#از_رنجی_که_میبریم...
بنا نداشتم به صورت فاش و عیان مشکلات و دردها را در فجازی فریاد بزنم اما از آنچه که بر ما می رود دیگر نمیتوانم تغافل کنم و حسن ظن پیشه سازم.
فلذا از آن رو که لَا يُحِبُّ اللَّهُ الْجَهْرَ بِالسُّوءِ مِنَ الْقَوْلِ إِلَّا مَنْ ظُلِمَ، این سرزمین و مردمانش را در ظلمی می بینم که ناجوانمردانه با غفلت خودمان و زیرکی دشمنان تحمیل شده است فلذا سلسله یادداشتهایی با عنوان کلی #از_رنجی_که_میبریم را بنویسم تا فریاد بزنم دسیسه های شیطان و وساوس خناسان و حجم غفلت و ناهشیاری هایی که در آن غرقه هستیم.
1️⃣فقدان روایت تجربه های چهل سال گذشته
.
ربّیّون: انّا الی الله راغبون
#از_رنجی_که_میبریم... بنا نداشتم به صورت فاش و عیان مشکلات و دردها را در فجازی فریاد بزنم اما از آن
1️⃣ #از_رنجی_که_میبریم...
🔰 فقدان روایت تجربه های چهل سال گذشته
💠 فقدان تجربه نگاری دوره های تشکیلاتی معرفتی
یا من جرّب المجرّب حلّت به الندامة
یکی از دردهای چندین سال اخیر این بوده است که مکرر مشاهده کرده ام هر گاه خیزی جهت ارتقایی میخواهد برداشته شود به علت فقدان مستندنگاری و تجربه نگاری این امکان وجود ندارد تا بر دوش تجربه های سالیان گذشته و با بصیرتی کامل نسبت به ضعفها و قوتها، کاستی ها و نقصان و فقدانها بر طرف گشته و اقدام متکاملی را شاهد باشیم.
یکی از مصادیق این مسئله، دوره های معرفتی - تشکیلاتی - مهارتی است که در تابستانها پرشور و پر شمار برگزار می گردد. هر چند تلاشهایی شده است که قدری از تجارب سالیان گذشته اسنادی پدید بیاید اما آنقدر این عرصه کم رمق است که مشاهده می کنیم دوره های گوناگون با ضعف های متنوع و بعضا آشکار هر سال بازتکرار می شود.
مطالبات رهبری عوض شده است؛ اهداف مان عوض شده اند؛ زمانه مان عوض شده است؛ نوع و جنس شبهات بعضا عوض شده است و ... مضافا بر همه اینها مخاطب ما عوض شده است: ما در ابتدای گام دوم انقلاب با نسلی کاملا متفاوت از نسل های گذشته مواجه هستیم. نسلی که در فتنه 88 دبستانی بوده و در سالهای دولت برجام دوران راهنمایی و دبیرستان خویش را در حال طی کرده بوده است. نسل بومیان دیجیتال که تا چشم باز کرده اند اینترنت و شبکه های اجتماعی را در اختیار خود دیده اند.
اما متاسفانه...
تو گویی زمان در ایران ایستاده است و هیچ تکانی نمی خورد! طوفان و تندباد حوادث ذهن و قلب جوانان ما را در حال در نوردیدن می باشد و ما همچنان با الگوهای دو سه دهه گذشته در حال تجربه کردن تجربه شده ها هستیم!
به هر حال...
یکی از فقدانها این می باشد که توصیف شفاف، سه بعدی و رنگی از مختصات فکری اندیشمندان انقلاب اسلامی (خاصتا متقدمین) نداریم. سالهاست دغدغه نظام اندیشه در اتسمفر حوزوی خاصتا شکل گرفته است اما ما آنقدر زبانمان الکن می باشد که نمیتوانیم توصیف کنیم مختصات جهان بینی توحیدی شهید مطهری چیست، مختصات طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن مقام معظم رهبری چیست. هر کدام از این ها چه مزیتی دارند. چه نقصان و کاستی ای دارند. چه دغدغه جوهری ای را دنبال می کنند. چه توجیهی این حجم از بی اعتنایی به سرمایه های فکری انقلاب اسلامی را میتواند پاسخگو باشد؟!!
ما به #گونه_شناسی_راهبردی #نظام_اندیشه های تولید شده از صدر انقلاب تا کنون نیاز داریم تا با چشمانی باز و بصیرتی ویژه به طراحی دوره های مد نظرمان بپردازیم.
با فقدان توصیفات لازم و کافی و به صرف اکتفا به تبیین های دو سه خطی نمیتواند حرکتی در خور و شایسته این مختصات زمانی مکانی عرضه کرد.
بعد مشاهده میکنیم ساعتها و روزها زحمت می کشیم اما با کمترین بهره ها و فایده ها و آورده ها! چرا؟! چون ما عقل و خرد را عملا انکار میکنیم با رویه ها و سازوکارهایی که تعریف کرده ایم یا به ما تحمیل شده و بدان تن داده ایم!
اگر حوزه با همه تنوعات ش چهار نعل شبانه روز کار بکند باز هم معلوم نیست بتوانیم بر این محاصره شوم تبلیغاتی و فکری فائق آییم و بتوانیم طعام معرفتی و عقیدتی مناسبی برای آنچه ایران امروز بدان نیازمند است فراهم سازیم.
اگر تدوین تجربه های چهاردهه گذشته صورت نگیرد؛
اگر تجمیع سرمایه های موجود کنونی صورت نگیرد؛
اگر تشخیص دقیق نیاز امروز صورت نگیرد؛
فردایی خواهد آمد که معلوم نیست آن فردا چگونه و چطور باشد...
.