. از اول اهل برند و غیر و ذلک نبودم و اون موقع اولین نفری بودم که در خانواده همه مراسمات قبل از عروسی و بعد از عروسی و یک سری لوازم غیر کاربردی در جهیزیه حذف کردم مثل بوفه، چرخه گوشت، سرویس چینی و.... نگم از حرفا سر مراسم و جهیزیه اما خدا رو شکر اونجا بود که فهمیدم آدمی هستم که حرف مردم برام اهمیتی نداره. اون موقع همه عروسای قبل از من ماشین عروسیشون ماشین خارجی بود که کرایه می کردن برای ما ماشین ۲۰۶ بود که از یکی از دوستان امانت گرفته بودیم که اینم خودش حرف و حدیثایی داشت( کاش این فرهنگ های غلط که خودشون چشم و هم چشمی می کنن و اصرار دارن کوچیکترهام ازش پیروی کنن اصلاح بشه) جالب این که من شدم جاده صاف کن اقوام، بعد از من، همه مراسمات جهاز برون، حنا بندون و پاتختی در فامیل حذف شد. موندم خودشون دوست نداشتن و شهامت حذفشم نداشتن چرا انقدر حرف به من زدن. اول زندگی نمی گن دختر جوون ممکنه تو دلش خالی بشه😔 حالا بگذریم☺️ از برکات ازدواج و اینکه در این ده سال جز لطف و رحمت و نعمت و برکت هیچ چیز از خدا ندیدم🤲 بعضی وقتا زمانیکه این ده سال با خدا مرور می کنم از خدا خجالت می کشم از اینکه من انقدرها هم لیاقت این همه لطف رو نداشتم اما خدا با وجه رحمن و رحیم بودنش با من رفتار کرد😭 بعد از عروسی، همسرم تحصیلاتشون در مقطع ارشد ادامه دادن و این شد مسیری برای پیشرفت در کارشون. یکسالی که از عروسی گذشت چون اختلاف سنی بچه با خودم مهم بود، اقدام کردیم ۷یا۸ ماهی نشد و بعد لطف خدا شامل حال ما شد و پسر بزرگم در فروردین ۹۴ به دنیا اومد، از برکات مادی فرزند اول خرید خونه بود، در متراژ و منطقه ای که اصلا در معادلات ما نمی گنجید اما همه چیز به یکباره و جز لطف خدا هیچ نبود. شهریور ۹۴ که همسرم از پایان نامش دفاع کرد من اقدام کردم برای ارشد. کارشناسی دانشگاه علامه خونده بودم و برای ارشد هم دانشگاه های ممتاز منو راضی می کرد با همه این اوصاف اختلاف سنی بچه ها با هم دیگه هم برام مهم بود، وقتی پسرم از شیر و پوشک گرفتم برای دومی اقدام کردم که بعد از تولد ۳ سالگی فرزند اول، فرزند دومم در دهه کرامت سال ۹۷ به دنیا اومد. در همان سال ارشد در یکی از دانشگاههای ممتاز قبول شدم. رزق مادی فرزند دومم ماشین بود پراید داشتیم که به لطف خدا ارتقا دادیم. پسر دومم آلرژی حاد داشت و مدام بی قراری و گریه می کرد و پسر بزرگ که در سن سه سالگی بود و در بدترین سن رفتاری و اخلاقی و دیگه نمیدونم چی؛ من به لحاظ روحی خودمو باختم و در بحران وحشتناکی قرار گرفتم از همه بدتر هم این بود که شخصیتم آدم درون گرایی هستم و همین باعث میشه با کسی درد دل نکنم و این خودش مشکلات منو بیشتر کرده بود. البته ناگفته نماند همسر دلسوزی و مهربانی دارم با ایشون درد دل می کردم اما خیلی سطحی چون مدام این در ذهنم بود که ( زن اگر از خودش مدام ناله بزنه پیش شوهرش این باعث آسیب در زندگی مشترک میشه) از این رو خیلی درد دل نمی کردم و این فشارها در حدی شد که من از زمان مجردیم همیشه می گفتم بچه زیادش خوبه؛ یکی غمه، دوتا کمه، سه تا خوبه و همه اینو میدونستن اما ظاهر من چیزی از درونم نشون نمیداد و عمق فاجعه بین منو خدا بود. حال بدِ من به جایی رسید که هنوز فرزند دومم به یکسالگی نرسیده بود و من می گفتم این اشتباه تکرار نمی کنم و همین دوتا بسه‌. من آدم بی عُرضه همین دوتا رو که بدبخت کردم، سلامت به مقصد برسونم سومی پیش کِش. خلاصه شهریور ۹۸ بود که احساس کردم اتفاقی افتاده🤔 چند روز با خودم کَلَنجار رفتم تا رفتم و بی بی چک خریدم بله جوابش مثبت بود😳 هنوز بعضی وقتا فکر می کنم چه جوری و از کجا اومد🙊 ده روزی به همسرم نگفتم تا با خودم کنار بیام. خدا خودش شاهده لحظه ای به سقط فکر نکردم اما مدام می گفتم: خدایا تو بهتر از همه خبر داری از حال و روز من چرا؟ آخه چرا؟ تدبیرت چی بود؟ حکمتت چی بود؟ تو که نمیخوای این دوتا بدبختی که من مادرشونم بشن سه تا😭 چرا چرا چرا. بعد از ۱۰ روز حال بدم رو با همسرم شریک شدم اما درونم غوغایی بود. پسر دومم ۱۳ ماهش بود. 👈 ادامه در پست بعدی 🍀ر‌ایــحـہ خـوش معروف🍀 🇮🇷 @Rayeheyekhoshmaroof
🌹 « تجربه_من _ شماره ۸ »🌹 قسمت_ دوم حالم انقدر بد بود که همسرم با وجود اینکه معتقد بودند خانم باردار هیچ وقت نباید بره مسافرت، خودش برنامه ریزی کرد و اسفند ۹۸ چند روزی بود که کرونا شروع شده بود منو برد مشهد، عجب مشهدی بود😍 اسفند ماه مشهد که خلوته و زمانیکه ما رفتیم هنوز ضریح رو نبسته بودن، ۲یا۳ روز بود که فراگیری کرونا در ایران اعلام شده بود. در اون سفر من نماز واجب می خوندم و بعدش فقط کنار ضریح می نشستم و گریه می کردم و با امام رضا درد دل می کردم. بعد از سفر مشهد حالم بهتر شد. بعد از مشهد لطف امام رضا شامل حالم شد بعد از مدتها کم کم حال روحیم بهتر شد و با تولد پسر سومم بعد از عید فطر ۹۹ این حال، خوبه خوب شد. الان بعد از گذشت ۱۳ ماه از تولد فرزندی که خدا به ما داد، حال من چنان تغییر کرده که هر کسی منو می بینه می گه خوش به حالت چقدر شاد و شنگولی😂 برداشت خودم اینه که روزی دوتا پسر اول که علاوه بر خواست خدا اراده ماهم در تولدشون دخیل بود مادی بود و با خودشون نعمت به زندگی ما آوردن اما پسر سومم که ۱۰۰% اراده خدا در تولدش دخیل بود روزیش معنوی بود و رحمت با خودش آورد و اون حال خوبی بود که یک مادر باید داشته باشه تا بتونه جامعه سازی کنه. هر روز و هر لحظه به بچه ها میگم شما هدیه های خدا هستین به من و اونام این 🤩🤩🤩 شکلی میشن، اِنقدر حال من در این یک سال خوب بوده که حرف مردم و امان از حرف مردم: آخی ۳تا پسر داری، ایشالا خدا یه دختر بهت بده، آخی سومی آوردی دختر بشه اما پسر شد و.... ذره ای تاثیر در روحیه هم نذاشته و فقط در دلم دعا می کنم روزی برسه مردم متوجه یک سری سوالات و حرفا بشن که خصوصی هستن و نباید مدام نظر بدن‌. از جمله حال خوبه من این هست که به فکر چهارمی هستم و تنها با نیت حفظ کشوری که پرچم دار حکومت مهدوی هست و دعا کنید که نیتم اِنقدر خالص باشه که در محضر خدای مهربون پذیرفته بشه. از جمله حال خوبه دیگم اینکه ده سال از زندگی مشترکم می گذره و😍😍😍😍😍 جملات از توصیفش عاجز هستن. انشاالله به برکت این دهه خداوند بصیرتی به زنان و مردان سرزمینم بده که بخاطر ولی و امام زمانشون کمی سختی امروز تحمل کنن تا از این بحران در بیایم🤲 و به امید فردای زیبا و مهدوی🙏 🍀ر‌ایــحـہ خـوش معروف🍀 🇮🇷 @Rayeheyekhoshmaroof
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزرگ یاوران معـروف «شـرط مسلمـانی» چه فـرقی است بیـن دینـداری مـا و ڪسانی ڪه لعنتشـان می‌ڪنیـم⁉️ 🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹 🌼ر‌ایــحـہ خـوش معروف🌼 🇮🇷@Rayeheyekhoshmaroof
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🇮🇷 ر‌ایــحـہ خـوش معروف 🇮🇷
#خانواده_ولایی 3⃣2⃣ 📌"روزه ی ازدواج" 🔴اینقدر فیلم عروسی ساخته شده که خدا در اون ها نیست! ⚠️ همه ت
4⃣2⃣ 📌"جایگاه مقدس" 🌷تشکیل خانواده یک جایگاه محترم و مقدس هست. 🔷در نهادهای اجتماعی ما باید ارزش بیشتری برای نهاد خانواده قائل بشن. 🌺مادر 🌺 پدر 🌹خواهر 🌹و برادر هر کدوم حرمت هایی دارن... 🔴اونوقت میخواد بره با نماز شب بخدا برسه!😒 ❎برو با خدمت به اطرافیانت، به خدا برس... 🌺💐در روایات هست که اگه شخصی هر یک از محارمش رو خوشحال کنه خدا روز قیامت خوشحالش میکنه...😊☺️ 🔺خودتون عظمتش رو درک کنید... 🌹 های _ ولایت 🌹 - پناهیان 🌹 دارد... ┄┅═══✼✨🦋✨✼═══┅┄ ✅ر‌ایــحـہ خـوش معروف 🇮🇷 @Rayeheyekhoshmaroof
🖼 مجموعه عکس نوشته (یه جمله ساده بگو ) ⃣ . . 📌مجموعه پست‌ها با هشتگ رو دنبال کن و برای دوستات هم بفرست. 🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱🌹🌱 🌸ر‌ایــحـہ خـوش معروف🌸 🇮🇷@Rayeheyekhoshmaroof
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
وظیفه ۲۴ منتظران.mp3
3.42M
🔴 قسمت ۲۴ وظایف منتظران 🔵 اخلاق مهدوی و حفظ زبان 🎙️ 🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟🌟 ✅ر‌ایــحـہ خـوش معروف 🇮🇷 @Rayeheyekhoshmaroof
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹 « تجربه_من _ شماره ۹ »🌹 من مرداد سال ۹۴ وقتی هفده ساله بودم عقد کردم. البته با وجود مخالفت های خانواده که میگفتند هنوز کوچیکی، دَرست خوبه حیف میشی و ... اما من تصمیمو گرفتم و پدر مادرمم به انتخابم احترام گذاشتند. با تمام وجود همسرم و ویژگی های خوبش رو انتخاب کرده بودم، ایشون طلبه هستن با وجود اینکه تو فامیل ما اصلا مرسوم نبود و همه از انتخابم شوکه شدند😅 یکسال بعد عروسی رفتیم مشهد و زندگی مشترکمون رسما شروع شد.😍 هم درس میخوندم هم خونه داری، اولش یکم اوضاع قاطی پاتی شد حتی غذا میسوزوندم و ...نگم براتون🙈 اما خیلی زود با لطف خدا و همت و برنامه ریزی اوضاع آروم شد. اواخر ترم اول بودم که تصمیم به بارداری گرفتیم و به لطف خدا باردار شدم این درحالی بود که نه خونه داشتیم نه ماشین نه درآمد آنچنانی، اما به لطف خدا و برکت وجود شیعه امیرالمؤمنین علیه السلام به شدت اعتقاد داشتیم که با چشم برکاتش رو دیدیم. بعد زایمان اولم برکت تو وقت و رزقمونو حس میکردم، آقا سید کوچولوی ما یک هفتش بود که ماشین خریدیم و اون ترم با وجود اینکه تازه زایمان کرده بودم با بهترین نمرات و معدل نزدیک بیست ترم رو تموم کردم و یک ترم به مرخصی رفتم. سال بعد وقتی برگشتم سر همون ترمی که مرخصی گرفته بود متوجه شدم باز باردارم 😁 اولش شوکه شدم و کلی جیغ کشیدم آخه پسرم فقط یکسال داشت، اما راضی بودم به رضای خدا ،(حتی لحظه ای فکر سقط به مغزمم خطور نمیکرد با اینکه با اون شرایط حتی بیست سالمم نبود.) در حالیکه کل اساتید خانم از دسته گلی که به آب داده بودم با هم پچ پچ میکردن و میخندیدن و حرف حدیث اطرافیان و فامیل، دختر گلم دنیا اومد و با اینکه از نظر زمانی وقت کم تری داشتم اما عجیب وقتم پربرکت شده بود، ذهنم باز شده بود، مقالاتم برگزیده میشد، جزء جامعه نخبگان کشور شدم و موهبت هایی که همه اش نه از جانب تلاش های خودم بلکه برکت قدوم بچه ها بود. از وقتی دخترمو باردار بودم، خونه سازی رو شروع کردیم و با دنیا اومدنش و پا قدمش طی تقریبا دو سال خونه تمام شد. علاوه بر اینکه بچه ها با هم بازی میکنن، با هم خوراکی میخورن، کلا با هم مشغولن. کم تر با من کار دارن و به شدت مستقل ان. با برنامه ریزی و تلاش و صد البته یاری خدا، همیشه خونه زندگیم در مرتب ترین و تمیز ترین حالت ممکنه،کیک و شیرنی پزی و آشپزی میکنم (البته شرایط خانواده ها و توان جسمی خانمها با هم فرق داره همه مثل هم نیستن نمیخوام الگو بدم.) دو سالی هست که مشغول مقطع ارشد شدم و با اینکه رشته نسبتا سختی هم هست، این‌بار باز خودمون تصمیم گرفتیم برا بارداری اقدام کنیم، چون برکاتش رو با تمام وجود حس کردیم، الان فرزند سومم رو با فاصله کمی از دختر و پسرم باردارم، سر کلاس میرم، بچه داری میکنم،شادم و احساس رضایت میکنم و ان شاءالله یکم که شرایطم عادی شد برا دکترا هم ادامه میدم. مطمئنم، با تولد این فسقلی که فقط به قصد سربازی امام زمان عج الله و جهاد فرزن آوری به این دنیا دعوتش کردیم، خیر کثیر ورزق مادی و معنوی زیااادی به زندگیمون جاری میشه. بچه هام خیلی خوشحال اند و منتظر داداششون هستند و سرگرمی این روزاشون شده حرف زدن و قربون صدقه رفتن با نی نی تو راهیمون. و ان شاءالله ،ان شاءالله فرزند چهارم، پنجم، ششم 😅😅😅 گاهی دلم میخواد به کسایی که با گوشه کنایه میگفتن ازدواج میکنی حیف میشی، چرا بچه آوردی اشتباه کردی، از دَرست میمونی و...مگه تو قصد ادامه تحصیل نداشتی😏، لابد مامانت بچه هاتو بزرگ میکنه و.....بگم و فریاد بزنم ازدواج و فرزند اوری مانع نیست ...نیست ..نیست ، بیخود و بی جهت دختران ما رو تا سی سالگی مشغول فرعیات درس و شغل نکنید و وقتی پژمرده شدند و حس های ناب مادری و همسر بودن رو تو زمان دُرست خودش نچشیدند تنها و بی کس رها کنید. خدا خیر بده مادرم و همسرم رو که همیشه پشتم بودند و مشوقم. باز هم بگم اینا رو نگفتم که بگم همه باید اینطوری باشند، همسرداری و فرزند آوری به تنهایی بزرگترین و مهم ترین کار دنیاست، تربیت یک بچه و رشد دادنش، اونم نه یه بچه معمولی بلکه شیعه امیرالمؤمنین علیه السلام کار ساده ای نیست، خودش به تنهایی یک اتفاق بزرگ و بی نظیره، هر انسان خودش یک جهانه، یک عالَم بی انتهاست، یک معجزه است، پس ببینید دنیا آوردن و بزرگ کردنش چه کار مهمیه، قرار نیست ما خانم ها نقش سوپرمن رو بازی کنیم و هزار و یک فعالیت رو با هم انجام بدیم. آن‌چه در توانمون هست انجام میدیم و مهم رضایت خداست😉 لطفا برای ظهور آقا جانمون و سلامتی و عاقبت بخیری خودمون و فرزندان مون صلوات بفرستید. 🍀ر‌ایــحـہ خـوش معروف🍀 🇮🇷 @Rayeheyekhoshmaroof