eitaa logo
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
4.6هزار دنبال‌کننده
20هزار عکس
7.7هزار ویدیو
299 فایل
دلبسته‌دنیا‌که‌عاشق‌شهادت‌نمی‌شود🌷 رفیق‌شهیدمْ‌دورهمی‌خودمونیه✌️ خوش‌اومدی‌رفیق🤝 تأسیس¹⁰/⁰³/¹³⁹⁸ برام بفرست،حرف،عکس،فیلمی،صدا 👇 https://eitaayar.ir/anonymous/vF1G.Bs4pT جوابتو👇ببین https://eitaa.com/harfhamon کپی‌آزاد✅براظهورصلوات‌📿هدیه‌کردی‌چه‌بهتر
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻مصداق بارز فرمایش حضرت آقا بود🌻 🌸 بله ایشون فرمودند: اول باید خودت را شهید کنی بعد شهید بشی 🌸 🌹عباس در مسیر اهل بیت علیهم السلام حرکت می کرد اصلا رمز موفقیت عباس این بود که شاگردی اهل بیت علیهم السلام را کرده بود و در همین مسیر رشد کرده بود، 🌹با عباس هر هفته شب‌های جمعه می‌رفتیم به امامزاده یحیی برای شرکت در مراسم دعای کمیل، صبح های جمعه دعای ندبه و بعد به نمازجمعه، به نماز اول وقت خیلی اهمیت می‌داد، خیلی جوان باادب و فهمیده ای بود، اهل تفکر بود او خوب راهی را انتخاب کرده بود. 🌷 🌷 راوی:دوست شهید ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
‌🌷مهدی شناسی ۱۲۱🌷 🔷اسامی امام زمان عج الله فرجه🔷 🌹صاحبِ صَمصام🌹 ◀️اين عبارت در ظاهر به معناي صاح
‌🌷مهدی شناسی ۱۲۲🌷 🔷اسامی امام زمان عج الله فرجه🔷 🌹صاحب الاَمر🌹 🌹صاحب الزَّمان🌹 🍃در ميان القاب حضرت نام "صاحب الامر" و "صاحب الزمان" زياد به گوش مي‌رسد. قرآن در سوره‌ي نجم آيه‌ي ۲ مي‌ فرماید:« ما ضَلَّ صاحِبُكُمْ وَ ما غَوي»«كه هرگز دوست شما [محمّد «ص»] منحرف نشده و مقصد را گم نكرده است» 🍃در اين آيه خداوند از پيامبر(ص) با عنوان « صاحِبُكُمْ » «صاحب شما» ياد مي‌كند و مي‌گويد صاحب شما هيچ انحرافي از مسير حق نداشته است. اولين معرفي خداوند از وجود مقدس پيامبر(ص) بعد از واژه‌ي نجم عبارت« صاحِبُكُمْ » است. 🍃ما اين آيه را شاهد مثال نام صاحب الامر امام زمان مي‌دانيم. زيرا معتقديم وجود نوري حضرات معصومين از يك منبع نور منشعب مي‌شود. اين بزرگواران در خلقت نوري مشتركند. اگر رسول الله صاحب است تمام حضرات معصومين نيز صاحب الامر مردم زمان خويش‌اند و امام زمان نيز صاحب همه‌ي كساني است كه در عصر غيبت ايشان به سر مي‌برند. 🍃كلمه‌ي صاحب در فرهنگ لغت به معناي همدم شدن، معاشرت كردن، دوست گرفتن و دوست شدن به كار رفته است و كلمه‌ي امر به معناي حاكم و فرمانروا آمده است. 🍃حال با اين معاني مجدداً عبارت صاحب را از ديدگاه قرآن دنبال مي‌كنيم. خداوند براي هيچ پيامبري به غير از رسول اکرم عبارت صاحب را به كار نبرده است. قرآن معمولاً از پيامبران با عبارت«اخوكم» ياد مي‌كند به كارگيري اين لفظ براي پيامبر(ص) نشان صميميت و همدم بودن ايشان با امت است. 🍃امام زمان نيز بهترين و والاترين دوست و همدم ماست. اوست كه نيكوترين معاشر و همراه است. هركس بخواهد در مَعيَّت دوست حقيقي گام بردارد بايد كه در سايه‌ي صاحب الزمان قرار بگيرد. زيرا دوست واقعي بر دلها حكومت مي‌كند. اصلاً همدمي و انتخاب معاشر حَسن و داشتن دوستي همراه از نعمتهاي خداوند سبحان است و حضرت حق به يقين بر آن نظر دارند. زيرا تمام اين الطاف، الطافي آسماني و عرشي هستند و از حد انسان خاكي فراتر است. 🍃آنكس كه بخواهد امام زمان همدم و همراه او شود بايد از وجود خاكي خويش فاصله بگيرد تا بتواند در خدمت صاحب الامر قرار گيرد. دوستان و همراهان اگر از يك جنس نباشند امكان ادامه و همراهي براي هيچ يك از آنها ميسر نخواهد بود. 🍃همراهي با صاحب الزمان طهارتي خاص مي‌طلبد. يعني اصلاً اقتضاي همراهي، سلامت قلب است. بايد كه قلب ما از حسد، ناسپاسي، سوءظن، كبر، ريا و عجب خالي باشد تا لياقت قدمگاه ارزشمندترين قدمهاي عالم را داشته باشد. 🍃اگر خداي ناكرده از جانب ما به وجود مقدس صاحب الامر آسيبي وارد شود و ايشان در كنار ما آرامش لازم را نداشته باشند به يقين از همراهي ما كناره‌مي‌گيرند.شايد ما گمان كنيم كه ايشان هنوز صاحب و همدم و همراه ما هستند اما در حقيقت ميان ما و وجود مقدس صاحب الامر فاصله افتاده است و حجاب‌ها ايجاد شده است. 🍃 اگر وجود مقدس حضرت هنوز در پرده‌ي غيبت به سر مي‌برند از آن جهت است كه حتي ۳۱۳ نفر در كل جهان هستي نيستند كه حضرت در كنار آنها احساس آرامش و امنيت خاطر داشته باشد و بتواند آنها را به عنوان همراه و همدم و معاشر خويش انتخاب كند. ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
خدایا..‌. نوایت را می خواهم تا، موسیقی سڪوت لحظه هایم باشد..‌. نگاهت را می خواهم تا، روشنی چشمهای خسته ام باشد‌‌‌.‌‌.‌. یادت را می خواهم تا خاطر لحظه های فراموشم باشد.‌‌.. دستـهایت را می خواهم تا، نوازشگر اشڪهایم باشد..‌. و الطافت را می خواهم تا، مرحم ڪهنه زخمهای زندگی ام باشد..‌. ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
همین طور که منو امثال من غرق دنیا و روزمرگی هاشیم، .... ! یه عده رو ❤️ـخدا می چسبونه‌ به آغوشِ
📌دلنوشته قابل تأمل شهید محسن فخری زاده تنها یکماه پیش از شهادتش: 🔺️«یک سئوال دارم، چرا شهدا در جوانی سخنانی می‌گویند که عرفا در کهنسالی؟ البته می‌دانیم که این سخنان از عمق حکمت جاری شده از قلب بر زبان است نه آنکه سخنانی سطحی است.»(۹۹/۸/۷) ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
🌠 رمان شب ۲۵ "شروع انقلاب 🇮🇷 " 🔹با اون پای مشکل دارش، پا به پای همه کار می کرد ... برمی گشت خونه اما چه برگشتنی ... 💢 گاهی از شدت خستگی، نشسته خوابش می برد ... 🌺 می رفتم براش چای بیارم، وقتی برمی گشتم خواب خواب بود ... 🌷نیم ساعت، یه ساعت همون طوری می خوابید و دوباره می رفت بیرون ... 😌 🔸هر چند زمان اندکی توی خونه بود ... ولی توی همون زمان کم هم دل بچه ها رو میبرد ... 💞 عاشقش شده بودن ... مخصوصا زینب ... ❤️ هر چند خاطره ای ازش نداشت اما حسش نسبت به علی، قوی تر از محبتش نسبت به من بود ... 🔴 توی التهاب حکومت نوپایی که هنوز دولتش موقت بود ... آتش درگیری و جنگ شروع شد ... ⭕️ کشوری که بنیان و اساسش نابود شده بود ... ثروتش به تاراج رفته بود ... ارتشش از هم پاشیده شده بود ... حالا داشت طعم جنگ و بی خانمان شدن مردم رو هم می چشید ... ✅ و علی مردی نبود که فقط نگاه کنه ... و منم کسی نبودم که از علی جدا بشم ... @Refighe_Shahidam313
🎆 رمان شب 26 رگ یاب! 🔷 اون شب علی مثل همیشه دیر وقت و خسته اومد خونه ... رفتم جلوی در استقبالش ... 😊 ✅ بعد هم سریع رفتم براش شام بیارم ... دنبالم اومد توی آشپزخونه ... - چرا اینقدر گرفته ای؟ 💢 حسابی جا خوردم ... من که با لبخند و خوشحالی رفته بودم استقبال!! ... با تعجب، چشم هام رو ریز کردم و زل زدم بهش...😒 خنده اش گرفت ... - این بار دیگه چرا اینطوری نگام می کنی؟ 😊 - علی ... جون من رو قسم بخور ... تو ذهن آدم ها رو می خونی؟ ...🙄 صدای خنده اش بلندتر شد ... نیشگونش گرفتم ... - ساکت باش بچه ها خوابن 😒 🔸صداش رو آورد پایین تر ... هنوز می خندید! - قسم خوردن که خوب نیست ... ولی بخوای قسمم می خورم ... نیازی به ذهن خونی نیست ... روی پیشونیت نوشته 🙂 🔸 رفت توی حال و همون جا ولو شد ... - دیگه جون ندارم روی پا بایستم ... با چایی رفتم کنارش نشستم ... 🔷 راستش امروز هر کار کردم نتونستم رگ پیدا کنم ... آخر سر، گریه همه در اومد ... دیگه هیچکی نذاشت ازش رگ بگیرم ... تا بهشون نگاه می کردم مثل صاعقه در می رفتن... - اینکه ناراحتی نداره ... بیا روی رگ های من تمرین کن😌 - جدی؟ لای چشمش رو باز کرد ... - رگ مفته ... جایی هم که برای در رفتن ندارم ... 😊 و دوباره خندید ... منم با خنده سرم رو بردم دم گوشش ... - پیشنهاد خودت بود ها ... وسط کار جا زدی، نزدی؟! و با خنده مرموزانه ای رفتم توی اتاق و وسایلم رو آوردم... ادامه داستان در: @Refighe_Shahidam313
تصویری سازی نمادین از حضور شهید در کنار شهیدان و حاج ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
. همسایه‌قدیمی دلهاۍ ما سلام ✋✋✋ « يَا‌مَوْلاَیَ يَاابْنَ‌الْحَسَنِ‌بْنِ‌عَلِی » اۍعابرغریبه‌این ڪو
00:00 💚💚:💚💚 سلام بابا مهدی گفت: بـدون‌امام‌زمان‌«عج» چه‌میکنی؟ گفتم: مُردِگی !!! بیاوزنده‌کن‌مـارا🦋 یـاٰحبیبــ‌البـاٰکیـن |🥀|
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
گر نگهدار من آنست که من میدانم شیشه را در بغل سنگ نگه می دارد. ... خدایا در
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با سپردن همه چیز به دستان گرم خدا خودت را برای فردایی بهتر آماده کن آن وقت زیباتر از همیشه نفس می‌کشی زیباتر از همیشه می‌بینی الهی امشب هر چی خوبی و خوشبختیه خدای مهربون براتون رقم بزنه کلبه‌هاتون از محبت گرم و آرامش مهمون همیشگی خونه‌هاتون باشه شبتون به دور از دلتنگی عزیزان همگی در پناه حق باشید... ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
✨به توکل نام اعظمت✨ "بسم الله الرّحمن الرّحیم" 🌅روز خود را با سلام به چهارده معصــوم علیهم السلام شروع کنیم..🌅 بسْمِﺍﻟﻠَّﻪِﺍﻟﺮَّحمنِﺍﻟﺮَّﺣِﻴﻢ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺭﺳﻮﻝَ ﺍﻟﻠﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺍﻣﯿﺮَﺍﻟﻤﺆﻣﻨﯿﻦ علی اِبن ابی طالب🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏِ ﯾﺎ ﻓﺎﻃﻤﺔُ ﺍﻟﺰﻫﺮﺍﺀ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﻤﺠﺘﺒﯽ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﯿن بن ﻋﻠﯽٍ ﺳﯿﺪ ﺍﻟﺸﻬﺪﺍﺀ🌹ِ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﺍﻟﺤﺴﯿﻦِ ﺯﯾﻦَ ﺍﻟﻌﺎﺑﺪﯾﻦ🌹َ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍِ ﺍﻟﺒﺎﻗﺮ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺟﻌﻔﺮَ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍ ﺍﻟﺼﺎﺩﻕ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﻮﺳﯽ ﺑﻦَ ﺟﻌﻔﺮٍﺍﻟﮑﺎﻇﻢُ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﻮﺳَﯽ ﺍﻟﺮﺿَﺎ ﺍﻟﻤُﺮﺗﻀﯽ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭﺑﺮﮐﺎﺗﻪ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ🌹ُ ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﻋﻠﯽَّ ﺑﻦَ ﻣﺤﻤﺪٍﺍﻟﻬﺎﺩﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺣﺴﻦَ ﺑﻦَ ﻋﻠﯽٍ ﺍﻟﻌﺴﮑﺮﯼ🌹 ﺍﻟﺴﻼ‌ﻡ ﻋﻠﯿﮏَ ﯾﺎ ﺑﻘﯿﺔَ ﺍﻟﻠﻪِ، ﯾﺎ ﺻﺎﺣﺐَ ﺍﻟﺰﻣﺎﻥ ﻭ ﺭﺣﻤﺔ ﺍﻟﻠﻪ ﻭ ﺑﺮﮐﺎﺗﻪ سلام بر تو ای بهتریـ🌺 بندهـ🌹 خــ❤️ــدا ❤️ــمــهــــدی جان منجی عالم بشریت ظهور کن... 🏳 زیارتنامه "شهــــــداء" 🌺بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم🌺 اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم... یادشهداباصلوات+وعجل‌فرجهم 🍂🌧🍂🌧🍂🌧 🔶رفیق شهیدم🔶 🕊🥀 رفیق شهیدم 🆔 @Refighe_Shahidam313 -┄┅═✼ 🍂🍃🍂 ✼═┅┄-
سلام مولا جانم✋💞 صبحت بخیر محبوب قلبم ❤️ 🌷 دوباره صبح و دوباره سلام دوباره آرمیدن در پرنیان یاد و مهر شما 🌷 دوباره پر گشودن در آسمان لطف شما دوباره پناه گرفتن در حریم نام شما 🌷 دوباره حرف زدن و راز گفتن با قلب مهربان شما دوباره سیراب شدن ازسرچشمه زلال عنایت شما 🌷 دوباره جان گرفتن ازتشعشع گرم نگاه شما دوباره صبح و دوباره " سلام بابای ما " ‌ 🌷 اَللّهُــمَّ عَجـِّـل لِوَلیِّــکَ الفَــــرَج 🌷 〰💠〰💠〰💠〰💠〰 #
دوماشال۳۲.m4a
7.22M
کتاب : دو ماشال..... خاطرات برادر جانباز ماشالله حرمتی🌹 خاطره نگار: مهین سماواتی🌹 قسمت : سی و دوم🌹 آدرس ما👇👇👇ت ل گ رام @defaemogadas1 ایتا👇👇 http://eitaa.com/joinchat/1487863813C4bb957d00e واتساپ👇👇 https://chat.whatsapp.com/GZeookBrGMTEkraRvVXLXl
🔴شعر خوانی در محضر شهید فخری زاده 🔹یک روز قبل از اربعین امسال در محفل شعر خـوانی مختصر و پر شوری مهمان دکتر محسن فخری زاده بودم.پس از پایان مراسم که نزدیک ظهر بود مرا مهربانانه به دفترش دعوت کرد...ساعتی محضر آن بزرگمرد را درک کردم که جهانی بود بنشسته در گوشه ای. از شعر و ادبیات سخن گفت. یاد شاعران سفر کرده کرد. از جمله قیصر امین پور، سید حسن حسینی احمد زارعی و دیگران... آن نگاه و خلوت آرام و معنوی و صمیمی را هر گز از یاد نخواهم برد. من تا روز شهادتش به جایگاه علمی آن عزیز واقف نبودم. این ابیات به یاد آن سفر کرده بر زبانم جاری شد... روحش شاد. خبر دهید به کفتار های این وادی گلوله خورده پلنگ غیور آبادی گلوله خورده همان مهربان ناآرام همان شهید مجسم یگانه ی گمنام درخت پر بر و بار فضیلت و نیکی گلوله خورده چون ماهی میان تاریکی گلوله خورده همان بی بدیل بی تکرار همان درخت تناور درخت پر بر و بار بهار را به زمین زد خزان زرد و گریخت انار جان تو را دانه دانه کرد و گریخت خبر دهید ذلیلان بهار را کشتند پلنگ زخمی این کوهسار را کشتند تو مرد وادی گمنام زیستن بودی تو اهل سوختن اهل گریستن بودی چه شد که نام تو اینگونه منفجر شده است؟ شمیم نام تو در شهر منتشر شده است؟ بهشت بر تو مبارک شهید میهن ما نثار راه تو فریادهای روشن ما عقیق خونی دور از یمن خداحافظ شهید عارف گلگون کفن خداحافظ... سعید بیابانکی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
.... گُـناه هم مثل این ویروس‌منحسوس ڪرونا میمونه اونایی کھ جدۍ‌ ؛ نمیگیرن بعداً پشیمون میشن!... ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
من دوست دارم تو نبرد با اسرائیل 🥀ـشهید ¬شومـГ ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄ من
رفیق شهیدمෆ࿐•°|ོ
🌻مصداق بارز فرمایش حضرت آقا بود🌻 🌸 بله ایشون فرمودند: اول باید خودت را شهید کنی بعد شهید بشی 🌸 🌹عب
امام باقر علیه السلام در مورد نماز فرمودند: مَن اَتَمَّ رُکوعَهُ لَم تَدخُلهُ وَحشَةٌ فی القَبر. هر که رکوع نمازش را کامل انجام دهد هیچ ترس و وحشتی در قبر به سراغش نمی آید. (کافی(ط-الاسلامیه) ج 3، ص 321، ح 7
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شهدا چفیه میبستند تا بسیجی وار بجنگند... من چادر میپوشم تازهرایی زندگی کنم... ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
پـآییز🍂❤️🍂 شعرے ست کہ دسٺ ‌هاے من و تو قافیہ ‌ےِ آخر آن مے شود سخٺُ محکم گرمُ عاشقـانہ :)❤️ عاشقونہ طورے ❀❀ @Refighe_Shahidam313 ┄┅══❁🍃🌺🍃❁══┅┄
🎆 رمان شب 27 "حمله زینبی" 🔸 بیچاره نمی دونست ... بنده چند عدد سوزن و آمپول در سایزهای مختلف توی خونه داشتم ... با دیدن من و وسایلم، خنده مظلومانه ای کرد و بلند شد، نشست ... از حالتش خنده ام گرفت ... - بزار اول بهت شام بدم ... وسط کار غش نکنی مجبور بشم بهت سرم هم بزنم ... کارم رو شروع کردم ... یا رگ پیدا نمی کردم ... یا تا سوزن رو می کردم توی دستش، رگ گم می شد ... ✅ هی سوزن رو می کردم و در می آوردم ... می انداختم دور و بعدی رو برمی داشتم ... نزدیک ساعت 3 صبح بود که بالاخره تونستم رگش رو پیدا کنم ... ناخودآگاه و بی هوا، از خوشحالی داد زدم ... - آخ جون ... بالاخره خونت در اومد ... یهو دیدم زینب توی در اتاق ایستاده ... زل زده بود به ما ... با چشم های متعجب و وحشت زده بهمون نگاه می کرد ... خندیدم و گفتم ... - مامان برو بخواب ... چیزی نیست ... انگار با جمله من تازه به خودش اومده بود ... - چیزی نیست؟ ... بابام رو تیکه تیکه کردی ... 😒 🔸اون وقت میگی چیزی نیست؟ ... تو جلادی یا مامان مایی؟ ... و حمله کرد سمت من ... علی پرید و بین زمین و آسمون گرفتش ... محکم بغلش کرد... - چیزی نشده زینب گلم ... بابایی مرده ... مردها راحت دردشون نمیاد ...☺️ 🔷سعی می کرد آرومش کنه اما فایده ای نداشت ... محکم علی رو بغل کرده و برای باباش گریه می کرد ... 💢 حتی نگذاشت بهش دست بزنم ... اون لحظه تازه به خودم اومدم ... اونقدر محو کار شده بودم که اصلا نفهمیدم ... هر دو دست علی ... سوراخ سوراخ ... کبود و قلوه کن شده بود . @Refighe_Shahidam313
🌠 رمان شب 28 ❤️ مجنون علی 🔷تا روز خداحافظی، هنوز زینب باهام سرسنگین بود ... تلاش های بی وقفه من و علی هم فایده ای نداشت.😒 🔸علی رفت و منم چند روز بعد دنبالش ... تا جایی که می شد سعی کردم بهش نزدیک باشم ... 🔺 لیلی و مجنون شده بودیم ... اون لیلای من ... منم مجنون اون ... ❣️ روزهای سخت توی بیمارستان صحرایی یکی پس از دیگری می گذشت ... مجروح پشت مجروح ... کم خوابی و پر کاری ... 🔸تازه حس اون روزهای علی رو می فهمیدم که نشسته خوابش می برد ...😌 ✅ من گاهی به خاطر بچه ها برمی گشتم اما برای علی برگشتی نبود ... اون می موند و من باز دنبالش ... 💕 بو می کشیدم کجاست ... تنها خوشحالیم این بود که بین مجروح ها، علی رو نمی دیدم ...😢 ☢️ هر شب با خودم می گفتم ... خدا رو شکر ... امروز هم علی من سالمه ... 😌 🔸همه اش نگران بودم با اون تن رنجور و داغون از شکنجه، مجروح هم بشه ...😥 💢 بیش از یه سال از شروع جنگ می گذشت ... داشتم توی بیمارستان، پانسمان زخم یه مجروح رو عوض می کردم که یهو بند دلم پاره شد ... حس کردم یکی داره جانم رو از بدنم بیرون می کشه ... 💔 🔷زمان زیادی نگذشته بود که شروع کردن به مجروح آوردن ... این وضع تا نزدیک غروب ادامه داشت ... و من با همون شرایط به مجروح ها می رسیدم ... 🔸تعداد ما کم بود و تعداد اونها هر لحظه بیشتر می شد ... تو اون اوضاع ... 💢 یهو چشمم به علی افتاد ... یه گوشه روی زمین ... تمام پیراهن و شلوارش غرق خون بود ...😭 @Refighe_Shahidam313
💠 نماز لَيلَة الدَّفْن، هدیه به روح ملکوتی شهید محسن فخری‌زاده: دو ركعت است: 🔸 در ركعت اوّل حمد و آيةالكرسي 🔹 در ركعت دوم حمد و ده مرتبه سوره قدر (اِنَّا اَنْزَلْناهُ في لَيْلَةِ الْقَدْرِ) 🔸 پس از سلام نماز بگويد: «اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَي مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَابْعَثْ ثَوابَها اِلَي قَبْرِ الشهید محسن فخری‌زاده» (خدايا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و ثواب آن را به قبر شهید محسن فخری‌زاده بفرست.)