ربّیّون: انّا الی الله راغبون
تامل و کنکاشی در #طرح_راهبردی_نهضت از مجرای #منظومه_فکری #امامین_انقلاب .
⭕️شهید مطهری نیز در کتاب حماسه حسینی معجزه پیامبر اسلام را اعطای هویت و #شخصیت به مردم عرب بر می شمارد:
"پيغمبر اسلام به مردم عرب چه داد؟ و اساساً يك آدم فقير و يتيم و كسى كه تمام قوم و قبيلهاش با او دشمن هستند، چه داشت كه به آنها بدهد و چطور شد كه آنها را از آن حضيض پستى به اوج عزت رساند؟ ايمانى به آنها داد كه آن ايمان به آنها شخصيت داد. يكمرتبه آن عرب سوسمارخور، شير شترخور، عرب غارتگرى كه دخترش را زنده زنده به خاك مىكرد، اين احساس در او پيدا شد كه من بايد دنيا را از اسارت و از پرستش و اطاعت غيرخدا نجات بدهم، و هيچ اهميت نمىداد كه اعتراف كند كه در گذشته چطور بوده است، و حتى افتخار مىكرد كه بگويد من در گذشته پست بودم، آنطور فكر مىكردم، هيچ سابقه درخشان ملى ندارم، ولى امروز اينطور فكر مىكنم، از شما عاليتر فكر مىكنم. اين را مىگويند شخصيت."
⭕️امام خامنه ای نیز در توضیح شخصیت می فرمایند:
"شخصیت هر انسانی، غیر از عوامل و عناصری که وجود خارجی و ظاهری او را تشکیل میدهد - مثل جسم و ذهن و روحیات و خصلتها و خلقیات - مقوّمات دیگری نیز دارد که گاهی نسبت به آن عناصر و عوامل، جنبهی زیربنایی دارد؛ مانند افکار و جهانبینی و دیدگاهها. همهی جهانبینیها نمیتوانند انسانی مثل امام(ره) تربیت کنند. آن کسی که به خدا، قیامت، حضور در برابر پروردگار، زندگی پس از مرگ، شهادت و توکل معتقد است، در دنیا به گونهیی عمل میکند، و کسی که فاقد این جهانبینی است، طور دیگر رفتار میکند. پس، جهانبینی هر انسانی، در تشکیل شخصیت او تأثیر اساسی دارد. یکی از این مقوّمات، تعیین محدودهی هدفهاست. عمل و شعاع حرکت و کشش ادامهی راه، بسته به نوع هدف و محدودهی آن، متفاوت است. هدفهای بزرگ، به خودی خود، حرکتها و شخصیتهای بزرگ را تولید میکند. هدفها و آرمانها و افکار و تأملات انسان دربارهی زندگی و جامعه و آینده و وظایف بشر، عناصر سازندهی شخصیت انسان است."۱۳۶۸/۰۳/۱۸
🔶#امامت_امت در گرو اعتلای #شخصیت امت می باشد و #مردمسالاری_دینی بستر و مجرایی برای اعتلای شخصیت و هویت مردم ایران می باشد. فلذا تمام مصالح و مفاسد نیز بر مدار اعتلا یا انحطاط شخصیت مردم ایران سنجیده می شود و نیز ولی فقیه صادقانه و خالصانه مردمسالاری دینی را پذیرفته و به خواست مردم تن میدهد.
اکنون در این زمانه فلسفه ولایت فقیه مکنون در مردم سالاری دینی است.
مردم سالاری دینی یعنی #انسان را کما هو حقه دیدن
مردم سالاری دینی یعنی #کرامت_انسانی را پاس داشتن
مردم سالاری دینی یعنی #عزت_انسانی را محترم داشتن
مردم سالاری دینی یعنی #نهال_انسانی را بالنده ساختن
مردم سالاری دینی یعنی #استعدادهای_انسانی را در پرتو عدالت شکوفا ساختن
⭕️استاد فلاح حفظه الله در این باب تبیینی دارند:
"مردم سالاری راه سعادت اجتماعی است. در عین حال ولایت ضرورت فطریِ شکوفایی و مردم سالاری است.بحث ما در افق ولایت دارد تعریف می شود، ولایت ضرورت فطریِ شکوفایی و مردم سالاری است. در تئوری حضرت امام فلسفه ولایت فقیه مردم سالاری است. حضرت امام می فرمودند ولایت فقیه همان ولایت رسول الله است. یک جمله ای بعدش دارد که این کمتر گفته می شود؛ «و این ها نمی خواهند که ولایت رسول الله حاکم بشود» امام اینطوری نگاه می کردند؛ که ما ولایت رسول الله را داریم حاکم می کنیم. این حس حضرت امام است؛ کار ایشان خیلی باطن دارد. ولایت ضروری شکوفایی فطری و مردم سالاری است. تشتت، دوری از آرمان و ارزش، افت عزم و ... به خاطر نارسایی در ولایت است."
#اقامه_قسط
#هویت_توحیدی
#مردمسالاری_دینی
.
ربّیّون: انّا الی الله راغبون
#استقلال 💠روایتی توحیدی از ارزشها و شعارهای اصلی انقلاب💠 🔰تفسیر ارزش فطری #استقلال با رویکرد #توحیدی
فرعون با استخفاف و تحقیر شخصیت قوم خود، عقول قوم خود را دزدید و بر ایشان استعلا یافت!(حضرت علامه طباطبایی در المیزان اینگونه معنی می کنند آیه را: أي استخف عقول قومه و أحلامهم)
در طول تاریخ #استراتژی_مادر و رئیسی نظام سلطه و طواغیت آن بوده که #شخصیت و #هویت تاریخی ملل و امم را از ایشان گرفته تا بتواند یوغ بردگی و بندگی بر گرده آنان بنهد. وقتی یک ملتی بی شخصیت شد، احساس حقارت می کند، وقتی احساس حقارت کرد کار برای مستبد مستکبر بسی آسان است. برای اینکه کسی را تصرف کنی اول کوچکش کن، تحقیرش کن، به او بفهمان که چیزی نیست و قدر و منزلتی ندارد و هیچ نقطه مثبتی در زندگی او وجود ندارد و با این کار او را در گرداب و لجّه یاس و ناامیدی قرار بده، وقتی که خوب باور کرد که بی شخصیت است، حقیر و بی ریشه است، به راحتی می شود او را تصرف کرد و به اطاعت کشاند.
و از این روست که #استعمار زاییده شد. استعمار ضد #استقلال است.
استعمار یعنی یک ملتی/امتی اراده و تصمیمش از جانب غیر و دیگری از روی اجبار و اکراه و اغوا شکل بگیرد.
استعمار در طول تاریخ دوره هایی را پشت سر گذاشته است.
دوره اول: استعمار نظامی(استعمار کهنه)
دوره اول استعمار اینگونه بود که کشورهای نظام سلطه به کشور دیگری حمله میکردند آن کشور را به واسطه نیروی نظامی خود اشغال میکردند و منابع آن کشور را به یغما برده و اراده خود را بر سرنوشت ملّت آن کشور تحمیل میکردند.
دوره دوم: استعمار نو
دوره دوم استعمار اما آن بود که دست نشانده های خود را در کشورهای هدف بر سر کار آورده و با آن دست نشان بسان عروسک خیمه شب بازی تعامل کرده و اراده خودشان را در ذهن و فکر دست نشانده ها حقنه می کردند. به عبارت دیگر در استعمار نو عقل مسئولان و کارگزاران از ایشان سلب شده و آنچه که نظام سلطه بدیشان دیکته می نمود اجرا می کردند.
دوره سوم: استعمار فرانو
اما دوره سوم استعمار، استعمار فرانو هست که در آن قدرت تفکر و تحلیل به واسطه حجم دیتا و اطلاعات درست و غلط مخلوط به هم از انسان گرفته می شود. به تعبیر مرحوم آیت الله حائری شیرازی:
«استعمار فرا نو یعنی تعطیل فکر. نه به آن معنا که اجازه ندهد شما فکر کنید، بلکه به آن معنا که فرصت ندهد شما فکر کنید؛ آنهم نه به این صورت که اگر فکر کردید شما را بزند؛ نه، بلکه اجازه ندهد نیازها، شما را به فکر وادارد. میخواهد به مجرد اینکه نیازی پیدا کنید، از شما رفع نیاز کند؛ این یعنی تعطیلی فکر... استعمار به همین روش جلوی تفکر را می گیرد. استعمار میخواهد اصلاً تو «نیازی» به فکر نداشته باشی»
پس نظام سلطه در عصر جدید برآنست که به بشریت فرصت ندهد مستقلانه بیندیشد مستقلانه تصمیم بگیرد و مستقلانه عمل بکند.
🔰پرده چهارم: مراتب تشکیکی استقلال بر اساس 5 رویکرد مادر در مکتب امام ره
ما معتقدیم که مکتب امام ره مبتنی بر 5 رویکرد مادر می باشد:
1. رویکرد توحیدی : هویتبخش(مبدأ و مقصدی، بلکه موطنی)؛
2. رویکرد تربیتی : جنس و جوهرهساز(در افق فردی)؛
3. رویکرد فرهنگی : جنس و جوهرهساز(در افق اجتماعی)؛
4. رویکرد تمدنی : گونه و گسترهآفرین(در امتداد رویکرد غلیظ اجتماعی)؛
5. رویکرد حکومتی : چهرۀ قاهر عملیاتی آفرین(چون یک خروجی تعیّنبخش).