eitaa logo
ربّیّون: انّا الی الله راغبون
445 دنبال‌کننده
99 عکس
15 ویدیو
16 فایل
دردنوشت ها و دل نوشته های سید مصطفی مدرس مسیر ارتباطی: @Sammmostafa
مشاهده در ایتا
دانلود
ربّیّون: انّا الی الله راغبون
#استقلال 💠روایتی توحیدی از ارزشها و شعارهای اصلی انقلاب💠 🔰تفسیر ارزش فطری #استقلال با رویکرد #توحیدی
بسم الله ، ، ، / 💠روایتی توحیدی از ارزشها و شعارهای اصلی انقلاب💠 🔰تفسیر ارزش فطری با رویکرد 🔰 🔰پرده اول: کنکاشی در معنای استقلال را شاید بتوان اینگونه معنا کرد که یک ملت مبتنی بر هویت تاریخی خودش فلسفه زندگی مستقلی داشته باشد و بتواند برای سرنوشت خود مستقلانه تصمیم بگیرد. به یک معنا شاید بتوان آزادی در ابعاد یک ملت را استقلال نامید اما بایستی توجه داشت که لوازم معنای ملت یا امت در معنای استقلال اخذ می شود که در ادامه بدان می پردازیم. اما پیش از آن بایستی توجه داشت که استقلال نه تنها متعلق به ملت یعنی افرادی که داخل مرزهای جغرافیایی و سیاسی هستند می باشد بلکه استقلال متعلق به یک امت نیز هست. فلسفه مستقل حیات داشتن یعنی هویت مستقل داشتن یعنی یک ملت/امت بتواند نگرشها، آرمانها و خواستهای خود را مستقلا تشخیص داده و تحقق آنها را دنبال کند. 🔰پرده دوم: نسبت ارزش فطری و وقتی میگوییم استقلال یعنی تصمیم و اراده مستقلانه مبتنی بر یک فلسفه و عقلانیت به عبارت دیگر میگوییم اراده فعل عقل است و این اراده میتواند تحت اجبار و اکراه و اغوا شکل بگیرد یا مختارانه و آگاهانه. همچنین یک ملت خود تصمیم بگیرد که ذیل کدام عقلانیت اراده و تصمیم جمعی اش را سامان بدهد. ذیل عقلانیت مادی گرا که همه انسانیت انسان در قامت یک حیوان ترسیم و تصویر میگردد یا ذیل عقلانیت توحیدی که انسانیت انسان تا مراتب اعلای تألّه و الوهیت اوج گرفته و متکامل می شود. فلذا سخن این است که استقلال یک ملت وقتی استقلال حقیقی و واقعی است که ذیل عقلانیت توحیدی و به واسطه جنود عقل شکل بگیرد. هرگونه استقلالی که غیر از این باشد توهم و خیال استقلال است. همان طور که آزادی اختیار واقعی انسان در و دشمنی تمام با شیطان و عبودیت تمام ذیل ولایت الله شکل میگیرد استقلال یک ملت/امت نیز در عداوت تامّه با شیطان بزرگ است که شکل میگیرد. آمریکا به عنوان مصداق اتمّ استکبار کشوری در کنار باقی کشورها نیست بلکه او رأس نظامی است که میخواهد سلطه خود را بر تمامی کشورها بگستراند و فلسفه و عقلانیّت مد نظر خود را حاکم بر تصمیم و اراده ملّتها/امّتها بگرداند. 🔰پرده سوم: راهبرد نظام سلطه در سلب استقلال ملّتها/امّتها شاید بنیادی ترین راهبرد دستگاه استکبار و نظام سلطه در برابر مستضعفان را بتوان استراتژی و تحقیر ملل بیان کرد... حق سبحانه در آیه 54 سوره زخرف می فرماید: فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ
ربّیّون: انّا الی الله راغبون
#استقلال 💠روایتی توحیدی از ارزشها و شعارهای اصلی انقلاب💠 🔰تفسیر ارزش فطری #استقلال با رویکرد #توحیدی
فرعون با استخفاف و تحقیر شخصیت قوم خود، عقول قوم خود را دزدید و بر ایشان استعلا یافت!(حضرت علامه طباطبایی در المیزان اینگونه معنی می کنند آیه را: أي استخف عقول قومه و أحلامهم) در طول تاریخ و رئیسی نظام سلطه و طواغیت آن بوده که و تاریخی ملل و امم را از ایشان گرفته تا بتواند یوغ بردگی و بندگی بر گرده آنان بنهد. وقتی یک ملتی بی شخصیت شد، احساس حقارت می کند، وقتی احساس حقارت کرد کار برای مستبد مستکبر بسی آسان است. برای اینکه کسی را تصرف کنی اول کوچکش کن، تحقیرش کن، به او بفهمان که چیزی نیست و قدر و منزلتی ندارد و هیچ نقطه مثبتی در زندگی او وجود ندارد و با این کار او را در گرداب و لجّه یاس و ناامیدی قرار بده، وقتی که خوب باور کرد که بی شخصیت است، حقیر و بی ریشه است، به راحتی می شود او را تصرف کرد و به اطاعت کشاند. و از این روست که زاییده شد. استعمار ضد است. استعمار یعنی یک ملتی/امتی اراده و تصمیمش از جانب غیر و دیگری از روی اجبار و اکراه و اغوا شکل بگیرد. استعمار در طول تاریخ دوره هایی را پشت سر گذاشته است. دوره اول: استعمار نظامی(استعمار کهنه) دوره اول استعمار اینگونه بود که کشورهای نظام سلطه به کشور دیگری حمله میکردند آن کشور را به واسطه نیروی نظامی خود اشغال میکردند و منابع آن کشور را به یغما برده و اراده خود را بر سرنوشت ملّت آن کشور تحمیل میکردند. دوره دوم: استعمار نو دوره دوم استعمار اما آن بود که دست نشانده های خود را در کشورهای هدف بر سر کار آورده و با آن دست نشان بسان عروسک خیمه شب بازی تعامل کرده و اراده خودشان را در ذهن و فکر دست نشانده ها حقنه می کردند. به عبارت دیگر در استعمار نو عقل مسئولان و کارگزاران از ایشان سلب شده و آنچه که نظام سلطه بدیشان دیکته می نمود اجرا می کردند. دوره سوم: استعمار فرانو اما دوره سوم استعمار، استعمار فرانو هست که در آن قدرت تفکر و تحلیل به واسطه حجم دیتا و اطلاعات درست و غلط مخلوط به هم از انسان گرفته می شود. به تعبیر مرحوم آیت الله حائری شیرازی: «استعمار فرا نو یعنی تعطیل فکر. نه به آن معنا که اجازه ندهد شما فکر کنید، بلکه به آن معنا که فرصت ندهد شما فکر کنید؛ آن‌هم نه به این صورت که اگر فکر کردید شما را بزند؛ نه، بلکه اجازه ندهد نیازها، شما را به فکر وادارد. می‌خواهد به ‌مجرد اینکه نیازی پیدا کنید، از شما رفع نیاز کند؛ این یعنی تعطیلی فکر... استعمار به همین روش جلوی تفکر را می گیرد. استعمار می‌خواهد اصلاً تو «نیازی» به فکر نداشته باشی» پس نظام سلطه در عصر جدید برآنست که به بشریت فرصت ندهد مستقلانه بیندیشد مستقلانه تصمیم بگیرد و مستقلانه عمل بکند. 🔰پرده چهارم: مراتب تشکیکی استقلال بر اساس 5 رویکرد مادر در مکتب امام ره ما معتقدیم که مکتب امام ره مبتنی بر 5 رویکرد مادر می باشد: 1. رویکرد توحیدی : هویت‌بخش(مبدأ و مقصدی، بلکه موطنی)؛ 2. رویکرد تربیتی : جنس و جوهره‌ساز(در افق فردی)؛ 3. رویکرد فرهنگی : جنس و جوهره‌ساز(در افق اجتماعی)؛ 4. رویکرد تمدنی : گونه و گستره‌آفرین(در امتداد رویکرد غلیظ اجتماعی)؛ 5. رویکرد حکومتی : چهرۀ قاهر عملیاتی آفرین(چون یک خروجی تعیّن‌بخش).
ربّیّون: انّا الی الله راغبون
#استقلال 💠روایتی توحیدی از ارزشها و شعارهای اصلی انقلاب💠 🔰تفسیر ارزش فطری #استقلال با رویکرد #توحیدی
بر اساس این 5 رویکرد میتوان گفت که استقلال به لحاظ عمقی از مراتب تشکیکی برخوردار است. پیشتر گفته بودیم به لحاظ گستره استقلال هم برای یک مطرح می باشد و هم برای یک . بر اساس این 5 رویکرد اصلی ترین مرتبه استقلال آنست که یک ملت بر اساس هویت فطری و توحیدی خود برای سرنوشت خویش تصمیم بگیرد. یعنی بدترین نوع سلب استقلال یک ملت سلب استقلال هویتی و شخصیتی او می باشد. اگر یک ملتی هویت و شخصیت خود را از دست نداده باشد هر چه در مراتب رویین تر استقلال خودش را از دست داده باشد باز هم میتواند استقلال خود را در تمامی مراتب باز به دست بیاورد. استقلال تربیتی آنست که یک ملت بتواند بر اساس هویت تاریخی خودش و نیز بر اساس فلسفه حیات خویش به تربیت نسلهای پس از خود بپردازد. اگر این مهم روی ندهد ما شاهد یک انقطاع نسلی خواهیم بود. شاهد نسلی خواهیم بود که با گذشته خود بیگانه است و با فردای خود ناآشنا فلذا استقلال تربیتی برای یک ملت نیز به شدت زیرساختی و مهم است. استقلال فرهنگی که به نوعی امتداد اجتماعی استقلال تربیتی می باشد بدین معناست که یک ملت بایستی در تعلقات فرهنگی خودش مستقل باشد نه از آنکه از روی تقلید و غربزدگی هر آنچه که امپراتوری رسانه ای غرب بر سر دست گرفت آن را به عنوان تعلقّات فرهنگی خودش بپذیرد. زبان فارسی یکی از اصلی ترین تعلقات فرهنگی ماست که بایستی به شدت از آن حراست کنیم. استقلال تمدنی نیز آنست که یک ملّت بر اساس هویت و تربیت و فرهنگ خویش تعلقات تمدنی خود را سامان بدهد. اینکه یک ملتی را دست بسته تسلیم تعلقات تمدنی غرب نظیر اسناد توسعه پایدار و مجامع به اصطلاح بین المللی کنیم عملا تن به استعمار نوینی داده ایم که در ساحت تمدنی از جانب غرب تحمیل می شود. رویین ترین سطح استقلال، استقلال حکومتی می باشد که شامل عرصه های متنوع سیاسی، اقتصادی، بهداشتی، علمی، صنعتی و نظامی می باشد. ما پس از انقلاب اسلامی با تشکیل نظام اسلامی توانستیم به استقلال سیاسی دست یابیم و به تدریج در ساحات دیگر استقلال خود را گسترش دهیم. اما بایستی توجه داشت تا رسیدن به قله اقتصاد راه پر پیچ و خمی پیش روی جمهوری اسلامی می باشد. سید مصطفی مدرس .