eitaa logo
🕊رفیـق خـوب حَـوراء
1.4هزار دنبال‌کننده
700 عکس
2.2هزار ویدیو
0 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
🗓1403/10/30 ✨پــــروردگــارا 🌺 لحظه لحظه های مبهم کودکیم را با تو زمزمه کردم و تنهایی دستهای کوچکم را تو پر کردی . ✨خـــدایـــا 🌺میدانم وقتی ناامید میشوم تو با تمام عظمتت ناراحت میشوی و عاشقانه انتظارم را میکشی تا به وادی امن آرامشت بازگردم . سجده میکنم در برابرت که اینهمه در مقابل من و گناهانم صبوری ... ✨پـــروردگــارا 🌺 دستم را بگیر که جز تو دستگیری ندارم، و دریابم که جز تو ، مرا پناهی نیست . 💫✨💫 🌱https://eitaa.com/Refigekhoobehavra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨✨✨ 💫چه دمی میشود آن دم که شود رؤیتِ تـو کـه بـه پایان بـرسـد ظلـمِ شـبِ غـیبت تـو ای خوش آن دم که رسد رایحه ی نابِ وصال بـه مشامـم بـرسـد عطـرِ خوشِ قـامت تـو ߊ‌َܠܠّܣُـܩَّ ࡃܥܼـِّـܠܙ ܠࡐ‌َܠࡅِّ࡙ـܭَ ߊ‌ܠܦ̇ــܝ‌َܥܼܢ 🌱https://eitaa.com/Refigekhoobehavra
73.62M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. 🤲هر روز قرائت به نیابت از برادر شهیدمان 🥀 جهت تعجیل در فرج ارواحنا فدا 🌱https://eitaa.com/Refigekhoobehavra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
. ☀️هر روز صبح که چشم می گشایی ... یعنی قرار است که باشی. یعنی هنوز باید نقشت را در این صحنه شگفت زندگی بازی کنی، یعنی هنوز فرصت داری تا زندگی کنی. ❄️هر روز جدید می تواند آغازی جدید باشد.. نگاهی نو، حضوری نو، تجربه ای نو💫 ســــــــــــــلامـ ☺️ صبح زیباتون بخیر و شادی 🌱https://eitaa.com/Refigekhoobehavra
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🥀🥀🥀 🥀به همراه گروه شناسائي وارد مواضع دشمن شديم. مشغول شناسائي بوديم که ناگهان متوجه حضور يک گله گوسفند شديم. چوپان گله جلو آمد و سلام کرد. بعد پرسيد: شما سربازهاي خميني هستيد!؟ ابراهيم جلو آمد و گفت: ما بنده هاي خدا هستيم. بعد پرسيد: پيرمرد توي اين دشت و کوه چه ميکني؟! گفت: زندگي ميکنم. دوباره پرسيد: پيرمرد مشکلي نداري؟! پيرمرد لبخندي زد و گفت: اگر مشکل نداشتم که از اينجا ميرفتم. ابراهيم به سراغ وسايل رفت. يک جعبه خرما و تعدادي نان و کمي هم از آذوقه گروه را به پيرمرد داد و گفت: اينها هديه (ره)براي شماست. پيرمرد خيلي خوشحال شد. دعا کرد و بعد هم از آنجا دور شديم. بعضي از بچه ها به ابراهيم اعتراض کردند؛ ما يك هفته بايد در اين باشيم. تو بيشتر آذوقه ما را به اين پيرمرد دادي! ابراهيم گفت: اولاً معلوم نيست کار ما چند روز طول بکشد. در ثاني مطمئن باشـيد اين پيرمرد ديگر با ما دشــمني نميکند. شما شــك نكنيد، كار براي رضاي خدا هميشــه جواب ميدهد. درآن شناسائي با وجود کم شدن آذوقه، کار ما خيلي سريع انجام شد. حتي آذوقه اضافه هم آورديم. 🌱https://eitaa.com/Refigekhoobehavra